جستجو در مقالات منتشر شده


197 نتیجه برای سعید

وحید راهداری، علیرضا سفیانیان، سعید پورمنافی، حمید قیومی محمدی،
جلد 22، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- پاييز 1397 )
چکیده

براورد سطح زیر کشت محصولات برای مدیریت عرضه تولیدات کشاورزی ضروری است. هدف این تحقیق، تهیه نقشه سطح زیر کشت محصولات عمده، در بهار و تابستان سال 1394 شهرستان چادگان با استفاده از سری زمانی تصاویر سنجنده OLI ماهواره لندست هشت، است. نقشه اراضی زیر کشت با تعیین آستانه پایین در پیکسل‌های حاشیه‌‌ای اراضی کشاورزی دیم برای تصویر بهار در شاخص NDVI تهیه شد. اراضی زیر کشت گندم و یونجه از تفریق مقادیر NDVI فصل بهار و تابستان تهیه شدند. همچنین اراضی زیر کشت سیب‌زمینی، ذرت و باغ‌ها، با استفاده از روش طبقه‌بندی نظارت شده FISHER روی تصویر تابستان به‌صورت گام‌به‌گام تهیه شد. نقشه نهایی الگوی کشت غالب منطقه با تلفیق نقشه کشت بهار و تابستان و به روش ترکیبی و مرحله‌به‌مرحله تهیه شد. برای بررسی دقت نقشه تولیدی ضریب کاپا و دقت کلی برابر 9/0 و 92/0 محاسبه شد. نتایج نشان داد، نقشه تهیه شده در سایر معیارهای ارزیابی دقت نقشه، دارای مقادیر قابل قبول بود که نشان‌دهنده قابلیت سری زمانی داده‌های سنجنده OLI به‌همراه روش گام‌به‌گام در تفکیک محصولات کشاورزی با رفتار طیفی مشابه است.

حسین شکفته، اعظم مسعودی، سعید شفیعی،
جلد 22، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- پاييز 1397 )
چکیده

کیفیت خاک، توانایی دایم خاک در انجام وظایف خود به‌عنوان یک سیستم حیاتی زنده در داخل اکوسیستم و تحت کاربری‌های متفاوت است. مطالعه تأثیر کاربری اراضی بر شاخص‌های کیفیت خاک امکان شناسایی مدیریت‌های پایدار و به‌تبع آن پیشگیری از تخریب فزاینده خاک را فراهم می‌سازد. به‌منظور بررسی اثر کاربری‌های مختلف بر شاخص‌های کیفیت خاک، پژوهشی به‌صورت طرح کاملاً تصادفی نامتعادل در منطقه رابر واقع در جنوب غربی استان کرمان انجام شد. در این پژوهش 104 نمونه از سطح خاک از چهار نوع کاربری اراضی شامل: باغ با 24 نمونه، جنگل با 25 نمونه، مرتع با 28 نمونه و اراضی زراعی با 27 نمونه برداشته شد. شاخص‌های کیفیت اندازه‌گیری شده شامل: ماده آلی، ماده آلی ذره‌ای، آب قابل استفاده خاک برای گیاه، شاخص دکستر (S)، چگالی ظاهری، ظرفیت تبادل کاتیونی، قابلیت هدایت الکتریکی، واکنش خاک و آنزیم فسفاتاز بودند. نتایج نشان داد نوع کاربری اراضی بر تمام شاخص‌ها اندازه‌گیری شده به‌جز شاخص S، در سطح یک درصد معنی‌دار شدند. بیشترین میزان واکنش خاک، چگالی ظاهری و آنزیم فسفاتاز مربوط به کاربری جنگل بود. درصورتی‌که در بقیه شاخص‌ها، بیشترین میزان آنها مربوط به کاربری باغ بود. نتایج نشان داد کاربری باغ باعث افزایش ماده آلی و به‌تبع بهبود کیفیت خاک شد و کاربری مرتع به‌دلیل پوشش گیاهی و ماده آلی کم باعث بدتر شدن کیفیت خاک شد.

میرحسن رسولی صدقیانی، حسن کریمی، ساناز اشرفی سعیدلو، حبیب خداوردیلو،
جلد 22، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- زمستان 1397 )
چکیده

با توجه به اثرات نامطلوب  سرب بر ویژگی‌های خاک و سلامت انسان، بررسی روش‌­های اصلاح و پاک‌سازی این آلاینده­ ضروری به‌نظر می‌­رسد. به‌منظور ارزیابی تأثیر اسید هیومیک در اصلاح خاک‌­های آلوده به سرب، در حضور گیاه افسنتین، آزمایشی به‌­صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک­ کامل تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. فاکتورهای آزمایش شامل غلظت­‌های مختلف سرب (منبع نمک نیترات سرب به شکل جامد) (0، 250، 500 و 1000 میلی­گرم بر کیلوگرم خاک) و سطوح متفاوت اسید هیومیک (0، 100 و 200 میلی­‌گرم بر کیلوگرم خاک) بودند. در پایان دوره رشد برخی از خصوصیات خاک و گیاه اندازه‌گیری شدند. بر اساس نتایج به‌دست آمده، با افزایش غلظت سرب در خاک، مقدار تنفس پایه خاک، کربن زیست‌­توده میکروبی خاک، وزن خشک ریشه و شاخسار، محتوای نسبی آب برگ و غلظت آهن و روی در شاخسار کاهش یافت. به‌­طوری‌که میانگین تنفس پایه خاک و کربن زیست­توده میکروبی خاک در تیمار 1000Pb به‌ترتیب 60 و 1/51 درصد نسبت به تیمار 0Pb کمتر بود. مقدار تجمع سرب در ریشه و شاخسار به‌دنبال افزایش غلظت این عنصر در خاک به‌طور معنی­دار افزایش یافت. به گونه­‌ای که بیشترین غلظت سرب شاخسار (10/37 میلی­گرم بر کیلوگرم) و ریشه (1/38 میلی­گرم بر کیلوگرم) در تیمار 1000Pb مشاهده شد. همچنین نتایج حاکی از تأثیر مثبت اسید هیومیک بر غلظت آهن، روی و سرب شاخسار بود، به‌نحوی­‌که غلظت این عناصر در 200HA  به‌ترتیب 25/1، 64/1و 66/1 برابر در مقایسه با 0HA افزایش نشان دادند. مقدار پرولین برگ بر اثر افزایش غلظت سرب در خاک به‌طور معنی­دار افزایش یافت، لیکن کاربرد 200 میلی­گرم بر کیلوگرم اسید هیومیک، منجر به کاهش 5/54 درصدی مقدار پرولین نسبت به تیمار شاهد شد. به‌­طورکلی تأثیر اسید هیومیک بر افزایش جذب سرب توسط گیاه و بهبود خواص بیولوژیک خاک و افزایش فراهمی و حلالیت سرب، نشان‌دهنده­ توانایی بالای آن در ارتقای کارایی پالایش سبز است. همچنین با توجه به نتایج به‌دست آمده در این مطالعه، افسنتین، گیاهی غیرانباشتگر بوده لذا نمی­توان از این گیاه برای اهداف گیاه‌­پالایی استفاده کرد.

سعید صالحی، شهرام اسمعیل زاده، قاسم پناهی، کاظم اسماعیلی،
جلد 22، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- زمستان 1397 )
چکیده

نیروی زیرفشار یکی از عوامل ناپایداری در سازه‌های آبی است. به همین علت تعیین و کنترل آن از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. استفاده از چاله­‌های زهکشی یکی راه‌­های کاهش این نیرو است که به‌صورت قائم با لوله‌­هایی با قطر­های مختلف در پی سازه‌های آبی ساخته می‌شوند. برای بررسی عملکرد این چاهک‌­ها یک مدل آزمایشگاهی از پی سدهای بتنی در فلوم اختصاصی ساخته شد. طول پی مدل سد به پنج قسمت تقسیم‌بندی و تعداد چهار چاله زهکشی با ارتفاع معادل ضخامت پی سد در مدل نفوذناپذیر ایجاد شد. تغییرات فشار در پی سد با تغییر ارتفاع آب بالادست سد انجام و توسط لوله‌­های پیزومتر نصب شده در پی و تغییر موقعیت چاله اندازه‌­گیری شد. با استفاده از پتانسیل هیدرولیکی محاسبه شده از زهکش‌­های تعبیه شده، نیروی زیرفشار محاسبه شد. سپس بهترین حالت که کمینه نیرو بالادهنده به‌ازای موقعیت زهکش در پی سد بود، مشخص شد. نتایج نشان داد در حالتی که a/L=0/4 باشد، بهترین وضعیت برای قرار دادن زهکش‌های قائم برای کاهش نیروی زیرفشار است (a فاصله زهکش از پاشنه سد و L طول سد در پی است) که علت آن ایجاد فشار اتمسفریک در زیر پی سد است که خود سبب کاهش نیروی زیرفشار به مقدار چشمگیری می­شود.


سعید شیوخی سوغانلو، سحر گلشن، مجتبی خوش روش،
جلد 22، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- زمستان 1397 )
چکیده

اثرات ناشی از تغییر اقلیم می­تواند با انتشار از سطح زمین به سوی ژرفای خاک، رژیم گرمایی خاک را تحت تأثیر قرار دهد. از طرفی، انرژی گرمایی نهفته در خاک، نقش بسیار مهمی را در تغییرات دمای خاک ایفا می­‌کند. از این‌رو، در این پژوهش به­منظور تشخیص روند تغییرات دمای ژرفاهای خاک، از داده‌­های اندازه­گیری شده روزانه دمای هوا در ارتفاع دو متری (اسکرین) در طول سال­‌های 2014-1951 میلادی و دمای روزانه ژرفاهای خاک (5، 10، 20، 30، 50 و 100 سانتی­متری)، برای ساعت‌­های 3، 9 و 15 در طول دوره آماری سال‌­های 2014-1992 در ایستگاه هواشناسی شاهرود استفاده شد. برای تشخیص روند در سری­‌های زمانی ماهانه، فصلی و سالانه دمای ژرفاهای خاک، روش­‌های پارامتری (تحلیل رگرسیونی و پیرسون) و ناپارامتری (من- کندال و اسپیرمن) به‌­کار برده شد. بر اساس نتایج، آزمون تعیین روند نشانگر افزایش دمای خاک در تمامی ماه‌­ها به­‌جز ژانویه، فوریه و مارس بود. دمای خاک در فصل­‌های بهار، تابستان و پاییز افزایش یافته است (P ≤ 0/05). در ادامه نیز تعیین روند سالانه دمای خاک نشان داد که به غیر از روش پارامتری ضریب همبستگی پیرسون، دمای خاک در تمامی ژرفاها دارای روند افزایشی بود (P ≤ 0/05). بر پایه این یافته­‌ها، می­توان اینگونه اظهار داشت که در طول دوره بررسی، دمای ژرفاهای خاک طی سال­‌های اخیر افزایش یافته است.

زهره دهقان، سید سعید اسلامیان، رضا مدرس،
جلد 22، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- زمستان 1397 )
چکیده

ناحیه‌بندی یکی از ابزارهای مفید برای انجام تحلیل‌های مؤثر در مناطق فاقد داده، یا دارای داده‌های ناقص ‌است. یکی از روش‌های ناحیه‌بندی که در مطالعات هیدرولوژیک بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد، خوشه‌بندی است. یکی از عوامل تأثیرگذار بر خوشه‌بندی، درجه اهمیت و میزان مشارکتی است که هر یک از این ویژگی‌ها می‌توانند داشته باشند. در این پژوهش، سعی شد از یک مجموعه گسترده‌ای از ویژگی‌ها برای مقایسه عملکرد آنها در ناحیه‌بندی استفاده ‌شود. سپس، با توجه به درجه اهمیت و نقشی که هر ویژگی در ناحیه‌بندی دارد، وزن مناسب برای هر یک از گروه ویژگی‌ها با استفاده از خروجی روش تحلیل مؤلفه‌های اصلی تعیین و تأثیر وزن‌دهی در تشکیل ناحیه‌های همگن با استفاده از روش خوشه‌بندی وارد بررسی شد. بدین‌منظور، در این پژوهش از داده‌های حداکثر بارش 24 ساعته 63 ایستگاه‌ باران‌سنجی واقع در حوضه دریاچه ارومیه که دارای طول دوره آماری 30 سال (1387-1358) ‌هستند، استفاده شد. علاوه بر این، هفت دسته ویژگی ‌به‌منظور ناحیه‌بندی بارش تعریف شدند. نتایج نشان داد که با درنظر گرفتن ویژگی‌های مختلف و ترکیب آنها با یکدیگر، ناحیه‌بندی متفاوتی در تعداد نواحی تشکیل شده است و نیز تعداد ایستگاه‌های متفاوتی در هر ناحیه وجود خواهد داشت. از میان هفت گروه ویژگی مشخص شد که دسته ویژگی‌های جغرافیایی و اقلیمی- جغرافیایی خوشه‌بندی مناسب‌تری را در سطح حوضه نشان داده‌اند. همچنین، وزن‌‌ دادن به ویژگی‌ها در بیشتر موارد می‌تواند تأثیر مثبتی در بهبود اندازه همگنی و تشکیل نواحی مستقل از لحاظ پراکندگی ایستگاه‌ها و چگونگی قرارگیری آنها در سطح حوضه داشته باشد.

ابراهیم شریفی گرمدره، مهدی وفاخواه، سیدسعید اسلامیان،
جلد 23، شماره 1 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- بهار 1398 )
چکیده

تخمین دبی سیلاب با دوره بازگشت مختلف، یکی از مهم‌ترین عوامل لازم برای طراحی و اجرای سازه­های آبی است. از طرفی بسیاری از رودخانه­های موجود در حوضه­های آبخیز ایران فاقد آمار و اطلاعات آب­سنجی کامل و دقیق هستند. در چنین مواردی یکی از راه حل‌های مناسب برای برآورد دبی­های سیلابی با دوره بازگشت مختلف، انجام تحلیل منطقه­ای سیلاب است. در پژوهش حاضر 55 ایستگاه آب­سنجی مورد استفاده قرار گرفتند. برای این‌منظور ابتدا دبی­های حداکثر لحظه­ای ایستگاه­های منتخب در دوره بازگشت­های مختلف با استفاده از نرم­افزار Easy Fit برآورد شد. سپس متغیرهای مؤثر بر دبی­های سیلابی جمع­آوری و متغیرهای ورودی مدل با استفاده از آزمون گاما و به کمک نرم­افزار WinGamma تعیین شدند. درنهایت مدل­سازی داده­ها با استفاده از ماشین بردار پشتیبان، شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون چند متغیره غیرخطی انجام پذیرفت. ارزیابی کمی و کیفی نتایج با استفاده از آماره­های گوناگون از جمله آماره ناش- ساتکلیف نشان داد که روش مدل­سازی ماشین بردار پشتیبان، از بیشترین دقت نسبت به دو روش مدل­سازی دیگر به‌منظور پیش­بینی دبی­های حداکثر لحظه­ای در حوضه آبخیز دریاچه نمک برخوردار است.

حامد نوذری، سعید آزادی، وحید رضاوردی نژاد،
جلد 23، شماره 1 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- بهار 1398 )
چکیده

با توجه به افزایش جمعیت، افزایش تولید گیاهان زراعی یکی از نیازهای ضروری جامعه است. از آنجایی که شوری آب و خاک تأثیر زیادی در کاهش عملکرد محصولات کشاورزی دارد، لذا با اعمال روش‌های مناسب آبیاری می‌توان میزان کاهش محصول را تا حدود زیادی برطرف کرد. در تحقیق حاضر، با بسط مدل کامپیوتری VENSIM که مبتنی بر روش تحلیل پویایی سیستم است، علاوه بر شبیه‌سازی اثر توأم تنش آبی و شوری بر عملکرد محصول چغندرقند، رطوبت و شوری خاک در ناحیه ریشه نیز شبیه­سازی شد. همچنین، به‌منظور واسنجی و اعتباریابی نتایج مدل از داده‌های جمع­آوری شده مربوط به 9 تیمار از اراضی تحقیقاتی شبکه آبیاری سمت راست آبشار واقع در حوضه هیدرولوژیک رودخانه زاینده‌رود استفاده شد. پس از تجزیه و تحلیل آماری و محاسبه RMSE و خطای استاندارد، میزان برازش میان مقادیر اندازه‌گیری و شبیه‌سازی شده عملکرد محصول، رطوبت و شوری خاک در ناحیه ریشه محاسبه شد. میانگین این شاخص­ها برای تمامی تیمارها به­ترتیب 98/2776 کیلوگرم بر هکتار و 07/0 برای عملکرد محصول، 026/0 و 09/0 برای رطوبت خاک و نهایتاً 54/0 دسی‌زیمنس بر متر و 08/0 برای  شوری خاک در ناحیه ریشه برآورد شد که دقت خوبی را نسبت به شرایط واقعی نشان می‌دهد. نتایج نشان داد که مدل حاضر می‌تواند با واسنجی دقیق و کامل، در تخمین عملکرد محصول از دقت خوبی برخوردار باشد.

سعید رحمتی، علی رضا واعظی، حسین بیات،
جلد 23، شماره 1 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- بهار 1398 )
چکیده

هدایت هیدرولیکی اشباع یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های فیزیکی خاک است که نقشی عمده در رفتار هیدرولوژیکی خاک دارد. این ویژگی عمدتاً تحت تأثیر خصوصیات ساختمانی خاک قرار می‌گیرد. توزیع اندازه خاکدانه یکی از معیارهای مهم برای توصیف خصوصیات ساختمانی خاک است که بر Ks تأثیر می‌گذارد. در این پژوهش تغییرات Ks در توزیع‌های مختلف اندازه خاکدانه در یک نمونه خاک کشاورزی بررسی شد. آزمایش در هشت توزیع مختلف اندازه خاکدانه با میانگین وزنی قطر خاکدانه یکسان (9/4 میلی‌متر) که شامل درصدهای مختلف اندازه خاکدانه (کمتر از 2، 2 تا 4، 4 تا 8 و 8 تا 11 میلی‌متر) بود، انجام گرفت. مقدار Ks به‌همراه سایر ویژگی‌های فیزیکی و شیمیایی خاک در توزیع‌های مختلف اندازه خاکدانه تعیین شد. نتایج نشان داد که تفاوتی معنی‌دار بین توزیع‌های مختلف اندازه خاکدانه از نظر Ks و نیز فراوانی ذرات معدنی، تخلخل، پایداری خاکدانه، هدایت الکتریکی، ماده آلی و کربنات کلسیم وجود دارد. مقدار Ks و رس در توزیع‌های دارای درصد بالایی از خاکدانه‌های درشت (4 تا 8 و 8 تا 11 میلی‌متر)، بالاتر بود. ‌همبستگی مثبت معنی‌دار بین Ks و رس، پایداری خاکدانه، هدایت الکتریکی مشاهده شد، درحالی‌که شن ‌همبستگی منفی نشان داد با این حال ‌همبستگی آن با سیلت، تخلخل و ماده آلی معنی­دار نبود. تجزیه رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که رس و پایداری خاکدانه دو ویژگی مهم تعیین کننده مقدار Ks در توزیع‌های مختلف اندازه خاکدانه هستند (01/0, P<80/0=2R). پایداری خاکدانه به‌عنوان شاخصی مهم برای ارزیابی تغییرات Ks در توزیع‌های اندازه خاکدانه بود.

محمدامین امینی، غزاله ترکان، سید سعید اسلامیان، محمدجواد زارعیان، علی اصغر بسالت پور،
جلد 23، شماره 1 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- بهار 1398 )
چکیده

در پژوهش حاضر، از داده های میانگین بارش ماهانه 27 ایستگاه سینوپتیک، کلیماتولوژی، باران­سنجی و تبخیر­سنجی واقع در حوضه زاینده‌رود و اطراف آن برای دوره آماری 2014-1970 استفاده شد. پیش از درون­یابی، داده های مفقود در هر ایستگاه توسط روش نسبت نرمال بازسازی شد. همچنین برای کنترل کیفی از آزمون های دیکی- فولر و شاپیرو- ویلک به ترتیب برای بررسی مانایی و نرمال بودن استفاده شد. در ادامه این داده ها با شش روش درون­یابی مکانی شامل روش های معکوس وزنی فاصله، همسایگی طبیعی، اسپلاین منظم، اسپلاین کششی، کریگیدن معمولی و کریگیدن عام پهنه بندی شدند و هر یک از روش ها توسط تکنیک اعتبار متقابل با شاخص های MAE، MBE و RMSE ارزیابی شدند. نتایج نشان داد از میان روش های درون­یابی مکانی، روش­ همسایگی طبیعی با مقدار MAE برابر 24/0 بهترین عملکرد را برای درون­یابی بارش در میان تمامی روش ها در این منطقه داشته است. همچنین در بین روش­های کریگیدن معمولی، کریگیدن عام، اسپلاین و معکوس وزنی فاصله به ترتیب کریگیدن نمایی با مقدار MAE برابر 54/0، کریگیدن عام با روند درجه دوم با مقدار MAE  برابر 50/0، اسپلاین کششی با مقدار MAE  برابر 54/0 و معکوس وزنی فاصله با توان4 با مقدار MAE برابر 57/0 از کمترین خطا نسبت به سایر روش های هم­خانواده خود برخوردار بودند. 

مهدی سعیدی پور، فریدون رادمنش، سعید اسلامیان، محمد رضا شریفی،
جلد 23، شماره 2 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- تابستان 1398 )
چکیده

با توجه به اهمیت خشکسالی در مدیریت منابع آبی، پژوهش حاضر با هدف برآورد شاخص‌های خشکسالی SPI و SPEI به‌علت ماهیت چند مقیاسی و قابلیت تحلیل در مقیاس‌های زمانی مختلف در ایستگاه‌های منتخب هواشناسی حوضه آبریز کارون صورت پذیرفته است. از دیگر اهداف این تحقیق، منطقه‌ای کردن شاخص‌های SPI و SPEI با استفاده از روش تحلیل خوشه‌ای به‌منظور همگن‌سازی ایستگاه‌های حوضه است. در این راستا، بر اساس آزمون همگنی داده‌ها و تعیین طول دوره آماری مشترک، 18 ایستگاه انتخاب شدند. مقادیر شاخص‌های خشکسالی SPI و SPEI در قالب گراف‌های توالی دوره‌ها رسم شد و ارتباط آنها با تحلیل همبستگی مورد آزمون قرار گرفت. نتایج مقادیر شاخص‌های خشکسالی با ضریب همبستگی پیرسون و سطح معنی‌داری 0/01 مقایسه شدند. نتایج نشان داد که برای تمامی ایستگاه‌ها، همبستگی دو شاخص به‌صورت مثبت و معنی‌دار (0/5 تا 0/95) است و با افزایش دوره زمانی، میزان ضریب همبستگی بین شاخص‌های خشکسالی افزایش یافته است. همچنین با افزایش مقیاس‌های زمانی، فراوانی دوره‌های خشک و مرطوب کاهش یافته اما تداوم آنها افزایش می‌یابد. با منطقه‌ای کردن ایستگاه‌های حوضه به روش تحلیل خوشه‌ای، ایستگاه‌ها در هفت کلاس طبقه‌بندی شدند. نتایج حاصل از منطقه‌ای کردن شاخص SPEI نیز نشان داد که درصد فراوانی طبقه نرمال بیشتر از طبقه مرطوب وخشک است.

پریا شجاعی، مهدی قیصری، حمیده نوری، هادی اسماعیلی، سید سعید اسلامیان،
جلد 23، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- پاییز 1398 )
چکیده

ایجاد و حفاظت از فضاهای سبز شهری در محیط‌های خشکی که با مشکلات کمبود آب، آلودگی هوا و کمبود فضاهای سبز طبیعی مواجه است، ضروری بوده و نیاز به تمهیدات ویژه‌ای دارد. کمبود آب در اصفهان بزرگ‌ترین چالش مدیران آب شهر است. تخمین، دقیق نیاز آبی فضاهای سبز شهری در مناطقی با آب‌و‌هوای خشک به‌منظور مدیریت بهینه آبیاری بسیار ضروری است. در این پژوهش نیاز آبی گیاهان باغ گل‌ها، بیش از 200 نوع گونه گیاهی، با استفاده از دو روش WUCOLS و LIMP در طول سال‌های 2011 تا 2013 تخمین زده شد و حجم آب به‌کار رفته با نیاز آبیاری تخمین‌زده، مقایسه شد. به‌طور متوسط، نیاز ناخالص آبیاری سالانه با روش WUCOLS برابر 1164 میلی‌متر بود که 15 درصد کمتر از مقدار 1366 میلی‌متر آبیاری انجام شده است. در‌حالی که نیاز ناخالص آبیاری سالانه با روش LIMP برابر 1239 میلی‌متر بود که 9 درصد کمتر از حجم آب به‌کار رفته سالانه است. بر اساس تخمین های LIMP، امکان کاهش 9 درصدی در مصرف آب سالانه باغ وجود دارد. نتایج این مطالعه لزوم اصلاح مداوم مقادیر آبیاری فضای سبز با درنظر گرفتن شرایط آب‌و‌هوایی (به‌ویژه بارش) را نشان داد.

محمد جواد اسدی، سعید شعبانلو، محسن نجارچی، محمد مهدی نجفی زاده،
جلد 23، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- پاییز 1398 )
چکیده

در این مطالعه، ضریب دبی روزنه‏ های جانبی دایره‏ای با استفاده از یک روش ترکیبی جدید، مدلسازی شد. ترکیبات انجام شده در این مطالعه، به دو قسمت تقسیم شد: 1) ترکیب دو الگوریتم بهینه‏سازی ازدحام ذرات (PSO) و الگوریتم ژنتیک (GA) و ارائه الگوریتم PSOGA ، 2) استفاده از الگوریتم ترکیبی PSOGA جهت بهینه ‏سازی شبکه انفیس (ANFIS) و ارائه روش ANFIS-PSOGA. با شناخت پارامترهای مؤثر بر ضریب دبی روزنه ‏های جانبی دایروی، 11 ترکیب مختلف ارائه شد. تحلیل حساسیت انجام شده با استفاده از ANFIS، نشان داد که عدد فرود و نسبت عمق جریان به قطر روزنه (Ym/D) مؤثرترین پارامترها در مدل‏سازی ضریب دبی شناسایی شدند. همچنین، بهترین ترکیب در براورد ضریب دبی استفاده از متغیرهای فرود جریان (Fr)، نسبت عرض کانال اصلی به قطر روزنه جانبی (B/D)، نسبت ارتفاع تاج روزنه به قطر روزنه (W/D) و نسبت عمق جریان به قطر روزنه (Ym/D) بود. مقادیر MAPE، RMSE و R  برای این مدل، به ‏ترتیب برابر 0/021، 0/20 و 0/871 به‌دست آمد. پس از انتخاب بهترین ترکیب، عملکرد روش ANFIS-PSOGA با دو روش ANFIS and ANFIS-PSO، مقایسه شد. نتایج نشان داد که روش ANFIS-PSOGA برای مدلسازی ضریب دبی، دارای خطای کمتری بود.

مهناز خلج، سعید گوهری، سعید اخروی،
جلد 23، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- پاییز 1398 )
چکیده

در این مقاله به بررسی آزمایشگاهی و عددی الگوی آبشستگی پیرامون سازه حفاظتی آبشکن در دو شکل مستقیم و چوگانی پرداخته شده است. در این پژوهش از مدل آبشکنهای مستقیم و چوگانی با طول 0/12 ‌متر در دبی‌‌های 10/5، 15 و 20 لیتر بر ثانیه در کانال آزمایشگاهی مستقیم استفاده شده است. نتایج نشان داد که حداکثر عمق آبشستگی انتهای دماغه برای آبشکن چوگانی و مستقیم با افزایش دبی جریان افزایش یافته است که مقادیر آن برای دبی 20 لیتر بر ثانیه به‌ترتیب 0/095 و 0/104 متر بود. همچنین عرض گودال آبشستگی در آبشکن مستقیم 2/25 و در آبشکن چوگانی دو برابر طول مؤثر آبشکن بود. در این راستا، حداکثر عمق آبشستگی پیرامون دماغه در دو آبشکن مستقیم و چوگانی به‌ترتیب 0/87 و 0/79 برابر طول مؤثر آبشکن مشاهده شد. شکل بستر رسوبی در پاییندست آبشکن مستقیم در فواصل 0/09 و /15 متری از دیواره مجاور آبشکن کشیده‌تر دیده شد و تا حدود 1/3 برابر عرض کانال در پایین‌دست آبشکن ادامه داشت، در‌حالی که برای آبشکن چوگانی حدود 1/15 برابر عرض کانال بود. به‌طور کلی ابعاد گودال آبشستگی پیرامون آبشکن چوگانی کمتر از آبشکن مستقیم بود. علاوه‌بر این به‌منظور درک رفتار هیدرولیکی جریان پیرامون آبشکن، از مدل عددی Flow3D استفاده شد. بررسی آماری نتایج دو مدل حاکی از وجود خطای نسبی حدود 20 درصد بود که نشان از عملکرد مناسب مدل در تخمین عمق آبشستگی حداکثر است.

مهسا بوستانی، فرهاد موسوی، حجت کرمی، سعید فرزین،
جلد 23، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - ويژه‌نامه سيل و فرسايش خاک - زمستان 1398 )
چکیده

دبی جریان رودخانه‌ها از جمله عوامل تأثیرگذار بر بهره‌برداری منابع آب و طراحی سازه‌های هیدرولیکی از جمله سدها بوده که مطالعه آن از اهمیت بالایی برخوردار است. عوامل متعدد تأثیرگذار بر این پدیده غیرخطی باعث شده ‌که دبی جریان، تصادفی فرض شود. بنا بر اصول نظریه آشوب، سیستم‌های به ظاهر تصادفی و بی‌نظم دارای الگوی منظم و قابل پیش‌بینی هستند. در این پژوهش، با استفاده از روش‌های ترسیم فضای فاز، بُعد همبستگی، بزرگ‌ترین نمای لیاپانوف و توان طیف فوریه، دبی رودخانه زاینده‌رود از دیدگاه نظریه آشوب طی 43 سال (1350 تا 1392) بررسی و تحلیل شده است. بر اساس نتایج، ﻣﻘﺪار غیر صحیح ﺑُﻌﺪ ﻫﻤﺒﺴـﺘﮕﯽ برای ایستگاه‌های اسکندری و قلعه شاهرخ (به‌ترتیب 3/34 و 3/6)، حاکی از رﻓﺘـﺎر آﺷﻮﺑﻨﺎک دبی جریان در بالادست مخزن سد زاینده‌رود ‌است. از سوی دیگر، در ایستگاه سد تنظیمی، نمودار بُعد همبستگی نسبت به بُعد محاط، سیر صعودی دارد که مبین تصادفی بودن سری زمانی مورد مطالعه در پایین‌دست مخزن سد زاینده‌رود است. شیب نمودار‌های نمای لیاپانوف که نشان‌دهنده حساسیت به شرایط اولیه سیستم است، برای ایستگاه‌های اسکندری، قلعه شاهرخ و سد تنظیمی به‌ترتیب برابر 0/014، 0/017 و 0/0192 و افق پیش‌بینی قابل اعتماد در ایستگاه‌های آشوبناک به‌ترتیب برابر با 96 و 59 روز به‌دست آمد. واکاوی غیرتناوبی بودن سری‌های زمانی نیز با استفاده از آنالیز توان طیف فوریه انجام ‌شد. پهنای وسیع باند، افزون بر شاخص‌های دیگر، بر صحت آشوبناکی دبی رودخانه در ایستگاه‌های بالادست مخزن سد زاینده‌رود دلالت دارد.

علی خیراندیش، فرهاد موسوی، حمیدرضا غفوری، سعید فرزین،
جلد 23، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - ويژه‌نامه سيل و فرسايش خاک - زمستان 1398 )
چکیده

در این پژوهش، الگوی بهره‏برداری تلفیقی و یکپارچه از منابع آب سطحی و زیرزمینی دشت بهبهان (مخزن سد مارون و چاه‌های بهره‌برداری موجود در دشت) بررسی شده است. شبیه‌سازی تخصیص نیازهای آبی حوضه در نرم‏افزار WEAP با چهار سناریو شامل: 1) شرایط فعلی(M1)، 2) سناریوی مرجع برای 16 سال آینده (M2 3) سناریوی توسعه اراضی (M3) و 4) سناریوی بهینه (M4)، انجام شده است. سناریوی بهینه با روش برنامه‌ریزی خطی چند هدفه در نظر گرفته شده است. بر اساس نتایج، در تمام سناریوها، نیازهای شرب به‌طور کامل برآورده می‌شود. در سناریوی شرایط فعلی، نیاز کشاورزی، به‌جز برای حقابه‌های سنتی، در ماه‌های کم‌آب، بیش از 50 درصد براورده شده است. برای نیازهای کشاورزی شبکه‌های آبیاری در سناریوی مرجع، میزان تأمین در بعضی ماه‌ها کمتر از 100 درصد بوده و حتی در ماه‌های خرداد و شهریور، تأمین نیاز آب برای شبکه‌های شمال و جنوب دشت بهبهان کمتر از 10 درصد است. در سناریوی توسعه اراضی، نیاز کشاورزی در شبکه‌های آبیاری، به‌جز شبکه آبیاری رامهرمز، در همه ماه‌ها بیشتر از 90 درصد تأمین می‌شود. سناریوی بهینه برای حداقل جریان در رودخانه مارون و حجم ذخیره نسبت به سناریوهای دیگر بهترین عملکرد را داشته است. از مقایسه چهار سناریو در تأمین نیاز آبی زیست‌محیطی مشخص شد که سناریوی بهینه در ماه‌های بهار نسبت به سه سناریوی دیگر بهتر و مطلوب‌تر عمل می‌کند؛ ولی در کل سال کمتر از 100 درصد نیاز آبی تأمین می‌شود. مقایسه چهار سناریو نشان داد که سناریوهای شرایط حاضر و مرجع در شبکه‌های آبیاری جایزان فجر، جنوب بهبهان، شمال بهبهان و حقابه‌های سنتی بیشترین درصد اطمینان‌پذیری را داشته‌اند. بسامد حجم ذخیره زمان احتمال حاصل از حجم ذخیره ماندگاری در سناریوی بهینه نشان داد که بیشترین زمان ماندگاری در حجم ذخیره 558 میلیون متر مکعب (که برابر نصف حجم مخزن سد مارون است) و با بیشترین احتمال (60 درصد) به ‏دست آمد.

سعید جهانبخش اصل، بهروز ساری صراف، طیب رضیئی، اکرم پرنده خوزانی،
جلد 23، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - ويژه‌نامه سيل و فرسايش خاک - زمستان 1398 )
چکیده

در این پژوهش روند تغییرات زمانی و مکانی عمق برف در منطقه کوهستانی زاگرس با استفاده از داده‌های‌ شبکه‌بندی شده روزانه عمق برف Era-Interim/land وابسته به مرکز اروپایی پیش‌بینی‌های میان‌مدت جوی (ECMWF) در دوره آماری 2010-1979 میلادی بررسی شد. به‌منظور بررسی ارتباط بین تغییرات عمق برف و دمای هوا در منطقه، از داده‌های بیشینه، کمینه و میانگین ماهانه دمای هوای ایستگاه‌های هواشناسی منطقه نیز استفاده شد. برای بررسی نرخ تغییرات عمق برف و دمای هوا از تخمین‌گر شیب سن و برای ارزیابی معنی‌داری روند تغییرات نیز از روش من‌کندال اصلاح‌شده استفاده شد. نتایج نشان داد که در بیشتر ماه‌های مورد مطالعه به‌ویژه در ماه‌های فوریه و مارس از عمق برف در منطقه به‌طور چشمگیری کاسته شده است که این کاهش از نظر آماری در سطح اطمینان 95 درصد معنی‌دار است. برخلاف روند کاهشی عمق برف در منطقه، یک روند افزایشی شدید و معنی‌دار در بیشینه، ‌کمینه و میانگین دمای هوای ایستگاه‌های منطقه دیده می‌شود که در اغلب ایستگاه‌ها از نظر آماری معنی‌دار است. نتیجه این بررسی نشان می‌دهد که کاهش عمق برف در منطقه در ارتباط با روند افزایش دما در دوره مورد مطالعه است که در اثر گرمایش جهانی و تغییرات اقلیمی روی داده است.

مهدی ماجدی اصل، سعیده ولیزاده،
جلد 23، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - ويژه‌نامه سيل و فرسايش خاک - زمستان 1398 )
چکیده

آبشستگی موضعی حول فوندانسیون سازه‌های دریایی و هیدرولیکی یکی از مهم‌ترین عوامل در ناپایداری و خرابی این سازه‌ها است. همواره پیش‌بینی نادرست عمق آبشستگی حول پایه‌ پل‌ها باعث تحمیل ضررهای مالی در پل‌سازی و به‌خطر افتادن جان انسان‌های بسیاری شده است از این‌رو براورد دقیق این پدیده پیچیده، اطراف پایه‌ پل‌ها لازم و ضروری است. از آنجایی که فرمول‌های ارائه شده توسط محققین مختلف، مربوط به شرایط خاص آزمایشگاهی است، در شرایط دیگر کمتر صادق بوده و از دقت چندانی برخوردار نیستند. به‌تازگی محققان زیادی تلاش کردند تا روش‌ها و مدل‌های جدیدی را با عنوان محاسبات نرم، در پیش‌بینی این پدیده مهم مورد بررسی قرار دهند. در این پژوهش، برای پیش‌بینی عمق آبشستگی اطراف پایه پل 146 سری داده‌ آزمایشگاهی مختلف (در سه نوع شرایط آزمایشگاهی متفاوت) با استفاده از ماشین بردار پشتیبان مورد تحلیل قرار گرفت. این داده‌ها در قالب ترکیبات مختلف متشکل از پارامترهای ورودی و D هستند که به‌ترتیب، ضخامت زیر لایه لزج، عدد رینولدز، سرعت بحرانی، پارامتر شیلدز، سرعت برشی، سرعت متوسط، قطر متوسط ذرات، عمق اولیه جریان و قطر پایه پل معرفی می‌شوند. پارامترهای گفته شده در دو سناریو متفاوت (حالت بابعد و حالت بی‌بعد) وارد شبکه SVM شدند. برای ارزیابی کارایی ترکیبات از معیارهای آماری RMSE (جذر میانگین مربعات خطاها)، (مجذور ضریب همبستگی بین مقادیر آزمایشگاهی و پیش‌بینی) و DC (ضریب تعیین خطی بین مقادیر پیش‌بینی شده و آزمایشگاهی) استفاده شده است. نتایج حاصل از این ماشین با نتایج به‌دست آمده از فرمول‌های تجربی و روابط ارائه شده در همین تحقیق مقایسه شد. نتایج حاصل از این پیش‌بینی است. نتایج نشان می‌دهد، در سناریو اول ترکیب شماره 5 با پارامترهای ورودی بی‌بعد  و و در سناریو دوم نیز ترکیب شماره 5 با پارامترهای ورودی بابعد و برای مرحله آزمون، به‌عنوان برترین مدل انتخاب شده‌اند. در نتیجه از نتایج چنین استنباط شد که سناریو دو (حالت بابعد) در پیش‌بینی عمق آبشستگی حول تک پایه قائم براورد دقیق‌تری نسبت به سناریو اول (حالت بی‌بعد) ارائه داده است. در پایان آنالیز حساسیت روی پارامترها انجام شد و پارامترهای  به‌ترتیب و به‌عنوان مؤثرترین پارامترها انتخاب شدند.

علی علی نژاد، علیرضا گوهری، سعید اسلامیان، زهرا صابری،
جلد 23، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - ويژه‌نامه سيل و فرسايش خاک - زمستان 1398 )
چکیده

ارزیابی اثر تغییر اقلیم بر چرخه هیدرولوژی با عدم‌قطعیت همراه است. این مطالعه، به ارزیابی عدم‌قطعیت در براورد اثر تغییر اقلیم بر جریان ورودی به سد زاینده‌رود برای دوره آتی 2049-2020 پرداخته است. بدین‌منظور، خروجی 22 مدل GCM تحت سناریوهای انتشار 2/6 RCP، 4/5 RCP و 8/5 RCP استخراج شده و به‌منظور کاهش عدم‌ قطعیت بین خروجی‌های مدل‌های GCM، از روش میانگین‌گیری بیزی برای وزن‌دهی به خروجی‌های مدل‌های منتخب با توجه به عملکرد آنها در دوره پایه استفاده شد. نتایج نشان داد مدل‌های مختلف GCM توانایی‌های متفاوتی در براورد متغیرهای اقلیمی و هیدرولوژی منطقه‌ای داشته و استفاده از تحلیل عدم ‌قطعیت در مطالعات تغییر اقلیم ضروری است. نتایج این مطالعه نشان داد پارامتر درجه حرارت ماهانه در بالادست سد زاینده‌رود، به‌اندازه 0/85 تا 1 درجه سانتی‌گراد و بارش سالانه نیز دو تا سه درصد افزایش خواهند یافت. دبی جریان‌های حداکثر طی ماه‌های فصل زمستان افزایش چشمگیری تحت‌ تأثیر تغییر اقلیم خواهد داشت، درحالی ‌که کاهش در دبی جریان‌های کم در فصول بهار و پاییز نسبت به دوره پایه پیش‌بینی شده است. در نتیجه کاهش یک تا هشت درصد جریان ورودی به سد در مقیاس سالانه لزوم بازنگری در نحوه بهره‌برداری از سد زاینده‌رود را نشان می‌دهد.

ملیحه السادات مدنیان، علیرضا سفیانیان، سعید سلطانی کوپائی، سعید پورمنافی، مهدی مومنی،
جلد 23، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- زمستان 1398 )
چکیده

دمای سطح زمین (LST) یکی از مهم‌ترین منابع اطلاعاتی در مطالعه فرایندهایی نظیر تبخیر و تعرق، توسعه شاخص‌های متعدد، مدل‌سازی دمای هوا و نیز تغییر اقلیم محسوب میشود. داده‌های ماهواره‌ای امکان اندازه‌گیری LST را در کل جهان با قدرت تفکیک زمانی و مکانی بالا میسر کرده‌اند. لندست 8 با برخورداری از دو باند حرارتی امکان محاسبه LST با استفاده از روش پنجره مجزا را فراهم می‌کند. هدف اصلی این مطالعه، بررسی الگوی دمایی بخش مرکزی استان اصفهان و ارتباط آن با طبقات مختلف پوشش و کاربری اراضی بود که بدین منظور از الگوریتم پنجره مجزا استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشترین دمای سطح یعنی 9/50 درجه سانتی‌گراد به کلاس "سایر اراضی" که عمدتاً خاک بایر و فاقد پوشش گیاهی متراکم بوده، اختصاص داشته است. سطوح نفوذناپذیر موجود در منطقه که دربرگیرنده مناطق مسکونی، جاده‌ها و صنایع است با دمای سطح 45 درجه سانتی‌گراد جزء نقاط داغ محسوب میشوند. کمترین LST به محیط‌های آبی و پس از آن به پوشش‌گیاهی با دمای 3/42 درجه سانتی‌گراد مربوط بوده است. همبستگی بین LST حاصل از لندست و دمای هوا 63/0 محاسبه شد.
 


کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb