اصلاح ژنتیکی سیبزمینی با روشهای سنتی بسیار مشکل و گاهی غیرممکن است. بیوتکنولوزی و کشت بافت گیاهی یک متد مطلوب برای انتقال ژن به گیاهان، یا استفاده از ناقل اگروباکتریوم میباشد. در این مطالعه روشهایی به منظور القای شاخساره و اندامزایی و باززایی گیاه کامل، از قطعات ساقه سیبزمینی رقم دلوار، به صورت یک، دو و سه مرحلهای مورد ارزیابی قرارگرفت.
در بین روشهای مورد آزمایش، تنها روش یک مرحلهای با استفاده از TDZ، که یک سیتوکنین مصنوعی است، بهترین پاسخ را در باززایی گیاه نشان داد. در این محیط کشت چندین شاخساره از هر قطعه ساقه به وجود آمد. در حالی که در سایر روشها وقتی محیط کشت با هورمونهای BAP، NAA، Zeatin، 2ip و IAA استفاده شد تنها کالوس سفید و یا کالوس سبز ایجاد شد. بررسی ریختشناسی و شمارش کروموزومی گیاهان باززایی شده شباهت بین گیاهان باززایی شده و گیاهان والد را نشان داد. نتایج حاکی از این است که سیستم باززایی به دست آمده برای رقم دلوار مناسب بوده و شرایط کشت از ایجاد تنوع ژنتیکی در گیاهان باززایی جلوگیری مینماید.