جستجو در مقالات منتشر شده


30 نتیجه برای عصاره

مجید رجائی، نجفعلی کریمیان،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

در میان فلزات سنگین آلوده کننده خاک، کادمیم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. زیرا به راحتی به وسیله ریشه گیاه جذب می‌شود و سمیت آن تا 20 برابر بیشتر از سایر فلزات سنگین است. بنابراین درک عوامل مؤثر بر قابلیت استفاده این فلز و تغییر و تبدیل آن در خاک از اهمیت فراوانی برخوردار است. گرچه در سال‌های اخیر عصاره‌گیری دنباله‌ای به عنوان روشی مناسب در تعیین شکل‌های شیمیایی و قابلیت استفاده بالقوه فلزات در خاک‌های ایران به کار رفته است، اما ظرفیت اجزای مختلف خاک برای نگه‌داری کادمیم و تغییر و تبدیل شکل‌های شیمیایی آن با زمان کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش به منظور بررسی تغییرات زمانی شکل‌های شیمیایی کادمیم و تعیین ظرفیت اجزای مختلف خاک برای نگه‌داری این فلز به یک خاک لوم رسی آهکی Fine, mixed (calcareous), mesic Typic Calcixerepts شن خالص کوارتزی افزوده شد و بافت لوم شنی حاصل به همراه خاک اولیه با مقادیر 0، 5، 15، 30، و 60 میلی‌گرم کادمیم در کیلوگرم خاک تیمار شدند. نمونه‌های خاک به مدت 0، 1، 2، 4، 8، و 16 هفته در رطوبت حدود ظرفیت مزرعه خوابانده شد. در پایان هر زمان با برداشت زیر نمونه شکل‌های شیمیایی کادمیم به روش عصاره‌گیری دنباله‌ای تعیین شد. نتایج نشان داد که به ترتیب در بافت‌های لوم رسی و لوم شنی 82 و 87 درصد از کادمیم به کار رفته به شکل‌های محلول + تبادلی، کربناتی و آلی در می‌آید. در بافت لوم شنی مقدار بیشتری از کادمیم به کار رفته در مقایسه با بافت لوم رسی به شکل محلول + تبادلی و کربناتی در آمد. برای سایر شکل‌ها (به جز شکل اکسید آهن متبلور که در تمامی تیمارها کمتر از حد تشخیص دستگاه جذب اتمی بود) عکس این مطلب درست بود. با افزایش سطوح کادمیم کاربردی تمامی شکل‌های کادمیم در خاک افزایش یافتند اما درصد این افزایش‌ها به ظرفیت اجزای مختلف خاک برای نگه‌داری این فلز بستگی داشت. بیشترین ظرفیت نگه‌داری کادمیم مربوط به بخش کربناتی بود. تأثیر زمان بر تغییر شکل‌های کادمیم معنی‌دار بود، اما در اکثر تیمارها بلافاصله پس از افزودن کادمیم به خاک بیش از 80 درصد این فلز وارد شکل‌های کربناتی و آلی گردید و تا پایان آزمایش این نسبت تقریباً حفظ شد.
سیدعلی غفاری‌نژاد، نجفعلی کریمیان،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

در یک آزمایش کشت گلخانه‌ای به منظور بررسی شکل‌های شیمیایی منگنز معدنی و ارتباط آنها با پاسخ‌های گیاهی تعداد 22 نمونه از خاک‌های آهکی استان فارس (عمق20- 0 سانتی‌متری) در گلدان‌های سه کیلویی ریخته شد و گیاه سویا از رقم ویلیامز در سه تکرا به مدت هفت هفته پرورانده شد. میزان شکل‌های شیمیایی منگنز در خاک گلدان‌‌ها پس از برداشت، به روش عصاره‌گیری دنباله‌ای واردن و ریزوناور اندازه‌گیری شد. در این روش منگنز به اشکال کاملاً محلول (عصاره‌گیری با Ca(N03)2)، به طور ضعیف جذب شده (عصاره‌گیری با CaDTPA + Na2B4O7) ، کربناتی (عصاره‌گیری با HNO3) و اکسیدی (عصاره‌گیری با NH2OH . HCl) جداسازی می‌شود. نتایج نشان داد بیشترین میزان منگنز به ترتیب در اشکال کربناتی، اکسیدی، به طور ضعیف جذب شده و محلول وجود داشت. روابط رگرسیون بین خواص فیزیکی و شیمیایی خاک‌ها و شکل‌های شیمیایی منگنز حاکی از هم‌بستگی کربنات کلسیم معادل خاک‌ها و منگنز کربناتی بود. هم‌چنین هم‌بستگی معنی‌دار بین جزء کربناتی و غلظت منگنز در اندام هوایی سویا حاکی از آن نقش فعال این جزء در تغذیه گیاه می‌باشد.
عبدالحسین جمالی زواره، عباس شریفی تهرانی، مجتبی محمدی،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده

عصاره برگ گیاه Reynoutria sachalinensis (F. Schmidt) Nakai ترکیبی است که برای کنترل برخی از بیماری‌ها و به‌خصوص سفیدک پودری کدوییان (ناشی از قارچ Podosphaera fusca) توصیه شده و مکانیزم اثر آن القای واکنش‌های دفاعی گیاه ذکر شده است. در پژوهش حاضر اثر عصاره برگ این گیاه بر تغییر برخی از واکنش‌های دفاعی بوته خیار بررسی شد. پس از تیمار اولین برگ حقیقی بوته خیار با عصاره برگ R. sachalinensis ، تغییرات فعالیت آنزیم‌های پراکسیداز و فنیل آلانین آمونیالیاز و میزان ترکیبات فنلی، در اولین و دومین برگ حقیقی بوته سالم یا مایه زنی شده با P. fusca بررسی و با شاهد مقایسه گردید. نتایج نشان داد که فعالیت ویژه آنزیم پراکسیداز بوته خیار پس از کاربرد عصاره افزایش یافت و با توجه به این‌که افزایش در هر دو تیمار سالم و مایه زنی شده دیده شد، تنش ناشی از نفوذ بیمارگر بر آن اثری نداشته است. فعالیت ویژه آنزیم فنیل آلانین آمونیالیاز در بوته سالم در طول 24 ساعت پس از کاربرد عصاره افزایش سریع و زودگذر داشت اما در بوته مایه زنی شده افزایش فعالیت این آنزیم تدریجی و طولانی‌تر بود که احتمالاً ناشی از تعامل اثر عصاره با تنش نفوذ بیمارگر بوده است. میزان ترکیبات فنلی بافت بوته خیار تیمارشده با عصاره علی‌رغم نوسانات جزیی، روند تغییر مشخصی نشان نداد.
نفیسه مهدوی عرب، رحیم عبادی، بیژن حاتمی، خلیل طالبی جهرمی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده

  به منظور بررسی اثر حشره­کشی برخی از عصاره­های گیاهی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با سه تکرار روی سوسک چهار نقطه­ای حبوبات در آزمایشگاه انجام شد. این عصاره‌ها‌ از 22 گیاه با سه حلال استون، متانول و هگزان گرفته شدند. آزمایش در شرایط دمایی 25 درجه سانتی‌گراد، رطوبت نسبی 5 ± 70 درصد و دوره نوری 16 ساعت تاریکی و 8 ساعت روشنایی انجام گرفت. هر واحد آزمایشی شامل یک ظرف پتری مفروش شده با کاغذ صافی بود که به عصاره­ها آغشته شده بود و در هر یک 25 سوسک چهار نقطه­ای حبوبات رها سازی شد. حشرات تلف شده بعد از 36 ساعت شمارش شدند. در این پژوهش بر اساس فرض طرح، عصاره‌هایی با کمتر از 50 درصد تلفات، از لیست عصاره‌های مورد آزمایش برای مراحل بعدی حذف ‌گردیدند. به این ترتیب عصاره‌های متانولی برگ کلپوره ( با 55 درصد تلفات )، هگزانی شیرتیغال (با 6/54 درصد تلفات)، استونی برگ استبرق (با 6/53 درصد تلفات)، متانولی شاتره (با 7/52 درصد تلفات)، متانولی فلفل‌دلمه (با 50 درصد تلفات ) و استونی آویشن شیرازی ( با50 درصد تلفات ) با بالاترین درصد تلفات در غلظت 300 میکرولیتر بر میلی‌لیتر، در مقایسه با شاهد جهت آزمایش اصلی برگزیده شدند. سپس تأثیر شش عصاره فوق، با پنج غلظت 150، 224، 335، 502 و 750 میکرولیتر بر میلی‌لیتر روی سوسک چهار نقطه‌ای حبوبات بررسی شدند. این آزمایش نیز در آزمایشگاه به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. حشرات تلف شده بعد از 36 ساعت شمارش شدند. در غلظت 750 میکرولیتر بر میلی‌لیتر، عصاره استونی آویشن شیرازی و متانولی شاتره با 3/88% بالاترین و هگزانی شیر تیغال با 3/78% پایین‌ترین درصد تلفات را نشان دادند. در همه تیمارها با افزایش غلظت درصد تلفات افزایش یافت. مقدار LC50 محاسبه شده برای سوسک چهار نقطه‌ای حبوبات پس از 36 ساعت از تیمار دهی با عصاره­های گیاهی نشان داد که این سوسک در برابر عصاره آویشن شیرازی و شیر تیغال به ترتیب با مقدار LC50 برابر با 27/126 و 09/370 میکرولیتر بر میلی­لیتر بیشترین و کم‌ترین حساسیت را نسبت به سایر عصاره­ها از خود نشان داد. از بین غلظت‌ها و گیاهان آزمایش شده عصاره 5 گیاه با غلظتی که بالاترین تلفات را روی سوسک چهار نقطه‌ای حبوبات داشتند جهت آزمایش روی لارو برگخوار چغندر قند در گلخانه استفاده شدند. این آزمایش در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با چهارتکرار اجرا شد. عصاره استونی برگ استبرق با 5/57 % بیشترین وآویشن شیرازی با 5/27 % کمترین تأثیر را نسبت به سایر عصاره­ها روی لارو برگخوار چغندرقند داشتند.


پریسا هروی، خلیل طالبی جهرمی، قدرت اله صباحی، علیرضا بندانی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

تأثیرات گوناگون غلظت های مختلف عصاره متانولی مغز دانه گیاه چریش (آزاد درخت) بومی کشور، روی لاروهای کرم قوزه پنبه Helicoverpa armigera بررسی شد و با تأثیر دو فرمولاسیون تجاری نیم آزال و نیم پلاس مقایسه گردید. آفت از مزارع پنبه گرگان جمع‌آوری و در آزمایشگاه روی جیره مصنوعی پرورش یافت. دانه چریش از بندرعباس تهیه و عملیات استخراج عصاره در آزمایشگاه صورت گرفت. تعیین آثار ضد‌تغذیه ای ترکیبات چریش در دو حالت با و بدون امکان انتخاب توسط حشره انجام شد که در حالت اول کمترین میزان تغذیه لارو از حلقه فیبری تیمار شده با عصاره 5% صورت گرفت در حالی که بیشترین میزان تغذیه در تیمار نیم پلاس مشاهده گردید. بین غلظت های مختلف عصاره دانه (به جز عصاره 1%) با شاهد اختلاف معنی‌دار وجود داشت (05/0 < P). مقایسه میانگین سرعت تغذیه نشان داد که بیشترین و کمترین سرعت تغذیه به‌ترتیب در تیمارهای نیم پلاس و نیم آزال بوده که اختلاف بین این تیمارها نیز معنی دار بود. بیشترین میزان شاخص ضدتغذیه ای در تیمار با عصاره 5 % و کمترین آن در نیم پلاس مشاهده شد که اختلاف بین آنها نیز معنی دار بود ولی اختلاف بین نیم پلاس با عصاره های 1 و 5/2 % معنی دار نشد. بیشترین تأثیر دورکنندگی در تیمار با عصاره 5% و کمترین آن در عصاره 1% مشاهد شد که از نظر آماری غلظت های 5 و 5/2 % در یک گروه و غلظت 1% و نیم آزال و نیم پلاس در گروه دیگری قرار گرفتند. تیمار با عصاره 5% به کمترین وزن لارو منجر گردید که از نظر آماری با سایر تیمارها اختلاف داشت ولی از این نظر بین عصاره 5/2 و 1% اختلاف معنی دار نشد.
هما بقایی، فخری شهیدی، محمدجواد وریدی، مهدی نصیری محلاتی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

طالبی با نام علمی Cucumis melo L. از مهم‌ترین محصولات جالیزی است که سطح زیر‌کشت بالایی را در ایران به‌خصوص استان خراسان به خود اختصاص‌داده‌ است. دانه طالبی دارای ارزش‌تغذیه‌ای زیادی بوده و حاوی بسیاری از ترکیبات سلامتی‌زا (مانند اکثر اسیدهای‌آمینه ضروری و اغلب اسیدهای‌چرب غیر‌اشباع) است. در‌حال‌حاضر به‌جز بذر اصلاح‌شده این دانه که جهت کاشت توسط جهاد‌کشاورزی در اختیار کشاورزان قرار می‌گیرد، استفاده مفید دیگری از آن به‌عمل‌نیامده و لذا بخش عمده‌ای از ضایعات غذایی را تشکیل می‌دهد. عصاره حاصل از دانه طالبی دارای pH در محدوده خنثی است، بنابراین امکان نگه‌داری طولانی‌مدت آن میسر نیست. در این پژوهش با استفاده از آب‌لیمو ترش و سه تیمار کنسانتره‌ پرتقال، ساکس یا حبابچه ‌پرتقال و اسید‌سیتریک، pH عصاره تا 15/4 کاهش یافت و بدین ترتیب امکان تولید یک نوشیدنی مغذی، پایدار و با قابلیت‌ پذیرش‌ بالا از دانه طالبی مورد بررسی قرار گرفت. ارزش تغذیه‌ای نوشیدنی و تغییر ویژگی‌های فیزیکوشیمیایی، حسی و میکروبی آن طی 6 هفته نگه‌داری نوشیدنی در دمای یخچال ( 4) ارزیابی شد. بر اساس نتایج به دست آمده، نوشیدنی دانه طالبی غنی از پروتئین (52/1 درصد)، فسفر (3/41 پی‌پی‌ام) و پتاسیم (17 پی‌پی‌ام) به‌دست‌آمد. نتایج ارزیابی‌ها نشان داد که نوشیدنی دانه طالبی حاوی کنسانتره ‌پرتقال دارای بیشترین امتیاز پذیرش‌کلی بوده (امتیاز 79/3 از 5) و با توجه به عدم مشاهده آثار کپک و مخمر در نمونه‌ها، نوشیدنی حداقل تا 6 هفته در دمای یخچال ( 4) قابل ‌نگه‌داری است.
سید جواد حسینی فرد، حسین خادمی، محمود کلباسی،
جلد 13، شماره 50 - ( 10-1388 )
چکیده

این تحقیق با هدف تعیین اثر عصاره گیرهای مختلف برای استخراج پتاسیم غیرتبادلی از سه کانی میکایی بیوتیت، فلوگوپیت و مسکوویت انجام شد.کانی‌ها به دو اندازه کوچک‌تر از60 و 100-60 میکرومتر تفکیک و سطوح تبادلی آنها با کلسیم اشباع شد. عصاره گیری متوالی با استفاده از سه عصاره گیر شامل اسیدکلریدریک 01/0 مولار، استات آمونیوم 1 مولار و کلرید باریم 05/0 مولار انجام شد. غلظت تجمعی پتاسیم استخراج شده از سه کانی میکایی محاسبه گردید. نتایج نشان داد که اثر عصاره-گیرهای مختلف بر هر کدام از کانی‌های میکایی متفاوت بوده و انواع کانی‌هایی که در خاک به عنوان میکا از آنها نام‌برده می‌شود، می‌توانند مقادیر متفاوتی پتاسیم آزاد نمایند. به طورکلی برای اندازه ذرات ریزتر (کوچک‌تر از 60 میکرومتر) اسیدکلریدریک و برای ذرات درشت‌تر (100-60 میکرومتر) استات آمونیوم پتاسیم بیشتری از کانی‌های میکایی استخراج نمودند. پتاسیم استخراج شده از کانی مسکوویت به وسیله عصاره گیرهای استات آمونیوم وکلریدباریم بیش از سایر کانی‌های میکایی بود بنابراین به نظر می رسد مسکوویت یک منبع خنثی و بی اثر برای پتاسیم در خاک نیست. هم‌چنین اندازه ذرات کانی‌ها اثر بسیار مهمی بر آزادسازی پتاسیم غیرتبادلی از کانی‌های میکایی داشت و ذرات درشت‌تر پتاسیم بیشتری نسبت به ذرات ریز آزاد کردند. بنابراین توزیع اندازه ذرات کانی‌های میکایی مختلف در خاک‌ها ممکن است یکی از دلایل تفاوت در مقدار آزادسازی پتاسیم در خاک‌ها باشد.
بصیر عطاردی ، مهدی نادری خوراسگانی ،
جلد 13، شماره 50 - ( 10-1388 )
چکیده

سورگوم مهم‌ترین گیاه علوفه‌ای در منطقه بیرجند است لذا فسفر قابل جذب این گیاه مورد بررسی قرار گرفت. هشتاد نمونه خاک از نقاط مختلف منطقه تجزیه و از بین آنها 24 نمونه با خصوصیات فیزیکوشیمیایی متفاوت انتخاب شدند. پنج عصاره‌گیر شامل 1) بیکربنات سدیم 5/0 نرمال (5/8 pH=) و مدت هم زدن 30 دقیقه (روش اولسن)، 2) بیکربنات سدیم 5/0 نرمال (5/8 pH=) و مدت هم زدن 16 ساعت (روش کالول)، 3) Na2-EDTA 0025/0 نرمال (7pH= ) (روش EDTA)، 4) بیکربنات آمونیم یک مولار و DTPA 005/0 مولار (6/7 pH=) (روش سلطان‌پور و شواب) و 5) آب مقطر (روش پاو) برای اندازه‌گیری فسفر قابل جذب استفاده شدند. آزمایش گلخانه‌ای با دو تیمار صفر و 90 میلی‌گرم فسفر بر کیلوگرم خاک با سه تکرار اجرا گردید. نتایج نشان داد که کلیه عصاره‌گیرهای فوق برای اندازه‌گیری فسفر قابل جذب سورگوم قابل استفاده‌اند ولی از میان آنها روش‌های اولسن و پاو مناسب‌ترند. حد بحرانی فسفر قابل جذب گیاه سورگوم برای پنج عصاره‌گیر فوق به ترتیب برابر 17، 24، 14، 7 و 5/2 میلی‌گرم بر کیلوگرم خاک است. آزمون رگرسیون گام به گام نشان داد که واکنش خاک، میزان کربن آلی و درصد رس بر میزان فسفر قابل جذب خاک مؤثرند.
جابر فلاح زاده ، محمد علی حاج عباسی،
جلد 14، شماره 51 - ( 1-1389 )
چکیده

برای مطالعه کربوهیدرات‌های خاک ابتدا می‌بایست آنها را استخراج کرد که بدین منظور روش‌های مختلفی پیشنهاد شده است. سه روش و پنج محلول عصار‌ه‌گیر جهت استخراج کربوهیدرات‌ها از سه نوع خاک جنگلی، رسی و شور مورد استفاده قرار گرفت. روش‌های عصاره‌گیری شامل تکان ‌دادن نمونه‌ها به مدت 16 ساعت، حرارت‌ دادن نمونه‌ها در حمام‌ بخار به مدت 5/2 ساعت و حرارات دادن نمونه‌ها در آون به مدت 24 ساعت و محلول‌های عصاره‌گیر شامل اسید‌کلریدریک 5/0 مولار، اسید‌سولفوریک 25/0 مولار، اسید‌سولفوریک 5/0 مولار، سولفات‌پتاسیم 5/0 مولار و آب مقطر بود. غلظت کربوهیدرات‌ها‌ با روش فنل- اسید‌سولفوریک تعیین گردید. نتایج نشان داد که در اثر اضافه‌کردن فنل به عصاره استخراج‌شده با اسید‌کلریدریک، رسوب شیری‌رنگی تشکیل شد، به همین علت در روش فنل- اسید‌سولفوریک نمی‌توان از این عصاره‌گیر جهت استخراج کربوهیدرات‌های خاک استفاده نمود. در همه خاک‌ها روش تکان ‌دادن مقادیر کمتری کربوهیدرات نسبت به روش‌های آون و حمام بخار عصاره‌گیری‌ کرد و در خاک‌های جنگلی و شور تفاوتی در میزان کربوهیدرات عصاره‌گیری شده با روش‌های آون و حمام‌ بخار دیده نشد. در خاک رسی، روش آون مقدار کربوهیدرات بیشتری نسبت به روش حمام بخار عصار‌ه‌گیری کرد. در تمام خاک‌ها، اسید‌سولفوریک 5/0 مولار بیشترین مقدار کربوهیدرات را عصاره‌گیری نمود و در خاک‌های جنگلی و شور آب مقطر کمترین مقدار کربوهیدرات را عصاره‌گیری کرد. در مجموع استفاده از روش حمام بخار (در خاک‌های جنگلی و شور) و روش آون (در خاک رسی) با محلول اسید‌سولفوریک 5/0 مولار بیشترین مقدار کربوهیدرات را عصاره‌گیری نمود.
مریم اصفهانی مقدم، امیر فتوت، غلامحسین حق‌نیا،
جلد 16، شماره 59 - ( 1-1391 )
چکیده

امروزه سمیت نقره و سرنوشت زیست محیطی آن مورد بحث و چالش است. با این‌که مطالعات بسیاری در مورد مقدار کل نقره در خاک صورت گرفته، گونه‌‌بندی این فلز در خاک به ویژه در خاک آهکی مطالعه نشده است. بنابراین هدف این مطالعه بررسی رفتار شیمیایی این فلز سنگین در دو خاک آهکی و غیرآهکی تعریف شد. آزمایش به شکل فاکتوریل با طرح کاملاً تصادفی با تیمار‌‌های نقره (0 و 15 میلی‌‌گرم بر کیلوگرم)، لجن فاضلاب (0 و 20 تن در هکتار) و EDTA (صفر و 5/0 درصد‌‌) در دو زمان 30 و 60 روز با سه تکرار و عصاره‌‌گیری پی‌‌درپی با 8 مرحله (تبادلی، کربنات، فلز- ماده آلی، اکسید منگنز، آلی، اکسید‌‌های فلزی بی‌شکل، اکسید‌‌های آهن کریستالی و باقی‌مانده) انجام شد. نتایج نشان داد که افزودن نقره به خاک غیرآهکی باعث توزیع دوباره آن در اجزای تبادلی (34%)، آلی (33%) و باقی‌مانده (17%) شد. در خاک آهکی نقره تبادلی و باقی‌مانده پس از 30 روز و نقره آلی در پایان انکوباسیون افزایش یافت. افزودن نقره به خاک‌‌ها باعث افزایش تحرک این فلز شد ولی تیمار‌های لجن فاضلاب و زمان رفتاری متفاوت نشان دادند. نقره در خاک آهکی تیمار شده با EDTA نسبت به خاک غیرآهکی حلالیت بیشتری نشان داد. به نظر می‌رسد این مشاهده از لحاظ زیست محیطی برای خاک آهکی آلوده به فلز سنگین نقره قابل توجه و بررسی است.
علیرضا حسین پور، حمیدرضا متقیان، طاهره رئیسی گهرویی،
جلد 17، شماره 64 - ( 6-1392 )
چکیده

اطلاعات درباره سرعت آزادشدن پتاسیم در خاک‌های استان چهارمحال و بختیاری محدود است. در این تحقیق سرعت آزادشدن پتاسیم در 15 خاک آهکی مطالعه شد. نمونه‌های خاک به روش عصاره‌گیری متوالی و با استفاده از کلرید کلسیم و اسید سیتریک 01/0 مولار در دمای 1± 25 درجه سانتی‌گراد به‌مدت 2 تا 2017 ساعت عصاره‌گیری شدند. هم‌چنین پتاسیم خاک‌ها با استفاده از 6 روش شیمیایی تعیین شد. نتایج نشان دادند که مقدار پتاسیم آزادشده پس از 2017 ساعت در دامنه 111 تا 411 میلی‌گرم در کیلوگرم در عصاره‌گیر کلرید کلسیم و در دامنه 177 تا 1199 میلی‌گرم در کیلوگرم در عصاره‌گیر اسید سیتریک بود. هم‌چنین مقدار پتاسیم عصاره‌گیری شده با هر عصاره‌گیر شیمیایی در خاک‌ها تفاوت داشت. نتایج مطالعه سینتیکی و عصاره‌گیرها نشان‌دهنده تفاوت خاک‌ها در تأمین پتاسیم است. شیب نمودارهای مقدار تجمعی پتاسیم آزادشده در زمان 168 ساعت متفاوت بود. بنابراین بر مقدار تجمعی پتاسیم آزادشده در زمان‌های 2 تا 168 ساعت و 168 تا 2017 ساعت معادله‌های سینتیکی برازش داده شد. نتایج نشان داد که سینتیک آزادشدن پتاسیم در هر دو بخش و هر دو عصاره‌گیر با معادله‌های انتشار پارابولیکی، تابع توانی و الوویچ ساده توصیف می‌شود. نتایج نشان داد که پتاسیم آزادشده با عصاره‌گیرهای کلرید کلسیم و اسید سیتریک 01/0 مولار با پتاسیم عصاره‌گیری‌شده با روش‌های شیمیایی هم‌بستگی معنی‌داری دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که مطالعات سینتیکی و آزمون خاک می‌توانند در ارزیابی وضعیت حاصلخیزی خاک‌های مطالعه شده استفاده شوند.
عفیفه موسوی، فاطمه خیامیم، حسین خادمی، حسین شریعتمداری،
جلد 18، شماره 67 - ( 3-1393 )
چکیده

تا کنون مطالعه ای در رابطه با مقایسه رهاسازی پتاسیم از کانیهای مقاوم پتاسیم دار در ایران صورت نگرفته است. این پژوهش با هدف مقایسه سینتیک رهاسازی پتاسیم از فلدسپار و موسکویت، تحت تأثیر عصاره گیرهای آلی و معدنی به روش عصاره گیری متوالی انجام شد. مطالعه به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل نوع کانی (موسکویت و فلدسپارهای یزد و وارد آمریکا)، نوع عصاره گیر (کلریدکلسیم، اسیدهای اگزالیک و سیتریک) با غلظت 01/0 مولار و 6 زمان عصاره گیری 1، 2، 4، 8، 24 و 48 ساعت بودند. نتایج نشان داد رهاسازی پتاسیم از موسکویت 8-6 برابر فلدسپارها است. تأثیر نوع عصاره گیر بر سینتیک رهاسازی پتاسیم معنی دار بود، به گونه ای که عصاره گیرهای آلی 3-5/2 برابر بیشتر از کلریدکلسیم پتاسیم آزاد کردند. برازش مدل های سینتیکی نشان داد که معادلات توانی، پارابولیکی و مرتبه اول قادر به توصیف رهاسازی پتاسیم هستند ولی معادله ایلوویچ نمی تواند رهاسازی پتاسیم را به خوبی توجیه کند. در بین سه معادله فوق الذکر معادله توانی بهترین معادله برای برازش داده‌ها تشخیص داده شد. همچنین بر اساس تطبیق مدل‌های فوق الذکر چنین استنباط میشود که آزاد شدن پتاسیم از کانی های مذکور توسط فرآیند پخشیدگی یون‌ها کنترل می شود.
حمیدرضا متقیان، علیرضا حسین‌پور، فایز رئیسی ، جهانگرد محمدی،
جلد 18، شماره 67 - ( 3-1393 )
چکیده

ریزوسفر ناحیه‌ای کوچک با خصوصیات شیمیایی، بیولوژیکی و فیزیکی متفاوت از توده خاک است. در این تحقیق به بررسی روی قابل استفاده و شکل‌های آن در خاک ریزوسفر گندم و توده خاک با استفاده از ریزوباکس در شرایط گلخانه‌ای پرداخته شد. کربن آلی، کربن آلی محلول، کربن بیوماس میکروبی، روی قابل استفاده (با استفاده از 7 روش عصاره‌گیری شیمیایی) و شکل‌های روی در خاک‌های ریزوسفری و توده تعیین شد. نتایج نشان داد که کربن آلی، کربن آلی محلول و کربن بیوماس میکروبی در خاک‌های ریزوسفری افزایش معنی‌داری (01/0P <) داشتند. مقدار روی عصاره‌گیری شده با استفاده از عصاره‌گیرهای شیمیایی (به جز کلرید کلسیم 01/0 مولار) در خاک‌های ریزوسفری بیشتر از خاک‌های توده بود. هم‌چنین شکل‌های روی (به جز روی پیوندشده با کربنات‌ها) در خاک‌های ریزوسفری با خاک‌های توده تفاوت معنی‌داری (01/0P <) داشتند. نتایج نشان داد که هم‌بستگی بین شاخص جذب و روی عصاره‌گیری شده با روش‌های DTPA-TEA و مهلیچ 3 معنی‌دار (05/0P <) بود. هم‌چنین شاخص جذب با روی تبادلی و روی پیوند شده با اکسیدهای آهن و منگنز در خاک‌های ریزوسفری و توده هم‌بستگی معنی‌داری (05/0P <) داشت. نتایج این تحقیق نشان داد که قابلیت استفاده و شکل‌های روی در خاک‌های ریزوسفری متفاوت از خاک‌های توده است. بنابراین در بررسی این خصوصیات پس از رشد گیاه استفاده از خاک ریزوسفری توصیه می‌شود.
اکبر حسنی نکو، علیرضا کریمی، غلامحسین حق‌نیا، محمدحسین محمودی قرایی،
جلد 18، شماره 67 - ( 3-1393 )
چکیده

هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر مواد مادری و فرآیندهای خاک‎سازی بر توزیع عناصر سرب، روی، مس و نیکل در خاک‌های درجای تشکیل‌شده در پهنه بینالود، واقع در غرب مشهد، بود. بدین‌منظور، دو خاکرخ در موقعیت قله شیب هر یک از سنگ‌های گرانیتی، آذرین فوق‌بازی و دگرگونی حفر و از افق‌های ژنتیکی آنها نمونه‌برداری شد. مقدار شبه‌کل عناصر سنگین با استفاده از تیزاب سلطانی و اجزای مختلف عناصر سنگین به‌روش عصاره‌گیری متوالی تعیین گردیدند. مقدار 7/419-1/178 میلی‌گرم بر کیلوگرم نیکل در خاکرخ‌ فوق‌بازی در برابر 5/27-7/0 میلی‌گرم بر کیلوگرم در خاکرخ گرانیتی، باعث وضعیت ویژه‌ای برای نیکل در خاک‌های مورد مطالعه شده است. مس در خاکرخ‌های‌ فوق‌بازی و دگرگونی به‌ترتیب با مقدار متوسط 60 و 3/56 میلی‌گرم بر کیلوگرم نسبت به خاکرخ گرانیتی با مقدار 1/12 میلی‌گرم بر کیلوگرم، تفاوت قابل توجهی دارد. مقدار روی در خاکرخ‌‌ گرانیتی با مقدار متوسط 55 میلی‌گرم بر کیلوگرم، اندکی از خاکرخ‌های دیگر بیشتر است. سرب فقط در لایه‌های سطحی قابل تشخیص بود و مقدار آن حداکثر به 6 میلی‌گرم بر کیلوگرم می‌رسد. بخش باقیمانده، به جز عناصر نیکل و مس در خاکرخ‌ گرانیتی، بخش اصلی عناصر سنگین را تشکیل می‌دهد که با توجه به هوادیدگی کم خاک‌ها دور از انتظار نیست. غلظت عناصر سنگین مورد مطالعه در افق‌های سطحی تحت تأثیر ورود گچ و آهک به صورت مواد بادرفتی نیز قرار می‌گیرد. به‌طور کلی، مقدار عناصر سنگین مورد مطالعه به‌شدت تحت تأثیر مواد مادری هستند و از نظر اهمیت، رسوبات بادرفتی در درجه دوم اهمیت قرار دارند.
طاهره رئیسی، علیرضا حسین‌پور،
جلد 19، شماره 71 - ( 3-1394 )
چکیده

توانایی آزمون‌های خاک در پیش‌بینی قابلیت استفاده فسفر برای گیاه در خاک‌های تیمار‌شده با لجن فاضلاب شهری حائز اهمیت است. هدف از این‌پژوهش ارزیابی چند عصاره‌گیر شیمیایی در برآورد فسفر قابل استفاده لوبیا در 10 خاک آهکی تیمار‌شده با لجن فاضلاب از استان چهارمحال و بختیاری در گلخانه بود. بدین‌منظور نمونه‌های خاک یک‌ماه با لجن فاضلاب شهری در نرخی معادل با 39 تن در هکتار خوابانیده شدند. سپس فسفر قابل استفاده این خاک‌ها توسط عصاره‌گیرهای اولسن، کالول، بی‏کربنات آمونیوم-دی‏تی‏پی‏ای، کلرید کلسیم 01/0 مولار، بری І، ІІ و مهلیچ І و ІІ تعیین شدند. به‌منظور بررسی شاخص‌های گیاه لوبیا یک کشت گلدانی در قالب طرح کاملاً تصادفی به‌مدت 8 هفته اجرا شد. نتایج این آزمایش نشان‌داد که مقدار فسفر استخراجی توسط روش‌های عصاره‌گیری ذکر‌شده به‌صورت زیر کاهش یافت کالول> بری ІІ> مهلیچІІ> اولسن> بی‏کربنات آمونیوم-دی‏تی‏پی‏ای> مهلیچ І> بری І> کلریدکلسیم 01/0 مولار. همچنین، فسفر عصاره‌گیری‌شده با روش‌های کلرید‌کلسیم رقیق، مهلیچІІ، І، اولسن و کالول همبستگی معنی‌داری با غلظت فسفر در بخش هوایی و مقدار فسفر جذب‌شده توسط بخش هوایی لوبیا داشته و می‌توانند برای برآورد فسفر قابل استفاده لوبیا در خاک‌های تیمار‌شده با لجن فاضلاب استفاده شوند.


حمیدرضا متقیان، علیرضا حسین‌پور، جهانگرد محمدی، فایز رئیسی،
جلد 20، شماره 75 - ( 2-1395 )
چکیده

روی یکی از عناصر غذایی کم‌نیاز گیاه محسوب می‌شود و اغلب کمبود آن در خاک‌های آهکی گزارش می‌شود. با این حال، عصاره‌گیر مناسب روی در خاک‌های آهکی تیمار شده با لجن فاضلاب معرفی نشده است. هدف این پژوهش ارزیابی چند روش شیمیایی (7 روش) در برآورد روی قابل استفاده در خاک‌های آهکی تیمار شده (1٪ وزنی- وزنی) و تیمار نشده با لجن فاضلاب بود. نتایج نشان دادند که در خاک‌های تیمار شده و تیمار نشده با لجن فاضلاب، بیشترین مقدار روی با استفاده از روش مهلیچ 3 و کمترین مقدار آن با استفاده از روش مهلیچ 1 عصاره‌گیری شد. بر اثر افزودن لجن فاضلاب به خاک، شاخص‌های گیاه گندم (عملکرد، غلظت روی و میزان جذب) افزایش یافت. همچنین نتایج نشان دادند که در خاک‌های تیمارنشده روی عصاره‌گیری شده با عصاره‌گیرهای DTPA‌-AB، DTPA-TEA و مهلیچ 3 با شاخص‌های گیاه همبستگی معنی‌داری (**91/0 -* 65/0r=) داشت. درحالی‌که در خاک‌های تیمار شده با لجن فاضلاب، فقط بین روی عصاره‌گیری شده با روش مهلیچ 2 و غلظت همبستگی معنی‌دار (**83/0r=) وجود داشت. نتایج این پژوهش نشان داد که عصاره‌گیر مناسب روی قابل استفاده در خاک‌های تیمارشده با لجن فاضلاب با خاک‌های تیمارنشده تفاوت دارد.


عادل ریحانی تبار، کمال خلخال، ندا پاشاپور،
جلد 21، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده

در این تحقیق آهن قابل جذب خاک در 21 نمونه خاک آهکی سطحی (0-30 سانتی‌متر) از استان آذربایجان شرقی با پنج روش مختلف شامل DTPA، AB-DTPA، AC-EDTA، هیدروکسیل آمین، اگزالات آمونیوم مرجع و اگزالات آمونیوم سریع اندازه‌گیری شد. شکل‌های شیمیایی آهن نیز با روش اصلاح شده سینگ و همکاران تعیین شد. بر طبق نتایج حاصله بیشترین مقدار آهن استخراج شده با روش اگزالات آمونیوم سریع (mg kg-1 03/856) و کمترین آن با روش AC-EDTA (mg kg-146/4) حاصل گردید. روش عصارهگیری با اگزالات آمونیوم سریع علاوه بر اکسیدهای آهن بی‌شکل (Fe-AFeox) دیگر شکل‌های آهن مانند شکل‌های تبادلی (Fe-Ex)، آلی (Fe-Om)، پیوسته به اکسیدهای بلورین (Fe-CFeox) و باقیمانده (Fe-Res) را نیز عصاره‌گیری کرد. عصاره‌گیر هیدروکسیل آمین در مقایسه با سایر عصاره‌گیرها آهن را بیشتر از منبع اکسیدهای بی‌شکل استخراج کرد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که شکل‌های Fe-Ex، Fe-AFeox و Fe-Res بیشترین و شکل‌های کربناتی (Fe-Car) و پیوسته به اکسیدهای منگنز (Fe-Mnox) کمترین سهم را در آهن عصاره گیری شده با عصاره‌گیرهای AB-DTPA و DTPA در خاک‌های مورد مطالعه داشتند. با توجه به روابط آماری احتمالا شکل کربناتی آهن، منبع بالقوه‌ای برای آهن قابل‌جذب در خاک‌های آهکی نیست. ظاهراً محتوای کربن آلی و ظرفیت تبادل کاتیونی مؤثرترین ویژگی‌های خاک هستند که فراهمی آهن قابل‌جذب گیاه در خاک‌های مطالعه شده را پیش‌بینی می‌کنند.
 


مرتضی شیرمحمدی، علیرضا حسین پور، شهرام کیانی،
جلد 22، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده

شناخت توزیع شکل ­های مختلف فسفر در خاکدانه­ ها به منظور ارزیابی خطر هدرروی فسفر از طریق رواناب و آبشویی از زمین ­های کشاورزی دارای اهمیت است. ­در این مطالعه اثر اندازه خاکدانه بر قابلیت استفاده و اجزاء فسفر در 10 نمونه خاک آهکی تعیین شد. بدین منظور با استفاده از روش الک خشک  خاکدانه های ریز (کوچک‌تر از 25/0 میلی­متر) و  خاکدانه های درشت (بزرگ‌تر از 25/0 میلی­متر) جدا شدند. فسفر قابل استفاده به روش اولسن، فسفر کل، فسفر آلی و اجزاء فسفر معدنی در خاکدانه‌های ریز، درشت و خاک ­ها تعیین شدند. اجزاء فسفر معدنی به‌صورت عصاره ­گیری متوالی به شش شکل شامل: دی‌کلسیم فسفات، اکتا‌کلسیم فسفات، آپاتایت، فسفر پیوند شده با آلومینیوم، فسفر پیوند شده با آهن و فسفر حبس شده در درون اکسیدهای آهن تفکیک شد. نتایج نشان داد مقادیر فسفر قابل استفاده، دی­کلسیم فسفات، اکتا کلسیم فسفات، آپاتایت، فسفر آلی، فسفر پیوند شده با آلومینیوم، فسفر پیوند­ شده با آهن، فسفر حبس­ شده درون اکسیدهای آهن و فسفر کل به‌ترتیب در70، 60، 40، 40، 60، 70، 60، 50 و 70 درصد خاک ها، در خاکدانه های ریز به‌صورت  معنی­دار بیشتر از  خاکدانه های درشت بود. در نهایت می­ توان گفت، با افزایش مقدار فسفر، به‌ویژه در  خاکدانه هایریز امکان از دست رفتن فسفر از طریق فرسایش افزایش می­یابد.

حمیدرضا متقیان، مرتضی شیرمحمدی، علیرضا حسین‌پور،
جلد 25، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

آهن عنصر کم‌مصرف ضروری برای گیاهان است و معمولاً کمبود آن در خاک‌های آهکی گزارش می‌شود. انتخاب عصاره‌گیر مناسب برای تعیین مقدار آهن قابل استفاده و حد بحرانی آن در خاک‌های آهکی به نوع گیاه و خاک بستگی دارد. هدف این پژوهش، ارزیابی چند عصاره‌گیر شیمیایی در برآورد‌ آهن قابل استفاده ذرت و حد بحرانی آن در خاک‌های آهکی استان چهارمحال و بختیاری بود. مقدار آهن قابل استفاده با روش‌های DTPA-TEA، AB-DTPA، کلرید کلسیم 0/01 مولار، مهلیچ 2 و مهلیچ 3 تعیین شد. در پایان دوره کشت، ذرت برداشت و وزن خشک، غلظت آهن در گیاه و مقدار جذب آهن توسط ذرت تعیین شد. آهن عصاره‌گیری شده با همه عصاره‌گیرهای مورد استفاده با شاخص‌های ذرت همبستگی معنی‌داری داشتند. بیشترین ضریب همبستگی بین شاخص‌های ذرت و مقدار آهن عصاره‌گیری شده با روش‌های DTPA-TEA (0/94 - 0/32) و AB-DTPA (0/96 - 0/43) به‌دست آمد. نتایج این تحقیق نشان داد که روش‌های DTPA-TEA و AB-DTPA مناسب‌ترین عصاره‌گیرهای برآورد کننده آهن قابل استفاده خاک برای ذرت در این خاک‌های آهکی بودند و حد بحرانی آهن با استفاده از این دو عصاره‌گیر به‌ترتیب 2/81 و 3/67 میلی‌گرم بر کیلوگرم به‌دست آمد.

سمانه فلاحتی، ابراهیم ادهمی، حمیدرضا اولیایی،
جلد 27، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

با توجه به اهمیت نیکل و اثرات افزودنی‌های معمول به خاک در توزیع شکل‌های نیکل، این پژوهش برای ارزیابی اثر بافت خاک، زئولیت و ورمی‌کمپوست بر تغییرات شکل‌های نیکل در طی زمان انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل شامل دو سطح ورمی‌کمپوست (صفر و 2% وزنی)، سه سطح زئولیت (صفر، 4% وزنی زئولیت فیروزکوه و 4% وزنی زئولیت سمنان) و دو بافت خاک (رسی و لوم‌شنی) در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارها با سطوح 50 و 100 میلی‌گرم نیکل در کیلوگرم خاک آلوده شدند. در زمان‌های 20 و 60 روز شکل‌های نیکل عصاره‌گیری و اندازه‌گیری شدند. در خاک‌های اولیه نیکل کربناتی در خاک لوم شنی بیشتر از خاک رسی بود درحالی که شکل‌های نیکل همراه با اکسیدهای منگنز- آهن، همراه با ماده آلی و باقیمانده در خاک رسی بیشتر بود. در خاک لوم‌شنی مقدار بیشتری از نیکل در شکل‌های تبادلی و کربناتی بازیابی شد درحالی که بازیابی نیکل در شکل‌های همراه با اکسیدهای منگنز- آهن، آلی و باقیمانده در خاک رسی بیشتر بود. مصرف زئولیت سبب کاهش معنی‌دار نیکل تبادلی و کربناتی در خاک رسی در روز 60 و سطح 100 نیکل شد. نیکل تبادلی در اثر مصرف ورمی‌کمپوست در روز 20 در هر دو سطح نیکل کاهش یافت. مصرف ورمی‌کمپوست سبب کاهش نیکل همراه با اکسیدهای آهن و منگنز در هر دو خاک و زمان مورد مطالعه شد و شکل آلی نیکل در هر دو خاک و سطوح نیکل با کاربرد ورمی‌کمپوست افزایش یافت. گذشت زمان به‌صورت کلی سبب کاهش نیکل تبادلی شد ولی اثر زمان بر شکل کربناتی نیکل بستگی به بافت خاک داشت. گذشت زمان اثری بر نیکل همراه با اکسیدهای منگنز- آهن و نیکل باقیمانده نداشت، ولی نیکل همراه با ماده آلی را در خاک رسی افزایش داد.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Water and Soil Science

Designed & Developed by: Yektaweb