61 نتیجه برای حسینی
رحیم هنرنژاد، علیرضا ترنگ، عبدالحسین شیخ حسینیان،
جلد 2، شماره 2 - ( 4-1377 )
چکیده
هفت رقم ایرانی و خارجی برنج به صورت طرح “دی آلل یک طرفه” تلاقی داده شد. والدین تلاقیها، به همراه نتاج F2 در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار کشت و برخی از صفات کمی و تعیین کننده کیفیت (نسبت طول به عرض شلتوک و دانه قهوهای برنج، وزن برنج قهوهای و سفید، وزن پوسته برنج، بازده تبدیل و درصد برنج خرد، عملکرد ارقام، درصد آمیلوز، دمای ژلاتینی شدن و غلظت ژل دانه برنج) در آنها اندازهگیری گردید. تجزیه واریانس دادهها حاکی از وجود تفاوتهای معنیدار بین ژنوتیپها و اثرات ترکیبپذیری عمومی برای کلیه صفات و ترکیبپذیری خصوصی برای برخی صفات (نسبت طول به عرض شلتوک و دانه قهوهای برنج، بازده تبدیل و درصد برنج خرد) بود. تحلیل گرافیکی نتایج حاکی از وجود غالبیت جزئی در کنترل ژنتیکی صفاتی مانند نسبت طول به عرض شلتوک و دانه قهوهای (بدون پوسته) برنج، عملکرد دانه، درصد آمیلوز، دمای ژلاتینی شدن و غلظت ژل میباشد. لذا گزینش برای این گونه صفات با توجه به سهم نسبتاً زیاد اثرات افزایشی ژنها میسر میباشد. در کنترل ژنتیکی وزن برنج قهوهای غالبیت کامل و وزن برنج سفید و همچنین وزن پوسته برنج اثرات فوق غالبیت ژنها نقش تعیین کنندهای دارند. بنابراین با توجه به سهم بیشتر اثرات غیرافزایشی ژنها، انتخاب برای این صفات نمیتواند چندان مفید باشد. تفسیر نتایج حاصله حاکی از کنترل ژنتیکی مقادیر بیشتر طول به عرض شلتوک و دانه قهوهای برنج، وزن برنج قهوهای و سفید، عملکرد دانه و درصد آمیلوز توسط ژنهای مغلوب میباشد و کنترل مقادیر کمتر آنها توسط ژنهای غالب صورت میگیرد. برای نسبت طول به عرض شلتوک و دانه قهوهای برنج، رقم دمسیاه و برای وزن برنج قهوهای و سفید، رقم سپیدرود بیشترین ژنهای مغلوب را دارا هستند. برای عملکرد دانه بیشتر، رقم IR 28 و وزن پوسته کمتر، رقم سپیدرود بیشترین ژنهای مغلوب را دارند.
تیمور سهرابی، عطاالله حسینی، خلیل طالبی،
جلد 5، شماره 1 - ( بهار 1380 )
چکیده
مقدار مصرف کود شیمیایی در کشاورزی از نظر مسائل زیست محیطی و مسمومیت انسانی مهم است. هدف از انجام این پژوهش تعیین بار آلودگی از طریق بررسی کیفیت رواناب و تغییر غلظت عواملی بود که در تعیین کیفیت آب آبیاری شالیزارها پارامترهایی مهم هستند. در سال زراعی 75-76، چهار مزرعه برنج با مساحتهای متغیر (22/0 تا 6/0 هکتار) در شهرستان فومن انتخاب شد. در این مزارع رواناب به طور پشت سر هم در آبیاری کرتهای پایین دست استفاده میشد. کمیت و کیفیت رواناب در خروجی کرتها و مزارع مورد سنجش قرار گرفت.
مقدار رواناب در مزارع، 2-64 درصد برآورد شد. رواناب وآب آبیاری در طبقه C3S1 قرار داشت. تفاوت میانگین مقادیر SAR، DO، EC و pH و تفاوت میانگین غلظت هر یک از عناصر Cu، Zn، B، P و K در آب ورودی و رواناب معنیدار نبود. این عوامل در آب آبیاری و رواناب در دامنه مطلوب تا مجاز برای آبیاری برنج قرار داشت. غلظت ازت در آب آبیاری از 05/0 تا3/10 میلیگرم در لیتر متغیر بود، و پس از کود دادن مزرعه، غلظت ازت در رواناب افزایش چشمگیری نشان داد. میانگین غلظت یون NO3- در رواناب، نسبت به میانگین غلظت این یون در آب ورودی دارای تفاوت معنیدار بود، به نحوی که در فصل آبیاری از هر هکتار شالیزار 20 کیلوگرم نیترات از طریق رواناب خارج میشد. میانگین بار مواد محلول در آبهای ورودی و خروجی مزارع به ترتیب 1618 و 1476 کیلوگرم درشبانه روز از سطح یک هکتار بود. تفاوت میانگین بار مواد ورودی و خروجی (142 کیلوگرم در یک هکتار) در سطح یک درصد معنیدار بود. از مزرعه پنجم که در لاهیجان قرار داشت، پس از سمپاشی با حشرهکش دیازینون، به مدت 10 روز پی در پی نمونهبرداری شد. غلظت حشرهکش در آب مزرعه بلافاصله پس ازسمپاشی 08/93 بود، ولی 10 روز پس ازسمپاشی به mg/l 0/98 کاهش یافت. نتایج این بررسی نشان داد که اکثر عوامل کیفی اندازهگیری شده در حد مجاز برای آبیاری شالیزار بودند.
عبدالمجید رونقی، محمدرضا چاکرالحسینی، نجف علی کریمیان،
جلد 6، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده
فسفر و آهن از عناصر غذایی ضروری گیاهانند. در خاکهای آهکی ایران، به دلیل فراوانی کربنات کلسیم، و نیز پ-هاش بالا، قابلیت استفاده آهن کم میباشد. همچنین، مصرف بیش از نیاز کودهای فسفردار ممکن است قابلیت استفاده آهن را کاهش دهد. هدف از این بررسی ارزیابی گلخانهای تأثیر فسفر و آهن بر رشد و ترکیب شیمیایی ذرت (Zea mays L) بود. تیمارها شامل پنج سطح فسفر(صفر، 40، 80، 120 و 160 میلیگرم در کیلوگرم از منبع پتاسیم دیهیدروژن فسفات) و چهار سطح آهن (صفر، 5/2، 5 و 10 میلیگرم در کیلوگرم از مبنع سکسترین آهن) به صورت فاکتوریل، در چارچوب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار بود. گیاهان به مدت هشت هفته در یک خاک لومی سری چیتگر با نام علمی Typic Calcixerepts ، thermic ، carbonatic ، fine-loamy رشد کردند. نتایج نشان داد که کاربرد فسفر تا سطح 80 میلیگرم در کیلوگرم سبب افزایش وزن خشک قسمت هوایی گردید. غلظت و جذب کل فسفر با مصرف فسفر افزایش، ولی با کاربرد آهن کاهش یافت. کاربرد آهن تا سطح پنج میلیگرم در کیلوگرم، وزن خشک را افزایش، ولی در سطوح بالاتر آن را کاهش داد. غلظت و جذب کل آهن با کاربرد آهن افزایش، ولی با کاربرد فسفر کاهش یافت. با مصرف فسفر، غلظت روی و مس در گیاه به طور معنیداری کاهش پیدا کرد. غلظت منگنز در سطح 40 میلیگرم فسفر در کیلوگرم افزایش، ولی در سطوح بالاتر کاهش یافت. کاربرد آهن، غلظت روی و منگنز را در قسمت هوایی ذرت کاهش داد، ولی تأثیری بر غلظت مس نداشت.
محمدرضا چاکرالحسینی، عبدالمجید رونقی، منوچهرمفتون، نجف علی کریمی،
جلد 6، شماره 4 - ( زمستان 1381 )
چکیده
قابلیت استفاده آهن در خاکهای آهکی ایران به دلیل فراوانی کلسیم کربنات و پ-هاش زیاد، کم است. همچنین، مصرف بیش از نیاز کودهای فسفردار ممکن است قابلیت استفاده آهن را کاهش دهد. هدف از این پژوهش ارزیابی گلخانهای تأثیر فسفر، آهن و برهمکنش آنها بر وزن خشک اندام هوایی، غلظت، و جذب کل برخی از عناصر غذایی گیاه سویا [Glycine max (L.) Merrill] بود. تیمارها شامل پنج سطح فسفر (صفر، 40، 80، 120 و 160 میلیگرم در کیلوگرم از منبع پتاسیم دیهیدروژن فسفات) و چهار سطح آهن (صفر، 5/2، 5 و 10 میلیگرم در کیلوگرم از منبع سکسترین آهن) به صورت فاکتوریل در چارچوب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار بود. گیاهان به مدت هشت هفته در یک خاک لومی سری چیتگر با نام علمی Fine-loamy, carbonatic, thermic, Typic, Calcixerepts رشد کردند. نتایج نشان داد که کاربرد فسفر تا سطح 80 و آهن در سطح 5/2 میلیگرم در کیلوگرم سبب افزایش معنیدار (P<0.05) وزن خشک قسمت هوایی سویا گردید. میانگین غلظت، جذب کل فسفر و نسبت فسفر به آهن در گیاه با مصرف فسفر افزایش، ولی با کاربرد آهن کاهش یافت. غلظت و جذب کل آهن با کاربرد آهن افزایش، ولی با مصرف فسفر کاهش یافت. برهمکنش آهن و فسفر تأثیری بر وزن خشک قسمت هوایی سویا نداشت. غلظت روی و مس در گیاه با مصرف فسفر به طور معنیداری کاهش یافت. غلظت منگنز تا سطح 40 میلیگرم فسفر در کیلوگرم افزایش، ولی در سطوح بالاتر کاهش یافت. کاربرد آهن تأثیری بر غلظت روی و مس در سویا نداشت، ولی در تمام سطوح غلظت منگنز را کاهش داد. قبل از هر گونه توصیه کودی لازم است تأثیر فسفر، آهن و برهمکنش آنها بر سویا در شرایط مزرعه با خاکها و واریتههای متفاوت سویا بررسی گردد.
اکبر انفراد، کاظم پوستینی، ناصر مجنون حسینی، احمدعلی خواجه احمد عطاری،
جلد 7، شماره 4 - ( زمستان 1382 )
چکیده
طی یک بررسی که در قالب یک آزمایش فاکتوریل با طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد، واکنش رشد (ماده خشک اندامهای هوایی) 18 رقم کلزا در سطوح شوری برابر با 2/1، 6 و 12 دسیزیمنس بر متر حاصل از NaCl، مطالعه و ارتباط آن با پتانسیل آب برگ، غلظت Na و K، نسبت آنها و توان گزینش K در برابر Na و غلظت کلروفیل برگ ارزیابی شد.
نتایج نشان داد که همراه با اثر معنیدار شوری روی کاهش کل میزان ماده خشک تولید شده در اندامهای هوایی، صفات مربوط به یونها شامل: غلظت Na، نسبت K/Na، توان گزینش K در برابر Na و همچنین پتانسیل آب برگ بهطور معنیداری تحت تأثیر شوری کاهش و غلظت K افزایش یافت و تنها پتانسیل آب برگ بود که بالاترین همبستگی منفی و معنیدار را با ماده خشک گیاه نشان داد. بنابراین به نظر میرسد میزان آب موجود در داخل گیاه میتواند واکنشهای تحمل یا حساسیت به شوری را توجیه کند. بر این پایه ارقام با نشان دادن تفاوت معنیدار در گروههای مختلفی قرار گرفتند. ارقام آلیس، فورنکس، دی پی 8، 94 و لیکورد در گروهی که تصور میرود متحمل به شوری باشند و ارقام اوکاپی، اکامر و اورال درگروه موسوم به حساس به شوری قرار گرفتند. هشت رقم دیگر در حد میانگین بودند. بهعلاوه سه رقم کنسول، وی دی اچ 98ـ8003 و اورینت در صفات یاد شده بهگونهای واکنش نشان دادند که از وضعیتی خارج از توجیه فوقالذکر برخوردار میشوند. راهبرد هالوفیتی در مورد این سه رقم قابل بررسی است.
عیسی ابراهیمی، جواد پوررضا، سرگی و. پاناماریوف، ابوالقاسم کمالی، عباس حسینی،
جلد 8، شماره 2 - ( تابستان 1383 )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر مقادیر مختلف پروتئین وچربی بر رشد بچه ماهیان انگشت قد فیل ماهی ، 12 جیره غذایی مختلف با سه سطح 45 ، 50 و 55 در صد پروتئین و چهار سطح 5/0 ، 4 ، 8 و 12 در صد مکمل روغن ـ شامل روغن ماهی وروغن آفتابگردان ـ تهیه شد. جیرههای آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی به روش فاکتوریل 3×4 درسه تکرار با بچه ماهیان بلوگای 2/2 گرمی اجرا شد. تعداد 1260 قطعه بچه ماهی فیل ماهی پس از سازگاری به شرایط آزمایشی، انتخاب و در36 حوضچه ونیروی کوچک (با حجم 100 لیتر) و به تعداد 35 قطعه بچه ماهی در هر واحد آزمایشی توزیع شده و به مدت 45 روز با جیرههای آزمایشی تغذیه گردیدند. نتایج بهدست آمده تفاوت معنیداری را در شاخصهای مورد بررسی شامل، در صد افزایش وزن، ضریب رشد ویژه، بازده پروتئین، ضریب مصرف غذا و تولید پروتئین، نشان داد ( 05/p<0 ) ماهیان تغذیه شده با جیره شماره3 (حاوی 45 در صد پروتئین و 14 درصد چربی) و جیره شماره 8 (حاوی 50 درصد پروتئین و 17 درصد چربی) بالاترین در صد افزایش وزن، بهترین ضریب رشد ویژه، بهترین بازده پروتئین و کمترین ضریب مصرف غذا را نشان دادند. علاوه بر این بهترین میزان پروتئین تولید شده مربوط به جیره شماره2 (حاوی 45 در صد پروتئین و 5/10 درصدچربی) و جیره شماره 3 (حاوی 45 در صد پروتئین و 14درصد چربی) بود. مقایسه ترکیب شیمیایی لاشه ماهیان مورد آزمایش نیز تفاوت آماری معنیداری را در میزان پروتئین و چربی لاشه نشان داد ( 05/p<0 ). ولی در میزان ماده خشک و خاکستر لاشه تفاوت معنیداری بین تیمارهای مختلف مشاهده نگردید. نتایج بهدست آمده نشان داد که نیاز پروتئینی بچه ماهیان انگشت قد فیل ماهی با جیرههای غذایی حاوی 45 تا50 در صد پروتئین خام تأمین میشود. بهعلاوه میزان چربی مورد نیاز برای تأمین رشد بهینه بچه ماهیان مذکور بین 14 تا 17 در صد جیره غذایی به دست آمد.
جواد لامعی هروانی، نبیاله نعمتی، رضا بزرگیپور، زهره حسینینژاد،
جلد 8، شماره 4 - ( زمستان 1383 )
چکیده
به منظور دستیابی به ژنوتیپهای با خواص کمّی و کیفی مطلوب و سازگار در شرایط آب و هوایی متفاوت، تعداد هشت ژنوتیپ و دو رگه پنبه در قالب طرح آزمایشی پایه بلوکهای کامل تصادفی با رقم شاهد (ورامین) در چهار تکرار و در شش منطقه از سال 1376 به مدت دو سال مورد مطالعه قرار گرفتند. با استفاده از آزمون بارتلت تعدادی از مناطق از ادامه تجزیه آماری حذف و پس از اطمینان از یکنواختی آزمایشها، تجزیه مرکب براساس محیط (سال× مکان) و با فرض تصادفی بودن محیط و ثابت بودن ارقام انجام گردید. نتایج به دست آمده از تجزیه واریانس مرکب نشان داد که عملکرد ژنوتیپها در سطح یک درصد معنیدار است. همچنین در تجزیه واریانس مرکب تفاوت بین محیطها و اثر متقابل محیط × ژنوتیپ در سطح یک درصد معنیدار بود. برای گزینش بهترین واریته با عملکرد بالا و پایدار، آمارههای پارامتری مختلف تجزیه پایداری شامل تیپ I پایداری(CVi, Si2) ، تیپ II پایداری (bi, σi2, wi2) ، تیپ III پایداری (Sdi2) و همچنین آمارههای غیرپارامتری براساس میانگین رتبه ارقام (R)، انحراف معیار رتبه (SDR) و روش گزینش همزمان آمارههای پارامتری و غیرپارامتری برای عملکرد و پایداری (Ysi) محاسبه گردیدند. در نهایت با در نظر گرفتن خصوصیات مهم زراعی و تکنولوژیکی ارقام از قبیل عملکرد، زودرسی، طول الیاف، کیل و درصد یکنواختی و ظرافت الیاف، دورگه کوکر× بلغار به عنوان رقم جدید پرمحصول و پایدار و واجد صفات مطلوب به عنوان جایگزین رقم ورامین، گزینش گردید.
یعقوب فتحیپور، علی حسینی، علی اصغر طالبی، سعید محرمیپور، شهریار عسگری،
جلد 9، شماره 2 - ( تابستان 1384 )
چکیده
پارامترهای زیستی شته مومی کلم (.Brevicoryne brassicae(L در سه دمای 20، 25 و 30 درجه سانتیگراد، رطوبت نسبی 5±60 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی داخل اتاق رشد بررسی شد. از 40 عدد پوره سن اول مورد استفاده در سه دمای فوق به ترتیب حدود 40، 55 و 10 درصد آنها موفق به ورود به مرحله بلوغ شدند. اکثر فعالیت های زیستی شته در دمای 30 درجه دچار اختلال شد و تلفات سنگینی به مراحل مختلف زندگی شته وارد شد. طول برخی از دوره های رشدی، طول عمر و میزان پوره زایی شته مومی کلم در دمای 20 درجه به صورت معنی داری بیشتر از دو دمای دیگر بود. در بررسی جدول زندگی شته مومی کلم، مرگ آخرین فرد از گروه مورد مطالعه در دمای 20، 25 و 30 درجه سانتیگراد به ترتیب در روزهای سی و سوم، بیست و نهم و شانزدهم اتفاق افتاد. امید به زندگی در نخستین روز آزمایش برای سه دمای فوق به ترتیب 63/13، 50/10 و 19/7 روز تعیین شد. نرخ خالص تولید مثل در دو دمای 20 و 25 درجه (به ترتیب 74/16 و 92/15 ) تفاوت اندکی با هم داشتند ول مقدار آن در دمای 30 درجه به شدت کاهش یافت (75/1). نرخ ذاتی افرایش جمعیت در سه دمای 20، 25 و 30 درجه به ترتیب 187/0، 226/0 و 042/0 تعیین شد که نشان می دهد شته مومی کلم در دمای 25 درجه می تواند جمعیت خود را با سرعت بیشتری افزایش دهد و این دما به عنوان یک دمای مطلوب برای شته محسوب می شود.
ابراهیم حسینی، جلال جمالیان،
جلد 10، شماره 3 - ( پاییز 1385 )
چکیده
مصرف غذاهای با نمایه گلیسمی (G.I.) پایین به کنترل قند خون بیماران دیابتی کمک می نماید. مربای معمولی دارای نمایه گلیسمی بالا میباشد. هدف از پژوهش حاضر تهیه مربای رژیمی با استفاده همزمان از شیرین کنندههای مغذی و غیر مغذی میباشد. این تحقیق در چهار مرحله انجام شد. در مرحله اول ابتدا گلیسیریزین از پودر عصاره شیرین بیان استخراج و بعد از آمونیاکی کردن، میزان خلوص آن با استفاده از روش HPLC اندازهگیری شد. در مرحله دوم در قالب طرح کاملاً تصادفی تیمارهایی از مربا با نسبتهای مختلف از شیرین کنندههای سوربیتول، فروکتوز و گلیسیریزین تولید شد. در مرحله سوم تیمارهای مختلف مربا توسط یک گروه چشایی منتخب مورد ارزیابی کیفی رنگ، طعم، بافت و پذیرش کلی قرار گرفت. همچنین آزمونهای فیزیکی سنجش رنگ و قوام به ترتیب با رنگ سنج هانترلب و قوام سنج بوستویک روی کلیه تیمارها صورت پذیرفت و دو تیمار انتخاب شد. در مرحله چهارم این مرباها به8 بیمار غیر وابسته به انسولین خورانده شد و قند خون آنها در زمانهای صفر، یک و دو ساعت بعد از صرف هر یک از مرباها و نان (به عنوان کنترل) با روش اورتوتولوییدین اندازهگیری شد. نتایج به دست آمده نشان داد که گلیسیریزین آمونیاکی سبب بالا رفتن میزان پذیرش کلی مربا میگردد (در سطح 5%). همچنین سوربیتول و فروکتوز باعث افزایش قوام میشود. نمایه گلیسمی مرباهای انتخاب شده در حد پایین و برابر 9/23 و 5/23 بود. بنابراین مصرف این مرباهای رژیمی برای بیماران دیابتی مناسب بوده و تولید آنها در سطح تجاری توصیه میشود.
سید صفدر حسینی، ابراهیم حسنپور، سید یعقوب صادقیان،
جلد 10، شماره 3 - ( پاییز 1385 )
چکیده
رسول نخستین رقم ایرانی منوژرم هیبرید چغندر قند است که پس از 8 سال تلاش پژوهشی سرانجام در سال 1379 در مؤسسه تحقیقات و تهیه بذر چغندرقند توسعه داده شد. این رقم علاوه بر پرمحصول بودن، مقاوم به بولتینگ و بیماری لکهبرگی چغندرقند میباشد و در اغلب نقاط چغندرکاری ایران نتایج قابلقبولی داده است. هدف پژوهش حاضر انجام برآوردی از نرخ بازده سرمایهگذاری دولت برای توسعه این رقم با بهرهگیری از رهیافت مازاد اقتصادی و استفاده از دادههای حاصل از مزارع نمونه میباشد. نتایج به دست آمده نشان داد که نرخ بازده داخلی اجتماعی سرمایهگذاری برای توسعه این رقم برابر 117 درصد میباشد. صرفهجویی ارزی حاصل از معرفی این رقم در اثر کاهش واردات شکر، حدود 7/28 میلیون دلار برآورد گردید. نتایج حاصله نشاندهنده پربازده بودن این سرمایهگذاری و وجود کم سرمایهگذاری در حوزه تحقیقات کشاورزی است.
مهدی شعبانیان، حسین معصومی، اکبر حسینیپور، جهانگیر حیدرنژاد، ذبیحاله اعظمی،
جلد 11، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده
در طی نمونه برداری از گلخانههای خیار منطقه جیرفت در سالهای1380 تا 1383، 1294 نمونه دارای علائمی از قبیل موزائیک، بدشکلی و تاولی شدن برگ و میوه جمع آوری گردید. با استفاده از آزمونهای الایزا و ایمنی سنجی نقطهای (Dot immunobinding assay (DIBA ویروسهای موزائیک زرد کدو (Zucchini yellow mosaic virus (ZYMV، موزائیک هندوانه (2 Watermelon mosaic virus-2 (WMV-2، موزائیک خیار (Cucumber mosaic virus (CMV و پژمردگی لکهای گوجه فرنگی (Tomato spotted wilt virus (TSWV شناسایی و تعیین پراکنش شدند. این بررسی نشان داد که خیار گلخانهای به ویروسهای فوق آلوده است و ZYMV شایعترین ویروس بر روی خیار گلخانهای میباشد. انتقال ویروسهای شته زاد توسط چهار گونه شته شامل Aphis fabae، A. craccivora، A.gossypii و Myzus persicae مورد بررسی گرفت. ویروس موزاییک زرد کدو دارای بالاترین درصد انتقال بین ویروسهای فوق بود و A. craccivora با راندمان بالای 60 درصد با شتههای فوق منتقل شد. WMV-2 تنها توسط شته A. gossypii منتقل نگردید. آلودگی نمونههای آلوده به ZYMV در روش RT-PCR با یک جفت آغازگر که قطعهای به طول 458 جفت باز از ژن پروتئین پوششی را تکثیر میکرد، تأیید شد. آزمون TAS-ELISA با استفاده از آنتی سرمهای مونوکلونال کانادایی نشان داد که جدایه جیرفت به شاخه یک یا دو از گروه A متعلق میباشد. در آموده نسبتاً خالص ویروس پیکرههای رشتهای انعطاف پذیر با طول تقریبی 790 نانومتر با میکروسکپ الکترونی مشاهده شد. وزن مولکولی پروتئین پوششی این ویروس با روش الکتروفورز در ژل پلی آکریل آمید 36/2 کیلو دالتون تعیین و در آزمون وسترن بلات با استفاده از آنتی سرم تهیه شده بر علیه ویروس به عنوان شناساگر پروتئین پوششی ویروس تأیید گردید. این اولین گزارش از حضور ویروسهای فوق روی خیار گلخانهای در منطقه جیرفت میباشد.
سید هاشم حسینیپرور، جواد کرامت، مهدی کدیور،
جلد 11، شماره 40 - ( تابستان 1386 )
چکیده
در این تحقیق به منظور تعیین شرایط بهینه استخراج ژلاتین به روش اسیدی از استخوان گاو، به ترتیب اثر سه متغیر (pH (1/8-2/6، دما (80-60 درجه سانتیگراد)، زمان (120-40 دقیقه) بر روی راندمان استخراج، استحکام ژل، ویسکوزیته ومیزان جذب در طول موج 420 نانومتر، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج طرح آزمایشی مرکب مرکزی انجام شده به روش رگرسیون سطوح پاسخ (RSREG) تجزیه و تحلیل شد. ضرایب همبستگی مدلهای رگرسیون برازش داده شده راندمان، استحکام ژل، ویسکوزیته و جذب در طول موج 420 نانومتر به ترتیب 990/0، 911/0، 998/0 و 928/0 تعیین شد. آنالیز واریانس اثر کلی متغیرهای فرایند در مدلهای رگرسیون نشان داد که اثر هر سه متغیر pH، دما و زمان در مدلهای رگرسیون راندمان و ویسکوزیته معنی دار بوده اما اثر دما در مدل رگرسیون استحکام ژل و اثر pH در مدل رگرسیون جذب معنیدار نبودند. مقایسه میانگین نتایج خصوصیات ژلاتینهای اسیدی و تجارتی نشان داد که ژلاتین اسیدی دارای ویسکوزیته و بلوم بیشتری نسبت به ژلاتین تجارتی بود. شرایط اپتیمم استخراج برای حداکثر راندمان، استحکام ژل و ویسکوزیته و حداقل جذب بترتیب (pH: 1/88 ، هشتاد درجه سانتیگراد، 118 دقیقه )، (pH: 1/88 ، شصت درجه سانتیگراد، 48 دقیقه )، (pH: 2/56 ، شصت و نه درجه سانتیگراد، 118 دقیقه ) و (pH: 2/6 ، شصت ودو درجه سانتیگراد، 48 دقیقه ) تعیین شد. نتایج آنالیز واریانس مقادیر آهن، مس و سرب در نمونه ژلاتین تجارتی و اسیدی نشان داد که اختلاف معنیداری بین نمونهها وجود داشت، ولی مقدار عناصر فوق در نمونه اسیدی کمتر از حد مجاز در ژلاتین غذایی بود. ترکیب آمینواسیدی ژلاتین اسیدی و ژلاتین تجارتی تقریباً یکسان بود.
زهره لری، اکبر حسینی پور، حسین معصومی، حشمت اله رحیمیان،
جلد 11، شماره 42 - ( زمستان 1386 )
چکیده
ریزبرگی یا استابورن یکی از بیماریهای مهم مرکبات در ایران است و بیمارگر آن یک میکوپلاسمای فنری شکل به نام Spiroplasma citri است. این بیمارگر در طبیعت توسط زنجرکهای ناقل تغذیه کننده از شیره پرورده منتقل میشود. در این بررسی جهت ردیابی S. citri در ناقلین احتمالی، پس از تهیه آنتی سرم چند سانهای علیه یک استرین S. citri ، زنجرکها از روی علفهای هرز وحشی و نیز از روی برخی از گیاهان زراعی مجاور باغهای مرکبات منطقه جیرفت جمع آوری شدند. تعداد 12 گونه از زنجرکهای جمع آوری شده با روش الایزای غیر مستقیم و نیز جداسازی و کشت در محیط کشت اسپیروپلاسمایی LD10 بررسی شدند. واکنش زنجرکهای Circulifer haematoceps ،Orosius albicinctus ، Psamotettix striatus ، Austroagallia sinuata و Psammotettix alienus با آنتی سرم تهیه شده مثبت بود و از 3 گونه اول S. citri جداسازی وکشت شد. زنجرکهای یاد شده عمدتا از مزارع کنجد مجاور باغهای مرکبات جمع آوری شدند. بنابراین به نظر میرسد این زنجرکها ی ناقل احتمالی و هم چنین کنجد به عنوان میزبان آنها نقش کلیدی در همه جاگیری S. citri در منطقه جیرفت دارند.
اکبر محمدی محمد آبادی، سید جواد حسینی فرد، ناصر صداقتی،
جلد 12، شماره 43 - ( بهار 1387 )
چکیده
در این پژوهش تأثیر تغییر سیستم آبیاری از روش سنتی (غرقابی) به زیر سطحی روی درختان بارور پسته بهمدت چهار سال در ایستگاه تحقیقات پسته کرمان مطالعه شد. طرح در قالب بلوکهای کامل تصادفی با ترکیب 2 تیمار دور آبیاری (7 و 14 روز) و 3 مقدار آب بر اساس ضرایب تشت کلاس الف شامل 20، 40 و 60 درصد (2392، 4783 و 7174 متر مکعب در هکتار- سال) با احتساب تیمار شاهد یعنی آبیاری سنتی (غرقابی) با دور 30 روزه و 9000 مترمکعب در هکتار- سال)، در مجموع با 7 تیمار در 3 تکرار به اجرا در آمد. لولههای آبیاری زیر سطحی بهفاصله 90 سانتیمتر از تنه درختان (تقریباً در مرکز سایه انداز) در دو طرف و در عمق 50 سانتیمتری از سطح خاک کارگذاری شدند. متوسط فشار کارکرد لولهها 8/0تا 1 اتمسفرو متوسط دبی هر متر لوله 4/5 لیتر در ساعت بود. صفات مختلف کمـّی و کیفی محصول پسته، رشد رویشی سرشاخههای درختان، کارایی مصرف آب و هدایت الکتریکی عصاره اشباع خاک اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که تغییر سیستم آبیاری از روش سنتی (غرقابی) به زیر سطحی روی درختان بارور پسته امکانپذیر میباشد و بهترین تیمار در شرایط انجام این آزمایش تیماری بود که آبیاری آن باروش زیر سطحی و مصرف 60 درصد تبخیر ازتشت (7174 مترمکعب در هکتار- سال) با دورآبیاری 14 روزه انجام پذیرفت بهطوریکه کلیه صفات کمـّی و کیفی مربوط به این تیمار در مقایسه با تیمارهای دیگر از شرایط مطلوبتری برخورداربود. کارایی مصرف آب در این تیمار 164 گرم محصول خشک به ازای هر متر مکعب آب بود. اما در صورتیکه بهرهبرداری سیستمهای آبیاری تحت فشار با هدف پایین آوردن مصرف آب آبیاری باشد و در شرایط کمبود آب، کاربرد آب به میزان 40 درصد تبخیر از تشت (4783 مترمکعب در هکتار- سال) قابل توصیه میباشد. کارآیی مصرف آب در این تیمار، 177 گرم محصول خشک به ازای هر متر مکعب آب میباشد. نتایج اجرای این طرح نشان دادکه کاربرد آب با مقادیر کمتر از 40 درصد تبخیر از تشت الف، نمیتواند نتیجه مطلوبی را بههمراه داشته باشد. تیمارهای آبیاری با دور 14 روزه در مقایسه با دور آبیاری 7 روزه از نظر صفات کمـّی و کیفی اندازهگیری شده شرایط مطلوبتری داشتند. مقادیر هدایت الکتریکی عصاره اشباع خاک در تیمارهای مختلف نشان داد تغییرات شوری خاک بهویژه در سال اول بعد از تغییر سیستم آبیاری در تیمارهای زیر سطحی قابل توجه میباشد. اما تیمارهایی که با دور14 روزه آبیاری شدهاند، در مقایسه با تیمارهای مشابه دور آبیاری7 روزه از وضعیت مطلوبتری برخوردار بودند.
سید صفدر حسینی، محمد قربانی، محمد خالدی، ابراهیم حسن پور،
جلد 12، شماره 43 - ( بهار 1387 )
چکیده
در این مقاله آثار هزینههای مبادله بر واکنش عرضه تولیدکنندگان برنج مورد بررسی قرار گرفته است. رفتار تولیدکنندگان برنج به گونهای است که برخی از آنان به عنوان خریدار یا فروشنده در بازار شرکت کرده و برخی دیگر به صورت خودکفا باقیماندهاند. هزینههای مبادله ثابت و متغیر باعث شده است که خانوارهای تولیدکننده واکنش متفاوتی نسبت به بازار برنج داشته باشند. اطلاعات بهکار رفته در تحقیق از یک نمونه 260تایی از تولیدکنندگان برنج استان مازندران در سال 1382 به دست آمده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که هزینههای مبادله هم از طریق تأثیر بر الگوی مشارکت در بازار و هم از طریق تأثیر بر کشش تولید مشارکتکنندگان در بازار، بر کشش عرضه تأثیر گذاشته است. به عبارت دیگر، با لحاظ کردن هزینههای مبادله در الگوی تولید برنج، تغییرات این هزینهها از طریق تأثیرگذاری بر مشارکت بازاری بر مقدار عرضه تولیدکنندگان اثر گذاشته است. پیشنهاد میشود که از سیاستهای کاهشدهنده هزینههای مبادله به عنوان مکملی برای سیاستهای حمایت قیمتی مؤثر بر واکنش عرضه استفاده شود.
مهدی حسینی فرهی، کرم اله گودرزی،
جلد 12، شماره 45 - ( پاییز 1387 )
چکیده
هدف از انجام این تحقیق بررسی اثر کلرید کلسیم بر استحکام و ماندگاری پس از برداشت حبه روی خوشه در انگور عسکری بود. این تحقیق در سال 1385 در یکی از باغات انگور شهرستان سی سخت بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 7 تیمار به اجرا درآمد. آزمایش شامل دو قسمت بود: 1- محلول پاشی با غلظتهای1، 5/2 و 5 در هزار دو هفته قبل از برداشت و تکرار یکروز قبل از برداشت. 2- غوطهوری در محلول کلرید کلسیم با غلظتهای1، 5/2 ، 5 درصد بعد از برداشت و تیمار شاهد. انگورها برای مدت 30 روز در دمای صفر درجه سانتیگراد در سردخانه نگهداری گردیدند. نتایج نشان داد که کلرید کلسیم تأثیر معنیداری در سطح احتمال یک درصد بر درصد ریزش حبهها پس از یک ماه نگهداری در سردخانه داشت. کمترین میزان ریزش حبهها در مرحله پس از برداشت مربوط به تیمار 5 درصد غوطهوری و در مرحله پس از یک ماه نگهداری در سردخانه مربوط به تیمار 5/2 در هزار محلول پاشی بود. بیشترین درصد ریزش حبهها در تیمار شاهد (عدم کاربرد کلرید کلسیم) دیده شد. اثر کلرید کلسیم بر کاهش درصد پوسیدگی حبههای انگور پس از یک ماه نگهداری در سردخانه در سطح یک درصد معنیدار بود. کمترین میزان پوسیدگی در تیمار محلول پاشی 5/2 در هزار و بیشترین میزان پوسیدگی در تیمار شاهد بهدست آمد. اثر کلرید کلسیم بر ضریب رسیدگی(TSS/TA) معنیدار بود.
مجید غلامحسینی، مجید آقاعلیخانی، محمدجعفر ملکوتی ،
جلد 12، شماره 45 - ( پاییز 1387 )
چکیده
به منظور بررسی تأثیر مقادیر مختلف نیتروژن و زئولیت طبیعی ایرانی بر عملکرد کمی و کیفی علوفه کلزای پاییزه (.Brassica napus L) در خاکهایی با بافت سبک، آزمایشی در سال زراعی 86-1385 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس، به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار اجرا شد. تیمارهای مورد بررسی از فاکتوریل سطوح مختلف زئولیت (0، 3، 6 و 9 تن در هکتار) و مقدار کود نیتروژن در سه سطح (90، 180 و270 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) از منبع اوره حاصل شدند. بذور کلزا (رقم OKAPI) در دهم مهرماه کشت و 170 روز بعد، مصادف با ابتدای مرحله غلافدهی، محصول علوفه سبز آن برداشت شد. نتایج نشان داد اثر نیتروژن و زئولیت بر صفات کمـّی علوفه شامل عملکرد ماده خشک، وزن خشک برگ و ساقه و شاخص سطح برگ معنیدار بود. به علاوه صفات کیفی علوفه (درصد پروتئین خام و درصد کلسیم در توده گیاهی) تحت تأثیر اثرات اصلی نیتروژن و زئولیت قرار گرفت. با افزایش مصرف کود نیتروژن شستشوی نیتروژن افزایش و با افزایش مصرف زئولیت به طور معنیداری شستشوی نیتروژن کاهش یافت. اثر متقابل دو فاکتور بر هیچکدام از صفات مورد بررسی معنیدار نشد. کاربرد 270 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در تلفیق با 9 تن زئولیت در هکتار بیشترین افزایش در صفات کمّی و کیفی علوفه کلزا را ایجاد کرد. انجام بررسیهای بیشتر به منظور کاربرد تلفیقی کودهای شیمیایی با زئولیتهای طبیعی توصیه میشود.
محمود ناصری، مسعود رضائی، مهدیه عباسی، سیما جم، هدایت حسینی، امید سبزواری،
جلد 12، شماره 46 - ( (لف)-زمستان 1387 )
چکیده
در این تحقیق تأثیر دوره سردسازی )4,3,2,1و5 روز) کیلکای معمولی روی کیفیت محصول کنسروی آن تعیین شد. برای این منظور شاخصهای کیفی متداول (رطوبت، پروتئین، چربی کل، اسیدهای چرب آزاد، تیوباربیتوریک اسید و ترکیب اسیدهای چرب) همراه با ترکیبات فلورسانس بافت ماهی و محیط پرکننده کنسرو مورد سنجش و مقایسه قرار گرفت. در این مطالعه، شاخصهای معمول اندازهگیری شده در کنسرو ماهی کیلکا، بیانگر افزایش فساد هیدرولیتیک و اکسیداتیو چربی نمونههای کنسرو شده، نسبت به ماده خام روز نخست بود ولی روند افت کیفیت با افزایش طول دوره سردسازی به خوبی نشان داده نشد. در صورتی که میزان ترکیبات فلورسانس محیط پرکننده با افزایش طول دوره سردسازی و کاهش کیفیت اولیه ماهی افزایش معنیداری داشت (05/0P<). بر اساس نتایج این تحقیق، سنجش میزان ترکیبات فلورسانس محیط پرکننده شیوهای مناسبی جهت تعیین اثرات دوره سردسازی ماده اولیه بر روی کیفیت کنسرو کیلکاست.
یعقوب حسینی، مهدی همایی، نجفعلی کریمیان، سعید سعادت،
جلد 12، شماره 46 - ( (ب)-زمستان 1387 )
چکیده
مدلسازی پاسخ گیاه به تنشهای دوگانه شوری و کمبود نیتروژن در نواحی خشک و نیمه خشک برای تخمین عملکرد بهینه اهمیتی فراوان دارد. بدین منظور، دو مدل لیبیگ- اسپرینگل(LS) و میچرلیخ- بال(MB) که تنها برای مدل سازی پاسخ گیاه به عناصر غذایی پیشنهاد شدهاند به گونهای تعدیل یافتند که امکان بررسی اثر همزمان نیتروژن و شوری فراهم آید. سپس، به منظور ارزیابی مدلهای پیشنهادی در مورد پاسخ گیاه کلزا (Brassica napus L.) به تنشهای توأم شوری و نیتروژن، آزمایشی با سطوح مختلف شوری و نیتروژن طراحی گردید. تیمارهای شوری شامل 5 سطح آب شور ( آّب غیر شور، 3، 6، 9، و 12 دسی زیمنس بر متر) و تیمارهای نیتروژن شامل 4 سطح (0، 75، 150، و 300 میلیگرم نیتروژن در کیلو گرم خاک به صورت نیترات آمونیوم) بود. نتایج نشان داد که هر دو مدل تعدیل یافته برآوردی مناسب از عملکرد دانه کلزا ارایه مینمایند. لیکن، برآورد مدل تعدیل یافته MB (94/0= 2R) از مدل تعدیل یافته LS (87/0= 2R) بهتر است. مقایسه آمارههای خطای بیشینه، ریشه میانگین مربعات خطا، کارایی مدل، ضریب تبیین و ضریب جرم باقیمانده دو مدل تعدیل یافته نشان داد که عملکرد نسبی دانه برآورد شده برای سطوح نیتروژن خاک، همچنین شوریهای آب آبیاری و اثرات متقابل شوری و نیتروژن، به وسیله مدل تعدیل یافته MB در مقایسه با مدل تعدیل یافته LS، نتایج رضایتبخشتری داشت. بنابراین، استفاده از مدل تعدیل یافته MB برای برآورد عملکرد نسبی دانه کلزا به هنگام وجود تنشهای شوری و نیتروژن توصیه میشود. با استفاده از مدل تعدیل یافته LS نشان داده شد که حد آستانه کاهش عملکرد در شرایط شور برای سطوح مختلف کاربرد نیتروژن متفاوت است. به گونهای که، تقریباً با کاربرد هر 75 میلیگرم نیتروژن در کیلوگرم خاک، حد آستانه کاهش عملکرد در شرایط شور حدود 4 دسی زیمنس بر متر کاهش مییابد. مصرف نیتروژن در شرایط شور سبب کاهش غلظت یون کلر در دانه کلزا گردید. همچنین میزان جذب نیتروژن با افزایش تعرق گیاه افزایش یافت که میتوان آن را به حرکت تودهای نیترات در خاک تا رسیدن به ریشه گیاه مرتبط دانست.
حمیدرضا اولیائی، ابراهیم ادهمی، محمدرضا چاکرحسینی، مجید رجائی، علی کسرائیان،
جلد 12، شماره 46 - ( (ب)-زمستان 1387 )
چکیده
اندازهگیری پذیرفتاری مغناطیسی (χ) به طور گستردهای جهت ارزیابی تکامل نیمرخ خاک به کار رفته است. 14 نیمرخ خاک در دامنه نسبتاً گستردهای از شرایط اقلیمی در استان فارس مورد مطالعه قرار گرفتند. عصارهگیر سیترات - بی کربنات - دی تیونات (CBD) و تصاویر میکرو کت اسکن جهت ارزیابی منشاء پذیرفتاری مغناطیسی استفاده گردیدند. نتایج نشان داد که نمونههای خاک، 23 تا 91 درصد از پذیرفتاری مغناطیسی خود را پس از تیمارCBD از دست دادند که بیانگر اختلاف در منشاء (پدوژنیک یا لیتوژنیک) پذیرفتاری مغناطیسی بوده است. کاهش پذیرفتاری مغناطیسی به مقدار زیادتری در خاکهای با تکامل پروفیلی بیشتر و همچنین در سطح خاک غالباً مشاهده گردید. کاهش پذیرفتاری مغناطیسی وابسته به فرکانس (χfd) پس از تیمار CBD، 22 تا 89 درصد بوده است. رابطه مثبت و معنیداری میان میزان کاهش پذیرفتاری مغناطیسی پس از تیمار CBD و پذیرفتاری مغناطیسی وابسته به فرکانس در خاکهای مطالعه شده مشاهده گردید. تصاویر میکرو کت اسکن با قدرت تفکیک فضایی 33 میکرومتر، حضور ذرات اکسید مغناطیسی آهن (مگنتیت) لیتوژنیک را نشان داد.