7 نتیجه برای کریم زاده
محمدعلی حاج عباسی، احمد جلالیان، جمال الدین خواجه الدین، حمیدرضا کریم زاده،
جلد 6، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده
خاکهای مراتع استان چهارمحال و بختیاری به خاطر پستی و بلندی، ساختمان ضعیف و کم بودن مواد آلی، عموماً در معرض تخریب و فرسایش میباشد. تبدیل این مراتع به زمینهای کشاورزی و انجام عملیات خاکورزی، شدت تخریبپذیری در این خاکها را افزایش میدهد. در این پژوهش عوامل دخیل در شاخص کشتپذیری و برخی از ویژگیهای حاصلخیزی خاک، در سه موقعیت مرتعی بکر، تبدیل شده تحت کشت، و تبدیل شده کاملاً تخریب شده بررسی گردیده است. این عوامل عبارتند از: بافت و مقدار رس، مواد آلی، درصد اشباع، شاخص مخروطی، نیتروژن، فسفر، پتاسیم، جرم مخصوص ظاهری، شاخص خمیری، میانگین وزنی قطر خاکدانهها و توزیع اندازهای خاکدانهها. حدود 20 سال انجام عملیات کشت و کار باعث تغیر محسوسی در بافت و مقدار رس گردیده است. در خاک مرتع تخریب شده، جرم مخصوص ظاهری خاک حدود 20% افزایش یافته، و مواد آلی خاک به میزان 30% کمتر از دو خاک مرتعی بکر و تحت کشت میباشد. درصد اشباع (تخلخل کار) در خاک مرتع دست نخورده و مرتع تحت کشت حدود 25% بیشتر از مرتع تخریب شده بود. خاک مرتع دست نخورده مقاومت کمتری نسبت به فرو رفتن میله فروسنج از خود نشان داد. در خاک مرتع دست نخورده مقادیر نیتروژن کل و فسفر قابل جذب نیز بیشتر بود. اندازه میانگین خاکدانههای خاک مرتعی دست نخورده در عمق صفر تا 10 سانتیمتری سه برابر خاک مرتعی تخریب شده میباشد. نتایج این پژوهش نشان داد که برخورد با منابع طبیعی بایستی هماهنگ با پتانسیل کاری طولانی مدت آنها باشد، یعنی استفاده از این منابع بایستی با کلیه پدیدهها و قوانین طبیعی ماندگاری آنها همخوانی داشته باشد. در صورت توجه نکردن به چنین قوانینی، به مرور کیفیت خاک کاهش مییابد و اگر مدیریتی متناسب با موقعیت خاک جایگزین نگردد، ممکن است خاک برای مدت زیادی توان بهرهدهی خود را از دست بدهد.
هادی مجدی، مصطفی کریمیان اقبال، حمیدرضا کریم زاده، احمد جلالیان،
جلد 10، شماره 3 - ( پاییز 1385 )
چکیده
یکی از چالشهای اصلی مناطق خشک و بیابانی ایران مسأله کنترل شنهای روان است. استفاده ازانواع مالچ یکی از روشهایی است که به شکل گسترده به منظور تثبیت شنهای روان به کار میرود. هدف از این تحقیق تعیین مناسبترین ترکیب، غلظت و ضخامت مالچ رسی برای تثبیت شنهای روان میباشد. بدین منظور، برای تعیین مناسبترین ترکیب مالچ، دونمونه خاک از یک واحد پلایایی با سطح ژئومرفیک دق رسی با دو میزان شوری متفاوت به عنوان مالچ و یک نمونه شن روان از تپههای شنی به عنوان بستر از منطقه اردستان انتخاب گردید. برای تعیین بهترین غلظت مالچ، نمونههای خاک رسی با مقدار معین آب مخلوط و در روی بستر شن روان جمع آوری شده از مناطق بیابانی توسط دستگاه مالچپاش پاشیده شد. علاوه براین، یکسری آزمایش نیز برای بررسی اثر کاه در جلوگیری از فرسایش انجام گردید. تیمارهایی را که دارای کمترین ترک و بیشترین نفوذ مالچ در بستر شنی را داشتند، برای انجام آزمایشها انتخاب گردید. تیمارهای انتخاب شده به عنوان مالچ عبارت بودند از: 1) 250 گرم شن روان + 250 گرم خاک رس + 25 گرم کاه، 2) 250گرم خاک رس+ 25 گرم کاه، 3) 250 گرم شن روان + 250 گرم خاک رس 4) 250 گرم خاک رس 5) 125 گرم شن روان + 125 گرم خاک رس و 6) 125گرم خاک رس، که هر تیمار با 500 میلیلیتر آب مخلوط و سپس پاشش انجام شد. به منظور بررسی مناسبترین ضخامت مالچ، با انجام یک بار عمل مالچپاشی اجازه داده شد که نمونهها در مجاورت هوا خشک شده و سپس عمل مالچپاشی مجدد بر روی آنها صورت گرفت. تحقیق به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد که تیمارها شامل نوع مالچ (6 نوع مالچ)، دو ضخامت ( یک لایه و دو لایه) و دو سطح شوری که برای هر کدام سه تکرار انجام گرفت. نتایج نشان داد که مالچهای رسی در برابر جریان باد مقاوم هستند. ولی زمانی که تحت تأثیر بمباران ذرات موجود در جریان باد قرار گیرند، فرسایش مییابند. مقاومت مالچ با توجه به نوع مالچ متفاوت خواهد بود و مقاومت مالچهایی که در آن کاه به کار رفته، به دلیل افزایش استحکام ساختاری از دیگر انواع مالچها بیشتر است. هر چه تعداد لایه مالچ (مرتبه مالچ پاشی) بیشتر شود، پایداری آن در برابر فرسایش به دلیل افزایش مقدار رس و سیلت در مالچ زیادتر میشود. تیمار اول با کاربرد با دو لایه مالچپاشی(دو مرتبه مالچ) به عنوان تیمار مناسبی به منظور تثبیت شنهای روان منطقه توصیه میگردد.
احسان زندی اصفهان، سید جمال الدین خواجه الدین، محمد جعفری، حمید رضا کریم زاده، حسین آذرنیوند،
جلد 11، شماره 40 - ( تابستان 1386 )
چکیده
به منظور تعیین ارتباط متقابل خصوصیات مهم خاک با رشد گیاه سیاه تاغ در دشت سگزی اصفهان از فن رج بندی استفاده گردید. مطالعه به شیوه نمونه برداری تصادفی طبقه بندی شده انجام شد و 10 منطقه بر اساس سال کاشت و فیزیونومی ظاهری تاغ تفکیک گردید. سپس تعداد 10 نمونه هم سن گونه سیاه تاغ (Haloxylon ammodendron C.A.Mey) در هر منطقه انتخاب و شاخصهای گیاهی نظیر ارتفاع، سطح تاج پوشش، محیط تاج پوشش، قطر تاج پوشش و قطر یقه اندازهگیری شد. همچنین 30 پروفیل خاک در 10 منطقه متفاوت از نظر وضعیت رشد سیاه تاغها حفر گردید و 19 خصوصیت فیزیکی و شیمیایی خاک شامل pH ، Ec ، مجموع کلسیم و منیزیوم محلول ، کلرور، کربنات و بی کربنات، درصد رطوبت اشباع، درصد آهک، درصد گچ، درصد ماده آلی، درصد سیلت، درصد رس، درصد شن، درصد ازت کل، فسفر قابل جذب، سدیم و پتاسیم محلول، SAR و عمق شروع سخت لایه از سطح خاک( لایه محدود کننده) اندازهگیری شد. دادهها به روش رج بندی آنالیز گردید و نتایج نشان داد که نمونههای هم سن دارای اختلافات بسیار زیادی در شاخصهای گیاهی بوده و خصوصیات فیزیکی خاک نظیر عمق شروع سخت لایه ( لایه محدود کننده) از سطح و درصد رطوبت اشباع و خصوصیات شیمیایی نظیر شوری و قلیائیت و درصد ازت کل بیشترین اثر را بر شاخصهای گیاهی سیاه تاغ دارند. از طرف دیگر این نتایج بیانگر نقش مهم گیاهان سیاه تاغ در افزایش شوری و قلیائیت خاک زیر اشکوب خود است.
سوده خنامانی فلاحتی پور، حسین شاهسوند حسنی ، امین باقی زاده، قاسم کریم زاده،
جلد 13، شماره 48 - ( تابستان 1388 )
چکیده
از روش هیبریداسیونژنومی در محل به منظور شناسایی ترکیب کروموزومی آنیوپلوئید و یوپلوئید نسل های در حال تفکیک گیاهان DNA ژنومی در محل روی سلول های مریستم ریشه ژنوتیپ های احتمالی DNA مختلف استفاده شده است . در این مطالعه روش هیبریداسیون 2) با نوکلئوتید n=2x=14, EbEb) ژنومی علف شور ساحل DNA با نشان دار کردن ،(F2: 2n=6x=42, AABBDEb) تریتی پایرم ثانویه 2) برای اولین بار n=6x=42, AABBDD) ژنومی غیر نشان دار گندم هگزاپلوئید بهاره چینی DNA 12- و پیش هیبریداسیون dUTP فلئورسین این ژ نوتیپ ها بسیار متنوع است بلکه حاوی تعداد متفاوتی از Eb در ایران انجام شده و نتایج نشان داد که نه تنها تعداد کروموزوم های ژنوم از ۳۰ تا (F نیز هستند. درصد آنیوپلوئیدی در ژنوتیپ های احتمالی تریتیپایرم ثانویه ( 2 Eb در مقابل D و B ،A کروموزوم های ژنوم های در ساختار ژنومی D و Eb ۶۶ درصد متغیر بود . می توان این تغییرات آنیوپلوئیدی را به وجود ترکیبات مختلفی از تعداد کروموزوم های /۷ با ارقام گندم نان در طی چندین نسل (F این ژنوتیپ ها نسبت داد . خودگشنی یا تلاقی برگشتی ژنوتیپ های احتمالی تریتی پایرم ثانویه ( 2 ممکن است منجر به ایجاد ثبات کروموزومی در آنها شده و درصد آنیو پلوئیدی کاهش یابد.
مهرداد کاظمی، حمیدرضا کریم زاده، مصطفی ترکش اصفهانی، حسین بشری،
جلد 22، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- زمستان 1397 )
چکیده
بررسی روابط بین پوشش گیاهی و عوامل محیطی به شناخت عوامل مؤثر بر رشد و استقرار گونههای گیاهی و همچنین شناسایی رویشگاهها کمک میکند. هدف از این پژوهش، بررسی اثرات قرق 33 ساله و چرای مدیریت شده (سیستم چرای تناوبی- استراحتی) بر توزیع پوشش گیاهی و برخی خصوصیات خاک، در ایستگاه شهید حمزوی حنا در منطقه سمیرم استان اصفهان است. در این مطالعه تعداد شش ترانسکت (سه ترانسکت موازی و سه ترانسکت عمود بر شیب عمومی منطقه) به طول 100 متر در هر منطقه مستقر و در راستای هر ترانسکت 10 پلات دو متر مربعی مستقر و میزان تاج پوشش، تولید، تراکم و فهرست گونههای گیاهی موجود ثبت شد. در هر منطقه مدیریتی (قرق و چرای مدیریت شده)، 18 پلات بهطور تصادفی- سیستماتیک انتخاب و در هر پلات پنج نمونه خاک از عمق صفر تا30 سانتیمتری برداشت شد و سپس نمونهها مخلوط و یک نمونه مرکب بهعنوان شاهد پلات، انتخاب شد. عوامل اسیدیته، قابلیت هدایت الکتریکی، کربنات کلسیم، ماده آلی، فسفر قابل استفاده، نیتروژن کل، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، درصد رطوبت اشباع، ظرفیت تبادل کاتیونی، درصد ذرات رس، سیلت، شن و شن خیلی ریز در آزمایشگاه تعیین شد. شاخصهای پوشش گیاهی در دو منطقه با استفاده از آزمون تی مستقل مقایسه شدند. آنالیز تطبیقی متعارفی و آنالیز خوشهای نشان داد که مهمترین خصوصیات مؤثر در تفکیک گروههای گیاهی، ظرفیت تبادل کاتیونی، آهک، درصد سنگریزه، فسفر قابل استفاده و عامل مدیریت است. چرای مدیریت شده باعث افزایش معنیدار تولید (352 در مقابل 2/184 کیلوگرم در هکتار) و درصد تاج پوشش گیاهی (46/25 در مقابل 37/18) و تغییر برخی از خصوصیات خاک شده است (5% = α). همچنین قرق باعث افزایش تراکم گونههای گیاهی (03/3 در مقابل 02/2 بوته در مترمربع) بهصورت معنیداری شده است. این مطالعه نشان داد که چرای مدیریت شده در مراتع نیمه خشک بهتر از قرق بلندمدت، بر بهبود و توسعه برخی خصوصیات خاک و توزیع پوشش گیاهی تأثیر میگذارد. بنابراین توصیه میشود، از قرق بلندمدت در مراتع نیمهخشک جلوگیری شود.
سیروس جعفری، مریم کریم زاده، عباس عبدشاهی،
جلد 25، شماره 2 - ( علوم آب و خاک - تابستان 1400 )
چکیده
خصوصیات اکثر خاکهای مناطق خشک و نیمهخشک متأثر از کربناتها است. با هدف تعیین توزیع کربناتها در اجزای اندازهای برخی از خاکهای استان خوزستان این مطالعه انجام شد. خاکهای سرآب تا پایاب رودخانههای کارون، کرخه و جراحی در اعماق 50-0، 100-50 و 100-150 سانتیمتری مطالعه شد. نتایج نشان داد که میانگین مقادیر کربناتها در خاکهای حوضه رودخانه جراحی (37%) اختلاف معنیداری با میزان آن در خاکهای دو رودخانه دیگر داشت (33%). کربناتها در همه اجزای اندازهای خاک ملاحظه شد ولی به بیشترین میزان در جزء رس وجود داشتند. بیشترین رابطه رگرسیونی بین ذرات خاک در جزء رس بود (0/375). بیشترین درصد کاهش ذرات پس از حذف کربناتها، به ذرات سلیت درشت مربوط بود (0/75). بنابراین بافت خاک در جراحی از رسی، در کارون از رسی و رسی سیلتی و در کرخه از رسی سیلتی در اثر حذف کربناتها به لوم شنی تغییر یافت. توزیع میزان کربناتها در اعماق مختلف برای خاکهای رودخانهها و کل خاکهای مورد مطالعه تفاوت معنیداری نداشت. توزیع بهنسبت یکسان اندازه کربناتها در چهار جزء مورد بررسی در این خاکها از سطح تا عمق، نشان داد که کربناتها از مواد مادری یعنی رسوبات آبرفتی سیلابی این رودخانهها نشأت گرفتهاند.
مهرداد کریم زاده، جواد ظهیری، ولی اله نوبخت،
جلد 26، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - زمستان 1401 )
چکیده
سدهای مخزنی در کنار تمامی مزایای که برای بشر داشتهاند، مشکلاتی را نیز بههمراه داشته است. یکی از مهمترین این مشکلات در معرض قرار دادن سطح وسیعی از آب در مجاورت هوا است که باعث هدررفت مقدار زیادی آب بر اثر تبخیر میشود. یکی از روشهای کاهش تبخیر از سطح آب، استفاده از روشهای شیمیایی بوده که کاربرد الکلهای سنگین از آن جمله بهحساب میآیند. در این تحقیق از سه امولسیون اکتادکانول، هگزادکانول و ترکیب اکتادکانول و هگزادکانول بههمراه بریج- 35 (دودسیل پلیاتیلن اکسید اتر) در کنار دو روش فیزیکی سایبان و توپهای شناور برای بررسی عملکرد امولسیونهای مختلف استفاده شد. از آنالیز واریانس یکطرفه برای مقایسه میانگین تبخیر در روشهای مختلف شیمیایی و فیزیکی و آنالیز واریانس دو طرفه برای بررسی اثرات اصلی و متقابل پارامترهای مختلف هواشناسی بر میزان تبخیر استفاده شد. مقایسه میانگین تبخیر در روشهای مختلف نشان میدهد که دو روش فیزیکی سایبان و توپهای شناور عملکرد بهتری نسبت به روشهای شیمیایی داشته و در بین روشهای شیمیایی نیز روش اکتادکانول از عملکرد بهتری نسبت به دو مونولایر دیگر برخوردار بوده است. نتایج آنالیز واریانس یکطرفه نشان داد که از میان روشهای شیمیایی مورد استفاده، تنها روش اکتادکانول با توپهای شناور در سطح احتمال 99 درصد (0/01> P) فاقد اختلاف معنادار است. از طرفی آنالیز واریانس دوطرفه نشان داد که دمای هوا و درصد رطوبت نسبی بیشترین تأثیر را روی میزان تبخیر داشتهاند. بررسی تأثیر سطوح مختلف پارامترهای هواشناسی روی عملکرد روشهای کاهش تبخیر نشان داد که در دماهای کم، مونولایر اکتادکانول عملکرد ضعیفتری را نسبت به دو روش فیزیکی کاهش تبخیر دارا بوده ولی با افزایش دما عملکرد آن بهبود پیدا کرده است. همچنین این مونولایر، در سرعتهای باد کم، از عملکرد مناسبی در مقایسه با روشهای فیزیکی برخوردار بوده ولی با افزایش سرعت باد، عملکرد آن بهشدت تحت تأثیر قرار گرفته و کارایی آن کاهش مییابد، بهگونهایکه در دماهای بیشتر از 37 درجه سانتیگراد، تغییر سرعت باد از 3/5 متر بر ثانیه به بیشتر از 8/7 متر بر ثانیه باعث افزایش بیش از 50 درصد میزان تبخیر شده است. تأثیر مونولایرها و روشهای فیزیکی کاهش تبخیر بر ویژگیهای کیفی آب از جمله اکسیژن محلول از اهمیت زیادی برخوردار است که بایستی در تحقیقات آینده بیشتر به آن پرداخته شود.