مرضیه پیری، ابراهیم سپهر،
جلد 19، شماره 72 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-تابستان 1394 )
چکیده
مواد هومیکی مهمترین بخش آلی خاک را تشکیل میدهند و دارای توانایی جذب فلزات میباشند. بهمنظور بررسی تأثیر اسیدهومیک بر رفتار جذب و واجذب روی، آزمایشی بهصورت پیمانهای Batch))برروی دو نوع خاک با درصدهای رس و آهک مختلف با سه سطح اسیدهومیک (صفر، 200، 500 میلیگرم بر لیتر) و 12 سری غلظتی روی (0 تا450 میلیگرم بر لیتر) در قدرت یونی ثابت 05/0 مولار NaCl انجام شد. برای تعیین واجذب روی از DTPA 005/0 مولار استفاده شد. دادههای جذب برروی معادلات لانگمویر، فروندلیچ و تمکین برازش داده شدند و بهطور نسبی معادله فروندلیچ برازش بهتری با دادههای جذب نشان داد (98/0-86/0=2R). نتایج نشان داد کاربرد اسیدهومیک باعث افزایش میزان جذب و واجذب روی در هر دو نمونه خاک میگردد. بهطوریکه کاربرد اسیدهومیک (500 میلیگرم بر لیتر) حداکثر جذب تکلایهای لانگمویر (qmax) را 8 الی 21 درصد و ظرفیت جذب فروندلیچ (Kf) را 73 الی 95 درصد افزایش داد. همچنین همه پارامترهای جذب شامل انرژی جذب لانگمویر (KL) و فاکتور شدت جذب فروندلیچ (n) و ضرایب تمکین (A، KT) با کاربرد اسیدهومیک افزایش یافتند. مقادیر پارامترهای جذب در خاک 1S (با مقادیر رس و کربنات کلسیم پایین) کمتراز خاک 2S (با مقادیر رس و کربنات کلسیم بالا) بهدست آمد. با افزودن اسیدهومیک (500 میلیگرم بر لیتر) میزان واجذب روی (Zn-DTPA) در خاک 1S از 513 به 711 میلیگرم بر کیلوگرم و در خاک 2S از 499 به 609 میلیگرم برکیلوگرم افزایش یافت.
فرشید جهانبخشی، محمد رضا اختصاصی، علی طالبی، محمود پیری،
جلد 22، شماره 2 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- تابستان 1397 )
چکیده
یکی از منابع مهم تولید رواناب در مناطق خشک و نیمهخشک ارتفاعات کوهستانی هستند که بهطور معمول از سازندهای قبل از کواترنری تشکیل شدهاند. از آنجا که ساخت و بافت سنگشناسی سازندها متفاوت است، سازندهای مختلف میتوانند اهمیت متفاوتی از نظر تولید رواناب و رسوب داشته باشند. پژوهش حاضر در دامنههای شیرکوه یزد با هدف بررسی توان رسوبزایی و آستانه تولید رواناب روی سه سازند گرانیت شیرکوه، شیل، ماسهسنگ و کنگلومرای سنگستان و آهک تفت انجام شد. با توجه به سوابق بارندگی منطقه و توان شبیهساز باران، شدت بارش 60 میلیمتر بر ساعت با تداوم 40 دقیقه، بهعنوان مبنای مطالعه انتخاب شد. عملیات میدانی شبیهسازی بارش در شرایط خشک برروی کرتهایی به مساحت یک مترمربع برروی دامنههای سنگی با شیب 20 تا 22 درصد و حداکثر ضخامت خاک 30 سانتیمتر انجام شد. نتایج نشان داد حداقل بارش لازم برای ایجاد رواناب در سه سازند گرانیت، سنگستان و آهک بهترتیب برابر با 7/10، 10 و 7/16 میلیمتر است. بیشترین مقدار رسوب تولیدی بهترتیب متعلق به سازندهای سنگستان، گرانیت شیرکوه و در نهایت آهک تفت اندازهگیری شد. آزمونهای آماری مرتبط با تولید رواناب و رسوب برروی هر سه سازند، اختلاف معنادار در سطح پنج درصد را تأیید کرد. از نظر زمان لازم تا شروع رواناب نیز، کمترین زمان بهترتیب متعلق به سازندهای سنگستان، گرانیت شیرکوه و آهک تفت بوده است. با توجه به نتایج بهدست آمده از نظر پتانسیل تولید رواناب و رسوب، میتوان سازندهای سنگستان، گرانیت شیرکوه و در نهایت آهک تفت را بهترتیب از زیاد به کم اولویتبندی کرد.
لیدا پیری مقدم، علیرضا واعظی،
جلد 23، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- زمستان 1398 )
چکیده
کشتزارهای دیم واقع در مناطق شیبدار منبع عمده هدررفت آب، خاک و عناصر غذایی در مناطق خشک و نیمهخشک هستند. اطلاعات اندکی در مورد اثرات عملیات خاکورزی بر فرسایش خاک، هدررفت عناصر غذایی و جذب آنها در کشتزارهای شیبدار در مناطق نیمهخشک وجود دارد. این پژوهش بهمنظور بررسی اثرات جهت خاکورزی بر هدررفت آب و خاک، هدررفت نیتروژن و فسفر و میزان جذب آنها در گندم دیم انجام گرفت. آزمایشی در دو جهت خاکورزی شامل خاکورزی موازی شیب و خاکورزی روی خطوط تراز با چهار تیمار کودی شامل شاهد، اوره، سوپرفسفات تریپل و اوره بههمراه سوپرفسفات تریپل در کرتهایی با ابعاد 8×75/1 متر در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 94-1393 در کشتزارهای دیم شهرستان زنجان به اجرا درآمد. نتایج نشان داد که تفاوت معنیدار بین دو روش خاکورزی از نظر هدررفت آب و خاک (001/0 P <) و هدررفت نیتروژن و جذب آن در دانه گندم (001/0 P <) وجود دارد، اما بهلحاظ هدررفت فسفر و جذب آن در دانه، تفاوت معنیدار مشاهده نشد. هدررفت آب و خاک در کرتهای تحت خاکورزی موازی شیب بهمیزان 56/1 و 50/2 برابر بیشتر از خاکورزی موازی خطوط تراز بود. هدررفت نیتروژن در کرتهای تحت خاکورزی موازی شیب بهمیزان 29/1 برابر بیشتر از کرتهای تحت خاکورزی روی خطوط تراز بود. هدررفت نیتروژن در کرتها با افزایش هدررفت آب و خاک افزایش یافت بهطوری که رابطهای معنیدار بین هدررفت نیتروژن و هدررفت آب (55/0=2R) و هدررفت خاک (59/0=2R) مشاهده شد. بهطور کلی این پژوهش نشان داد که جهت خاکورزی نقشی مهم در هدررفت آب و خاک و درنتیجه هدررفت نیتروژن و جذب آن توسط گیاه در کشتزارهای دیم منطقه نیمهخشک دارد. بهکارگیری روش خاکورزی روی خطوط تراز اولین گام برای حفظ منابع آب و خاک و افزایش باروری خاک در این مناطق است.