جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای تقوی

سیدمحسن تقوی، کاووس کشاورز،
جلد 6، شماره 4 - ( زمستان 1381 )
چکیده

این پژوهش به منظور شناسایی سویه‌ها و پراکندگی باکتری عامل سوختگی برگ گندم در دو استان فارس و کهگیلویه و بویراحمد، شناسایی علف‌های هرز میزبان، تعیین بذرزاد بودن باکتری، و هم‌چنین واکنش ارقام مختلف گندم نسبت به آنها انجام گرفته است. طی دو فصل زراعی 1376 و 1377 از مزارع مختلف گندم آبی دو استان نمونه‌برداری شد. نمونه‌ها روی محیط کشت KB کشت داده شد. آزمون‌های LOPAT روی 181 جدایه، که توانایی تولید رنگ فلورسنت روی محیط KB داشتند، صورت گرفت. پس از انجام این آزمون‌ها، تعداد 39 جدایه، که دارای ویژگی‌های مختلف بودند، به عنوان نماینده انتخاب و آزمون‌های بیوشیمیایی و فیزیولوژیک و بیماری‌زایی روی آنها انجام شد. بر اساس نتایج به دست آمده، جدایه‌هایی که تولید رنگ فلورسنت کردند به پنج گروه تقسیم شدند، که یک گروه از آنها ( Pseudomonas fluorescens (Pf و چهار گروه دیگر ( Pseudomonas syringae pv. syringae (Pss بودند. عامل بیماری سوختگی برگ گندم در این دو استان جدایه‌های Pss تشخیص داده شد. نقوش الکتروفورزی پروتئین جدایه‌های Pss از گندم، جو و علف‌های هرز با هم شباهت‌های کلی داشتند، و فقط تعدادی از آنها که در یک یا چند واکنش بیوشیمیایی با هم متفاوت بودند در نحوه قرار گرفتن نوارهای فرعی و اصلی با هم تفاوت داشتند. هم‌چنین، Pss از علف‌های هرز یکساله نظیر دم روباهی، ماشک، یولاف وحشی و جو موشی و مرغ در چند منطقه از جمله سعادت‌شهر و مرودشت جداسازی و بیماری‌زایی آن به اثبات رسید. از بین ارقام مورد آزمایش، گندم رقم تجن حساس و ارقام دیگر مصون، مقاوم، نیمه مقاوم و نیمه حساس ارزیابی شدند. بر اساس نتایج به دست آمده، Pss قادر است به صورت بذرزاد روی بذور گندم زندگی کند، و به احتمال زیاد به صورت اندوفیت در بذر به سر می‌برد.
سید محسن تقوی، محمد ضیایی،
جلد 7، شماره 1 - ( بهار 1382 )
چکیده

به منظور مقایسه جدایه‌های (Pseudomonas syringae pv. syringae (Pss از غلات، مرکبات، درختان میوه هسته‌دار و برخی علف‌های هرز از نظر ویژگی‌های فنوتیپی و بیماری‌زایی، طی سال‌های 1377 و 1378 در استان فارس، شهرستان‌های کرج، فریدن، الیگودرز و شهرکرد از گیاهان فوق نمونه‌برداری شد. از 350 جدایه باکتری فلورسنت، 47 جدایه که از لحاظ اکسیداز، توانایی ایجاد پوسیدگی نرم در سیب زمینی و هیدرولیز آرژنین منفی بوده ولی روی توتون، شمعدانی یا هر دو فوق حساسیت ایجاد نمودند، مقدمتاً به عنوان Pss انتخاب و آزمون‌های تکمیلی روی آنها انجام شد. بر اساس آزمون‌های LOPAT (لوان، اکسیداز، له کردن سیب زمینی، هیدرولیز آرژنین و فوق حساسیت روی توتون) جدایه‌ها به دو گروه، و بر اساس آزمون‌های GATTα (هیدرولیز ژلاتین، هیدرولیز اسکولین، تیروزیناز و استفاده از تارتارات) به 9 گروه تقسیم شدند. جدایه‌های میزبان‌های مختلف در آزمون‌های لیپاز، لسیتیناز، تولید سیرینگومایسین، تشکیل هسته یخ، بیماری‌زایی، نقوش الکتروفورزی پروتئین‌های سلولی و سرولوژی در آزمون نشت دوطرفه در آگار با هم متفاوت بودند.
حجت ایراندوست، غلامرضا نیکنام، ابوالقاسم قاسمی، سید محسن تقوی، اسماعیل ترابی،
جلد 12، شماره 43 - ( بهار 1387 )
چکیده

طی تابستان سال 1383 نمونه‌هایی از غده‌ و ساقه سیب‌زمینی دارای علایم پوسیدگی و پژمردگی از مزارع مختلف استان‌های آذربایجان‌شرقی، فارس و کرج جمع‌آوری شدند. تعداد 39 جدایه‌ باکتریایی جداسازی گردید و بر اساس مشخصات مرفولوژیکی، بیوشیمیایی و خصوصیات بیماری‌زایی به دو گروه مشخص تقسیم شدند. تمام جدایه‌های استان آذربایجان شرقی و کرج به عنوان ن‍ژاد 3 / بیووار  2A باکتری Ralstonia solanacearum معرفی شدند و جدایه‌های فارس در نژاد 3 / بیووار N2 گروه‌بندی گردید. تفاوت‌های مشخصی بین جدایه‌های دو بیووار نسبت به توانایی در استفاده از کربن (دی-ترهالوز، دی-رایبوز و تارترات)، فعالیت تیروزیناز و نقوش پروتئینی در SDS-PAGE مشاهده گردید. تعداد هشت جدایه  2A بر اساس آزمون‌های فنوتیپی انتخاب و پلاسمید آنها پس از استخراج در ژل آگارز 7/0 درصد الکتروفورز گردید. تمام جدایه‌ها دارای تنها یک پلاسمید با اندازه یکسان بوده و هیچ اختلافی بین آنها وجود ندارد. بر اساس منابع موجود این اولین گزارش از وجود بیووار  R. solanacearum N2 در ایران است


ابوالفضل تقوی، غلامحسی طهماسبی، علی‌اصغر طالبی، علی زرنگار، علی‌رضا منفرد، حسن نظریان،
جلد 12، شماره 45 - ( پاییز 1387 )
چکیده

در ‌تحقیقی که در سال‌های 85-1384 انجام شد، تنوع گونه‌ای زنبورهای مخملی در دو استان تهران (منطقه فشم، زایگان) و قزوین (منطقه الموت، ویکان) در البرز مرکزی بررسی شد. کاست‌های سه‌گانه ملکه، کارگر و نر در شش تاریخ‌ در فصل‌های بهار و تابستان در دو منطقه یاد شده جمع‌آوری شدند. نمونه‌برداری از زنبورهای بالغ در منطقه ویکان‌ از 5/3/85 تا 28/6/85 و در منطقه زایگان‌ از3/3/85 تا 26/6/85 انجام شد. در مجموع 11 گونه از زنبورهای جنسBombus جمع‌آوری و شناسایی شد که تعداد هشت گونه در دو منطقه یکسان بود. اطلاعات به دست آمده در مورد کاست‌های مختلف گونه‌های دو منطقه با کمک نرم افزار اکسل محاسبه و سپس با استفاده ازنرم‌افزار اکولوژیکال متدولوژی‌ تجزیه و تحلیل‌ شدند. کمیت‌های تنوع گونه‌ا‌ی با استفاده از شاخص‌های سه‌گانه سیمسون، شانون- وینر و بریلوین و یک‌نواختی با استفاده از شاخص‌های سیمسون، کامارگو و اسمیت- ویلسون محاسبه شدند. غنای‌گونه‌ای نیز در دو منطقه محاسبه و مقایسه شد. نتایج به دست آمده در منطقه ویکان تنوع گونه‌ای، یک‌نواختی و غنای گونه‌ای بالاتری را نسبت به زایگان نشان داد. به عبارت دیگر منطقه ویکان از پایداری بالاتری در مقایسه با زایگان برخوردار بود. درصد شباهت دو منطقه 46 درصد بود که نشان دهنده تفاوت زیاد نسبت‌های فراوانی گونه‌ها با وجود اشتراک هشت گونه در دو منطقه بود.
حدیثه شعبانی، محمد امیر دلاور، سعید تقوی فردود،
جلد 24، شماره 1 - ( علوم آب و خاک - بهار 1399 )
چکیده

امروزه به‌منظور کاهش خطرات ناشی از آلاینده‌ها، تکنیک‌های جدید پاکسازی آلاینده‌ها بر دوستدار محیط ‌زیست و مقرون به‌صرفه بودن متمرکز شده است. بیوچار با توجه به فراوانی دسترسی، ارزان‌قیمت بودن و داشتن خصوصیات فیزیکی و شیمیایی مطلوب پتانسیل بالایی برای پاکسازی آلاینده‌ها در محیط‌های آبی دارد. هدف از این مطالعه بررسی کارایی بیوچار مهندسی ‌شده با کیتوسان (Bc-Ch)، بیوچار باگاس (Bg-Bc) و باگاس نیشکر (Bg) در حذف کادمیوم از محلول آبی است. بدین منظور اثر زمان تماس، مقدار جاذب، پهاش محلول بر درصد حذف کادمیوم و نیز همدماهای جذب و مدل‌های سینتیکی جذب مطالعه شد. نتایج نشان داد همدمای لانگمویر و مدل سینتیکی شبه مرتبه دوم بهترین برازش را بر داده‌های جذبی داشتند. حداکثر مقدار جذب با توجه به مدل لانگمویر برای Bc-Ch، Bg-Bc و Bg به‌ترتیب 78/32، 57/11 و 23/2 میلی‌گرم بر گرم به‌دست آمد. برای هر سه جاذب مدل سینتیکی شبه مرتبه دوم بهترین برازش را بر داده‌های تجربی جذب نشان داد. این مطالعه نشان داد که بیوچار مهندسی شده با کیتوسان می‌تواند به‌عنوان جاذبی مؤثر، مقرون به‌صرفه و دوستدار محیط‌ زیست برای پاکسازی آلاینده‌های فلزی در محیط­های آبی مورد استفاده قرار گیرد.

علی عبدالهی، مجتبی نوروزی مصیر، مهدی تقوی، عبدالامیر معزی،
جلد 24، شماره 2 - ( علوم آب و خاک- تابستان 1399 )
چکیده

امروزه یکی از راه‌های مقابله با کمبود عناصر غذایی کم‌مصرف کاربرد مواد نانو به‌منظور افزایش قابلیت دسترسی عناصری مانند روی برای گیاهان است. بنابراین، این مطالعه برای بررسی تأثیر نانوذرات اکسید آهن عامل‌دار و کود شیمیایی سولفات روی بر شکل‌های شیمیایی روی در فاز محلول خاک و همبستگی آن با غلظت و جذب روی در گندم صورت گرفت. این مطالعه در قالب طرح کامل تصادفی و با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل نانوذرات اکسید آهن عامل‌دارِ هیدروکسیل‌ (OH)، کربوکسیل‌ (COOH) و آمین (NH2) هر کدام در سه مقدار (100، 200 و 300 میلی‌گرم بر کیلوگرم)، سولفات روی (ZnSO4) (به مقدار 40 کیلوگرم در هکتار) و تیمار شاهد (بدون استفاده از نانوذرات اکسید آهن) بود. پس از اتمام دوره کشت ویژگی‌های شیمیایی خاک از جمله پ.هاش، روی قابل دسترس و کربن آلی محلول و مقدار غلظت و جذب روی در گیاه اندازه‌گیری شد. نتایج نشان داد که پ.هاش، روی قابل دسترس و مقدار کربن آلی محلول خاک به‌شکل معنی‌داری تحت تأثیر تیمارهای آزمایش قرار گرفت. نتایج حاصل از مدل ژئوشیمیایی Visual MINTEQ نشان داد که بیشترین مقدار گونه آزاد روی در تیمار نانوذرات اکسید آهن کربوکسیل‌دار به مقدار 300 میلی‌گرم در کیلوگرم خاک به‌دست آمد. همچنین تیمارهای آزمایش به‌شکل معنی‌داری غلظت گونه روی ترکیب شده با ترکیبات آلی (Zn-DOM) را تحت تأثیر قرار داد. وجود ضرایب همبستگی به‌نسبت بالا و مثبت و معنی‌دار بین غلظت و جذب روی در گندم با گونه‌های روی آزاد و کمپلکس شده با ترکیبات آلی در محلول بیانگر این است که می‌توان این گونه‌ها را به‌عنوان گونه‌های قابل دسترس روی در محلول خاک درنظر گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که کاربرد نانوذرات اکسید آهن عامل‌دار به بهبود شرایط خاک به افزایش قابلیت دسترسی روی کمک می‌کند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb