8 نتیجه برای منصوری
محمد شاهدی، بیتا منصوری،
جلد 4، شماره 3 - ( 7-1379 )
چکیده
ماکارونی یکی از تولیدات صنایع غذایی است که از دسته فراودههای خمیر محسوب میگردد. فراوردههای خمیری معمولاً از سمولینا تهیه میشوند. این آرد از آسیاب کردن گندم دوروم و یا گندمهای سخت، تحت یک فرآیند خاص به دست میآید. در این تحقیق، برای بررسی تاثیر آنزیم آلفا آمیلاز بر کیفیت ماکارونی، سه رقم گندم دوروم، یاواروس، آلتار 84 و زردک انتخاب، و از هر رقم مقداری گندم جوانه زده تهیه شد. نمونههای جوانه زده هر رقم با نمونههای جوانه نزده همان رقم مخلوط شد تا سمولینا با سه دامنه عدد فالینگ 500-1000، 300-350 و 150-200 به دست آمد.
با مطالعاتی که انجام شد، مشخص گردید که حضور فعال آنزیم آلفا آمیلاز در سمولینا باعث کاهش زمان پخت و رنگ ماکارونی تولیدی میشود. در صورتی که مقدر آنزیم کم باشد، مقدار مدول الاستیسیته و مقاومت شکنندگی ماکارونی افزایش مییابد. این تحقیق نشان داد تغییرات میزان آنزیم آلفا آمیلاز، بر رنگ سمولینا و میزان افت پخت ماکارونی تاثیر ندارد.
فریدون پاداشت دهکایی، شهناز منصوری جاجایی و حمید روحانی،
جلد 8، شماره 1 - ( بهار 1383 )
چکیده
یک صد و دو جدایه میکروارگانیسم از85 نمونه خاک شالیزارهای نقاط مختلف استان گیلان سواسازی شدند. پس از بررسی آثار آنتاگونیستی آنها در مقابل قارچ عامـل بیماری پوسـیدگی طوقه برنج (Gibberella fujikuroi) در محیط غـذایی PDA ، بیست و یک جدایه برای آغشتن بذر در محیط مرطوب انتخاب شدند. هفت جدایه که تأثیر خوبی در کاهش تشکیل پرگنه بیمارگر روی بذر و گیاهچه داشتند، اثرشان در کـنترل بیماری در یک آزمایش گلخــانهای و بهصورت اسپلیت پلات بررسی شدند. این جدایههـا شامل Bacillus subtilis ، B. circulans، Bacillus sp.، Trichoderma harzianum، T. virens و F. 23 (شناسایی نشده) بودند. نتایج نشان داد که همه آنتاگونیستها در مقایسه با شاهد در کاهش بیماری در خاک سـترون مؤثر بودند ولی تأثیر کلی B. circulans، T. harzianum. و T. virens بهتـر از بقیه آنتاگونیستها و کـمتر از تیمار قارچکـش(تیوفانات متیل تیرام ، 2 گرم در لیتر) بود. همچنین مشخص شد که آغشتن بذر با آنتاگونیستها قبل از آلودهسازی به بیمارگر تأثیر معنیداری در کاهش آلودگی نسبت به تأخر به کارگیری آنتاگونیستها بعد از آلودهسازی به بیمارگر داشته است.
سید مظفر منصوری، مصطفی مبلی، رحیم عبادی، عبدالمجید رضایی،
جلد 12، شماره 45 - ( پاییز 1387 )
چکیده
استفاده از روش پلیکراس جهت اصلاح پیاز به دلیل وجود گلچههای ریز بسیار زیاد، دگر گشن بودن، نر پیش رسی و دوساله بودن گیاه، روشی مناسب و آسان میباشد. برای تهیه بذر پلیکراس، سوخهای نه نژادگان پیاز شامل هشت نژادگان برتر ایرانی سفید قم، سفید کاشان، قرمز آذرشهر، درچه اصفهان، محلی طارم، قرمز کازرون، محلی کوار، سفید ابرکوه و نژادگان خارجی یلو سوییت اسپانیش با توجه به پژوهشهای قبلی انجام شده در اصفهان انتخاب، و بر اساس نقشههای طرح لاتیس متعادل کشـت شد تا کلیه تلاقیهای ممکن بین نژادگانها صورت گیرد. پس از برداشت بذرها، مقدار مساوی بذر از هر نژادگان مربوط به نقشههای مختلف مخلوط گردید. بذرهـای پلیکراس و بذر نه نژادگان اولیه (جمعا" 18 نژادگان)، در سال دوم در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار کشت و ویژگیهای زراعی آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. در مجموع پلیکراسها دارای ارتفاع بوته، وزن تر و خشک، درصد سوخهای ناخالص (از نظر رنگ ظاهری) و عملکرد بیشتری بودند، به هر حال بین پلیکراسها و نژادگانهای خودگشن شده اصلی از نظر نسبت سوخ دهی و تعداد روز تا رسیدن اختلافی وجود نداشت. گرچه پلیکراسهای سفید کاشان، قرمز آذرشهر و قرمز کازرون نسبت به نژادگانهای خودگشن شده اصلی در اکثر صفات زراعی و عملکرد افزایش نشان دادند، ولی در مورد بعضی رقمها میزان افزایش در صفات اندک یا در مواردی کاهش ملاحظه شد. با بررسی بیشتر روی نژادگانهای پلیکراس میتوان صفات مطلوب را تثبـیـت و به تـولـید بذرهایی با کیفـیت بـرتـر دست یافت.
سید مظفر منصوری، رحیم عبادی، مصطفی مبلی،
جلد 12، شماره 45 - ( پاییز 1387 )
چکیده
تریپس پیاز(Thrips tabaci Lind) یکی از مهمترین عوامل بازدارنده رشد پیاز (.Allium cepa L) در رسیدن به عملکردهای مطلوب میباشد. بنابراین دستیابی به ارقام متحمل پیاز به تریپس از اهمیت زیادی برخوردار است. در این مطالعه برای بررسی تراکم جمعیت و میزان آسیب تریپس پیاز از بذور حاصل از خودگشنی و پلیکراس 9 ژنوتیپ پیاز انتخابی استفاده شد. برای تهیه بذر به روش پلیکراس، غدههای 9 ژنوتیپ پیاز، با توجه به پژوهشهای قبلی در اصفهان انتخاب، و در سـال اول به شکل طرح لاتیس متعادل 9 تیمـاری کشـت گردیدند و اجازه داده شد تلاقی آزاد بین آنها صورت گیرد. پس از برداشت بذرهـای پلیکراس حاصل از تلاقـیهای آزاد بیـن ژنوتیپها و بذور خودگشن شده 9 ژنوتیپ اولیه (جمعا 18 ژنوتیپ)، در سال دوم در دو آزمایش جداگانه (سمپاشی شده و سمپاشی نشده) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 4 تکرارکاشته شدند و عملیات زراعی معمول صورت گرفت. سمپاشی یک هفته در میان در قطعه مربوط به تیمار سمپاشی با استفاده از حشرهکش دی متوات به میزان 1 در هزار انجام شد. از اوایل مرداد تا اواخر مهر ماه هر دو هفته یک بار، نمونه برداری برای اندازهگیری تعداد تریپس و میزان آسیب در بوته انجام شد. نتایج نشـان داد که در بین ژنوتیـپهای خودگشن شده، ژنوتیپ قرمـز آذرشهر دارای بیشـترین تراکم آفت (24/22) و بالاترین مـیزان آسیب بود، ولی ژنوتیپهای خودگشن شده سفید قم وسفید ابرکوه دارای کمترین تراکم (به ترتیب 65/2 و 68/5) و حساسیت نسبت به جمعیت تریپس پیاز در مقایسه با سایر ژنوتیپهای مورد آزمایش بودند. بین ژنوتیپهای پلیکراس شده، ژنوتیپهای سفید قم و سفید کاشان کمترین تراکم آفت (به ترتیب 3/4 و 24/4) و میزان آسیب را داشتند و برعکس ژنوتیپهای قرمز آذر شهر و محلی طارم بیشترین تراکم (به ترتیب 66/20 و 84/19) و میزان آسیب آفت را دارا بودند. در مجموع عمـل پلیکراس باعث کاهش معنیدار جمعیت تریپس و میزان آسیب تریپس در برابر ژنوتیپهای خودگشن شده گردید.
آشور محمد قره باش، تقی قورچی، سعید حسنی، نورمحمد تربتی نژاد، هرمز منصوری،
جلد 13، شماره 47 - ( (ب)-بهار 1388 )
چکیده
آزمایش به منظور بررسی امکان پرورش برههای شیرخوار با جایگزین شیر تجارتی و اثرات تغذیه جیرههای آغازین با نسبتهای مختلف کنسانتره بر سنتز پروتئین میکروبی، فراسنجههای تخمیری شکمبه، متابولیتهای خون و ادرار انجام شد. تعداد30 رأس بره نر نژاد دالاق به سن1 ± 3 روزگی پس از دریافت 48 ساعت آغوز، از مادران جدا، به طور تصادفی به 6 گروه 5 راسی تقسیم و در قفس های انفرادی قرار داده شده، با 6 تیمار آزمایشی تا سن 90 روزگی تغذیه شدند. روش آماری مورد استفاده طرح کاملاً تصادفی در قالب آزمایش فاکتوریل 3× 2 که در آن عامل اول اثر غذای مایع (شیر مادر و جایگزین شیر) وعامل دوم اثر جیرههای آغازین (جیره اول 100 درصد کنسانتره آغازین، جیره دوم دارای 67 درصد کنسانتره آغازین و 33 درصد یونجه خشک، جیره سوم دارای 33 درصد کنسانتره آغازین و 67 درصد یونجه خشک) بود. میانگین pH، کل اسیدهای چرب فرار و نیتروژن آمونیاکی مایع شکمبه، نیتروژن اورهای و بتاهیدروکسی بوتیرات سرم خون، ترکیبات پورینی ادرار، پورینهای میکروبی و شاخصهای سنتز پروتئین میکروبی در بین برههای تغذیه شده با شیر میش و شیر جایگزین اختلاف آماری معنیدار نداشت. میانگین pH و کل اسیدهای چرب فرار مایع شکمبه (01/0P<) و بتا هیدروکسی بوتیرات سرم خون، پورینهای میکروبی دفعی ادرار و نیتروژن میکروبی در بین برههای تغذیه شده با جیره آغازین دارای 100 درصد کنسانتره با دو جیره دیگر، میانگین نسبت آلانتویین به کراتینین و مجموع پورینهای دفعی ادرار (05/0P<) در برههای تغذیه شده با هر سه جیره آغازین بهطور معنیداری متفاوت بود. این آزمایش نشان داد که تغذیه جایگزین شیر به برههای شیرخوار هیچگونه اثری در فراسنجههای تخمیری مایع شکمبه، سرم خون و سنتز پروتئین میکروبی در مقایسه با شیر میش نداشت، در حالی که تغذیه برههای شیرخوار با جیره آغازین دارای نسبت کنسانتره بالاتر سبب سنتز پروتئین میکروبی بیشتر و بهبود برخی فراسنجههای تخمیری شکمبه و خون شد.
زینب بیگدلی، احمد گلچین، طاهره منصوری،
جلد 21، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- زمستان 1396 )
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر آلودگی خاک به سرب بر معدنی شدن کربن و نیتروژن آلی بقایای گیاهی گندم یک آزمایش بهروش کیسه کلش و بهصورت گلدانی و با آرایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل سطوح آلودگی خاک به سرب (صفر، 25، 50، 100 و 200 میلیگرم سرب در کیلوگرم خاک) و مدت زمان خوابانیدن (30، 60، 90 و 120 روز) بودند که تأثیر آنها بر معدنی شدن کربن و نیتروژن آلی بقایای گیاهی گندم مورد بررسی قرار گرفت. در پایان هر یک از زمانهای خوابانیدن، کیسههای کلش از گلدانها خارج و وزن بقایای گیاهی باقیمانده در کیسهها و همچنین مقدار کربن آلی و نیتروژن آنها اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که میزان هدررفت کربن از بقایای گندم و ثابت سرعت تجزیه کربن بهترتیب با افزایش غلظت سرب به بیش از 25 و 50 میلیگرم در کیلوگرم خاک، بهطور معنیداری کاهش یافت. مقدار هدررفت نیتروژن آلی نسبت به کربن آلی بیشتر تحت تأثیر غلظت سرب خاک قرار گرفت و به مراتب افزایش غلظت سرب، مقدار هدررفت نیتروژن آلی کاهش یافت ولی ثابت سرعت تجزیه نیتروژن آلی با افزایش غلظت سرب به بیش از از 25 میلیگرم در کیلوگرم خاک کاهش یافت. مقدار هدررفت کربن و نیتروژن آلی در تیمار 200 میلیگرم سرب بر کیلوگرم خاک، بهترتیب 2/3 و 7/11 درصد کمتر از تیمار بدون سرب بود. نتایج این پژوهش نشان داد که آلودگی خاک به سرب مدت اقامت کربن و نیتروژن آلی را در خاک افزایش داده و باعث کند شدن چرخه این عناصر میشود.
افشین منصوری، بابک امین نژاد، حسن احمدی،
جلد 22، شماره 2 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- تابستان 1397 )
چکیده
در مقاله حاضر، تغییرات جریان ورودی به سد کارون 4 تحت سناریوهای مختلف تغییر اقلیم برای دوره 2050-2021 مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور از خروجیهای مدل HadCM3 تحت سناریوهای B1 (خوشبینانه) و A2 (بدبینانه) برای گزارش چهارم و خروجیهای مدل ترکیبی (ensemble)، تحت سناریوهای RCP 2/6 (خوشبینانه) و RCP 8/5 (بدبینانه) برای گزارش پنجم استفاده شد، همچنین بهمنظور براورد رواناب در دوره آتی، شبکه عصبی مصنوعی بهعنوان مدل بارش- رواناب در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که متوسط بارش سالانه در پنج ایستگاه مورد بررسی تحت سناریورهای B1 و RCP 2/6 بهترتیب 15 و 5 درصد افزایش و تحت سناریوهای A2 و RCP 8/5، بهترتیب 8 و 6 درصد کاهش را نشان میدهد، همچنین متوسط دمای سالانه در تمام سناریوها، افزایش را نشان میدهد که مقدار این افزایش حداقل 06/1 درجه سانتیگراد تحت سناریوها B1 و حداکثر 89/1 درجه سانتیگراد تحت سناریو RCP 8/5 بوده است. بررسی رواناب ورودی به سد کارون 4 نشان داد، تحت دو سناریو B1 و RCP 2/6 بهترتیب جریان سالانه ورودی 8/1 و 5/1 درصد افزایش خواهد یافت و تحت دو سناریو A2 و RCP 8/5، جریان سالانه ورودی 4/10 و 8/9 کاهش را نشان میدهد.
شاهرخ شاهمنصوری، محمد رضا مصدقی، حسین شریعتمداری،
جلد 27، شماره 1 - ( علوم آب و خاک- بهار 1402 )
چکیده
از آنجا که افزایش سریع جمعیت، چالشهای بیسابقهای را برای تولید منابع غذایی مناسب و اقتصادی ایجاد میکند، سیستمهای تولید گلخانهای کشت بدون خاک مورد توجه قرار گرفته است. اجزای بسترهای رشد مورد استفاده در باغبانی اغلب بر اساس ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی و بهویژه توانایی آنها برای تأمین کافی آب و اکسیژن برای ریشهها انتخاب میشوند. این پژوهش برای بررسی امکان استفاده از برخی از بقایای کشاورزی (خاک¬اره و کاه گندم) و سه نوع پشمسنگ (خام، حلاجی شده و حلاجی- سرند شده) بهعنوان جایگزینی برای بسترهای رشد تجاری رایج و گران مانند کوکوپیت و پیت انجام شد. ویژگیهای هیدرولیکی، تهویهای و شیمیایی متعددی شامل آب به آسانی قابل دسترس (EAW)، هوا پس از آبیاری (AIR)، گنجایش نگهداشت آب (WHC)، گنجایش بافری آب (WBC)، مقدار رطوبت اشباع (θs)، چگالی ظاهری (BD)، تخلخل کل (TP)، زمان نفوذ قطره آب (WDPT)، pH و رسانایی الکتریکی (EC) در بسترهای مورد بررسی اندازهگیری و امتیازدهی شدند. پشمسنگ خام ذرات درشتتری نسبت به پشمسنگهای حلاجی شده داشت که سبب شد آب خود را سریعتر از دست بدهد. فرآوری پشمسنگ خام سبب کاهش مقدار رطوبت اشباع و هدایت هیدرولیکی اشباع بهدلیل کاهش اندازه ذرات شد. چهار بستر مورد بررسی خیلی خوب و یک بستر خوب ارزیابی شدند. بیشترین و کمترین امتیاز بهترتیب برای دو بستر خاک اره (34) و پشمسنگ حلاجی شده (30) بهدست آمد. بسترهای رشد مورد بررسی با مقادیر زیاد TP، EAW و WHC و مقادیر کم BD ، EC و WDPT در کشتهای گلخانهای به صورت منفرد یا در ترکیب با سایر بسترهای رایج دیگر قابل استفاده خواهند بود.