27 نتیجه برای آهک
مختار زلفی باوریانی، عبدالمجید رونقی، نجفعلی کریمیان، جعفر یثربی، رضا قاسمی،
جلد 21، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی اثر کود مرغی و بیوچارهای تهیه شده از آن بر روند فراهمی زیستی و بازیابی فسفر در یک خاک آهکی اجرا شد. تیمارها ترکیبی از چهار سطح فسفر (صفر،30، 60 و 90 میکروگرم در گرم خاک) و پنج سطح ماده آلی (شاهد، کود مرغی و بیوچارهای تهیه شده از آن در دمای 200، 300 یا 400 درجه سلسیوس) بود. مواد آلی به میزان 2% وزنی با 400 گرم خاک مخلوط و به مدت 150 روز خوابانده شد. فراهمی زیستی فسفر در خاک در 8 مرحله مختلف از دوره خواباندن اندازهگیری شد. فراهمی فسفر در خاکهای تیمار نشده با ماده آلی کمتر بود و با گذشت زمان نیز کاهش یافت. بازیابی فسفر از کود فسفری در ابتدای دوره خواباندن بیشتر از منابع ماده آلی بود اما با گذشت زمان به شدت کاهش یافت. در خاکهای تیمار شده با منابع مختلف مواد آلی با گذشت زمان فراهمی زیستی فسفر و بازیابی آن افزایش یافت. کاربرد فسفر به همراه مواد آلی میزان بازیابی فسفر را کاهش داد. برهمکنش منفی سطوح بالای فسفر و منابع ماده آلی بر فراهمی فسفر در خاک مشاهده شد. به طور کلی بیوچار300 بیشترین تأثیر را بر تعدیل فراهمی فسفر در خاک داشت.
مرتضی شیرمحمدی، علیرضا حسین پور، شهرام کیانی،
جلد 22، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
شناخت توزیع شکل های مختلف فسفر در خاکدانه ها به منظور ارزیابی خطر هدرروی فسفر از طریق رواناب و آبشویی از زمین های کشاورزی دارای اهمیت است. در این مطالعه اثر اندازه خاکدانه بر قابلیت استفاده و اجزاء فسفر در 10 نمونه خاک آهکی تعیین شد. بدین منظور با استفاده از روش الک خشک خاکدانه های ریز (کوچکتر از 25/0 میلیمتر) و خاکدانه های درشت (بزرگتر از 25/0 میلیمتر) جدا شدند. فسفر قابل استفاده به روش اولسن، فسفر کل، فسفر آلی و اجزاء فسفر معدنی در خاکدانههای ریز، درشت و خاک ها تعیین شدند. اجزاء فسفر معدنی بهصورت عصاره گیری متوالی به شش شکل شامل: دیکلسیم فسفات، اکتاکلسیم فسفات، آپاتایت، فسفر پیوند شده با آلومینیوم، فسفر پیوند شده با آهن و فسفر حبس شده در درون اکسیدهای آهن تفکیک شد. نتایج نشان داد مقادیر فسفر قابل استفاده، دیکلسیم فسفات، اکتا کلسیم فسفات، آپاتایت، فسفر آلی، فسفر پیوند شده با آلومینیوم، فسفر پیوند شده با آهن، فسفر حبس شده درون اکسیدهای آهن و فسفر کل بهترتیب در70، 60، 40، 40، 60، 70، 60، 50 و 70 درصد خاک ها، در خاکدانه های ریز بهصورت معنیدار بیشتر از خاکدانه های درشت بود. در نهایت می توان گفت، با افزایش مقدار فسفر، بهویژه در خاکدانه هایریز امکان از دست رفتن فسفر از طریق فرسایش افزایش مییابد.
علی چراغی تبار، ابراهیم ادهمی، حمیدرضا اولیایی،
جلد 22، شماره 4 - ( 9-1397 )
چکیده
پژوهش حاضر برای بررسی وضعیت قابلیت جذب و توزیع شکلهای شیمیایی روی و ارتباط آنها با خصوصیات خاک در سی نمونه خاک آهکی استانهای کرمانشاه و ایلام انجام شد. عصارهگیری پیدرپی با نیترات منیزیم (شکل محلول + تبادلی)، استات سدیم با pH=5 (شکل کربناتی)، هیپوکلرید سدیم با 5/8 pH= (شکل آلی)، هیدروکسیلآمین هیدروکلرید pH=2 (شکل متصل به اکسیدهای منگنز)، هیدروکسیلآمین هیدروکلرید 25/0 مولار (شکل متصل به اکسیدهای آهن بیشکل)، اگزالات آمونیوم 2/0 مولار (شکل متصل به اکسیدهای آهن متبلور) و اسید نیتریک 7 مولار (شکل باقیمانده) در دو تکرار انجام شد. مقدار DTPA-Zn در محدوده 34/0 تا 7/3 میلیگرم در کیلوگرم خاک بود. روی محلول + تبادلی، متصل به اکسیدهای منگنز و روی متصل به اکسیدهای آهن متبلور در حد تشخیص دستگاه جذب اتمی نبودند. فراوانی شکلهای شیمیایی روی بهصورت شکل آلی< کربناتی < متصل با اکسیدهای آهن بیشکل < باقیمانده بود. شکل آلی روی، شکل متصل به اکسیدهای آهن بیشکل و روی باقیمانده با کربنات کلسیم معادل همبستگی منفی و معنیداری نشان دادند. چنین به نظر میرسد که عامل اصلی کنترل کننده محتوای روی خاکهای مورد مطالعه، کربنات کلسیم است.
غلام حیدر زورقی، کاظم شعبانی گورجی، محمد رضا نورا، علی رضا راشکی،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
ایجاد لایه محافظ بر سطح تپههای ماسهای با هدف کاهش فرسایش آن، سالیان طولانی مرسوم بوده است. استفاده از مالچهای نفتی در بعضی از کشورها، علاوه بر هزینههای زیاد، مشکلات فراوان زیستمحیطی در بر داشته است. در این تحقیق از دوغاب آهک هیدراته بهعنوان پوشش محافظ (مالچ) ماسههای بادی استفاده شد. این دوغاب در سه تیمار با نسبتهای 3، 5 و 7 درصد آهک آماده و با آبپاش، بهطور یکنواخت بر سطح پلاتهای با ابعاد 2×5 متر از تپههای ماسه پاشیده شد. ضخامت میانگین هر لایه مالچی با کولیس اندازهگیری و میزان سایش آن در فاصله زمانی دو ماهه در هر پلات از تیمارهای سهگانه مالچ آهکی و شاهد، با استفاده از نقاط نشانهگذاری در سه محل محاسبه شد. تحلیل آماری دادهها با نرمافزارهای SPSS و Excel انجام شد. نتایج نشان داد، که لایه مالچ دوغاب آهک سه درصد در مقابل سایش بادی مقاومت کافی نداشته و با تیمار شاهد قابل مقایسه است. نتایج سایش لایههای مالچ دوغاب آهک پنج و هفت درصد حاکی است که با افزایش میزان درصد آهک مقاومت مالچ در مقابل سایش باد افزایش یافته است. لایه مالچ دوغاب آهک هفت درصد با ضخامت 3/6 میلیمتر، بیشترین مقاومت سایشی را در شرایط طبیعی محل از خود نشان داد.
- علیداد کرمی، کاظم خاوازی،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
بهدلیل شرایط فیزیکی نامناسب و آهکی بودن خاکها و وجود منبع عظیم گوگرد در کشور، بررسی تأثیر گوگرد بر ساختمان خاک و دیگر ویژگیهای خاک ضروری است. بنابراین اثرات مقادیر مختلف گوگرد شامل: صفر، 750، 1500 و 3000 کیلوگرم در هکتار بههمراه باکتری Halothiobacillus neapolitanus بر ویژگیهای خاک در تناوب گندم- ذرت در دو سال بررسی شد. پارامترهایpH ، EC، سولفات، کربن آلی، ساختمان خاک و عملکرد گندم اندازهگیری شد. برای ارزیابی کمّی اثر گوگرد بر ساختمان خاک، با اندازهگیری توزیع اندازه خاکدانهها، مقادیر شاخصهای میانگین وزنی و هندسی قطر خاکدانهها (بهترتیب MWD و GMD) و مقادیر بُعد فرکتالی تعیین شد. نتایج نشان داد که با گذشت زمان و مقادیر بیشتر گوگرد همراه با باکتری Halothiobacillus neapolitanus پایداری خاکدانهها افزایش داشت. تأثیر تیمارهای گوگرد بر MWD و GMD در سطح احتمال پنج درصد معنیدار بود و بر اساس شاخصهای کمّی، 28 درصد، اثرات مثبت بر ساختمان خاک داشت. گوگرد با کاهش 3 درصدی بُعد فرکتالی، تأثیر مثبت معنیداری بر بهبود ساختمان خاک داشت. کاربرد گوگرد، مقدار pH خاک را کمی کاهش و قابلیت هدایت الکتریکی را 12 درصد و سولفات خاک را تا 40 درصد افزایش داد و با بهبود ساختمان و اصلاح شرایط فیزیکی خاک، در حفظ خاک و پایداری منابع تولید و حفاظت از محیط زیست بسیار تأثیرگذار است.
سمانه فلاحتی، ابراهیم ادهمی، حمیدرضا اولیایی،
جلد 27، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
با توجه به اهمیت نیکل و اثرات افزودنیهای معمول به خاک در توزیع شکلهای نیکل، این پژوهش برای ارزیابی اثر بافت خاک، زئولیت و ورمیکمپوست بر تغییرات شکلهای نیکل در طی زمان انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل شامل دو سطح ورمیکمپوست (صفر و 2% وزنی)، سه سطح زئولیت (صفر، 4% وزنی زئولیت فیروزکوه و 4% وزنی زئولیت سمنان) و دو بافت خاک (رسی و لومشنی) در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارها با سطوح 50 و 100 میلیگرم نیکل در کیلوگرم خاک آلوده شدند. در زمانهای 20 و 60 روز شکلهای نیکل عصارهگیری و اندازهگیری شدند. در خاکهای اولیه نیکل کربناتی در خاک لوم شنی بیشتر از خاک رسی بود درحالی که شکلهای نیکل همراه با اکسیدهای منگنز- آهن، همراه با ماده آلی و باقیمانده در خاک رسی بیشتر بود. در خاک لومشنی مقدار بیشتری از نیکل در شکلهای تبادلی و کربناتی بازیابی شد درحالی که بازیابی نیکل در شکلهای همراه با اکسیدهای منگنز- آهن، آلی و باقیمانده در خاک رسی بیشتر بود. مصرف زئولیت سبب کاهش معنیدار نیکل تبادلی و کربناتی در خاک رسی در روز 60 و سطح 100 نیکل شد. نیکل تبادلی در اثر مصرف ورمیکمپوست در روز 20 در هر دو سطح نیکل کاهش یافت. مصرف ورمیکمپوست سبب کاهش نیکل همراه با اکسیدهای آهن و منگنز در هر دو خاک و زمان مورد مطالعه شد و شکل آلی نیکل در هر دو خاک و سطوح نیکل با کاربرد ورمیکمپوست افزایش یافت. گذشت زمان بهصورت کلی سبب کاهش نیکل تبادلی شد ولی اثر زمان بر شکل کربناتی نیکل بستگی به بافت خاک داشت. گذشت زمان اثری بر نیکل همراه با اکسیدهای منگنز- آهن و نیکل باقیمانده نداشت، ولی نیکل همراه با ماده آلی را در خاک رسی افزایش داد.
وحید مرادی نسب، سعید حجتی، احمد لندی، آنجل فازکانو،
جلد 27، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
ماده مادری و پستی و بلندی از عوامل تشکیلدهنده خاک بوده که با تأثیر بر پارامترهای مختلف، تکامل خاک را تحت تأثیر قرار میدهند. این مطالعه با هدف مقایسه اثر مواد مادری مارنی و آهکی در موقعیتهای مختلف شیب شامل قلهشیب، شانه شیب، پای شیب و پنجهشیب بر ترکیب کانیهای رسی و شناسایی منشأ تشکیل آنها در بخشی از حوضه آبخیز سد کارون 3 انجام شد. بر این اساس، از لایههای مختلف 8 خاکرخ مختلف نمونهبرداری و برخی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاکها و کانیشناسی رسها بررسی شد. نتایج نشان داد که نوع و فراوانی کانیهای شناسایی شده برای هر دو مواد مادری بیشتر متأثر از موقعیت پستی و بلندی هستند. ترکیب کانیهای شناسایی شده در ردیف پستی و بلندی با مواد مادری مارنی شامل کانیهای کائولینیت، پالیگورسکیت، اسمکتیت، کلریت، میکا و کوارتز و در ردیف پستی و بلندی با مواد مادری آهکی کانیهای پالیگورسکیت، اسمکتیت، کلریت، میکا و کوارتز است و بیشتر کانیهای شناسایی شده در همه موقعیتها در افق C نیز مشاهده شدند. اما در مواد مادری مارنی کانی کائولینیت و احتمال پدوژنز بودن بخشی از اسمکتیت در قسمتهای پایدار شیب و برای مواد مادری آهکی کانی اسمکتیت بهصورت پدوژنیک تشکیل یافتهاند. نتیجه رابطه ویور و بک نشاندهنده این بود که غالب کانیها در بازه تعادلی کانی پالیگورسکیت قرار دارند.