50 نتیجه برای تولید
مسعود نادری، محمد شایان نژاد، بیژن حقیقتی، سمانه کریمی، سجاد حیدری،
جلد 21، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
با توجه به محدودیت منابع آب در ایران، اعمال تنش آبی یا کم آبیاری برروی بعضی از محصولات زراعی امری اجتناب ناپذیر است. با توجه بهضرورت کم آبیاری باید روش طراحی مناسب با آن ارائه شود. مدیریت آبیاری جویچهای برای حصول بازده بالا دشوار است، از اینرو بررسی تغییرات میزان دبی ورودی، زمان قطع جریان و طول جویچهها که برروی بازده و یکنواختی مؤثر است، از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از این تحقیق ارائه روشی برای تعیین عمق آب مصرفی بهینه و بهینه سازی مشخصه های طراحی آبیاری جویچه ای در شرایط کم آبیاری و در نهایت مقایسه مشخصه های طراحی در شرایط آبیاری کامل و کم آبیاری و مقایسه در بافت های مختلف خاک است. برای دستیابی به اهداف این تحقیق، آزمایش برروی ذرت علوفه ای در شهرکرد در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 7 تیمار سطوح مختلف آب آبیاری در 3 تکرار انجام شد. برای بهینه کردن مشخصه های طراحی و عمق مصرفی با حداکثر کردن سود در حالت کم آبیاری از نرمافزار لینگو استفاده شد. نتایج نشان داد، بیشترین سود خالص از کاربرد 535 میلی متر، 85 متر، 39/0 لیتر بر ثانیه و 210 دقیقه بهترتیب برای عمق خالص آبیاری (79 درصد عمق خالص در آبیاری کامل)، طول جویچه، دبی ورودی و زمان قطع جریان حاصل شد. نتایج بهینهسازی مشخصه های طراحی جویچه برای گیاه، با بافتهای مختلف نشان داد با افزایش میزان نفوذپذیری خاک مقادیر طول جویچه و زمان قطع جریان کاهش مییابد، در حالی که مقدار دبی ورودی به جویچه افزایش پیدا می کند و عمق آب مصرفی یا بهعبارتی در صد کم آبیاری ثابت میماند.
عبداله درزی نفت چالی، ساره رفیعی راد، مجتبی خوش روش، احمد عسگری، محمدرضا بابایی، حسینعلی زیردست رستمی،
جلد 23، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
آب منبع حیاتی برای هر پدیده زیستی و انسانی است. امروزه مدیریت و حفاظت آب نه تنها در کشورهای در حال توسعه، بلکه در کشورهای توسعه یافته نیز دارای اهمیت زیادی است. در اقتصاد سنتی، آب بهعنوان یک عامل تولیدی در حسابهای ملی وارد نمیشود. ولی در واقعیت، آب بهطور مستقیم و غیرمستقیم نهاده اولیه بسیاری از کالاها و خدمات است. برای بررسی تأثیر رشد ارزش افزوده بخشهای کشاورزی، صنعت و برق بر رشد ارزش افزوده بخش آب در استان مازندران، ضرایب مدل ARDL با استفاده از نرمافزار میکروفیت تخمین زده شدند. برای بررسی ایستایی متغیرها، از آزمون ریشه واحد دیکی- فولر تعمیم یافته استفاده شد. آزمون ایستایی متغیرها نشان داد که تمام متغیرها در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار بودند و با تئوری نیز سازگاری داشتند. بر اساس نتایج بهدست آمده از تخمین مدل، یک درصد افزایش (کاهش) در ارزش افزوده بخشهای صنعت و برق بهترتیب منجر به 54/0 و 39/0 درصد افزایش (کاهش) در ارزش افزوده بخش آب شد. همچنین، یک درصد افزایش (کاهش) در ارزش افزوده بخش کشاورزی باعث 54/0 درصد کاهش (افزایش) در ارزش افزوده بخش آب شد. بخشهای صنعت و برق بهترتیب بیشتر از بخش کشاورزی بر ارزش افزوده بخش آب مؤثر بودند. بر اساس نتایج، صرفهجویی در مصرف آب در بخشهای کشاورزی، صنعت و برق سبب افزایش تأثیر ارزش افزوده این بخشها بر ارزش افزوده بخش آب میشود.
علیرضا علیپور، سید حبیبالله موسوی، امین ارجمندی،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
تقویت جایگاه بهرهوری و حفاظت از منابع محدود آب در زمینه تولیدات بخش کشاورزی بهویژه در زیربخشهای زراعی وابستگی تنگاتنگی با تجدید نظر در رویکردهای سنتی نظام تولیدی در بخش کشاورزی کشورهای در حال توسعه دارد. این مطالعه با هدف تدوین ترکیب بهینه تولید محصولات زراعی در مجتمع کشاورزی و دامپروری ورامین بهعنوان یکی از واحدهای کشاورزی پیشتاز در بخش کشاورزی شهرستان ورامین با تأکید بر افزایش کارایی مصرف آب طراحی و اجرا شد. به این منظور، از آمار و اطلاعات دفتری این مجتمع کشاورزی در سال زراعی 95-1394 در قالب تدوین الگوی برنامهریزی ریاضی چندمعیاره استفاده شد. نتایج نشان داد که در شرایط بهینه تولید محصولات زراعی در این واحد، آرمانهای حداکثر خالص انرژی تولیدی و افزایش سود سالیانه بهعنوان آرمانهای اقتصادی تا حد قابل توجهی با آرمان افزایش کارایی مصرف آب قابل جمع خواهد بود. بر این اساس، در شرایط بهینه خالص انرژی تولیدی بهمیزان 10 درصد، سود ناخالص بهمیزان 4 درصد و کارایی مصرف آب بهمیزان 15 درصد افزایش مییابد. لذا، با توجه به نتایج بهدست آمده پیشنهاد شد که بهمنظور دستیابی به آرمانهای اقتصادی در مزارع مجتمع کشاورزی و دامپروری ورامین همزمان با تأکید بر افزایش کارایی مصرف آب، محصولات گندم، یونجه، قصیل جو و ذرت علوفهای بر اساس مقادیر بهینه محاسبه شده در این مطالعه ترکیب اصلی الگوی کشت محصولات زراعی این واحد کشاورزی را تشکیل دهند.
اردوان قربانی، الناز حسن زاده، مهدی معمری، کاظم هاشمی مجد، اردشیر پورنعمتی،
جلد 23، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
در این پژوهش، تأثیر برخی پارامترهای خاک بر تولید اولیه سطح زمین فرمهای رویشی (گندمیان و پهنبرگان علفی) و تولید اولیه کل مراتع چمنزار منطقه فندوقلوی شهرستان نمین در استان اردبیل بررسی شد. تولید اولیه سطح زمین در 180 پلات یک مترمربعی بهروش قطع و توزین اندازهگیری شد. تعداد 18 نمونه خاک در امتداد ترانسکتها برداشت شد. برخی از ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک با روشهای استاندارد اندازهگیری شد. تعیین ارتباط بین این پارامترها و تولید اولیه فرمهای رویشی و تولید کل با روش رگرسیون چندگانه توأم انجام شد. بهمنظور تعیین مهمترین پارامترهای مؤثر خاک بر تولید کل از روش تجزیه به مؤلفههای اصلی (PCA) استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد پارامترهای هدایتالکتریکی، منیزیم، رس قابل انتشار، رطوبت حجمی، کربن آلی، پتاسیم محلول، پتاسیم تبادلی، سدیم و فسفر از پارامترهای مؤثر بر تولید اولیه فرمهای رویشی و کل بودند (0/01>p). صحت معادلات استخراجشده نیز برای گندمیان، پهنبرگان علفی و مقدار کل بهترتیب 79، 76 و 70 درصد محاسبه شد. نتایج PCA نشان داد که پارامترهای خاک 84/52 درصد از تغییرات تولید کل را توجیه میکند و در مقایسه با رگرسیون با ضریب تشخیص 28 درصد، نتیجه بهتری را ارائه کردند.
مهدی مکاری، هادی دهقان، مجید طاهریان،
جلد 23، شماره 4 - ( 9-1398 )
چکیده
این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر استراتژیهای جدید کمآبیاری بر عملکرد کمّی و بهرهوری مصرف آب دو رقم ذرت علوفهای بر پایه طرح کامل تصادفی در قالب کرتهای یکبار خرد شده در سه تکرار، انجام شد. تیمارهای آبیاری شامل 1) آبیاری کامل (FI)، 2) کمآبیاری بهصورت استاتیک (SDI)، 3) کمآبیاری بهصورت پویا (DDI)، 4) کمآبیاری بهصورت پویا که در آن در یکسوم ابتدای رشد 90 درصد نیاز آبی گیاه، در یکسوم بعدی دوره رشد 75 درصد و در یکسوم انتهایی دوره رشد 50 درصد نیاز آبی برای بخشی از سیستم ریشهای گیاه، تأمین شد (DPRD) و 5) کمآبیاری بهصورت استاتیک که در آن 75 درصد نیاز آبی گیاه بهطور ثابت و در تمام طول فصل رشد برای بخشی از سیستم ریشهای تأمین شد (SPRD) بودند. نتایج نشان داد که تفاوت معنیداری بین استراتژهای آبیاری وجود داشت. در مقایسه با تیمار آبیاری کامل، تیمارهای آبیاری SDI، DDI، SPRD و DPRD عملکرد ذرت را بهترتیب 18، 27، 49 و 53 درصد کاهش دادند. نتایج همچنین نشان داد که بین دو رقم ذرت تفاوت معنیداری وجود نداشت. در مقایسه با تیمار آبیاری کامل، تیمار SDI بهرهوری مصرف آب را 14 درصد افزایش داد درحالی که تیمارهای DDI، SPRD و DPRD بهرهوری مصرف آب را بهترتیب 3، 19 و 44 درصد کاهش دادند. بر اساس تحلیل اقتصادی انجام شده، عمق بهینه آبیاری برای رسیدن به بیشترین سود خالص 5/858 میلیمتر بهدست آمد. بهطور کلی استراتژی آبیاری SDI برای منطقه مورد مطالعه پیشنهاد میشود.
صابر جمالی، حسین بانژاد، عباس صفریزاده ثانی، بهناز هادی،
جلد 26، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر تنشهای آبی و شوری بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه دارویی نعنا فلفلی آزمایشی بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 98-1397 با 3 تکرار اجرا شد. تیمارهای مورد بررسی در این پژوهش 4 سطح آبیاری (100 (I1)، 85 (I2)، 70 (I3) و 55 درصد ظرفیت زراعی (I4)) و 4 سطح شوری (0/9 (EC1)، 1/9(EC2)، 2/5 (EC3) و 3/4 دسیزیمنس بر متر (EC4)) بود. نتایج نشان داد که کاهش آب بهمیزان 15، 30 و 45 درصدی ظرفیت زراعی منجر به کاهش در صفات وزن تر اندام هوایی (بهترتیب 15/8، 28/4 و 30/1 درصد)، وزن خشک اندام هوایی (بهترتیب 7/1، 11/5 و 11/5 درصد) و وزن خشک ریشه (بهترتیب 4/6، 9/2 و 9/2 درصد) شد. همچنین، نتایج نشان داد که استفاده از شوری EC2، EC3 و EC4 بهترتیب منجر به کاهش 12/7، 28/5 و 34/0 درصد (وزن تر اندام هوایی)؛ 3/6، 11/6 و 11/6 درصد (وزن خشک اندام هوایی) و 6/7، 12/4 و 14/6 درصد (وزن خشک ریشه) گردید. نتایج نشان داد که اثر توأمان شوری و خشکی منجر به کاهش بهرهوری فیزیکی آب شده است، بهطوریکه بیشترین و کمترین میزان این صفت در گیاه نعنا فلفلی با 3/54 و 2/06 کیلوگرم در متر مکعب در تیمارهای EC1I4 و EC3I1 مشاهده شد. بر اساس نتایج این پژوهش، جهت حصول عملکرد خشک و بهرهوری فیزیکی حداکثری آب، استفاده از تیمار EC1I4 توصیه میشود.
عالیه کشاورز، رضا مدرس، سید علی رضا گوهری،
جلد 28، شماره 4 - ( 9-1403 )
چکیده
این مطالعه با هدف ارائه یک پهنهبندی زیست اقلیمی مرتعی برای ایران بر اساس تغییرات طیف توان میانگین ماهانه تولید خالص اولیه (NPP: Net Primary Production) مناطق مرتعی ایران انجام شد. نوسانات طیف توان میانگین ماهانه سیگنال NPP مناطق مرتعی ایران طی سالهای 2000-2022 با استفاده از روش چگالی طیف توان (Power Spectrum Density) در باند فرکانسی بین 0-100 هرتز مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. در 24 زیر پهنه زیست اقلیمی 4 دوره مشترک در همه سایتها در فرکانسهای 0 (هیچ تغییری تکرار نمیشود)، 8/34 (3/59 روز)، 16/66 (1/80 روز) و 25 (1/2 روز) هرتز دیده شد که نشان میدهد عمده تغییرات داده در آن دورهها اتفاق میافتد و تغییرات NPP مرتعی ایران بیشتر تحت تأثیر اثرات جهانی و منطقهای نسبت به اثرهای محلی است. بیشترین توان این طیفها در مقیاسهای زمانی زیاد متمرکز شده است؛ بنابراین چرخههای با فرکانس کمتر (مقیاس زمانی بیشتر) چرخههای مهمتری نسبت به چرخههای با فرکانس بیشتر (مقیاس زمانی کمتر) هستند و نشان میدهند که تغییرات NPP مرتعی ایران طولانیمدت و اقلیمی است. در پژوهش حاضر با استفاده از نتایج طیف توان میانگین ماهانه سیگنال NPP مرتعی و با کمک روش خوشهبندی واردز و فاصله مربع اقلیدوسی ایران به 1+5 پهنه زیست اقلیمی مرتعی طبقهبندی شد. به نظر میرسد این روش تطابق خوبی بین مرزهای زیستی و آبوهوا فراهم میکند. برای بررسی ارتباط طیفی بین مناطق زیست اقلیمی مرتعی در داخل گروههای همگن از تکنیک همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج همبستگی نشان داد همبستگی زیادی از نظر طیفی در داخل گروهها با سطح معنیداری 0/01 درصد بین مناطق زیست اقلیمی مرتعی بهخصوص در خوشه دوم و پنجم دیده شد.
هادی رمضانی اعتدالی، سکینه کوهی،
جلد 29، شماره 1 - ( 2-1404 )
چکیده
کشاورزی بهعنوان یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی و اجتماعی در ایران همواره تحت تأثیر شرایط آبوهوایی، منابع آب و مدیریت مزرعه قرار داشته است. افزایش بهرهوری و بهبود مدیریت منابع در تولید محصولات زراعی میتواند به توسعه پایدار کشاورزی و امنیت غذایی کمک کند. هدف این پژوهش بررسی این مورد است که چه میزان از تولید گندم، جو و ذرت در کشور به تفکیک کشتهای آبی و دیم تحت تأثیر چه شدتی از خشکی اقلیمی (برمبنای مجموعه مدلهای برونداد اقلیمی سری ششم: CMIP6) قرار خواهد گرفت. این پژوهش با استفاده از میزان تولید محصولات گندم، جو و ذرت به تفکیک کشتهای آبی و دیم در استانهای کشور طی سالهای 1371 تا 1402 که توسط سازمان جهاد کشاورزی ارائه شده، انجام شده است. برای بررسی تغییرات خشکی تحت تأثیر سناریوهای اقلیمی، دادههای اقلیمی از پایگاه NEX-GDDP دریافت و شاخص خشکی دومارتن مبنا بوده است. بر اساس نتایج مشخص شد که میزان تولید گندم، جو و ذرت دیم که طی سالهای 1997 تا 2014 (دوره پایه) تحت شرایط اقلیمی نیمهخشک تا خیلی خشک قرار داشتند، بهترتیب حدود 2076، 434 و 15 هزار تن است که با گسترش شرایط خشکی در کشور طی دوره آتی و تحت سناریوی SSP2 به 3333، 693 و 16 هزار تن و تحت سناریوی SSP5 به 3558، 842 و 16 هزار تن افزایش پیدا خواهد کرد. همچنین میزان تولید گندم، جو و ذرت آبی در معرض شرایط اقلیمی نیمهخشک تا خیلیخشک در 1997 تا 2014 (دوره پایه) بهترتیب 6240، 1683 و 5842 هزار تن، تحت سناریوی اقلیمی SSP2 حدود 7126، 1757 و 6253 هزار تن و تحت سناریوی SSP5 بهترتیب حدود 7348، 1780 و 6324 هزار تن تخمین زده شده است. بر اساس نتایج مشخص شد که شرایط اقلیمی در کشور و بهویژه در مناطق مرکزی، جنوب، جنوب شرقی و جنوب غربی کشور به سمت خشکتر شدن پیش میرود؛ بنابراین، برنامهریزی و سیاستگذاریهای هوشمندانه، استفاده از فناوریهای نوین و بهبود مدیریت منابع آبوخاک میتواند به کاهش اثرات منفی ناشی از این تغییرات و سازگاری بهتر با شرایط جدید کمک کند. توجه به این مسائل و اجرای راهکارهای مؤثر از اهمیت زیادی بهمنظور رسیدن به پایداری در بخش کشاورزی برخوردار است.
هادی رمضانی اعتدالی، مژگان احمدی،
جلد 29، شماره 2 - ( 5-1404 )
چکیده
گندم یکی از مهمترین محصولات غذایی در سراسر جهان است. در زمینه بحران جهانی غذا و تغییرات آبوهوایی، پیشبینی دقیق تولید گندم برای توسعه کشاورزی دقیق از اهمیت زیادی برخوردار است. سنجشازدور امکان پیشبینی غیرمستقیم تولید محصول را قبل از برداشت فراهم میکند. در این پژوهش به بررسی کاربرد روشهای جنگل تصادفی و رگرسیون بردار پشتیبان در شبیهسازی تولید گندم در ده مزرعه انتخابی در دشت قزوین طی دوره 2020-2019 با استفاده از شاخصهای گیاهی MSAVI ،NDVI و EVI پرداخته شده است. برای شاخصهای گیاهی از ماهواره سنتینل2 استفاده شد. تولید ده مزرعه گندم از سازمان جهاد کشاورزی استان قزوین دریافت شد. بهمنظور ارزیابی دادههای تولید گندم مشاهداتی و شبیهسازیشده با استفاده از روشهای رگرسیون بردار پشتیبان و جنگل تصادفی از آمارههای RMSE ،MBE ،R2 و MAE ارزیابی شد. بهمنظور بررسی شبیهسازی تولید گندم با استفاده از شاخصهای گیاهی، هفت روش (روشهای یک تا سه هر شاخص بهصورت جداگانه، در روشهای چهار تا شش شاخصها بهصورت ترکیب دوتایی و در روش هفت اثر ترکیبی هر سه شاخص) تعریف شد. مدل رگرسیون بردار پشتیبان در همه روشها بهجز روش یک و چهار در مرحله آزمون با ضریب تبیین بیش از 0/98 و مقدار اندک RMSE تخمین مناسبی از تولید گندم داشته است. مدل جنگل تصادفی در همه روشها بهجز روش دو و شش در مرحله آزمون با احتمال معنیداری 95% (0/00=P-value) و ضریب تبیین بیش از 0/8 تخمین مناسبی از تولید گندم داشته است. بهطورکلی، این پژوهش اهمیت و پتانسیل تکنیکهای یادگیری ماشین را برای پیشبینی بهموقع تولید محصول نشان میدهد که پایه محکمی برای امنیت غذایی در منطقه فراهم میکند.
صالح یوسفی، سید نعیم امامی، محمد نکوئی مهر، سارا مردانیان،
جلد 29، شماره 2 - ( 5-1404 )
چکیده
در مطالعه حاضر از مدل تحویل رسوب جاده (SEDMODL) و سامانه اطلاعات جغرافیایی برای تخمین میزان و درصد رسوبدهی متوسط سالانه ناشی از شبکه جادههای جنگلی در جنگلهای بلوط غرب کشور در استان چهارمحالوبختیاری (جاده جنگلی نازی به طول 5171 متر) برای اولین بار در کشور استفاده شد. بر اساس سه عامل پایه در مدل، رسوبدهی ناشی از شبکه جاده جنگلی مطالعاتی برآورد شد. همچنین در این پژوهش بهمنظور اندازهگیری میدانی میزان فرسایش و رسوب در فواصل مختلف از جاده و در قسمتهای مختلف جاده مطالعاتی، 30 میخ فرسایشی نصب و در طول یک سال میزان تغییرات آنها اندازهگیری شد. نتایج نشان داد میانگین فرسایش خاک در فواصل مختلف از جاده نازی بر اساس میخهای فرسایشی 5/7 میلیمتر در سال است. همچنین بر اساس مدل SEDMODL، برآورد میزان فرسایش و رسوبدهی کل شبکه جاده مطالعاتی بهترتیب 2875 و 570 تن در سال در کیلومتر است. ارزیابی مدل با استفاده از میخهای فرسایشی نشان داد که SEDMODL مدلی مناسب برای برآورد فرسایش خاک در جادههای جنگلی غرب کشور است (0/78=R2 و 0/73=RMSE). گفتنی است که تحلیل آماری لکههای داغ فرسایش نشان داد، 39 درصد از جادههای جنگلی نازی دارای تولید فرسایش بسیار زیاد هستند. بنابراین باتوجه به نتایج بهدستآمده در پژوهش حاضر پیشنهاد میشود اقدامات اصلاحی، حفاظتی و مراقبت از جاده در مناطق با خطر زیاد فرسایش در اولویت تصمیمگیران قرار گرفته شود.