جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای مدرس ثانوی

ناصر هدایت، یوسف روزبهان، سید علی محمد مدرس ثانوی،
جلد 11، شماره 41 - ( پاییز 1386 )
چکیده

ارزش غذایی سه گونه یونجه یکساله (Medicago rigidula، Medicago polymorpha و Medicago scutellata) در مرحله گل‌دهی از طریق تجزیه شیمیایی، ضرایب هضمی ماده خشک و ماده آلی به روش in vitro ، تجزیه‎پذیری ماده خشک و پروتئین خام به روش in sacco (به مدت 0، 8، 12، 24، 48 و 72 ساعت) و خوشخوراکی (به روش مصرف کوتاه مدت) با استفاده از شاخص STIR مورد مطالعه قرار گرفت. میزان ماده آلی برای سه گونه ریجیدولا، پلی‌مورفا و اسکوتلاتا به ترتیب 1/85، 1/86 و 9/86، پروتئین خام 1/25، 8/23 و 6/15، دیواره سلولی 2/23، 8/23 و30، دیواره سلولی بدون همی‎سلولز 3/18، 9/19، و 1/24، ازت نامحلول در شوینده اسیدی 36/0، 11/0 و 22/0، کلسیم 4/1، 3/1 و 2/1، فسفر 23/0، 28/0 و 24/0 و پتاسیم 5/1، 5/1 و 4/1 درصد بود. میزان ضرایب هضمی ماده خشک و ماده آلی، برای ریجیدولا به ترتیب 82/0 و 79/0، پلی‎مورفا 83/0 و 80/0 و برای اسکوتلاتا 75/0 و 69/0 به دست آمد. نتایج تجزیه‎پذیری مؤثر ماده خشک و پروتئین خام در سرعت عبور 05/0 برای ریجیدولا به ترتیب 72/0 و 58/0، پلی‎مورفا 71/0 و 56/0 و اسکوتلاتا 63/0 و 55/0 گردید. هم‌چنین، میزان خوشخوراکی (به روش مصرف کوتاه مدت) برای سه گونه به ترتیب برابر 6/13، 8/12، و 3/11 (گرم ماده خشک در دقیقه) بود. به طور کلی بر اساس روش‌های به‌کار گرفته در پژوهش حاضر، ارزش غذایی گونه‎های مورد آزمایش به‌ترتیب نزولی بدین صورت طبقه‎بندی (جهت تنظیم جیره‌های غذایی) می‎گردند؛ مدیکاگو ریجیدولا، مدیکاگو پلی‎مورفا و مدیکاگو اسکوتلاتا.
مجید امینی دهقی، سید علی محمد مدرس ثانوی، فرهاد فتاحی نیسیانی،
جلد 12، شماره 45 - ( پاییز 1387 )
چکیده

به‌منظور بررسی تأثیر تاریخ کاشت و جنیستئین(Genistein) بر مقدار نیتروژن و گره‎زایی سه گونه یونجه یک‌ساله، آزمایشی در شرایط مزرعه‌ای به‌صورت فاریاب در سال‌های 1383 و 1384 در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس (طول 51 درجه و 8 دقیقه و عرض 35 درجه و42 دقیقه) انجام گرفت. آزمایش در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی به‌صورت کرت‌های دو بار خرد شده در چهار تکرار انجام شد. تاریخ های کاشت (اول، دهم و بیستم اسفند) در کرت‌های اصلی و گونه‌های یونجه یک‌ساله (Medicago polymorpha cv. Santiago, M. rigidula cv. Rigidula, M. radiata cv. Radiata) در کرت‌های فرعی و غلظت‌های مختلف جنیستئین (0 و 20 میکرومول بر لیتر) در کرت‌های فرعی فرعی قرار گرفتند. محتوی نیتروژن گیاه، گره‌زایی و سایر صفات در گونه‌های مورد بررسی تفاوت معنی‌داری داشتند و گونه‌‌ M. polymorpha در تاریخ کاشت سوم (بیستم اسفند) نسبت به گونه‌های دیگر از نظر وزن خشک گره، تعداد گره، تعداد گره در هر کلون تعداد دسته گره و قطر گره برتر بود. گونه M. rigidula نسبت به سایر گونه‌ها مقاومت بیشتری به سرما در تاریخ اول کاشت نشان داد، هم‌چنین 20 میکرومول در لیتر جنیستئین تأثیر افزاینده‌ای بر گره‌زایی و محتوی نیتروژن در تمامی گونه‌های یونجه یک‌ساله داشت. جنیستئین در تاریخ کشت اول در تمام گونه‌ها باعث افزایش گره‌زایی و محتوی نیتروژن گیاه شد که این امر مؤید تأثیر این ماده در بهبود گره‌زایی و افزایش محتوی نیتروژن یونجه‌های یک‌ساله در شرایط مزرعه می‌باشد.
حمیدرضا بلوچی، سید علی محمد مدرس ثانوی، یحیی امام، محسن برزگر،
جلد 12، شماره 45 - ( پاییز 1387 )
چکیده

خشکی، تابش ماورای بنفش و افزایش غلظت دی‌اکسیدکربن، سه تنش عمده محیطی هستند که آینده غذایی بشر را تحت تأثیر قرار خواهند داد. این پژوهش در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس تهران در سال‌ 1385، به‌منظور بررسی صفات کیفی برگ پرچم گندم دوروم تحت تأثیر سطوح مختلف دی‌اکسیدکربن (400 و 900 میکرو مول بر مول هوا)، اشعه ماورای بنفش (UV-A, B, C) و کمبود آب آبیاری (به میزان 60٪ ظرفیت مزرعه) اجرا گردید. نتایج نشان داد که با افزایش شدت اشعه ماورای بنفش میزان رنگدانه‌های آنتوسیانین، فلاونوئیدها و کاروتنوئیدهای برگ گندم دوروم افزایش ‌یافت. اما با افزایش غلظت گاز دی‌اکسیدکربن و کمبود آب میزان آنها به‌طور معنی‌داری کاهش یافت. در این مطالعه اثر متقابل دی‌اکسیدکربن و مقدار آب آبیاری بر میزان آنتوسیانین و کربوهیدرات‌ها معنی‌دار نبود. هم‌چنین اثر متقابل بین سه عامل مورد آزمایش بر مقادیر آنتوسیانین، کاروتنوئیدها و کلروفیل a و a+b معنی‌دار نشد. میزان پروتئین‌های برگ با تنش کم آبی کاهش یافت. هم‌چنین با افزایش شدت تشعشع ماورای بنفش و غلظت دی‌اکسیدکربن در شرایط تنش آبی میزان پروتئین‌های محلول برگ گندم دوروم کاهش نشان داد. با توجه به نتایج فوق می‌توان گفت که رویداد سه تنش عمده محیطی در آینده با کاهش تولید رنگیزه‌های برگ و کاهش حفاظت گیاه در برابر اثرات منفی این تنش‌ها همراه با کاهش پروتئین‌های محلول برگ منجر به کاهش عملکرد کمّی و کیفی رقم گندم مورد بررسی خواهد شد.
سیدعلی محمد مدرس ثانوی، بهمن امیری لاریجانی، شیوا خالص رو،
جلد 13، شماره 47 - ( (ب)-بهار 1388 )
چکیده

به‌منظور مطالعه صفات مورفولوژیک و عملکرد هیبریدهای پربرگ ذرت و مقایسه آنها با هیبریدهای تجارتی آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس در سال زراعی 84-85 با سه تکرار و به‌صورت بلوک‌های کامل تصادفی انجام شد. پس از انجام آزمایش‌های مربوط به سازگاری و شناسایی اینبردلاین‌های پربرگ وارداتی و لاین‌های تجارتی موجود در کشور، بهترین اینبردلاین‌ها انتخاب گردیدند و هیبریدها )سینگل کراس‌ها) از تلاقی اینبردهای واراداتی انتخابی و هم‌چنین از تلاقی اینبردهای وارداتی با اینبردهای تجارتی ایرانی به‌دست آمدند و مورد مقایسه و بررسی قرار گرفتند. بین تعداد برگ‌های بالا و پایین بلال، عملکرد بیولوژیک، طول بلال، ارتفاع گیاه و فاصله بین تاسل و بلال، طول میانگره، ارتفاع بلال، سطح برگ‌های بالا و پایین بلال در سینگل‎کراس‌ها تفاوت معنی‎داری در سطح 1% وجود داشت. هیبرید لیفی a4×b7 بالاترین و هیبریدهای تجارتی پایین‎ترین تعداد برگ‌های بالای بلال را دارا بودند. بیشتر هیبریدهای دارای ژن پربرگ (Lfy1) تعداد برگ‌های بالا و پایین بلال بیشتری نسبت به هیبریدهای تجارتی داشتند. تعدادی از سینگل‎کراس‌های پربرگ عملکردی مشابه هیبریدهای تجارتی داشتند و تعدادی نیز عملکرد بالاتری تولید نمودند. افزایش قابل ملاحظه پتانسیل عملکرد در ذرت پربرگ به آسانی قابل توجیه است زیرا که ژن پربرگی به‌راحتی تولید سطح برگ را در ذرت تقریباً به دو برابر افزایش می‌دهد. به‌علت افزایش تعداد برگ‌ها در سینگل کراس‌های پربرگ و افزایش نیافتن ارتفاع گیاه به ازای افزایش هر برگ فاصله میانگره‌ها در این هیبرید نسبت به هیبریدهای تجارتی کاهش یافت. سینگل کراس پربرگ a4×b2 و هیبرید تجارتی SC108 به‌ترتیب بیشترین (t/ha 22/10) و کمترین (t/ha 37/6) عملکرد دانه را تولید نمودند. به‌طور کلی می‎توان نتیجه گرفت که سینگل کراس‌های لیفی a4×b7 و a4×b2 هر دو از نظر تولید ماده خشک بهتر از سایر سینگل کراس‌ها بوده و سینگل کراس پربرگ a4×b2 ماکزیمم عملکرد دانه را داشت.
آریا دولت آبادیان، سیدعلی محمد مدرس ثانوی، مظفر شریفی،
جلد 13، شماره 47 - ( (ب)-بهار 1388 )
چکیده

اثر تنش شوری و تغذیه برگ با آسکوربیک اسید بر میزان فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان، تجمع پرولین و پراکسیداسیون لیپیدی غشای ریشه و برگ کلزا رقم اوکاپی، مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. تنش شوری با استفاده از محلول NaCl با غلظت mM 200 اعمال شد هم‌چنین برای تغذیه برگ با آسکوربیک اسید از محلول mM 25 آسکوربیک اسید استفاده گردید. میزان فعالیت آنزیم‌های پراکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز در اندام هوایی و ریشه مورد سنجش قرار گرفت و هم‌چنین محتوی مالون دی آلدهید پرولین و کلروفیل برگ‌ها ارزیابی شد. نتایج نشان داد که فعالیت آنزیم‌های فوق به جزء آنزیم سوپراکسید دیسموتاز در ریشه در اثر تنش شوری افزایش پیدا کرد. کاربرد آسکوربیک اسید به عنوان یک آنتی اکسیدان سبب کاهش فعالیت آنزیم‌های فوق در برگ‌ها شد. ولی در ریشه‌ها غیر مؤثر بود. محتوای کل پروتئین محلول، هم در برگ و هم در ریشه در اثر تنش شوری کاهش یافت. در حالی که کاربرد آسکوربیک اسید سبب افزایش پروتئین در گیاهان تنش دیده شد. هم‌چنین تنش شوری سبب افزایش پراکسیداسیون لیپیدی و تجمع پرولین شده ولی مصرف آسکوربیک اسید پراکسیداسیون لیپیدی و میزان پرولین برگ‌ها را کاهش می‌دهد. سنجش کلروفیل نیز کاهش معنی‌داری را در سطوح تنش دیده در مقایسه با کنترل نشان داد. بر طبق نتایج به دست آمده مصرف آسکوربیک اسید می‌تواند سبب کاهش اثر مضر تنش شوری شود.
سید علی محمد مدرس ثانوی، مجید امینی دهقی، مجید غلامحسینی، محمود ÷نج تن دوست،
جلد 13، شماره 48 - ( تابستان 1388 )
چکیده

به منظور بررس ی تأثیر دما ی هوا و دما ی خاک بر عملکرد، اجزا ی عملکرد، گر ه زای ی و تثب ی ت ن یتروژن ٣ گون ه یونج ه یکساله آزمایشی در شرایط کنترل شده (اتاقک رشد) در سال ١٣٨٥ در دانشکده کشاورز ی ، (Medicago polymorpha, M. radiata ,M. rigidula) دانشگاه ترب یت مدرس انجام گرفت . آزمایش به صورت کرت های دو بار خرد شده، در قالب طرح بلوک های کاملاً تصادف ی با ٣ تکرار اجرا ٢٥ درج ه سلسیوس شب / روز به عنوان فاکتور اصل ی، دما ی منطق ه ر یشه در ٤ سطح / ٢٠ و ٢٠ /١٥ ،١٥/ شد. دمای هوا در ٣ سطح شامل ١٠ ١٥ و ٢٠ درج ه سلسیوس به عنوان فاکتور فرع ی و ٣ گون ه یونجه یک ساله ب ه عنوان فاکتور فرع ی فرع ی در نظر گرفته شد . ،١٠ ، شامل ٥ M. rigidula نتایج حاکی از آن بود که گونهها از لحاظ تولید ماده خشک، اجزای عملکرد و تثبیت نیتروژن تفاوت معن یداری داشته و گونه نسبت به سا یر گون ه ها از نظر میزان ماده خشک برگ، ساقه و ریشه، نسبت برگ و ساقه به ریشه و تعداد و سطح برگ برتر بوده و عملکرد ٨ م یلیگرم ماد ه خشک گره در هر / ٢٥ شب / روز هوا (گرمترین دما ی هوا ) بیشترین مقدار گره زایی ( ٨٥ /٢٠°C بیشتری دا شت. ه م چنین دما ی ١٥ شب / روز هوا /١٠°C ٧ م یلیگرم در گرم مقدار ن یتروژن در توده گ یاهی) را دارا بود که در مقا یسه با دما ی / گلدان) و تثب یت ن یتروژن ( ٧٠ (سردترین دما ی هوا )، افزا یشی ٨ و ٢ برابر ی را به ترت یب در گره زایی و تثب یت ن یتروژن نشان داد . کاهش دما ی منطقه ر ی شه تا ٥ درجه سانتیگراد، تأثیر به شدت کاهش ی بر عملکرد و تثب یت ن یتروژن هر ٣ گون ه یونجه یک ساله داشت . بررسی اثر متقابل گونهها، دما ی هوا و ١٥ منطقه ریشه از لحاظ عملکرد، گرهزایی و تثبیت نیتروژن نسبت به °C ٢٥ هوا و °C در دمای M. rigidula دمای منطقه ریشه نشان داد گونه در تمام دماهای پایین منطقه ریشه و هوا، رشد و نمو بهتری در مقایسه با سایر گون هها M. rigidula سایر تیمارها برتر بود. ه مچنین گونه داشت، بنابراین برای کشت در مناطق سرد و معتدل مناسب تر است. در مجموع م یتوان استنباط نمود که استفاده از یونجهها ی یکساله در ٥ ، مواجه هستند موفقیت آمیز نیست، ولی در مناطقی ک ه °C مناطقی که در فصل رویش با افت دما ی مح یط به و یژه کاهش دما ی خاک تا ١٠ باشد ، این گ یاهان رشد خوبی داشته و از طر یق موفق یت در تثب یت ن یتروژن قادر به تول ید عملکرد مطلوب °C دمای حداقل خاک بیش از هستند.
مهدی سرائی تبریزی، حسین بابازاده، مسعود پارسی نژاد، سید علی محمد مدرس ثانوی،
جلد 14، شماره 52 - ( علوم و فنون کشاورزی ومنابع طبیعی، علوم آب و خاک تابستان 1389 )
چکیده

کم آبیاری (Deficit Irrigation) از روش‌های مدیریتی آبیاری است که به منظور افزایش کارایی مصرف آب مورد استفاده قرار می‌گیرد. در سال‌های اخیر با توجه به خاصیت سازگاری درونی گیاه با شرایط کم آبی روشی به عنوان آبیاری بخشی (Partial Root Drying) معرفی شده است. در این تحقیق میدانی (مزرعه‌ای) راه‌کارهای بهبود کارایی مصرف آب در کشت سویا بررسی شد. این آزمایش در چهار تیمار آبیاری شیاری شامل آبیاری کامل (درحد 100 درصد جبران نقصان رطوبتی خاک)، کم آبیاری سنتی درحد 75 و 50 درصد جبران نقصان رطوبتی خاک و آبیاری بخشی درحد50 درصد جبران نقصان رطوبتی خاک در سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران واقع در کرج در سال 1387 انجام شد. مقادیر آبیاری درست درحد جبران نقصان رطوبتی خاک (تلفات ناچیز) اعمال شد. نتایج نشان داد که کارایی مصرف آب بین تیمار آبیاری بخشی (PRD) و تیمار کم آبیاری سنتی درحد 50% جبران نقصان رطوبتی خاک بر اساس آزمون چند دامنه دانکن در سطح 5% دارای اختلاف معنی‌داری است. کارایی مصرف آب در تیمار آبیاری بخشی (PRD) نسبت به تیمار کم آبیاری سنتی درحد 50 و 75 درصد جبران نقصان رطوبتی خاک و تیمار آبیاری کامل به ترتیب 3/48، 9/61 و 1/70 درصد افزایش یافت.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb