180 نتیجه برای عملکرد
بهروز مرادی عاشور، احمد ارزانی، عبدالمجید رضایی، سید علیمحمد میرمحمدی میبدی،
جلد 9، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده
در این بررسی نحوه کنترل ژنتیکی عملکرد دانه و صفات مرتبط به آن در پنج تلاقی گندم پائیزه (Triticum aestivum L) به روش تجزیه میانگین نسلها برآورد گردید. ارقام روشن، مهدوی، اینیا، آتیلا و گاسکوین و جمعیتهای F1، F2، BC1 و BC2 حاصل ازتلاقی آنها بر پایه طرح کرتهای خردشده در قالب بلوکهای کامل تصادفی در دو تکرار ارزیابی شدند. نتایج تجزیه واریانس میانگین نسلها نشان داد که تفاوتهای معنیدار بین نسلها برای صفات مورد مطالعه از جمله عملکرد دانه در بوته، تعداد سنبله در بوته، تعداد سنبلچه در سنبله و وزن دانه در سنبله وجود دارد. برای بیشتر صفات و تلاقیها مقدار F/DH1/2 کوچکتر از یک بود که بیانگر متفاوتبودن علامت و بزرگی اثر ژنهای کنترلکننده این صفات میباشد. برای عملکرد دانه وراثتپذیری عمومی با دامنه 5/28 تا 6/58 درصد و وراثتپذیری خصوصی با دامنه 24 تا 5/48 درصد برای پنج تلاقی برآورد گردید که کوچکترین برآورد را در مقایسه با سایر صفات دارا بود. برآورد اجزای ژنتیکی میانگین نسلها با برازش مدلهای مختلف و انتخاب بهترین مدل نشان داد که بسته به نوع صفت و ژنوتیپ نقش اجزای ژنتیکی افزایشی، غالبیت و اپیستازی در کنترل صفات مورد مطالعه متفاوت است.
غلامرضا خواجوئی نژاد، حمدالله کاظمی، هوشنگ آلیاری، عزیز جوانشیر، محمد جواد آروین،
جلد 9، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده
این بررسی به منظور تعیین اثر رژیمهای مختلف آبیاری و تراکم کاشت بر میزان عملکرد و کیفیت دانه در سه رقم سویا، طرح اسپلیت فاکتوریل براساس بلوکهای کامل تصادفی، در سه تکرار و به مدت دو سال اجرا گردید. براساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، میزان عملکرد دانه و همچنین میزان روغن و پروتئین موجود در دانه، در هر دو سال آزمایش تحت تأثیر سطوح مختلف آبیاری، تراکم کاشت و رقم قرار گرفت. مقادیر حداکثر و حداقل عملکرد دانه در بوته و در واحد سطح به ترتیب در تیمارهای آبیاری I2 و I4 به دست آمد. علاوه بر آن، مقادیر حداکثر و حداقل عملکرد دانه در بوته به ترتیب در تراکمهای کاشت D1 و D4 و در واحد سطح به ترتیب در تراکمهای کاشت D3 و D1 حاصل شد. در بین ارقام نیز، حداکثر عملکرد دانه، هم در بوته و هم واحد سطح، به رقم V2 و حداقل آن به رقم V3 تعلق داشت. درصد روغن دانه در تیمارهای I1، D1 و V2 حداکثر و در تیمارهای I4، D4 و V3 حداقل بود، در صورتی که درصد پروتئین دانه در تیمارهای I4، D4 و V1 بیشترین و در تیمارهای I1، D1 و V3 کمترین میزان بود. بالاترین کارآیی مصرف آب در تیمار آبیاری I3 و کمترین آن در تیمار آبیاری I1 حاصل شد. بالاترین کارآیی مصرف آب براساس عملکرد بیولوژیک در رقم V2 و براساس عملکرد دانه در رقم V1 به دست آمد، در صورتی که کمترین کارآیی مصرف آب براساس بیولوژیک و دانه به ترتیب به ارقام V1 و V3 تعلق داشت. جهت افزایش تولید عملکرد در واحد سطح، اعمال تیمارهای I2V2D3 توصیه میشود.
انوشیروان فروزنده شهرکی، محمدرضا خواجهپور،
جلد 9، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده
در سیستمهای کشت آبی و در کشت دوگانه، مقدار زیادی بقایای گیاهی تولید میشود که همراه با محدودیت زمان برای پوسیدگی بقایای محصول قبلی و کمی فرصت برای انجام عملیات کامل تهیه بستر، سبب ضرورت کاهش خاکورزی و نیز مدیریت خاص بقایای گیاهی میشود. در بررسی حاضر، اثر روشهای مختلف تهیه بستر درکشت دوگانه جو- آفتابگردان بر رشد رویشی، اجزای عملکرد و عملکردهای دانه و روغن آفتابگردان (هیبرید اروفلور)، در سال 1380 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان بررسی گردید. مدیریت بقایای گیاهی شامل حفظ، جمعآوری بخشی از بقایا و سوزاندن بقایای گیاهی با پنج روش خاکورزی شامل گاوآهن برگرداندار+ دیسک؛ گاوآهن قلمی+ دیسک؛ دیسک؛ گاوآهن برگرداندار و حداقل خاکورزی، با استفاده از طرح کرتهای خرد شده نواری در قالب بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار ارزیابی شد. تیمار سوزاندن بقایا باعث افزایش معنیدار وزن خشک گیاه در مراحل مختلف نموی و نیز قطر طبق گردید. تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه و شاخص برداشت نیز اگر چه در این تیمار بیشتر بودند، ولی تفاوت آماری با سایر تیمارهای بقایا نداشتند. عملکردهای دانه و روغن در تیمارهای سوزاندن و جمعآوری بخشی از بقایا بیشتر از تیمار حفظ بقایا بود. تیمارهای گاوآهن برگرداندار + دیسک و گاوآهن قلمی + دیسک بالاترین وزن خشک گیاه را در مراحل مختلف نمو، قطر طبق و عملکردهای دانه و روغن تولید کردند. تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه و شاخص برداشت نیز در این تیمارها به طور غیرمعنیداری بالاتر از سایر تیمارهای خاکورزی بودند. تیمار حداقل خاکورزی از نظر کلیه صفات اندازهگیری شده کمترین مقدار را دارا بود. براساس نتایج به دست آمده از این بررسی، استفاده از گاوآهن قلمی+ دیسک در شرایط جمعآوری بخشی از بقایا ممکن است مطلوبتر از سایر تیمارهای تهیه بستر آفتابگردان در کشت دوگانه جو- آفتابگردان در شرایط مشابه با مطالعه حاضر باشد.
نسرین فرید، پرویز احسانزاده،
جلد 10، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
منابع اصلی تأمین کننده مواد ذخیره شده در دانهها اغلب نزدیکترین اندامهای سبز به دانهها میباشند. اگرچه در گیاهان زراعی بسیاری سهم قابل توجه فتوسنتری اندامهای نزدیک به دانهها در تشکیل عملکرد دانه تعیین شده است ولی اطلاعات چندانی در مورد گلرنگ به عنوان یکی از گیاهان دانه روغنی مهم وجود ندارد. مطالعه حاضر به منظور بررسی پاسخ عملکرد دانه و اجزای آن به تیمار پوشاندن طبق و همچنین دو برگ نزدیک به طبق در چهار ژنوتیپ گلرنگ در کشت بهاره انجام شد. این آزمایش در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان، واقع در لورک نجف آباد در بهار1382 در قالب یک طرح بلوک کامل تصادفی با چهار تکرار صورت گرفت. چهار ژنوتیپ مورد استفاده شامل نبراسکا10، توده محلی کوسه، اراک 2811 و k12 بودند و سه سطح تیمار سایهاندازی (پوشاندن) بعد از گردهافشانی شامل بدون پوشش (شاهد)، پوشش طبق و پوشش طبق و دو برگ مجاور بود. نتایج این آزمایش نشان داد که به طورکلی بین ژنوتیپها از نظر تعداد روز تا تکمهدهی، روز تا رسیدگی فیزیولوژیک، ارتفاع، تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در طبق، وزن صد دانه، وزن دانه در طبق و عملکرد دانه در بوته تفاوت معنیداری وجود دارد. تیمار سایهاندازی اثر معنیداری روی تعداد دانه در طبق، وزن صد دانه، وزن دانه در طبق، عملکرد دانه در بوته و شاخص برداشت داشت ولی بر عملکرد بیولوژیک در بوته تأثیر معنیداری نداشت. ضمن آن که بین دو سطح تیمار سایهاندازی در این موارد تفاوت معنیداری دیده نشد، چون ایجاد پوشش روی طبق و برگهای مجاور آن به طور متوسط سبب 37 درصد کاهش در عملکرد دانه در بوته در شرایط محیطی آزمایش حاضر شد، بنابراین ظاهراً در گلرنگ نیز فتوسنتز طبق و برگهای نزدیک به آن در تولید دانه سهم عمدهای دارد.
ابوذر ابوذری گزافرودی، رحیم هنرنژاد، محمدحسین فتوکیان، علی اعلمی،
جلد 10، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
به منظور بررسی تجزیه علّیت و میزان همبستگی بین 16 صفت کمّی, تعداد 49 رقم برنج ایرانی و خارجی انتخاب شد و در مزرعه آزمایشی آموزشکده کشاورزی تنکابن در قالب طرح لاتیس مربع با دو تکرار، مورد مطالعه قرار گرفت. تجزیه واریانس دادهها نشان داد که ژنوتیپهای مورد مطالعه از نظر صفات بررسی شده دارای اختلاف معنیدار هستند. بررسی ضرایب همبستگی فنوتیپی و ژنتیکی نشان داد که شمار ساقه بارور، تعداد کل پنجه و تعداد دانه در خوشه با عملکرد دانه دارای همبستگی مثبت و معنیداری بودند. همچنین تجزیه همبستگی از طریق روش علّیت نشان داد که تعداد ساقه بارور دارای بیشترین اثر مستقیم بر عملکرد است. علاوه بر آن تعداد دانه در خوشه و وزن صد دانه نیز اثر مستقیم زیادی بر عملکرد داشتند. بنابراین برای گزینش ژنوتیپ برتر از نظر عملکرد، انتخاب مستقیم برای صفات فوق پیشنهاد میشود.
غلامرضا محمدی، کاظم قاسمی گلعذانی، عزیز جوانشیر، محمد مقدم،
جلد 10، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
به منظور بررسی تأثیر رژیمهای مختلف آبیاری بر برخی از شاخصهای زراعی و فیزیولوژیک، سه رقم نخود (جم، 301 و پیروز)، آزمایشی در سال 1377 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز انجام شد. آزمایش به صورت اسپلیت پلات با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد که در آن رژیمهای آبیاری، شامل آبیاری کامل و آبیاری محدود (یک نوبت آبیاری در یکی از مراحل فنولوژیک شاخه دهی، گلدهی یا تشکیل نیام) در کرتهای اصلی و ارقام نخود در کرتهای فرعی گنجانده شدند. در شرایط آبیاری محدود بین رژیمهای آبیاری، اختلاف معنیداری از نظر درصد پوشش سبز و تعداد نیام در بوته وجود نداشت، در صورتی که سرعت، طول دوره پر شدن دانه، وزن و عملکرد دانه در شرایط آبیاری در مرحله تشکیل نیام به طور معنیداری بیشتر از رژیمهای آبیاری در مرحله شاخه دهی یا گلدهی بود. میانگین کلیه صفات، به استثنای تعداد دانه در نیام در شرایط آبیاری کامل به طور معنیداری بیشتر از آبیاریهای محدود بود. سرعت پر شدن، حداکثر وزن و عملکرد دانه در شرایط آبیاری در مرحله گلدهی به طور معنیداری بیشتر از شرایط آبیاری در مرحله شاخه دهی بود ولی از نظر سایر صفات در بین این دو رژیم آبیاری، اختلاف معنیداری دیده نشد. اگرچه درصد پوشش سبز و تعداد دانه در نیام در رقم 301 بیشتر از رقم جم بود ولی در سایر موارد واکنش این دو رقم به محدودیت آب، تقریباً مشابه بود. کلیه صفات به استثنای تعداد نیام در بوته در رقم پیروز به طور معنیداری کمتر از ارقام جم و 301 بود. درصد پوشش سبز، بالاترین همبستگی را با عملکرد دانه نشان داد. این بررسی مشخص کرد که در بین مراحل فنولوژیک گیاه نخود، مرحله تشکیل و پرشدن دانهها حساسترین مرحله به کمبود آب است و در شرایط محدودیت آب، با انجام آبیاری در این مرحله میتوان عملکرد نخود را به طور قابل توجهی افزایش داد.
مهدی جمشیدمقدم، سید سعید پورداد،
جلد 10، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
به منظور بررسی جوانهزنی و رشد گیاهچههای گلرنگ در تنش رطوبتی، تعداد 15 ژنوتیپ در چهار سطح پتانسیل آب شامل صفر (شاهد)، 4/0-، 8/0- و 2/1- مگاپاسکال به وسیله محلول پلیاتیلنگلایکول 6000 مورد آزمون جوانهزنی قرار گرفتند. حداکثر درصد جوانهزنی (G max)، شاخص سرعت جوانهزنی (GRI)، مدت زمان تا رسیدن به 50 درصد جوانهزنی (T50)، طول ریشهچه (RL) و ساقهچه (SL) به عنوان پارامترهای جوانهزنی بررسی شد. تأثیر سطوح پتانسیل و ژنوتیپها برای کلیه صفات اندازهگیری شده معنیدار بود. کمترین پتانسیل آب، جهت جوانهزنی در دامنه 18/1- مگاپاسکال در ژنوتیپ گوشخانی تا 59/1- مگاپاسکال در ژنوتیپ LRV-51-51 برآورد شد. در پاسخ به تنش رطوبتی در مورد صفت طول ریشهچه در ژنوتیپها واکنش متفاوتی مشاهده شد. در سطوح پتانسیل پایینتر، گیاهچهها از ریشهچههای نازک، ضعیف و طویلتری نسبت به شاهد برخوردار بودند و با افزایش تنش به 2/1- مگاپاسکال، کاهش شدیدی در طول ریشهچه مشاهده شد. پتانسیلهای پایینتر از شاهد باعث کاهش سرعت جوانهزنی و طول ساقهچه شدند. در حالیکه پتانسیلهای آب کمتر از 4/0- مگاپاسکال باعث کاهش حداکثر درصد جوانهزنی گردید. افزایش تنش از سطح شاهد، به 8/0- مگاپاسکال بیش از 3 برابر، مرحله T50را به تأخیر انداخت. اکثر ژنوتیپهای خارجی از میانگین T50 بیشتری نسبت به ژنوتیپهای گلرنگ ایرانی برخوردار بودند. بالاترین مقدار GRI به ژنوتیپهای ایرانی LRV-51-51، ورامین 295 و محلی اصفهان و کمترین آن به ژنوتیپ خارجی CW-74 تعلق داشت. همچنین عملکرد دانه، عملکرد روغن و درصد روغن دانه تعدادی از ژنوتیپهای فوق طی سال زراعی 83-1382 در آزمایشهای مزرعهای تحت شرایط دیم ارزیابی شد. بیشترین متوسط عملکرد روغن به ژنوتیپهای خارجی (4/326 کیلوگرم در هکتار) PI-537598 و (9/313 کیلوگرم در هکتار) Lesaf و کمترین آن به ژنوتیپ ایرانی زرقان279 (2/133 کیلوگرم در هکتار) تعلق داشت. در سطوح پتانسیل شاهد و 8/0 مگاپاسکال ارتباط منفی و معنیداری بین درصد روغن بذر با سرعت جوانهزنی حاصل شد. نتایج نشان داد که تنوع ژنتیکی کافی برای پارامترهای جوانهزنی وجود دارد و میتوان از تنوع ژنتیکی موجود در جهت بهبود بنیه اولیه بذر ژنوتیپهای گلرنگ استفاده نمود.
محمدجواد آگاه، جواد پوررضا، عبدالحسین سمیع، حمیدرضا رحمانی،
جلد 10، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
این آزمایش به منظور مطالعه آثار استفاده از سطوح مختلف نخود (رقم کابلی) با روشهای عملآوری متفاوت برعملکرد جوجههایگوشتی انجام شد. از 576 قطعه جوجه گوشتی نژاد راس در یک آزمایش فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با شانزده تیمار و برای هر تیمار 3 تکرار 12 قطعهای استفاده شد. فاکتور اول شامل سه سطح نخود (10، 20 و 30 درصد) و فاکتور دوم شامل پنج شیوه عمل آوری نخود (خام، پخته شده به مدت 10 و 20 دقیقه و خیسانده شده به مدت 24 و 48 ساعت) بود. تیمارها شامل یک جیره شاهد (بدون نخود) و پانزده جیره آزمایشی بود که همگی دارای انرژی و پروتئین یکسان بودند. مدت انجام آزمایش 8 هفته (از سن 1 تا 56 روزگی) بود. اضافه وزن بدن، خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی در سه دوره سنی7 تا 21، 7 تا 42 و 7 تا 56 روزگی اندازهگیری شد. درصد وزن لاشه، درصد وزن چربی حفره شکمی، درصد وزن روده و درصد وزن لوزالمعده به وزن زنده در پایان دوره آزمایشی محاسبه شد. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار اضافه وزن در دورههای سنی7 تا 42 و7 تا 56 روزگی و مربوط به جوجههای تغذیه شده با جیره حاوی 30 % نخود و با شیوه عمل آوری 48 ساعت خیساندن بودکه تفاوت آن با جیره شاهد معنیدار بود (05/0> P). اثر سطح نخود مصرفی و اثر شیوه عملآوری بر خوراک مصرفی جوجهها در دوره سنی 7 تا 56 روزگی معنی دارنبود. آثار متقابل سطح نخود در شیوه عملآوری بر ضریب تبدیل غذایی در سه دوره سنی معنیدار نبود. اثر سطح نخود مصرفی و اثر شیوه عملآوری بر درصد وزن لاشه، درصد وزن چربی محوطه شکمی و درصد وزن روده به وزن زنده معنیدار نبود، ولی بر درصد وزن لوزالمعده به وزن زنده معنیدار شد (05/0> P). بنابراین به نظر میرسد که نخود به عنوان یک منبع خوب انرژی و پروتئین در شرایط کمبود ذرت و سویا، میتواند به صورت خام تا سطح 20 % و به صورت خیسانده شده به مدت 48 ساعت تا سطح 30% نیز در جیره جوجههای گوشتی استفاده شود.
جانب ا... نیازی، حمیدرضا فولادمند،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف آب آبیاری بر میزان عملکرد و روغن بذر کلزا و تعیین میزان آب مورد نیاز و برنامه مناسب آبیاری این گیاه، آزمایشی با طرح بلوکهای کامل تصادفی شامل چهار تیمار آبیاری در سه تکرار به مدت 3 سال (82-1379) در اراضی زراعی ایستگاه تحقیقات کشاورزی زرقان فارس اجرا گردید. تیمارهای آبیاری شامل چهار دور آبیاری پس از 50، 75، 100و 125 میلیمتر تبخیر تجمعی از تشتک کلاس A بود (T50، T75، T100 و T125). مقدار آب آبیاری برای هر تیمار نیز با اندازهگیری رطوبت خاک قبل از آبیاری و رساندن آن به حد ظرفیت زراعی تعیین میگردید. در سه سال آزمایش ارقام اکاپی، اورینت و لیکورد کشت گردید و دادههای به دست آمده از اندازهگیری عملکرد و مقدار روغن بذر برای هر سال به صورت جداگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در سال اول آزمایش تأثیر تیمارهای مختلف بر عملکرد رقم اکاپی معنیدار نشد، ولی حداکثر و حداقل عملکرد بذر به ترتیب در تیمارهای T75 و T100 برابر 2678 و 2050 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. تأثیر تیمارهای مختلف برمقدار روغن بذر در سطح 5 درصد معنیدار گردید و حداکثر و حداقل مقدار روغن بذر به ترتیب در تیمارهای T100 و T75 برابر 50/42 و 66/41 درصد به دست آمد. در سال دوم آزمایش نتیجه تأثیر تیمارهای مختلف برعملکرد رقم اورنیت در سطح 5 درصد معنی دار شد و حداکثر و حداقل عملکرد بذر به ترتیب در تیمارهای T50 و T125 برابر 3133 و 2133 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. تأثیر تیمارهای مختلف بر مقدار روغن بذر در سطح 5 درصد معنیدار گردید و حداکثر و حداقل مقدار روغن بذر به ترتیب در تیمارهای T75 و T50 برابر 38/46 و 82/44 درصد به دست آمد. در سال سوم آزمایش نتیجه تأثیر تیمارها برعملکرد رقم لیکورد در سطح 5 درصد معنیدار شد و حداکثر و حداقل عملکرد بذر به ترتیب در تیمارهای T50 و T125 برابر 3667 و 2250 کیلوگرم در هکتار و تأثیر تیمارهای مختلف برمقدار روغن بذر در سطح یک درصد معنیدار گردید و حداکثر و حداقل مقدار روغن بذر به ترتیب در تیمارهای T50 و T125 برابر 63/47 و 60/44 درصد به دست آمد. همچنین مناسبترین دور آبیاری برای سه رقم کلزای مورد مطالعه در منطقه زرقان فارس بین 10 تا 12 روز به دست آمد.
جانباله نیازی اردکانی، سید حمید احمدی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
در این مقاله تأثیر سطوح مختلف شوری آب آبیاری بر میزان جوانه زنی و وزن ماده خشک نهال 8 برگی و حدود تحمل به شوری هشت رقم کلزا (ACSN1=V1 فالکون = V2 ، شیرالی = V3 ، سرز= V4، تاور = V5، کبری = V6، گلوبال = V7 و اویرکا = V8 ) بررسی گردید. برای ارزیابی حد تحمل به شوری از 3 روش تعیین کاهش عملکرد در شرایط شور نسبت به غیر شور، شاخص حساسیت به شوری و روش وان گنوختن و هافمن استفاده گردید. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل آماری به روش دانکن در سطح 1% نشان داد که تأثیر هر یک از عوامل شوری ، رقم و اثر متقابل آنها بر جوانهزنی بذر و وزن ماده خشک نهال 8 برگی از نظر آماری معنیدار است، به طوری که با افزایش شوری آب آبیاری میزان جوانه زنی و وزن ماده خشک نهال به شدت کاهش مییابد. همچنین با استفاده از روش وانگنوختن و هافمن، شوریهای آب آبیاری متناظر با 10%، 25%، 50% و 90% کاهش در میزان جوانه زنی و وزن خشک نهال 8 برگی هشت رقم کلزا، در جدولی ارایه گردیده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که ارقام مختلف کلزا در مراحل مختلف رشد واکنشهای مختلفی به شوری نشان داده و در یک مرحله متحمل و در مرحلهای دیگر حساس به شوری میباشند. در این تحقیق، ارقام ACSN1، فالکون و شیرالی در مرحله جوانهزنی و سه رقم ACSN1، فالکون و کبری در مرحله رویش نهالی به شوری متحمل بودهاند. ارقام اویرکا، گلوبال و سرز در مرحله جوانهزنی و ارقام شیرالی، گلوبال و اویرکا نیز در مرحله رویش نهالی حساسترین ارقام به شوری بودهاند که در نهایت دو رقم ACSN1 و فالکون متحمل به شوری و دو رقم گلوبال و اویرکا حساس به شوری شناخته شدند.
احمد قنبری، جهانگیر عابدی کوپایی، جواد طایی سمیرمی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
تحقیق حاضر به منظور بررسی تأثیر آبیاری با فاضلاب روی عملکرد، کیفیت گندم و برخی ویژگیهای خاک انجام گرفته است، همچنین با توجه به SAR و شوری فاضلاب(3
مهرو مجتبایی زمانی، مسعود اصفهانی، رحیم هنرنژاد، مهرزاد اله قلی پور،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
به منظور تعیین روابط همبستگی بین سرعت و دوره پر شدن دانه با سایر صفات فیزیولوژیک و اجزای عملکرد و پی بردن به آثار مستقیم و غیر مستقیم صفات مختلف بر سرعت پر شدن دانه، تعداد 93 رقم برنج در سال زراعی 1380 در مزرعه مؤسسه تحقیقات برنج کشور واقع در رشت در یک آزمایش بدون طرح آماری مورد ارزیابی قرارگرفتند. خوشههای مربوط به ساقههای اصلی علامت گذاری شده و 10 روز بعد از گردهافشانی در فواصل 3 روزه برداشت شدند. دادههای وزن خشک دانه در یک مدل چند جملهایی درجه 3 برازش شد (میانگین 2 R برای کلیه ارقام 98/0)، و به کمک آن سرعت و دوره پر شدن دانه برای همه ارقام ارزیابی گردید. در این بررسی سرعت پر شدن دانه با صفات وابسته به ظرفیت مخزن یعنی وزن دانه، اندازه دانه و تعداد دانه در خوشه همبستگی نشان داد، ولی با صفات وابسته به مبدأبه جزمقدار کلروفیل برگ پرچم و برگ دوم همبستگی معنیداری نداشت. نتایج تجزیه رگرسیون گام به گام نشان داد که وزن نهایی تک دانه، دوره پر شدن دانه و زاویه برگ پرچم سه صفت سهیم در سرعت پر شدن دانه هستند ،ولی نتایج تجزیه علیت مشخص کرد که فقط دو صفت از سه صفت یاد شده (وزن نهایی تک دانه و دوره پر شدن دانه) بیشترین تأثیر را بر سرعت پرشدن دانه دارند. نتایج تجزیه رگرسیون گام به گام بدون در نظرگرفتن وزن نهایی تک دانه نشان داد که مقدار کلروفیل برگ پرچم، عرض دانه، دوره پر شدن دانه و طول دانه در سرعت پر شدن دانه سهیم هستند. چنین به نظر میرسد که پس از وزن نهایی دانه که بیشترین اثر مستقیم و مثبت، و دوره پر شدن دانه که بیشترین اثر مستقیم منفی را بر سرعت پر شدن دارند، اندازه دانه نیز بر سرعت پر شدن دانه تأثیر گذار است.
شکوفه ساریخانی، خورشید رزمجو،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
به منظور بررسی اثرات فاصله بین ردیف کاشت و فاصله روی ردیف کاشت بر عملکرد و اجزای عملکرد سه رقم سورگوم علوفهای، آزمایشی در قالب یک طرح اسپلیت فاکتوریل در سه تکرار در بهار سال 1380 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان در منطقه لورک اجرا شد. کرت اصلی شامل سه فاصله ردیف کاشت (45، 60 و 75 سانتیمتر) و کرتهای فرعی شامل نه تیمار حاصل از فاکتوریل سه رقم سورگوم علوفهای (KFS1, IS722, IS3313) و سه فاصله بوته روی ردیف (4، 6 و 8 سانتیمتر) بود. تعداد پنجه نارس و بالغ در متر مربع، تعداد برگ در متر مربع، وزن خشک ساقه و برگ با افزایش فاصله بین ردیف و فاصله بوته روی ردیف به صورت معنی دارکاهش یافت. در اثر کاهش صفات فوق، عملکرد علوفه با افزایش فواصل مختلف بین و روی ردیف، به طور معنی دار کاهش یافت. فاصله بین ردیف 45 سانتی متر بیشترین و فاصله ردیف 75 سانتیمتر کمترین عملکرد را ایجاد کردند. همچنین فاصله بوته 4 سانتی متر بیشترین و فاصله بوته 8 سانتی متر کمترین عملکرد را ایجاد نمودند. رقم بومی KFS1 بیشترین عملکرد علوفه را به خود اختصاص داد و رقم اصلاح شده IS722 عملکرد علوفه پایینتری نسبت به رقم KFS1 تولید کرد. تعداد پنجه نارس و کامل در متر مربع و تعداد برگ در متر مربع در هر دو چین به صورت معنی دار تحت تأثیر بر هم کنش فاصله ردیف با رقم، فاصله ردیف با فاصله بوته و رقم با فاصله بوته قرار گرفتند. وزن خشک ساقه و برگ (کیلوگرم در متر مربع) در چین دوم تحت تأثیر معنی دار بر هم کنش فاصله ردیف با رقم و رقم با فاصله بوته قرار گرفتند. با توجه به نتایج بهدست آمده کشت با فاصله ردیف 45 سانتیمتر و فاصله روی ردیف 4 سانتی متر حداکثر عملکرد را ایجاد نمود.
سارا شریف، مهری صفاری، یحیی امام،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
پژوهشهای زیادی در زمینه کاهش تأثیرات سوء تنش خشکی و بهدست آوردن میزان رشد مناسب در شرایط کمبود آب صورت گرفته و کاربرد تنظیم کنندههای رشد گیاهی یکی از مهمترین روشهای پیشنهادی است. در یک پژوهش گلخانهای در دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان، تأثیر چهار سطح خشکی 25، 45، 65 و 85 درصد ظرفیت مزرعه و سه غلظت مختلف کلرمکوات کلراید (CCC) صفر، 1500 و 3000 میلیگرم در لیتر بر برخی از صفات جو پاییزه رقم والفجر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بهدست آمده نشان داد که افزایش غلظت سایکوسل از صفر به 3000 میلیگرم در لیتر موجب کاهش معنیدار ارتفاع بوته گردید. محتوای نسبی آب تحت تأثیر ماده کندکننده رشد سایکوسل در شرایط خشکی افزایش نشان یافت. تعداد پنجهها و وزن خشک ریشه و شاخساره، در نتیجه کاربرد سایکوسل در شرایط خشکی نیز افزایش یافت. همچنین مشخص شد که استفاده از تیمار سایکوسل، نسبت وزن خشک ریشه به شاخساره، تعداد دانه در سنبله و تعداد سنبله را در شرایط خشکی و بدون تنش افزایش میدهد. به نظر میرسد برای دستیابی به حداکثر عملکرد دانه رقم والفجر در حالتهای مختلف خشکی، استفاده از 3000 میلی گرم در لیتر سایکوسل قابل توصیه باشد.
حمیدرضا علی عباسی، مسعود اصفهانی، بابک ربیعی، مسعود کاوسی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
به منظور بررسی تأثیر مقادیر و نوبتبندی کود نیتروژن بر عملکرد دانه و اجزای عملکرد برنج (Oryza sativa L.) رقم خزر، آزمایشی در سال 1382 در یک خاک شالیزاری با بافت سبک در استان گیلان، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. در این آزمایش شش تیمار شامل: شاهد(بدون استفاده از کود نیتروژن)، تیمار دوم(40 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در زمان نشاکاری)، تیمار سوم (80 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در زمان نشاکاری و پنجهزنی)، تیمار چهارم(80 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در زمان نشاکاری، پنجهزنی و آغاز رشد زایشی)، تیمار پنجم(120 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در زمان نشاکاری و پنجهزنی) و تیمار ششم(120 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در زمان نشاکاری، پنجهزنی و آغاز رشد زایشی) مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بالاترین تعداد پنجههای بارور در تیمارهای پنجم و ششم با مصرف 120 کیلوگرم نیتروژن در دو و سه نوبت(به ترتیب 236 و 248 عدد در متر مربع) بهدست آمد. بالاترین درصد دانههای پر (8/84 درصد)، وزن هزار دانه(1/26 گرم) و عملکرد دانه(83/4 تن در هکتار) به تیمار ششم تعلق داشت، ولی از نظر عملکرد و وزن هزار دانه، تیمارهای چهارم و ششم با سه نوبت کوددهی اختلاف معنیداری با یکدیگر نداشتند. این موضوع میتواند از تأثیر مصرف نوبت سوم کود نیتروژن در آغاز رشد زایشی و افزایش غلظت نیتروژن برگ پرچم(6/33 و 2/31 گرم نیتروژن برکیلوگرم وزن خشک برگ)، درجه سبزینگی(9/39 و 4/39) و مساحت بالاتر برگ پرچم(5/45 و 8/44 سانتیمتر مربع) در طی دوره پرشدن دانه در این تیمارها ناشی شده باشد. تجزیه رگرسیونی نیز نشان داد که سبزینگی برگ پرچم در 5 روز بعد از گلدهی و مساحت برگ پرچم به ترتیب حدود 75 و 78 درصد از تغییرات عملکرد دانه را توجیه میکنند. در نتیجه، در این مناطق مصرف سه نوبت 80 کیلوگرم نیتروژن در هکتار برای رقم برنج خزر پیشنهاد میشود، زیرا با این روش میتوان به عملکرد مشابهی با مصرف 120 کیلوگرم نیتروژن در هکتار دست یافت.
قدرت اله سعیدی، محمود خدام باشی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
به منظور بررسی پتانسیل تولید و دیگر صفات زراعی بزرک (.Linum usitatissimum L) در شهرکرد، نه ژنوتیپ به صورت کاشت بهاره در دو تاریخ کاشت 15 فروردین و 15 اردیبهشت به صورت مجزا در دو سال زراعی 1382 و 1383 با استفاده از طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثر ژنوتیپ و تاریخ کاشت بر همه صفات معنی دار بود و ژنوتیپها از لحاظ کلیه صفات دارای تنوع ژنتیکی زیادی بودند. بهطور متوسط تعداد گیاهچه در متر مربع ژنوتیپها بین 306 تا 464، تعداد روز تا رسیدگی بین3/93 تا 1/105، ارتفاع بوته آنها بین 8/28 تا 2/58 سانتیمتر، عملکرد دانه در بوته بین 274/0 تا 569/0 گرم، عملکرد دانه بین 995 تا 1423 کیلوگرم در هکتار و درصد روغن دانه بین 88/32 تا 83/34 متغیر بود. کمترین ارتفاع بوته و بیشترین عملکرد دانه در هکتار متعلق به توده بومی تهیه شده از کردستان بود. بهطور کلی تأخیر در کاشت موجب کاهش معنی دار میانگین تعداد گیاهچه در متر مربع، تعداد روز تا رسیدگی، ارتفاع بوته، عملکرد دانه در بوته، عملکرد دانه در هکتار و افزایش معنیدار درصد روغن دانه گردید. بهطور متوسط، عملکرد دانه در بوته در تاریخهای کاشت اول و دوم به ترتیب برابر506/0 و 414/0 گرم و عملکرد دانه در هکتار برابر 1598 و 811 کیلوگرم بود. اثر متقابل معنی داری بین ژنوتیپ و تاریخ کاشت برای بعضی از صفات از جمله عملکرد دانه و درصد روغن دانه مشاهده شد، به طوری که نسبت کاهش عملکرد دانه ژنوتیپها در تاریخ کاشت دوم متفاوت بود و در اثر تأخیر در کاشت، درصد روغن دانه بعضی از ژنوتیپها کاهش و در بعضی دیگر افزایش نشان داد. در تاریخ کاشت اول تغییرات عملکرد دانه ژنوتیپها بین 1358 تا 1784 و در تاریخ کاشت دوم بین 632 تا 1088 کیلوگرم در هکتار بود. توده بومی تهیه شده از کردستان بیشترین عملکرد دانه را در هر دو سال ارزیابی به خود اختصاص داد. نتایج تجزیه رگرسیون و ضرایب همبستگی نشان داد که تعداد گیاهچه در مترمربع و عملکرد دانه در بوته از عوامل اصلی ایجاد تنوع در عملکرد دانه در هکتار بودند. تعداد دانه در کپسول و تعداد کپسول در بوته نیز نقش موثرتری را در تعیین عملکرد دانه در بوته داشتند که به عنوان اجزای اصلی عملکرد دانه در بزرک محسوب می گردنند و می توان در برنامه های انتخاب از آنها به عنوان معیارهای انتخاب جهت بهبود عملکرد دانه استفاده نمود.
محمدرضا پردل، بیژن حاتمی، مصطفی مبلی، رحیم عبادی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
کشت کلزا (Brassica napus) بهعنوان یکی از دانههای روغنی مهم در بیشتر مناطق ایران رواج یافته است. یکی از نکات اساسی در تولید دانه کلزا، تلقیح و باروری گلهای آن میباشد. حشرات به عنوان یکی از عوامل مؤثر در گرده افشانی گلها، مطرح هستند. به منظور مطالعه فون حشرات گرده افشان روی سه رقم کلزا شامل طلایه، اوکاپی و اس. ال. ام و بررسی تفاوت احتمالی بین این سه رقم از نظر جلب آنها در زمان گلدهی، حشرات گرده افشان از روی هر رقم بطور جداگانه با تور حشرهگیری جمع آوری و در سطح خانواده شناسایی گردیدند. فراوانی انواع حشرات گرده افشان در زمانهای مختلف روز روی هر رقم نیز تعیین گردید. نتایج بررسیها نشان داد که حشرات گرده افشان جمع آوری شده از پنج راسته و 18 خانواده بودند. فراوانترین گرده افشانها مربوط به راسته بال غشاییان به ویژه زنبورعسل بود که حدود 50 درصد حشرات گرده افشان را تشکیل داد ولی بدون در نظر گرفتن زنبورعسل بیشترین تعداد حشرات جمع آوری شده مربوط به راسته دوبالان از جمله سه گونه به نام Bibio hortulanus, Metasyrphus corollae و .Platypalpus sp از مزرعه جمع آوری گردیدند. در زمان گلدهی ( اوایل فروردین تا اواسط اردیبهشت) در اصفهان بیشترین درصد جمعیت زنبورعسل در ساعات گرمتر روز یعنی هنگام ظهر و بعد از ظهر مشاهده شد و در ساعات قبل از ظهر بهدلیل سردی هوا و کمتر بودن مقدار شهد گیاه، درصد حضور نسبی این گونه کمتر بود. فعالیت زنبورعسل در ساعت 9 صبح روی رقم طلایه و در ساعت 12ظهر و 4 بعد از ظهر روی رقم اکاپی بیشتر از سایر ارقام بود. با تعیین میزان تولید دانه در هکتار مشخص شد که گردهافشانی به وسیله حشرات میتواند عملکرد را 53 درصد افزایش دهد.
سید عبدالحسین ابوالقاسمی، علیرضا جعفری صیادی، سید محمدعلی جلالی حاجیآبادی، زربخت انصاری پیرسرائی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
به منظور بررسی اثر یک ماده محرک گیرنده بتا بر عملکرد جوجههای گوشتی، تعداد 300 قطعه جوجه گوشتی نر و ماده سویه کاب به تفکیک جنس از سن 21تا 42 روزگی با پنج؛ جیره غذایی دارای سطوح صفر(شاهد)، 5، 10، 15 و 20میلیگرم تربوتالین در کیلوگرم جیره در طرح کاملاً تصادفی و در آزمایشی فاکتوریل تغذیه شدند. تربوتالین تأثیر معنیداری بر افزایش وزن جوجههای نر و ماده نداشت اما ضریب تبدیل خوراک نرها در تیمارهای 5 و 10میلیگرم در مقایسه با شاهد، کاهش معنیدار نشان داد (05/0> P). وزن سینه، وزن ماهیچه سینه، وزن نسبی سینه، وزن رانها، ماهیچه رانها و وزن لاشه جوجههای ماده در سطح 5 میلیگرم تربوتالین بیشتر از دیگر تیمارها بود(05/0> P). در جوجههای نر، وزن رانها و ماهیچه رانها، وزن لاشه، وزن نسبی لاشه و وزن زنده جوجههایی که 5 میلیگرم تربوتالین دریافت کردند، بیشتر از دیگر تیمارها بود (05/0> P). این پژوهش نشان داد که افزودن 5 میلیگرم تربوتالین به جیره دوره رشد باعث بهبود ضریب تبدیل خوراک جوجههای نر گوشتی شد و راندمان لاشه جوجههای نر، راندمان سینه جوجههای ماده و وزن لاشه جوجههای گوشتی نر و ماده را افزایش داد.
محمود رضا تدین، یحیی امام،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
به منظور بررسی واکنشهای فیزیولوژیک دو رقم جو تحت تنش شوری، آزمایشی گلخانهای در سال 1382-1383 در دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل ارقام افضل و ریحان و پنج سطح شوری : صفر،4، 8، 12و 14 دسی زیمنس بر متر با4 تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی بود. تحت سطوح تنش شوری، درصد سبز شدن گیاهچهها، تعداد پنجه، ارتفاع گیاه، تعداد و مساحت برگ در هر بوته و وزن خشک گیاه کاهش یافت، هر چند مقادیر کاهش برای رقم افضل (متحمل) در مقایسه با رقم ریحان (حساس) کمتر بود. با افزایش شدت تنش، غلظت یون سدیم اندام هوایی، در رقم ریحان بیشتر از رقم افضل بود در حالی که نسبت + K+ /Na در رقم افضل بیشتر از رقم ریحان بود. همچنین با افزایش شدت تنش،هدایت روزنه ای، تعرق و فتوسنتز برگها کاهش یافت، ولی غلظتCO2 زیر روزنهای فقط تا سطح شوری8 دسی زیمنس بر مترکاهش و پس از آن در هر دو رقم در سطح تنش12دسی زیمنس بر متر افزایش یافت. دمای برگ نیز با ازدیاد تنش شوری در هر دو رقم افزایش یافت. بر اساس نتایج این آزمایش، درشرایط تنش شوری، تعداد ساقه بارور در هر بوته، تعداد سنبلک در سنبله، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه و شاخص برداشت در رقم ریحان نسبت به رقم افضل کاهش بیشتری یافت. نتایج این پژوهش همچنین نشان داد که تنش شوری، فرایندهای فیزیولوژیک مانند هدایت روزنهای، تعرق، فتوسنتز و اجزای عملکرد دانه را در رقم متحمل(افضل)کمتراز رقم حساس(ریحان) تحت تأثیر قرار میدهد. غلظت کمتر یون سدیم و نسبت بیشتر + K+ /Na در اندام هوایی میتواند بهعنوان معیاری در انتخاب ارقام متحمل جو جهت کشت در شرایط تنش شوری مد نظر قرار گیرد.
محمدرضا جزائری نوشآبادی، عبدالمجید رضائی،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی روابط بین صفات فنولوژیک، مرفولوژیک و فیزیولوژیک و تأثیر آنها بر عملکرد دانه 20 ژنوتیپ یولاف، تحت دو تیمار آبیاری بر مبنای 3±70 و 3±130 میلیمتر تبخیر از تشت تبخیر کلاس A در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال زراعی 82-1381 انجام شد. در هر دو رژیم رطوبتی عملکرد دانه با شاخص برداشت و میزان آب نسبی برگ (RWC) همبستگی مثبت و معنیدار و با تعداد روز تا خوشهدهی همبستگی منفی و معنیداری داشت. ضمن اینکه همبستگی آن با ارتفاع بوته در مرحله رسیدگی در شرایط بدون تنش رطوبتی مثبت و معنیدار شد. تجزیه به عاملها در هر دو محیط سه عامل را معرفی نمود که عاملهای عملکرد، فنولوژیک و مخزن نامگذاری شدند. تجزیه رگرسیون مرحلهای برای عملکرد دانه در هر دو شرایط رطوبتی شاخص برداشت را به عنوان اولین متغیر شناسایی کرد. در مرحله دوم در محیط بدون تنش ارتفاع بوته و در شرایط تنش میزان آب نسبی برگ وارد مدل شدند و به همراه شاخص برداشت جمعاً 64% و 66% از تغییرات عملکرد دانه را توجیه نمودند. نتایج حاصل از تجزیه ضرایب مسیر بر اساس ضرایب همبستگی ژنتیکی بین عملکرد دانه با شاخص برداشت و اجزای عملکرد (تعداد خوشه در متر مربع، تعداد دانه در خوشه و وزن دانه) نشان داد که در هر دو رژیم رطوبتی شاخص برداشت بیشترین اثر مستقیم مثبت را بر عملکرد دانه داشت. بالاترین اثر غیر مستقیم منفی در شرایط بدون تنش و تنش رطوبتی به ترتیب مربوط به تعداد خوشه در واحد سطح و شاخص برداشت از طریق تعداد دانه در خوشه بود.