10 نتیجه برای میرزایی
اصغر میرزایی اصلی، بهمن یزدی صمدی،
جلد 6، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده
به منظور بررسی روشهای ارزیابی مقاومت به سرما و تعیین روشی سریع و مؤثر در ارزیابی گندم برای مقاومت به سرما، 9 ژنوتیپ در سه آزمایش بررسی گردید. ژنوتیپها عبارت بودند از پنج رقم تجارتی (بزوستایا، سبلان، بولانی، خلیج و ناز) و چهار نمونه محلی (شمارههای 518، 583، 592 و 1255). در آزمایش اول، ژنوتیپها در گلدانهای کوچک کشت و پس از عادتدهی به سرما در شرایط طبیعی، به اتاقک انجماد منتقل شدند و تحت درجات حرارت مختلف یخزدگی (زیر صفر) قرار گرفتند و دمای 50 درصد کشندگی (LT50) آنها تعیین گردید. در دمای 12- درجه سانتیگراد نیز میزان پایداری غشای سیتوپلاسمی ژنوتیپها اندازهگیری شد. در آزمایش دوم، ژنوتیپها در مزرعه، در چارچوب طرح بلوکهای کامل تصادفی کشت شدند و پس از سازش با سرما در اواخر زمستان، با انتقال طوقه ژنوتیپها از مزرعه به آزمایشگاه، دمای 50 درصد کشندگی (LT50) تعیین گردید. همچنین، محتوای آب طوقه و برگ، محتوای قند طوقه و ارتفاع گیاه در ژنوتیپهای مورد بررسی اندازهگیری شد. در آزمایش سوم، محتوای آب طوقه و برگ در شرایط ناسازگاری با سرما در گلخانه بررسی گردید.
در میان صفات مورد بررسی، پایداری غشای سیتوپلاسمی، محتوای آب طوقه و محتوای قند طوقه همبستگی معنیدارای با LT50 نشان دادند. LT50 حاصل از طوقههای مزرعه همبستگی زیادی با LT50 حاصل از گلدانهای کوچک در آزمایشگاه داشت (98/0=r). پایداری غشای سیتوپلاسمی بیشترین همبستگی را با LT50 (88/0=r) نشان داد. مشخص شد که محتوای آب گیاه با عادتدهی به سرما کاهش مییابد و میزان کاهش محتوای آب در ژنوتیپهای مقاوم بیشتر است. همبستگی معنیداری بین محتوای آب طوقه و برگ در شرایط ناسازگاری با سرما و LT50 دیده نشد. رقم بزوستایا با داشتن 7/16-=LT50 درجه سانتیگراد مقاومترین ژنوتیپ و نمونه 518 با 2/8-=LT50 درجه سانتیگراد حساسترین ژنوتیپ به سرما شناخته شد.
محمدرضا میرزایی، استفان قوی، غلامرضا قضاوی، کریستینا بونر،
جلد 12، شماره 46 - ( (ب)-زمستان 1387 )
چکیده
اساس کار ارائه شده بر مبنای تهیه یک مدل رقومی زمین (DEM) در دو ماکت با ابعاد 50×50 سانتی متر و با شرایط زبری متفاوت (زبری تند و زبری ملایم) میباشد. برای تهیه DEM از دو روش زبریسنج لیزری و فتوگرامتری استفاده شد. تصاویر فتوگرامتری در دو تکرار و در تاریخهای متفاوت بهدست آمد. روش لیزری با داشتن صحت و دقت بسیار بالا به عنوان روش شاهد به منظور ارزیابی روش فتوگرامتری در نظر گرفته شد و سپس این دو روش با استفاده از پارامترهای مختلف آماری و خصوصیات خاک مانند هیستوگرامهای شیب و ارتفاع مورد مقایسه قرار گرفتند. در نهایت با استفاده از مدلهای رقومی زمین دو روش میزان ضریب زبری تصادفی (RR) و حداکثر نگهداشت سطحی خاک تعیین شد. RR عنوان نماینده میکروتوپوگرافی سطح خاک و یکی از عوامل کلیدی در بسیاری از فرآیندهای هیدرولیکی و فرسایش مورد مطالعه قرار گرفت. میزان خطای RR محاسبه شده به وسیله روش فتوگرامتری در مقایسه با لیزری به طور متوسط 10 درصد در ماکت با زبری پایین و 5 درصد در ماکت با زبری بالا میباشد. این میزان خطا در محاسبه حداکثر نگهداشت سطحی (MDS) بین 2 تا 34 درصد یعنی حداکثر حدود 17/0 میلیمتر تغییر میکند. در این تحقیق روش، فتوگرامتری مدل رقومی با شیب ملایمتری برای ماکت با زبری بالا در مقابل لیزری (یعنی به طور متوسط حدود 5/40 در برابر 46 درجه برای لیزری) و شیب تندتری برای ماکت با زبری پایین (متوسط5/23 در مقابل 7/20 برای لیزری) ارائه داده است. نتایج این تحقبق نشان میدهد که روش فتوگرامتری روشی مناسب برای تخمینی با دقت کافی از میزان RR و تخمین مناسبی از میزان MDS میباشد.
ناصر شاه میرزایی، سعادت کامگار،
جلد 13، شماره 47 - ( (ب)-بهار 1388 )
چکیده
از مهمترین حلقههای تشکیلدهنده زنجیره کشاورزی دقیق تهیه نقشه عملکرد محصول میباشد. در سالهای اخیر در کشور ما به کشت ذرت توجه خاصی شده است. لذا به دنبال راهکاری برای اندازهگیری و نمایش عملکرد محصول ذرت علوفهای سیلویی از میان روشهای مطالعه شده همچون، استفاده از حسگر ضربهای در دهانه خروجی چاپر، حسگر جابهجاییسنج غلتکهای تغذیه، واگن اندازهگیری مداوم مواد خردشده و استفاده از گشتاورسنج، روش آخر مورد مطالعه و آزمایش قرار گرفت. گشتاورسنج ساخته شده از نوع میله پیچشی بود که به کمک دو حسگر لیزری مقدار پیچش محور را به صورت پر شدن خانههای شمارنده در میکروکنترولر ثبت مینمود. سپس تراشه دیگری به منظور همگام نمودن دادهها در انتقال به رایانه در مدار واسط دیجیتالی استفاده شد. برای واسنجی گشتاورسنج مذکور با جریان جرمی مواد در شرایط آزمایشگاهی، ریلی که مقدار مشخص و همگنی از مواد را با سرعت مشخص وارد چاپر میکرد، به کار گرفته شد. آزمایشها برای سه دبی جرمی ذرت و سه دندهکاری چاپر با سه تکرار انجام شد و رابطه جریان جرمی ذرت و توان ثبت شده برای سه دنده مختلف چاپر شامل دندههای 1، 2 و 3 به صورت روابطی خطی به ترتیب با ضرایب همبستگی (R2) 95/0، 98/0 و 98/0 به دست آمد.
مریم علیزاده، فرهاد میرزایی، تیمور سهرابی، مسعود کاووسی، محمدرضا یزدانی،
جلد 17، شماره 66 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك، زمستان 1392 )
چکیده
مدیریت آب در خاکهای ترکدار شالیزاری، یک مسئله مهم در کشت برنج است. به منظور بررسی اثر مواد آلی و زئولیت و اثر متقابلشان بر وضعیت فیزیکی و رطوبتی خاکهای شالیزاری، فاکتور ماده آلی (کاه و کلش برنج) در چهار سطح (صفر، 5/0، 1 و 5/1 درصد)، فاکتور زئولیت در چهار سطح (صفر،8، 16 و 24 تن در هکتار)، همچنین مراحل رطوبتی خاک در 5 سطح در سه تکرار به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در موسسه تحقیقات برنج کشور مورد بررسی قرار گرفت. میزان رطوبت، وزن مخصوص ظاهری، فاصله گرفتن خاک از جدار ظرف در یک دوره 4 ماهه اندازهگیری شدند. نتایج بهدست آمده نشان داد که اثر متقابل مواد آلی و زئولیت بر درصد رطوبت وزنی در سطح آماری یک درصد معنیدار شد. افزودن بقایای گیاهی سبب کاهش وزن مخصوص ظاهری نسبت به تیمار شاهد شد. همچنین روابط حاکم بین درصد رطوبت وزنی و وزن مخصوص ظاهری از همبستگی بالایی برخوردار است. وزن مخصوص ظاهری در تیمار شاهد و 5/1% بقایای گیاهی به ترتیب در محدوده ((7/1-75/0) و(3/1-7/0)گرم بر سانتیمتر مکعب) تغییر کرد. نتایج نشان میدهد زئولیت نمیتواند مانند بقایای گیاهی در کاهش پارامترهای ترک خاک مؤثر باشد، هر چند سبب حفظ بیشتر رطوبت خاک شد.
نعمت الله جعفرزاده حقیقی فرد، مختار عباسی، رحمان عالیور بابادی، حسین بحرانی، آزاده میرزایی، مریم روانبخش،
جلد 19، شماره 71 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-بهار 1394 )
چکیده
باتوجه به وجود نگرانیهای بهداشتی و محیطزیستی ناشیاز لجن آبگیری شده فاضلاب و افزایش پسماند سبز باغی توجه مهندسان محیط زیست بهسوی یافتن یکروش ساده، ارزانقیمت و مؤثر درجهت دفع بهداشتی، بهینه و سازگار با محیط زیست اینمواد جلب شده است. کمپوست همزمان لجن و پسماند سبز (ضایعات باغی) یک فرآیند جدیدی است که میتواند ما را در نیل به این اهداف کمک نماید. هدف از این تحقیق یافتن مؤثرترین نسبت لجن به فاضلاب آبگیری شده بهمنظور انجام فرآیند کمپوست همزمان لجن خروجی واحدهای آبگیری لجن تصفیهخانه غرب اهواز (چنیبیه) با پسماند سبز باغی در شهر اهواز میباشد. بدینمنظور لجن فاضلاب آبگیری شده با پسماندهای باغبانی بهعنوان عامل حجیم کننده،با نسبتهای ١:١ ، ١:٢ و ١:٣ (پسماند باغبانی: لجن فاضلاب آبگیری شده، با نسبت وزنیW:W)مخلوط شده و در ظروف پایلوت استوانهای 1M،2M و 3M ریخته شدند. در این مطالعه درصد کربن آلی، ازت، فسفر، C/N، رطوبت و pH در طی فواصل معین تعیین و کنترل شده و درنهایت پس از گذشت ٢٣ روز با مقادیر استاندارد مقایسه گردید. نتیحه بهدست آمده نشان دهنده این است که پایلوتهای 1M، 2Mو 3M به غیر از درصد فسفر کل از نظر پارامترهای pH، نسبت کربن به ازت، درصد ازت کل و درصد کربن آلی در سطح رده اول استانداردهای ایران و از لحاظ کیفیت میکروبی در سطحA استانداردهای EPA آمریکا و ایران است و با اطمینان میتوان آن را در زمینهای کشاورزی و فضای سبز مورد استفاده قرارداد.
روحالله میرزایی ، کامران رحیمی ، هادی قربانی ، ناصر حافظی مقدس،
جلد 19، شماره 73 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-پاییز 1394 )
چکیده
تعیین توزیع مکانی آلایندههای مختلف در خاک، شالوده ارزیابی آلودگی و کنترل خطر است. روشهای درونیابی گوناگونی بهطور گسترده بهمنظور برآورد غلظت فلزات سنگین در مناطق نمونهبرداری نشده استفاده شدهاند. در این مطالعه، کارایی روشهای درونیابی (وزندهی معکوس فاصله، چندجملهای محلی، کریجینگ معمولی و توابع پایه شعاعی) برای برآورد آلودگی خاک سطحی به مس و نیکل در استان گلستان ارزیابی شدند. به این منظور، 216 نمونه خاک سطحی از استان گلستان جمعآوری شد و غلظت نیکل و مس در نمونهها تعیین گردید. سپس با استفاده از روشهای درونیابی گوناگون، میزان آلودگی خاک مشخص شد. ارزیابی متقابل بهمنظور مقایسه روشها با یکدیگر و برآورد میزان صحت آنها استفاده شد. نتایج نشان داد که تمام روشهای درونیابی صحت قابل قبولی در پیشبینی غلظت میانگین عناصر مذکور داشتند. روشهای RBF-IMQ و IDW1 کمترین RMSE را برای هر دو عنصر داشتند؛ درحالی که روش RBF-TPS بیشترین RMSE را داشت و مساحت بیشتری از مناطق آلوده را برای هر دو عنصر برآورد کرد. با افزایش توان وزندهی در روشهای IDW مناطق آلوده وسیعتری برآورد شد. روشهای درونیابی در قیاس با روش نسبت نمونهها، مناطق آلوده به مس و نیکل را بهترتیب 38/8 و 93/ 6 درصد کمتر برآورد کردند.
ساره مرادی بهبهانی، مصطفی مرادی، رضا بصیری، جواد میرزایی،
جلد 20، شماره 78 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- زمستان 1395 )
چکیده
گز درختچهای است که در بسیاری از نقاط کشور پراکنش دارد ولی اطلاعات زیادی در رابطه با همزیستی اینگونه با قارچهای میکوریز وجود ندارد. بنابراین هدف اصلی این تحقیق بررسی همزیستی قارچهای میکوریز اربوسکولار با درختچه گز و تأثیر پذیری آنها در اثر فاصله از رودخانه و همچنین خصوصیات فیزیکی و شیمایی خاک است. برای این منظور جنگلهای حاشیه رودخانه مارون به منطقه کنار رودخانه، میانی و منطقه دور از رودخانه با فواصل 200 متری تقسیم شد. در هرکدام از این مناطق 10 درختچه گز بهطور تصادفی انتخاب و نمونههای خاک و ریشه از ریزوسفر آنها جمعآوری شد. نتایج نشان داد که آغشتگی ریشه و تراکم اسپور در منطقه میانی به ترتیب کمترین و بیشترین مقدار را دارا بود و دارای اختلاف معنیداری با دیگر مناطق بود. متوسط میزان آغشتگی ریشه در منطقه کنار رودخانه، میانی و دور از رودخانه به ترتیب 37/82، 77/73 و 17/80 درصد بود درحالیکه متوسط تراکم اسپور برای این مناطق به ترتیب 189، 5/245 و 8/188 اسپور در پنج گرم خاک بود. آغشتگی ریشه با میزان پتاسیم خاک همبستگی مثبت معنیداری نشان میدهد ولی تراکم اسپور با هیچیک از متغیرهای مورد بررسی همبستگی نشان نداد. همچنین میزان نیتروژن 6/52، کربن آلی 19/51، پتاسیم 50 و رس 4/23 درصد در منطقه دور از رودخانه نسبت به کنار رودخانه کاهش نشان دادند. با توجه به نتایج این تحقیق درختچه گز دارای همزیستی بالایی با قارچهای میکوریز بوده که فاصله از رودخانه میتواند این همزیستی را تحت تأثیر قرار دهد.
رئوف مصطفیزاده، شهناز میرزایی، پریا ندیری،
جلد 21، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- زمستان 1396 )
چکیده
روش شماره منحنی سرویس حفاظت خاک آمریکا (SCS-CN) یکی از روشهایی است که بهطور گسترده در برآورد ارتفاع رواناب از دادههای بارش استفاده میشود. شماره منحنی هر حوضه نشانگر رفتار هیدرولوژیکی و توان تولید رواناب حوضه در مواقع بارندگی میباشد. هدف از این پژوهش محاسبه مقدار شماره منحنی از رویدادهای مشاهداتی بارش و رواناب در فصول مختلف و تحلیل ارتباط آن با مؤلفههای بارش در حوضه آبخیز جعفرآباد استان گلستان است. در این پژوهش ابتدا مقادیر شماره منحنی 43 رویداد ثبت شده همزمان بارش و رواناب با استفاده از مدل SCS-CN محاسبه شده و بعد از تفکیک فصلی رویدادها، معنیداری تفاوت مقادیر شماره منحنی در فصول مختلف با آزمون ANOVA مورد تحلیل قرار گرفت. همچنین برای تجزیه و تحلیل ارتباط تغییرات شماره منحنی با مؤلفههای بارش در مدل SCS-CN، از نمودارهای سه متغیره در نرمافزار Surfer استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین مقادیر شماره منحنی در فصلهای تابستان و زمستان حدود 60 و در فصلهای بهار و پاییز بهترتیب 50 و 56 میباشد. با برقراری ارتباط بین شماره منحنی با خصوصیات بارش در نمودارهای سه متغیره، مقدار بالای شماره منحنی در بارشهایی با شدت بیشتر از 10 میلیمتر در ساعت و مقدار بیش از 40 میلیمتر برآورد شد. همچنین در رخدادهایی با ضریب رواناب 80-40 درصد، مقدار شماره منحنی برآورد شده بالای 70 بود.
محمدرضا میرزایی، استفان قوی،
جلد 22، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- زمستان 1397 )
چکیده
جریان ترجیحی هم از لحاظ محیطی و هم از لحاظ سلامت انسان دارای اهمیت بهسزایی است. بهطوری که انتقال سریع آب و در نتیجه آلودهکنندهها و سموم کشاورزی از این طریق وارد خاک و آبهای زیرزمینی خواهند شد. درحالیکه اندازهگیری و کمیسازی آن بسیار مشکل است. در این تحقیق، با استفاده از نمونههای خاک و انجام بارش مصنوعی بهوسیله یک شبیهساز کوچک باران، سعی در کمیسازی میزان جریان ماکروپورها و مدلسازی جریان ترجیحی گردید. در این راستا از دو مدل استفاده شد: 1) مدل موج سینماتیکی ارائه شده توسط جرمان در سال 1984 و 2) مدل توسعه داده شده آن به نام مدل موج سینماتیکی- پخشی ارائه شده در سال 2003 توسط دیپیترو و همکاران. نتایج نشان داد که مدل ارائه شده توسط دی پینترو و همکاران دارای دقت بیشتری نسبت به مدل جرمان است. سپس، یک روش ابتکاری جهت محاسبه مقدار ماکروپورها بهکار گرفته شد. نتایج رگرسیون نشان داد که مقدار آب ترجیحی رابطه معنیداری با کل میزان تخلخل خاک ندارد (36/0= R2)، و در مقابل با مقدار ماکروپورها با ضریب تبیین 76/0 R2= (001/0> α) دارای یک رابطه معنیدار است.
فروزان محمدمیرزایی، مهدی ذاکری نیا، ابوطالب هزارجریبی،
جلد 24، شماره 2 - ( علوم آب و خاک- تابستان 1399 )
چکیده
افزایش جمعیت، توسعه کشاورزی و کاهش منابع آب سطحی، باعث برداشت بیرویه از آب زیرزمینی شده است. از طرفی عدم توجه به تعادل میانبرداشت و تغذیه آبخوانها، افت سطح آب در آبخوان را بهدنبال داشته است. برای آگاهی از رفتار سیستم آب زیرزمینی و وضعیت منابع و مصارف در حوضه و وضعیت تبادل آب در این دو بخش، میتوان از اتصال مدلهای معتبر آب سطحی و زیرزمینی استفاده کرد. هدف از این مطالعه شبیهسازی جریان آبخوان آزاد گرگانرود با استفاده از مدل آب زیرزمینی برای درک رفتار سیستم آب زیرزمینی در شرایط هیدرولوژی مختلف و ارائه راهکار مدیریتی برای بهبود وضعیت تأمین و تقاضا است. ابتدا وضعیت آبخوان مورد مطالعه با استفاده از اطلاعات مورد نیاز موجود در منطقه بهکمک مدل آب زیرزمینی MODFLOW شبیهسازی شد و سپس بهمنظور مدیریت تخصیص آب در منطقه مورد مطالعه، اطلاعات حاصل از مدل آب زیرزمینی با استفاده از نرمافزار LINK KITCHEN به مدل شبیهساز و تخصیص منابع آب (WEAP) انتقال یافت. سناریوهای مختلف مدیریتی از جمله افزایش راندمان آبیاری، استفاده از پساب تصفیهخانه، کاهش دبی رودخانه در اثر تغییر اقلیم و ترکیبی از سناریوهای فوق برای برآورد میزان کاهش تقاضای آب درنظر گرفته شد. بر اساس این سناریوها، پیشبینیها برای یک دوره 20 ساله انجام و اثرات آن روی منابع آب حوضه، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج واسنجی مدل MODFLOW نشان داد که انطباق قابل قبولی بین سطح ایستابی مشاهدهای و شبیهسازی شده وجود دارد، بهطوری که میزان RMSE برای جریانهای ماندگار و غیرماندگار بهترتیب 0/972 و 0/97 بهدست آمد. نتایج نشان داد که بهکارگیری همزمان راهبردهای مختلف مدیریت مصرف آب، بهتر از سناریوی استفاده منفرد از هر کدام از آنها، برداشت آب از منابع مختلف را کاهش میدهد.