28 نتیجه برای بور
علیرضا مسجدی، امیر تائیدی،
جلد 18، شماره 67 - ( 3-1393 )
چکیده
یکی از گزینههای مناسب برای انحراف جریان در رودخانههای کوهستانی، به کارگیری آبگیر کفی است. از مهمترین اهداف در جریان برروی یک آبگیر با کف مشبک، تعیین مقدار دبی منحرف شده در شرایط مختلف جریان در کانال اصلی است. شیب و شکل میله کفهای مشبک بر میزان دبی منحرف شده تأثیر دارد. در این مقاله به بررسی شیب و نحوه قرارگیری میله مشبک آبگیر و اثر آن بر پارامترهای هیدرولیکی و ضریب تخلیه پرداخته شده است. به منظور انجام آزمایش در این تحقیق از یک مدل فیزیکی کانال اصلی با شیب متغیر و بدنه شیشهای استفاده شد. به منظور هدایت و اندازهگیری دبی منحرف شده، یک کانال فرعی به فاصله 8 متری از ورودی کانال اصلی، در زیر کانال اصلی نصب گردید. دهانه آبگیر ورودی با طول 10 و عرض50 سانتیمتر ساخته شد. در مدخل ورودی آبگیر از شبکه مشبک طولی با چهار قطر مختلف میلگرد با فضای عبوری ثابت و چهار شیب متفاوت استفاده شد. همچنین به منظور بررسی اثر شدت جریان در میزان آبگیری از چهار دبی استفاده گردید. نتایج این تحقیق نشان داد افزایش قطر میلگردهای کف مشبک، کاهش شیب کف آبراهه و افزایش عمق جریان در بالادست شبکه در یک فضای عبوری ثابت باعث افزایش در ضریب تخلیه آبگیر کفی میگردد. همچنین در تمام حالات افزایش عدد فرود در بالادست شبکه مشبک طولی، باعث کاهش ضریب تخلیه آبگیر میگردد.
مریم مصلایی، حسین شیرانی، وحید مظفری، عیسی اسفندیارپور،
جلد 18، شماره 70 - ( 12-1393 )
چکیده
شوری و سمیت یونها یکی از مشکلات عمدهی اراضی کشاورزی در مناطق خشک و نیمهخشک از جمله ایران میباشد. در منطقهی حسینآباد که یکی از مناطق مهم کشاورزی شهرستان یزد میباشد، علاوهبر مشکل شوری، علایمی شبیه سمیت بور در محصولات مشاهده شدهاند. لذا اینتحقیق با هدف ارزیابی و تحلیل تغییرات مکانی شوری خاک بهعنوان یکی از جنبههای تخریب خاک و تهیهی نقشهی پراکنش مکانی شوری و بور قابل جذب خاک انجام شد. الگوی نمونهبرداری بهصورت شبکهای منظم با فاصله 150 متر بود. شوری و بور قابل جذب در عمق 0 تا 30 سانتیمتری اندازهگیری شدند. در مجموع، تعداد 104 نمونه مورد اندازهگیری قرار گرفت. پس از تجزیه و تحلیل آماری دادهها و بررسی وضعیت توزیع آنها، بهمنظور پهنهبندی متغیرهای مزبور از تخمینگر کریجینگ استفاده گردید. نتایج نشان داد که منطقه، دارای مشکل شوری و فاقد سمیت بور میباشد. با توجه بهنسبت اثر قطعهای به سقف، وابستگی مکانی بین تمامی ویژگیهای اندازهگیری شده به جز بور و pH، قوی بود. شوری در نواحی کشتشده بهعلت انجام فرایند آبشویی، کمترین مقدار را دارا بود. میزان بور خاک، بین 07/0 تا 6/1 میلیگرم بر کیلوگرم بود. لذا نه تنها مشکل سمیت بور مشاهده نشد، بلکه در بعضی نواحی میتوان کمبود بور را مشاهده نمود. شوری و بور خاک در سطح اطمینان 99 درصد، دارای همبستگی معنیداری بودند. براساس آزمون اسپیرمن و پیرسون، بین نسبت جذب سطحی سدیم و شوری همبستگی مثبتی در سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد که نشان میدهد املاح منطقه، بیشتر از نوع سدیمدار هستند. همچنین pH منطقه، مشکلی برای رشد محصولات ندارد.
بهناز مولائی، مهدی قیصری، بهروز مصطفیزاده فرد، اسماعیل لندی، محمد مهدی مجیدی،
جلد 19، شماره 71 - ( 3-1394 )
چکیده
بهدلیل محدودیت منابع آب و نیاز روزافزون به محصولات غذائی بررسی اثر روش آبیاری بر بهرهوری مصرف آب سیبزمینی ضرورت دارد. هدف از این تحقیق بررسی عملکرد و ویژگیهای آن برای دو رقم سیبزمینی بورن و ساتینا تحت دو سیستم آبیاری بارانی و قطرهای بود. تیمارهای آزمایش شامل دو روش آبیاری قطرهای- نواری و بارانی و دو رقم سیبزمینی بورن و ساتینا در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار بود. در هر دو روش آبیاری، آبیاری کامل و براساس تخلیه رطوبت از عمق توسعه ریشه انجام گرفت. عملکرد و بهرهوری آب در آبیاری قطرهای- نواری و آبیاری بارانی تفاوت معنیداری در سطح احتمال یک درصد داشتند. در تیمار آبیاری قطرهای- نواری و رقم سیبزمینی ساتینا، بیشترین میزان عملکرد (08/24 تن بر هکتار) و بهرهوری آب (83/3 کیلوگرم بر مترمکعب) بهدست آمد. همچنین، تیمار آبیاری بارانی و رقم سیبزمینی بورن، کمترین میزان عملکرد (97/12 تن بر هکتار) و بهرهوری آب (73/1 کیلوگرم بر مترمکعب) را داشت. عملکرد محصول در واحد سطح در آبیاری بارانی 42 درصد کمتر از آبیاری قطرهای- نواری بود. برای هر دو رقم سیبزمینی، ارتفاع بوته و وزن خشک اندام هوائی در آبیاری قطرهای- نواری بهترتیب بیشتر و کمتر از آبیاری بارانی بهدست آمد که این امر بهدلیل عقب بودن مراحل مختلف رشد گیاه در آبیاری بارانی نسبت به آبیاری قطرهای- نواری بود. برای افزایش تولید و بهرهوری مصرف آب سیبزمینی در اقلیم خشک سرد، آبیاری قطرهای- نواری توصیه میشود.
مینا جعفری، مهدی وفاخواه، احد توسلی،
جلد 19، شماره 73 - ( 8-1394 )
چکیده
فرآیند بارش - رواناب و ایجاد سیلاب از پدیدههای هیدرولوژیکی هستند که بررسی آنها بهسبب تأثیرپذیری از پارامترهای مختلف، دشوار میباشد. تاکنون روشها و الگوهای مختلفی برای تحلیل این پدیدهها ارائه شده است. از اینرو هدف این پژوهش ارزیابی شبکه عصبی-فازی تطبیقی در پیشبینی ضریب رواناب رگبار است. بهاین منظور حوزه آبخیز بار اریه نیشابور انتخاب و دادههای مربوط به 33 واقعه در بین سالهای آماری 1331 تا 1385 جمعآوری گردید. بهمنظور انتخاب متغیرهای مستقل در برآورد ضریب رواناب از تجزیه و تحلیل عاملی استفاده شد، که براساس آن چهار متغیر مقدار متوسط بارندگی، چارک سوم، اول و چهارم شدت بارندگی و همچنین پنج متغیر شاخص ( &phi) و چارکهای اول تا چهارم شدت بارش بهعنوان عوامل اصلی برگزیده شدند. همچنین ترکیب سایر متغیرها براساس نقش هیدرولوژیکی آنها، بهعنوان ورودی شبکه مدنظر قرار گرفت. نتایج نشان داد که شبکه با ورودی چارکهای اول تا چهارم شدت بارندگی، مقدار کل بارش و شاخص &phi و بارش پنج روز قبل ضریب رواناب رگبار را با ضریب تبیین آزمون 91/0 و ریشه میانگین مربعات خطا 02806/0 و متوسط قدر مطلق خطا 0275/0 پیشبینی کند.
سجاد سمیعی، منوچهر حیدرپور ، سید سعید اخروی،
جلد 19، شماره 73 - ( 8-1394 )
چکیده
سرریزهای جانبی عمدتاً در شبکههای آبیاری و زهکشی و سیستمهای جمعآوری فاضلاب جهت تنظیم جریان بهکار گرفته میشوند. یک راه آسان جهت افزایش عملکرد سرریز جانبی استفاده از پرههای هادی میباشد. در این پژوهش، تاثیر حضور پرههای هادی بر روی ضریب دبی و دبی عبوری از روی سرریز جانبی لبهتیز مستطیلی بررسی شده است. از سرعتسنج ADV برای برداشت سرعت عمود بر تاج سرریز استفاده شده است. با استفاده از دادههای سرعت، دبی عبوری المانی از روی تاج سرریز برای هر دوحالت با و بدون حضور پرههای هادی بررسی شد. نتایج نشان داد برای هر دو حالت حضور و عدم حضور پرههای هادی با افزایش عدد فرود، ضریب دبی و دبی عبوری از سرریز جانبی لبهتیز مستطیلی کاهش مییابد. همچنین مشخص گردید که با افزایش عدد فرود، پرههای هادی تأثیر بیشتری بر افزایش ضریب دبی و دبی المانی عبوری از سرریز جانبی دارند. مطالعات این تحقیق نشان داد که دبی المانی در طول سرریز افزایش مییابد تا جاییکه بیشترین دبی المانی از نزدیکی انتهای سرریز خارج میشود و با افزایش عدد فرود دبی عبوری المانی از سرریز کاهش مییابد. نتایج نشان داد که پرههای هادی باعث افزایش ضریب دبی بهطور متوسط تا 32 درصد میشوند.
آتنا خلیلی نفت چالی، علی شهیدی، عباس خاشعی سیوکی،
جلد 21، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
در سالهای اخیر در بسیاری از کشورها برداشت آب منابع زیرزمینی از میزان تغذیه سالیانه آنها بیشتر بوده است. این امر باعث پایین افتادن سطح آب زیرزمینی و به دنبال آن خشک شدن چاهها، قناتها و چشمه شده است. در این تحقیق با توجه به اهمیت دشت نیشابور در تأمین آب کشاورزی، شرب و صنعت منطقه، از الگوریتمهای تنبل KNN، KSTARو LWL و مدل درختی 5M تحت هفت سناریوی مختلف، برای برآورد تراز سطح ایستابی این آبخوان استفاده شده است. برای مقایسه نتایج، آمارههای ریشه متوسط خطـای مربعـات، ضریب همبستگی و متوسط قدر مطلق خطا مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که سناریو fکه شامل پارامترهای حجم آب تخلیه شده و مجموع بارندگی میباشد، بهدلیل در نظر نگرفتن پارامتر تراز سطح زمین، کارایی کمتری دارد. در سناریوی a، b و g با در نظر گرفتن پارامترهای مجموع بارندگی در ماه قبل، مجموع بارندگی در دو ماه قبل و تراز سطح زمین، برآورد مطلوبتری از تراز سطح ایستابی حاصل میشود. در بین مدلهای الگوریتم تنبل و مدل درخت تصمیم 5M توانایی مدل KNN تحت سناریوی a در ماه آذر با داشتن 0/96=RZ د ، 56/6RMSE= و 53/3 MAE= از سایر مدلها بیشتر میباشد. همچنین بررسی معیارهای ارزیابی نشان داد که مدل LWL، مدل مناسبی برای پیشبینی تراز سطح ایستابی نمیباشد.
اسمعیل شاکر، سید محمود کاشفی پور، محمود شفاعی بجستان،
جلد 23، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
یکی از عوامل شکست خطوط لوله متقاطع با رودخانه ها که منجر به نفوذ سیال عبوری از لوله به درون رودخانه می شود، آبشستگی زیر آنها تحت تأثیر عبور جریان رودخانه است. پژوهشگران بسیاری تاکنون در خصوص مکانیزم آبشستگی زیر خط لوله تحت جریان یکسویه و توسعه آن مطالعه کردهاند اما تمامی این مطالعات در شرایط جریان ماندگار بوده است. درحالی که مطالعات صورت گرفته نشاندهنده اهمیت بررسی آبشستگی در زمانهای سیلابی رودخانه و در شرایط جریان غیرماندگار است. به همین دلیل هدف از مطالعه حاضر، بررسی آبشستگی زیر خط لوله عبوری از بستر رودخانه در شرایط غیرماندگار است. برای این منظور برخی پارامترهای مؤثر بر هیدروگراف های در نظر گرفته شده، تغییر داده شد و نتایج آن با نتایج آزمایش های انجامشده در شرایط ماندگار مقایسه شد. از نتایج این پژوهش میتوان به نسبت 34 تا 69 درصدی آبشستگی در شرایط غیرماندگار نسبت به شرایط ماندگار و همچنین افزایش 7 تا 22 درصدی عمق آبشستگی با افزایش دبی پیک هیدروگراف در شرایط آزمایش های ارائه شده در پژوهش اشاره کرد.
ستار چاوشی بروجنی، کورش شیرانی،
جلد 24، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
انتخاب تابع توزیع مناسب و تخمین پارامترهای آن دو گام اساسی در برآورد دقیق تناوب سیلاب است. در این مقاله برای بهبود تخمین پارامترهای توابع توزیع، از مفهوم بهینهسازی الگوریتم فرا ابتکاری استفاده شده است. هدف از این مقاله استفاده از الگوریتم کلونی زنبور عسل (ABC) در راستای برآورد پارامترهای توابع توزیع رایج در تخمین سیلاب است. در این راستا از سه آماره برازندگی، ضریب همبستگی، ضریب تشخیص و مجذور میانگین مربعات خطا، برای مقایسه عملکرد این الگوریتم با روشهای متعارف تخمین پارامتر، حداکثر درستنمایی(ML)، گشتاورها (MOM) و گشتاور وزنی احتمال (PWM)، استفاده شده است. منطقه مورد مطالعه حوضه آبخیز بابلرود در حاشیه جنوبی دریای مازندران است که دارای سوابق وقوع سیلاب است. تعداد شش ایستگاه هیدرومتری دارای آمار مشاهداتی دبی حداکثر سیلاب در منطقه شناسایی و دادههای آنها در تحلیل تناوب سیل شش تابع توزیع نرمال، گمبل، گاما، پیرسون نوع 3، مقادیر حد و لجستیک مورد استفاده قرار گرفت. مقایسه عملکرد روشهای ABC، ML، MOM و PWM در برآورد سه آماره برازندگی نشان میدهد که تابع توزیع پیرسون نوع 3 دارای بیشترین مقدار میانگین ضریب همبستگی (0/97) با کمترین دامنه تغییرات (0/05-0/04) و تابع توزیع گاما دارای بیشترین مقدار ضریب تشخیص (0/93) با کمترین دامنه تغییرات (0/10) و همچنین کمترین مقدار مجذور میانگین مربعات خطا (8/61) با کمترین دامنه تغییرات (14/33) است. درنهایت با جمعبندی نتایج بهدست آمده است میتوان نتیجه گرفت که الگوریتم کلونی زنبور عسل عملکرد بهتری (مقادیر بالاتر ضریب همبستگی و ضریب تشخیص و مقدار کمتر مجذور میانگین مربعات خطا) از سایر روشهای رایج در تخمین پارامترهای توابع توزیع مطالعاتی در منطقه دارد.