مهدی جمشیدمقدم، سید سعید پورداد،
جلد 10، شماره 2 - ( تابستان 1385 )
چکیده
به منظور بررسی جوانهزنی و رشد گیاهچههای گلرنگ در تنش رطوبتی، تعداد 15 ژنوتیپ در چهار سطح پتانسیل آب شامل صفر (شاهد)، 4/0-، 8/0- و 2/1- مگاپاسکال به وسیله محلول پلیاتیلنگلایکول 6000 مورد آزمون جوانهزنی قرار گرفتند. حداکثر درصد جوانهزنی (G max)، شاخص سرعت جوانهزنی (GRI)، مدت زمان تا رسیدن به 50 درصد جوانهزنی (T50)، طول ریشهچه (RL) و ساقهچه (SL) به عنوان پارامترهای جوانهزنی بررسی شد. تأثیر سطوح پتانسیل و ژنوتیپها برای کلیه صفات اندازهگیری شده معنیدار بود. کمترین پتانسیل آب، جهت جوانهزنی در دامنه 18/1- مگاپاسکال در ژنوتیپ گوشخانی تا 59/1- مگاپاسکال در ژنوتیپ LRV-51-51 برآورد شد. در پاسخ به تنش رطوبتی در مورد صفت طول ریشهچه در ژنوتیپها واکنش متفاوتی مشاهده شد. در سطوح پتانسیل پایینتر، گیاهچهها از ریشهچههای نازک، ضعیف و طویلتری نسبت به شاهد برخوردار بودند و با افزایش تنش به 2/1- مگاپاسکال، کاهش شدیدی در طول ریشهچه مشاهده شد. پتانسیلهای پایینتر از شاهد باعث کاهش سرعت جوانهزنی و طول ساقهچه شدند. در حالیکه پتانسیلهای آب کمتر از 4/0- مگاپاسکال باعث کاهش حداکثر درصد جوانهزنی گردید. افزایش تنش از سطح شاهد، به 8/0- مگاپاسکال بیش از 3 برابر، مرحله T50را به تأخیر انداخت. اکثر ژنوتیپهای خارجی از میانگین T50 بیشتری نسبت به ژنوتیپهای گلرنگ ایرانی برخوردار بودند. بالاترین مقدار GRI به ژنوتیپهای ایرانی LRV-51-51، ورامین 295 و محلی اصفهان و کمترین آن به ژنوتیپ خارجی CW-74 تعلق داشت. همچنین عملکرد دانه، عملکرد روغن و درصد روغن دانه تعدادی از ژنوتیپهای فوق طی سال زراعی 83-1382 در آزمایشهای مزرعهای تحت شرایط دیم ارزیابی شد. بیشترین متوسط عملکرد روغن به ژنوتیپهای خارجی (4/326 کیلوگرم در هکتار) PI-537598 و (9/313 کیلوگرم در هکتار) Lesaf و کمترین آن به ژنوتیپ ایرانی زرقان279 (2/133 کیلوگرم در هکتار) تعلق داشت. در سطوح پتانسیل شاهد و 8/0 مگاپاسکال ارتباط منفی و معنیداری بین درصد روغن بذر با سرعت جوانهزنی حاصل شد. نتایج نشان داد که تنوع ژنتیکی کافی برای پارامترهای جوانهزنی وجود دارد و میتوان از تنوع ژنتیکی موجود در جهت بهبود بنیه اولیه بذر ژنوتیپهای گلرنگ استفاده نمود.
سیدسعید پورداد، خشنود علیزاده، رضا عزیزی نژاد، عبداله شریعتی، مسعود اسکندری، مجید خیاوی، عزتاله نباتی،
جلد 12، شماره 45 - ( پاییز 1387 )
چکیده
گلرنگ (Carthamus tinctorius L.) بومی ایران بوده و با شرایط آب و هوایی کشور سازگاری خوبی دارد. 16 ژنوتیپ گلرنگ در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شش ایستگاه تحقیقاتی سرارود (کرمانشاه)، مراغه، قاملو (کردستان)، خدابنده (زنجان)، شیروان (خراسان شمالی) و کوهدشت (لرستان) بهصورت دو آزمایش جداگانه در شرایط تنش و بدون تنش رطوبتی در بهار کشت گردید. شاخصهای کمّی مقاومت به خشکی شامل شاخص حساسیت به خشکی (SSI) ، شاخص متوسط محصولدهی (MP)، شاخص تحمل به خشکی (STI) ، میانگین هندسی محصولدهی (GMP) و شاخص تحمل (TOL) برای عملکرد دانه و نیز پایداری غشای ژنوتیپها محاسبه گردید. نتایج نشان داد که شاخص تحمل به خشکی (STI) مناسبترین شاخص برای ارزیابی مقاومت به خشکی ژنوتیپها بوده و برآورد این ضریب از میانگین کل ایستگاهها نشان داد که ژنوتیپهایCW-4440 ،Gilaو PI-537598 با بیشترین میزان STI دارای عملکرد بالا در هر دو شرایط رطوبتی بودند. انحراف معیار STI این سه ژنوتیپ نشان داد که Gila پایداری کمتری از نظر این شاخص داشته و نهایتاً دو ژنوتیپ دیگر شایستگی بیشتری برای گزینش داشتند. تجزیه واریانس شاخص پایداری غشای (CMS) نشان داد که بین ژنوتیپها اختلاف معنیداری در سطح احتمال یک درصد وجود دارد. رقم S-541 دارای بیشترین پایداری غشای و رقم KINO-76 دارای کمترین میزان پایداری غشا بود. پایدای غشا با شاخصهای STI,MP,GMP همبستگی مثبت و معنیداری نشان داد. یعنی ژنوتیپهای دارای غشای پایدارتر در شرایط واقعی و محیط طبیعی نیز مقاومت به خشکی بالایی نشان داده بودند. بنابراین آزمون پایداری غشا میتواند بهعنوان یک روش سریع برای غربال ژنوتیپها در مراحل اولیه اصلاحی مورد استفاده قرار گیرد. تجزیه کلاستر براساس سه ضریب مقاومت به خشکی(STI,MP,GMP)، پایداری غشا (CMS) و عملکرد در دو شرایط تنش و بدون تنش خشکی ژنوتیپهای تحت بررسی را به سه گروه تقسیم نمود. گروهبندی حاصل از تجزیه کلاستر نیز توانست چهار ژنوتیپ برتر CW-4440 ،PI-537598، Gilaو S-541 را شناسایی کرده و تأکیدی بر نتایج حاصل از دیگر روشها بود.