جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای آروین

محمدجواد آروین، نسرین کاظمی ‌پور،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده

آثار شوری و خشکی بر رشد و ترکیب شیمیایی و بیوشیمیایی چهار رقم پیاز خوراکی دسکس، تگزارس ارلی گرانو (تگزاس)، دهیدراتور و پی‌اکس 492 در یک آزمایش گلخانه‌ای در گلدان بررسی گردید. تیمارهای تنش شوری عبارت بود از شاهد، 45 میلی‌مول کلرور سدیم و 45 میلی‌مول کلرور سدیم + 5 میلی‌مول کلرور کلسیم و تیمارهای خشکی عبارت بود از شاهد (نگهداری رطوبت گلدان‌ها در حد ظرفیت مزرعه) و خودداری از آبیاری تا زمانی که 50 درصد آب قابل استفاده مصرف شد، و سپس آبیاری تا حد ظرفیت مزرعه. گیاهان پس از چهار هفته از اعمال تیمارها برداشت شدند و وزن خشک اندام هوایی و ریشه، و سدیم، پتاسیم، کلسیم، پروتئین کل، قند و پرولین در اندام هوایی و ریشه اندازه‌گیری گردید.

نتایج نشان داد که تیمارهای کلرور سدیم و خشکی به طور معنی‌داری باعث کاهش وزن خشک اندام هوایی و ریشه شدند. از میان ارقام، رقم تگزاس بیشترین و رقم دسکس کمترین مقدار وزن خشک اندام هوایی را تولید کرد. کلرور سدیم به گونه معنی‌داری باعث افزایش سدیم و کاهش پتاسیم در اندام‌های هوایی و ریشه، و کاهش کلسیم در ریشه گردید. تیمار کلرور سدیم توأم با کلرور کلسیم آثار سوء ناشی از کلرور سدیم را خنثی نمود؛ بدین صورت که به طور معنی‌داری باعث افزایش وزن خشک اندام هوایی در دو رقم، و افزایش وزن خشک و پتاسیم ریشه و کاهش سدیم و قند در اندام‌های هوایی و ریشه همه ارقام گردید. کلیه تنش‌ها مقدار پروتئین کل اندام هوایی را در رقم تگزاس به گونه‌ای معنی‌دار افزایش دادند، در ارقام دیگر یا بی‌تأثیر بودند و یا باعث کاهش معنی‌دار آن گردیدند. مقدار پروتئین ریشه در کلیه ارقام، در اثر تیمارهای کلرور سدیم و کلرور سدیم توأم با کلرور کلسیم افزایش معنی‌دار پیدا کرد، ولی تنش خشکی تأثیری بر مقدار آن نداشت. افزایش و یا کاهش مقادیر قند و پرولین در اندام هوایی و ریشه تحت تأثیر تنش‌ها، از الگوی خاصی پیروی نکرد. از میان ترکیبات بیوشیمیایی اندازه‌گیری شده، مقدار پروتئین موجود در اندام هوایی گیاهان، تحت تنش‌های شوری و خشکی، هم‌بستگی مثبت بسیار زیادی با وزن خشک اندام هوایی نشان داد، که احتمالاً می‌توان از آن برای ارزیابی ارقام پیاز به این تنش‌ها استفاده نمود.


سید محمد جواد آروین، محمد حسن بناکار،
جلد 6، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده

در پیاز خوراکی، گل‌دهی در سال اول باعث کاهش کیفیت و کمیت محصول می‌گردد. به منظور بررسی اثر تنظیم‌کننده‌های رشد در کنترل گل‌دهی، پژوهشی گلخانه‌ای روی رقم تگزاس ارلی‌گرانو، که به طور گسترده‌ای در پاییز در مناطق نیمه گرمسیر استان کرمان کشت می‌گردد، انجام گرفت. در این پژوهش پاکلوبوترازول (صفر، 1000 و 2000 میلی‌گرم در لیتر)، اتفون (500، 1000، 2000، 3000 و 4000 میلی‌گرم در لیتر)، سایکوسل (500 و 1000 میلی‌گرم در لیتر) و اتفون همراه با سایکوسل پیش از بهاره شدن روی گیاهان پاشیده شد. در زمان برداشت پیاز، صفات مورفولوژیک (درصد گل‌دهی، طول و وزن خشک اندام هوایی، وزن پیاز و شاخص رسیدگی پیازها) و صفات بیوشیمیایی (کلروفیل a و b و کل کلروفیل در برگ، قندهای احیاکننده و پروتئین‌های محلول در ریشه، پیاز و اندام هوایی) اندازه‌گیری شد.

نتایج آزمایش نشان داد که مصرف پاکلوبوترازول باعث کاهش درصد گل‌دهی، قندهای احیاکننده، پروتئین‌های محلول و طول اندام هوایی و افزایش کلروفیل‌های برگ، پروتئین‌های محلول، قندهای احیاکننده و وزن پیاز گردید، ولی تأثیری بر وزن خشک اندام هوایی نداشت. مصرف اتفون باعث کاهش درصد گل‌دهی، رشد اندام هوایی، قندهای احیاکننده، پروتئین‌های محلول و کلروفیل برگ، و افزایش شاخص رسیدگی، قندهای احیاکننده و پروتئین‌های محلول در پیاز گردید و تأثیری بر وزن پیاز نداشت. مصرف سایکوسل درصد گل‌دهی، قندهای احیاکننده، پروتئین‌های محلول، کلروفیل و وزن خشک اندام هوایی را افزایش داد، ولی تأثیری بر طول اندام هوایی، کلروفیل‌های برگ، قندهای احیاکننده و پروتئین ریشه و وزن پیاز نداشت. سایکوسل هم‌چنین باعث کاهش قندهای احیاکننده و پروتئین‌های محلول پیاز گردید. مصرف هم‌زمان اتفون و سایکوسل باعث کاهش درصد گل‌دهی، کلروفیل، طول و وزن خشک اندام هوایی گردید، ولی تأثیری بر وزن پیاز و دیگر صفات اندازه‌گیری شده نشان نداد.


غلامرضا خواجوئی نژاد، حمدالله کاظمی، هوشنگ آلیاری، عزیز جوانشیر، محمد جواد آروین،
جلد 9، شماره 4 - ( زمستان 1384 )
چکیده

این بررسی به منظور تعیین اثر رژیم‌های مختلف آبیاری و تراکم کاشت بر میزان عملکرد و کیفیت دانه در سه رقم سویا، طرح اسپلیت فاکتوریل براساس بلوک‌های کامل تصادفی، در سه تکرار و به مدت دو سال اجرا گردید. براساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، میزان عملکرد دانه و هم‌چنین میزان روغن و پروتئین موجود در دانه، در هر دو سال آزمایش تحت تأثیر سطوح مختلف آبیاری، تراکم کاشت و رقم قرار گرفت. مقادیر حداکثر و حداقل عملکرد دانه در بوته و در واحد سطح به ترتیب در تیمارهای آبیاری I2 و I4 به دست آمد. علاوه بر آن، مقادیر حداکثر و حداقل عملکرد دانه در بوته به ترتیب در تراکم‌های کاشت D1 و D4 و در واحد سطح به ترتیب در تراکم‌های کاشت D3 و D1 حاصل شد. در بین ارقام نیز، حداکثر عملکرد دانه، هم در بوته و هم واحد سطح، به رقم V2 و حداقل آن به رقم V3 تعلق داشت. درصد روغن دانه در تیمارهای I1، D1 و V2 حداکثر و در تیمارهای I4، D4 و V3 حداقل بود، در صورتی که درصد پروتئین دانه در تیمارهای I4، D4 و V1 بیشترین و در تیمارهای I1، D1 و V3 کمترین میزان بود. بالاترین کارآیی مصرف آب در تیمار آبیاری I3 و کمترین آن در تیمار آبیاری I1 حاصل شد. بالاترین کارآیی مصرف آب براساس عملکرد بیولوژیک در رقم V2 و براساس عملکرد دانه در رقم V1 به دست آمد، در صورتی که کمترین کارآیی مصرف آب براساس بیولوژیک و دانه به ترتیب به ارقام V1 و V3 تعلق داشت. جهت افزایش تولید عملکرد در واحد سطح، اعمال تیمارهای I2V2D3 توصیه می‌شود.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb