396 نتیجه برای خاک
حمیده غفاری، سیدمحمدعلی زمردیان،
جلد 23، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
آبشستگی موضعی اطراف پایههای پل از دلایل اصلی تخریب و شکست پل است. در طراحی پلها به دلایل اقتصادی و ژئوتکنیکی از گروه پایه استفاده میشود که مکانیسم آبشستگی آن پیچیده و با تکپایه متفاوت است. در این پژوهش میزان آبشستگی در گروه پایه با سه پایه استوانهای و با دو آرایش 3×1 در امتداد جریان و 1×3 در جهت عمود بر جریان، در خاک ماسهای و خاک مخلوط ماسه + رس بنتونیت در درجه تراکم 90 درصد و رطوبت بهینه، با تغییر فاصله بین پایهها و درصد رس بنتونیت، بررسی شده است. همچنین تأثیر نوع کانی رس با استفاده از رس کائولین نشان داده شده است. نتایج نشان داد که میزان آبشستگی در دو خاک چسبنده و غیرچسبنده با توجه به نوع کانی رس متفاوت است. بهگونهای که استفاده از 10 درصد رس بنتونیت به صورت مخلوط با خاک ماسه باعث کاهش بیش از 90 درصد آبشستگی نسبت به ماسه میشود در صورتیکه استفاده از 15 درصد کائولین در شرایط مشابه تقریباً 30 درصد کاهش در آبشستگی نشان میدهد.
طاها یوسفی بابادی، مجید لطفعلیان، حسن اکبری،
جلد 23، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
فرسایش خاک و پیامدهای ناشی آن از عوامل مهم مدیریت شبکه جاده جنگلی است. در بین بخشهای مختلف ساختمان جادههای جنگلی، شیروانی خاکبرداری مهمترین منبع تولید رسوب است. برای این پژوهش، یک جاده جدید و لخت، در سری 5 بخش 2 جنگل نکاچوب انتخاب و دادههای مطالعه روی آن اندازهگیری شد. این تحقیق در قالب طرح کاملاً تصادفی در 10 قطعه نمونه دو مترمربعی با تعداد دفعات بارندگی هشتبار در شرایط طبیعی بارندگی در طول 500 متر جاده انجام شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که از بین متغیرهای خاک، حد روانی در سطح پنج درصد و حد خمیری نیز در سطح یک درصد همبستگی مثبت و معنیداری با رواناب و هدررفت خاک دارند. همچنین درصد ماده آلی در سطح یک درصد و درصد شن نیز در سطح پنج درصد همبستگی منفی و معنیداری با رواناب و هدررفت خاک دارند. با افزایش وزن مخصوص ظاهری و درصد رطوبت خاک، میزان رواناب و رسوب افزایش مییابد. نتایج مدل چندمتغیره نشان داد با بهرهگیری از متغیرهای حد خمیری و درصد شن میتوان میزان هدررفت خاک را با ضریب تبیین 0/948 برآورد کرد.
فاطمه هادیان، رضا جعفری، حسین بشری، مصطفی ترکش،
جلد 23، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
در مناطق خشک و نیمهخشک رطوبت خاک یکی از مهمترین فاکتورهای تأثیرگذار بر تولید اکوسیستمها محسوب میشود. هدف از مطالعه حاضر بررسی تغییرات فصلی رطوبت خاک و پوشش گیاهی در استان اصفهان است. بدینمنظور دادههای دمای سطح زمین (LST) و شاخص گیاهی NDVI مودیس برای محاسبه TVDI بهکار گرفته شد و میزان رطوبت خاک در فصل رویش در چند عمق خاک (شامل 5، 10، 20، 30 سانتیمتر) اندازهگیری شد. تغییرات فصلی LST و NDVI در اقلیمهای مختلف نیز بررسی شد. نتایج نشان داد تغییرات NDVI و LST در این منطقه بسته به نوع اقلیم و خاک، دارای الگوی متفاوتی بوده است و میزان تاج پوشش گیاهی بر LST و نوسان آن تأثیر زیادی میگذارد. تغییرات NDVI در فنولوژی گیاهان در مناطق مرطوب در مقایسه با نیمهخشک و خشک بیشتر بود. پایش رطوبت خاک حاکی از آن بود که بسته به شرایط فصلی، همبستگی رطوبت اعماق خاک متفاوت بوده است، از اینرو در اوایل فصل رطوبت سطح خاک (5-0 سانتیمتر) اما در اواسط فصل بهدلیل شکل ساختمان و عمق ریشه در بوتهزارها، رطوبت خاک عمیقتر (30-10 سانتیمتر) بیشترین همبستگی را با TVDI داشتند. بنابراین، یافتههای این پژوهش اهمیت فصل رویش، شرایط خاک و درصد تاج پوشش و نوع گیاهان را در بررسی مطالعات رطوبت خاک توسط دادههای ماهورهای بیان میدارد.
نسرین صادقیان، علیرضا واعظی، ابوالفضل مجنونی هریس،
جلد 24، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
اطلاعات اندکی در مورد نقش ضربه قطرات باران بر ویژگیهای هیدرولیکی جریان در شیارها وجود دارد. در این آزمایش برای بررسی نقش ضربه قطرات باران بر دبی رواناب، غلظت رسوب و ویژگیهای هیدرولیکی جریان، خاکی با بافت رسی در چهار شیب (5، 10، 15 و 20 درصد) در فلومی به ابعاد 4/0×3/0×4 متر با بارانی بهشدت 90 میلیمتر در ساعت تا رسیدن به حالت ماندگار، در دو حالت با وجود ضربه قطرات باران و بدون وجود ضربه قطرات باران با باران شبیهسازی شده، بررسی شد. نتایج نشان داد که با حذف ضربه قطرات باران بر سطح خاک، دبی رواناب، غلظت رسوب، عمق جریان، تنش برشی، قدرت جریان، عدد رینولدز و سرعت جریان بهترتیب به اندازه 62/0 تا 54/3، 08/0 تا 83/11، 91/0 تا 96/0، 26/0 تا 25/3، 52/0 تا 45/4، 36/0 تا 27/3 و 23/0 تا 79/0 برابر کاهش یافت (05/0P<)؛ درحالی که ضرایب دارسی ویسباخ، شزی و مانینگ در حالت بدون ضربه بیشتر از حالت با وجود ضربه قطرات باران بودند (01/0P<) که با توجه به نتایج عمق رواناب و سرعت در دو حالت سطح خاک بدیهی بهنظر میرسد. نتایج نشان داد که سرعت جریان مهمترین ویژگی هیدرولیکی جریان است که تحت تأثیر ضربه قطره باران و شیب سطح قرار داشت. بهطور کلی این پژوهش نشان داد که ضربه قطره باران عاملی مهم در تغییر ویژگیهای هیدرولیکی جریان در شیارها بود. با افزایش شیب نیز نقش ضربه قطرات باران در ویژگیهای هیدرولیکی جریان افزایش یافت. این نتایج نقش کلیدی ضربه قطرات باران را در خصوصیات هیدرولیکی رواناب و نیز شدت برداشت ذرات در شیارها نشان داد. آگاهی از این موضوع گامی اساسی در مدلسازی فرسایش شیاری است. مهار ضربه قطرات باران بهویژه در دامنههای با شیب تند از طریق حفظ پوشش گیاهی نقشی مهم در کاهش فرسایندگی جریان و هدررفت خاک از شیارها خواهد داشت.
فاطمه مهری یاری، حسین پیرخراطی، خلیل فرهادی، نوشین سلطانعلی نژاد، فاطمه نقش افکن،
جلد 24، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
آلودگی خاک به فلزات سنگین یک مشکل جدی زیستمحیطی است که سلامت بشر را تهدید میکند. پژوهش حاضر بهمنظور بررسی و شناسایی آلودگی فلزات سنگین آرسنیک، مس، سرب، روی و آهن متأثر از فعالیتهای انسانی و طبیعی در رسوب بستر دریاچه و خاکهای سطحی بخش شرقی شهرستان ارومیه واقع در استان آذربایجان غربی انجام شد. در مجموع تعداد 20 نمونه خاک و رسوب سطحی از عمق صفر تا30 سانتیمتری بهصورت تصادفی از مناطق مورد مطالعه جمعآوری شد. بعد از آمادهسازی نمونهها، عصارهگیری برای تعیین غلظت کل فلزات سنگین خاک با استفاده از اسید هیدروکلریک و اسید نیتریک صورت گرفت و غلظت کل فلزات توسط دستگاه ICP-OES اندازهگیری شد .نتایج محاسبه فاکتور آلودگی نشان داد که مس، آهن، روی و سرب در کلاس آلودگی کم و متوسط و آرسنیک در 5/65 درصد نمونهها در کلاس آلودگی بسیار زیاد قرار داشت. مقادیر بالای فاکتور آلودگی مس، سرب و روی در حاشیه شهر و فاکتور آلودگی آرسنیک در بستر دریاچه مشاهده شد. تجزیهوتحلیل نقشههای فاکتور آلودگی و شاخص بار آلودگی با نقشه کاربری اراضی و زمینشناسی، نشان داد که مس، سرب و روی بیشتر تحت تأثیر فعالیتهای انسانی و آرسنیک متأثر از مواد مادری در منطقه است.
اکبر فرقانی، امیر حسین فرقانی، معصومه تقی زاده، بابک ربیعی،
جلد 24، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
آلودگی خاکها با فلزات سنگین بهدلیل حضور فلزات متنوعی مانند مس، نیکل، کادمیوم، روی، کروم و سرب است. فلزات سنگین اثرات مضری بر توابع بیولوژیکی خاک شامل اندازه، فعالیت و تنوع جمعیت میکروبی خاک و فعالیت آنزیمهای درگیر در تغییر شکل عناصری مانند P، N، C و S دارند. از اینرو فعالیت آنزیمهای خاک بهعنوان یک معرف زیستی روشی ارزان و سریع برای توزیع طبیعی و آنتروپوژنیک آلودگی فلزات سنگین مورد توجه واقع شده است. هدف این تحقیق بررسی اثرات سرب و رطوبت خاک بر فعالیت آنزیمهای اورهآز و فسفاتاز و برهمکنش آنها در طی ده هفته انکوباسیون است. برای اعمال تیمارهای سرب از نمک استات سرب به مقادیر 50، 100، 150 و 200 میلیگرم بر کیلوگرم خاک استفاده شد و سپس به گلدانهای حاوی خاک با دو رژیم متفاوت آبی (ظرفیت مزرعه و غرقابی) اضافه شد. سپس در هفتههای 2، 4، 6، 8 و 10 برای اندازهگیری فعالیت آنزیمهای اورهآز و فسفاتاز اسیدی و قلیایی از هر گلدان نمونهبرداری شد. با توجه به نتایج مشخص شد که فعالیت آنزیم اورهآز و فسفاتاز اسیدی در خاک مورد مطالعه تحت تأثیر غلظتهای متفاوت سرب واقع نشد درحالی که فعالیت آنزیم فسفاتاز قلیایی در غلظت زیاد سرب کاهش یافت. از طرفی رطوبت در نحوه عملکرد آنزیمها متفاوت و وابسته به غلظت سرب و زمان انکوباسیون عملکرد متفاوتی داشت. همچنین عملکرد و برهمکنش سه عامل سرب، رطوبت و زمان در فعالیت آنزیمهای فوق بهشدت تأثیرگذار است؛ بنابراین در مطالعه خاکهای آلوده توجه به غلظت سرب، میزان رطوبت و زمان و برهمکنش آنها برای بررسی آلودگی خاک حائز اهمیت است.
سجاد مهری بابادی، مجید افیونی، شمس اله ایوبی،
جلد 24، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
برای مدیریت پایدار خاک بررسی اثرات موقعیت شیب و تغییر کاربری اراضی بر منابع خاک و آب ضروری است. در این پژوهش، سه نوع کاربری مرتع تخریب شده، کشت دیم و باغ سیب با هدف تأثیر موقعیت شیب و کاربری اراضی بر برخی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک در منطقه کوهرنگ استان چهارمحال و بختیاری انتخاب شد. هر کدام از کاربریها بر اساس موقعیت شیب تقسیم شدند و ماده آلی (OM)، هدایت هیدرولیکی (KS)، شاخص آبگریزی (RI)، رس قابل پراکنش (DC) و میانگین وزنی قطر خاکدانهها (MWD)، بهعنوان ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که هدایت هیدرولیکی بیشترین ضریب تغییرات را داشت. همچنین نتایج مقایسه میانگین نشان داد که تمامی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی اندازهگیری شده، در کاربریها و موقعیتهای مختلف شیب دارای تفاوت آماری معنیدار در سطح 5 درصد هستند. بهطور کلی در هر سه کاربری بر اساس ویژگیهای اندازهگیری شده کاربری باغ و موقعیت پایه شیب دارای شرایط کیفی بهتر نسبت به سایر کاربریها و موقعیتهای شیب است. تخریب مراتع و تغییر کاربری از مرتع به کشت دیم موجب کاهش سطح کیفی خاک شد که این امر در درازمدت سبب کاهش بهرهدهی خاک و خارج شدن برخی زمینها از چرخه تولید خواهد شد. نتایج همبستگی بین ویژگیهای شیمیایی و فیزیکی خاک نشان داد که بهطور کلی ماده آلی خاک بیشترین همبستگی را با سایر پارامترها دارد.
محمد جواد روستا، صادق افضلی نیا، علی داد کرمی،
جلد 24، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
با توجه به مزایای مختلف کاربرد روشهای خاکورزی حفاظتی در اراضی کشاورزی از جمله کاهش اثرات تغییر اقلیم از طریق کاهش انتشار گاز دیاکسید کربن به جو، ناشی از ترسیب کربن در خاک، این پژوهش با دو تناوب گندم- پنبه و گندم- کنجد در ایستگاه تحقیقات کشاورزی بختاجرد شهرستان داراب (جنوب شرقی استان فارس) با دارای اقلیم گرموخشک، در یک خاک لوم بهمدت چهار سال با هدف بررسی و مقایسه میزان ترسیب کربن در روشهای مختلف خاکورزی حفاظتی با روش مرسوم، انجام شد. نتایج نشان داد در تناوب گندم- پنبه، بیشترین و کمترین مقدار کل ترسیب کربن در عمق 20-0 سانتیمتری خاک با میانگین 17/160 و 13/810 تن در هکتار بهترتیب با کاربرد روش بدون خاکورزی و خاکورزی مرسوم بهدست آمد. بنابراین، کشت مستقیم گندم و پنبه باعث شد مقدار کل ترسیب کربن نسبت به روش خاکورزی مرسوم 24/26 درصد افزایش یابد که ارزش زیستمحیطی مقدار افزایش ترسیب کربن در این عمق نسبت به روش کشت مرسوم معادل 103/274 میلیون ریال است. در تناوب گندم- کنجد، بیشترین و کمترین مقدار کل ترسیب کربن با میانگین 25/850 و 12/505 تن در هکتار بهترتیب در روش بدون خاکورزی و خاکورزی مرسوم حاصل شد. بنابراین، کشت مستقیم گندم و کنجد مقدار کل ترسیب کربن در عمق 20-0 سانتیمتری خاک را نسبت به روش خاکورزی مرسوم بیش از 100 درصد (1/07 برابر) افزایش داد که ارزش زیستمحیطی آن نسبت به روش کشت مرسوم معادل 412 میلیون ریال محاسبه شد. در تناوب گندم- پنبه و گندم- کنجد در شرایط مشابه، روش بدون خاکورزی میتواند جایگزین روش خاکورزی مرسوم شود.
علی رضا واعظی، خدیجه سهندی، نسرین صادقیان،
جلد 24، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده
در مناطق نیمهخشک، خاکها دارای توسعه ساختمانی ضعیف بوده و بهشدت در معرض فرایندهای فرسایش آبی از جمله فرسایش شیاری و بین شیاری هستند. اطلاعاتی در ارتباط با شدت تأثیر این دو نوع فرسایش آبی در خاکهای مختلف در دامنهها وجود ندارد. این پژوهش بهمنظور تعیین حساسیت خاکهای منطقه نیمهخشک به این دو نوع فرسایش آبی انجام گرفت. یک مطالعه آزمایشگاهی در هشت کلاس بافت خاک با استفاده از فلومی به ابعاد 1× 6/0 متر تحت باران شبیهسازی شده با شدت 50 میلیمتر بر ساعت بهمدت 60 دقیقه انجام شد. شدت فرسایش شیاری و بین شیاری با تعیین مقدار هدررفت خاک در سطح فلوم، طی مدت بارندگی اندازهگیری شد. بر اساس نتایج، شدت هر دو نوع فرسایش بهطور معنیداری در بین بافتهای خاک تغییر کرد (001/0>P). خاک لوم سیلتی حساسترین خاک به فرسایش شیاری (22/0 گرم بر متر مربع در ثانیه) و بین شیاری (15/0 گرم بر متر مربع در ثانیه) بود؛ درحالی که در خاک شنی هدررفت خاک مشاهده نشد. مقایسه تفاوت هدررفت خاک ناشی از دو نوع فرسایش بین بافتهای خاک نشان داد که شدت فرسایش شیاری در خاکهای لوم رس شنی، لوم سیلتی، لوم و لوم شنی بهترتیب 2/3، 4/1، 1/1 و 8/2 برابر بیشتر از شدت فرسایش بین شیاری بوده و این تفاوتها از نظر آماری معنیدار بود. مقدار سیلت عامل اصلی مهار تفاوت هدررفت خاک در این خاکها بود. این مطالعه نشان داد در خاکهای منطقه نیمهخشک مورد بررسی که محتوای سیلت بیشتری دارند، شدت فرسایش شیاری بیشتر از فرسایش بین شیاری است.
سالار رضاپور، پریا نجفی، بهناز آتش پز،
جلد 24، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده
در این مطالعه تعداد شش خاکرخ متعلق به پنج تیپ خاک حفر، تشریح و نمونهبرداری شدند. نمونههای خاک برای تعیین خصوصیات فیزیکوشیمیایی و شکلهای کل و قابل استفاده عناصر آهن (Fe)، روی (Zn)، مس (Cu)، منگنز (Mn)، سرب (Pb)و کادمیوم (Cd) آنالیز شدند. با درنظر گرفتن دامنه تغییرات pH و کربنات کلسیم معادل، خاکهای مورد مطالعه خصوصیات قلیایی و آهکی نشان دادند. تغییرات قابل توجهی در مقدار شکل قابل استفاده عناصر آهن (1/4 تا 25/8 میلیگرم در کیلوگرم)، روی (0/01 تا ۳/۳ میلیگرم در کیلوگرم)، مس (0/32 تا 6/2 میلیگرم در کیلوگرم)، منگنز (1/0 تا 11/8 میلیگرم در کیلوگرم)، کادمیوم ( 0/05 تا 0/12 میلیگرم در کیلوگرم) و سرب ( 0/22 تا 2/5 میلیگرم در کیلوگرم) و بههمین ترتیب شکل کل مقدار آهن (10/6 تا 20/6 گرم در کیلوگرم)، روی (۳۵ تا 67/5 میلیگرم در کیلوگرم)، مس (۹ تا 26/4 میلیگرم در کیلوگرم)، منگنز (۲۶۲ تا 588/8 میلیگرم در کیلوگرم)، کادمیوم (0/5 تا 1/75 میلیگرم در کیلوگرم) و سرب (۱۷ تا 31/3 میلیگرم در کیلوگرم) در خاکهای مختلف مشاهده شد. هر دو شکل (قابل استفاده و کل) عناصر فوق میان تیپهای مختلف خاک مقدار و پراکنش متفاوتی نشان دادند که این امر ممکن است ناشی از اختلاف در دامنه هوادیدگی، شرایط ژئومورفولوژیکی، فرایندهای خاکسازی، خصوصیات متفاوت فیزیکوشیمیایی خاکها و ورود مواد مختلف شیمیایی به خاک باشد. در اکثر نمونهها غلظت هر دو شکل قابل استفاده و کل عناصر فوق در دامنه حداکثر قابل قبول قرار داشتند.
نادر عباسی، آرش حیدری پاکرو، رضا بهراملو،
جلد 24، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده
استفاده از مواد افزودنی بهعنوان اصلاحکننده ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی خاکها یکی از مرسومترین روشهای تثبیت و بهسازی خاک است که از دیرباز نیز مورد توجه بوده است. با اضافهکردن یک یا چند ماده افزودنی به خاک و انجام تمهیدات مورد نیاز، در اثر وقوع واکنشهای شیمیایی ویژگیهای مهندسی خاک بهبود مییابد. انتخاب نوع و میزان ماده افزودنی، بستگی به عواملی متعددی نظیر؛ نوع خاک، هدف تثبیت، ویژگی ذاتی مواد افزودنی، و ... داشته و در هر پروژهای با توجه جنبههای فنی و اقتصادی قابل بررسی و تعیین است. در این تحقیق، اثر کاربرد همزمان سه نوع افزودنی شامل؛ آهک، پودر سنگ و الیاف پلیپروپیلن بر مقاومت فشاری تکمحوری بک نوع خاک رسی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور چهار سطح مختلف آهک ( 0، 2، 3 و 5 درصد وزنی خاک) و چهار سطح متفاوت پودر سنگ ضایعاتی (0، 2، 5 و 10 درصد وزنی خاک) و با درصدهای مختلف الیاف پلیپروپیلن در پنج سطح ( 0، 0/25، 0/50، 0/75 و 1 درصد وزنی خاک ) به یک خاک رسی با خاصیت خمیری زیاد (CH) افزوده شد. سپس برخی ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی مخلوطهای مختلف شامل خواص پلاستیسیته، خصوصیات تراکمی و مقاومت فشاری تکمحوری آنها تعیین شد. نتایج نشان داد که تثبیت نمونهها با آهک و پودر سنگ ضایعاتی و مسلح کردن آنها با الیاف پلیپروپیلن ضمن تأثیر بر حدود آتربرگ، موجب کاهش رطوبت بهینه تراکم و وزن واحد حجم خشک بیشینه آنها میشود. همچنین افزودن همزمان سه ماده پودر سنگ ضایعاتی، آهک و الیاف پلیپروپیلن با ترکیب بهترتیب 5، 5 و 1 درصد وزنی خاک باعث افزایش 8 برابری مقاومت فشاری خاک تیمار شده نسبت به خاک شاهد شد. علاوه بر این زمان عملآوری نیز تأثیر قابل توجهی بر مقاومت فشاری نمونههای تیمار شده داشت. بهطوری که مقاومت فشاری 28 روزه نمونه حدود دو برابر مقاومت نمونههای 7 روزه بوده است.
رضوان رضایی نژاد، حسین خادمی، شمس الله ایوبی، حسن جهانبازی گوجانی،
جلد 24، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده
در اکوسیستمهای خشک و نیمهخشک، تک درختان تأثیر مهمی بر ویژگیهای خاک داشته و از طریق سیستم ریزوسفر و تاج پوششهای خود، تأثیر بسزایی در حاصلخیزی، حفاظت و بهبود کیفیت خاک دارند. بهمنظور مطالعه تأثیرات توالی زمانی سن درختچههای بادام وحشی وامچک روی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک، نمونههای خاک از اعماق 20-0، 60-40، 100-80 و 140-120 سانتیمتری از دو فاصله یقه درخت (ریزوسفر) و لبه تاج پوشش درختان با سنین 30، 50 و 130 ساله و یک موقعیت شاهد (فاقد درخت) از منطقه انجرک واقع در جنوب شرقی شهرستان بافت، استان کرمان با سه تکرار برداشت شد. ویژگی های پهاش، قابلیت هدایت الکتریکی، ماده آلی، آهک، پتاسیم قابل استفاده و غیرتبادلی و بافت خاک اندازهگیری شد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که ویژگیهای خاک اندازهگیری شده از اعماق مختلف در منطقه مورد مطالعه، تحت تأثیر سن و تاج پوشش درختچه های جنگلی بادام وحشی وامچک قرار گرفتهاند. بیشترین و کمترین مقدار پ هاش بهترتیب درخاک های شاهد و تحت پوشش درختچههای 130 ساله مشاهده میشود و مقدار قابلیت هدایت الکتریکی خاک در زیر تاج درختچه ها بیشتر از انتهای تاج است. تجمع کربن، نیتروژن و مواد مغذی در زیر تاج پوشش درختچهها، جزایر حاصلخیزی اطراف هر درختچه را ایجاد کرده و بهطور کلی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک با افزایش سن درختچههای بادام وحشی وامچک بهبود یافته است. در مجموع حضور این درختچهها در مجموع، آثار مثبتی بر ویژگیهای خاک داشته و لذا از بین رفتن آنها منجر به کاهش چشمگیر کیفیت ویژگیهای خاک و مستعد شدن آنها به فرسایش خاک میشود.
فاطمه خیامیم، حسین خادمی، شمس اله ایوبی،
جلد 24، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده
با شناخت فراوانی و توزیع مکانی کانیهای رسی خاک، میتوان اطلاعات کاملتری از ویژگیها، رفتار و عملکرد خاک بهدست آورد. این مطالعه با هدف تهیه نقشه پراکنش مکانی مقدار کانیهای رسی غالب در خاکهای استان اصفهان و ارتباط آن با اقلیم و ماده مادری انجام شد. فراوانی پالیگورسکیت، ایلیت، کانیهای منبسطشونده و کلریت بهصورت نیمه کمّی در 100 نمونه خاک مرکب سطحی استان اصفهان تعیین شد. نقشه مقدار نیمهکمّی کانیهای رسی خاک بهروش وزندهی معکوس فاصله تهیه شد. نتایج نشان داد که کانی پالیگورسکیت بیشتر در مناطق خشک استان با دمای بالا وجود دارد و در مناطق مرطوب استان مشاهده نمیشود. از طرفی در مناطقی که رسوبات قم، قرمز تحتانی و فوقانی (دوران میوسن و پلیوسن) وجود دارد این کانی در خاک غالب میشود. بنابراین، ماده مادری در ورود این کانی به محیط خاک و اقلیم بیشتر در پایداری و حفظ این کانی و تا حدی تشکیل محدود این کانی در خاکهای استان مؤثر بوده است. پراکنش ایلیت و کلریت در خاکهای استان از روند خاصی پیروی نکرده و این کانیها صرفنظر از نوع اقلیم در تمامی مناطق استان مشاهده میشوند. بنابراین، پراکنش دو کانی گفتهشده متأثر از ماده مادری است. در مورد پراکنش کانیهای منبسطشونده، هر دو عامل اقلیم و ماده مادری مؤثر است. در مناطق مرطوب غرب و جنوب غربی استان نقش اقلیم در پراکنش این کانی بیشتر است و در سایر مناطق بهویژه مناطق شرقی استان با اقلیم خشک نقش ماده مادری پررنگتر است.
زیبا مقصودی، محمود رستمینیا، مرزبان فرامرزی، علی کشاورزی، اصغر رحمانی، سید روح اله موسوی،
جلد 24، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده
نقشهبرداری رقومی خاک همگام با پیشرفتهای زیرساخت دادههای مکانی، نقش مهمی را در جهت ارتقاء دانش مطالعات خاکشناسی ایفا میکند. لذا تحقیق حاضر با هدف تهیه نقشه رقومی کلاس فامیل خاک با استفاده از مدلهای جنگل تصادفی و رگرسیون درختی توسعهیافته در بخشی از اراضی نیمهخشک استان ایلام اجرا شد. متغیرهای محیطی از مدل رقومی ارتفاع با قدرت تفکیک مکانی 30 متر با استفاده از نرمافزار SAGAGIS نسخه 7/3 استخراج شد. تعداد 46 خاکرخ حفر و ویژگیهای فیزیکوشیمیایی نمونههای خاک اندازهگیری و بر اساس سامانه آمریکایی 2014 در سطح فامیل ردهبندی شد. در محدوده مورد مطالعه سه رده مالیسولز، اینسپتیسولز و انتیسولز شناسایی شد. بر اساس نتایج دادهکاوی متغیرهای محیطی با استفاده از آنالیز تورم واریانس (VIF)، متغیرهای کمکی ارتفاع، ارتفاع استاندارد شده و شاخص زبری پستی و بلندی بیشترین میزان تغییرپذیری مکانی خاکها را در منطقه مدلسازی میکند. بهترین پیشبینی مکانی کلاسهای خاک مربوط به فامیل خاکFine, carbonatic, thermic, Typic Haploxerolls است. همچنین نتایج نشان میدهد که مدلهای جنگل تصادفی و رگرسیون درختی توسعهیافته بهترتیب صحت عمومی 0/80 و 0/64 و شاخص کاپای 0/70 و 0/55 را ارائه میکند. بنابراین، روش جنگل تصادفی میتواند یک روش قابل اعتماد و با دقت مناسب باشد که حتی با تعداد نمونه کم تخمین قابل قبولی را ارائه کند.
مریم عسکری، علی اکبر کامگار حقیقی، علیرضا سپاسخواه، فاطمه رزاقی، مجید رخشنده رو،
جلد 24، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف آبیاری، خاکپوش آلی و روش کشت بر بهرهوری آب و محصول ماش در دشت باجگاه انجام شده است. طرح آزمایش در سال اول بهصورت بلوک کامل تصادفی و در سال دوم بهصورت بلوکهای دوبار خرد شده کامل تصادفی و در سه تکرار انجام شد. بررسیها نشان داد در تیمار آبیاری کامل (100 درصد)، با تغییر روش کشت از روی پشته به درون جویچه، محصول دانه به مقدار 2 درصد در سال اول و 5 درصد در سال دوم افزایش یافته است. همچنین نتایج در سال اول نشان داد که تفاوت معنیداری بین محصول دانه در تیمارهای بدون خاکپوش با آبیاری کامل و تیمار با خاکپوش با 75 درصد آبیاری وجود ندارد. با اضافه کردن خاکپوش به نوع کشتهای درون جویچه و روی پشته میتوان مقدار آب آبیاری را 25 درصد کاهش داد و درنهایت به محصولی با اختلاف کم در مقایسه با حالت بدون تنش آبی دست پیدا کرد. بیشترین بهرهوری آب مربوط به تیمار 50 درصد آبیاری کامل با روش کاشت درون جویچه با خاکپوش، معادل kg/m3 0/4 است. که نشاندهنده تولید محصول بیشتر بهازای واحد آب داده شده در صورت کاربرد توأم کمآبیاری و خاکپوش است.
نادر شهابینژاد، مجید محمودآبادی، احمد جلالیان، الهام چاوشی،
جلد 24، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
فرسایش بادی یکی از مهمترین جنبههای تخریب اراضی بهخصوص در مناطق خشک و نیمهخشک محسوب میشود. ویژگیهای خاک از طریق تأثیر بر فرسایشپذیری آن، در کنترل شدت فرسایش بادی نقش اساسی دارند. هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک و شدت فرسایش بادی و تعیین مهمترین ویژگی مؤثر بود. به این منظور، شدت فرسایش بادی بهصورت درجا و با استفاده از یک دستگاه تونل باد قابل حمل در 60 نقطه از مناطق مختلف استان کرمان اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که شدت فرسایش بادی بین 0/03 تا 3/41 گرم بر متر مربع در دقیقه متغیر بود. سرعت آستانه فرسایش بادی از طریق تابع توانی باعث کاهش معنیدار شدت فرسایش شد (0/001P<، 0/81=R2). درصد ذرات رس و سیلت، مقاومت برشی، میانگین وزنی قطر خاکدانهها، سنگریزه سطحی، خاکدانههای بزرگتر از 0/25 میلیمتر، کربن آلی خاک، کربنات کلسیم معادل و همچنین کلسیم، پتاسیم و منیزیم محلول با شدتهای فرسایش بادی روابط عکس و غیرخطی داشتند. در مقابل با افزایش درصد ذرات شن، سدیم محلول، هدایت الکتریکی و نسبت جذب سدیم، فرسایش بادی بهطور معنیداری افزایش یافت. بر اساس نتایج نهایی، از بین ویژگیهای مورد مطالعه، نسبت جذب سدیم و میانگین وزنی قطر خاکدانه بیشترین اثرگذاری را بر شدت فرسایش بادی در خاکهای استان کرمان نشان دادند. بنابراین پیشنهاد میشود در راستای جلوگیری از سدیمی شدن و نیز تخریب ساختمان خاکها، اقدامات حفاظتی مناسب انجام شود.
پریسا حیدری، سعید حجتی، نعیمه عنایتی ضمیر، امیر رعیت پیشه،
جلد 24، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی اثر تغییر کاربری اراضی (جنگل و مرتع طبیعی به کشاورزی) بر برخی شاخصهای میکرومورفولوژیکی کیفیت خاک در بخشی از حوزه آبخیز رکعت در شرق استان خوزستان انجام شد. نمونههای دستنخورده خاک از لایههای 15-0 و 30-15 سانتیمتری کاربریهای مزبور تهیه و ساختمان میکروسکوپی، نوع و فراوانی حفرات، ویژگیهای اکسید و احیائی، فراوانی مواد هومیکی در این اراضی مقایسه شدند. نتایج نشان دادند که در کاربری جنگل طبیعی غالب حفرات از نوع آرایشی و ماکروپور بوده درحالی که در تغییر کاربری از جنگل به کشاورزی این حفرات از توسعۀ کمتری برخوردار هستند. در کاربری مرتع طبیعی حفرات عمدتاً از نوع آرایشی، کانال و ماکروپور بوده اما پس از تغییر کاربری از مرتع به کشاورزی حفرات بیشتر از نوع وگی مشاهده شد. نتایج همچنین نشان داد که کاربری جنگل طبیعی و پس از آن مرتع طبیعی بهترتیب با 73/27 و 18/22 درصد فراوانی حفرات بیشتری را در مقایسه با کاربریهای چنگل به کشاورزی (01/19) و مرتع به کشاورزی (62/18) دارا هستند. در هر دو کاربری جنگل طبیعی و مرتع طبیعی انواع گرهکهای اکسیدی، پوششها، پوششهای زیرسطحی و در امتداد سطح آهن و منگنز بهمیزان قابل توجهی بیشتر از کاربریهای کشاورزی بود.
پوریا محیط اصفهانی، سعید سلطانی، رضا مدرس، سعید پورمنافی،
جلد 24، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
خشکسالی بهعنوان یکی از پیچیدهترین پدیدههای طبیعی هر ساله خسارتهای زیادی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم به بخشهای مختلف وارد میکند. از این جهت شناسایی و پایش خشکسالی بر اساس یک متغیر شاید به اندازه کافی جوابگوی تصمیمگیری و مدیریت مناسب برای این پدیده نباشد. در این مطالعه با استفاده از متغیرهای بارش و رطوبت خاک و محاسبه شاخص چندمتغیره استاندارد (MSDI) اقدام به پایش خشکسالی هواشناسی- کشاورزی در استان چهارمحال و بختیاری شد. همچنین برای ارزیابی کارایی و عملکرد شاخص MSDI در شناسایی و پایش پدیده خشکسالی از شاخصهای بارش استاندارد (SPI) برای پایش خشکسالی هواشناسی و رطوبت خاک استاندارد (SSI) برای پایش خشکسالی کشاورزی در این استان استفاده شد. شاخص MSDI بر اساس احتمال رخداد توأم دو متغیر بارش و رطوبت خاک ساخته میشود. در این مطالعه از روش گرین گورتن بهطور تجربی و توابع خانواده ارشمیدسی کوپلا بهصورت پارامتریک اقدام به برآورد احتمال توأم دو متغیر مذکور شد. نتایج نشان داد که MSDI بیش از دو برابر قابلیت شناسایی پدیده خشکسالی را نسبت به شاخصهای SSI و SPI دارد. همچنین پایش خشکسالی بر اساس شاخص MSDI نشان داد که استان چهارمحال و بختیاری در سالهای 2000، 2008، 2011 و 2014 دچار خشکسالیهای شدید هواشناسی- کشاورزی بوده است.
زهرا نوری، محمدامیر دلاور، یاسر صفری،
جلد 24، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
در پژوهش حاضر، امکان اصلاح برخی ویژگیهای شیمیایی یک خاک شور و سدیمی طی افزودن سطح پنج درصد وزنی بقایای یونجه و دو نوع بیوچار تولید شده از باگاس نیشکر و پوست گردو بهصورت مستقل و همزمان با گچ، سولفات آلومینیم و مخلوط این دو بررسی شد. این پژوهش در سه تکرار در قالب آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی بهصورت گلدانی انجام شد. نمونههای خاک پس از اعمال تیمارها بهمدت چهار ماه در رطوبت ظرفیت مزرعه خوابانیده و برخی از مهمترین ویژگیهای شیمیایی خاک اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که بقایای یونجه بیشترین کارایی را در کاهش پهاش خاک داشته و کاربرد مخلوط این نوع بقایا با گچ مقدار پهاش خاک را از 13/9 در تیمار شاهد به 24/7 کاهش داد. تیمارهای گچ، سولفات آلومینیم و مخلوط این دو با افزایش غلظت یونهایی از جمله کلسیم و سولفات موجب افزایش غلظت الکترولیت خاک و درنتیجه افزایش قابلیت هدایت الکتریکی تا حدود سه برابر بیشتر از تیمار شاهد شدند. تیمارهای مورد استفاده با جایگزینی برخی یونها بهجای سدیم تبادلی موجب افزایش غلظت سدیم محلول و درنتیجه بالا رفتن نسبت جذب سدیم خاک شدند. بیشترین افزایش نسبت جذب سدیم را کاربرد همزمان بیوچار پوست گردو و گچ رقم زده و این ویژگی را از 6/22 در تیمار شاهد تا 3/54 افزایش داد. آزادسازی پتاسیم از تیمارهای آلی و بهبود شرایط عمومی خاک در پی افزودن تیمارهای شیمیایی موجب افزایش پتاسیم تبادلی خاک شد؛ درحالی که افزایش فسفر قابل دسترس خاک کمتر تحت تأثیر کاربرد تیمارهای شیمیایی قرار گرفت. در مجموع، بهنظر میرسد که اثرات اصلاحی تیمارهای آلی و معدنی مورد استفاده تکمیل کننده یکدیگر هستند و از اینرو، کاربرد همزمان آنها نهتنها ویژگیهای نامطلوب شیمیایی خاکهای شور و سدیمی را بهبود میدهد، بلکه افزایش کیفیت حاصلخیزی این خاکها را نیز رقم میزند.
قاسم رحیمی، فیروزه نوروزی گلدره،
جلد 24، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
کرمهای خاکی موجودات زنده مفید خاک هستند که بهطور معمول در مطالعات زیستمحیطی و سمیت شناسی زیستی استفاده میشوند. از اینرو مطالعه حاضر با هدف نقش کرمهای خاکی ایزینیا فتیدا در فراهمی زیستی فلزات روی و مس خاکهای آلوده انجام شد. بدین منظور این تحقیق روی یک خاک آلوده که از معدن آهنگران در 26 کیلومتری شهرستان ملایر و زمینهای اطراف آن نمونهبرداری شده بود، انجام شد. در این مطالعه 12 عدد کرم خاکی با میانگین وزن 0/3 تا 0/6 گرم برای هر نمونه خاک انتخاب شدند. کرمها بهمدت 42 روز در معرض خاک آلوده به فلز قرار گرفتند. بعد از زمان مورد آزمایش غلظت فلز روی (Zn) و مس (Cu) در بخشهای مختلف خاک اندازهگیری شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که کود گاوی، پورۀ هویج و ورمی کمپوست بهترتیب باعث کاهش معنیدار (در سطح 5 درصد) 62/2، 80 و 65/2 میلیگرم بر کیلوگرم غلظت فلز روی در بخش کربناته نسبت به تیمار شاهد شد. کرمهای خاکی بهطور معنیداری باعث افزایش فلز روی (81/45 میلیگرم بر کیلوگرم) در بخش کربناته شد. از طرفی افزایش معنیداری در مقدار مس تبادلی با اضافه کردن کود آلی همراه با کرم خاکی نسبت به نمونۀ شاهد دیده شد که این افزایش در تیمار ورمیکمپوست (1/27میلیگرم بر کیلوگرم) و پورۀ هویج (1/32 میلیگرم بر کیلوگرم) نسبت به شاهد در سطح 1 درصد معنیدار شد.