10 نتیجه برای کیوان
کیوان اعتباری، محمد فضیلتی،
جلد 7، شماره 1 - ( بهار 1382 )
چکیده
به منظور بررسی تأثیر ترکیبات معدنی به عنوان مکملهای غذایی کرم ابریشم (Bombyx mori)، آزمایشی در چارچوب یک طرح کاملا" تصادفی با سه تیمار، شامل غلظتهای 1، 5 و 10 درصد ترکیب مولتی مینرال (شامل نیتروژن، فسفر و پتاسیم) و یک تیمار شاهد عادی، که در آن از هیچ مادهای به عنوان تیمار استفاده نشده بود، و یک تیمار آب مقطر انجام پذیرفت. لاروها تا سن چهارم از برگ توت تازه از واریته شین ایچه نویسه (SI) تغذیه میشدند و از آغاز سن چهارم روزانه یک نوبت از برگهای غنی شده استفاده مینمودند. غنیسازی برگها به وسیله افشاندن محلولها روی آنها انجام میگرفت. مقدار پروتئین کل و اسید اوریک موجود در همولنف لاروهای روز ششم سن پنجم اندازهگیری گردید. مقدار پروتئین کل در کلیه تیمارها افزایش چشمگیری را در مقایسه با شاهد نشان داد، و این در حالی است که وزن لاروی از روز سوم سن پنجم نیز اختلاف معنیداری با شاهد پیدا نمود، ولی وزن غده ابریشمساز تغییر چندانی نشان نداد. مقدار اسید اوریک اندازهگیری شده در خون حشره با وجود تغییرات جزئی، از لحاظ آماری اختلاف معنیداری با حشرات شاهد نداشت. با وجود این، وزن پیله، قشر ابریشمی و شفیره نیز در مقایسه با شاهد اختلاف معنیدار نشان داد، به طوری که این افزایش در حشرات ماده بیش از حشرات نر بود. با توجه به افزایش شمار تخم در پروانهها، در مقایسه با شاهد، از لحاظ آماری تنها در تیمار 10% اختلاف معنیدار وجود داشت. ترکیبات مزبور باعث کاهش درصد تفریخ تخمها شد. وزن تخمها نیز در کلیه تیمارها در یک سطح آماری قرار گرفت.
کیوان اصغری، جبار سوری نژاد، عبدالرحیم ذوالانوار،
جلد 9، شماره 3 - ( پاییز 1384 )
چکیده
در این پژوهش، شبیهسازی آبخوان دشت برخوار واقع در شمال شرق اصفهان، برای تخمین ضرایب هیدرودینامیک و تهیه مدل پیشبینی و مدیریتی آبخوان به منظور بررسی وضعیت سطح آب سفره در سالهای آینده مورد بررسی قرار گرفته است. با بررسی وضعیت زمینشناسی دشت و لوگ چاههای موجود در دشت، مشخص شد که دشت برخوار شامل دو آبخوان تحت فشار و آزاد میباشد. با توجه به اطلاعات موجود که مربوط به آبخوان آزاد میشد، محدودهای از این آبخوان برای مدلسازی ریاضی انتخاب گردید. با تقسیم منطقه به 4 واحد ژئوهیدروژئولوژیک و استفاده از PEST، از اجزای مدل MODFLOW، واسنجی مدل برای تخمین ضرایب K و Sy صورت گرفت. با استفاده از مدل واسنجی شده، وضعیت تراز آب سفره در سالهای 1390-1380 با توجه به گزینههای مختلف مدیریتی بررسی شد. بررسی گزینه تأثیر روند بهرهبرداری کنونی بر روی سطح آب آبخوان در سالهای آتی، بیانگر حداکثر افتی برابر با 48 متر میباشد. به منظور ارائه یک راهکار عملی برای بهبود وضعیت آبخوان، گزینه کنترل بهرهبرداری آبخوان با اعمال کاهش 30 درصد دبی تخلیه چاههای بهرهبرداری بررسی گردید. از مهمترین نتایج اجرایی این راهکار میتوان به کاهش افت 26 درصد اشاره نمود. با توسعه یک مدل بهینهسازی و اعمال محدودیتهای لازم در نقاط بحرانی منطقه و همچنین انتقال آب از دیگر نقاط منطقه روند افت آب در حد قابل قبولی (کمتر از 10 متر تا سال 1390) قابل کنترل به نظر میرسد. با به کارگیری مدل بهینهسازی روند افت در هر کدام از نقاط ماکزیمم افت منطقه مشخص کننده تغییر روند افزایشی افت و بهبود وضعیت آبخوان است.
کیوان نوحی، فاطمه صحرائیان، مژده پدرام، عبدا... صداقت کردار،
جلد 12، شماره 46 - ( (ب)-زمستان 1387 )
چکیده
تاریخهای آغاز و خاتمه یخبندان بر مبنای دمای کمینه دیدبانی شده در پناهگاه هواشناسی (دماهای کمینه کمتر یا مساوی صفر درجه سلسیوس) برای 3 ایستگاه همدید(سینوپتیک) زنجان، قزوین و تهران در دوره مشترک 39 ساله تعیین و یخبندانهای فرارفتی با بررسی مقادیر فراسنجهای جوی در ساعات دیدبانی و با کمک نقشههای همدیدی از یخبندانهای تابشی تفکیک شدهاند. همچنین نشان داده شده است که سریهای زمانی تاریخ آغاز و خاتمه یخبندانهای فرارفتی تصادفی است و از تابع توزیع نرمال پیروی میکنند. طول فصل رشد بالقوه نیز که بهصورت مدت زمانی بین آخرین یخبندان فرارفتی بهاره و اولین یخبندان فرارفتی پاییزه تعریف میشود، محاسبه و نشان داده شده است که در مقایسه با فصل رشدی که با محاسبه فاصله زمانی از آخرین رخداد دمای صفر درجه سلسیوس یا کمتر در بهار تا اولین رخداد دمای صفر یا کمتر در پاییز تعیین میشود، در زنجان 29 روز، در قزوین 23 روز و در تهران 10 روز طولانیتر است. تعداد یخبندانهای تابشی در فاصله بین اولین یخبندان تابشی در پاییز یا آخرین یخبندان تابشی در بهار و یخبندان فرارفتی مربوطه مورد شمارش قرار گرفته و نشان داده شده که این فراسنج در ناحیه زنجان بزرگتر از قزوین و تهران است. تعداد روزهای بین دو یخبندان اول در پاییز و دو یخبندان آخر در بهار نیز ارائه و نشان داده شده است که امکان طولانیتر کردن فصل رشد بهاره در صورت یک شب محافظت از یخبندان، در صورتیکه اولین یخبندان در پاییز و آخرین یخبندان در بهار از نوع تابشی باشند، در زنجان و تهران 4 روز و در قزوین 6 روز است. به این ترتیب، براورد قابلیت اجرای عملیات محافظت از یخبندان برای محصولات کشاورزی در مناطق مورد مطالعه، امکانپذیر میشود.
حسن فضائلی، مرتضی عرب نصرت آبادی، کیوان کرکودی، سید احمد میرهادی،
جلد 13، شماره 48 - ( تابستان 1388 )
چکیده
این پژوهش به منظور تعیین ارزش غذایی علوفه گیاه سیب زمینی ترشی از نظر تغذیه دام انجام گرفت . بدین منظور، این گیاه در مرحله ، گل دهی کامل برداشت، چاپر و خشک گردید و سپس ترکیبات شیمیایی آن انداز ه گیری شد . آنگاه این علوفه با پنج نسبت شامل صفر، ١٠ ٣٠ و ٤٠ درصد با یونجه توام شد و قابلیت هضم آنها با روش برون تنی ونیز درون تنی با استفاه از گوسفند، در قالب طرح مربع ،٢٠ لاتین به صورت چرخشی در زمان، تعیین گردید . ترکیبات مغذی علف مزبور، به جز پروتئین خام تا حدود زیادی نزدیک به یونجه بود . قابلیت هضم آزمایشگاهی ماده خشک و ماده آلی تحت تأثیر نسبت یونجه و علوفه سیب زمینی قرار نگرفت ولی قابلیت هضم ماده آلی در نتایج آزمایش بر روی گوسفند نشان داد که افزایش نسبت .(P<٠/ ماده خشک در سطح ٤٠ درصد علوفه سیب زمینی کاهش نشان داد ( ٠٥ این علوفه تا سطح ٣٠ درصد در جیره غذ ایی اثری بر قابلیت هضم نداشت ولی وقتی میزان علف سیب زمینی ترشی به ٤٠ درصد رسید سبب کاهش قابلیت هضم ماده خشک، ماده آلی و بخش فیبری جیره شد اما بر مجموع مواد مغذی قابلیت هضم و انرژی قابل متابولیسم تأثیر معنی داری نداشت . بنابراین می توان نتیجه گرفت که ارزش غذا یی علف سیب زمینی ترشی وقتی تا میزان ٣٠ درصد جایگزین یونجه خشک گردد می تواند مشابه با یونجه خشک باشد.
امیرهوشنگ بحری، قباد آذری تاکامی، امین کیوان، غلامحسین وثوقی،
جلد 13، شماره 48 - ( تابستان 1388 )
چکیده
محرک های ایمنی یکی از ر اه های مهم برای جلوگیری از بیماری به شمار می روند. ترکیب واکسیناسیون و مواد محرک سیستم ایمنی، می تواند توانایی واکسن ها را در رابطه با پیشگیری از ابتلا به بیماری ها و شاخص های رشد و بقا در میگو، افزایش دهد . در این تحقیق آثار مجزا و توام ارگوسان و واکسن وی بروماکس روی فاکتورهای رشد مانند طول کل ، افزایش وزن خشک و میزان بقا در سه مرحله پست بررسی شد. خوراندن واکسن به میگوها از طریق غن یسازی ناپلی (Fenneropenaeus indicus) میگوی سفید هندی PL و 15 PL5 ،PL لاروی 1 صورت پذیرفت. اثر ارگوسان (تیمار ١) و واکسن ویبرو ماکس (تیمار ٢) هرکدام در یک تیمار به صورت (Artemia franciscana) آرتمیا مجزا و در تیمار دیگر، به صورت توام (تیمار ٣) به علاوه یک تیمار شاهد، جهت مقایسه مورد آزمایش قرار گرفت . با در نظر گرفتن ٤ تیمار و ٣ تکرار برای هر یک از آنها ، ١٢ سطل یکسان استفاده شد که به مقدار ١٠ لیتر آبگیری و با تراکم ١٠٠ لارو مرحله زوای یک در لیتر ذخیره سازی گردید . لاروهای مورد آزمایش در قالب یک طرح کاملاً تصادفی به مدت ٢٥ روز ، تغذیه شدند . دوره آزمایش از مرحله زوای ١٦ و ٢٥ جهت زیس ت سنجی و تعیین میزان بقا برر سی شدند . نتایج نشان دادکه بیشترین مقدار طول ، بودکه در پایان روز ١٢ PL یک تا 15 ١٨ ) و با اختلاف اندکی از آن، در تیمار ١ به ترتیب / ٦ و ٤١ /٤٥ ،٥/ در تیمار ٣ به ترتیب برابر( ٢٦ PL و 15 PL5 ،PL کل به میل یمتر در مراحل 1 دارای تفاوت معن ی داری بوده و تیمار P <٠/ ١٧ ) در سطح ٠٥ / ٦ و ٣٦ /٠٩ ،٤/ ١٧ ) بود که نسبت به تیمار شاهد ( ٩١ / ٦ و ٩٤ /٣٢ ،٥/ برابر( ٢٨ بیشترین مقدار وزن خشک پست لاروها در روزهای .(P > ٠/ ١٧ ) و تیمار شاهد دارای تفاوت معن یداری نبودند( ٠٥ / ٦ و ٤٤ /٠٧ ،٥/١١)٢ ٢) دارای / ٠ و ٨٨٥ /٦٤٠ ،٠/ ٢ میلی گرم) بوده که در مقایسه با تیمار شاهد ( ٢١٦ / ٠ و ٩٤٠ /٨٩٠ ،٠/ ١٦ و ٢٥ در تیمار ٣ به ترتیب ( ٢٩٦ ، ١٢ ٨٠ ) محاسبه گردید که نسبت به / ٧٦ و ٦٧ /٣٣، ٧٧/٣٣) بیشترین مقدار بقا به درصد نیز در تیمار ٣ .(P< ٠/ تفاوت معنی داری بودند ( ٠٥ ٥٩ ) تفاوت معن ی داری داشتند . به هرحال استفاده از این دو فراورده در یک برنامه غذایی م طلوب از مرحله / ٥٧ و ٦٧ /٣٣، تیمار شاهد ( ٥٧ توانست با بالابردن مقاومت و ایمنی در پست لاروها و به دنبال آن افزایش بقا و رشد میگوها ، منجر به تولید پست PL زوای یک تا 12 لاروهای مناسب جهت معرفی به استخرهای پرورشی گردد.
همایون فقیه، جواد بهمنش، کیوان خلیلی،
جلد 22، شماره 1 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- بهار 1397 )
چکیده
بارش، از مؤلفه های اصلی بیلان آب در هر منطقه بوده و توسعه روش های کارآمد برای برآورد توزیع مکانی و زمانی آن از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. هدف از این پژوهش بررسی کارایی مدل چند مکانی خودهمبسته (Multiple-site auto regressive model) مرتبه اول برای برآورد مکانی- زمانی بارش سالانه در استان کردستان بود. بدین منظور هشت ایستگاه همدیدی (Synoptic) که دارای آمار بلندمدت، بودند انتخاب شد. برای تعیین پارامترهای مدل، داده های دوره آماری 21 ساله (1391- 1371) به کار برده شد. این پارامترها با محاسبه همبستگی های با تأخیر صفر (Lag0) و یک (Lag1) در سری های زمانی بارش سالانه ایستگاه ها به دست آمدند. در این روش بارش منطقه در سال t براساس بارش سال قبل آن (t-1) برآورد شد. برای ارزیابی مدل، بارش سالانه منطقه در سال های 1392 و 1393 به وسیله مدل برآورد و با داده های مشاهده ای مقایسه شد. نتایج حاکی از دقت مناسب این مدل در پیشبینی مقدار بارش سالانه این منطقه بود. درصد خطای مدل در برآورد بارش سالانه منطقه برای سال های 1392 و 1393 به ترتیب 9/7 و 3/17 درصد به دست آمد. همچنین ضریب همبستگی داده های برآورد شده و مشاهده شده در سطح معنی داری کمتر از یک درصد معنیدار شد (978/0 R=). علاوهبر این عملکرد مدل از نظر تولید داده مناسب بود. به طوری که مشخصات آماری داده های تولیدی و داده های تاریخی ثبت شده، مشابه بودند و اختلاف معنیداری نداشتند. بنابراین با توجه به کارایی مناسب این مدل در پیشبینی و تولید بارش سالانه، کاربرد آن برای کمک به مدیریت بهتر منابع آب این منطقه قابل توصیه است.
محمدعلی گرانمهر، محمدرضا چمنی، کیوان اصغری،
جلد 22، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- پاييز 1397 )
چکیده
وقتی که شبکه با کمبود فشار مواجه شود و یا دبی تقاضا در گرهها بیشتر از مقدار طراحی شده باشد، شبکه اغلب نمیتواند تقاضای مورد نیاز در گرهها را بهطور کامل تأمین کند. بررسی رفتار شبکه در این حالت، نیازمند استفاده از روش تحلیل مبتنی بر فشار است. برخلاف تحلیل مبتنی بر تقاضا، در این حالت لازم است برای هر گره معادلهای بین فشار و دبی تقاضا در نظر گرفته شود تا بهطور همزمان با سایر معادلات هیدرولیکی شبکه حل شود. در این پژوهش، سیستم پشتیبان تصمیمگیری جهت تحلیل شبکه به روش مبتنی بر فشار براساس الگوریتم بهینهسازی ازدحام ذرات و شبیهساز هیدرولیکی EPANET توسعه داده شد تا بهتوان بهسادگی رفتار شبکه در شرایط کمبود فشار را شبیهسازی کرد. شبکهای چهار حلقهای از پژوهشهای پیشین انتخاب شد و تحلیل شبکه، براساس روشها و روابط مختلف بین فشار و دبی تقاضا ارائه شده است. نتایج تحلیل شبکه نشان میدهد، مدل ارائه شده بهخوبی مدلهای پیشین بود و در مقایسه با برخی روشها، عملکرد بهتری نیز در همگرایی دارد. استفاده از رابطههای مختلف فشار-تقاضا، تأثیر زیادی در جواب نهایی حاصل از تحلیل مبتنی بر فشار ندارد، درحالیکه اختلاف نتایج حاصل از تحلیل مبتنی برفشار و تحلیل مبتنی بر تقاضا، قابل توجه است.
علی آزوغ، سید کیوان مرعشی، تیمور بابائی نژاد،
جلد 22، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- پاييز 1397 )
چکیده
نگرانی در زمینه جنگ، خطر تروریسم، بهکارگیری جنگافزارها و بمبهای ممنوعه از یک طرف و از طرفی آلودگی خاک و گیاه،سبب افزایش شیوع بیماری ها در جامعه شده است. از مشکلات اصلی کشت گیاهان زراعی بهخصوص گندم در خاک های آلوده مناطق جنگی، وجود غلظت های بالای عناصرسنگین و سمی به ویژه آرسنیک است. استفاده از زئولیت یکی از راهحلهای مناسب برای رفع مشکل خاکهای آلوده مناطق جنگی است. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر قدرت یونی زئولیت بر جذب آرسنیک و خصوصیات تغذیهای گندم در خاکهای آلوده به جنگافزارها است. این آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار برای هر گلدان انجام شد. تیمارها شامل چهار سطح زئولیت صفر (1a)، 5/ 0 (2a) 5/ 1 (3a) و 2/5 (4a) درصد از وزن خاک و دو سطح خاک، یک سطح خاک خارج از محل جنگ (بدون آلودگی) (1b) و سطح دیگر مربوط به خاک آلوده به سلاح های جنگی (2b)، انجام پذیرفت. نتایج نشان داد در خاک های آلوده به جنگافزارها، غلظت آرسنیک در گندم افزایش یافت. همچنین کاربرد تیمارهای زئولیت در خاک آلوده سبب کاهش معنیدار این عنصر در سطح احتمال یک درصد و افزایش معنیدار نیتروژن، فسفر، پتاسیم و کلسیم در دانه گندم در هر دو خاک شد.
کیوان صیدی، شمس اله ایوبی، کاظم نصرتی،
جلد 23، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - ويژهنامه سيل و فرسايش خاک - زمستان 1398 )
چکیده
هدف از این مطالعه، تعیین سهم نسبی منابع زیرحوضه در تولید رسوب بهوسیله دادههای پذیرفتاری مغناطیسی بهعنوان منشأیاب در حوضه آبخیز چهلگزی سنندج است. به این منظور، 20 نمونه از خروجی پنج زیرحوضه برداشت و پذیرفتاری مغناطیسی آنها اندازهگیری شد. نتایج تحلیل آزمون کروسکال والیس نشان داد هر سه ردیاب بسامد بالا، پایین و وابسته توانایی تفکیک حداقل دو منبع را دارا هستند. در مرحله دوم، سه ردیاب در منبع زیرحوضه بهوسیله تحلیل تشخیص آزمون شدند و دو ردیاب با توان تفکیکپذیری متفاوت، بسامد بالا 88 درصد و پذیرفتاری وابسته با 12 درصد و توان تفکیکپذیری هر دو ردیاب با هم در جداکنندگی زیرحوضهها برابر با 90 درصد بود، بهعنوان ترکیب بهینه انتخاب شدند، پس این قابلیت را دارند که در مدل تعیین سهم نسبی رسوب شرکت داده شوند. نتایج مدل منشأیابی رسوب بر اساس روش عدم قطعیت Bayesian نشان داد، زیرحوضههای تودارصمدی با 44/4 درصد بیشترین سهم و دویسه، چتان و چرندو بهترتیب با 35/5، 7/9 و 4/5 و مادیاندول با 4/4 درصد کمترین سهم را در تولید رسوب داشت. بر اساس نتایج موجود، زیرحوضههای تودارصمدی و دویسه دارای بیشترین میزان تولید رسوب بود، پس در اجرای برنامههای مدیریتی حفاظت خاک باید در اولویت قرار گیرند.
عیسی ابراهیمی، مژگان زارع شهرکی، امیدوار فرهادیان، یزدان کیوانی،
جلد 23، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- زمستان 1398 )
چکیده
کفزیان نقش مهمی را در انتقال تولیدات اولیه و مواد آلی انباشتشده در بستر زیستبومهای آبی (دتریتوس) به سطوح بالاتر زنجیره غذایی ایفا میکنند. آنها همچنین بهعنوان شاخصهای زیستی بهمنظور ارزیابی اثر آلایندههای ناشی از فعالیتهای انسان بر زیستبومهای آبی استفاده میشوند. ارزیابی جوامع بیمهرگان کفزی دریاچه سد زایندهرود، در طی سال 1392 بهصورت فصلی در چهار ایستگاه نمونهبرداری بررسی شد. نمونهبرداری با استفاده از دستگاه نمونهبردار رسوب با ابعاد 20×20 سانتیمتر انجام شد. میانگین دمای آب سطحی دریاچه سد زایندهرود در طی دوره نمونهبرداری 41/2±64/15 درجه سانتیگراد و آب عمقی دریاچه 82/1±99/8 درجه سانتیگراد براورد شد. میانگین غلظت اکسیژن محلول در آب سطحی معادل 61/0±31/10 و در آب عمقی معادل 72/0±12/8 میلیگرم در لیتر متغیر بود. در مجموع 2165 نمونه جانور کفزی در دریاچه سد زایندهرود جمعآوری و شناسایی شد که متعلق به سه رده، شش راسته و پنج خانواده بود. بیشترین تعداد نمونهها به جنسهای Tubifex، Naididae و Chironomidae تعلق داشت. جنس غالب در تمام مراحل نمونهبرداری Tubifex بود. بر اساس یافتههای این پژوهش بهنظر میرسد ساختار بستر، میزان مواد مغذی، فشار چرا و فشار هیدرواستاتیک مهمترین عوامل محیطی مؤثر بر امکان سکنیگزینی، زیست و فراوانی جمعیت کفزیان در دریاچه سد زایندهرود باشد.