13 نتیجه برای مهری
منوچهر حیدرپور، سید فرهاد موسوی، علیرضا روشنی زرمهری،
جلد 10، شماره 3 - ( پاییز 1385 )
چکیده
سرریزهای چند وجهی به دلیل تغییرات جزئی بار استاتیکی روی تاج در شرایط نوسانات زیاد شدت جریان، در مقایسه با انواع دیگر سرریز، سازههایی اقتصادی برای کنترل سطح آب در شبکههای آبیاری محسوب میشوند. این سرریزها از وجوه متصل به هم تشکیل شده که در پلان ممکن است به شکل ذوزنقه، مثلث و یا شکلهای دیگر با تکرار چند سیکل دیده شوند. در این تحقیق، سرریزهای چند وجهی که در پلان به شکل مستطیل و U میباشند، مورد بررسی قرار گرفتهاند. آزمایشها روی 15 مدل آزمایشگاهی سرریز انجام گرفته است. مدلها شامل 8 سرریز چند وجهی مستطیلی، 6 سرریز چند وجهی U شکل با طول و ارتفاعهای متفاوت و یک مدل سرریز خطی میباشند. این مدلها در یک فلوم به طول 7، عرض 32/0 و ارتفاع 35/0 متر آزمایش گردیدند. نتایج آزمایشهای این پژوهش نشان داد که در مورد کلیه سرریزهای چند وجهی، ضریب دبی نسبت به Ht) Ht/p: بار هیدرولیکی کل و P: ارتفاع سرریز) ابتدا افزایش یافته و پس از رسیدن به یک ماکزیمم، شروع به کاهش مینماید. با افزایش ارتفاع سرریز، مقدار ضریب دبی در یک Ht/P مشخص افزایش مییابد. نتایج همچنین نشان میدهد که افزایش طول موازی با جهت جریان در سرریزهای چند وجهی باعث کاهش ضریب دبی و افزایش طول عمود بر جهت جریان باعث افزایش آن میشود. همچنین، ضریب دبی در سرریزهای چند وجهیU شکل بیشتر از سرریزهای مستطیلی میباشد. مقایسه نتایج به دست آمده با نتایج تولیس و همکاران (1995) برای سرریزهای ذوزنقهای نشان میدهد که ضریب دبی در سرریز U شکل بیشتر از سرریزهای ذوزنقهای با زاویه α برابر 8 و 12 درجه بوده و همچنین ضریب دبی در سرریزهای مستطیلی کمتر از ضریب دبی در سرریزهای اخیر است.
سارا شریف، مهری صفاری، یحیی امام،
جلد 10، شماره 4 - ( زمستان 1385 )
چکیده
پژوهشهای زیادی در زمینه کاهش تأثیرات سوء تنش خشکی و بهدست آوردن میزان رشد مناسب در شرایط کمبود آب صورت گرفته و کاربرد تنظیم کنندههای رشد گیاهی یکی از مهمترین روشهای پیشنهادی است. در یک پژوهش گلخانهای در دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان، تأثیر چهار سطح خشکی 25، 45، 65 و 85 درصد ظرفیت مزرعه و سه غلظت مختلف کلرمکوات کلراید (CCC) صفر، 1500 و 3000 میلیگرم در لیتر بر برخی از صفات جو پاییزه رقم والفجر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بهدست آمده نشان داد که افزایش غلظت سایکوسل از صفر به 3000 میلیگرم در لیتر موجب کاهش معنیدار ارتفاع بوته گردید. محتوای نسبی آب تحت تأثیر ماده کندکننده رشد سایکوسل در شرایط خشکی افزایش نشان یافت. تعداد پنجهها و وزن خشک ریشه و شاخساره، در نتیجه کاربرد سایکوسل در شرایط خشکی نیز افزایش یافت. همچنین مشخص شد که استفاده از تیمار سایکوسل، نسبت وزن خشک ریشه به شاخساره، تعداد دانه در سنبله و تعداد سنبله را در شرایط خشکی و بدون تنش افزایش میدهد. به نظر میرسد برای دستیابی به حداکثر عملکرد دانه رقم والفجر در حالتهای مختلف خشکی، استفاده از 3000 میلی گرم در لیتر سایکوسل قابل توصیه باشد.
مهدیه حاج غنی، مهری صفاری ، علی اکبر مقصودی مود،
جلد 12، شماره 45 - ( پاییز 1387 )
چکیده
مسأله شوری به عنوان عاملی فزاینده در مزارع فاریاب کشور، خصوصاً مزارعی که با آب چاه آبیاری میشوند، از اهمیت خاصی برخوردار است. به منظور بررسی آثار تنش شوری بر جوانهزنی و رشد گیاهچه گلرنگ، آزمایشی در دو مرحله با استفاده از چهار سطح شوری کلرید سدیم (0، 5، 10 و 15 دسی زیمنس بر متر) و چهار رقم خاردار و بدون خارگلرنگ ( محلی اصفهان و ارقام اصلاح شده LRV،ILو PI) به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام شد. در مرحله جوانهزنی درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، طول ریشهچه و ساقهچه، وزن خشک ریشهچه و ساقهچه، نسبت وزن خشک ریشهچه به ساقهچه و شاخص مقاومت به شوری اندازهگیری شد. در مرحله رشد گیاهچه نیز طول ساقه، تعداد برگ، شاخص کلروفیل، وزن خشک ریشه و اندام هوایی، نسبت وزن خشک ریشه به اندام هوایی و شاخص مقاومت به شوری اندازهگیری گردید. نتایج هر دو مرحله نشان داد که در همه رقمها تنش شوری صفات ذکر شده را به صورت معنیدار کاهش میدهد. اثر متقابل شوری و رقم در مرحله جوانهزنی بر خلاف مرحله رشد گیاهچه معنیدار بود. با افزایش شوری شاخص مقاومت به شوری در هر دو مرحله به صورت معنیداری کاهش یافت، ولی اختلاف بین واریتهها معنیدار نبود. در مرحله جوانهزنی و رشد گیاهچه رقمهای PI و IL به ترتیب به عنوان مقاومترین رقمها ارزیابی شدند. مقایسه نتایج نشان داد که نحوه پاسخ به تنش شوری در رقمهای مختلف و طی مراحل جوانهزنی و رشد گیاهچه کاملاً متفاوت بوده و مرحله جوانهزنی به تنش شوری حساستر است.
مجید حجازی مهریزی، حسین شریعتمداری، مجید افیونی،
جلد 17، شماره 64 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-تابستان 1392 )
چکیده
استفاده از لجن فاضلاب به عنوان کود آلی در خاکهای مناطق خشک و نیمه خشک ایران مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این تحقیق بررسی آثار تجمعی و باقیمانده لجن فاضلاب شهری بر شکلهای معدنی فسفر در خاک و ارتباط آنها با قابلیت دسترسی فسفر و عملکرد گندم در مقایسه با تیمار شاهد بود. بدین منظور سطوح 50 و 100 مگاگرم بر هکتار لجن فاضلاب ( به عنوان سطوح کوددهی) و تعداد یک، 3 و 5 مرتبه کوددهی (به عنوان دفعات کوددهی) در یک خاک آهکی به همراه تیمار شاهد در نظر گرفته شد. آزمایش در قالب طرح کرتهای خرد شده با طرح پایه بلوک کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. نمونههای مرکب خاک در پایان سال پنجمین کوددهی از عمق 0-30 سانتیمتری برداشت شد. نتایج نشان داد که با افزایش سطح و دفعات کوددهی مقدار دیکلسیم فسفات(Ca2-P)، اکتاکلسیم فسفات (Ca8-P)، آپاتایت (Ca10-P)، فسفات آلومینیوم (Al-P)، فسفات آهن (Fe-P) و فسفر قابل جذب خاک افزایش ولی مقدار فسفر محبوس شده(OC-P) کاهش یافت. آثار باقیمانده لجن در یک بار کوددهی سبب افزایش مقدار شکلهای مختلف فسفر در مقایسه با تیمار شاهد گردید. به غیر ازOC-P، بین شکلهای معدنی فسفر و فسفرعصارهگیری شده به روش اولسن، عملکرد گندم و جذب فسفر همبستگی مثبت و معنیداری دیده شد. نتایج این تحقیق نشان داد کاربرد لجن فاضلاب در خاک سبب افزایش شکلهای فسفر معدنی و قابلیت دسترسی فسفر شده است.
مهری عبدی دهکردی، امیر احمد دهقانی، مهدی مفتاح هلقی، مهدی کاهه، موسی حسام، نوید دهقانی،
جلد 18، شماره 68 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-تابستان- 1393 )
چکیده
تخمین دقیق بار معلق رسوبات حمل شده توسط یک رودخانه در بسیاری از پروژههای منابع آب مانند سدسازی، مهار سیلاب، قابلیت کشتیرانی، زیباییشناسی رودخانه و مسائل زیست محیطی دارای اهمیت فراوان میباشد. پیچیدگی رفتار رسوبات سبب شده است تا فنآوریهای نوین مانند منطق فازی که توانایی شناسایی ارتباط غیرخطی بین متغیرهای ورودی و خروجی یک مسئله را دارا میباشند، مورد توجه قرار گیرند. در این تحقیق کاربرد الگوریتم خوشهبندی فازی در تخمین میزان رسوبات بار معلق مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور از آمار متناظر دبی جریان و دبی رسوب ایستگاه ولیکبن در حوزه معرف کسیلیان که طی سالهای آماری 1350-1349 الی 1354-1353، بهصورت روزانه اندازهگیری شده است، استفاده گردید. 75 درصد دادههای متناظر بهعنوان دادههای آموزش و 25 درصد دیگر دادهها بهمنظور صحتسنجی، آزمون و تعیین خطای معادلات در نظر گرفته شد. نتایج بهدست آمده از این روش با استفاده از شاخصهای آماری با نتایج حاصل از روش مرسوم منحنی سنجه رسوب مقایسه گردید. نتایج نشان داد که چنانچه دادهها بهصورت سالانه دسته بندی شوند، با استفاده از روش الگوریتم خوشهبندی فازی میتوان تا 49/0 برابر مقدار رسوب سالانهی مشاهده شده را تخمین زد، این در حالی است که با استفاده از روش معمول سنجه رسوب در مقیاس سالانه این عدد 19/0 میباشد. بنابراین روش الگوریتم خوشهبندی فازی با دقت بسیار مناسب و با اطمینان بیشتر نسبت به روش منحنی سنجه رسوب میتواند برای تخمین رسوبات بارمعلق مورد استفاده قرار گیرد.
امیر پرنیان، مصطفی چرم، نعمت اله جعفرزاده حقیقی فرد، مهری دیناروند،
جلد 18، شماره 70 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-زمستان 1393 )
چکیده
کادمیوم عنصری مضر برای حیات و آلایندهای خطرناک بهشمار میرود. این عنصر از طریق پسابها، زهابها و فاضلابها (شهری و صنعتی) سبب آلودگی، کاهش کیفیت وگاهی سمیت منابع آب میگردد. با افزایش جمعیت و نیاز بهمنابع آب بیشتر، همچنین افزایش آلودهشدن این منابع آبی ارزشمند، نیاز شدیدی به روشهای نو و ارزان برای پالایش و بهبود کیفیت آبها احساس میشود. گیاهپالایی با گیاهان آبزی روشی مؤثر و ارزان برای بهبود کیفیت آب و پسابهاست. هدف از این مطالعه پتانسیلیابی حذف زیستی کادمیوم بهوسیله عدسک آبی از محیطهای آبی است که برای دستیابی به آن مهم، پس از تعیین pH بهینهی رشد عدسک آبی (Lemna gibba L.)، این گیاه طی 11 روز در محلول غذایی هوگلند، آلوده به 4 سطح مختلف کادمیوم (1، 2، 4 و 6 میلیگرم در لیتر) کشت شد و با اندازهگیری روزانهی کادمیوم در محلول کشت، همچنین مقدار اولیه و نهایی آن در گیاه حذف زیستی این فلز سنگین از پسابها امکانسنجی گردید. اثرات زیستی کادمیوم بر رشد گیاه با اندازهگیری شاخص تولید جرم زنده بررسی شد. گیاه عدسک آبی کادمیوم را بهمقدار زیادی جذب کرد و کارایی حذف کادمیوم به بیش از 91% در سطح آلودگی 4 میلیگرم در لیتر رسید. ضریب انتقال و شاخص جذب حداکثری کادمیوم در سطح 6 میلیگرم در لیتر، 82/517 و 36/9 میلیگرم بهدست آمد. کمترین و بیشترین مقدار شاخص تولید جرم زنده گیاهی 2 و 71/4 گرم در روز، بهترتیب مربوط به سطوح آلودگی 6 و 0 (شاهد) میلیگرم در لیتر بود. پالایش زیستی کادمیوم به کمک عدسکآبی که گیاه بومی آبگیرهای جنوب ایران است، در محیط مصنوعی امکانپذیر است و بررسی پتانسیل آن در گیاه پالایی نیکل از پسابهای آلوده پیشنهاد میشود.
فاطمه مهری یاری، حسین پیرخراطی، خلیل فرهادی، نوشین سلطانعلی نژاد، فاطمه نقش افکن،
جلد 24، شماره 1 - ( علوم آب و خاک - بهار 1399 )
چکیده
آلودگی خاک به فلزات سنگین یک مشکل جدی زیستمحیطی است که سلامت بشر را تهدید میکند. پژوهش حاضر بهمنظور بررسی و شناسایی آلودگی فلزات سنگین آرسنیک، مس، سرب، روی و آهن متأثر از فعالیتهای انسانی و طبیعی در رسوب بستر دریاچه و خاکهای سطحی بخش شرقی شهرستان ارومیه واقع در استان آذربایجان غربی انجام شد. در مجموع تعداد 20 نمونه خاک و رسوب سطحی از عمق صفر تا30 سانتیمتری بهصورت تصادفی از مناطق مورد مطالعه جمعآوری شد. بعد از آمادهسازی نمونهها، عصارهگیری برای تعیین غلظت کل فلزات سنگین خاک با استفاده از اسید هیدروکلریک و اسید نیتریک صورت گرفت و غلظت کل فلزات توسط دستگاه ICP-OES اندازهگیری شد .نتایج محاسبه فاکتور آلودگی نشان داد که مس، آهن، روی و سرب در کلاس آلودگی کم و متوسط و آرسنیک در 5/65 درصد نمونهها در کلاس آلودگی بسیار زیاد قرار داشت. مقادیر بالای فاکتور آلودگی مس، سرب و روی در حاشیه شهر و فاکتور آلودگی آرسنیک در بستر دریاچه مشاهده شد. تجزیهوتحلیل نقشههای فاکتور آلودگی و شاخص بار آلودگی با نقشه کاربری اراضی و زمینشناسی، نشان داد که مس، سرب و روی بیشتر تحت تأثیر فعالیتهای انسانی و آرسنیک متأثر از مواد مادری در منطقه است.
سجاد مهری بابادی، مجید افیونی، شمس اله ایوبی،
جلد 24، شماره 1 - ( علوم آب و خاک - بهار 1399 )
چکیده
برای مدیریت پایدار خاک بررسی اثرات موقعیت شیب و تغییر کاربری اراضی بر منابع خاک و آب ضروری است. در این پژوهش، سه نوع کاربری مرتع تخریب شده، کشت دیم و باغ سیب با هدف تأثیر موقعیت شیب و کاربری اراضی بر برخی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک در منطقه کوهرنگ استان چهارمحال و بختیاری انتخاب شد. هر کدام از کاربریها بر اساس موقعیت شیب تقسیم شدند و ماده آلی (OM)، هدایت هیدرولیکی (KS)، شاخص آبگریزی (RI)، رس قابل پراکنش (DC) و میانگین وزنی قطر خاکدانهها (MWD)، بهعنوان ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که هدایت هیدرولیکی بیشترین ضریب تغییرات را داشت. همچنین نتایج مقایسه میانگین نشان داد که تمامی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی اندازهگیری شده، در کاربریها و موقعیتهای مختلف شیب دارای تفاوت آماری معنیدار در سطح 5 درصد هستند. بهطور کلی در هر سه کاربری بر اساس ویژگیهای اندازهگیری شده کاربری باغ و موقعیت پایه شیب دارای شرایط کیفی بهتر نسبت به سایر کاربریها و موقعیتهای شیب است. تخریب مراتع و تغییر کاربری از مرتع به کشت دیم موجب کاهش سطح کیفی خاک شد که این امر در درازمدت سبب کاهش بهرهدهی خاک و خارج شدن برخی زمینها از چرخه تولید خواهد شد. نتایج همبستگی بین ویژگیهای شیمیایی و فیزیکی خاک نشان داد که بهطور کلی ماده آلی خاک بیشترین همبستگی را با سایر پارامترها دارد.
فاطمه علیزاده، علی حیدر نصرالهی، مهری سعیدی دنیا، مجید شریفی پور،
جلد 25، شماره 1 - ( علوم آب و خاک - بهار 1400 )
چکیده
در مناطقی که میزان پراکنش بارندگیها بالا است، مدیریتهای صحیح آبیاری از جمله آبیاری تکمیلی از راهکارهای مؤثر در افزایش تولید است. بهمنظور بررسی اثر آبیاری تکمیلی در مراحل مختلف رشد بر عملکرد و بهرهوری آب کلزا پاییزه روهان یک آزمایش بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با پنج تیمار مدیریت آبیاری شامل؛ دیم (I1)، تکآبیاری در مرحله گلدهی (I2)، تکآبیاری مرحله پرشدن غلاف (I3)، دو آبیاری در مراحل پرشدن غلاف و گلدهی (I4)، سه آبیاری در مراحل گلدهی، پرشدن غلاف و پرشدن دانه (I5) در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه لرستان اجرا شد. نتایج تجزیه واریانس برای صفات مورد بررسی نشان داد، تأثیر تیمارهای مختلف آبیاری در سطح یک درصد معنیدار بود. در تیمار I1 کمترین میزان عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و عملکرد روغن بهدست آمد، که بهترتیب نسبت به تیمار I5 بهمیزان 44/62، 50/95 و 53/58 درصد کاهش مشاهده شد. با اعمال تکآبیاری در مرحله پر شدن غلاف عملکرد دانه و عملکرد روغن بهترتیب 13/22 و 20/23 درصد نسبت به تیمار I1 افزایش یافت. بیشترین بهرهوری کل در تیمار I5 با مقدارهای 0/252 و 0/073 کیلوگرم بر مترمکعب بهترتیب نسبت به عملکرد دانه و روغن بهدست آمد. بهطور کلی با توجه به اینکه تنش خشکی در مراحل زایشی کلزا موجب کاهش عملکرد میشود، بنابراین هر چه تعداد آبیاریها در مراحل زایشی کلزا بیشتر باشد عملکرد بالاتری خواهیم داشت.
یاسر سبزواری، مهری سعیدی نیا،
جلد 25، شماره 2 - ( علوم آب و خاک - تابستان 1400 )
چکیده
فائوپنمنمانتیث روشی مبنا، برای برآورد تبخیر- تعرق مرجع است. در خیلی از موارد دسترسی به همه اطلاعات مورد نیاز، مشکل است، لذا جایگزینی مدلهای با ورودیهای اولیه کم و دقت مناسب ضرورت مییابد. هدف از این پژوهش بررسی قابلیت مدلهای تجربی، برنامهریزی بیان ژن، رگرسیون گامبهگام و شبکهبیزین در برآورد تبخیر- تعرق مرجع است. برای اطلاعات ورودی مدل از اطلاعات روزانه ایستگاه سینوپتیک بروجرد در بازه زمانی 1396- 1375 استفاده شد. بر اساس همبستگی بین پارامترهای ورودی و خروجی، شش الگوی ورودی برای مدلسازی تعیین شد. نتایج نشان داد از بین مدلهای تجربی، مدل کیمبرلیپنمن دارای عملکرد بهتری است. برنامهریزی بیان ژن با الگوی چهارم و عملگرهای پیشفرض مدل، دارای 0/98R2= و 9/0 RMSE=، شبکهبیزین با الگوی ششم، دارای 0/91 R2= و 01/1 RMSE= و رگرسیون گامبهگام با الگوی ششم دارای 0/91R2= و 9/0 RMSE= در مرحله آموزش دقیقترین الگوها هستند. مقایسه عملکرد مدلها حاکی از برتری مدل برنامهریزی بیان ژن نسبت به بقیه مدلها بود بهطوری که دارای متوسط قدر مطلق خطای نسبی (AARE) به میزان 0/12 و نسبت میانگین (MR) به میزان 0/94 بود. نتایج بهدست آمده نشان داد که برنامهریزی بیان ژن دارای توانایی قابل قبولی در تخمین تبخیر- تعرق مرجع تحت شرایط آبوهوایی بروجرد بوده و و میتواند بهعنوان یک مدل مناسب ارائه شود.
مهری صادقی، سید تقی امید نائینی، فواد کیلانهئی، مجید گلوئی،
جلد 26، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - پاییز 1401 )
چکیده
یکی از اجزا مهم در هیدرولیک سدها، سرریزها هستند. مبنای طراحی سرریزهای اوجی، پروفیل زیرین جریان عبوری از سرریز لبهتیز است. چنانچه پروفیل سرریز اوجی در حالت دبی حداکثر از پروفیل زیرین جریان عبوری از سرریز لبهتیز تبعیت نماید، فشار وارده به کف سرریز برابر با صفر میشود. بنابراین، در این مقاله به طراحی سرریز اوجی براساس پروفیل زیرین جریان عبوری از سرریز لبهتیز مستطیلی حاصل از شبیه¬سازی عددی در حالت دو بعدی قائم و سهبعدی و مقایسه آن با پروفیل استاندارد سرریز اوجی پرداخته شده است. نتایج نشان داد که پروفیل استاندارد سرریز اوجی و پروفیل زیرین به دست آمده از حالت دو بعدی کاملاً بر یکدیگر منطبق شدند ولی در مقایسه با پروفیل سهبعدی تفاوتهایی مشاهده شد، که این مهم به عدم در نظر گرفتن دیوار هدایت¬ها در داخل مخزن سد مرتبط بود. با توجه به تحلیل¬ها، درصورتی که جریان ورودی به سرریز به صورت موازی با محور آن باشد پروفیل زیرین سرریز لبهتیز در تطابق کامل با پروفیل استاندارد خواهد بود. از آنجا که هندسه دیوار هدایت سرریزها معمولاً بوسیله ساخت مدل فیزیکی در آزمایشگاه بوده و این عمل نیز اغلب بصورت سعی و خطا و با هزینه زیاد انجام میشود، در این مقاله بر اساس مطالعه موردی سرریز سد کارون 3، سعی شده است با استفاده از مدلسازی عددی نزدیکترین هندسه به هندسه دیوار هدایت سرریز که کمترین اختلاف را در سرعت-های عرضی ایجاد نماید، به دست آید. این روش باعث خواهد شد تا روند طراحی و مدلسازی فیزیکی سرریز نیز از نظر زمانی و اقتصادی بهینه¬تر و سریعتر انجام شود.
میلاد مهری، سید مهدی هاشمی شاهدانی، سامان جوادی، مریم موحدی نیا،
جلد 27، شماره 3 - ( علوم آب و خاک-پاییز 1402 )
چکیده
شهرسازی سریع مسئول افزایش سطوح نفوذناپذیر و تولید رواناب بیشتر در حوضههای شهری است. حجم رواناب بیشتر در حوضههای شهری منجر به افزایش خطر سیل میشود. توسعه کم¬اثر (LID) از جمله روشهای مدیریت رواناب است. واحد زیستماند (BRC) یکی از روشهای LID مبتنی بر نفوذ است که امکان بازیابی چرخه هیدرولوژیک قبل از توسعه را فراهم میکند. با این حال، عملکرد جامع هیدرولوژیک BRC میتواند بسته به محیطهای مختلف شهری متفاوت باشد. در پژوهش حاضر، عملکرد هیدرولوژیک BRC از نظر کاهش رواناب و سیلاب در یک منطقه شهری متراکم در شرق تهران، ایران، مورد بررسی قرار گرفته است. مدل SWMM در ارزیابی عملکرد BRC استفاده شد. نتایج نشان داد که برای بارندگی با دورههای بازگشت 2 تا 50 ساله، BRC بهترتیب موجب نفوذ 2/15 تا 5/27 درصدی بارندگی در منطقه مورد مطالعه شد. همچنین برای بارندگی با دورههای بازگشت 2 تا 50 ساله، BRC موجب کاهش حجم کل رواناب بهترتیب به مقدار 76/2 تا 70/2 درصد و دبی اوج به مقدار 65/9 تا 36/4 درصد شد. پژوهش حاضر نشان میدهد که BRC میتواند با کاهش رواناب و افزایش نفوذ به بازیابی چرخه هیدرولوژیک طبیعی حوضههای شهری کمک کند.
مهری سعیدینیا، سید حسین موسوی، سجاد رحیمی مقدم،
جلد 28، شماره 1 - ( علوم آب و خاک- بهار 1403 )
چکیده
باتوجهبه کمبود منابع آبی، بارش کم و تبخیر بیش از اندازه در کشور، داشتن برنامه دقیق آبیاری و شیوه مدیریتی مناسب، امری ضروری است. حال بهمنظور بررسی اثر مالچ و سوپرجاذب، پژوهشی در شهر خرمآباد و در سال 1401 بهصورت فاکتوریل با طرح پایه کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام شد. فاکتور اول تیمار آب آبیاری در چهار سطح شامل آبیاری بر اساس وجود تأمین 100 درصد نیاز آبی (I100)، تأمین 80 درصد نیاز آبی (I80)، تأمین 60 درصد نیاز آبی (I60) و تأمین 40 نیاز آبی (I40) گیاه بود. فاکتور دوم نیز شامل مواد اصلاحی مالچ گیاهی (M)، سوپرجاذب (S) و تیمار شاهد (I) بودند. نتایج پژوهش نشان داد که بیشترین میزان عملکرد تر، عملکرد خشک و ارتفاع بوته مربوط به تیمار I100-M بود که به ترتیب برابر52/89 تن در هکتار، 29/42 تن در هکتار و 2/27 متر به دست آمد. بیشترین مقدار بهرهوری تر و بهرهوری بیولوژیک از آن I40-S بود که به ترتیب برابر 14/24 کیلوگرم علوفه تر بهازای یک مترمکعب آب و 4/75 کیلوگرم ماده خشک بهازای یک مترمکعب آب محاسبه شد. کمترین میزان عملکرد تر و خشک مربوط به I40-M بود و کمترین بهرهوری تر نیز مربوط به تیمار I100- S بود. بهطورکلی ماده اصلاحی مالچ در تیمارهای با تنش آبی کمتر، عملکرد بهتری داشت، ولی با افزایش میزان تنش آبی، عملکرد تیمارهای حاوی مالچ کاهش یافت. ماده اصلاحی سوپرجاذب نیز در تیمارهای آبیاری کامل یا با تنش کمتر، عملکرد کمتری را نشان داد، ولی با افزایش میزان تنش نتیجه بهتری را رقم زد.