25 نتیجه برای نادری
منوچهر حیدرپور، حسین افضلی مهر، محسن نادری بنی،
جلد 7، شماره 3 - ( پاییز 1382 )
چکیده
استفاده از شکاف در پایه پلها یکی از روشهای نوین در کنترل آبشستگی موضعی است. در این پژوهش، با به کارگیری 20 مدل آزمایشگاهی، کنترل آبشستگی موضعی در یک پایه پل در شرایط آب زلال بررسی شد. مدلها شامل یک پایه استوانهای بدون شکاف و چهار پایه استوانهای شکافدار، سه پایه مستطیلی پیشانی گرد بدون شکاف و 12 پایه مستطیلی شکافدار هستند. طول شکافها برابر عرض (قطر) پایه و دو برابر آن انتخاب شده و در دو موقعیت نزدیک بستر و نزدیک سطح آب قرار دارند.
نتایج آزمایشها نشان میدهد که برای پایه استوانهای، شکافهایی با طولی معادل قطر پایه و دو برابر آن، در حالی که نزدیک سطح آب قرار گرفته باشند، تأثیری بر آبشستگی نهایی ندارند. همچنین، نتایج نشان میدهد که برای کلیه مدلهایی که در این پژوهش تحت شرایط معین آب زلال آزمایش شدهاند، حداکثر کاهش آبشستگی، به وسیله شکافهایی با اندازه دو برابر عرض (قطر) پایه و موقعیت نزدیک بستر اتفاق میافتد. کارایی شکاف در کنترل آبشستگی موضعی نیز برای یک پایه مستطیلی پیشانی گرد بیشتر از یک پایه استوانهای، برای حالتی که قطر پایه استوانهای برابر عرض پایه مستطیلی پیشانی گرد است، میباشد.
الیاس دهقان، احمد نادری،
جلد 11، شماره 41 - ( پاییز 1386 )
چکیده
حدود یک میلیون هکتار از اراضی خوزستان دچار مشکل شوری بوده و بخشی وسیعی از اراضی زیر کشت ذرت در جنوب استان در این مناطق قرار دارند. این تحقیق به منظور بررسی آثار شوری آب آبیاری بر عملکرد و اجزای عملکرد هیبریدهای ذرت دانهای طی مدت دو سال 1378 و 1379 در مرکز تحقیقات کشاورزی خوزستان (اهواز) در یک خاک سیلتی- کلی در دو آزمایش جداگانه اجرا شد. در آزمایش اول تیمارهای شوری در تمام طول دوره رشد اعمال شد. کرتهای اصلی شامل چهار سطح شوری آب آبیاری 2، 4، 6 و 8dS/m و کرتهای فرعی شامل سه هیبرید سینگل کراس ذرت 704، 711 و647 بود. در آزمایش دوم، اثر آبیاری با آب شور (8dS/m=EC) در مراحل مختلف رشد و نمو ذرت، شامل دورههای کاشت تا استقرار بوتهها (G1)، گلدهی و گرده افشانی (G2) و پر شدن دانه (G3)، بررسی شد. نتایج آزمایش اول نشان داد که از نظر عملکرد دانه، وزن هزاردانه، درصد باروری بلال و درصد بوتههای دارای بلال، بین همه سطوح شوری اختلاف بسیار معنیدار وجود داشت و بیشترین و کمترین عملکرد دانه، به ترتیب در سطوح شوری آب 2 و 8dS/m به دست آمد. تفاوت بین رقمها و اثر متقابل شوری و رقم از نظر عملکرد دانه معنیدار بود و بیشترین عملکرد دانه از رقمهای 704 و 711 در شوری 2dS/m به دست آمد. نتایج آزمایش دوم نشان داد که ذرت در مراحل رشدی G1 و G3 به ترتیب دارای بیشترین و کمترین حساسیت به شوری است. به طور کلی هیبریدهای 704 و711 نسبت به شوری حساستر از هیبرید 647 ارزیابی شدند، اما به دلیل پتانسیل بالاتر و بر اساس عملکرد دانه تولید شده، کاشت هیبریدهای 704 و711 توصیه میشود.
شهرام لک، احمد نادری، سید عطاء اله سیادت، امیر آینه بند، قربان نورمحمدی ، سید هاشم موسوی،
جلد 11، شماره 42 - ( زمستان 1386 )
چکیده
به منظور بررسی آثار سطوح مختلف آبیاری، نیتروژن و تراکم بوته برعملکرد، اجزای عملکرد و انتقال مجدد مواد خشک ذخیرهای ذرت دانهای (هیبرید سینگل کراس 704) پژوهشی در تابستان 1383 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان اجرا شد. این پژوهش شامل سه آزمایش به صورت کرتهای خرد شده با پایه بلوکهای کامل تصادفی بود. تیمار آبیاری دارای سه سطح که در هر یک از آزمایشها یک سطح تیمار آبیاری به صورت جداگانه به ترتیب زیراعمال گردید: آبیاری مطلوب، تنش ملایم و تنش شدید خشکی (به ترتیب آبیاری پس از خروج 50 ، 75 و 100 درصد آب قابل استفاده گیاه از خاک و بر اساس 70 ، 60 و 50 درصد ظرفیت زراعی). در هرآزمایش نیتروژن به عنوان تیمار اصلی دارای سه سطح (کاربرد معادل 140 = N1 ،
180 = N2 و 220= N3 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) و تراکم بوته نیز به عنوان تیمار فرعی دارای سه سطح (6 = D1 ، 5 /7 = D2 و 9 = D3 بوته در متر مربع) بودند. هر آزمایش دارای سه تکرار بود. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که تأثیرتنش کمبود آب، نیتروژن و تراکم بوته بر عملکرد دانه و ماده خشک معنیدار بود. با افزایش شدت تنش خشکی، عملکرد دانه و ماده خشک کاهش یافت. بیشترین عملکرد دانه معادل 04/ 1017گرم در متر مربع مربوط به تیمار آبیاری مطلوب بود. کاهش عملکرد دانه عمدتاً به واسطه کاهش تعداد دانه در بلال و وزن هزار دانه بود. افزایش مصرف نیتروژن موجب افزایش عملکرد دانه شد. با افزایش کمبود آب در خاک تأثیر مثبت کاربرد نیتروژن بر افزایش عملکرد دانه به طور قابل ملاحظهای کاهش یافت. عکس العمل عملکرد دانه نسبت به افزایش تراکم بوته مثبت بود. بر خلاف آثار متقابل آبیاری و نیتروژن، آبیاری، نیتروژن و تراکم، آثار متقابل آبیاری و تراکم و همچنین نیتروژن و تراکم بر عملکرد دانه معنیدار بود. نتایج نشان داد که اختلاف میان سطوح مختلف آبیاری از لحاظ میزان انتقال مجدد مواد خشک معنیدار بود. کمترین و بیشترین میزان انتقال مجدد ماده خشک ذخیرهای به ترتیب مربوط به تیمار آبیاری مطلوب و تنش ملایم خشکی بود. با افزایش شدت تنش خشکی، کارایی و سهم انتقال مجدد در عملکرد دانه افزایش یافت، اما با افزایش مصرف نیتروژن هر دو مولفه مزبور کاهش معنیداری نشان دادند. میزان انتقال مجدد و سهم مواد ذخیرهای در عملکرد دانه در بیشترین تراکم نسبت به سایر تراکمها به صورت معنیداری بیشتر بود. طبق نتایج حاصله از این تحقیق، تحت شرایط تنش خشکی، کاهش مصرف نهادهها، علاوه بر کاهش هزینهها، افزایش راندمان استفاده از منابع را نیز به دنبال خواهد داشت.
مهدی نادری خوراسگانی، احمد کریمی،
جلد 11، شماره 42 - ( زمستان 1386 )
چکیده
این مطالعه به منظور بررسی تأثیر رابطه خصوصیات ژئومورفولوژیک کفهرسی (claypan) بر کاربری اراضی و تنزل اراضی انجام گرفته است. بانک اطلاعات با جمع آوری نقشهها و گزارشهای مربوط به منطقه تشکیل شد و مدل تغییرات رقومی (Digital Terrain Model) کفهرسی فراهم گردید. با استفاده از فناوری سیستم اطلاعات جغرافیایی نقشه شبکههای مسیر جریانهای آب زیرزمینی (Drainage network)، شاخص انتقال رسوب (Sediment Transport Index) و شاخص رطوبتی خاک (Wetness Index) تعیین گردید. در کفهرسی گودالهایی عمدتاً پر شده از مواد رسوبی جدیدتر وجود دارد و هر گودال دارای یک حوضه آبخیز است. شوری و کاربری اراضی تابع موقعیت این گودالهاست. در صورتی که این چالهها به طریقی طبیعی یا مصنوعی زهکشی شوند آن حوضهها باز میباشند و اراضی قرار گرفته بر روی آنها غیر شور یا با شوری متوسط خواهند بود در غیر این صورت مناطقی باتلاقی (Marshland) یا آبگرفته (Waterlogged) را تشکیل میدهند یا پوستههای نمکی (Salt crust) در اثر تبخیر سطحی در سطح خاک آن مناطق توسعه مییابد. رابطه شوری خاک سطحی و عمق کفه رسی نشان میدهد با در نظر گرفتن عوامل مؤثر بر زهکشی اراضی با داشتن هدایت الکتریکی و در نظر گرفتن باز یا بسته بودن گودالها میتوان عمق کفهرسی را تخمین زد.
بصیر عطاردی ، مهدی نادری خوراسگانی ،
جلد 13، شماره 50 - ( علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك زمستان 1388 )
چکیده
سورگوم مهمترین گیاه علوفهای در منطقه بیرجند است لذا فسفر قابل جذب این گیاه مورد بررسی قرار گرفت. هشتاد نمونه خاک از نقاط مختلف منطقه تجزیه و از بین آنها 24 نمونه با خصوصیات فیزیکوشیمیایی متفاوت انتخاب شدند. پنج عصارهگیر شامل 1) بیکربنات سدیم 5/0 نرمال (5/8 pH=) و مدت هم زدن 30 دقیقه (روش اولسن)، 2) بیکربنات سدیم 5/0 نرمال (5/8 pH=) و مدت هم زدن 16 ساعت (روش کالول)، 3) Na2-EDTA 0025/0 نرمال (7pH= ) (روش EDTA)، 4) بیکربنات آمونیم یک مولار و DTPA 005/0 مولار (6/7 pH=) (روش سلطانپور و شواب) و 5) آب مقطر (روش پاو) برای اندازهگیری فسفر قابل جذب استفاده شدند. آزمایش گلخانهای با دو تیمار صفر و 90 میلیگرم فسفر بر کیلوگرم خاک با سه تکرار اجرا گردید. نتایج نشان داد که کلیه عصارهگیرهای فوق برای اندازهگیری فسفر قابل جذب سورگوم قابل استفادهاند ولی از میان آنها روشهای اولسن و پاو مناسبترند. حد بحرانی فسفر قابل جذب گیاه سورگوم برای پنج عصارهگیر فوق به ترتیب برابر 17، 24، 14، 7 و 5/2 میلیگرم بر کیلوگرم خاک است. آزمون رگرسیون گام به گام نشان داد که واکنش خاک، میزان کربن آلی و درصد رس بر میزان فسفر قابل جذب خاک مؤثرند.
زینب نادری زاده، حسین خادمی،
جلد 15، شماره 56 - ( علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك - تابستان 1390 )
چکیده
مطالعات فراوانی در زمینه تأثیر ماده آلی بر خصوصیات فیزیکی، شیمیایی، حاصلخیزی و بیولوژیکی خاکها، از جمله تأثیر مواد آلی بر قابلیت جذب عناصری مثل فسفر، نیتروژن، فلزات سنگین و غیره صورت گرفته است، ولی تأثیر ماده آلی بر قابلیت جذب پتاسیم از
کانیهای میکایی بررسی نشده است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر ماده آلی بر رهاسازی پتاسیم از کانیهای میکایی توسط یونجه صورت گرفت. تحقیق به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام شد. بستر کشت مخلوطی از شن کوارتزی، دو نوع کانی میکایی (موسکویت یا فلوگوپیت) و ماده آلی در سه سطح شاهد، نیم و یک درصد بود. از یونجه رقم رهنانی برای کشت استفاده شد. در دوره 120 روزه کشت گیاهان با محلول غذایی کامل یا بدون پتاسیم تغذیه شدند. پس از اتمام دوره رشد، بخش هوایی و ریشه گیاهان برداشت و عصارهگیری به روش خاکستر خشک انجام و مقدار پتاسیم عصارهها تعیین شد. حضور ماده آلی در محیط کشت دارای فلوگوپیت، در شرایطی که گیاهان با محلول غذایی بدون پتاسیم تغذیه شده بودند باعث افزایش معنیدار عملکرد ریشه و اندام هوایی نسبت به تیمار بدون ماده آلی شد. همچنین در این شرایط تغذیهای تنها کانی فلوگوپیت توانست غلظت پتاسیم اندام هوایی را به حد کفایت برساند. از لحاظ غلظت پتاسیم، بین سطوح مختلف ماده آلی در تیمار بدون کانی میکایی و تیمار دارای موسکویت در شرایط بدون پتاسیم تفاوت معنیداری دیده نشد. در هر دو وضعیت تغذیهای، حضور ماده آلی در محیط کشت دارای فلوگوپیت باعث افزایش معنیدار میزان جذب پتاسیم اندام هوایی و ریشه نسبت به شرایط بدون ماده آلی شد. ولی در بستر دارای موسکویت، در شرایط بدون پتاسیم حضور ماده آلی تفاوت معنیداری در جذب پتاسیم اندام هوایی و ریشه ایجاد نکرد. تجزیه ماده آلی و فعالیتهای ریشه، اسیدیته ریزوسفر را افزایش داده و آزادسازی پتاسیم را تنها در کانی سهجایی فلوگوپیت در شرایط کمبود پتاسیم تسهیل کرده است. بنابراین تأثیر ماده آلی روی آزادسازی پتاسیم به نوع کانی میکایی وابسته است.
نفیسه یغماییان مهابادی، مهدی نادری خوراسگانی ، جواد گیوی،
جلد 15، شماره 58 - ( علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-زمستان 1390 )
چکیده
فناوری سنجش از دور به عنوان یک ابزار مناسب به منظور رصد زمانی برخی از پدیدههای طبیعی بهشمار میرود. در منطقه اردستان عوارض مختص مناطق خشک و بیابانی، از جمله پهنههای شنی (تپههای شنی و شنزارها)، دقهای رسی، سنگفرش بیابانی و پوستههای نمکی مشاهده میشوند. این عوارض بیانگر تخریب اراضی منطقه در طی سالیان گذشته میباشند. بنابراین، به منظور بررسی روند تخریب اراضی منطقه در طی سه دهه گذشته، از چهار سری اطلاعات ماهوارهای Landsat MSS، Landsat TM، Landsat ETM+ و ماهواره هندی (IRS) به ترتیب مربوط به سالهای 1976، 1990، 2001 و 2008 استفاده شد. تجزیه و تحلیل زمانی تصاویر نشان میدهد که طی 32 سال از وسعت دقهای رسی به صورت منظم کاسته شده است و در مقابل، به وسعت دقهای با پوشش گیاهی افزوده شده است. در طی این مدت، اراضی سنگریزهدار 13 درصد کاهش یافته است و وسعت پوستههای نمکی و رسوبات گچی، هر کدام 2 درصد افزایش یافتهاند. اراضی پفکرده تا سال 2001 روند افزایشی داشتهاند و پس از آن بهدلیل حرکت تپههای شنی به سمت شمال و شمال شرق منطقه و پوشیده شدن بخشی از این اراضی توسط شنهای روان، وسعت آنها در سال 2008 کاهش یافته است. در فاصله سالهای 1990 تا 2008، پهنههای شنی 13 درصد کاهش یافتهاند. نتایج، حاکی از آن هستند که تثبیت شنهای روان و انجام اقدامات حفاظتی توانسته از سال 1990، روند بیابانزایی در منطقه را کنترل کند
شهناز محمودی، مهدی نادری، جهانگرد محمدی،
جلد 17، شماره 63 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-بهار 1392 )
چکیده
این تحقیق با هدف تعیین پراکنش مکانی غلظت فلزات سنگین در کلاسهای اندازهای ذرات خاک با استفاده از انعکاس ثبت شده از ماهواره Landsat ETM+ در جنوب شهر اصفهان در نزدیکی معدن باما صورت گرفت. برای تحقق این هدف، 100 نمونه مرکب خـاک سطحی بهطور تصادفی از منطقه مورد نظر جمعآوری شد. نمونهها هوا خشک شده و کلاسهای اندازهای ذرات خاک 500-250،
250-125، 125-75، 75-50 و 50> میکرون بعد از پراکنده کردن کل خاک با استفاده از دستگاه التراسونیک و الکهای مناسب تعیین شدند. غلظتهای کل روی، سرب و کادمیوم پس از هضم مرطوب نمونهها با اسید نیتریک با استفاده از دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد. نتایج نشان داد بین میزان انعکاسهای طیفی خاک در باندهای مرئی، مادون قرمز نزدیک و پانکروماتیک ماهوارهی Landsat ETM+ و غلظتهای فلزات سنگین در کلاسهای اندازهای ذرات خاک همبستگی معنیدار منفی وجود دارد. مدلهای رگرسیون چند متغیره گام به گام جهت بررسی امکان تخمین غلظتهای فلزات سنگین در کلاسهای ذرات خاک به کمک دادههای باندهای ماهوارهای تشکیل شدند و پراکنش مکانی فلزات سنگین به کمک معادلات رگرسیون چندگانه گام به گام پهنهبندی گردید. نتایج نشان داد غلظت فلزات سنگین در همه کلاسهای اندازهای ذرات خاک در نزدیکی معادن حداکثر است و با افزایش فاصله کاهش مییابد.
علی مرشدی، مهدی نادری، سیدحسن طباطبائی، جهانگرد محمدی،
جلد 17، شماره 66 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك، زمستان 1392 )
چکیده
در برخی موارد نیاز به تبدیل مقدار تبخیر و تعرق گیاه مرجع (یونجه) به تبخیر و تعرق گیاه مرجع (چمن) و یا برعکس وجود داشته تا بتوان مقدار ضریب گیاهی صحیح را بر اساس نوع سطح مرجع مورد استفاده بهدست آورد، هدف این پژوهش تعیین نسبت ETr (تبخیر و تعرق از گیاه مرجع یونجه) به ETo (تبخیر و تعرق گیاه مرجع چمن) طی فصل رویش برای دشت شهرکرد میباشد که این نسبت Kr نامیده میشود. مقادیر میانگین ماهیانه و کل (فصل رشد) Kr بر اساس مقادیر روزانه آن در ایستگاه چهارتخته شهرکرد در فصل زراعی رشد منطقه، با استفاده از دادههای هواشناسی مورد نیاز در یک دوره 185 روزه (اول اردیبهشت تا پایان مهر 1390) از ایستگاه خودکار تحقیقات هواشناسی کشاورزی بهدست آمده است. مقادیر ETr و ETo برای محاسبه Kr به شش روش محاسبه شدند. این روشها عبارتاند از: معادلههای استاندارد شده پنمن- مانتیث توسط انجمن مهندسین عمران آمریکا ﴿ASCE-stPM-ETr﴾، پنمن- مانتیث توسط انجمن مهندسین عمران آمریکا (ASCE-PM-ETr)، کیمبرلی- پنمن 1982 (1982KP-ETr)، جنسن- هیز اصلاحشده (JH-ETr)، و روش محاسبه Kr در نشریه 56 فائو(تمامی روشها برای گیاه مرجع یونجه). مقادیر Kr محاسبه با نتایج بهدستآمده حاصل از یک مطالعه لایسیمتری مورد مقایسه قرار گرفت. مقدار Kr حاصل از مطالعه لایسیمتری برابر با 12/1 که برابر 12/1 برای ASCE-PM-ETr، 16/1 برای JH-ETr و دور از مقدار 27/1 برای 1982 KP-ETr (هر سه نسبت به معادلههای استانداردشده پنمن- مانتیث برای گیاه مرجع چمن توسط انجمن مهندسین عمران آمریکا (ASCE-stPM-ETo) بهدست آمده است که در مقایسه با مقدار 40/1 بر مبنای روش موجود در نشریه 56 فائو فاصله زیادی دارد.
هدی بصیری دهکردی، مهدی نادری خوراسگانی، جهانگرد محمدی،
جلد 17، شماره 66 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك، زمستان 1392 )
چکیده
زمینلغزش به عنوان یک فاجعه جهانی مسبب خسارات مالی و جانی بزرگی میباشد. شناسایی عوامل زمینلغزش و محل وقوع آن به کنترل ناپایداریها و مکانیابی پروژههای عمرانی کمک میکند. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر پدیده زمین لغزش و مشخص کردن مناطق ناپایدار در شهرستان اردل (استان چهارمحال و بختیاری) به روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی انجام شد. نقشه پراکنش زمین لغزشهای موجود با استفاده از بازدیدهای میدانی و تفسیر تصاویر ماهوارهای و نقشههای زمینشناسی تهیه شد. با استفاده از نقشههای مدل رقومی ارتفاع، شیب، جهت شیب، زمینشناسی، خاک، فاصله از گسل، فاصله از جاده، فاصله از رودخانه، کاربری اراضی و پوشش گیاهی و دانش تخصصی ماتریس مقایسات زوجی طراحی گردید. وزن کلیه نقشههای موضوعی مورد استفاده محاسبه و با تلفیق نقشههای موضوعی مناطق حساس به زمینلغزش پهنهبندی شدند. نقشه خطر زمینلغزش نشان داد که بیش از 77 درصد از زمین لغزشهای موجود در کلاسهای با خطر زیاد و بسیار زیاد قرار گرفتهاند. مقایسه نقشه خطر زمینلغزش و عوامل مؤثر بر لغزش مشخص میکند که فاصله از جاده و شیب بیشترین تأثیر و فاصله از گسل و جهت شیب کمترین تأثیر را بر زمین لغزش دارند.
سجاد حیدری سورشجانی، محمد شایاننژاد، مسعود نادری، بیژن حقیقتی،
جلد 19، شماره 73 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-پاییز 1394 )
چکیده
این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف آبیاری بر عملکردکمی و کیفی و تعیین عمق بهینه آبیاری ذرت علوفهای در منطقه شهرکرد، در قالب بلوکهای کامل تصادفی با 7 تیمار شامل 40، 55، 70، 85، 100، 115 و 130 درصد کمبود رطوبت خاک در3 تکرار بهروش آبیاری جویچهای انجام شد. تأثیر سطوح مختلف آبیاری بر عملکرد، بهرهوری مصرف آب، درصد ماده خشک، ارتفاع و قطر میانه ساقه و قطر، طول و وزن بلال معنیدار بود. سطوح مختلف آب آبیاری تأثیر معنیداری روی درصد پروتئین و درصد روغن دانه نداشت، اما تأثیرش بر درصد فیبر بوته معنیدار بود. با افزایش عمق آبیاری میزان، طول ساقه، وزن بلال و درصد فیبر بوته افزایش یافت. کمترین و بیشترین عملکرد ذرت بهترتیب مربوط به سطوح آبیاری 40 و 130 درصد آبیاری کامل بهترتیب برابر با 1/43 و 1/88 تن در هکتار بود. بیشترین و کمترین میزان بهرهوری مصرف آب نسبت به عملکرد محصول تازه، بهترتیب مربوط به تیمارهای 55 و130درصد آبیاری کامل و بهترتیب برابر 17/16 و 1/10 کیلوگرم در مترمکعب بود. نتایج آنالیز اقتصادی نشان داد که عمق آب مصرفی بهینه برای ذرت علوفهای در شهرکرد 5/582 میلیمتر میباشد که معادل 86 درصد عمق آبیاری کامل است.
علی مرشدی، مهدی نادری، سید حسن طباطبائی، جهانگرد محمدی،
جلد 21، شماره 2 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- تابستان 1396 )
چکیده
روشهای متداول برآورد تبخیر و تعرق ناشی از دادههای نقطهای هستند که کاربرد آنها محدود و قابل تعمیم به مناطق و حوضههای آبخیز وسیع نمیباشند. فناوری سنجش از دور این قابلیت را دارد که با استفاده از تصاویر ماهوارهای و برخی دادههای هواشناسی مقدار تبخیر و تعرق را در منطقهای وسیع برآورد نماید. در این پژوهش به مقایسه برآوردهای تبخیر و تعرق به کمک مدلهای SEBAL و METRIC براساس دادههای سنجنده ETM+ از ماهواره لندست7 نسبت به تبخیر و تعرق اندازهگیری شده از لایسیمتر در هفت تاریخ گذر ماهواره در محدوده دشت شهرکرد واقع در حوضه آبخیز رودخانه کارون پرداخته شد. نتایج نشان داد مدل SEBAL دارای کمترین مقادیر شاخصهای NRMSE، MAE و MBE (بهترتیب برابر با 317/0، 503/1 میلیمتر بر روز و 973/0- میلیمتر بر روز) و بیشترین مقدار شاخص d (768/0) بوده است. شاخصهای آماری مذکور برای مدل METRIC بهترتیب برابر با 420/0، 120/2، 023/2 و 646/0 بوده است. بهطور کلی نتایج نشان داد مدل SEBAL از دقت بیشتری در برآورد تبخیر و تعرق نسبت به مدل METRIC تحت شرایط حاکم بر دشت شهرکرد برخوردار بوده است. تا زمانی که امکان تأمین آمار کامل هواشناسی بهصورت ساعتی فراهم آید و یا برخی اصلاحات بر مدل METRIC انجام شود، نتایج مدل SEBAL به واقعیت نزدیکتر بوده و لذا مدل SEBAL توصیه میشود.
سمیه مرادنیا، روح اله نادری، مهدی نجفی،
جلد 21، شماره 2 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- تابستان 1396 )
چکیده
بهمنظور بررسی ماندگاری تأثیر کاربرد کودهای آلی، اوره و سولفات روی بر ویژگیهای خاک بر تناوب کلزا- گندم، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در دو سال متوالی در گلخانه انجام شد. تیمارهای آزمایش در سال اول شامل: کود اوره، کمپوست ضایعات شهری، ورمی کمپوست، کود گوسفندی، کود گاوی و شاهد و روی از منبع سولفات روی و دو رقم کلزا بودند. در سال دوم، دو رقم گندم دوروم در گلدانهای تیمار شده سال قبل کشت شدند. نتایج نشان داد که پس از گذشت دو سال از مصرف کود گاوی، قابلیت هدایت الکتریکی (81/41 درصد)، مقدار پتاسیم قابل استفاده خاک (45/59 درصد) و مقدار منگنز قابل استفاده خاک (82/79 درصد) نسبت به شاهد طور معنیداری افزایش یافت. میزان درصد رطوبت گل اشباع (48/57 درصد)، مقدار نیتروژن کل خاک (96/66 درصد)، مقدار آهن قابل استفاده خاک (49/46 درصد) و مقدار مس قابل استفاده خاک (51/47 درصد) بهطور معنیداری تحت تأثیر تیمار کمپوست ضایعات شهری قرار گرفت و نسبت به شاهد افزایش یافت. اثر کود سولفات روی بر میزان نیتروژن کل خاک (28/0درصد)، پتاسیم قابل استفاده خاک (4/218 میلیگرم در کیلوگرم) و مقدار منگنز قابل استفاده خاک (89/12 میلیگرم در کیلوگرم) معنیدار بود. بهطور کلی نتایج نشان داد که کاربرد اصلاح کنندههای آلی میتواند سبب تغییر در بسیاری از ویژگیهای خاک گردیده که برخی از این تغییرات ممکن است در سالهای بعد نیز تأثیر داشته باشد. بنابراین نیاز است در اراضی که به آنها کودهای آلی افزوده گردیده ویژگیهای خاک و وضعیت قابلیت استفاده عناصر غذایی در سالهای بعد نیز رصد گردد.
علی مرشدی، مهدی نادری، سید حسن طباطبائی، جهانگرد محمدی،
جلد 21، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- پاييز 1396 )
چکیده
این تحقیق بهمنظور بررسی امکان استفاده از دو مدل سبال (SEBAL) و متریک ((METRIC در دو تاریخ گذر 9 تیر 1378 (برابر با 30 ژوئن 1999) و 30 مرداد 1378 (برابر با اول اوت 1999) برای برآورد و مقایسه تبخیر و تعرق گیاه مرجع (یونجه) در مقیاس منطقهای با استفاده از اطلاعات سنجنده ETM+ در مقایسه با برآوردهای ET از برخی روشهای ریاضی (تجربی و ترکیبی) شامل پنج مدل پنمن- مانتیث استاندارد شده بهروش انجمن مهندسین عمران آمریکا (ASCE-stPM)، پنمن- مانتیث بهروش فائو 56 (F56PM)، بلانی- کریدل (F24BC)، هارگریو- سامانی(HS) و تشتک تبخیر (Pan) انجام شد. مقدار تبخیر و تعرق در تاریخهای 9 تیر و 30 مرداد (1378) برای پیکسلهای معیار سرد در مدل سبال برابر با 97/6 و 77/6 میلیمتر بر روز و در مدل متریک برابر با 27/10 و 31/9 میلیمتر بر روز بهدست آمد. برای مدل ریاضی مناسب منطقه (هارگریوز- سامانی) مقادیری بهترتیب برابر با 0/8 و 5/7 میلیمتر بر روز در تاریخهای گذر بهدست آمد. بهطور کلی نتایج نشان داد برآوردهای مدل سبال در مقایسه با برآوردهای مدل HS و دادههای لایسیمتری موجود از صحت بیشتری نسبت به مدل متریک برخوردار و در شرایط مشابه قابل توصیه میباشد.
مسعود نادری، محمد شایان نژاد، بیژن حقیقتی، سمانه کریمی، سجاد حیدری،
جلد 21، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- پاييز 1396 )
چکیده
با توجه به محدودیت منابع آب در ایران، اعمال تنش آبی یا کم آبیاری برروی بعضی از محصولات زراعی امری اجتناب ناپذیر است. با توجه بهضرورت کم آبیاری باید روش طراحی مناسب با آن ارائه شود. مدیریت آبیاری جویچهای برای حصول بازده بالا دشوار است، از اینرو بررسی تغییرات میزان دبی ورودی، زمان قطع جریان و طول جویچهها که برروی بازده و یکنواختی مؤثر است، از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از این تحقیق ارائه روشی برای تعیین عمق آب مصرفی بهینه و بهینه سازی مشخصه های طراحی آبیاری جویچه ای در شرایط کم آبیاری و در نهایت مقایسه مشخصه های طراحی در شرایط آبیاری کامل و کم آبیاری و مقایسه در بافت های مختلف خاک است. برای دستیابی به اهداف این تحقیق، آزمایش برروی ذرت علوفه ای در شهرکرد در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 7 تیمار سطوح مختلف آب آبیاری در 3 تکرار انجام شد. برای بهینه کردن مشخصه های طراحی و عمق مصرفی با حداکثر کردن سود در حالت کم آبیاری از نرمافزار لینگو استفاده شد. نتایج نشان داد، بیشترین سود خالص از کاربرد 535 میلی متر، 85 متر، 39/0 لیتر بر ثانیه و 210 دقیقه بهترتیب برای عمق خالص آبیاری (79 درصد عمق خالص در آبیاری کامل)، طول جویچه، دبی ورودی و زمان قطع جریان حاصل شد. نتایج بهینهسازی مشخصه های طراحی جویچه برای گیاه، با بافتهای مختلف نشان داد با افزایش میزان نفوذپذیری خاک مقادیر طول جویچه و زمان قطع جریان کاهش مییابد، در حالی که مقدار دبی ورودی به جویچه افزایش پیدا می کند و عمق آب مصرفی یا بهعبارتی در صد کم آبیاری ثابت میماند.
محبوبه طیبی، مهدی نادری، جهانگرد محمدی،
جلد 21، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- پاييز 1396 )
چکیده
این پژوهش با هدف مطالعه چگونگی توزیع غلظت برخی فلزات سنگین در کلاسهای مختلف اندازهای ذرات خاک و بررسی تغییرات مکانی آنها در منطقه کفه مور، استان کرمان صورت گرفت. در این منطقه، معدن سنگ آهن گلگهر واقع شده است. برای این منظور 120 نمونه خاک سطحی (0 تا 10 سانتیمتر) بهصورت مرکب و تصادفی برداشته شد و ذرات خاک در اندازه 2 – 5/0، 5/0-25/0، 25/0-125/0، 125/0-075/0، 075/0-05/0 و کوچکتر از 05/0 میلیمتر جدا و غلظت کل فلزات سنگین شامل آهن، منگنز، مس، روی، سرب و نیکل در هر کلاس پس از تیمار نمونههای خاک با اسید نیتریک 4 نرمال توسط دستگاه جذب اتمی تعیین گردید و پهنهبندی غلظت فلزات سنگین بهروش کریجینگ معمولی انجام شد. نتایج نشان دادند که با کاهش اندازه ذرات غلظت فلزات سنگین افزایش یافت. بهطوری که میانگین غلظت در کلاس اندازهای کوچکتر از 05/0 برای آهن، منگنز، مس، روی، سرب و نیکل بهترتیب 13/2، 70/1، 79/4، 43/2، 42/1، 47/3 برابر بیشتر از میانگین غلظت در کلاس اندازهای 2– 5/0 میلیمتر بود. پهنهبندی غلظت فلزات سنگین بهروش کریجینگ نیز نشان داد که با فاصله گرفتن از معدن فلزات سنگین کاهش مییابد.
نجیمه رشیدی، مهدی نادری، شجاع قربانی دشتکی،
جلد 21، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- زمستان 1396 )
چکیده
استفاده از تغییر دهندههای شرایط خاک از روشهای معمول کاهش فرسایش و رواناب محسوب میشود. با توجه به مزایای پلیاکریلآمید (PAM Polyacrylamide,)، این تحقیق در راستای بررسی تأثیر این ماده بر سرعت نفوذ آب در خاک، کنترل رواناب و فرسایش خاک برنامهریزی شد. یک طرح آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار صفر، 6، 10 و 20 کیلوگرم PAM در هکتار، سه سطح شیب 3، 6 و 9 درصد، در سه تکرار و سه نوبت بارش ترتیب داده شد. بدین منظور نمونههای خاک از محوطه دانشگاه شهرکرد جمعآوری شد. نمونههای خاک در پلاتهایی به ارتفاع 15 سانتیمتر و ابعاد 55 × 55 سانتیمتر ریخته شدند. سپس تیمارهای مطالعاتی تحت بارش مصنوعی با شدت 36 میلیمتر در ساعت و دوام 15 دقیقه قرار گرفتند. رواناب، آب زهکشی شده و بار رسوب ناشی از تیمارها جمعآوری و اندازهگیری شدند. نتایج اختلاف معنیداری بین میزان رواناب و فرسایش خاک در تیمار شاهد و تیمارهای پلیاکریلآمید نشان دادند. PAM آسیب ناشی از برخورد قطرات باران را به حداقل رساند و عامل بهبود نفوذپذیری و کاهش تولید رواناب بود. تیمار خاک با این تغییر دهنده شرایط خاک موجب شد فرسایش خاک و تولید رسوب کاهش بهطور معنیداری در همه تیمارها کاهش یابد.
علی همتی فرد، مهدی نادری، احمد کریمی، جهانگرد محمدی،
جلد 23، شماره 1 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- بهار 1398 )
چکیده
ارزیابی کیفیت خاک، به ایجاد تعادل بین عملکرد و منابع خاک، بهبود کیفیت خاک و دستیابی به کشاورزی پایدار کمک میکند. برای ارزیابی کمی کیفیت خاک دشت شهرکرد، 106 نمونه خاک مرکب از عمق صفر تا 25 سانتیمتر جمعآوری شدند. بعد از تیمارهای اولیه خاک، 11 ویژگی فیزیکی و شیمیایی بهعنوان کل داده (Total Data Set)، به روشهای استاندارد تعیین شدند. تحلیل آماری نشان داد که تجزیه به مؤلفههای اصلی (Principle Component Analysis, PCA) سودمند است. حداقل دادهها (Minimum Data Set) با استفاده از PCA انتخاب شدند. فرایند تحلیل سلسله مراتبی (Analytical Hierarchy Process) برای تعیین کمی اولویتها و وزندهی شاخصها انجام شد. کیفیت خاکها با استفاده از شاخصهای تجمعی (Integrated Quality Index, IQI) و شاخص نمرو (Nemero Quality Index, NQI) در مجموعه دادهها، تعیین شدند. نتایج نشان دادند که ترتیب کیفیت خاک در کاربریها عبارتست از: مراتع < کشت دیم > کشت آبی. ضریب همبستگیIQI ، با کل دادهها و حداقل دادهها 97/0 و این مقدار برای NQI برابر 98/0 بود. همبستگی بین نقشههای کیفیت خاک تجمعی و نمرو برای کل دادهها 87/0 و برای حداقل دادهها 91/0 بود. طبقهبندی نقشه کیفیت خاک IQI-TDS نشان داد 5/12 و 5/15 درصد اراضی بهترتیب در شرایط بسیار بالا و بسیار پایین کیفیت قرار دارند.
صفورا میرباقری، مهدی نادری، محد حسن صالحی، جهانگرد محمدی،
جلد 23، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- پاییز 1398 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی آلودگی خاک و رسوبات بادی به فلزات سنگین در دشت شهرکرد انجام گرفت. 20 تله رسوبگیر هشتجهته ساخته و در کاربریهای مرغزار زهکشیشده، کشاورزی آبی و مراتع در فصل تابستان 1395 نصب شدند. 62 نمونه خاک سطحی نیز بهصورت تصادفی از منطقه جمعآوری شدند. رسوبات بادی به سه کلاس اندازهای کوچکتر از 50، 250-50 و 500-250 میکرون تقسیم و غلظت کل فلزات سنگین سرب، روی، کادمیم و نیکل بهوسیله دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد. برای تعیین وضعیت آلودگی رسوبات از شاخصهای زمینانباشتگی، فاکتور آلودگی و فاکتور غنیشدگی استفاده شد. نتایج نشان دادند که بیشترین مقدار رسوب تجمعیافته بهترتیب مربوط به جهت غرب (1/86 گرم)، جنوب (1/69 گرم) و جنوب غرب (1/47 گرم) است. روند میانگین عناصر سنگین در سه کلاس اندازه رسوبات و خاکها عبارتست از: کادمیم< سرب< نیکل< روی. نتایج همچنین نشان دادند که غلظت فلزات سنگین در نمونه خاکها و رسوبات، پایینتر از حد مجاز در دیگر کشورهاست. شاخص زمینانباشتگی نشان داد رسوبات در محدوده غیر آلوده قرار داشتند. بر اساس فاکتور آلودگی کلیه رسوبات در کلاس آلودگی کم طبقهبندی شد ولی فاکتور غنیشدگی نشان داد که در برخی اراضی غنیشدگی حداقل و متوسط وجود داشتند.
علیرضا توکلی، حسین حکم آبادی، علی نادری عارفی، علی حجی،
جلد 25، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - زمستان 1400 )
چکیده
با توجه به محدودیت دسترسی به آب، ضرورت دارد مزیت نسبی محصولات زراعی و باغی مناطق مختلف استان سمنان تعیین و محصولاتی که فاقد بهرهوری مطلوب هستند، شناسایی و راهکارهای لازم برای بهبود بهرهوری آب یا جایگزینی محصولات دارای مزیت نسبی بیشتر با محصولات کمبازده، اندیشیده شود. بر این اساس، شاخص بهرهوری فیزیکی و اقتصادی محصولات زراعی و باغی تحت سامانههای آبیاری سطحی مشخص گردید. بر اساس نتایج حاصل از بهرهوری اقتصادی ناخالص آب محصولات باغی، پسته با 4869 تومان بر متر مکعب دارای بالاترین بهرهوری اقتصادی بود و انگور با 3022 تومان بر متر مکعب (62 درصد پسته) در رتبه دوم قرار گرفت. نتایج حاکی از این است که کمترین میزان بهرهوری اقتصادی ناخالص آب برای جو، یونجه و گندم به ترتیب برابر با 379، 399 و 457 تومان بر متر مکعب بدست آمده است. بررسی وضعیت ذرت علوفهای نشان میدهد که سود خالص حاصل از کشت این محصول در سامانه آبیاری سطحی برابر 51/78 میلیون ریال در هکتار و سود خالص آن که در سامانه آبیاری قطرهای نواری (تیپ) برابر 110/87 میلیون ریال است که افزایش 2/14 برابری نسبت به روش آبیاری سطحی (مرسوم) دارد. مزیت نسبی محصولات باغی بالاتر از محصولات زراعی بود و جایگزینی و توسعه باغات به جای برخی زراعتها به عنوان یک راهکار توصیه میشود. علاوه بر این، راهکارهایی که میتوان برای بهبود شاخص بهرهوری توصیه کرد شامل کاربرد سامانه آبیاری قطرهای نواری (تیپ) برای محصولات زراعی (ذرت علوفهای، گوجه فرنگی، صیفیجات و سیبزمینی) و کاربرد آبیاری قطرهای (قطرهای معمولی، زیرسطحی و زیرسطحی اصلاح شده مطبق) برای محصولات باغی است. بررسی تجارب عملی کاربرد سامانه آبیاری تیپ برای گندم و جو نشان داد که این روش شاخص بهرهوری فیزیکی و اقتصادی را بهبود نبخشیده است که حاکی از عدم مزیت نسبی کشت گندم و جو در استان سمنان حتی با سامانه آبیاری تیپ است.