30 نتیجه برای جنگل
علی اشرف علی اشرف امیری نژاد، ستاره قطبی،
جلد 22، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
کیفیت خاک، بهصورت توانایی یک خاک در انجام وظایف آن، بهعنوان بخشی اساسی از زیستگاه بشری، تعریف میشود. در این پژوهش، اثرات تغییر کاربری اراضی (تبدیل اراضی جنگلی به زمینهای کشاورزی) بر کیفیت فیزیکی خاک، در منطقه گیلانغرب مورد مطالعه قرار گرفت. برای انجام این تحقیق، نمونههای خاک از لایههای سطحی و تحتالارضی دو نوع کاربری و از دو موقعیت قله و شانه شیب حوضههای میاندار و ویژنان برداشت شد. ویژگیهای فیزیکی خاک، از قبیل بافت خاک و توزیع اندازه ذرات، هدایت هیدرولیکی اشباع خاک، جرم مخصوص ظاهری، میانگین وزنی قطر خاکدانهها، ظرفیت نگهداری رطوبت و درصد کربن آلی خاک اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که تغییر کاربری مناطق جنگلی به اراضی کشاورزی، موجب کاهش شدید درصد ماده آلی خاک (بهمیزان 52 درصد) و افزایش درصد سیلت، شن و جرم مخصوص ظاهری خاک میشود، همچنین جنگلتراشی موجب کاهش میانگین وزنی قطر خاکدانهها (از 39/0 به 14/0 میلیمتر در حوضه میاندار)، کاهش میزان رس، کاهش تخلخل و بهدنبال آن کاهش ظرفیت نگهداری رطوبت و کاهش هدایت هیدرولیکی اشباع خاک (از 34/10 به 86/1 سانتیمتر در ساعت) شده است. بهطورکلی، نتایج ثابت میکند که تغییر کاربری اراضی جنگلی به کشاورزی، سبب کاهش شدید کیفیت فیزیکی خاک و قابلیت تولید آن میشود.
فائزه السادات طریقت، یحیی کوچ،
جلد 22، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
با هدف بررسی اثر درختان جنگلی پهنبرگ (توسکا قشلاقی، اوجا، سفیدپلت و انجیلی) و موقعیت تاج آنها بر ذخیرهسازی و معدنی شدن کربن و نیتروژن خاک، پژوهش حاضر در عرصه جنگلی جلگهای شهرستان نور صورت گرفت. نمونهبرداری خاک از دو موقعیت کنار تنه اصلی و زیر تاج درخت در میکرو قطعه نمونه (سطح 30 × 30 و عمق 15 سانتیمتری) صورت گرفت. مشخصههای لاشبرگ (کربن و نیتروژن)، فیزیکی (وزن مخصوص ظاهری، بافت و محتوی رطوبت خاک)، شیمیایی (اسیدیته، هدایت الکتریکی، کربن آلی، ازت کل و کلسیم قابل جذب)، بیوشیمی و بیولوژی (نرخ خالص معدنی شدن نیتروژن و تنفس میکروبی) خاک در محیط آزمایشگاه مورد سنجش قرار گرفت. سرعت معدنی شدن کربن (CMR) با استفاده از رابطه (مدت زمان انکوباسیون (ساعت) × حجم خاک (گرم) / مقدار دیاکسید کربن (مول کربن) = CMR) و میزان ذخیره کربن و نیتروژن خاک (تن در هکتار) با استفاده از درصد کربن آلی و نیتروژن، وزن مخصوص ظاهری و عمق نمونهبرداری خاک محاسبه شد. نتایج حاکی از آن است که میزان ذخیره کربن خاک در بخش تحتانی گونههای درختی مورد مطالعه، تفاوت آماری معنیداری را نشان نداد، درحالی که مقدار ذخیره نیتروژن خاک بهطور معنیدار در بخش تحتانی گونه توسکا قشلاقی (79/0 تن در هکتار) بیشتر از گونههای سفیدپلت، اوجا و انجیلی (بهترتیب 69/0، 45/0 و 21/0 تن در هکتار) بوده است. معدنی شدن کربن (001/0 مول کربن در کیلوگرم خاک در روز) و نیتروژن خاک (3/0 میلیگرم نیتروژن در کیلوگرم خاک) در بخش تحتانی توسکا قشلاقی، بهطور معنیدار بیشتر از سایر گونههای درختی بوده است. موقعیت نمونهبرداری اثر معنیداری بر فرایند ذخیرهسازی و معدنی شدن کربن و نیتروژن خاک نداشته است. مطابق با نتایج، ذخایر و معدنی شدن کربن و نیتروژن بیشتر تحت تأثیر کیفیت لاشبرگ و مشخصههای شیمی خاک قرار دارند.
فرشید جهانبخشی، محمدرضا اختصاصی،
جلد 22، شماره 4 - ( 9-1397 )
چکیده
نقشههای کاربری/ پوشش اراضی ورودی پایه برای بسیاری از مدلهای شبیهسازی محیط طبیعی است؛ بنابراین، صحت نقشههای حاصل از طبقهبندی تصاویر ماهوارهای، عدم قطعیت را در مدلسازی کاهش میدهد. .این مطالعه با هدف ارزیابی صحت نقشههای کاربری اراضی تولید شده توسط روشهای طبقهبندی مبتنی بر یادگیری ماشین (الگوریتم جنگل تصادفی و ماشین بردار پشتیبان) و مقایسه آن با روش متداول بیشترین شباهت انجام شد. بدین منظور تصویر سنجنده OLI ماهواره لندست 8، مربوط به منطقه مورد مطالعه (حوضه سد ستارخان در آذربایجان شرقی)، پس از انجام تصحیحات اولیه، مورد استفاده قرار گرفت. پنج کاربری شهر، کشاورزی آبی، کشاورزی دیم، مرتع و پهنه آبی مورد توجه قرار گرفت. دادههای واقعیت زمینی در قالب دو مجموعه دادههای تعلیمی (70 درصد از نمونهها) و دادههای آزمون (30 درصد) برای انجام طبقهبندی نظارت شده استفاده شد. صحت نقشههای حاصل از سه الگوریتم، با استفاده از شاخصهای ارزیابی صحت مورد مقایسه قرار گرفت. همچنین بهمنظور بررسی اختلاف معنادار آماری میان نتایج طبقهبندی از آزمون مک- نمار استفاده شد. نتایج نشان داد، صحت کل برای روش ماشین بردار پشتیبان، جنگل تصادفی و بیشترین شباهت بهترتیب برابر با 6/96، 8/90 و 8/90 درصد و ضریب کاپا بهترتیب 934/0، 813/0 و 834/0 بوده است. نتایج آزمون مک- نمار نیز معناداری اختلاف عملکرد در سطح پنج درصد آماری روش ماشین بردار پشتیبان با دو روش دیگر را تأیید کرد.
طاها یوسفی بابادی، مجید لطفعلیان، حسن اکبری،
جلد 23، شماره 4 - ( 9-1398 )
چکیده
فرسایش خاک و پیامدهای ناشی آن از عوامل مهم مدیریت شبکه جاده جنگلی است. در بین بخشهای مختلف ساختمان جادههای جنگلی، شیروانی خاکبرداری مهمترین منبع تولید رسوب است. برای این پژوهش، یک جاده جدید و لخت، در سری 5 بخش 2 جنگل نکاچوب انتخاب و دادههای مطالعه روی آن اندازهگیری شد. این تحقیق در قالب طرح کاملاً تصادفی در 10 قطعه نمونه دو مترمربعی با تعداد دفعات بارندگی هشتبار در شرایط طبیعی بارندگی در طول 500 متر جاده انجام شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که از بین متغیرهای خاک، حد روانی در سطح پنج درصد و حد خمیری نیز در سطح یک درصد همبستگی مثبت و معنیداری با رواناب و هدررفت خاک دارند. همچنین درصد ماده آلی در سطح یک درصد و درصد شن نیز در سطح پنج درصد همبستگی منفی و معنیداری با رواناب و هدررفت خاک دارند. با افزایش وزن مخصوص ظاهری و درصد رطوبت خاک، میزان رواناب و رسوب افزایش مییابد. نتایج مدل چندمتغیره نشان داد با بهرهگیری از متغیرهای حد خمیری و درصد شن میتوان میزان هدررفت خاک را با ضریب تبیین 0/948 برآورد کرد.
زیبا مقصودی، محمود رستمینیا، مرزبان فرامرزی، علی کشاورزی، اصغر رحمانی، سید روح اله موسوی،
جلد 24، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده
نقشهبرداری رقومی خاک همگام با پیشرفتهای زیرساخت دادههای مکانی، نقش مهمی را در جهت ارتقاء دانش مطالعات خاکشناسی ایفا میکند. لذا تحقیق حاضر با هدف تهیه نقشه رقومی کلاس فامیل خاک با استفاده از مدلهای جنگل تصادفی و رگرسیون درختی توسعهیافته در بخشی از اراضی نیمهخشک استان ایلام اجرا شد. متغیرهای محیطی از مدل رقومی ارتفاع با قدرت تفکیک مکانی 30 متر با استفاده از نرمافزار SAGAGIS نسخه 7/3 استخراج شد. تعداد 46 خاکرخ حفر و ویژگیهای فیزیکوشیمیایی نمونههای خاک اندازهگیری و بر اساس سامانه آمریکایی 2014 در سطح فامیل ردهبندی شد. در محدوده مورد مطالعه سه رده مالیسولز، اینسپتیسولز و انتیسولز شناسایی شد. بر اساس نتایج دادهکاوی متغیرهای محیطی با استفاده از آنالیز تورم واریانس (VIF)، متغیرهای کمکی ارتفاع، ارتفاع استاندارد شده و شاخص زبری پستی و بلندی بیشترین میزان تغییرپذیری مکانی خاکها را در منطقه مدلسازی میکند. بهترین پیشبینی مکانی کلاسهای خاک مربوط به فامیل خاکFine, carbonatic, thermic, Typic Haploxerolls است. همچنین نتایج نشان میدهد که مدلهای جنگل تصادفی و رگرسیون درختی توسعهیافته بهترتیب صحت عمومی 0/80 و 0/64 و شاخص کاپای 0/70 و 0/55 را ارائه میکند. بنابراین، روش جنگل تصادفی میتواند یک روش قابل اعتماد و با دقت مناسب باشد که حتی با تعداد نمونه کم تخمین قابل قبولی را ارائه کند.
نجمه مرادیان پیک، سیروس جعفری،
جلد 26، شماره 4 - ( 9-1401 )
چکیده
تغییر فاکتورهای کیفی اراضی در تغییر کاربری دو سیستم کشت متداول خوزستان (منطقه دیمچه، سیستم کشت تناوبی و نیشکر و زراس جنگل و جنگلتراشی) بررسی شد. نتایج نشان داد با تغییر کاربری جنگل، کربن آلی از 0/93 به 0/55 درصد، ظرفیت تبادل کاتیونی از 19/6 به 13/3 سانتی¬مول بر کیلوگرم، نسبت کربن به نیتروژن (C/N) از 7/4 به 3/8 درصد، میانگین وزنی قطر خاکدانهها از 1/7 به 1/3 درصد و تنفس میکروبی از 0/11 به 0/06 میلیگرم دی¬اکسیدکربن بر گرم خاک در روز کاهش و در مقابل رس قابل انتشار از 6/4 به 3/19 درصد افزایش یافت. تجزیه به عامل برای خصوصیات نشان داد پنج عامل بیش از 90 درصد واریانس را در مقادیر FC،PWP ،AW ،AF توجیه کرد. در منطقه دیمچه، میانگین رطوبت حجمی ظرفیت زراعی از 31/3 به 27/3 درصد، آب قابل استفاده از 12/96 به 9/8 درصد، رس قابل انتشار از 56/1 به 12/3 درصد و جرم مخصوص ظاهری از 1/6 به 1/4 درصد کاهش، کربن آلی از 0/45 به 0/78 درصد، C/N از 6/3 به 10/0 درصد، تنفس میکروبی از 0/01 به 0/04 میلیگرم دیاکسیدکربن بر گرم خاک در روز و میانگین وزنی قطر خاکدانهها از 0/77 به 1/3 میلیمتر افزایش یافت. پنج عامل FC،AW ،BD ،DC و OM بیش از 90 درصد واریانس را توجیه کرد.
محمد خواجه، چوقی بایرام کمکی، محسن رضایی، واحد بردی شیح، لادن عبادی،
جلد 28، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
در آینده خطر فرونشست زمین بهدلیل بحران کمبود منابع آبی و مدیریت نامناسب منابع آبی تشدید میشود. برای کاهش خطرات مرتبط با فرونشست زمین، لازم است مناطق مستعد خطر فرونشست شناسایی و ارزیابی شوند و اقدامات لازم انجام شود. در این مطالعه، ابتدا با استفاده از روش تداخل سنجی راداری به نام LiCSBAS، خطر فرونشست زمین شناسایی و ارزیابی شد. سپس با استفاده از مدل جنگل تصادفی RF، رابطه مکانی بین رخداد خطر فرونشست زمین و عوامل مؤثر مانند ارتفاع سطح زمین، شیب، جهت شیب، لیتولوژی، کاربری اراضی، افت آب زیرزمینی، فاصله از رودخانه، فاصله از گسل، شاخص رطوبت توپوگرافی و انحنای قوس مورد بررسی قرار گرفت. در انتها، بعد از کالیبراسیون الگوریتم جنگل تصادفی، نقشه حساسیت خطر فرونشست زمین تهیه شد. نتایج تحلیل سری زمانی تداخل سنجی LiCSBAS در بازه زمانی ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۲ نشان داد که مرکز دشت مرودشت - خرامه و نواحی کشاورزی مجاور بهطور مداوم در حال فرونشینی هستند و پهنهبندی نقشه سرعت میانگین تغییر شکل نشاندهنده نرخ فرونشست 11/6 سانتیمتر در سال است. نتایج تعیین ارتباط مکانی بین رخداد فرونشست و عوامل مؤثر، تأییدکننده تأثیر مثبت فاصله از رودخانه، کاربری اراضی شهری و کشاورزی، عمق سنگ کف بستر (ضخامت آبخوان)، افت آب زیرزمینی و سازندهای آبرفتی و ریزدانه روی رخداد این پدیده است. همچنین نتایج مدلسازی فرونشست با استفاده از الگوریتم جنگل تصادفی نشان داد که عوامل عمق سنگ کف، افت آب زیرزمینی، کاربری اراضی و زمینشناسی بیشترین تأثیر اهمیت را در پتانسیل رخداد فرونشست در منطقه موردمطالعه دارند. همچنین بر اساس نتایج، حدود سه تا چهار درصد از مناطق در کلاس شدید و بسیار شدید خطر فرونشست زمین بهویژه در مرکز و حومه شهر مرودشت قرار دارند؛ بنابراین مدیریت و کنترل منابع آب و ایجاد برنامه مدون برای کاهش خطر فرونشست و همچنین حفظ تغذیه آبخوان در دشت مرودشت - خرامه امری ضروری است.
هادی رمضانی اعتدالی، مژگان احمدی،
جلد 29، شماره 2 - ( 5-1404 )
چکیده
گندم یکی از مهمترین محصولات غذایی در سراسر جهان است. در زمینه بحران جهانی غذا و تغییرات آبوهوایی، پیشبینی دقیق تولید گندم برای توسعه کشاورزی دقیق از اهمیت زیادی برخوردار است. سنجشازدور امکان پیشبینی غیرمستقیم تولید محصول را قبل از برداشت فراهم میکند. در این پژوهش به بررسی کاربرد روشهای جنگل تصادفی و رگرسیون بردار پشتیبان در شبیهسازی تولید گندم در ده مزرعه انتخابی در دشت قزوین طی دوره 2020-2019 با استفاده از شاخصهای گیاهی MSAVI ،NDVI و EVI پرداخته شده است. برای شاخصهای گیاهی از ماهواره سنتینل2 استفاده شد. تولید ده مزرعه گندم از سازمان جهاد کشاورزی استان قزوین دریافت شد. بهمنظور ارزیابی دادههای تولید گندم مشاهداتی و شبیهسازیشده با استفاده از روشهای رگرسیون بردار پشتیبان و جنگل تصادفی از آمارههای RMSE ،MBE ،R2 و MAE ارزیابی شد. بهمنظور بررسی شبیهسازی تولید گندم با استفاده از شاخصهای گیاهی، هفت روش (روشهای یک تا سه هر شاخص بهصورت جداگانه، در روشهای چهار تا شش شاخصها بهصورت ترکیب دوتایی و در روش هفت اثر ترکیبی هر سه شاخص) تعریف شد. مدل رگرسیون بردار پشتیبان در همه روشها بهجز روش یک و چهار در مرحله آزمون با ضریب تبیین بیش از 0/98 و مقدار اندک RMSE تخمین مناسبی از تولید گندم داشته است. مدل جنگل تصادفی در همه روشها بهجز روش دو و شش در مرحله آزمون با احتمال معنیداری 95% (0/00=P-value) و ضریب تبیین بیش از 0/8 تخمین مناسبی از تولید گندم داشته است. بهطورکلی، این پژوهش اهمیت و پتانسیل تکنیکهای یادگیری ماشین را برای پیشبینی بهموقع تولید محصول نشان میدهد که پایه محکمی برای امنیت غذایی در منطقه فراهم میکند.
صالح یوسفی، سید نعیم امامی، محمد نکوئی مهر، سارا مردانیان،
جلد 29، شماره 2 - ( 5-1404 )
چکیده
در مطالعه حاضر از مدل تحویل رسوب جاده (SEDMODL) و سامانه اطلاعات جغرافیایی برای تخمین میزان و درصد رسوبدهی متوسط سالانه ناشی از شبکه جادههای جنگلی در جنگلهای بلوط غرب کشور در استان چهارمحالوبختیاری (جاده جنگلی نازی به طول 5171 متر) برای اولین بار در کشور استفاده شد. بر اساس سه عامل پایه در مدل، رسوبدهی ناشی از شبکه جاده جنگلی مطالعاتی برآورد شد. همچنین در این پژوهش بهمنظور اندازهگیری میدانی میزان فرسایش و رسوب در فواصل مختلف از جاده و در قسمتهای مختلف جاده مطالعاتی، 30 میخ فرسایشی نصب و در طول یک سال میزان تغییرات آنها اندازهگیری شد. نتایج نشان داد میانگین فرسایش خاک در فواصل مختلف از جاده نازی بر اساس میخهای فرسایشی 5/7 میلیمتر در سال است. همچنین بر اساس مدل SEDMODL، برآورد میزان فرسایش و رسوبدهی کل شبکه جاده مطالعاتی بهترتیب 2875 و 570 تن در سال در کیلومتر است. ارزیابی مدل با استفاده از میخهای فرسایشی نشان داد که SEDMODL مدلی مناسب برای برآورد فرسایش خاک در جادههای جنگلی غرب کشور است (0/78=R2 و 0/73=RMSE). گفتنی است که تحلیل آماری لکههای داغ فرسایش نشان داد، 39 درصد از جادههای جنگلی نازی دارای تولید فرسایش بسیار زیاد هستند. بنابراین باتوجه به نتایج بهدستآمده در پژوهش حاضر پیشنهاد میشود اقدامات اصلاحی، حفاظتی و مراقبت از جاده در مناطق با خطر زیاد فرسایش در اولویت تصمیمگیران قرار گرفته شود.
محمد شایان نژاد، الهام فاضل نجف آبادی، فهیمه حاتمیان جزی،
جلد 29، شماره 3 - ( 7-1404 )
چکیده
باتوجه به نیاز روزافزون به منابع آب و کاهش منابع آب سطحی، آگاهی از کیفیت منابع آب سطحی از نیازهای مهم در برنامهریزی، توسعه و حفاظت از منابع آب به شمار میرود. این پژوهش با هدف مدلسازی شاخص کیفیت آب (ویژگی پرکاربرد تعیین کیفیت آب) به کمک مدلهای یادگیری ماشین جنگل تصادفی و ماشین بردار پشتیبان در رودخانه زایندهرود انجام شده است. باتوجه به تعدد شاخصهای کیفیت آب، در این پژوهش از شاخص NSFWQI استفاده شد. ابتدا این شاخص محاسبه و در ادامه، از دادههای ورودی شامل ویژگیهای کیفی آب 8 ایستگاه در یک دوره ۳۱ساله و شاخص کیفیت آب رودخانه استفاده شد. در این پژوهش در مرحله آموزش 80 درصد دادهها و در مرحله ارزیابی 20 درصد باقیمانده استفاده شده و بر اساس نتایج معیارهای ارزیابی R2، CRMو NRMSE مدل بهینه انتخاب شد. نتایج نشان داد در چهار ایستگاه الگوریتم ماشین بردار پشتیبان (-0/003122<0/982 ) و در چهار ایستگاه الگوریتم جنگل تصادفی (-0/001142<0/999) عملکرد بهتری نشان داد. همچنین نتایج نشان داد که برای صرفهجویی در زمان و هزینه، سری شماره 3 (شامل سه ویژگی هدایت الکتریکی، کل مواد جامد محلول و سختی کل) بهمنظور برآورد شاخص کیفیت آب بهترین ترکیب بوده است.