جستجو در مقالات منتشر شده


39 نتیجه برای انرژی

عادل مرادی سبزکوهی، سید محمود کاشفی پور، محمود بینا،
جلد 15، شماره 56 - ( 4-1390 )
چکیده

شیب شکن‌ها از جمله مهم‌ترین و رایج‌ترین سازه‌های مستهلک کننده انرژی در شبکه‌های آبیاری و آبراهه‌های فرسایش‌پذیر هستند. اتلاف انرژی در عبور جریان از شیب شکن به دو صورت شامل تلفات ناشی از شکل هندسی ساختمان شیب شکن و تلفات ناشی از وقوع پدیده پرش هیدرولیکی در حوضچه آرامش پایین دست، رخ می‌دهد. شناخت بهتر پارامترهای مؤثر در تخمین خصوصیات هیدرولیکی جریان از جمله استهلاک انرژی ناشی از ساختمان شیب شکن و میزان افت انرژی پرش، کاهش ابعاد ساختمانی این سازه هیدرولیکی و حوضچه پایین دست آن را موجب شده و از این نظر صرفه‌جویی اقتصادی قابل توجهی را به همراه دارد. در این تحقیق برای بررسی تأثیر شرایط هندسی و هیدرولیکی شیب شکن‌ها در میزان استهلاک انرژی ساختمان شیب شکن، پس از شناخت پارامترهای مؤثر در این خصوص، برای 3 نوع رایج، شامل شیب شکن قائم، مایل مستطیلی و پلکانی با ساخت مدل‌های فیزیکی در 2 ارتفاع، 2 شیب مجرا و 2 تعداد پله متفاوت و انجام آزمایش‌ها در 90 دبی مختلف میزان استهلاک انرژی ساختمان شیب شکن، تعیین و مقایسه شد. نتایج نشان می‌دهد که در محدوده مشترک متغیرهای مورد بررسی بیشترین استهلاک انرژی مربوط به شیب شکن قائم است.
آلاله احمدی، تورج هنر،
جلد 18، شماره 70 - ( 12-1393 )
چکیده

یکی از مهم‌ترین مسائل در طراحی حوضچه‌های آرامش، تعیین محل دقیق تشکیل پرش هیدرولیکی و یا تثبیت پرش هیدرولیکی می‌باشد. در مطالعه حاضر اثر آبپایه انتهایی با اشکال متفاوت بر ویژگی‌های هیدرولیکی پرش در یک حوضچه آرامش مورد بررسی قرار گرفته است. آزمایش‌ها برای سه شکل مختلف آبپایه انتهایی به‌صورت مستطیل، مربعی و پلکانی در دو فاصله از پنجه پرش و عدد فرود اولیه در محدوده 7/4 تا 23/8 انجام شده است. نتایج حاصله نشان داد که آبپایه انتهایی با مقطع عریض‌تر (مربعی و سپس پلکانی) اثر بیشتری در کاهش اعماق مزدوج پرش و افزایش افت انرژی نسبت به آبپایه انتهایی کم‌عرض خواهد داشت. اگرچه در این نوع آبپایه‌ها، فرو ریزش آب شدیدتر و خطر فرسایش در پایین دست بیشتر می‌باشد.


ناهید مشتاق، رضا جعفری، سعید سلطانی ، نفیسه رمضانی،
جلد 19، شماره 73 - ( 8-1394 )
چکیده

برآورد توزیع مکانی مقادیر تبخیر و تعرق (ET) برای مدیریت کشاورزی و منابع آب ضروری می‌باشد. مطالعه حاضر با هدف تخمین ET با استفاده از الگوریتم توازن انرژی در سطح زمین (Sebal) و داده‌های ماهواره‌ای سنجنده TM خرداد سال 1388 در‌منطقه دامنه استان اصفهان صورت گرفته است. به‌منظور محاسبه ET کلیه اجزاء مدل توازن انرژی و پارامترهای مربوطه شامل تابش خالص آلبیدوی سطحی، تابش امواج کوتاه و بلند ورودی و خروجی، گسیلمندی سطح، شار گرمای خاک، شار گرمای محسوس، شاخص گیاهی NDVI، شاخص سطح برگ و دمای سطحی با استفاده داده‌های سنجنده TM تصحیح هندسی و رادیومتریک شده، استخراج گردید. نتایج نشان داد که مقادیر ET در اراضی کشاورزی حدود 2/7 میلی متر در روز است که تقریباً برابر مقدار 99/6 میلی متر به‌دست آمده از روش پنمن- مانتیث در ایستگاه هواشناسی سینوپتیک داران می‌باشد. بنابراین پهنه‌بندی‌های ET، که تقریباً معادل نیاز آبی گیاهان می‌باشد، از طریق داده‌های ماهواره‌ای می‌تواند برای انتخاب گیاهان مناسب برای مقاصد کشاورزی و برنامه‌های احیایی در مناطق پهناور خشک و نیمه خشک استان اصفهان که با خشکسالی‌های شدید و کمبود آب مواجه است مورد استفاده قرار گیرد.


علی مرشدی، مهدی نادری، سید حسن طباطبائی، جهانگرد محمدی،
جلد 21، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده

روش‌های متداول بر‌آورد تبخیر و تعرق ناشی از داده‌های نقطه‌ای هستند که کاربرد آنها محدود و قابل تعمیم به مناطق و حوضه‌های آبخیز وسیع نمی‌باشند. فناوری سنجش از دور این قابلیت را دارد که با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای و برخی داده‌های هواشناسی مقدار تبخیر و تعرق را در منطقه‌ای وسیع برآورد نماید. در این پژوهش به مقایسه برآوردهای تبخیر و تعرق به کمک مدل‌های SEBAL و METRIC براساس داده‌های سنجنده ETM+ از ماهواره لندست7 نسبت به تبخیر و تعرق اندازه‌گیری شده از لایسیمتر در هفت تاریخ‌ گذر ماهواره در محدوده دشت شهرکرد واقع در حوضه آبخیز رودخانه کارون پرداخته شد. نتایج نشان داد مدل SEBAL دارای کمترین مقادیر شاخص‌های NRMSE، MAE و MBE (به‌ترتیب برابر با 317/0، 503/1 میلی‌متر بر روز و 973/0- میلی‌متر بر روز) و بیشترین مقدار شاخص d (768/0) بوده است. شاخص‌های آماری مذکور برای مدل METRIC به‌ترتیب برابر با 420/0، 120/2، 023/2 و 646/0 بوده است. به‌طور کلی نتایج نشان داد مدل SEBAL از دقت بیشتری در برآورد تبخیر و تعرق نسبت به مدل METRIC تحت شرایط حاکم بر دشت شهرکرد برخوردار بوده است. تا زمانی که امکان تأمین آمار کامل هواشناسی به‌صورت ساعتی فراهم آید و یا برخی اصلاحات بر مدل METRIC انجام شود، نتایج مدل SEBAL به واقعیت نزدیک‌تر بوده و لذا مدل SEBAL توصیه می‌شود.
 


کیومرث روشنگر، ریحانه ولیزاده،
جلد 21، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده


پرش هیدرولیکی متداول‌ترین روش جهت استهلاک انرژی جنبشی آب در پایین‌دست سرریزها، شوت‌ها و دریچه‌ها می‌باشد. در تحقیق کنونی مشخصات هیدرولیکی ازجمله نسبت اعماق متناوب، پرش هیدرولیکی واستهلاک انرژی در سه نوع کانال واگرای ناگهانی به‌صورت بدون مانع، دارای پله معکوس و بلوک مرکزی با استفاده از روش ماشین بردار پشتیبان SVM که به‌عنوان یک روش یادگیری ماشین می‌باشد تخمین زده شده و نرخ تأثیر پارامترهای ورودی در هر پرش مورد ارزیابی قرار گرفته است. بدین‌منظور مدل‌های مختلفی با استفاده از پارامترهای هیدرولیکی- هندسی تعریف شده و در کل تعداد 936 داده مشاهداتی برای آموزش و آزمون مدل‌های سه نوع مختلف کانال واگرا استفاده گردید. همچنین عملکرد تعدادی از روابط نیمه‌تجربی موجود نیز مورد بررسی قرار گرفته و نتایج حاصل با مدل‌های برتر SVM مقایسه گردید. نتایج حاصله ضمن تایید قابلیت روش ماشین بردار پشتیبان در تخمین مشخصات پرش هیدرولیکی، کارایی این‌روش را نسبت به روابط نیمه‌تجربی به اثبات رساند. از نتایج به‌دست آمده مشخص گردید، مدلی که بیشترین دقت را در تخمین نسبت اعماق متناوب و استهلاک انرژی داراست مدل با پارامترهای (Fr1,h1/B)  و در تخمین طول پرش مدل با پارامترهای (Fr1, h2/h1) می‌باشد.


علی مرشدی، مهدی نادری، سید حسن طباطبائی، جهانگرد محمدی،
جلد 21، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده

این تحقیق به‌منظور بررسی امکان استفاده از دو مدل سبال (SEBAL) و متریک ((METRIC در دو تاریخ گذر 9 تیر 1378 (برابر با 30 ژوئن 1999) و 30 مرداد 1378 (برابر با اول اوت 1999) برای برآورد و مقایسه تبخیر و تعرق گیاه مرجع (یونجه) در مقیاس منطقه‌ای با استفاده از اطلاعات سنجنده ETM+ در مقایسه با برآوردهای ET از برخی روش‌های ریاضی (تجربی و ترکیبی) شامل پنج مدل پنمن- مانتیث استاندارد شده به‌روش انجمن مهندسین عمران آمریکا (ASCE-stPM)، پنمن- مانتیث به‌روش فائو 56 (F56PM)، بلانی- کریدل (F24BC)، هارگریو- سامانی(HS) و تشتک تبخیر (Pan) انجام شد. مقدار تبخیر و تعرق در تاریخ‌های 9 تیر و 30 مرداد (1378) برای پیکسل‌های معیار سرد در مدل‌ سبال برابر با 97/6 و 77/6 میلی‌متر بر روز و در مدل متریک برابر با 27/10 و 31/9 میلی‌متر بر روز به‌دست ‌آمد. برای مدل ریاضی مناسب منطقه (هارگریوز- سامانی) مقادیری به‌ترتیب برابر با 0/8 و 5/7 میلی‌متر بر روز در تاریخ‌های گذر به‌دست آمد. به‌طور کلی نتایج نشان داد برآوردهای مدل سبال در مقایسه با برآوردهای مدل HS و داده‌های لایسیمتری موجود از صحت بیشتری نسبت به مدل متریک برخوردار و در شرایط مشابه قابل توصیه می‌باشد.
 


افشین یوسف گمرکچی، عاطفه پرورش ریزی،
جلد 22، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

امروزه وابستگی بین مصارف آب و انرژی، با توجه به توسعه سامانه‌های آبیاری تحت‌ فشار، بیش از پیش اهمیت یافته است، به‌طوری‌که هم‌راستا با مسائل و مشکلات کمبود آب، رویکرد به صرفه‌جویی انرژی در بخش کشاورزی نیز یکی از چالش‌های مهم در بخش کشاورزی قلمداد شده است. در این تحقیق با توجه به قابلیت‌های سامانه‌های پمپاژ دورمتغیر در تطبیق با شرایط مختلف بهره‌برداری، رویکرد به استفاده از پمپ­های دورمتغیر در یک کشت و صنعت 85 هکتاری زیتون واقع در استان قزوین، مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا مصارف انرژی در طول دوره بهره‌برداری ده‌ساله سامانه، با استفاده از نرم‌افزار MATLAB/SIMULINK در پنج سناریو بهره­برداری، تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان‌‌دهنده آن است که میزان انرژی الکتریکی مصرفی با به‌کارگیری پمپ دورمتغیر،‌ در ‌مقایسه ‌با ‌روش بهره‌برداری، با پمپ دورثابت تا 18 درصد کاهش یافته است. نتایج ارزیابی انرژی مصرفی نیز بیانگر آن است که در وضعیت موجود بهره­برداری 60 درصد تلفات انرژی بیشتری نسبت به سایر روش­های بهره‌برداری وجود داشته و متوسط بازده انرژی مصرفی، 52 درصد (78 درصد معیار نبراسکا) بوده است.

سعید شیوخی سوغانلو، سحر گلشن، مجتبی خوش روش،
جلد 22، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

اثرات ناشی از تغییر اقلیم می­تواند با انتشار از سطح زمین به سوی ژرفای خاک، رژیم گرمایی خاک را تحت تأثیر قرار دهد. از طرفی، انرژی گرمایی نهفته در خاک، نقش بسیار مهمی را در تغییرات دمای خاک ایفا می­‌کند. از این‌رو، در این پژوهش به­منظور تشخیص روند تغییرات دمای ژرفاهای خاک، از داده‌­های اندازه­گیری شده روزانه دمای هوا در ارتفاع دو متری (اسکرین) در طول سال­‌های 2014-1951 میلادی و دمای روزانه ژرفاهای خاک (5، 10، 20، 30، 50 و 100 سانتی­متری)، برای ساعت‌­های 3، 9 و 15 در طول دوره آماری سال‌­های 2014-1992 در ایستگاه هواشناسی شاهرود استفاده شد. برای تشخیص روند در سری­‌های زمانی ماهانه، فصلی و سالانه دمای ژرفاهای خاک، روش­‌های پارامتری (تحلیل رگرسیونی و پیرسون) و ناپارامتری (من- کندال و اسپیرمن) به‌­کار برده شد. بر اساس نتایج، آزمون تعیین روند نشانگر افزایش دمای خاک در تمامی ماه‌­ها به­‌جز ژانویه، فوریه و مارس بود. دمای خاک در فصل­‌های بهار، تابستان و پاییز افزایش یافته است (P ≤ 0/05). در ادامه نیز تعیین روند سالانه دمای خاک نشان داد که به غیر از روش پارامتری ضریب همبستگی پیرسون، دمای خاک در تمامی ژرفاها دارای روند افزایشی بود (P ≤ 0/05). بر پایه این یافته­‌ها، می­توان اینگونه اظهار داشت که در طول دوره بررسی، دمای ژرفاهای خاک طی سال­‌های اخیر افزایش یافته است.

روح الله ضیائی، مه نوش مقدسی، شهلا پایمزد، محمدحسین باقری،
جلد 22، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

تبخیر یکی از پارامترهای مهم در مدیریت پیکره‌­های آبی، تغییرات تراز آب در آنها و محاسبه بیلان آب است که برآورد دقیق آن با مشکلات و پیچیدگی­های خاصی روبه‌رو است. فناوری سنجش از دور به‌دلیل امکان برآورد مکانی اطلاعات و همچنین حداقل کردن استفاده از داده­های هواشناسی می‌­تواند کاربرد وسیعی در محاسبه تبخیر داشته باشد. در این تحقیق دو الگوریتم سنجش از دور SEBS و SEBAL با لحاظ فاکتور شوری در برآورد تبخیر ماهانه از سطح آزاد آب دریاچه ارومیه مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفت که بدین‌منظور برای ارزیابی تأثیر شوری آب بر میزان تبخیر، از دریاچه آب شیرین زریوار واقع در مریوان استفاده شد. تصاویر سنجنده MODIS برای ماه‌های خرداد، تیر، مرداد و شهریور طی سال‌های 1385 تا 1388 استفاده شده است. ارزیابی الگوریتم­های مذکور با مقایسه داده­های تشتک تبخیر حاکی از دقت قابل قبول هر دو الگوریتم در برآورد تبخیر ماهانه هستند ولی الگوریتم SEBS (با اعمال فاکتور شوری)، با وجود سادگی در پیاده‌سازی آن، از دقت بالاتری نسبت به الگوریتم SEBAL  برخوردار است.

غلامرضا صفر نژادی، محمد حیدرنژاد، امین بردبار، محمدحسین پورمحمدی، امیرحسین کمان بدست،
جلد 23، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده

استفاده از جت‌های پرتابی آزاد در سازه‌های پرتاب‌کننده جامی همراه با حوضچه استغراق وابسته، در صورت برقراری شرایط زمین‌شناسی و توپوگرافی و هیدرولیکی مناسب، مزایای اقتصادی و ایمنی چشمگیری در مقایسه با سایر انواع سازه‌های استهلاک انرژی دارد. در پژوهش حاضر پدیده آبشستگی پایین‌دست یک پرتابه جامی‌شکل در شرایط آزاد و همچنین در شرایط وجود دندانه با اشکال ذوزنقه‌ای و مثلثی در پایاب با فواصل چیدمان مختلف در 9 دبی و در مجموع 45 آزمایش بررسی شد. نتایج این پژوهش نشان داد که وجود دندانه چه اثراتی بر گستره و عمق آبشستگی می‌گذارد، بدین‌ترتیب که پرتابه جامی‌شکل با دندانه‌های مثلثی یک در میان نسبت به حالت بدون دندانه حدود 7/12 درصد کاهش آبشستگی را سبب می‌شود، همچنین حداکثر عمق آبشستگی در حالت باکت با دندانه‌های ذوزنقه‌ای یک در میان در بازه مطلوب‌تر از مابقی مدل‌ها به‌وقوع می‌پیوندد. سپس نتایج حاصل با تعدادی از فرمول‌های تجربی مقایسه و مشخص شد رابطه ورونس A نتایج نزدیک‌تری به مقادیر واقعی به‌دست می‌دهد.

سیدعلی بنی شعیب، امین بردبار، امیرعباس کمان بدست، علیرضا مسجدی، محمد حیدرنژاد،
جلد 23، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

ترکیب سرریز زیگزاگی با سرریز پلکانی یک ترکیب خوبی از سرریزها برای تخلیه سیلاب از مخازن سدها است. زیرا از یک‌طرف، سرریز زیگزاگی ظرفیت تخلیه سیلاب را افزایش می‌دهد و از طرف دیگر، سرریز پلکانی باعث افزایش افت انرژی در پایین‌دست سرریز می‌شود. در ادامه به ترکیب این دو سازه و تغییر ابعاد آنها برای بیشتر کردن استهلاک انرژی آب پرداخته شده است. به‌منظور بررسی آزمایشگاهی این پژوهش، از یک فلوم با قوس 90 درجه در دانشگاه آزاد واحد اهواز استفاده شد و با انتخاب مدل‌های زیگزاگی روی پله در سه شکل زیگزاگ، دو طول و سه عرض متفاوت زیگزاگ و پنج دبی، در مجموع 90 آزمایش انجام شد. پس از تحلیل نتایج مشخص شد که در ترکیب سرریز پلکانی با سرریز زیگزاگی از نظر شکل پله به‌ترتیب اشکال مثلثی، مستطیلی و ذوزنقه‌ای، شاهد کاهش افت انرژی هستیم. سرریزهای زیگزاگی دو سیکله دارای افت انرژی بیشتری نسبت به تک‌سیکله‌ها هستند که به‌دلیل افزایش طول خزش و استهلاک است. با افزایش yc/h)) 02/0 تا 032/0 شاهد افزایش افت انرژی هستیم ولی با افزایش (yc/h) از 032/0 به 057/0 روند عوض شده و شاهد کاهش افت انرژی هستیم که این پدیده به‌دلیل استغراق پله‌ها، کاهش زبری پله‌ها و افزایش شدت ورود هوا است که در استهلاک انرژی تأثیر می‌گذارد.

سمیه جنت رستمی، هیدی محمودپور،
جلد 23، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

یکی از منابع اصلی انتشار گازهای گلخانه‌ای، مصرف انرژی برای پمپاژ آب‌های زیرزمینی است. برای رسیدن به پایداری زیست‌محیطی و کاهش اثرات تغییر اقلیم، کاهش مصرف انرژی از اهمیت زیادی برخوردار است. در این مطالعه، میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای ناشی از استخراج آب‌های زیرزمینی در آبخوان‌های استان گیلان بررسی شد. بعد از بررسی وضعیت استخراج آب‌های زیرزمینی و انواع پمپ‌های استخراج آب در هر یک از آبخوان‌ها، مقادیر انرژی مصرفی، میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای و شاخص پدیده تغییر اقلیم مربوط به آن محاسبه شد. بررسی‌های اولیه نشان داد که 55 درصد از چاه‌های واقع در منطقه دیزلی هستند، در‌حالی که، 3/51 درصد انرژی مورد نیاز برای استخراج آب‌های زیرزمینی از طریق پمپ‌های الکتریکی تأمین می‌شود. همچنین مجموع انتشار گازهای گلخانه‌ای و مقدار شاخص تغییر اقلیم در وضعیت موجود 98/8 و 59/7 میلیون کیلوگرم دی‌اکسیدکربن معادل براورد شد. در راستای رسیدن به پایداری زیست‌محیطی و امنیت انرژی، سناریوهای برقی کردن چاه‌های دیزلی و استفاده از انرژی خورشیدی بررسی شد. نتایج حاصل از سناریوها نشان داد که برقی کردن چاه‌های دیزلی، تأثیر زیادی بر کاهش میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای ندارد، در‌حالی که، استفاده از انرژی خورشیدی تأثیر قابل توجهی در کاهش گازهای گلخانه‌ای دارد، به‌طوری که، با اجرای سناریوی استفاده از پمپ‌های خورشیدی در ماه‌های خرداد، تیر و مرداد در بخش کشاورزی، باعث کاهش 4/44 درصدی میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای می‌شود. بنابراین بهتر است در برنامه‌ریزی‌های آینده، سیاست‌هایی اتخاذ شود تا استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیری مانند انرژی خورشیدی معمول شود.

رسول دانشفراز، مهدی ماجدی اصل، علی بازیار،
جلد 24، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده

شیب‌شکن مایل از جمله سازه‌های مولد جریان فوق‌بحرانی هستند که در کانال­های روباز برای کاهش ارتفاع و ایجاد شیب ملایم مورد استفاده قرار می‌گیرند. با توجه به اینکه به‌کارگیری صفحات مشبک به‌صورت افقی و قائم به‌عنوان مستهلک کننده انرژی در پایین‌دست این سازه‌ها می‌تواند بر استهلاک انرژی جریان مؤثر باشد، لذا 180 آزمایش متفاوت در تحقیق حاضر با هدف بررسی استهلاک انرژی جریان انجام شد. نتایج نشان داد که زاویه شیب‌شکن مایل تأثیر چندانی بر استهلاک انرژی جریان و عمق نسبی پایین‌دست شیب‌شکن مایل مجهز به صفحه مشبک قائم ندارد ولی افزایش تخلخل سبب افزایش هر دو پارامتر می‌شود. برای شیب‌شکن مایل مجهز به صفحه مشبک افقی نیز با افزایش زاویه شیب‌شکن و کاهش درصد تخلخل صفحات مشبک عمق نسبی پایین‌دست و استهلاک انرژی نسبی کل افزایش می‌یابند. برای یک عمق بحرانی نسبی ثابت، استهلاک انرژی نسبی کل و عمق نسبی پایین‌دست شیب‌شکن مایل ساده مجهز به صفحه مشبک افقی را می‌توان تابعی از طول خیس شده صفحات مشبک و طول شیب‌شکن مایل درنظر گرفت. برای صفحات مشبک قائم نیز فقط تابعی از تخلخل صفحات مشبک است.

هومن خیبر، سید محسن سجادی، جواد احدیان،
جلد 24، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

دریچه‌های سالونی با مزایای قابلیت نصب آسان، خودکارسازی و امکان عبور راحت رسوبات و اجسام شناور، از جمله سازه‌های جدید تنظیم سطح آب و کنترل دبی در کانال‌های آبیاری هستند. تبدیل شکل دریچه از مستطیلی به بیضوی، امکان افزایش دبی عبوری با یک رقوم سطح آب را فراهم می‌کند. در تحقیق حاضر تأثیر تبدیل ناگهانی بر مقدار دبی و افت انرژی دریچه سالونی- بیضوی در شرایط جریان مستغرق به‌صورت آزمایشگاهی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج بیانگر آن است که مقدار دبی و افت انرژی دریچه سالونی- بیضوی با تبدیل ناگهانی نسبت به شرایط هم‌عرض کانال به‌ترتیب در حدود 28 تا 86 درصد کاهش و 11 تا 35 درصد افزایش می‌یابد. در پایان روابط آماری برای برآورد دبی با حداکثر خطای 16±  درصد و افت انرژی دریچه دریچه سالونی- بیضوی با تبدیل ناگهانی در شرایط جریان مستغرق با حداکثر خطای 16±  درصد ارائه شد.

ناهید پورعبدالله، جهانگیر عابدی کوپایی، منوچهر حیدرپور، محمود اکبری،
جلد 25، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده

در این مطالعه دقت مدل¬های  ANFISو ANFIS-PSO در برآورد ویژگی¬های پرش هیدرولیکی شامل نسبت اعماق مزدوج، طول نسبی، طول غلتاب نسبی و افت انرژی نسبی در یک حوضچه آرامش در مقایسه با نتایج آزمایشگاهی ارزیابی شد. این ویژگی¬ها در حوضچه آزمایشگاهی با مقطع مستطیلی با 4 شیب معکوس، 4 قطر زبری بستر، 4 ارتفاع پله مثبت انتهایی، 3 عدد فرود و 4 دبی اندازه¬گیری شدند. میانگین پارامترهای آماری NRMSE، CRM و R2 برای برآورد ویژگی¬های پرش هیدرولیکی توسط مدل ANFIS، به‌ترتیب 0/059، 0/001- و 0/989 بدر این مطالعه دقت مدل¬های  ANFISو ANFIS-PSO در برآورد ویژگی¬های پرش هیدرولیکی شامل نسبت اعماق مزدوج، طول نسبی، طول غلتاب نسبی و افت انرژی نسبی در یک حوضچه آرامش در مقایسه با نتایج آزمایشگاهی ارزیابی شد. این ویژگی¬ها در حوضچه آزمایشگاهی با مقطع مستطیلی با 4 شیب معکوس، 4 قطر زبری بستر، 4 ارتفاع پله مثبت انتهایی، 3 عدد فرود و 4 دبی اندازه¬گیری شدند. میانگین پارامترهای آماری NRMSE، CRM و R2 برای برآورد ویژگی¬های پرش هیدرولیکی توسط مدل ANFIS، به‌ترتیب 0/059، 0/001- و 0/989 بود. درحالی که مقادیر میانگین پارامترهای یادشده برای مدل ANFIS-PSO به‌ترتیب 0/185، 0/002 و 0/957 بود. نتایج حاصل نشان داد که این مدل¬ها قادرند ویژگی¬های پرش هیدرولیکی را با دقت بسیار زیاد برآورد نمایند. البته مدل ANFIS در برآورد نسبت اعماق مزدوج، طول پرش نسبی ، طول غلتاب نسبی و افت انرژی نسبی نسبت به مدل ANFIS-PSO اندکی دارای دقت بیشتری بود.ود. درحالی که مقادیر میانگین پارامترهای یادشده برای مدل ANFIS-PSO به‌ترتیب 0/185، 0/002 و 0/957 بود. نتایج حاصل نشان داد که این مدل¬ها قادرند ویژگی¬های پرش هیدرولیکی را با دقت بسیار زیاد برآورد نمایند. البته مدل ANFIS در برآورد نسبت اعماق مزدوج، طول پرش نسبی ، طول غلتاب نسبی و افت انرژی نسبی نسبت به مدل ANFIS-PSO اندکی دارای دقت بیشتری بود.

دکتر مهدی ماجدی اصل، رسول دانشفراز، جعفر چابکپور، برهان قربانی،
جلد 26، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

در دهۀ اخیر استفاده از سازه‌های گابیونی در مهندسی هیدرولیک برای پایداری سازه به جهت دارا بودن چگالی و وزن زیاد، زبری برای افت انرژی و تخلخل برای زهکشی رواج زیادی یافته است. این پژوهش به ارزیابی عملکرد سازه‌های تورسنگی در شرایط ایجاد پرش هیدرولیکی مستغرق در استهلاک انرژی نسبی پایین‌دست سرریز اوجی پرداخته است. پارامترهای مورد ارزیابی در این پژوهش عبارت از: عدد فرود، ارتفاع آب‌پایه، ضخامت آب‌پایه و قطر سنگدانه‌ها است. آزمایش‌ها با سه دانه‌بندی سنگدانه با قطر متوسط 1/5، 2/2 و 3 سانتی‌متر با سه ارتفاع آب‌پایه 10 و 20 سانتی‌متر و Max و ضخامت‌های 10، 20 و 30 سانتی‌متر  و دبی‌های 20 تا 40 لیتر بر ثانیه انجام شد. نتایج نشان داد که در تمامی مدل‌های مورد آزمایش با کاهش قطر سنگدانه‌های آب‌پایه، میزان استهلاک انرژی نسبی افزایش می‌یابد، به نحوی  که در آب‌پایه با سنگدانه به قطر 1/5 سانتی‌متر، مقدار استهلاک انرژی به‌میزان 3/6 درصد نسبت به سنگدانه به قطر متوسط 3 سانتی‌متر افزایش پیدا کرده است. افزایش ارتفاع آب‌پایه توری سنگی تا میزانی که جریان کاملاً درون‌گذر شود، می‌تواند تا مقدار 33 درصد نسبت به آب‌پایه با ارتفاع 10 سانتی‎‌متر، استهلاک انرژی نسبی بیشتری داشته باشد. همچنین با افزایش قطر آب‌پایه از 10 سانتی‌متر به 30 سانتی‌متر میزان استهلاک انرژی نسبی تا 15 درصد افزایش می‌یابد.

حسین نوری حسن آبادی، محمدرضا کاویانپور، امیر خسروجردی، حسین بابازاده،
جلد 26، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

استفاده از زبری پیوسته در بستر تنداب در شرایط برابر با روش‌های متداول استهلاک انرژی مانند حوضچه‌های آرامش، سرریزهای پلکانی، پرش اسکی و استقرار موانع در بستر تنداب می‌تواند روشی کارآمد برای افزایش استهلاک انرژی جریان در این سازه‌ها باشد. در این پژوهش تأثیر زبری بستر تنداب بر میزان استهلاک انرژی جنبشی جریان مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، رابطه عمومی بدون بعد توسعه داده شده و پس از واسنجی حل عددی با نتایج آزمایشگاهی، میزان استهلاک انرژی سازه در سه شیب 15، 22/5 و 30 درجه، با شش زبری 0/005، 0/0072، 0/0111، 0/016 و 0/022 متر و بدون زبری (شاهد) و سه دبی 0/07، 0/09 و 0/11 متر مکعب بر ثانیه، بررسی شد. بر اساس نتایج حاضر با ایجاد زبری ممتد در بستر تنداب، استهلاک انرژی افزایش می‌یابد. همچنین، با افزایش شیب تنداب، نسبت استهلاک انرژی در طول سرریز زبر به سرریز صاف افزایش می¬یابد. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار استهلاک انرژی نسبی در حضور زبری، مربوط به شیب 22/5 درجه و برای زبری 22/2 میلی‌متر (85%) بوده و کمترین استهلاک انرژی نسبی نیز در حالت شاهد (25%) مشاهده شد. بنابراین، استفاده از بستر تنداب طبیعی بدون پوشش بتنی، از جنبه محیط‌زیست و قابلیت استهلاک انرژی، قابل توصیه است.

رسول دانشفراز، محمد باقر زاده، محمد جعفری،
جلد 26، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

هدف از تحقیق حاضر بررسی و مقایسه نتایج آزمایشگاهی استهلاک انرژی و طول شیب‌شکن قائم مجهز به صفحات مشبک افقی با نتایج حوضچه‌های آرامش استاندارد نوع یک، دو، سه و چهار شیب‌شکن قائم ساده است. بدین منظور تعداد 64 آزمایش مختلف روی شیب‌شکن قائم مجهز به صفحه مشبک افقی در فواصل نسبی 0،  0/25، 0/5 و 0/75 از لبه شیب‌شکن، با تخلخل 40 و 50 درصدی صفحات مشبک و ارتفاع 20 سانتی‌متری انجام شد. نتایج نشان داد که در تمامی آزمایش‌ها و در یک دبی ثابت، افزایش فاصله صفحه مشبک از لبه شیب‌شکن، تأثیری زیادی بر استهلاک انرژی جریان ندارد. به‌طور متوسط استهلاک انرژی پایین‌دست برای مطالعه حاضر در مقایسه با شیب‌شکن قائم ساده به میزان بیش از 20 درصد افزایش یافته است که می‌تواند جایگزین مناسبی برای حوضچه آرامش پایین‌دست باشد. در میان مدل‌های تحقیق حاضر، بیشترین کاهش طول نسبی شیب‌شکن توسط مدل شیب‌شکن قائم با صفحه مشبک افقی با فاصله نسبی 0/75 اتفاق افتاد. به‌طور میانگین هنگام استفاده از صفحات مشبک افقی در چهار فاصله نسبی از لبه شیب‌شکن نیز نسبت به شیب‌شکن قائم مجهز به حوضچه‌ آرامش استاندارد بیش از 73 درصد از طول نسبی شیب‌شکن کاسته می‌شود.

- مسعود فرزام نیا، مهدی اکبری، محسن حیدری سلطان آبادی،
جلد 27، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده

بخش کشاورزی به‌منظور پاسخگویی به نیاز روزافزون غذا برای جمعیت روبه‌رشد جهان و فراهم‌کردن آن به‌اندازۀ کافی و مناسب، به میزان زیادی وابسته به منابع آب و انرژی است و بایستی برای ارتقاء بهره‌وری آب و انرژی محصولات کشاورزی، حفظ سلامتی جامعه و محیط‌زیست کوشا باشد. در این پژوهش حجم آب آبیاری، عملکرد، بهره‌وری آب و انرژی مصرفی در آبیاری محصول پیاز در دو روش آبیاری سطحی و بارانی، در شرایط مدیریت کشاورزان اندازه‌گیری و با هم مقایسه شد. اندازه‌گیری‌ها در سال زراعی 1400- 1399 در 17 مزرعه از شهرستان‌های استان اصفهان که محصول پیاز جزء اولویت‌ کشت آن‌ها بود، انجام شد. برای مقایسه آماری نتایج به‌دست آمده از دو سامانۀ آبیاری، از آزمون تی (t-Test) و ضرایب همبستگی پیرسون استفاده شد. بر اساس نتایج، در روش آبیاری سطحی، مقادیر حجم آب آبیاری و عملکرد نسبت به آبیاری بارانی، بیشتر و اختلاف بین مقادیر یادشده معنی‌دار بود و بهره‌وری آب پیاز در روش آبیاری بارانی نسبت به سطحی، به‌صورت معنی‌دار (سطح احتمال 1 درصد) بیشتر بود. همچنین نتایج نشان داد، همبستگی مستقیم معنی‌داری بین حجم آب آبیاری و عملکرد محصول پیاز وجود دارد، زیرا بین حجم آب آبیاری و بهره‌وری آب رابطه غیرمستقیم معنی‌دار دیده شد. بهره‌وری انرژی مصرفی در آبیاری نیز با مقدار انرژی مصرفی همبستگی معکوس معنی‌دار داشت و با افزایش انرژی آبیاری بهره‌وری انرژی کاهش یافت. باتوجه‌به نتایج به‌دست آمده در شرایط مزارع انتخابی، روش آبیاری بارانی در مقایسه با روش آبیاری سطحی برای کشت محصول پیاز کارآمدتر بود.


صفحه 2 از 2    
2
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb