علی اکبر حبشی، امیر موسوی، مینا کاویانی، صغری خوشکام، علیمردان رستمی،
جلد 12، شماره 46 - ( (لف)-زمستان 1387 )
چکیده
خرما (.Phoenix dactylifera L) به صورت سنتی از طریق پاجوش تکثیر میشود. در این روش مشکلاتی مانند محدود بودن تعداد پاجوشها، پرهزینه بودن و کند بودن دوران رشد آنها وجود دارد، بنابراین تکثیر از طریق روشهای کشت بافت حائز اهمیت است. در این تحقیق برای بهینهسازی و تعیین بهترین ترکیب هورمونی و محیط کشت برای ریز ازدیادی در خرما از بافت مریستمی پاجوشهای 2 تا 3 ساله ارقام کبکاب، استعمران، پیارم و برهی به عنوان ریزنمونه استفاده شد. ریزنمونهها بعد از ضد عفونی درمحیط کشت MS حاوی مقادیر مختلف از 2,4-D, NAA و 2ip به عنوان محیط کالوسزایی در تاریکی در دمای 1±27 درجه سانتیگراد قرار داده شدند. نتایج نشان داد که بیشترین و بهترین تحریک کالوسزایی برای ارقام مختلف در محیط کشت حاوی 100 میلیگرم در لیتر 2,4-D ، 20 میلیگرم در لیتر NAA و 3 میلیگرم در لیتر 2ip بوده است. رقم کبکاب نسبت به ارقام دیگر از واکنش بهتری (25/87 درصد) نسبت به محیط کشت کالوسزایی برخوردار بود. بعد از ازدیاد کالوس، به منظور القای جنینزایی،کالوسها وارد محیط کشت جنینزایی حاوی مقادیر مختلف BAP، کینیتین و NAA شدند. بهترین محیط کشت برای جنینزایی سوماتیکی حاوی 2 میلیگرم در لیتر BAP، 2 میلیگرم در لیتر کینیتین و 1/0 میلیگرم در لیتر NAA بود. ارقام کبکاب و استعمران نسبت به دو رقم دیگر از جنینزایی بالاتری برخوردار بودند. جنینهای رویشی به منظور ریشهدار شدن در محیط MS بدون هورمون قرار داده شدند. گیاهچههای ریشهدار شده برای سازگار کردن در شرایط کنترل شده به گلدان و در نهایت به گلخانه منتقل شدند.
سید حسین صادقی، مهدی قیصری، مینا کاویانی،
جلد 16، شماره 59 - ( علوم فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك-بهار - 1391 )
چکیده
به منظور کسب یکنواختی پخش و راندمان کاربرد آب قابل قبول، باید مجموع افتهای اختصاص یافته به زیرواحدهای سیستم آبیاری بارانی کلاسیک ثابت- آبپاش متحرک از 20 درصد فشار آبپاشی که با فشار متوسط کار میکند تجاوز ننماید. با وجود اینکه در برخی نوشتهها اختصاص دادن قسمت عمده افت مجاز به لترالها توصیه شده، ولی تاکنون معیار علمی و دقیقی جهت تعیین چگونگی تخصیص این افت بین مانیفلد و لترالها جهت به حداقل رساندن هزینههای طراحی این سیستم تدوین نشده است. در این مطالعه، با در نظر گرفتن شرایط رایج طراحی این نوع سیستم آبیاری در ایران و همچنین رعایت اصول هیدرولیکی، یک آنالیز طراحی جهت بهینهسازی سیستم براساس مقدار افت مجاز اختصاص یافته به مانیفلد و لترالها انجام شد، به گونهای که سیستم بیشترین سطح ممکن را با صرف کمترین وزن لوله آبیاری کند. تیمارهای طراحی در این تحقیق شامل 13 شیب متمایز برای لترال و مانیفلد ( بین 10% تا 10-%) و همچنین افت فشار مجاز اختصاصی به مانیفلد شامل 5/2، 5، 5/7، 10، 5/12، 15 و 5/17 درصد بودند. به این ترتیب، با انجام طراحیهای لازم توسط یک برنامه کامپیوتری، قطر و طول لولههای مانیفلد و لترال، وزن لولههای پلیاتیلن مورد نیاز و همچنین سطح زیر کشت ممکن برای هر ترکیب برآورد گردید. در کلیه طراحیهای صورت گرفته، نسبت وزن لوله مصرفی به مساحت آبیاری شده به عنوان معیار تشخیص بهترین درصد افت اختصاصی به لترالها و مانیفلد در نظرگرفته شد. به طور کلی، نتایج نشان داد که درصد افت فشار مجاز اختصاص داده شده به مانیفلد و لترالها در یک زیرواحد آبیاری تأثیر زیادی بر هزینههای سیستم دارد و مقدار درصد افت مجاز بهینه مانیفلد تابعی از شیب مانیفلد و شیب لترالهاست.
خانم مژگان احمدی، هادی رمضانی اعتدالی، عباس کاویانی، علیرضا توکلی،
جلد 27، شماره 1 - ( علوم آب و خاک- بهار 1402 )
چکیده
مطالعه اثرهای خشکسالی در نواحی کوهستانی بهدلیل پراکنش نامناسب ایستگاه، نبود دادههای طولانیمدت و نواحی فاقد آمار، با مشکلاتی مواجه است. از اینرو، هدف اصلی این پژوهش، بررسی شاخصهای خشکسالی استان کردستان با استفاده از دادههای ماهوارهای TRMM و پایگاه ECMWF و همچنین ارزیابی دقت آنها در مقابل دادههای ایستگاههای زمینی استان کردستان است. برای رسیدن به این منظور، ابتدا دادههای بارش ECMWF برای بازه 2020-2000 و بارش TRMM برای بازه 2019-2000 دریافت و با استفاده از آمارههای RMSE، MBE و ضریب همبستگی ارزیابی شد. نتایج ارزیابی ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین دادههای بارش ماهواره TRMM و پایگاه ECMWF با ایستگاههای زمینی رابطه معناداری در سطح 5% وجود دارد و مقدار این ضریب بین 95/0-85/0 بود. مقدار آمارهRMSE بین 32/19-11/22 بهدست آمد. با توجه به نتایج میتوان اذعان کرد که بارش ماهواره TRMM و پایگاه ECMWF در مقیاس زمانی ماهانه از دقت مناسبی در سطح استان کردستان برخوردار است به همین جهت از این دو منبع برای برررسی وضعیت شاخصهای خشکسالی استفاده شد. شاخصهای خشکسالی SPI، SPEI و ZSI در دورههای مختلف ماهانه (48-1)، PNI در دورههای مختلف ماهانه، فصلی و سالانه در استان کردستان (ایستگاههای سقز، قروه، بیجار، سنندج) محاسبه شد. نتایج ارزیابی ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین شاخص PNI، ZSI،SPI و SPEI دادههای پایگاه ECMWF با ایستگاههای زمینی رابطه معناداری در سطح 5% وجود دارد. نتایج ارزیابی شاخص SPI نشان داد کمترین مقدار آماره RMSE برای ماهواره TRMM در ایستگاه سقز و دوره سه ماهه برابر 0/45 و برای پایگاه ECMWF در ایستگاه سنندج و دوره 24 ماهه برابر 0/35 بود.