25 نتیجه برای نادری
زینب نادری زاده، حسین خادمی،
جلد 15، شماره 56 - ( علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك - تابستان 1390 )
چکیده
مطالعات فراوانی در زمینه تأثیر ماده آلی بر خصوصیات فیزیکی، شیمیایی، حاصلخیزی و بیولوژیکی خاکها، از جمله تأثیر مواد آلی بر قابلیت جذب عناصری مثل فسفر، نیتروژن، فلزات سنگین و غیره صورت گرفته است، ولی تأثیر ماده آلی بر قابلیت جذب پتاسیم از
کانیهای میکایی بررسی نشده است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر ماده آلی بر رهاسازی پتاسیم از کانیهای میکایی توسط یونجه صورت گرفت. تحقیق به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام شد. بستر کشت مخلوطی از شن کوارتزی، دو نوع کانی میکایی (موسکویت یا فلوگوپیت) و ماده آلی در سه سطح شاهد، نیم و یک درصد بود. از یونجه رقم رهنانی برای کشت استفاده شد. در دوره 120 روزه کشت گیاهان با محلول غذایی کامل یا بدون پتاسیم تغذیه شدند. پس از اتمام دوره رشد، بخش هوایی و ریشه گیاهان برداشت و عصارهگیری به روش خاکستر خشک انجام و مقدار پتاسیم عصارهها تعیین شد. حضور ماده آلی در محیط کشت دارای فلوگوپیت، در شرایطی که گیاهان با محلول غذایی بدون پتاسیم تغذیه شده بودند باعث افزایش معنیدار عملکرد ریشه و اندام هوایی نسبت به تیمار بدون ماده آلی شد. همچنین در این شرایط تغذیهای تنها کانی فلوگوپیت توانست غلظت پتاسیم اندام هوایی را به حد کفایت برساند. از لحاظ غلظت پتاسیم، بین سطوح مختلف ماده آلی در تیمار بدون کانی میکایی و تیمار دارای موسکویت در شرایط بدون پتاسیم تفاوت معنیداری دیده نشد. در هر دو وضعیت تغذیهای، حضور ماده آلی در محیط کشت دارای فلوگوپیت باعث افزایش معنیدار میزان جذب پتاسیم اندام هوایی و ریشه نسبت به شرایط بدون ماده آلی شد. ولی در بستر دارای موسکویت، در شرایط بدون پتاسیم حضور ماده آلی تفاوت معنیداری در جذب پتاسیم اندام هوایی و ریشه ایجاد نکرد. تجزیه ماده آلی و فعالیتهای ریشه، اسیدیته ریزوسفر را افزایش داده و آزادسازی پتاسیم را تنها در کانی سهجایی فلوگوپیت در شرایط کمبود پتاسیم تسهیل کرده است. بنابراین تأثیر ماده آلی روی آزادسازی پتاسیم به نوع کانی میکایی وابسته است.
نفیسه یغماییان مهابادی، مهدی نادری خوراسگانی ، جواد گیوی،
جلد 15، شماره 58 - ( علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-زمستان 1390 )
چکیده
فناوری سنجش از دور به عنوان یک ابزار مناسب به منظور رصد زمانی برخی از پدیدههای طبیعی بهشمار میرود. در منطقه اردستان عوارض مختص مناطق خشک و بیابانی، از جمله پهنههای شنی (تپههای شنی و شنزارها)، دقهای رسی، سنگفرش بیابانی و پوستههای نمکی مشاهده میشوند. این عوارض بیانگر تخریب اراضی منطقه در طی سالیان گذشته میباشند. بنابراین، به منظور بررسی روند تخریب اراضی منطقه در طی سه دهه گذشته، از چهار سری اطلاعات ماهوارهای Landsat MSS، Landsat TM، Landsat ETM+ و ماهواره هندی (IRS) به ترتیب مربوط به سالهای 1976، 1990، 2001 و 2008 استفاده شد. تجزیه و تحلیل زمانی تصاویر نشان میدهد که طی 32 سال از وسعت دقهای رسی به صورت منظم کاسته شده است و در مقابل، به وسعت دقهای با پوشش گیاهی افزوده شده است. در طی این مدت، اراضی سنگریزهدار 13 درصد کاهش یافته است و وسعت پوستههای نمکی و رسوبات گچی، هر کدام 2 درصد افزایش یافتهاند. اراضی پفکرده تا سال 2001 روند افزایشی داشتهاند و پس از آن بهدلیل حرکت تپههای شنی به سمت شمال و شمال شرق منطقه و پوشیده شدن بخشی از این اراضی توسط شنهای روان، وسعت آنها در سال 2008 کاهش یافته است. در فاصله سالهای 1990 تا 2008، پهنههای شنی 13 درصد کاهش یافتهاند. نتایج، حاکی از آن هستند که تثبیت شنهای روان و انجام اقدامات حفاظتی توانسته از سال 1990، روند بیابانزایی در منطقه را کنترل کند
شهناز محمودی، مهدی نادری، جهانگرد محمدی،
جلد 17، شماره 63 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-بهار 1392 )
چکیده
این تحقیق با هدف تعیین پراکنش مکانی غلظت فلزات سنگین در کلاسهای اندازهای ذرات خاک با استفاده از انعکاس ثبت شده از ماهواره Landsat ETM+ در جنوب شهر اصفهان در نزدیکی معدن باما صورت گرفت. برای تحقق این هدف، 100 نمونه مرکب خـاک سطحی بهطور تصادفی از منطقه مورد نظر جمعآوری شد. نمونهها هوا خشک شده و کلاسهای اندازهای ذرات خاک 500-250،
250-125، 125-75، 75-50 و 50> میکرون بعد از پراکنده کردن کل خاک با استفاده از دستگاه التراسونیک و الکهای مناسب تعیین شدند. غلظتهای کل روی، سرب و کادمیوم پس از هضم مرطوب نمونهها با اسید نیتریک با استفاده از دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد. نتایج نشان داد بین میزان انعکاسهای طیفی خاک در باندهای مرئی، مادون قرمز نزدیک و پانکروماتیک ماهوارهی Landsat ETM+ و غلظتهای فلزات سنگین در کلاسهای اندازهای ذرات خاک همبستگی معنیدار منفی وجود دارد. مدلهای رگرسیون چند متغیره گام به گام جهت بررسی امکان تخمین غلظتهای فلزات سنگین در کلاسهای ذرات خاک به کمک دادههای باندهای ماهوارهای تشکیل شدند و پراکنش مکانی فلزات سنگین به کمک معادلات رگرسیون چندگانه گام به گام پهنهبندی گردید. نتایج نشان داد غلظت فلزات سنگین در همه کلاسهای اندازهای ذرات خاک در نزدیکی معادن حداکثر است و با افزایش فاصله کاهش مییابد.
علی مرشدی، مهدی نادری، سیدحسن طباطبائی، جهانگرد محمدی،
جلد 17، شماره 66 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك، زمستان 1392 )
چکیده
در برخی موارد نیاز به تبدیل مقدار تبخیر و تعرق گیاه مرجع (یونجه) به تبخیر و تعرق گیاه مرجع (چمن) و یا برعکس وجود داشته تا بتوان مقدار ضریب گیاهی صحیح را بر اساس نوع سطح مرجع مورد استفاده بهدست آورد، هدف این پژوهش تعیین نسبت ETr (تبخیر و تعرق از گیاه مرجع یونجه) به ETo (تبخیر و تعرق گیاه مرجع چمن) طی فصل رویش برای دشت شهرکرد میباشد که این نسبت Kr نامیده میشود. مقادیر میانگین ماهیانه و کل (فصل رشد) Kr بر اساس مقادیر روزانه آن در ایستگاه چهارتخته شهرکرد در فصل زراعی رشد منطقه، با استفاده از دادههای هواشناسی مورد نیاز در یک دوره 185 روزه (اول اردیبهشت تا پایان مهر 1390) از ایستگاه خودکار تحقیقات هواشناسی کشاورزی بهدست آمده است. مقادیر ETr و ETo برای محاسبه Kr به شش روش محاسبه شدند. این روشها عبارتاند از: معادلههای استاندارد شده پنمن- مانتیث توسط انجمن مهندسین عمران آمریکا ﴿ASCE-stPM-ETr﴾، پنمن- مانتیث توسط انجمن مهندسین عمران آمریکا (ASCE-PM-ETr)، کیمبرلی- پنمن 1982 (1982KP-ETr)، جنسن- هیز اصلاحشده (JH-ETr)، و روش محاسبه Kr در نشریه 56 فائو(تمامی روشها برای گیاه مرجع یونجه). مقادیر Kr محاسبه با نتایج بهدستآمده حاصل از یک مطالعه لایسیمتری مورد مقایسه قرار گرفت. مقدار Kr حاصل از مطالعه لایسیمتری برابر با 12/1 که برابر 12/1 برای ASCE-PM-ETr، 16/1 برای JH-ETr و دور از مقدار 27/1 برای 1982 KP-ETr (هر سه نسبت به معادلههای استانداردشده پنمن- مانتیث برای گیاه مرجع چمن توسط انجمن مهندسین عمران آمریکا (ASCE-stPM-ETo) بهدست آمده است که در مقایسه با مقدار 40/1 بر مبنای روش موجود در نشریه 56 فائو فاصله زیادی دارد.
هدی بصیری دهکردی، مهدی نادری خوراسگانی، جهانگرد محمدی،
جلد 17، شماره 66 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك، زمستان 1392 )
چکیده
زمینلغزش به عنوان یک فاجعه جهانی مسبب خسارات مالی و جانی بزرگی میباشد. شناسایی عوامل زمینلغزش و محل وقوع آن به کنترل ناپایداریها و مکانیابی پروژههای عمرانی کمک میکند. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر پدیده زمین لغزش و مشخص کردن مناطق ناپایدار در شهرستان اردل (استان چهارمحال و بختیاری) به روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی انجام شد. نقشه پراکنش زمین لغزشهای موجود با استفاده از بازدیدهای میدانی و تفسیر تصاویر ماهوارهای و نقشههای زمینشناسی تهیه شد. با استفاده از نقشههای مدل رقومی ارتفاع، شیب، جهت شیب، زمینشناسی، خاک، فاصله از گسل، فاصله از جاده، فاصله از رودخانه، کاربری اراضی و پوشش گیاهی و دانش تخصصی ماتریس مقایسات زوجی طراحی گردید. وزن کلیه نقشههای موضوعی مورد استفاده محاسبه و با تلفیق نقشههای موضوعی مناطق حساس به زمینلغزش پهنهبندی شدند. نقشه خطر زمینلغزش نشان داد که بیش از 77 درصد از زمین لغزشهای موجود در کلاسهای با خطر زیاد و بسیار زیاد قرار گرفتهاند. مقایسه نقشه خطر زمینلغزش و عوامل مؤثر بر لغزش مشخص میکند که فاصله از جاده و شیب بیشترین تأثیر و فاصله از گسل و جهت شیب کمترین تأثیر را بر زمین لغزش دارند.
سجاد حیدری سورشجانی، محمد شایاننژاد، مسعود نادری، بیژن حقیقتی،
جلد 19، شماره 73 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-پاییز 1394 )
چکیده
این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف آبیاری بر عملکردکمی و کیفی و تعیین عمق بهینه آبیاری ذرت علوفهای در منطقه شهرکرد، در قالب بلوکهای کامل تصادفی با 7 تیمار شامل 40، 55، 70، 85، 100، 115 و 130 درصد کمبود رطوبت خاک در3 تکرار بهروش آبیاری جویچهای انجام شد. تأثیر سطوح مختلف آبیاری بر عملکرد، بهرهوری مصرف آب، درصد ماده خشک، ارتفاع و قطر میانه ساقه و قطر، طول و وزن بلال معنیدار بود. سطوح مختلف آب آبیاری تأثیر معنیداری روی درصد پروتئین و درصد روغن دانه نداشت، اما تأثیرش بر درصد فیبر بوته معنیدار بود. با افزایش عمق آبیاری میزان، طول ساقه، وزن بلال و درصد فیبر بوته افزایش یافت. کمترین و بیشترین عملکرد ذرت بهترتیب مربوط به سطوح آبیاری 40 و 130 درصد آبیاری کامل بهترتیب برابر با 1/43 و 1/88 تن در هکتار بود. بیشترین و کمترین میزان بهرهوری مصرف آب نسبت به عملکرد محصول تازه، بهترتیب مربوط به تیمارهای 55 و130درصد آبیاری کامل و بهترتیب برابر 17/16 و 1/10 کیلوگرم در مترمکعب بود. نتایج آنالیز اقتصادی نشان داد که عمق آب مصرفی بهینه برای ذرت علوفهای در شهرکرد 5/582 میلیمتر میباشد که معادل 86 درصد عمق آبیاری کامل است.
علی مرشدی، مهدی نادری، سید حسن طباطبائی، جهانگرد محمدی،
جلد 21، شماره 2 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- تابستان 1396 )
چکیده
روشهای متداول برآورد تبخیر و تعرق ناشی از دادههای نقطهای هستند که کاربرد آنها محدود و قابل تعمیم به مناطق و حوضههای آبخیز وسیع نمیباشند. فناوری سنجش از دور این قابلیت را دارد که با استفاده از تصاویر ماهوارهای و برخی دادههای هواشناسی مقدار تبخیر و تعرق را در منطقهای وسیع برآورد نماید. در این پژوهش به مقایسه برآوردهای تبخیر و تعرق به کمک مدلهای SEBAL و METRIC براساس دادههای سنجنده ETM+ از ماهواره لندست7 نسبت به تبخیر و تعرق اندازهگیری شده از لایسیمتر در هفت تاریخ گذر ماهواره در محدوده دشت شهرکرد واقع در حوضه آبخیز رودخانه کارون پرداخته شد. نتایج نشان داد مدل SEBAL دارای کمترین مقادیر شاخصهای NRMSE، MAE و MBE (بهترتیب برابر با 317/0، 503/1 میلیمتر بر روز و 973/0- میلیمتر بر روز) و بیشترین مقدار شاخص d (768/0) بوده است. شاخصهای آماری مذکور برای مدل METRIC بهترتیب برابر با 420/0، 120/2، 023/2 و 646/0 بوده است. بهطور کلی نتایج نشان داد مدل SEBAL از دقت بیشتری در برآورد تبخیر و تعرق نسبت به مدل METRIC تحت شرایط حاکم بر دشت شهرکرد برخوردار بوده است. تا زمانی که امکان تأمین آمار کامل هواشناسی بهصورت ساعتی فراهم آید و یا برخی اصلاحات بر مدل METRIC انجام شود، نتایج مدل SEBAL به واقعیت نزدیکتر بوده و لذا مدل SEBAL توصیه میشود.
سمیه مرادنیا، روح اله نادری، مهدی نجفی،
جلد 21، شماره 2 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- تابستان 1396 )
چکیده
بهمنظور بررسی ماندگاری تأثیر کاربرد کودهای آلی، اوره و سولفات روی بر ویژگیهای خاک بر تناوب کلزا- گندم، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در دو سال متوالی در گلخانه انجام شد. تیمارهای آزمایش در سال اول شامل: کود اوره، کمپوست ضایعات شهری، ورمی کمپوست، کود گوسفندی، کود گاوی و شاهد و روی از منبع سولفات روی و دو رقم کلزا بودند. در سال دوم، دو رقم گندم دوروم در گلدانهای تیمار شده سال قبل کشت شدند. نتایج نشان داد که پس از گذشت دو سال از مصرف کود گاوی، قابلیت هدایت الکتریکی (81/41 درصد)، مقدار پتاسیم قابل استفاده خاک (45/59 درصد) و مقدار منگنز قابل استفاده خاک (82/79 درصد) نسبت به شاهد طور معنیداری افزایش یافت. میزان درصد رطوبت گل اشباع (48/57 درصد)، مقدار نیتروژن کل خاک (96/66 درصد)، مقدار آهن قابل استفاده خاک (49/46 درصد) و مقدار مس قابل استفاده خاک (51/47 درصد) بهطور معنیداری تحت تأثیر تیمار کمپوست ضایعات شهری قرار گرفت و نسبت به شاهد افزایش یافت. اثر کود سولفات روی بر میزان نیتروژن کل خاک (28/0درصد)، پتاسیم قابل استفاده خاک (4/218 میلیگرم در کیلوگرم) و مقدار منگنز قابل استفاده خاک (89/12 میلیگرم در کیلوگرم) معنیدار بود. بهطور کلی نتایج نشان داد که کاربرد اصلاح کنندههای آلی میتواند سبب تغییر در بسیاری از ویژگیهای خاک گردیده که برخی از این تغییرات ممکن است در سالهای بعد نیز تأثیر داشته باشد. بنابراین نیاز است در اراضی که به آنها کودهای آلی افزوده گردیده ویژگیهای خاک و وضعیت قابلیت استفاده عناصر غذایی در سالهای بعد نیز رصد گردد.
علی مرشدی، مهدی نادری، سید حسن طباطبائی، جهانگرد محمدی،
جلد 21، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- پاييز 1396 )
چکیده
این تحقیق بهمنظور بررسی امکان استفاده از دو مدل سبال (SEBAL) و متریک ((METRIC در دو تاریخ گذر 9 تیر 1378 (برابر با 30 ژوئن 1999) و 30 مرداد 1378 (برابر با اول اوت 1999) برای برآورد و مقایسه تبخیر و تعرق گیاه مرجع (یونجه) در مقیاس منطقهای با استفاده از اطلاعات سنجنده ETM+ در مقایسه با برآوردهای ET از برخی روشهای ریاضی (تجربی و ترکیبی) شامل پنج مدل پنمن- مانتیث استاندارد شده بهروش انجمن مهندسین عمران آمریکا (ASCE-stPM)، پنمن- مانتیث بهروش فائو 56 (F56PM)، بلانی- کریدل (F24BC)، هارگریو- سامانی(HS) و تشتک تبخیر (Pan) انجام شد. مقدار تبخیر و تعرق در تاریخهای 9 تیر و 30 مرداد (1378) برای پیکسلهای معیار سرد در مدل سبال برابر با 97/6 و 77/6 میلیمتر بر روز و در مدل متریک برابر با 27/10 و 31/9 میلیمتر بر روز بهدست آمد. برای مدل ریاضی مناسب منطقه (هارگریوز- سامانی) مقادیری بهترتیب برابر با 0/8 و 5/7 میلیمتر بر روز در تاریخهای گذر بهدست آمد. بهطور کلی نتایج نشان داد برآوردهای مدل سبال در مقایسه با برآوردهای مدل HS و دادههای لایسیمتری موجود از صحت بیشتری نسبت به مدل متریک برخوردار و در شرایط مشابه قابل توصیه میباشد.
مسعود نادری، محمد شایان نژاد، بیژن حقیقتی، سمانه کریمی، سجاد حیدری،
جلد 21، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- پاييز 1396 )
چکیده
با توجه به محدودیت منابع آب در ایران، اعمال تنش آبی یا کم آبیاری برروی بعضی از محصولات زراعی امری اجتناب ناپذیر است. با توجه بهضرورت کم آبیاری باید روش طراحی مناسب با آن ارائه شود. مدیریت آبیاری جویچهای برای حصول بازده بالا دشوار است، از اینرو بررسی تغییرات میزان دبی ورودی، زمان قطع جریان و طول جویچهها که برروی بازده و یکنواختی مؤثر است، از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از این تحقیق ارائه روشی برای تعیین عمق آب مصرفی بهینه و بهینه سازی مشخصه های طراحی آبیاری جویچه ای در شرایط کم آبیاری و در نهایت مقایسه مشخصه های طراحی در شرایط آبیاری کامل و کم آبیاری و مقایسه در بافت های مختلف خاک است. برای دستیابی به اهداف این تحقیق، آزمایش برروی ذرت علوفه ای در شهرکرد در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 7 تیمار سطوح مختلف آب آبیاری در 3 تکرار انجام شد. برای بهینه کردن مشخصه های طراحی و عمق مصرفی با حداکثر کردن سود در حالت کم آبیاری از نرمافزار لینگو استفاده شد. نتایج نشان داد، بیشترین سود خالص از کاربرد 535 میلی متر، 85 متر، 39/0 لیتر بر ثانیه و 210 دقیقه بهترتیب برای عمق خالص آبیاری (79 درصد عمق خالص در آبیاری کامل)، طول جویچه، دبی ورودی و زمان قطع جریان حاصل شد. نتایج بهینهسازی مشخصه های طراحی جویچه برای گیاه، با بافتهای مختلف نشان داد با افزایش میزان نفوذپذیری خاک مقادیر طول جویچه و زمان قطع جریان کاهش مییابد، در حالی که مقدار دبی ورودی به جویچه افزایش پیدا می کند و عمق آب مصرفی یا بهعبارتی در صد کم آبیاری ثابت میماند.
محبوبه طیبی، مهدی نادری، جهانگرد محمدی،
جلد 21، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- پاييز 1396 )
چکیده
این پژوهش با هدف مطالعه چگونگی توزیع غلظت برخی فلزات سنگین در کلاسهای مختلف اندازهای ذرات خاک و بررسی تغییرات مکانی آنها در منطقه کفه مور، استان کرمان صورت گرفت. در این منطقه، معدن سنگ آهن گلگهر واقع شده است. برای این منظور 120 نمونه خاک سطحی (0 تا 10 سانتیمتر) بهصورت مرکب و تصادفی برداشته شد و ذرات خاک در اندازه 2 – 5/0، 5/0-25/0، 25/0-125/0، 125/0-075/0، 075/0-05/0 و کوچکتر از 05/0 میلیمتر جدا و غلظت کل فلزات سنگین شامل آهن، منگنز، مس، روی، سرب و نیکل در هر کلاس پس از تیمار نمونههای خاک با اسید نیتریک 4 نرمال توسط دستگاه جذب اتمی تعیین گردید و پهنهبندی غلظت فلزات سنگین بهروش کریجینگ معمولی انجام شد. نتایج نشان دادند که با کاهش اندازه ذرات غلظت فلزات سنگین افزایش یافت. بهطوری که میانگین غلظت در کلاس اندازهای کوچکتر از 05/0 برای آهن، منگنز، مس، روی، سرب و نیکل بهترتیب 13/2، 70/1، 79/4، 43/2، 42/1، 47/3 برابر بیشتر از میانگین غلظت در کلاس اندازهای 2– 5/0 میلیمتر بود. پهنهبندی غلظت فلزات سنگین بهروش کریجینگ نیز نشان داد که با فاصله گرفتن از معدن فلزات سنگین کاهش مییابد.
نجیمه رشیدی، مهدی نادری، شجاع قربانی دشتکی،
جلد 21، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- زمستان 1396 )
چکیده
استفاده از تغییر دهندههای شرایط خاک از روشهای معمول کاهش فرسایش و رواناب محسوب میشود. با توجه به مزایای پلیاکریلآمید (PAM Polyacrylamide,)، این تحقیق در راستای بررسی تأثیر این ماده بر سرعت نفوذ آب در خاک، کنترل رواناب و فرسایش خاک برنامهریزی شد. یک طرح آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار صفر، 6، 10 و 20 کیلوگرم PAM در هکتار، سه سطح شیب 3، 6 و 9 درصد، در سه تکرار و سه نوبت بارش ترتیب داده شد. بدین منظور نمونههای خاک از محوطه دانشگاه شهرکرد جمعآوری شد. نمونههای خاک در پلاتهایی به ارتفاع 15 سانتیمتر و ابعاد 55 × 55 سانتیمتر ریخته شدند. سپس تیمارهای مطالعاتی تحت بارش مصنوعی با شدت 36 میلیمتر در ساعت و دوام 15 دقیقه قرار گرفتند. رواناب، آب زهکشی شده و بار رسوب ناشی از تیمارها جمعآوری و اندازهگیری شدند. نتایج اختلاف معنیداری بین میزان رواناب و فرسایش خاک در تیمار شاهد و تیمارهای پلیاکریلآمید نشان دادند. PAM آسیب ناشی از برخورد قطرات باران را به حداقل رساند و عامل بهبود نفوذپذیری و کاهش تولید رواناب بود. تیمار خاک با این تغییر دهنده شرایط خاک موجب شد فرسایش خاک و تولید رسوب کاهش بهطور معنیداری در همه تیمارها کاهش یابد.
علی همتی فرد، مهدی نادری، احمد کریمی، جهانگرد محمدی،
جلد 23، شماره 1 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- بهار 1398 )
چکیده
ارزیابی کیفیت خاک، به ایجاد تعادل بین عملکرد و منابع خاک، بهبود کیفیت خاک و دستیابی به کشاورزی پایدار کمک میکند. برای ارزیابی کمی کیفیت خاک دشت شهرکرد، 106 نمونه خاک مرکب از عمق صفر تا 25 سانتیمتر جمعآوری شدند. بعد از تیمارهای اولیه خاک، 11 ویژگی فیزیکی و شیمیایی بهعنوان کل داده (Total Data Set)، به روشهای استاندارد تعیین شدند. تحلیل آماری نشان داد که تجزیه به مؤلفههای اصلی (Principle Component Analysis, PCA) سودمند است. حداقل دادهها (Minimum Data Set) با استفاده از PCA انتخاب شدند. فرایند تحلیل سلسله مراتبی (Analytical Hierarchy Process) برای تعیین کمی اولویتها و وزندهی شاخصها انجام شد. کیفیت خاکها با استفاده از شاخصهای تجمعی (Integrated Quality Index, IQI) و شاخص نمرو (Nemero Quality Index, NQI) در مجموعه دادهها، تعیین شدند. نتایج نشان دادند که ترتیب کیفیت خاک در کاربریها عبارتست از: مراتع < کشت دیم > کشت آبی. ضریب همبستگیIQI ، با کل دادهها و حداقل دادهها 97/0 و این مقدار برای NQI برابر 98/0 بود. همبستگی بین نقشههای کیفیت خاک تجمعی و نمرو برای کل دادهها 87/0 و برای حداقل دادهها 91/0 بود. طبقهبندی نقشه کیفیت خاک IQI-TDS نشان داد 5/12 و 5/15 درصد اراضی بهترتیب در شرایط بسیار بالا و بسیار پایین کیفیت قرار دارند.
صفورا میرباقری، مهدی نادری، محد حسن صالحی، جهانگرد محمدی،
جلد 23، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- پاییز 1398 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی آلودگی خاک و رسوبات بادی به فلزات سنگین در دشت شهرکرد انجام گرفت. 20 تله رسوبگیر هشتجهته ساخته و در کاربریهای مرغزار زهکشیشده، کشاورزی آبی و مراتع در فصل تابستان 1395 نصب شدند. 62 نمونه خاک سطحی نیز بهصورت تصادفی از منطقه جمعآوری شدند. رسوبات بادی به سه کلاس اندازهای کوچکتر از 50، 250-50 و 500-250 میکرون تقسیم و غلظت کل فلزات سنگین سرب، روی، کادمیم و نیکل بهوسیله دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد. برای تعیین وضعیت آلودگی رسوبات از شاخصهای زمینانباشتگی، فاکتور آلودگی و فاکتور غنیشدگی استفاده شد. نتایج نشان دادند که بیشترین مقدار رسوب تجمعیافته بهترتیب مربوط به جهت غرب (1/86 گرم)، جنوب (1/69 گرم) و جنوب غرب (1/47 گرم) است. روند میانگین عناصر سنگین در سه کلاس اندازه رسوبات و خاکها عبارتست از: کادمیم< سرب< نیکل< روی. نتایج همچنین نشان دادند که غلظت فلزات سنگین در نمونه خاکها و رسوبات، پایینتر از حد مجاز در دیگر کشورهاست. شاخص زمینانباشتگی نشان داد رسوبات در محدوده غیر آلوده قرار داشتند. بر اساس فاکتور آلودگی کلیه رسوبات در کلاس آلودگی کم طبقهبندی شد ولی فاکتور غنیشدگی نشان داد که در برخی اراضی غنیشدگی حداقل و متوسط وجود داشتند.
علیرضا توکلی، حسین حکم آبادی، علی نادری عارفی، علی حجی،
جلد 25، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - زمستان 1400 )
چکیده
با توجه به محدودیت دسترسی به آب، ضرورت دارد مزیت نسبی محصولات زراعی و باغی مناطق مختلف استان سمنان تعیین و محصولاتی که فاقد بهرهوری مطلوب هستند، شناسایی و راهکارهای لازم برای بهبود بهرهوری آب یا جایگزینی محصولات دارای مزیت نسبی بیشتر با محصولات کمبازده، اندیشیده شود. بر این اساس، شاخص بهرهوری فیزیکی و اقتصادی محصولات زراعی و باغی تحت سامانههای آبیاری سطحی مشخص گردید. بر اساس نتایج حاصل از بهرهوری اقتصادی ناخالص آب محصولات باغی، پسته با 4869 تومان بر متر مکعب دارای بالاترین بهرهوری اقتصادی بود و انگور با 3022 تومان بر متر مکعب (62 درصد پسته) در رتبه دوم قرار گرفت. نتایج حاکی از این است که کمترین میزان بهرهوری اقتصادی ناخالص آب برای جو، یونجه و گندم به ترتیب برابر با 379، 399 و 457 تومان بر متر مکعب بدست آمده است. بررسی وضعیت ذرت علوفهای نشان میدهد که سود خالص حاصل از کشت این محصول در سامانه آبیاری سطحی برابر 51/78 میلیون ریال در هکتار و سود خالص آن که در سامانه آبیاری قطرهای نواری (تیپ) برابر 110/87 میلیون ریال است که افزایش 2/14 برابری نسبت به روش آبیاری سطحی (مرسوم) دارد. مزیت نسبی محصولات باغی بالاتر از محصولات زراعی بود و جایگزینی و توسعه باغات به جای برخی زراعتها به عنوان یک راهکار توصیه میشود. علاوه بر این، راهکارهایی که میتوان برای بهبود شاخص بهرهوری توصیه کرد شامل کاربرد سامانه آبیاری قطرهای نواری (تیپ) برای محصولات زراعی (ذرت علوفهای، گوجه فرنگی، صیفیجات و سیبزمینی) و کاربرد آبیاری قطرهای (قطرهای معمولی، زیرسطحی و زیرسطحی اصلاح شده مطبق) برای محصولات باغی است. بررسی تجارب عملی کاربرد سامانه آبیاری تیپ برای گندم و جو نشان داد که این روش شاخص بهرهوری فیزیکی و اقتصادی را بهبود نبخشیده است که حاکی از عدم مزیت نسبی کشت گندم و جو در استان سمنان حتی با سامانه آبیاری تیپ است.
سمیه دهقانی، مهدی نادری خوراسگانی، احمد کریمی،
جلد 26، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - پاییز 1401 )
چکیده
اطلاع و آگاهی از توزیع غلظت فلزات سنگین در اجزای مختلف ذرات خاک بهمنظور ارزیابی خطر فلزات سنگین دارای اهمیت است. این مطالعه با هدف ارزیابی برخی شاخصهای آلودگی و تغییرات مکانی در برآورد آنها در اجزای مختلف ذرات خاک سطحی (2000> و 63> میکرون) در حوضه آبخیز باغان در جنوب شرقی استان بوشهر با وسعتی حدود 929 کیلومتر مربع انجام گرفت. 120 نمونه مرکب خاک سطحی از عمق0 تا 20 سانتیمتر با استفاده از تکنیک ابر مکعب لاتین برداشته شدند. آلودگی خاک با استفاده از شاخصهای ژئوشیمیایی ضریب آلودگی (CF) و بار آلودگی (PLI) مورد ارزیابی قرار گرفتند. بهمنظور مدلسازی تغییرات مکانی CF و PLI از روش کریجینگ در محیط Arc GIS بهره گرفته شد. بر اساس ارزیابیهای صورت گرفته، شاخص CF نشان داد که ذرات در اندازه 2000> میکرون نسبت به همه فلزات در شرایط آلودگی متوسط (3≤ CF<1) قرار دارند و با ریزتر شدن ذرات خاک (ذرات با قطر63> میکرون) نسبت به فلز Cd وضعیت آلودگی قابل توجهی و نسبت به سایر فلزات آلودگی متوسط را نشان میدهد. CFZn، CFCu و CFFe در کلاس اندازه ذرات 2000> میکرون و CFPb در کلاس ریزتر با مدل کروی و سایر ضرایب آلودگی فلزات با مدل نمایی برازش داده شدند. بیشترین دامنه تأثیر در 2000> و 63> میکرون بهترتیب مربوط به CFCd و CFFe است. یافته¬های این مطالعه مؤید این است که منطقه مورد مطالعه نیازمند اقدامات اصلاحی نسبت به فلز کادمیوم و پایش مداوم در محیط است.
کورش شیرانی، رامین ارفعنیا، یزدان فریدونی، رضا نادری سامانی، محسن شریعتی، محمد فیضی،
جلد 26، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - زمستان 1401 )
چکیده
آب زیرزمینی یکی از منابع مهم آبی بهخصوص در مناطق خشک و نیمهخشک جهان مانند ایران بوده و در سالهای اخیر بهدلیل برداشتهای بیرویه بهشدت رو به کاهش رفته است. هدف این پژوهش تعیین بهترین مدل درونیابی و بررسی تغییرات زمانی و مکانی سطح آب زیرزمینی در دشت صحنه - بیستون استان کرمانشاه طی سه دهه بین سالهای 1370 تا 1399 است. بدینمنظور نخست چهار نیمتغییرنمای گوسی، خطی، کروی و توانی برای مشاهدات بهدست آمد. در مرحله بعد بهترین نیمتغییرنما و روش میانیابی از بین روشهای مورد بررسی برای پهنهبندی سطح آب زیرزمینی در منطقه انتخاب شد. بهمنظور ارزیابی و تعیین مناسبترین نیمتغییرنما و روش میانیابی برای پهنهبندی، کمترین مقدار مجموع معیارهای خطای RMSE، MBE، MAE و بیشترین مقدار ضریب تعیین (R2) بین مشاهدات و برآوردها در هر سه دهه و میانگین کل دوره محاسبه و درنظر گرفته شد. نتایج نشان داد که روش کریجینگ معمولی با وریوگرام گوسی بهترین روش برای میانیابی عمق سطح آب زیرزمینی در دشت صحنه – بیستون است. اختلاف بین حداقل و حداکثر سطح ایستابی آب زیرزمینی بر مبنای چاههای مشاهدهای و مدل پهنهبندی بهترتیب بین 1279 تا 1372 متر و 1289 تا 1409 متر در دوره مورد بررسی است و با نزدیکی به نواحی مرکزی و جنوبی، سطح آب زیرزمینی در عمق بیشتری قرار میگیرد. بیشترین میزان کاهش و افزایش تغییرات سطح آب زیرزمینی در طول سه دهه نسبت به همدیگر بهترتیب ۱۲ و ۱۹ متر بوده است. همچنین تغییرات سطح آب زیرزمینی در طی این سه دهه نشان میدهد سطح تراز آب زیرزمینی در هر دو دهه دوم و سوم نسبت به دهه اول و دهه سوم نسبت به دهه دوم در بیشتر از 50 درصد منطقه افزایش یافته است. این موضوع میتواند ناشی از ترسالی و مدیریت بهینه برداشت آب زیرزمینی در این سالها باشد. بنابراین نتایج پایش تغییرات آب زیرزمینی در سه دهه اخیر کمک مؤثری برای کارشناسان و بهرهبرداران در برنامهریزی و مدیریت بهینه آب زیرزمینی بهمنظور توسعه پایدار منابع آبی را بههمراه دارد.
مهدی نادری خوراسگانی، طاهره آذربیگ، جهانگرد محمدی،
جلد 27، شماره 3 - ( علوم آب و خاک-پاییز 1402 )
چکیده
آلودگی خاک به فلزات سنگین یکی از مهمترین مسائلی است که سلامتی انسان را بهطور مستقیم و غیرمستقیم تهدید میکند. این پژوهش با اهداف پهنهبندی گسترش برخی عناصر سنگین در خاکهای بخشی از شهرستان سیرجان، استان کرمان، مطالعه اثر عوامل طبیعی بر توزیع عناصر سنگین و ارزیابی خطر اکولوژیک غلظت عناصر سنگین خاک انجام شد. طی یک فعالیت میدانی 120 نمونه مرکب خاک سطحی از عمق صفر تا 15 سانتیمتری جمعآوری شدند. ویژگی¬های خاکها نظیر اجزای بافت خاک، pH، هدایت الکتریکی، مواد آلی و غلظت کل عناصر سنگین (Cd،Zn،Cu،Fe و Pb) به روشهای استاندارد اندازهگیری شدند. پهنهبندی اجزای بافت خاک و عناصر به روش کریجینگ معمولی انجام شد. نتایج، همبستگی مثبت و معنیداری را بین اجزای بافت خاک (رس، سیلت) و غلظت Cu و Fe کل خاکها نشان داد. جهت باد غالب در منطقه و توزیع مکانی Cu،Fe و Zn بهطور قوی احتمال اینکه منشأ این فلزات غبار باشد را تایید میکنند. نتایج نشان دادند که منابع سه عنصر Cu،Fe و Zn از منابع عناصر Cd و Pb متفاوت هستند. بیشترین غلظتهای Cu،Fe و Zn در جنوب منطقه وجود داشت و غلظتها در راستای خلاف جهت باد افزایش مییابند در حالی که بیشترین غلظت Cd و Pb در شمال منطقه مطالعاتی بود. شاخص ترکیبی آلودگی نمورو آشکار کرد که خاکهای منطقه از نظر آلودگی به Cd پاک، آلودگی به Pb،Fe و Cu کم و آلودگی به Zn در حد متوسط است.
مهین نادری، واحدبردی شیخ، عبدالرضا بهره مند، چوقی بایرام کمکی، عبدالعظیم قانقرمه،
جلد 27، شماره 4 - ( علوم آب و خاک-زمستان 1402 )
چکیده
با توسعه فناوری و صنعتیشدن جوامع بشری، شاهد افزایش گازهای گلخانهای و بروز تغییرات آبوهوایی هستیم. باتوجهبه اهمیت تغییرات آبوهوایی برای زمین و ساکنان آن، پیشبینی بلندمدت پارامترهای اقلیمی همیشه موردتوجه بوده است. یکی از رایجترین روشها برای ارزیابی اقلیم آینده، استفاده از مدل گردش عمومی جو است. در پژوهش حاضر پس از بررسی خروجی سه مدل گردش عمومی جو از جمله مدل آمریکایی (GFDL-CM3)، مدل کانادایی (CanESM2) و مدل روسی (inmcm4.ncml) و انتخاب مدل بهتر برای پیشیابی اقلیم منطقه موردمطالعه، از دادههای سناریوهای RCP 2.6، RCP 4.5 وRCP 8.5 مدل کانادایی (CanESM2) برای ارزیابی تغییرات اقلیمی حوزه حبلهرود در دوره آتی2020 تا 2051 استفاده شده است. نتایج بهدست آمده بیانگر روند افزایشی مجموع بارش ماهانه دوره آتی (2020-2051) نسبت به دوره پایه (1986-2017) در حوزه حبلهرود است. نتایج بررسی تغییرات دمای دوره 2020 تا2051 در حوزه حبلهرود نیز بیانگر افزایش میانگین ماهانه دمای بیشینه و کمینه در دههای آتی است. پیامدهای این شرایط در منطقه موردمطالعه که رژیم جریان آن به طور عمده توسط نزولات برفی کنترل میشود، از جنبه هیدرولوژیک اهمیت بالایی دارد و نیازمند اتخاذ سیاستهای سازگاری با پدیده تغییر اقلیم در این حوزه آبخیز است.
زینب نادری زاده، حسین خادمی، شمس الله ایوبی،
جلد 28، شماره 1 - ( علوم آب و خاک- بهار 1403 )
چکیده
درحالیکه گزارشهای متعددی از توزیع کانی پالیگورسکیت در خاکهای مناطق خشک کشور در سایر استانها وجود دارد، اطلاعات چندانی از وضعیت حضور و فراوانی این کانی رسی فیبری مهم در خاکهای استان بوشهر در دسترس نیست. این پژوهش بهمنظور بررسی: (1) پراکنش رس پالیگورسکیت و مهمترین کانیهای رسی همراه و (2) رابطه بین میزان نسبی پالیگورسکیت در بخش رس و مهمترین ویژگیهای خاکها در اراضی شهرستان دشتستان در استان بوشهر انجام شد. با استفاده از تصاویر گوگل ارث منطقه و بازدیدهای صحرایی پنج نوع زمینریخت شامل سطوح فرسایشی، رخنمون سنگی، تپههای بریدهبریده، مخروطافکنه و دشت آبرفتی منطقه شناسایی شده و کانیشناسی رسی دو افق از خاک رخ شاهد هر یک از زمینریختها تعیین شد. نتایج پراش پرتو ایکس و تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی نشان داد، در خاکهای منطقه مطالعاتی که متعلق به ردههای انتیسول و اریدیسول هستند کانی فیبری پالیگورسکیت با مقادیر متفاوت در کلیه زمینریختها حضور دارد. همچنین کانیهای رسی ایلیت، کلریت، اسمکتیت، ایلیت -کلریت مختلط نامنظم و کائولینیت در خاکهای منطقه مطالعاتی حضور دارند. فراوانی نسبی کانیهای پالیگورسکیت و اسمکتیت بین سطوح مختلف ژئومرفیک متفاوت است. بدون توجه به نوع زمینریخت، بیشترین مقدار کانی پالیگورسکیت را افقهای جیپسیک و پتروجیپسیک دارند که به شرایط ژئوشیمیایی مناسب این افقها جهت تشکیل و پایداری کانی پالیگورسکیت بر میشود. همبستگی معنیدار گچ با فراوانی نسبی پالیگورسکیت نشان میدهد، مقدار گچ نسبت به مقدار آهک اهمیت بیشتری در حضور و پراکنش این کانی در خاکهای منطقه دارد. این کانی با مقادیر نسبت منیزیم به کلسیم محلول، پهاش، گچ و منیزیم محلول همبستگی زیاد و معنیداری داشته و این ویژگیها مهمترین عوامل تأثیرگذار بر توزیع و تشکیل پالیگورسکیت در خاکهای منطقه هستند. ضروریست در مدیریت خاکهای منطقه و پیشبینی رفتار آنها، به کانیشناسی رسی آنها و بهویژه مقادیر چشمگیر کانی فیبری پالیگورسکیت به طور خاص توجه شود.