38 نتیجه برای ملک
ایرج ملک محمدی، علی شفیعی علویجه،
جلد 4، شماره 2 - ( 4-1379 )
چکیده
ترویج بنا به رسالت وجودی خویش، در پی یافت و حل مسئله، همواره به شدت نیازمند جوی با تفاهم بین مردم و مسئولان است. برای دستیابی به تفاهمسنجی مورد نیاز ترویج، در این تحقیق سعی شد روشی برای محاسبه ضریب تفاهم ابداع و در یک مطالعه موردی آزمون شود. در این زمینه وضعیت عشایر ایل جرقویه اصفهان مورد توجه قرار گرفت. پس از بررسی مسائل و مشکلات ایل مزبور در خصوص مشکلات مبتلا به آنها از امور دام و منابع طبیعی، نسبت به بررسی نظریات مسئولان، یعنی مدیران، کارشناسان و مروجان منابع طبیعی استان نیز اقدام شد. بنابراین، جامعه آماری این تحقیق شامل دو گروه مدیران، کارشناسان و مروجان منابع طبیعی استان اصفهان از یک طرف (مشتمل بر 32 نفر) و عشایر جرقویه از طرف دیگر (مشتمل بر 75 مسئول خانوار) بود. وسیله تحقیق دو نوع پرسشنامه مجزا بود که در 52 سؤال مربوط به مشکلات یاد شده در ییلاق و قشلاق مشترک بودند. پس از جمعبندی مسائل و مشکلات عشایر از جنبههای یاد شده، نسبت به ارزشگذاری آنها اقدام شد. سپس با بهرهگیری از مقیاس ترتیبی، میانگین رتبهای هر یک از مشکلات در دو گروه عشایر و مسئولان محاسبه گردید. در درون هر گروه از پاسخگویان، با استفاده از آماره کروسکال والیس و در بین دو گروه مزبور با استفاده از آماره من وایتنی- یو مقایسه صورت گرفت.
نتایج نشان داد که بین نظریات عشایر در مورد بهرهبرداری از مراتع، چه توسط خود آنها و چه توسط روستاییان، نیز در مورد تأمین علوفه دستی برای دام در منطقه ییلاق، وحدت نظر وجود ندارد. ولی آنها در دیگر موارد ذکر شده با یکدیگر هم عقیده بودند. در بین مسئولان نیز تفاهم معنیداری در خصوص 52 مشکل مورد مطالعه وجود داشت. مقایسه نظریات موافق عشایر با نظریات مسئولان، حاکی از تفاهم معنیداری در خصوص 48 مشکل در امور دام و منابع طبیعی مبتلا به عشایر بود. از این روش میتوان برای سنجش تفاهم مردم و مسؤولان در زمینه مسائل و مشکلات متنوع، از جمله کشاورزی و منابع طبیعی، به خوبی بهره جست و مشکلات مورد تفاهم را اولویتبندی و برای حل آنها برنامهریزی کرد.
جواد کرامت، سعید ملک،
جلد 5، شماره 1 - ( بهار 1380 )
چکیده
به منظور بررسی رنگ ملاس چغندرقند و امکان جایگزینی آن با کارامل مصرفی صنایع غذایی، به ویژه نوشابهسازی، مقداری از ملاس رقیق شده، پس از تنظیم pH، از یک ستون رزین آمبرلایت به عنوان رزین جاذب ترکیبات رنگی گذرانده شد، و رنگ آن به کمک الکل اسیدی جدا گردید. بیشترین درصد جداسازی (3/76%) در شرایط میزان رقت ملاس برابر با 10 درجه بریکس و مقدار رزین برابر 150 میلیلیتر به دست آمد. حلال جداسازی، و رنگ جامد به کمک تبخیر توسط خشککن تصعیدی تولید شد. ویژگیهای رنگ تولیدی از جمله قابلیت حل، میزان خاکستر، قند و قدرت رنگدهی تعیین گردید. همچنین، پایداری رنگ تولید شده در شرایط مختلف، از جمله pHهای اسیدی، دما و نور مورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر آن، شاخصهای کمی محلول رنگ به کمک دستگاه هانترلب تعیین شد. رنگ تولیدی با کارامل مورد مصرف در نوشابه سیاه زمزم مقایسه شد، و ملاحظه گردید که طول موج حداکثر جذب در آنها تقریباً یکسان است. همچنین، از نظر حساسیت به تغییر pH نیز کاملاً مشابه بودند. نوشابههای تولید شده با رنگ تولیدی و کارامل، از نظر انبارداری در شرایط مختلف دما و نور نیز با یکدیگر مقایسه شدند، و مشخص شد که رنگ تولید شده بسیار مناسبتراست.
به طور کلی، نتیجهگیری شد که رنگ تولیدی جانشین بسیار مناسبی برای کارامل وارداتی در تولید نوشابههای گازدار سیاه رنگ میباشد. پودر رنگ تولید شده به عنوان جانشین بخشی از پودر کاکائو در تولید شیرکاکائو نیز به کار رفت. آزمایشهای تشخیص حسی نشان داد که میتوان به میزان تولید 20% پودر رنگ تولیدی را جانشین پودر کاکائو نمود. کارامل تولید شده از ملاس از نظر بهداشتی کاملاً سالم است.
ارزیابی اقتصادی نیز بر اساس هزینههای ثابت و متغیر و قیمت فعلی ملاس انجام شد، و قیمت تولید هر گرم رنگ حدود 10 ریال برآورد گردید. بنابراین، تولید کارامل از ملاس کاملاً اقتصادی است.
مسعود نوشادی، سیفالله امین، نوروز ملکی،
جلد 7، شماره 1 - ( بهار 1382 )
چکیده
استفاده روزافزون از علفکشهایی مانند آترازین، نگرانیهایی را در خصوص آلودگی خاک و آبهای زیرزمینی ایجاد کرده است. پژوهش حاضر در مزرعه آزمایشی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز روی خاک سری دانشکده صورت گرفته و تغییرات غلظت و حرکت آترازین را در عمقهای مختلف خاک، و در زمانهای متفاوت در طول دوره رشد بررسی نموده است. همچنین، پتانسیل آلودگی خاک و آبهای زیرزمینی در اثر آترازین بررسی، و مدل PRZM-2 برای شبیهسازی غلظت آترازین ارزیابی شده است. آزمایش در یک مزرعه ذرت با سه پلات به ابعاد 1119 متر (209 متر مربع) انجام شده و در هر پلات آترازین به مقدار 5/3 کیلوگرم آ. آی.در هکتار به کار رفته است. برای اندازهگیری غلظت آترازین در خاک در طول فصل رشد، نمونههای خاک از عمقهای 0-100 سانتیمتر در لایههای 10 سانتیمتری، در هفت زمان مختلف جمعآوری گردید. دادههای به دست آمده نشان داد که غلظت آترازین با گذشت زمان در پروفیل خاک کاهش می یابد، به طوری که حداکثر عمقی که آترازین در آن ردیابی گردید 50 سانتیمتر بود. پارامترهای آماری شامل ME، EMSE، EF و CRM، برای مقایسه دادههای مشاهده شده و پیشبینی شده توسط مدل PRZM-2 استفاده گردید، که برای کلیه دادهها در همه زمانها و عمقهای خاک به ترتیب 78/2 ، 12/73 ، 0/49 ،0/25 میلیگرم در کیلوگرم خاک است. نتایج شبیهسازی دارای همخوانی نسبتا"خوبی با دادههای مشاهده شده میباشد. بنابراین، میتوان از مدل PRZM-2 برای شبیهسازی حرکت آترازین در خاک و آلودگی آبهای زیرزمینی استفاده کرد.
علی جعفری ملکآبادی، مجید افیونی، سید فرهاد موسوی، اردشیر خسروی،
جلد 8، شماره 3 - ( پاییز 1383 )
چکیده
در چند دهه اخیر، مصرف کودهای نیتروژندار بدون توجه به آثار آنها بر ویژگیهای خاکها، محصولات کشاورزی و آلودگی محیط زیست، به طرز چشمگیری افزایش یافته است. هدف از انجام این پژوهش بررسی غلظت نیترات و توزیع و تغییرهای آن در آبهای زیرزمینی مناطق کشاورزی، صنعتی و شهری بخشی از استان اصفهان میباشد. به منظور انجام این پژوهش، 75 حلقه چاه در مراکز مهم کشاورزی، صنعتی و شهری اصفهان، نجفآباد، شهرضا، نطنز و کاشان انتخاب و نمونهبرداری از آب به مدت 5 ماه (دی 1379 تا اردیبهشت 1380) و با فواصل زمانی یک ماه انجام شد. نتایج بهدست آمده نشان داد که غلظت نیتروژن نیتراتی در آبهای زیرزمینی اکثر مناطق مورد بررسی در مقایسه با حد استاندارد (10 میلیگرم در لیتر) قابل توجه بوده و آلودگی نیتراتی باید در شمار جدیترین مسایل کشاورزی پایدار و بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی این مناطق قرار گیرد. میانگین غلظت نیتروژن نیتراتی در آب چاههای مختلف از 03/1 تا 78/50 میلیگرم در لیتر(معادل 64/4 تا 5/228 میلیگرم در لیتر نیترات) متغیر بود. میانگین غلظت نیتروژن نیتراتی در آبهای زیرزمینی مناطق نجفآباد،شهرضا، اصفهان و نطنز و کاشان به ترتیب 56/17، 6/14، 04/16 و 24/8 میلیگرم در لیتر بود و 5/95، 100، 84 و3/33 درصد از کل چاههای این مناطق دارای غلظت نیترات بیشتر از حد استاندارد بودند. البته فراوانی غلظت نیترات درمناطق مختلف، متفاوت بود. بیشترین غلظت نیتروژن نیتراتی در آبهای زیرزمینی منطقه کشاورزی جنوب شهر نجفآباد (6/64 میلیگرم در لیتر) مشاهده شد. بیشترین آلودگی نیترات در اکثر نواحی مربوط به مناطق کشاورزی بود و مناطق صنعتی و شهری در رتبههای بعدی قرار داشتند. میانگین غلظت نیترات در آبهای زیرزمینی تمام مناطق مورد مطالعه شهری، صنعتی و کشاورزی استان، بهجز مناطق شهری نطنز و کاشان، بیشتر از حد استاندارد بود. غلظت نیترات در آبهای زیرزمینی اکثر مناطق مورد بررسی روند افزایشی نسبت به زمان داشته و بیشترین غلظت نیترات مربوط به اسفندماه 1379 و فروردینماه 1380 بوده است.
مسعود کاوسی، محمدجعفر ملکوتی،
جلد 10، شماره 3 - ( پاییز 1385 )
چکیده
یکی از عناصر غذایی که نقش مهمی در افزایش عملکرد و کیفیت برنج دارد، پتاسیم است. اطلاع از حد بحرانی این عنصر در خاک و پاسخهای گیاهی به کاربرد مقادیر مختلف آن میتواند کمک مؤثری در توصیه بهینه کودی این عنصر غذایی باشد. بنابراین در این تحقیق حد بحرانی پتاسیم خاک برای گیاه برنج رقم خزر و مدل مناسب پیشبینی عملکرد دانه به منظور تعیین کود پتاسیمی مورد نیاز در 21 مزرعه از شالیزارهای استان گیلان تعیین شد. در شالیزارهای انتخاب شده، عملیات آماده سازی زمین، کرتبندی قطعات آزمایشی به ابعاد 5×4 متر انجام گردید. قبل از نشاکاری، ازت و فسفر بر اساس آزمون خاک و به ترتیب از منابع اوره و سوپر فسفات تریپل اضافه گردید. پتاسیم به میزان 0، 100، 200، 300، 400 و500 کیلوگرم اکسید پتاسیم از منبع کلرید پتاسیم به خاک اضافه گردید. سپس نشاهای سالم و یکنواخت برنج رقم خزر به تعداد 3 تا 5 عدد در هر کپه و به فواصل 25×25 سانتیمتر در مزرعه کاشته شد. در پایان فصل رشد، بوتههای برنج از سطح 5 مترمربع کفبر گردیدند و دانه، کاه و کلش به طور جداگانه توزین گردید. وزن دانه براساس 14 درصد رطوبت محاسبه و کلیه تجزیه و تحلیلهای آماری مورد نیاز بر روی آن انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که تأثیر مقادیر مختلف کلرید پتاسیم در سطح 5 % و اثر نوع خاک در سطح 1% بر میزان عملکرد دانه معنیدار گردید. میانگین افزایش عملکرد در اراضی که به مصرف کلرید پتاسیم پاسخ مثبت نشان دادند برابر 982 کیلوگرم شلتوک در هکتار بوده است. نتایج همچنین نشان داد در شالیزارهایی که پتاسیم قابل استفاده آنها کمتر از 100 میلیگرم در کیلوگرم بود، عکسالعمل نسبت به کاربرد کلرید پتاسیم زیاد، در شالیزارهایی که پتاسیم آنها بین 100 و 160 میلیگرم در کیلوگرم بود، عکسالعمل آنها تقریباً کمتر و در شالیزارهایی که پتاسیم خاکهای شالیزاری بیشتر از 160 میلیگرم در کیلوگرم بود، عکسالعمل پایین بود. حد بحرانی پتاسیم خاک برای برنج رقم خزر در این بررسی براساس 90 درصد عملکرد نسبی 110 میلیگرم در کیلوگرم خاک به دست آمد. در معادله نهایی پیشبینی عملکرد نسبی برنج، رابطه پتاسیم قابل استفاده خاک، پتاسیم آب آبیاری و مقدار کلرید پتاسیم مصرفی با عملکرد مثبت ولی رابطه عملکرد با مقدار فسفر قابل استفاده خاک منفی بود.
اکبر نکویی، مهدی رحیم ملک،
جلد 11، شماره 41 - ( پاییز 1386 )
چکیده
شناسایی فلور هر منطقه نقش بسیار مهمی را در حفظ ذخائر ملی هر کشوری ایفا مینماید و به عنوان نقطه آغازین در مطالعات فیلوژنتیکی تکمیلی و بررسی تنوع ژنتیکی مطرح میباشد. در طول سالهای زراعی 1374 و 1375 هر 15 روز یک بار تاکستانهای دو منطقه اصلی موکاری شده استان مورد بازدید قرار گرفت. نمونه برداری از علفهای هرز مناطق همزمان با مرحله گلدهی آنها آغاز شد و نمونههای جمعآوری شده با استفاده از منابع علمی و کلکسیونهای موجود در هرباریوم دانشکدههای کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه صنعتی اصفهان و منابع دیگر در مؤسسههای تحقیقاتی استان شناسایی گردید. در منطقه تیران و کرون 84 گونه متعلق به 71 جنس و 26 خانواده، و در منطقه زرین شهر 62 گونه متعلق به 51 جنس و 23 تیره شناسایی شد. غالبیت گونهای دو منطقه به ترتیب متعلق به تیره کاسنی (Asteraceae) و تیره گندم (Gramineae) بود. ارزیابی شکل زیستی گیاهان به روش رانکایر نشان داد که تروفیتها با 5/79% و ژئوفیتها با 3/8% فراوانترین اشکال زیستی را در هر دو منطقه تیران و کرون و زرین شهر به خود اختصاص دادند.
مهدی رحیم ملک ، بدر الدین ابراهیم سید طباطبایی، سید ابوالقاسم محمدی ،
جلد 12، شماره 43 - ( بهار 1387 )
چکیده
نقشههای ژنتیکی با پوشش بالای ژنوم نقش بسزایی در تحقیقات پایه و کاربردی ژنتیک ایفا میکنند. در دهههای اخیر با پیدایش نشانگرهای DNA تحول عظیمی در تهیه نقشههای ژنتیکی در گیاهان مختلف به خصوص گندم به وجود آمده است. در این تحقیق، از نشانگر AFLPبرای اشباع نقشه ژنتیکی 107فرد هاپلوئید مضاعف حاصل از تلاقی دو والد به نامهای Fukuho-Komugi × Oligo-Culm دریافت شده از مرکز تحقیقات بین المللی کشاورزی ژاپن استفاده گردید. از چهارچوب نقشه ژنتیکی این جمعیت به عنوان نقشه پایه در تجزیه و تحلیلهای بعدی استفاده شد. تجزیهAFLP با استفاده از آنزیمهای برشی MseI/PstI انجام گرفت. متوسط درصد چند شکلی نشانگر 16/6% AFLP بود. تجزیه دادهها توسط نرم افزار 3/3 Mapmaker/EXP Ver با معیار حداکثر فاصله 50 سانتی مورگان و حداقل LOD برابر 3 و رسم نقشه گروههای پیوستگی توسط نرم افزارDrawmap Ver1.1 انجام گرفت. 115 نشانگر AFLP به 10 گروه منتسب شدند و تعدادی نیز به صورت غیرپیوسته باقی ماندند. تجزیه تکمیلی دادهها به همراه نشانگرهای ریزماهواره، موقعیت کروموزومی نشانگرها را تعیین کرد. در نهایت 1/71% نشانگرها به ژنوم A ، 16/5% به ژنوم B و تنها 3% به ژنوم D تخصیص یافتند. نشانگرهای AFLP مورد استفاده در این تحقیق توانستند در مجموع 11 فاصله خالیرا درهفت کروموزوم
(2A،3A،7A،2B،3B،5B،7B)
پر نمایند. پوشش کم ژنوم D توسط نشانگرها بهدلیل سطح کم چند شکلی در این ژنوم در جمعیتهای مختلف و حالت حفظ شده آن در جمعیتهای گوناگون میباشد. در بین کروموزومها، بیشترین تعداد نشانگر(60) به کروموزوم 7B تخصیص داده شد. توزیع نشانگرها روی این کروموزوم غیریکنواخت بود. توزیع غیریکنواخت نشانگر روی این کروموزوم به تجمع نشانگرهای AFLP در نواحی هتروکروماتین به خصوص اطراف سانترومر مربوط میشود.
علی ملکی، سید سعید محتسبی، اسداله اکرم، وحید اصفهانیان،
جلد 12، شماره 44 - ( تابستان 1387 )
چکیده
امروزه به ایمنی شغلی کشاورزان در کشورهای در حال توسعه کمتر توجه میشود. این مسأله برای رانندگان تراکتورها که در معرض شرایط بسیار نامناسب محیط کار و ارتعاش زیاد تراکتور و صندلی آن قرار دارند از اهمیت بیشتری برخوردار میباشد. بنابراین بررسی منابع ارتعاش و روشهای کاهش آن در تراکتورها از اهمیت خاصی برخوردار میباشد. در این پژوهش ارتعاش وارد بر بدن چند راننده تراکتور با جرمهای متفاوت هنگام رانندگی با سه تراکتور متداول در ایران هنگام انجام عملیات شخم با گاوآهن برگرداندار، دیسک زنی و حرکت روی جاده آسفالت در دو سرعت پیشروی بررسی گردید. مقادیر شتاب روی تراکتور و بدن رانندگان تراکتور، هنگام رانندگی با تراکتور اندازهگیری و ثبت گردید و پس از انجام آنالیز فوریه روی این دادهها، ریشه میانگین مربعهای شتاب وزندار شده تیمارهای مختلف در دو وضعیت سلامتی و آسایش راننده، آنالیز و تجزیه و تحلیل گردیدند. نتایج به دست آمده بیانگر عدم وجود اختلاف معنیدار در سرعتهای مختلف پیشروی بود. در حالیکه میانگینهای بردارهای شتاب روی تراکتورها و بدن رانندگان اختلاف معنیداری در سطح احتمال 1% نشان دادند به نحویکه با افزایش جرم راننده، میانگین بردار شتاب روی بدن او کاهش مییافت. بهعنوان مثال راننده با جرم 55 کیلوگرم بیشترین میانگین شتاب (8/9 متر بر مجذور ثانیه) و راننده با جرم 100 کیلوگرم کمترین میانگین شتاب( 3/3 متر برمجذور ثانیه) را به خود اختصاص داده بودند. با مقایسه مدت زمان مجاز رانندگی روزانه این سه تراکتور، در مجموع تراکتور جاندیر مدل 3140 و تراکتور یونیورسال مدل651 به ترتیب بیشترین و کمترین مدت زمان مجاز رانندگی روزانه را به خود اختصاص دادند. همچنین پس از مقایسه میانگینهای شتاب روی بدن رانندگان مختلف با استانداردهای جهانی، سطح آسایش و راحتی این افراد هنگام رانندگی با این تراکتورها فوقالعاده ناراحت بهدست آمد.
حسن خوش قلب، کاظم ارزانی، محمد جعفر ملکوتی، محسن برزگر،
جلد 12، شماره 45 - ( پاییز 1387 )
چکیده
میوه 2 رقم از گلابی آسیایی(.Pyrus serotina Rehd) به نامهای‘Ksq’9 و‘Ksq’13 در شرایط آب و هوایی تهران برای بررسی تغییرات میزان قندها و اسیدهای آلی و اثر آنها بر خواص فیزیکوشیمیایی و قهوهای شدن داخلی میوه مورد ارزیابی قرار گرفت. قندها و اسیدهای آلی 2 بار قبل از برداشت، زمان برداشت و 2 بار پس از برداشت (میوهها در دمای2°C رطوبت نسبی هوای%85-80 نگهداری شدند) به فواصل زمانی هر ماه یک بار با دستگاه HPLC اندازهگیری شد. تفاوت معنیداری بین ارقام مورد آزمایش، شاهد و زمان نمونه برداری از نظر میزان قندها و اسیدهای آلی مشاهده شد. در این مطالعه میزان قندهای فروکتوز، گلوگز و سوربیتول تا یک ماه بعد از برداشت افزایش نشان داد (از حدود 1 به 9% وزن تر میوه) و سپس کاهش یافت. ساکاروز از 2 ماه قبل از برداشت تا 2 ماه پس از برداشت کاهش یافت (از حدود 3 به 75/0% وزن تر میوه). در هر دو رقم اسیدهای آلی تا قبل از برداشت افزایش و از زمان رسیدن تا پیری میوه کاهش یافت. بیشترین مقادیر اسیدهای آلی مربوط به مالیک و آسکوربیک اسید بود (به ترتیب 345 و 1/41 میلیگرم در 100گرم وزن تر میوه، در زمان برداشت به ترتیب در ارقام ‘Ksq’9و شاهد). همبستگی زیادی (از 8/0تا 1) بین کاهش قندها و اسیدهای آلی با افزایش قهوهای شدن داخلی میوه و کاهش صفات سفتی بافت، وزن تر و خشک، و مواد جامد محلول کل میوه(TSS) مشاهده شد. نتایج نشان داد افزایش میزان قندها و اسیدهای آلی باعث تأخیر در قهوهای شدن میوه شد. ارقام گلابی آسیایی با میزان آسکوربیک اسید کمتر، احتمالاً به عارضه قهوهای شدن داخلی میوه حساسترند. ارتباط زیادی بین افزایش میزان قندها با افزایش رنگ در میوهها مشاهده شد.
مجید غلامحسینی، مجید آقاعلیخانی، محمدجعفر ملکوتی ،
جلد 12، شماره 45 - ( پاییز 1387 )
چکیده
به منظور بررسی تأثیر مقادیر مختلف نیتروژن و زئولیت طبیعی ایرانی بر عملکرد کمی و کیفی علوفه کلزای پاییزه (.Brassica napus L) در خاکهایی با بافت سبک، آزمایشی در سال زراعی 86-1385 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس، به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار اجرا شد. تیمارهای مورد بررسی از فاکتوریل سطوح مختلف زئولیت (0، 3، 6 و 9 تن در هکتار) و مقدار کود نیتروژن در سه سطح (90، 180 و270 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) از منبع اوره حاصل شدند. بذور کلزا (رقم OKAPI) در دهم مهرماه کشت و 170 روز بعد، مصادف با ابتدای مرحله غلافدهی، محصول علوفه سبز آن برداشت شد. نتایج نشان داد اثر نیتروژن و زئولیت بر صفات کمـّی علوفه شامل عملکرد ماده خشک، وزن خشک برگ و ساقه و شاخص سطح برگ معنیدار بود. به علاوه صفات کیفی علوفه (درصد پروتئین خام و درصد کلسیم در توده گیاهی) تحت تأثیر اثرات اصلی نیتروژن و زئولیت قرار گرفت. با افزایش مصرف کود نیتروژن شستشوی نیتروژن افزایش و با افزایش مصرف زئولیت به طور معنیداری شستشوی نیتروژن کاهش یافت. اثر متقابل دو فاکتور بر هیچکدام از صفات مورد بررسی معنیدار نشد. کاربرد 270 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در تلفیق با 9 تن زئولیت در هکتار بیشترین افزایش در صفات کمّی و کیفی علوفه کلزا را ایجاد کرد. انجام بررسیهای بیشتر به منظور کاربرد تلفیقی کودهای شیمیایی با زئولیتهای طبیعی توصیه میشود.
خلیل ملک زاده، فرج اله شهریاری، محمد فارسی ، احسان محسنی فرد،
جلد 12، شماره 45 - ( پاییز 1387 )
چکیده
سختی دانه یکی از مهمترین خصوصیات کیفی گندم نان است که بهوسیله آن طبقهبندی تجاری و نوع فرآورده نهایی تعیین میگردد. این صفت به وسیله دو ژن کاملاً پیوسته پوروایندولین a و پوروایندولین b کنترل میشود. آللهای نوع وحشی این دو مکان ژنی موجب فنوتیپ بافت دانه نرم میشوند و بروز جهش در هر یک از این دو مکان ژنی باعث سخت شدن بافت دانه میگردد. به دلیل اهمیت این صفت، 61 رقم تجاری و 92 توده بومی خالص ایرانی برای شناسایی چهار نوع آلل سختی مورد مطالعه قرار گرفتند. تعیین ارزش سختی دانه و گروهبندی بهوسیله سیستم خصوصیات تک دانه انجام پذیرفت. شناسایی آللهای کنترل کننده سختی دانه توسط تکثیر با آغازگرهای اختصاصی و همچنین تکنیک توالیهای چندشکل حاصل از برش فرآورده تکثیریافته انجام گرفت. نمونهها در سه دسته سخت، مخلوط و نرم قرار گرفتند، که فراوانی آنها در ارقام تجاری به ترتیب 6/65، 6/19 و 8/14 درصد و در تودههای بومی 7/58، 13 و 3/28 درصد بود. از چهار آلل مورد مطالعه فقط سه نوع آلل در گندمهای مذکور دیده شد. آلل Pina-D1b در 18 رقم، آلل Pinb-D1b در 5 رقم و آلل Pinb-D1e فقط در رقم کویر از گندمهای سخت تجاری یافت شد و در گندمهای سخت توده بومی فقط دو توده حامل آلل Pinb-D1b بودند. آلل Pinb-D1c در هیچ یک از نمونهها دیده نشد. گندمهای حامل آلل Pina-D1b ارزش سختی دانه معنیدار بالاتری نسبت به گندمهای حامل آلل Pinb-D1b نشان دادند. به نظر میرسد این ژنها و روشهای مورد استفاده میتوانند کمک مؤثری به انتخاب سختی دانه در برنامههای بهنژادی گندم نمایند.
مژگان ولی پور، مصطفی کریمیان اقبال، محمدجعفر ملکوتی، امیرحسین خوش گفتارمنش،
جلد 12، شماره 46 - ( (ب)-زمستان 1387 )
چکیده
شور شدن خاکها در مناطق خشک و نیمهخشک یک معضل جدی برای توسعه کشاورزی و استفاده پایدار از منابع خاک و آب میباشد. به منظور بررسی تأثیر توسعه فعالیتهای کشاورزی بر تخریب اراضی و افزایش شوری خاک، منطقه شمسآباد استان قم انتخاب گردید. ابتدا عکسهای هوایی سال 1334 (1955 میلادی) و دادههای ماهوارهای سالهای 1990 و 2002 میلادی و همچنین اطلاعات در دسترس از وضعیت منابع آب و خاک منطقه در گذشته، جمعآوری گردید. با استفاده از اطلاعات موجود و پس از بازدید صحرایی، از خاکهای با شوری متفاوت در طول ۳ ترانسکت تعداد 150 نمونه خاک در دو عمق 50-0 و 100- 51 سانتیمتری جمعآوری شد. روی نمونهها تجزیههای فیزیکی و شیمیایی انجام گرفت و سپس با کمک نرمافزار ILWIS، نقشههای شوری، سدیمی و کاربری اراضی ترسیم گردید. نتایج بهدست آمده نشان داد که طی 47 سال گذشته، وسعت اراضی کشاورزی در منطقه حدود 5/9 برابر افزایش یافته است که موجب افزایش شوری و افت سطح منابع آبهای زیرزمینی این ناحیه شده است. در حال حاضر متوسط شوری آب چاههای منطقه حدود 19/7 دسی زیمنس بر متر میباشد و سالانه حدود یک متر افت در سطح ایستابی چاهها مشاهده میگردد. متوسط هدایت الکتریکی خاک در سال 1362 در عمق سطحی حدود 5/6 دسی زیمنس بر متر و در سال 1384 این رقم به حدود 7/10 دسی زیمنس بر متر رسیده است. در صورت ادامه این روند و عدم برنامهریزی صحیح، تمام اراضی منطقه در سالهای آینده از حیز انتفاع خارج خواهند شد. بنابراین برنامهریزی برای توسعه استان قم باید با درنظر گرفتن مشکلات و محدودیتهای توسعه ناپایدار کشاورزی در حاشیه کویر صورت پذیرد.
سید جواد حسینی واشان، نظر افضلی، محمد ملکانه، محمد علی ناصری، علی اله رسانی،
جلد 13، شماره 47 - ( (الف) -بهار 1388 )
چکیده
به منظور بررسی اثرات استفاده از رو غن ماهی کیلکا در جیره مرغ تخم گذار روی صفات عملکردی، ترکیب اسیدهای چرب امگا - ۳ زرده با سن ۲۶ هفته انتخاب W – تخم مرغ و نسبت بین اسیدهای چرب امگا- ۶ و امگا- ۳ زرده تخ ممرغ، تعداد ۷۲ قطعه مرغ تخم گذار لگهورن 36 ۲ و ۴ درصد روغن ماهی کیلکا اضافه شد. صفات مقدار خوراک ، شدند و به منظور مطالعه صفات فوق، به جیره مرغان تخم گذار سطوح ۰ مصرفی، درصد تولید تخم مرغ، ضریب تبدیل غذایی، گرم تخم مرغ تولیدی، میانگین وزن تخم مرغ، شاخص تخم مرغ، شاخص ارتفاع زرده، مقادیر اسیدهای چرب اشباع .(P>۰/ شاخص رنگ زرده، و وزن زرده به عنوان درصدی از وزن تخم مرغ تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفتند ( ۰۵ (اسیدهای میریستیک، پالمیتیک و استئاریک )، اسیدهای چرب امگا - ۷ (اسید پالمیتولئیک )، اسیدهای چرب امگا - ۹ (اسید اولئیک )، اسید آراشیدونیک و اسید لینولنیک زرده تحت تأثیر سطوح روغن ماه ی قرار نگرفتند . ولی درصد اسید لینولئیک زرده به طور معنی داری کاهش سطح اسیدهای چرب امگا - ۳ غیراشباع بلندزنجیر مانند ایکوزاپنتانوئیک و دوکوزاهگزانوائیک اسید در زرده با افزایش .(P<۰/ یافت ( ۰۵ نسبت اسیدهای چرب امگا - ۶ به امگا - ۳ از مقدار ۱۸ در .(P<۰/ سطح روغن ماهی در جیره بیش از ۳۲۳ و ۵۲۴ درصد افزایش یافت ( ۰۵ ۲ به ترتیب در تیمارهای حاوی ۲ و ۴ درصد روغن ماهی کیلکا کاهش یافت. / ۳ و ۳۱ / تیمار شاهد
حمید دهقانی، فرنوش ملک شاهی، بهرام علیزاده،
جلد 13، شماره 48 - ( تابستان 1388 )
چکیده
از جمله گیاهان دانه روغنی میباشد و به دلیل داشتن درصد بالای روغن و کیفیت مناسب در سال های اخیر (Brassica napus L.) کلزا مورد توجه واقع شده است . به منظور بررسی تأثیر تنش کم آبی در ژنوتیپ های کلزا از نظر عملکرد دانه ، مطالعه شاخص های کمی تحمل به خشکی و شناسایی ژنوتیپ های متحمل به خشکی، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با ٢٥ ژنوتیپ در ٤ تکرار در دو شرایط تنش و بدون تنش در مزرعه پژوهشی مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج اجرا گردید. ارزیابی ژنوتیپ ها از نظر تحمل و (STI) تحمل به تنش ،(GMP) میانگین هندسی ،(MP) به خشکی توسط شاخصهای ک می تحمل به خشکی شامل میانگین حسابی صورت گرفت . نتایج تجزیه واریانس اختلاف معنی داری بین ارقام کلزا از نظر کلیه (TOL) و تحمل (SSI) شاخصهای حساسیت به تنش شاخصها و عملکرد دانه ژنوتیپ ها در دو شرایط محیطی در سطح احتمال ١% نشان داد . با توجه به تحلیل هم بستگی بین عملکرد دانه در به عنوان شاخص های برتر جهت شناسا یی STI و GMP، MP شرایط تنش و بدون تنش و شاخص های تحمل به خشکی، شاخص های بود که از نظر میانگین Vectra ژنوتیپهای متحمل انتخاب گردیدند . نتایج نشان داد مناسب ترین ژنوتیپ بر اساس شاخصهای فوق ژنوتیپ عملکرد در شرایط تنش با شرایط بدون تنش در وضعیت مناسبی قرار داشت . نمودار چند متغیره بای پلات نیز نشان داد که شاخص های نسبت به یکدیگر دارای بالاترین ضریب هم بستگی بودند و ژنوتیپهای متحمل در مجاورت شاخصهای تحمل قرار STI و GMP ،MP ،Jura ،Modena گرفتند. هم چنین بر اساس نتایج به دست آمده از نمودارهای پراکنش سه بعدی و تجزیه خوشه ای، ژنوتیپ های ،RG4504 ،Olphi به عنوان ژنوتی پهای متحمل به خشکی و ژنوتیپ های Olano و Esbetty ،Zarfam ،Dante ،Vectra ،Eshydromel به عنوان ژنوتی پهای حساس شناسایی شدند. Olpop و GKHelena
محمد جعفر ملکوتی، محمد بابااکبری، ساره نظامی،
جلد 13، شماره 49 - ( علوم آب وخاک پاییز 1388 )
چکیده
به منظور بررسی تأثیر منابع مختلف کودهای محتوی نیتروژن پایه، بر عملکرد، کارایی نیتروژن (NUE)Nitrogen Use Efficiency و درصد بازیافت نیتروژن (NARF) Fraction Nitrogen Apparent Recovery، در گندم آبی(.Triticum aestivum L)، آزمایشی دو ساله در ایستگاه تحقیقات خاک و آب کرج از سال 1383 اجرا گردید. آزمایش در سال اول در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 6 تیمار و 3 تکرار انجام شد. تیمار اول ( شاهد) شامل مصرف تمامی عناصر غذایی پر مصرف و کممصرف- (ریزمغذی) منهای نیتروژن)؛ تیمار دوم = مصرف 150 کیلوگرم در هکتار نیتروژن از منبع اوره به عرف گندمکاران پیشرو (سه بار سرک اوره)؛ تیمار سوم = یک سوم نیتروژن از منبع اوره با پوشش گوگردی (SCU) به صورت پایه + دو سرک اوره؛ تیمار چهارم= مصرف تمام 150 کیلوگرم نیتروژن به صورت پایه از منبع SCU؛ تیمار پنجم= مصرف 150 کیلوگرم در هکتار نیتروژن از منبع اوره در دو سرک اوره (عرف زارعین معمولی) و تیمار ششم = یک سوم نیتروژن از منبع کود کامل پرمصرف به صورت پایه + دو سرک اوره انجام شد. پس از بررسی نتایج سال اول، مقادیر عناصر غذایی مازاد موجود در کودهای کامل پرمصرف (فسفر، پتاسیم و روی) و SCU (گوگرد) تأمین، مقدار نیتروژن مصرفی تا 180 کیلوگرم در هکتار افزایش داده شد و هفت تیمار به شرح تیمار اول= شاهد؛ تیمار دوم = دو سرک اوره؛ تیمار سوم = سه سرک اوره؛ تیمار چهارم = پنج سرک اوره با آب آبیاری؛ تیمار پنجم = اوره پایه زیر بذر+ چهار سرک اوره؛ تیمار ششم = اوره پایه از منبع SCU + چهار سرک اوره و تیمار هفتم = اوره پایه از منبع کود کامل پرمصرف + چهار سرک اوره اعمال گردید. پس از عملیات آمادهسازی زمین، طرح پیاده گردید. سایر کودهای مورد نیاز بر اساس آزمون خاک تأمین شد. نتایج حاصله در سال اول نشان داد، عملکرد دانه در تیمارهای دوم و ششم (5145 و 5067 کیلوگرم در هکتار) در مقایسه با شاهد ( 3068 کیلوگرم در هکتار) بهطور معنیداری در سطح یک درصد افزایش یافت. NUE (8/13 و 2/13 کیلوگرم در کیلوگرم) و NARF (2/41 و 2/38 درصد) نیز در این دو تیمار در گروه برتر قرارگرفتند. در سال دوم، بیشترین عملکرد (6335 کیلوگرم در هکتار)، کارایی (2/16 کیلوگرم در کیلوگرم) و بازیافت نیتروژن (50 درصد) در تیمار ششم مشاهده شد. علت افزایش عملکرد، NUE و NARF در سال دوم آزمایش عمدتاً مربوط به جایگزینی SCU و کود کامل پرمصرف با اوره پایه، افزایش مقدار نیتروژن و تعداد دفعات تقسیط بود. بازده اقتصادی برای هر دو سال محاسبه و همین تیمارها در گروه برتر قرار گرفته و میانگین آنها بدون اعمال هرگونه یارانه به ترتیب 14، 8 و 4 گردید. به رغم آنکه بازده اقتصادی تیمار دوم بیشترین بود. لیکن به دلایل متعددی از جمله افزایش عملکرد هکتاری دانه گندم، افزایش NUE و NARF، ذخیرهسازی عناصر غذایی بیشتر در خاک ذخیرهسازی، جلوگیری از هدررفت (آبشویی و تصعید) نیتروژن و حفظ محیط زیست، جایگزینی یک سوم اوره مصرفی (قبل از کاشت) با کود کامل پرمصرف و یا SCU مورد تأیید قرار گرفت. بنابراین، اجرائی نمودن نتایج حاصله در چند استان گندمخیز کشور، توصیه میگردد.
علیرضا سفیانیان، سعیده ملکی نجف ابادی، وحید راهداری،
جلد 13، شماره 49 - ( علوم آب وخاک پاییز 1388 )
چکیده
بوم شناسی چشمانداز به عنوان یک علم بین رشتهای جدید، مفاهیم، تئوری و روشهایی را برای ارزیابی و مدیریت سرزمین ارائه میدهد. توصیف الگوهای چشمانداز و تفسیر آثار بوم شناختی آنها بر گیاهان، جانوران، سیر انرژی و مواد، بخش اعظم مطالعات چشمانداز را به خود اختصاص میدهد. مطالعات چشمانداز نیازمند روشهایی برای شناسایی و کمی کردن الگوهای مکانی چشمانداز است. کمی کردن الگوهای چشمانداز برای درک کارکرد و فرآیندهای چشمانداز ضرورت دارد. نمایههای چشمانداز مانند تنوع و طبیعی بودن میتوانند اطلاعات کمی در خصوص الگوی چشمانداز ارائه دهند. فنآوریهای سنجش از دور (RS) و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) از پتانسیل بالایی برای مطالعات چشمانداز، به ویژه شناسایی، نقشهسازی و تجزیه و تحلیل الگوهای چشمانداز برخوردار هستند. هدف از مطالعه حاضر نقشهسازی و کمی کردن شاخصهای تنوع و طبیعی بودن برای پناهگاه حیات وحش موته با استفاده از نقشه کاربری و پوشش اراضی به دست آمده از تصاویر ماهوارهای و تکنیکهای GIS است. در این مطالعه نقشههای تنوع و طبیعی بودن به ترتیب در 4 و 6 طبقه به دست آمدند. نتایج نشان میدهد طبقات تنوع متوسط و بالا بیشترین سطح منطقه مطالعه را پوشش میدهند. همچنین در میان طبقات طبیعی بودن طبقه 1 که نشاندهنده بالاترین سطح طبیعی بودن است بخش وسیعی از پناهگاه حیات وحش موته را در برمیگیرد.
نوید قنواتی، محمد جعفر ملکوتی، علیرضا حسین پور،
جلد 13، شماره 49 - ( علوم آب وخاک پاییز 1388 )
چکیده
همبستگی بین پارامترهای کمیت- شدت پتاسیم خاک(Q/I) با بعضی ویژگیهای خاک و شاخصهای گیاهی گندم (Triticum aestivum L.) در یک آزمایش گلخانهای در سال زراعی 83-1382 در منطقه آبیک قزوین مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور تعداد 80 عدد نمونه خاک از عمق 30-٠ سانتیمتری مزارعی که به صورت تصادفی در سرتاسر منطقه انتخاب شده بود، برداشت و بر اساس بافت خاک و پتاسیم قابل استفاده، 21 نمونه از آنها انتخاب گردید و در آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی که فاکتور اول 21 نمونه خاک و فاکتور دوم دو سطح کودی 0 و 100 میلیگرم پتاسیم در کیلوگرم بود، در سه تکرار انجام شد. اثرکود پتاسه بر عملکرد گندم در سطح ٥% و اثر خصوصیات خاک بر عملکرد گندم در سطح ١% معنیدار شد، ولی اثر متقابل کود پتاسه و خصوصیات خاک معنیدار نشد. دامنهای از نسبت فعالیت پتاسیم خاک( ARK) که در آن نمودار Q/Iبه صورت خطی بود، تعیین گردید. ظرفیت بافری بالقوه پتاسیم خاک(PBCK) همبستگی بالایی را با **)CEC996/0 (r =، درصد رس (**921/0= r) و درصد رطوبت اشباع (** 811/0 r =) نشان داد. معادله زیر به عنوان برآورد کننده ظرفیت بافری خاک در خاکهای زیر کشت گندم منطقه آبیک پیشنهاد گردید.
PBCK = 419/7 CEC - 743/19 R2adj=782/0
نسبت فعالیت تعادلی پتاسیم (AReK) همبستگی بالایی را با پتاسیم محلول (**846/0r=)، پتاسیم قابل استخراج با استات آمونیوم
(**730/0 = r)، درصد رطوبت اشباع (**794/0- = r) و در صد رس (**602/0-= r) نشان داد. همچنین مقدار پتاسیم سهلالوصول (K0) همبستگی بالایی را با پتاسیم قابل استخراج با استات آمونیوم (**871/0= r)، پتاسیم محلول (**778/0 r= )، درصد رطوبت اشباع (*551/0- = r) و در صد رس (**206/0-= r) نشان داد. همبستگی بین پتاسیم قابل استفاده گیاه، K0 و AReK با پتاسیم جذب شده توسط گندم و عملکرد نسبی گندم معنیدار نگردید. ولی PBCK با پتاسیم جذب شده به وسیله گندم (**729/0 = r) و عملکرد نسبی گندم
(**735/0 = r) همبستگی بالایی را نشان داد. همبستگی بین پارامترهای Q/I حاصل از محلولهای K2SO4, KCl با خصوصیات خاک دارای تفاوت معنیداری نبود اما پارامترهای Q/I حاصل از محلول KCl همبستگی بیشتری با شاخصهای رشد گندم داشت.
شهرام کیانی، غفور زاده دباغ، محمدجعفر ملکوتی، عزیزاله علیزاده،
جلد 14، شماره 51 - ( علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي،علوم آب و خاک بهار 1389 )
چکیده
کپک خاکستری، ناشی از قارچ Botrytis cinerea ، یکی از بیماریهای مهم گل بریده رز در گلخانه های ایران است. به منظور بررسی تأثیر غلظتهای مختلف پتاسیم و کلسیم در محلول غذایی بر حساسیت گل بریده رز به این بیماری، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با دو عامل غلظت پتاسیم و کلسیم در محلول غذایی در چهار تکرار در گلخانه آبکشت مرکز تحقیقات کشاورزی صفی آباد از سال 1386 به مدت یک سال انجام شد. سطوح پتاسیم شامل 0/1، 0/5 و 0/10 میلیمولار و سطوح کلسیم شامل 6/1 و 8/4 میلیمولار بود. در طول دو دوره گلدهی متوالی مایه زنی گلهای رز برداشت شده با سوسپانسیون 104 اسپور در میلی لیتر جدایه B. cinerea انجام شد و پس از آن اندازهگیری حساسیت گلها به کپک خاکستری صورت گرفت. نتایج نشان داد کاربرد پتاسیم در محلول غذایی به مقدار 0/10 میلی مولار منجر به افزایش معنی دار (01/0 P <) شدت بیماری کپک خاکستری گل رز (4/30 درصد/ روز) در مقایسه با سطوح 0/1 میلی مولار (8/24 درصد/ روز) و 0/5 میلی مولار (2/26 درصد/ روز) آن شد که این مسأله به دلیل کاهش غلظت کلسیم گلبرگها بود. همبستگی مثبتی بین نسبت پتاسیم به مجموع کاتیونهای موجود در محلول غذایی و میزان بیماری (*94/0r =) دیده شد. همچنین با افزایش میزان کلسیم در محلول غذایی از 6/1 به 8/4 میلی مولار، شدت بیماری از 6/29 به 6/24 درصد/ روز کاهش یافت (01/0 P <). بنابراین کاربرد متعادل پتاسیم و کلسیم در محلولهای غذایی (به ترتیب 0/5 و 8/4 میلی مولار) برای تولید گل رز در شرایط آبکشت برای جلوگیری از اثرات ناهمسازی بین آنها و کاهش خسارت بیماری کپک خاکستری گل رز توصیه میشود.
حمیده افخمی، محمدتقی دستورانی، حسین ملکی نژاد، حسین مبین،
جلد 14، شماره 51 - ( علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي،علوم آب و خاک بهار 1389 )
چکیده
خشکسالی یک شکل طبیعی از اوضاع آب و هوایی است که تکرار آن در طول زمان امری اجتناب ناپذیر می باشد. هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر نوع عوامل اقلیمی در پیش بینی خشکسالی با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی در مناطق مختلف استان یزد است. در اغلب ایستگاه های هواشناسی منطقه یزد (ایستگاههای بارانسنجی) تنها دادههای مربوط به عامل بارش موجود می باشد، در حالی که ایستگاه های همدیدی علاوه بر بارش سایر عوامل هواشناسی از جمله دمای بیشینه، دمای میانگین، رطوبت نسبی، سرعت میانگین باد، جهت باد و میزان تبخیررا نیز دارا هستند. در این تحقیق سعی گردید که نقش تعداد و نوع عوامل اقلیمی (به عنوان عوامل ورودی مدل) در دقت پیشبینی خشکسالی بر اساس شبکههای عصبی مصنوعی مورد ارزیابی قرار گیرد. منطقه مورد بررسی بخشی از استان یزد است که در بر گیرنده 13 ایستگاه کلیماتولوژی و 1 ایستگاه همدیدی است. جهت انجام این بررسی میانگین متحرک سه ساله بارش در تمام ایستگاه ها محاسبه شد و سپس با استفاده از مدل شبکه برگشتی با تأخیر زمانی(Time Lag Recurrent Network)، میانگین متحرک بارش یک سال آینده پیشبینی گردید، که خود عامل اصلی ارزیابی وضعیت خشکسالی در سال آتی است. علاوه بر آن در ایستگاه همدیدی یزد نیز شبیهسازیها با ترکیبات مختلفی از ورودی ها انجام گرفت. بهترین ترکیب ورودی ترکیب " میانگین متحرک بارش - دمای بیشینه" بود که ضریب کارایی آن حدود 90/0 محاسبه شد. بررسی ها نشان داد علیرغم این که در 13 ایستگاه باران سنجی منطقه شبیه سازیها تنها با یک ورودی (بارش) انجام گرفت، در برخی ایستگاه ها نتایج قابل قبولی به دست آمد که حتی ضریب کارایی محاسبه شده بر اساس نتایج حاصله بسیار نزدیک به ایستگاه یزد (با ورودی های مختلف) محاسبه گردید. (R2 از 48/0 در ایستگاه آقا خرانق تا 90/0 در ایستگاه گاریز متغیر بود.) البته میزان درستی پیشبینی ها هنگامی که فقط از یک عامل ورودی در مدل استفاده شده است از ایستگاهی به ایستگاه دیگر متفاوت بوده است. نتایج به دست آمده گویای انعطافپذیری قابل ملاحظه مدلهای شبکه عصبی مصنوعی است که آنها را به ابزار مناسبی جهت مدلسازی در شرایطی که با فقر داده مواجه هستیم مبدل می سازد.
مهدی نورزاده ، سید مهدی هاشمی، محمدجعفر ملکوتی،
جلد 15، شماره 57 - ( علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك -پاییز 1390 )
چکیده
هدایت الکتریکی و اسیدیته خاک، از جمله مهمترین فاکتورهای شیمیایی خاک برای کشاورزی محسوب میشود. ماهیت خاک به گونهای است که تغییر در ویژگیهای آن عمدتاً حالت پیوسته دارد. روشی که بتواند این پیوستگی را در نظر بگیرد، قادر خواهد بود تا تصویر واقعیتری از تغییرات خصوصیات خاک را نشان دهد. هدف از این تحقیق بررسی روابط بین دادههای اندازهگیری شده هدایت الکتریکی و اسیدیته خاک دشت قم، خوشهبندی، مقایسه روشهای خوشهبندی، تعیین تعداد بهینه خوشهها و پهنهبندی خوشهها در منطقه مورد مطالعه بوده است. به این منظور از دو روش خوشهبندی فازی FCM و GK به منظور دادهکاوی و خوشهبندی 465 داده اندازهگیری شده، استفاده گردید. همچنین به منظور صحتسنجی و مقایسه این دو روش از معیارهای ضریب تقسیمبندی، گشتاور ردهبندی، شاخص تقسیمبندی، شاخص جداشدگی و شاخص زای و بنی استفاده شده است. نتایج دادهکاوی دادهها نشان داد که تعداد بهینه خوشهها بر اساس روش FCM و GK به ترتیب 15 و 17 میباشد. پس از بررسی نتایج خوشهبندی و بر اساس معیارهای صحتسنجی، مشخص شد که روش GK روش بهتری برای خوشهبندی است. براساس این روش 295 داده از 465 نمونه مشاهداتی استفاده شده دارای درجه عضویت بیشتر از 40 درصد بودهاند. که در این میان 9 خوشه از 17 خوشه دارای تعداد بیش از 20 عضو بودهاند. سپس پهنهبندی شوری- قلیائیت بر اساس روش فازی GK و به منظور نمایش بهتر توزیع خوشههای تعیین شده برای منطقه مورد مطالعه بهدست آمده است. نقشه فازی تهیه شده بیانگر آن بود که قسمتهای شمال غربی و غرب بیشتر جز خوشه 1 و قسمت شرقی منطقه مورد مطالعه جزو خوشه 17 بودهاند. به این ترتیب شوری- قلیائیت و در پی آن احتمال تخریب خاک خاک در شرق منطقه مورد مطالعه به مراتب بیشتر از غرب آن است