34 نتیجه برای صالحی
محمدجواد منعم، محمدرضا علیرضایی، ابراهیم صالحی،
جلد 6، شماره 4 - ( زمستان 1381 )
چکیده
بررسیهای به عمل آمده نشان داده است که عملکرد شبکههای آبیاری به دلایل مختلف کمتر از حد انتظار است، که ضرورت توجه به ارتقای عملکرد این شبکهها را گوشزد میکند. نخستین گام برای بهبود عملکرد شبکههای آبیاری، ارزیابی وضع موجود آنهاست. روشهای ارائه شده برای ارزیابی عملکرد شبکههای آبیاری یا مانند روشهای تجزیه و تحلیل تشخیصی (DA)، ارزیابی سریع (RA)، و ارزیابی چارچوبی (FA) نظری و غیر کمّی هستند، و یا مانند روشهای کلاسیک اگر شاخصهای کمی ارائه میکنند استاندارهایی برای عملکرد به دست نمیدهند. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل پوششی دادهها (DEA)، که یک روش تحلیل کمّی بوده و استانداردهای واقعبینانه عملکرد را ارائه میکند، هشت شبکه آبیاری کشور ارزیابی و کارایی آنها تعیین شده است. با توجه به شمار واحدهای ارزیابی شده در مقایسه با شمار نهادهها و ستادهها و بازده به مقیاس واحدهای مربوطه، مدل مناسب DEA برای ارزیابی عملکرد شبکههای آبیاری انتخاب شد. با معرفی شاخصهای مختلف فنی و مدیریتی به صورت نهاده و ستاده، ارزیابی مجموعه کل سیستم شبکه و شرکتهای بهرهبرداری به تفکیک فراهم گردید.
نتایج به دست آمده گویای آن است که شبکه آبیاری زایندهرود و شرکت میراب زایندهرود از میان هشت شبکه و شرکت مورد بررسی، بیشترین کارایی را دارند، و سیستمهای آبیاری میناب و ورامین از هر دو جنبه شبکه و شرکت ناکارا هستند. شبکههای آبیاری گلستان و بهبهان کارا و شرکتهای بهرهبرداری آنها ناکارا هستند. شبکههای آبیاری گرمسار، قزوین، و مغان و شرکتهای بهرهبرداری آنها اگرچه ناکارا نیستند ولی دارای پتانسیل بهبود میباشند. در مجموع، با توجه به توانمندی روش DEA در ارزیابی عملکرد و تعیین استانداردهای واقعبینانه و ارائه راهکارهای مناسب بهبود عملکرد، میتوان این روش را به عنوان یک روش کارآمد، که محدودیت روشهای موجود را ندارد، با موفقیت در امر ارزیابی و بهبود عملکرد شبکههای آبیاری به کار برد.
محمد حسن صالحی، حسین خادمی، مصطفی کریمیان اقبال،
جلد 7، شماره 1 - ( بهار 1382 )
چکیده
کانیهای رسی اثر چشمگیری بر ویژگیهای فیزیکو شیمیایی خاکها دارند. این پژوهش برای شناسایی کانیهای رسی به روشهای مختلف، و نحوه تشکیل آنها در منطقه فرخ شهر استان چهارمحال و بختیاری انجام شده است. منطقه مورد بررسی دارای مساحت تقریبی 1300 هکتار بوده و رژیم رطوبتی و حرارتی آن به ترتیب زریک و مزیک است. لندفرمهای این منطقه را مسیل، دشتسر، تپه و دشت دامنهای تشکیل میدهند. پس از آزمایشهای صحرایی و آزمایشگاهی، واحدهای نقشهبرداری تعیین شد، و در نهایت پنج پروفیل شاهد انتخاب، و از افقهای آنها نمونهبرداری گردید. نمونههای رس از دو نمونه سنگ مادر کرتاسه و کلیه افقهای خاک جداسازی و تحت بررسیهای پراش پرتو ایکس(XRD)، میکروسکوپ الکترونی (TEM و SEM) و پرتو مادون قرمز(IR) قرار گرفتند. همچنین، سطح ویژه و ظرفیت تبادل کاتیونی رسهای خاک تعیین شد.
نتایج گویای این است که کانیهای ایلیت، اسمکتیت، کلریت، پالیگورسکیت و کائولینیت در تمامی خاکها وجود دارند. با توجه به انباشته شدن پالیگورسکیت در عمق همراه با کربنات کلسیم ثانویه، اشکال کشیده آن در میکروسکوپ الکترونی، و نبود آن در مواد مادری، تنها منشأ پدوژنیک برای این کانی پیشنهاد میشود. ولی در مورد اسمکتیت دو منشأ مواد مادری و تشکیل از پالیگورسکیت را میتوان در نظر گرفت. به احتمال زیاد کانیهای ایلیت، کلریت و کائولینیت در خاک تنها از سنگ مادر به ارث رسیدهاند. نتایج پرتو مادون قرمز نیز نتایج پراش پرتو ایکس و میکروسکوپ الکترونی را تأیید میکند.
آزاده کریمی ملاطی، بیژن حاتمی، حسین سیدالاسلامی، لطیف صالحی،
جلد 9، شماره 4 - ( زمستان 1384 )
چکیده
میزان تولید تخم و نسبت جنسی از عوامل مؤثر در کنترل کیفیت زنبورهای پارازیتوئید تریکوگراما محسوب میشوند. در پژوهش حاضر تأثیر مدت زمان عدم دسترسی به تخم میزبان بر این دو شاخص در گونه Trichogramma brassicae Bezdenko مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمایش در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار و در 5 تکرار انجام شد. تعداد 20 عدد زنبور ماده تازه ظاهر شده و جفتگیری کرده هر یک به طور جداگانه به لوله آزمایش به ابعاد 10×5/1 سانتیمتر انتقال یافتند و روزانه با آب و عسل 20 درصد تغذیه شدند. در تیمار اول در همان روز نخست 150 عدد تخم تازه بید غلات،Sitotroga cerealella Olivier ، بیش از ظرفیت تخمگذاری برای پارازیتوئید فراهم گردید. اما در سایر تیمارها پس از 2، 4 و 6 روز محرومیت، همان تعداد تخم میزبان در اختیار پارازیتوئید قرار داده شد. پس از 3 تا 4 روز از زمان تامین تخم میزبان با شمارش تخمهای سیاه میزبان میزان تولید تخم پارازیتوئید محاسبه گردید. همچنین پس از گذشت 11 روز و خروج پارازیتوئیدهای بالغ از تخم میزبان، جنس نر و ماده از طریق تفاوت در شکل شاخک تفکیک شدند و درصد نتاج ماده ثبت گردید. نتایج آزمایش نشان داد که با افزایش مدت زمان عدم دسترسی T. brassicae به تخم میزبان، میزان تولید تخم پارازیتوئید به طور معنیداری کاهش یافت. همچنین درصد نتاج ماده نیز با افزایش تأخیر در دسترسی به تخم میزبان با کاهش رو به رو گردید. نتیجه این که عدم دسترسی به تخم میزبان به محض خروج پارازیتوئید، باعث کاهش کیفیت آن میشود.
مانیا صالحیفر، محمد شاهدی، غلامحسین کبیر،
جلد 10، شماره 2 - ( تابستان 1385 )
چکیده
نان در کشور ما و بسیاری از کشورها غذای اصلی مردم را تشکیل میدهد. با توجه به این که قسمت عمده نان تهیه شده در کشور ما از آرد گندم می باشد و با در نظر گرفتن این که پروتئین گندم به دلیل عدم تعادل اسیدهای آمینه از جمله لیزین از نظر تغذیهای غنی نمیباشد، لذا در سالهای اخیر مطالعات زیادی در ارتباط با جبران کمبودهای تغذیهای نانهای سنتی ایران انجام شده است. یکی از راههای مناسب و ارزان، استفاده از مخلوط آرد گندم و آرد سایر غلات در تهیه نان میباشد. در بین غلات یولاف از نظر تغذیهای نسبت به سایر غلات، غنیتر است. در این پژوهش آثار جایگزین نمودن مقادیر 0، 10، 20، 30 و 40 درصد آرد یولاف به جای آرد گندم بر روی خصوصیات بافت و بیاتی نان در تیمارهایی با فرمولاسیون بهینه شده و بهینه نشده، در دو درجه حرارت نگهداری (دمای اتاق و دمای 4) و چهار زمان نگهداری (0، 24، 48و 72 ساعت) بررسی شد . منظور از نانهای بهینه شده، نانهایی است که یولاف مورد استفاده در تهیه آنها آنزیم بری شده و همچنین مقدار 5/1 درصد چربی برای بهبود بافت و پوشاندن طعم تلخ و ppm 60 اسکوربیک اسید برای تقویت آرد اولیه به آنها اضافه شده است. نانهایی که با فرمولاسیون معمولی تهیه شدند و یولاف به کار رفته در تهیه آنها آنزیم بری نشده است، تحت عنوان بهینه نشده نام برده شدهاند. خصوصیات ارگانولپتیک نانها با فرمولاسیون بهینه شده و بهینه نشده به طور جداگانه در زمانهای 0 و 48 ساعت نگهداری بررسی شد. خصوصیات رئولوژیکی خمیرهای حاصل بررسی و با نمونه گندم به عنوان شاهد مقایسه شد. نتایج به دست آمده بر اساس آزمایشهای فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای مقایسه میانگینها از آزمون حداقل تفاوت معنیدار (LSD) در سطح احتمال 5% استفاده شد. نتایج نشان داد که با افزایش درصد آرد یولاف، نرمی و سستی نان افزایش یافت و روند بیاتی با گذشت زمان کاهش پیدا کرد. در آزمون حسی در نانهای حاوی 30 و 40 درصد آرد یولاف در تیمارهای بهینه نشده، طعم تلخ و در تیمارهای بهینه شده پس طعم تلخ محسوس شد.
محمد مهدی جوکار، حسن صالحی،
جلد 10، شماره 3 - ( پاییز 1385 )
چکیده
گل مریم یکی از گلهای بریده سوخدار گرمسیری و نیمه گرمسیری است که به طور گسترده در بیشتر نواحی گلکاری ایران کشت میشود. این گل با وجود داشتن پتانسیل بالای عمر پس از برداشت، در منازل خیلی سریع دچار زوال میشود. در این راستا دو آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی روی گل مریم گل درشت محلات در شرایط منزل و با اعمال سهل انگاری بیشتر مصرف کنندگان یعنی انجام ندادن بازبرش انتهای ساقه و تعویض نکردن محلول گلجای، برای یافتن محلول نگهدارنده مناسبی که در این شرایط بیشترین عمر گلجایی را داشته باشد، صورت گرفت. در آزمایش اول محلولهای نگهدارنده عبارت بودند از: سوکروز (1، 2 و 3 درصد)، تیوسولفات نقره (4/0، 8/0 و 2/1 میلیمولار)، نیترات نقره (50، 100 و 150 میلیگرم در لیتر)، اسیدسیتریک (150، 300 و 450 میلیگرم در لیتر) و آب معمولی به عنوان شاهد. تیوسولفات نقره باعث سوختگی شدید گلچهها و نیترات نقره نیز باعث پژمردگی گلچهها و خم شدن انتهای ساقه گلدهنده در روزهای اولیه آزمایش شدند. سوکروز نیز در این شرایط تأثیر مثبتی نداشت و باعث کاهش عمر گل شد. بیشترین عمر گلجایی مربوط به تیمار اسیدسیتریک و بعد از آن آب معمولی (شاهد) بود. در آزمایش دوم که برای مشخصتر شدن نقش کیفیت آب و اسید سیتریک صورت پذیرفت، از اسید سیتریک تهیه شده با آب مقطر گندزدایی شده (150، 300 و 450 میلیگرم در لیتر)، آب مقطر گندزدایی شده و آب معمولی به عنوان شاهد استفاده شد. تیمار آب مقطر گندزدایی شده، بیشترین عمر گلجایی را داشته و کمترین طول عمر مربوط به شاهد (آب معمولی) بود. استفاده از اسیدسیتریک تهیه شده با آب مقطر گندزدایی شده، تأثیر مطلوبی بر طول عمر گلجایی گل بریده مریم داشت که این تأثیر با افزایش غلظت اسید تا میزان 450 میلیگرم در لیتر رابطه مستقیمی داشت.
رقیه حاجی بلند، سید یحیی صالحی، طاهره السادات آقاجانزاده، معصومه ابهری، احسان نظیفی،
جلد 11، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده
کمبود روی یکی از مهمترین نارسائیهای تغذیهای پس از عناصر پر مصرف در گیاه برنج است. تفاوتهای ژنوتیپی قابل توجهی بین ارقام مختلف برنج از نظر تحمل کمبود روی وجود دارد. شناخت این تفاوتها و معرفی ارقام متحمل به کمبود میتواند مصرف کودها را کاهش دهد. در پژوهش حاضر، تحمل تعدادی از مهمترین ارقام رایج برنج شمال کشور نسبت به کمبود روی در طی یک آزمایش مزرعهای (11 رقم) و آبکشت (16 رقم) مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمایشها در طرح بلوکهای کامل تصادفی انجام شد و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از طرح دو عاملی شامل سطح روی و رقم انجام شد. چهار سطح کود روی در آزمایش مزرعهای (شاهد، 25، 50 و 100 کیلوگرم در هکتار کود روی) و سه سطح در آزمایش آبکشت با استفاده از تکنیک کلاتور- بافر (شامل 130 پیکومول فعالیت روی آزاد بهعنوان شاهد، 23 و 5 پیکومول بهعنوان تیمار کمبود) اعمال گردید. علاوه بر سنجش اجزای عملکرد در شرایط مزرعهای و شاخصهای رشد در شرایط آبکشت، غلظت و مقدار عنصر روی در بخشهای مختلف گیاهان سنجش شد. در آزمایش مزرعهای، با توجه به همه اجزای عملکرد، ارقام اوندا و کادوس بهعنوان ناکاراترین نسبت به روی (حساس ترین در برابر کمبود) و ارقام دشت و خزر بهعنوان کارآترین نسبت به روی (متحمل ترین در برابر کمبود) ارزیابی شد. در آبکشت، سه رقم فجر، طارم هاشمی و اوندا بهعنوان حساس ترین و ارقام شفق، آمل و میانه بهعنوان متحمل ترین ارقام معرفی شدند. بیشترین غلظت روی در دانه در ارقام فجر و ندا و بیشترین پاسخ به کود روی از نظر انباشتگی این عنصر در دانهها در دو رقم نعمت و طارم دیلمانی مشاهده شد در حالیکه در کادوس، این عنصر عمدتاً در کاه انباشته شد. این بررسی علاوه بر معرفی نمودن ارقامی که بدون نیاز به کود روی عملکرد مناسبی را نشان میدهند، مناسب ترین ارقام را از نظر انباشتن این عنصر در دانهها که ارزش غذایی برنج را افزایش میدهد، مشخص کرده است.
محمد صالحی، علی حق نظری، فرید شکاری، حامد بالسینی،
جلد 11، شماره 41 - ( پاییز 1386 )
چکیده
به منظور بررسی روابط بین صفات مختلف در20 ژنوتیپ عدس (Lens culinaris Medik) این آزمایش در سال 1383 در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان به اجرا درآمد. تجزیه واریانس صفات اندازهگیری شده نشان داد که بین ارقام از لحاظ اکثر صفات بهجز تعداد شاخههای فرعی اولیه اختلاف معنیداری وجود داشت. تجزیه همبستگی صفات نشان داد که عملکرد دانه با صفات شاخص برداشت، تعداد دانه در بوته، تعداد غلاف در بوته و تعداد شاخههای فرعی اولیه همبستگی مثبت و معنیداری را دارد. نتایج حاصل از تجزیه به عاملها نشان داد که صفات مربوط به عامل دوم شامل تعداد شاخه فرعی اولیه، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در بوته، عرض بوته و عملکرد دانه به عنوان صفات مهم دخیل در عملکرد دانه در عدس میباشند و تجزیه کلاستر بر اساس کلیه صفات ژنوتیپها را به 4 گروه با عملکرد بالا، نسبتاً بالا، متوسط و پایین تقسیم بندی نمود.
محمد صالحی، رحیم اکبری، محمد باقر خورشیدی بنام،
جلد 12، شماره 43 - ( بهار 1387 )
چکیده
به منظور بررسی واکنش عملکرد و اجزای عملکرد دانه ارقام لوبیا قرمز(.Phaseolus vulgaris L) به تأخیر در کاشت، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در مزرعه تحقیقی ترویجی جهاد کشاورزی شهرستان میانه در سال زراعی 85-1384 به اجرا درآمد. فاکتور اول شامل 3 رقم لوبیا قرمز (ناز، گلی و صیاد) و فاکتور دوم شامل سه تاریخ کاشت (15 و30 اردیبهشت و 15 خرداد) بودند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس صفات اندازهگیری شده نشان داد که تأثیر رقم و تاریخ کاشت روی تمامی صفات اندازهگیری شده معنیدار میباشد. اثر متقابل رقم و تاریخ کاشت برای صفات ارتفاع بوته، تعداد غلاف در بوته، وزن 100 دانه، عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه در سطح احتمال 1% و برای تعداد دانه در غلاف اختلاف معنیداری در سطح احتمال 5% مشاهده گردید. مقایسه میانگین صفات نشان داد که رقم صیاد در تاریخ کاشت اول با 3/4033 کیلوگرم در هکتار بیشترین و رقم گلی در تاریخ کاشت سوم با 2/1500 کیلوگرم در هکتار کمترین عملکرد دانه را به خود اختصاص دادند و با تأخیر در کاشت تمامی صفات اندازهگیری شده کاهش پیدا کردند. مطالعه ضریب همبستگی صفات نشان داد که عملکرد دانه با تمامی صفات مورد بررسی به غیر از ارتفاع بوته، وزن صد دانه و درصد پروتئین، همبستگی مثبت و معنیداری داشت.
مهناز صالحی،
جلد 12، شماره 43 - ( بهار 1387 )
چکیده
برای ارزیابی خصوصیات بیده شترهای سمنان و همبستگی بین این صفات، از الیاف ناحیه پهلوی تعداد 95 نفر شتر ماده بومی سنین 1 تا 20سال در اردیبهشت ماه نمونهگیری شد و اختلاف میانگین حداقل مربعات صفات بیده در سنین مختلف و نیز چهارگروه سنی و با استفاده از روش خطی عمومی در نرمافزار SAS به دست آمد. نتایج نشان داد که سن بر طول دسته الیاف، قطر الیاف کرک و ضریب تغییرات آن، درصد الیاف مدولایی مقطع، ممتد و نیز الیاف بدون مدولا و بازدهی پس از شستشو اثر معنیدار (05/0 ≥ P) داشت. الیاف شترهای جوان 1 تا 2 سال از پوشش زیرین و درصد الیاف بدون مدولا بیشتری نسبت به سنین بالاتر برخوردار بودند. میانگین حداقل مربعات قطر کرک شترهای بین 1 تا 2 سال 47/1±54/18 میکرومتر با الیاف بیده شترهای گروههای سنی 3 تا 6، 7 تا 10 و بالاتر از 10 سال به ترتیب با مقادیر 67/0±59/22، 57/0±19/23 و 61/0±5/24 میکرومتر اختلاف معنیدار(05/0>P) داشت. بین طول دسته الیاف ناحیه شانه با سایر نواحی بدن (05/0>P) و نیز گروه سنی 1 تا 2 سال با سایر گروههای سنی اختلاف معنیدار (0001/0>P) مشاهده شد، به طوریکه طول الیاف با افزایش سن کوتاهتر شده بود. با توجه به تفاوت معنیدار خصوصیات الیاف در گروه سنی 1 تا 2 سال با شترهای مسنتر پیشنهاد میشود برای بهرهبرداری بهتر از الیاف این دام در فرآیند نساجی از لحاظ استحصال و سورتینگ، الیاف شترهای جوان بهطور جداگانه عرضه شود.
سعید صالحی، کورش رضایی مقدم، عبدالعظیم آجیلی،
جلد 13، شماره 47 - ( (ب)-بهار 1388 )
چکیده
میزان متغیر سموم جنبه نوینی از کشاورزی پایدار است. با این فناوریها، مواد شیمیایی فقط در سطح مورد نیاز مزرعه و در مناطقی از مزرعه به کار میرود که تراکم و جمعیت آفات و علفهای هرز، خسارتزا هستند. هدف این مطالعه بررسی نگرش و تمایل کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استانهای فارس و خوزستان نسبت به کاربرد فناوریهای میزان متغیر سموم است. مطالعه به روش پیمایش انجام گرفت و نمونه پژوهش شامل 249 نفر از کارشناسان هر دو استان گردید. یافتهها نشان داد کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استانهای فارس و خوزستان معتقد به کاربرد فناوریهای میزان متغیر سموم هستند. همچنین نتایج نشان داد متغیرهای نگرش به کاربرد، آزمون پذیری، درک مفید بودن، سازگاری و نگرش اعتمادی تبیینکننده تمایل کارشناسان به کاربرد فناوریهای میزان متغیر سموم هستند. با توجه به تمایل نسبتاً زیاد کارشناسان برای کاربرد این فناوریها، پیشنهاد میشود کاربرد عمومی این نوع سمپاشها در فعالیتهای کشاورزی استانهای مورد مطالعه چهره عملی به خویش گیرد.
رضا مهاجر، محمدحسن صالحی، حبیب اله بیگی هرچگانی،
جلد 13، شماره 49 - ( علوم آب وخاک پاییز 1388 )
چکیده
منظور نمودن شاخصهای حاصلخیزی خاک از جمله ظرفیت تبادل کاتیونی(CEC) میتواند در ارتقا و افزایش کیفیت نقشههای خاک مفید باشد. برای اندازهگیری CEC که زمانبر و پرهزینه است میتوان از برآورد آن از طریق توابع انتقالی استفاده کرد. در این تحقیق، ابتدا چند محدوده (Delineation) از دو واحد نقشه همگون (Consociation)، شامل دو فامیل خاک واقع در دشت شهرکرد، یک واحد نقشه شامل سری شهرک و دیگری شامل سری چهارمحال، مشخص شد. سپس، از اعماق صفر تا20 و30 تا50 سانتیمتری محدودهها نمونهگیری و چند ویژگی فیزیکی- شیمیایی هر نمونه در آزمایشگاه اندازهگیری شد. سه ویژگی درصد رس، درصد ماده آلی و رطوبت در پتانسیل 1500- کیلو پاسکال بیشترین همبستگی را با CEC نشان دادند. توابع انتقالی با استفاده از رگرسیون خطی و شبکه عصبی استخراج شد. در این مطالعه، برای تمام مدلهای شبکه عصبی یک لایه میانی به همراه یک گره کافی به نظر رسید. در هر دو روش، مدلی که شامل پارامترهای زود یافت ماده آلی و رس بود به وسیله روش رگرسیون با 81/0=R2 و 2/7= RMSE و از طریق شبکه عصبی با ضریب یادگیری 3/0 و تعدادتکرار(Epoch) 40 و 88/0=R2 و34/0= RMSE بهترین و دقیقترین تخمین را در بین مدلها جهت تخمین CEC نشان داد. تفکیک داده برحسب لایه و فامیل باعث افزایش دقت و صحت توابع گردید. تکنیک شبکه عصبی در مقایسه با رگرسیون، مدلهایی باR2 بیشتر و RMSE کمتر تولید کرد.
عیسی اسفندیار پور بروجنی، محمدحسن صالحی، نورایر تومانیان، جهانگرد محمدی،
جلد 13، شماره 49 - ( علوم آب وخاک پاییز 1388 )
چکیده
ژئوپدولوژی، یک روش سیستماتیک تجزیه و تحلیل سطوح ژئومرفیک برای نقشهبرداری خاک است که عملیات صحرایی را عمدتاً بر مبنای کار در منطقه نمونه پایه ریزی می کند. هدف از تحقیق حاضر، بررسی موقعیت منطقه نمونه و تأثیر نظر کارشناس در راستای تعیین میزان اعتبار تعمیمپذیری نتایج حاصل از روش ژئوپدولوژی برای اشکال اراضی مشابه، در جنوب غربی بروجن است. پس از تهیه نقشه تفسیری اولیه روی عکس های هوایی با مقیاس "1:20000"، با توجه به موقعیتهای مختلف واحد Pi111 که بیشترین مساحت از محدوده مطالعاتی را در برمی گرفت، منطقه نمونه در سه موقعیت مختلف طراحی شد و نقشه مزبور، در قالب مطالعات خاک شناسی رده دوم نهایی گردید. هم چنین، نظر دو کارشناس مختلف در رابطه با تعیین نقاط آزمون در خارج از منطقه نمونه به منظور بررسی میزان اعتبار نتایج تعمیم پذیری روش ژئوپدولوژی برای واحد مذکور، مد نظر قرار گرفت. نتایج نشان داد که تغییر موقعیت منطقه نمونه، تفاوتهای تاکسونومیکی را در سطوح مختلف (رده، تحت گروه و یا فامیل) و نوع واحد نقشه (کمپلکس و همگون) برای واحد Pi111 در بر داشته است. هم چنین، علی رغم مشابهت نتایج رده بندی پروفیل های تعیین شده توسط کارشناسان با یکدیگر، میزان هم خوانی این خاک ها با پروفیلهای شاهد منطقه نمونه (تا سطح فامیل) در هر کدام از موقعیت های سه گانه ، متفاوت بود. بنابراین، استفاده از فازهای شکل اراضی برای افزایش دقت نتایج روش ژئوپدولوژی توصیه می شود.
امهکلثوم هاشمی بنی، محمدحسن صالحی، حبیب اله بیگی هرچگانی،
جلد 13، شماره 50 - ( علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك زمستان 1388 )
چکیده
اگر چه ماده آلی بخش کمی از وزن خاک را تشکیل میدهد ولی تأثیر زیادی بر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک دارد و از شاخصهای مهم کیفیت و توان تولید خاک بهشمار میرود. تعیین مقدار ماده آلی خاک در مطالعات حاصلخیزی خاک و آلودگی محیط خاک، ضروری است. روش اکسایش تر واکلی- بلک یکی از روشهای متداول تعیین ماده آلی است. این روش علیرغم دقت و تبعیت از استانداردها، پرهزینه و با مصرف ترکیب کرومیومدار انجام میشود. سوزاندن در کوره (Loss On Ignition, LOI) روش دیگری است که به دلیل عدم تمایل به استفاده از اسید کرومیک، هزینه کم و آسانی بیشتر مورد توجه قرارگرفته است. اهداف این پژوهش، تعیین روابط بین روشهای اکسایش تر و LOI در خاکهای چهار دشت مهم استان چهار محال و بختیاری و تعیین مناسبترین دمای سوزاندن در کوره برای برآورد ماده آلی خاک است. بدین منظور، نمونهبرداری خاک از لایه سطحی صفر تا 25 سانتیمتری چهار دشت شهرکرد، فارسان، کوهرنگ و لردگان به طور تصادفی انجام گردید و در مجموع 205 نمونه خاک برداشت شد. ماده آلی خاک به روشهای اکسایش تر و LOI در پنج دمای 300، 360، 400، 500 و 550 درجه سیلسیوس به مدت دو ساعت تعیین گردید. به منظور تعیین بهترین دمای سوزاندن خاک، 40 نمونه خاک، انتخاب و ماده آلی و کربنات کلسیم معادل آنها، قبل و بعد از سوزاندن در دماهای مذکور اندازهگیری گردید. نتایج نشان داد در هر دشت بین روشهای اکسایش تر و LOI در دماهای مختلف یک رابطه خطی، مثبت و معنیدار وجود دارد. تفاوت در دشتها موجب گردید معادله به دست آمده برای هر دشت از معادله کلی متفاوت باشد و تفکیک دادهها بر اساس دشت، موجب افزایش R2 معادلات شد. با افزایش دمای سوزاندن، R2 و شیب معادلات کاهش و مجذور میانگین مربعات خطای باقیمانده (RMSE) افزایش یافت. در مقادیر بالاتر کربنات کلسیم معادل، کاهش شیب خطوط رگرسیون با افزایش دما قابل توجه بود که میتواند ناشی از تخریب بیشتر کربناتها در دمای بالاتر باشد. در این پژوهش، دمایی حدود 360 درجه سیلسیوس بهترین دمای سوزاندن خاک در کوره تشخیص داده شد زیرا در این دما تمام کربن آلی سوزانده شده، حداقل تخریب کربن معدنی و از دست دادن آب ساختمانی از کانیهای رسی صورت گرفته و هزینه انرژی مصرفی کمتر است.
فرود صالحی، محمدجعفر بحرانی، سید عبدالرضا کاظمینی، حسن پاک نیت، نجفعلی کریمیان،
جلد 15، شماره 55 - ( علوم فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك بهار 1390 )
چکیده
بقایای گیاهی، مواد آلی مفیدی محسوب میشوند که میتوانند تغییرات مهمی در ویژگیهای زیستی، شیمیایی و فیزیکی خاک ایجاد کرده و سبب افزایش یا پایداری عملکرد محصولات زراعی شوند. به منظور بررسی حفظ بقایای گیاهی و اختلاط آنها با خاک و کاربرد کود نیتروژن بر ویژگیهای خاک در زراعت لوبیا قرمز (Phaseolus vulgaris L.)، آزمایشی در تابستان 1387 و 1388 در قالب بلوکهای کامل تصادفی بهصورت دو بار خرد شده با سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز (باجگاه) انجام شد. فاکتور اصلی رقم لوبیای قرمز (لوبیا قرمز D81083 و قرمز صیاد)، فاکتور فرعی کود نیتروژن (صفر، 5/34، 69 و 5/103 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) و فاکتور فرعی فرعی بقایای گندم (0، 25، 50 و 75 درصد) بود. نتایج نشان داد که کربن آلی، نیتروژن، فسفر و پتاسیم خاک با کاربرد بقایای گیاهی افزایش یافتند. استفاده از مقادیر زیاد بقایا (75 درصد)، در ویژگیهای فوق تفاوت معنیداری ایجاد نکرد. بنابراین حفظ بقایای گیاهی میتواند به بهبود ویژگیهای خاک کمک کند. بنابراین میزان مطلوب بقایای گیاهی برای کیفیت مناسب خاک، حفظ 50 درصد بقایای گندم بود. کاربرد کود نیتروژن، باعث افزایش میزان نیتروژن و کاهش میزان فسفر و پتاسیم خاک شد، ولی تأثیری بر کربن آلی خاک نداشت
مرتضی بهمنی، علیرضا حسینپور ، محمدحسن صالحی،
جلد 15، شماره 57 - ( علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك -پاییز 1390 )
چکیده
خصوصیات خاک تحت تأثیر اقلیم قرار دارند. پتاسیم قابل استفاده یکی از شاخصهای حاصلخیزی خاک به شمار میرود. تحقیق حاضر برای مقایسه پارامترهای کمیت به شدت پتاسیم در خاکهای ورتیسولز استانهای اصفهان و چهارمحالوبختیاری با رژیمهای رطوبتی اریدیک و زریک انجام شد. نتایج کانیشناسی نشان داد که اسمکتیت کانی غالب در خاکهای ورتیسول چهارمحالوبختیاری است. نتایج نشان داد که در افقهای سطحی نسبت فعالیت پتاسیم در حال تعادل (ARek) در خاکهای اصفهان و چهارمحالوبختیاری به ترتیب در دامنه 02/0 تا 11/0 و 0037/0 تا 0078/0 5/0(1-mmolL) است. پتاسیم لبایل یا پتاسیم آسان قابل استفاده (∆K0) در افقهای سطحی خاکهای اصفهان و چهارمحالوبختیاری به ترتیب در دامنه 23/0 تا 8/3 و 72/0 تا 6/1 میلیمول بر کیلوگرم میباشد. پتاسیم نگهداری شده در مکانهای اختصاصی یا پتاسیم سخت قابل استفاده (KX) در افقهای سطحی خاکهای اصفهان و چهارمحالوبختیاری به ترتیب در دامنه 8/2 تا 1/7 و 6/2 تا 7/3 میلیمول بر کیلوگرم است. گنجایش بافری پتاسیم (PBCK) در افقهای سطحی خاکهای اصفهان و چهارمحالوبختیاری به ترتیب در دامنه 12 تا 36 و 191 تا 210 (5/0(1-mmolL)/ 1-mmolkg) میباشد. میانگین این پارامتر دارای تفاوت معنیدار در افقهای سطحی دو منطقه است. همچنین پارامترهای Q/I با عمق خاک نیز تغییر میکردند. PBCK در خاکهای دو منطقه مورد مطالعه با افزایش عمق خاک افزایش یافت و تغییرات دیگر پارامترها متفاوت بود
هادی علینژادجهرمی، عبدالرحمان محمدخانی، محمدحسن صالحی،
جلد 16، شماره 60 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-تابستان 1391 )
چکیده
امروزه به علت خشکسالی و کمبود آب استفاده از آبهای نامتعارف بهویژه پساب حاصل از تصفیه فاضلاب شهری در کشاورزی اهمیت ویژهای پیدا کرده است. از عوامل محدودکننده استفاده از این پسابها وجود عناصر سنگین در آنها میباشد. در این پژوهش، اثر پساب تصفیه شده شهرکرد بر رشد، عملکرد و تجمع سرب و کادمیم در گیاه بادرنجبویه در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار (0، 25، 50، 75 و 100 درصد پساب در آب آبیاری) و سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بیشترین ارتفاع ساقه، قطر ساقه، تعداد ساقه، تعداد برگ و پنجه در تیمار 100 درصد پساب بهدست آمد. وزنتر و خشک اندام هوایی و ریشه نیز در تیمار 100 درصد پساب بیشترین بود. درصد اسانس حاصل از دارو برگها تحت تأثیر درصد استفاده از پساب در آب آبیاری قرار گرفت و بیشترین مقدار آن (23/1 %) نیز در تیمار 100 درصد پساب حاصل شد. میزان تجمع سرب در ریشه و اندامهای هوایی و فاکتور انتقال آن در گیاه بادرنجبویه دارای اختلافی معنیدار نبود. با این وجود، بیشترین غلظت سرب در ریشه (057/0 میلیگرم بر کیلوگرم) و اندامهوایی (013/0 میلیگرم بر کیلوگرم) به تیمار 100 درصد و کمترین مقدار آنها به تیمار صفر درصد پساب مربوط میشد. غلظت سرب در تمامی تیمارها کمتر از حد مجاز آن در گیاهان دارویی (2 میلیگرم بر کیلوگرم) بود. غلظت کادمیم در تمامی نمونههای گیاهی غیرقابل تشخیص بود. نتایج بهدست آمده از این پژوهش نشان داد، آبیاری با پساب شهری شهرکرد افزون بر تأمین آب و مواد غذایی مورد نیاز گیاه بادرنجبویه، بهطور مستقیم و یا غیرمستقیم از طریق افزایش زیست توده، میزان اسانس آن را نیز افزایش میدهد. شایان ذکر است که غلظت سرب و کادمیم تجمع یافته در این گیاه نیز بسیار کمتر از حد مجاز آنها بود.
محسن باقری بداغآبادی، محمدحسن صالحی، عیسی اسفندیارپور بروجن، جهانگرد محمدی، علیرضا کریمیکارویه، نورایر تومانیان،
جلد 16، شماره 61 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-پاييز 1391 )
چکیده
کاربرد مدلهای تغییرپذیری ناپیوسته در روشهای سنتی (مرسوم) شناسایی خاک، محدودیتهایی را برای مرزبندی واحدهای نقشه بههمراه دارد. راهکارهای نوین ارایهشده برای غلبه بر این محدودیتها (که بهطور کلی، "نقشهبرداری رقومی خاک" نامیده میشوند)، با بررسی تغییرات پیوسته خاک، تلاش میکنند براساس متغیرهای محیطی که بهسادگی قابل دستیابی یا محاسبه هستند، کلاسهای خاک یا ویژگیهای آن را پیشبینی کنند. پژوهش حاضر میکوشد تا با هدف تهیه نقشه خاک منطقه بروجن- استان چهارمحال و بختیاری- توسط مدل SoLIM و بهکارگیری مدل رقومی ارتفاع و ویژگیهای آن، گامی جدید در راستای تهیه نقشههای خاک بردارد. برای این منظور، 18 ویژگی مختلف از مدل رقومی ارتفاع استخراج گردیدند و پس از پردازش اولیه، هفت ویژگی مهمتر انتخاب شدند. این ویژگیها بههمراه سه زیرگروه و هفت فامیل خاک غالب موجود در منطقه مطالعاتی (شامل 41 خاکرخ از 125 خاکرخ حفرشده در کل منطقه)، ماتریس دادههای ورودی به مدل SoLIM را تشکیل دادند. نقشههای خاک فازیِ بهدست آمده از SoLIM در سامانه اطلاعات جغرافیایی (نرمافزار آرک- جیآیاس) به نقشه چندگوشهای پراکنش خاکها تبدیل شدند. نتایج نشان داد که ترکیبات گوناگون ویژگیهای مدل رقومی ارتفاع در برآورد نوع خاکها دقت متفاوتی دارند، و بهطورکلی، دقت درونیابیها حدود دو برابر دقت برونیابیها هستند. همچنین، مدل SoLIM در برآورد نوع واحدهای نقشه و خاکهای موجود در آن، دقت قابل قبولی داشت؛ لیکن در برآورد مکان دقیق کلاسهای خاک، از دقت چندانی برخوردار نبود. لزوم استفاده از اطلاعات بیشتر مانند نقشههای زمینشناسی و غیره، برای افزایش دقت این روش، پیشنهاد میشود.
سید اسداله محسنی موحد، محمود اکبری، پروانه صالحی مقدم،
جلد 17، شماره 66 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك، زمستان 1392 )
چکیده
چون همیشه نمیتوان از آبیاری تحت فشار استفاده کرد، استفاده از روشهای مدرن آبیاری سطحی ضروری است. در این مقاله ضمن معرفی مدل جدید BISEDOM برای طراحی و ارزیابی بهینه آبیاری نواری، تأثیر ضریب وزنی شاخصها (راندمانها) در فرآیند بهینه-سازی مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته و مناسبترین الگوی وزنی که براساس پتانسیل بهبود است، معرفی میشود. در مدل BISEDOM برای شبیهسازی هیدرولیکی از مدل موازنه حجم و برای بهینهسازی از روش SA استفاده شده است. همچنین بررسی ترکیبهای متفاوت متغیرهای تصمیمگیری (دبی ورودی، طول، عرض و شیب نوار)، و نتیجتاً راندمانهای معرف عملکرد آبیاری نواری در یک تابع هدف امکانپذیر شده است. ضمن اینکه به سبب ماهیت روش SA، باید پارامترهای این روش در مدل، پسبهینگی شوند. در این تحقیق نهایتاً مشخص شد شاخصهای موزون مطابق الگوی پیشنهادی در بهبود عملکرد آبیاری نواری تأثیر معنیداری خواهد داشت. همچنین اعتبارسنجی نتایج مدل، در سه بخش طراحی، ارزیابی و بهینهسازی با مدل SIRMOD و روش ریاضی مجانب نشان داد نتایج حاصل بسیار نزدیک به هم میباشد. لذا نتایج حاکی از کارایی مدل نسبت به مدلهای موجود بهویژه برای اهداف بهینهسازی است.
میترا صالحی پورباورصاد، هادی قربانی، مجید افیونی، حسین خیرآبادی،
جلد 18، شماره 67 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك- بهار- 1393 )
چکیده
با توجه به اهمیت استفاده از سبزیجات سا لم، کنترل غلظت عناصر سنگین جهت حفظ سلامتی مصرف کننده حائز اهمیت است . لذا این
تحقیق با هدف ارزیابی پتانسیل خطر فلزات سنگین بر سلامت انسان نسبت به بیمار ی های سرطانی و غیر سرطانی از طریق مصرف
محصولات کشاورزی در استان اصفهان انجام شده است . نمونه ها شامل گندم ، برنج، هویج ، پیاز، سبزیجات برگی و سیب زمینی بودند که
برای ارزیابی (Hazard Index) و شاخص خطر (Target Hazard Quotient) به صورت تصادفی در استان جم عآوری شدند و پتانسیل خطر
برای THQ خطر سلامت بیماری های غیرسرطانی برای یک عنصر و ترکیبی از همه عناصر محاسبه شد . نتایج حاصل نشان داد که مقادیر
آرسنیک از مصرف گندم بیشتر از یک بوده و برای بقیه عناصر سنگین مورد مطالعه ناشی از مصرف یک محصول کمتر از یک می باشد. این
موضوع نشان دهنده آن است که احتمال اثرات سوء بیمار ی های غیرسرطانی برای آرسنیک از مصرف گندم وجود دارد ولی برای بقیه عناصر
۲ به دست آمد که نشان دهنده / ۲ و ۹ / در محصولات مختلف به تنهایی وجود ندارد . میزان شاخص خطرپذیری برای مردان و زنان به ترتیب ۶
اثرات سوء بیمار ی های غیرسرطانی ناشی از مصرف محصولات مورد مطالعه م ی باشد. در بین نمونه های مورد آزمایش خطرپذیری سرطانی
آرسنیک بواسطه مصرف گندم نسبت به پیاز بیشتر است و احتمال خطرپذ یری به بیماری های سرطا نی بر ای ای ن عنصر در سطح متوسط
می باشد. هم چنین این پارامتر برای عنصر سرب در هر دو گروه مورد مطالعه در سطح پایین است.
مرتضی بهمنی، محمدحسن صالحی، عیسی اسفندیارپور بروجنی،
جلد 18، شماره 67 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك- بهار- 1393 )
چکیده
یکی از دلایل اصلی ایج اد سامانه های طبقه بندی خاک ، شناسایی تفاوت ویژگی های مهم خاک ها بر ای اهداف مدیریتی است . در این
پژوهش، کارایی طبقهبندی خاک دو سامانه رده بندی آمریکایی و جهانی در توصیف ویژگی های فیزیکی، شیمیایی و کا نی شناس ی برخی از
خاک های مناطق خشک و نیم ه خشک ایران مرکزی مورد مقایسه و بحث قرار گرفته است . بدین منظور، دشت های خاتون آباد و مبارکه در
استان اصفهان (به عنوان مناطق خشک ) و دشت های کوهرنگ و شهرکرد در استان چهارمحال و بختیاری (به عنوان مناطق نیمه خشک) انتخاب
شدند و پس از حفر و تشریح چهار خاکرخ در هر دشت (در مجموع، ۱۶ خاکرخ )، خاکرخ های شاهد هر دشت انتخاب گردیدند و از
افق های آنها برای آزمایش های مختلف و تعیین رده بندی خاک ها در دو سامانه آمریکایی و جهانی نمون هبرداری صورت گرفت. نتایج نشان
داد که رده خاک های هر دو دشت کوهرنگ و خاتون آباد در سامانه آمریکایی ، ورتی سول می باشد؛ در حالی که در سامانه جهانی ، این دو
خاک به ترتیب در گروه های مرجع کمبی سول و کلس یسول نامگذاری می شوند. از طرف دیگر، خاک های مبارکه و شهرکرد بر اساس سامانه
جهانی، هر دو در گروه مرجع کلسی سول قرار گرفته اند، در حالی که در سامانه آمریکایی به دلیل تف اوت در رژیم رطوبتی خاک ، به ترتیب در
رده های اریدی سول و اینسپتی سول طبقه بندی شد ه اند. هیچکدام از سامانه ها نتوانسته اند وجود گچ در افق های پایین خاک های منطقه مبارکه
(پایین تر از عمق ۱۰۰ سانتی متر) را نشان دهند . نتایج کانی شناسی رس، حاکی از غالببودن اسم کتیت در خاک های کوهرنگ و عدم وجود
کانی پالی گورسکیت در این منطقه است . این در حالی است که در سطح فامیل سامانه آمریکایی، غالب بودن اسمکتیت به خوبی نشان داده
می شود. نتایج رده بندی خاک ها در سطوح پایین تر بیانگر این است که به طور نسبی، سامانه جهانی در بیان شرایط خاک های مورد مطالعه از
کارایی بیشتری برخوردار است.