79 نتیجه برای ولی
مژگان ولی پور، مصطفی کریمیان اقبال، محمدجعفر ملکوتی، امیرحسین خوش گفتارمنش،
جلد 12، شماره 46 - ( (ب)-زمستان 1387 )
چکیده
شور شدن خاکها در مناطق خشک و نیمهخشک یک معضل جدی برای توسعه کشاورزی و استفاده پایدار از منابع خاک و آب میباشد. به منظور بررسی تأثیر توسعه فعالیتهای کشاورزی بر تخریب اراضی و افزایش شوری خاک، منطقه شمسآباد استان قم انتخاب گردید. ابتدا عکسهای هوایی سال 1334 (1955 میلادی) و دادههای ماهوارهای سالهای 1990 و 2002 میلادی و همچنین اطلاعات در دسترس از وضعیت منابع آب و خاک منطقه در گذشته، جمعآوری گردید. با استفاده از اطلاعات موجود و پس از بازدید صحرایی، از خاکهای با شوری متفاوت در طول ۳ ترانسکت تعداد 150 نمونه خاک در دو عمق 50-0 و 100- 51 سانتیمتری جمعآوری شد. روی نمونهها تجزیههای فیزیکی و شیمیایی انجام گرفت و سپس با کمک نرمافزار ILWIS، نقشههای شوری، سدیمی و کاربری اراضی ترسیم گردید. نتایج بهدست آمده نشان داد که طی 47 سال گذشته، وسعت اراضی کشاورزی در منطقه حدود 5/9 برابر افزایش یافته است که موجب افزایش شوری و افت سطح منابع آبهای زیرزمینی این ناحیه شده است. در حال حاضر متوسط شوری آب چاههای منطقه حدود 19/7 دسی زیمنس بر متر میباشد و سالانه حدود یک متر افت در سطح ایستابی چاهها مشاهده میگردد. متوسط هدایت الکتریکی خاک در سال 1362 در عمق سطحی حدود 5/6 دسی زیمنس بر متر و در سال 1384 این رقم به حدود 7/10 دسی زیمنس بر متر رسیده است. در صورت ادامه این روند و عدم برنامهریزی صحیح، تمام اراضی منطقه در سالهای آینده از حیز انتفاع خارج خواهند شد. بنابراین برنامهریزی برای توسعه استان قم باید با درنظر گرفتن مشکلات و محدودیتهای توسعه ناپایدار کشاورزی در حاشیه کویر صورت پذیرد.
فاطمه رسولی، منوچهر مفتون،
جلد 12، شماره 46 - ( (ب)-زمستان 1387 )
چکیده
ماده آلی و نیتروژن کل در اکثر خاکهای آهکی ایران کم است و مصرف مدام کودهای نیتروژندار سبب آلودگی آبهای سطحی و زیرزمینی و اثرات زیانبار محیطی دیگر میشود و لذا مصرف توأم نیتروژن و ماده آلی به منظور تأمین بخشی از نیاز نیتروژنی گیاه، بهبود خصوصیات فیزیکو شیمیایی خاک و حفاظت محیط زیست از اهمیت ویژهای برخوردار است. تحقیق حاضر به منظور مطالعه تأثیر مصرف دو ماده آلی با یا بدون نیتروژن بر رشد و ترکیب شیمیایی برنج و خصوصیات شیمیایی خاک انجام شد. آزمایش در قالب طرح کامل تصادفی با سه تکرار در گلدان انجام گردید. تیمارها شامل دو منبع ماده آلی (کمپوست زباله شهری و کود دامی)، چهار سطح ماده آلی (0، 1، 2 و 4 درصد) و سه سطح نیتروژن (N) (0، 75 و150 میلیگرم در کیلوگرم)، در برنج بود. مصرف کمپوست و کود دامی سبب افزایش وزن خشک برنج گردید. بیشترین وزن خشک با مصرف 4 درصد کمپوست و 150 میلیگرم نیتروژن حاصل شد. رشد برنج با مصرف کود دامی تا سطح 2 درصد افزایش و با مصرف بیشترکود دامی، احتمالاً به دلیل افزایش املاح محلول خاک کاهش یافت. اثر افزایشی نیتروژن بر رشد برنج تنها در سطح یک درصد کود دامی مشاهده شد و در سطوح بالاتر، اثر نیتروژن در تشدید اثر شوری یا سمیت آمونیم سبب کاهش رشد برنج گردید. میانگین غلظت نیتروژن با افزایش کود دامی افزایش و با کمپوست کاهش یافت. افزودن نیتروژن، غلظت نیتروژن، آهن و منگنز برنج را افزایش داد. تجمع فسفر، پتاسیم، نیتروژن، آهن، منگنز، کلراید و سدیم در بوتههای برنج غنی شده با هر یک از دو ماده آلی بیشتر از تیمار شاهد بود. نتایج نمونههای خاک پس از برداشت گیاه نشان میدهد که ترکیبات آلی همه ویژگیهای شیمیایی خاک را بهبود بخشیده است. به علاوه خاک تیمار شده با کود دامی حاوی مقادیر بیشتری از املاح محلول، کلر، پتاسیم، کربن آلی، نیتروژن کل، فسفر، آهن و منگنز قابل استفاده و مقادیر کمتری از عناصر روی، مس ، سرب، کادمیم و نسبت جذبی سدیم بود.
حمیدرضا اولیائی، ابراهیم ادهمی، محمدرضا چاکرحسینی، مجید رجائی، علی کسرائیان،
جلد 12، شماره 46 - ( (ب)-زمستان 1387 )
چکیده
اندازهگیری پذیرفتاری مغناطیسی (χ) به طور گستردهای جهت ارزیابی تکامل نیمرخ خاک به کار رفته است. 14 نیمرخ خاک در دامنه نسبتاً گستردهای از شرایط اقلیمی در استان فارس مورد مطالعه قرار گرفتند. عصارهگیر سیترات - بی کربنات - دی تیونات (CBD) و تصاویر میکرو کت اسکن جهت ارزیابی منشاء پذیرفتاری مغناطیسی استفاده گردیدند. نتایج نشان داد که نمونههای خاک، 23 تا 91 درصد از پذیرفتاری مغناطیسی خود را پس از تیمارCBD از دست دادند که بیانگر اختلاف در منشاء (پدوژنیک یا لیتوژنیک) پذیرفتاری مغناطیسی بوده است. کاهش پذیرفتاری مغناطیسی به مقدار زیادتری در خاکهای با تکامل پروفیلی بیشتر و همچنین در سطح خاک غالباً مشاهده گردید. کاهش پذیرفتاری مغناطیسی وابسته به فرکانس (χfd) پس از تیمار CBD، 22 تا 89 درصد بوده است. رابطه مثبت و معنیداری میان میزان کاهش پذیرفتاری مغناطیسی پس از تیمار CBD و پذیرفتاری مغناطیسی وابسته به فرکانس در خاکهای مطالعه شده مشاهده گردید. تصاویر میکرو کت اسکن با قدرت تفکیک فضایی 33 میکرومتر، حضور ذرات اکسید مغناطیسی آهن (مگنتیت) لیتوژنیک را نشان داد.
عطیه بهلولی، عباسعلی ناصریان، رضا ولی زاده، فریدون افتخاری شاهرودی،
جلد 13، شماره 47 - ( (الف) -بهار 1388 )
چکیده
٥٧ روز شیر دهی ، و میانگین تولید ± ٦٣٤ کیلوگرم وزن زنده، ٦ ± در ا ین آزمایش از هشت رأس گاو اصیل هلشتاین چند شکم زایش با ٤٤ ٤ با ٢ تکرار، هر دوره ٢١ روز ( ١٤ روز عادت پذیری و × ٤٧ کیلوگرم استفاده شد . آزمایش در قالب طرح مربع لاتین ٤ ± شیر روزانه ٣ ١٥ درصد ( ١٠ درصد و ٤ ( ٥ درصد، ٣ ( ٧ روز رکورد برداری )، انج ام گرفت . جیره های آزمایشی شامل ١) صفر درصد (جیره شاهد )، ٢ فراورده فرعی پسته در ماده خشک جیره بودند، که فراورده فرعی پسته جایگزین سیلاژ ذرت در جیره شاهد شدند . متابولی ت های خونی ٢ ساعت پس از مصرف خوراک )، مصرف ماده خشک روزان ه، تولی د شیر روزانه و درصد ترکیبات آن به طور معنی داری تحت تأثیر تیمارها ) با افزایش سطح فراورده فرعی (FCM) و تصحیح شده بر اساس ٤ درصد چربی (ECM) قرار نگرفتند . تولید شیر تصحیح شده اقتصادی هم چنین با .(P<٠/ در تیمار ۴ نس بت به سایر تیمارها معنی دار بود ( ٠٥ ECM پسته در جیره به طور خطی کاهش یافتند، به طوری که کاهش با یک روند خطی کاهش یافتند و ADF و NDF ، افزایش سطح فراورده فرعی پسته در جیره، قابلیت هضم ظاهری ماده خشک، ماده آلی زمان فعالیت نشخوار و جویدن نیز به تنهایی یا به ازای مصرف روزانه ماده .(P<٠/ این کاهش در تیمار ٤ نسبت به تیمار ٣ معنی دار شد ( ٠٥ با افزایش سطح فراورده فرعی پسته در جیره ب ه صورت خطی و در تیمار ٤ نسبت به تیمار ٣ ب ه طور ADF خشک، دیواره سلولی یا با توجه به نتایج این آزمایش، ب ه نظر م یرسد این خوراک نم ی تواند جایگزین کا ملی برای بخش .(P<٠/ معنی داری کاهش یافتند ( ٠٥ علوف های جیره باشد، اما همراه با سایر علوف ههای خو شخوراک تا سطح ١٠ درصد ماده خشک جیره می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
هما عسکریان، بهرام شریف نبی، مجید اولیاء، عصمت مهدیخانی مقدم، علیرضا اخوان،
جلد 13، شماره 47 - ( (الف) -بهار 1388 )
چکیده
بهمنظور شناسایی سریع گونه M. javanica که در ایران از نظر پراکندگی و فراوانی در درجه اول اهمیت قرار دارد، 100 نمونه خاک و ریشه آلوده به نماتود مولد غده ریشه از نقاط مختلف پسته کاری استان کرمان و مزارع داوران(رفسنجان) جمعآوری گردید. پس از خالص سازی و شناسایی گونه M. javanica بر اساس خصوصیات ریختشناسی و ریختسنجی ماده-های بالغ و لارو سن دوم، DNA ژنومی کلیه جمعیت ها از مرحله تخم، لارو سن دوم و ماده های بالغ نماتود، استخراج شد. DNA استخراج شده با کمک جفت آغازگرهای اختصاصی گونهOPARjav OPAFjav / و Mjavf / Mjavr تکثیر شد. در کلیه جمعیت های گونه M. javanica یک قطعه 670 جفتبازی توسط جفت آغازگر OPARjav OPAFjav / و یک قطعه 1600 جفتبازی توسط جفت آغازگرMjavf / Mjavr تکثیر شد، این قطعات در گونه M. incognita، M. arenaria و آب که بهعنوان کنترل منفی در آزمایش گنجانده شده بودند تکثیر نشد. لذا بهنظر می رسد کاربرد این جفت آغازگرها در قیاس با خصوصیات ریختشناسی به تشخیص سریع تر گونه M. javanica منجر شود.
مجید کوپاهی، سیدحامد سادات باریکانی، محمد کاوسی کلاشمی، محمدرضا ساسولی،
جلد 13، شماره 48 - ( تابستان 1388 )
چکیده
ریسک و عدم حتمیت نقش مهمی در تعیین اهداف کشاورزان و چگونگی تصمیم گیری آنها دارد ؛ به گونه ای که ریسک بر استفاده بهینه از نهاده ها و کارایی تولید تأثیر می گذارد. از مهم ترین عوامل مؤثر بر ریسک تولید محصولا ت کشاورزی ، استفاده از نهاده های تولید، به ویژه نهاده های جدید می باشد. از این جهت لازم است اطلاعاتی در مورد ریسک و عدم حتمیت نهاد ه ها به دست آورد تا بدین طریق بتوان پیشنهاداتی در مورد کاهش ریسک در فرایند تولید محصولات کشاورزی ارائه نمود . بر این اساس مقاله حاضر به بررسی اثر مصرف نهاده ها ۱۳۸۴ با استفاده از تا بع تولید درجه دوم میپردازد. تابع میانگین تولید - بر ریسک تولید محصول برنج در استان گیلان در سال زراعی ۱۳۸۵ نشان دهنده بازدهی ثابت نسبت به مقیاس در تولید محصول برنج در استان گیلان است. هم چنین تابع ریسک تولید محصول برنج نشان داد که افز ایش سطح زیر کشت و مصرف کود شیمیایی باعث افزایش ریسک تولید محصول برنج در این استان می گردد . لذا برنامه یکپارچه سازی اراضی کشت برنج و سیاست پرداخت یارانه به نهاده کود شیمیایی باید با آگاهی کامل تری از شریط حاکم بر بهر ه برداران کشاورز صورت گیرد
علی شینی دشتگل، حیدرعلی کشکولی، عبدعلی ناصری، سعید برومندنسب،
جلد 13، شماره 49 - ( علوم آب وخاک پاییز 1388 )
چکیده
زراعت نیشکر در خوزستان در سطح وسیع متداول است و آبیاری آن به روش جوی و پشته با سیفون یا هیدروفلوم صورت میگیرد. برای بررسی اثر آبیاری جویچهای یک در میان روی کارآیی مصرف آب و ویژگیهای نیشکر، آزمایشی در اراضی کشت و صنعت امیرکبیر در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تیمار آبیاریهای جویچهای معمولی، یک در میان ثابت و متغیر اجرا شد. نتایج نشان داد که کارآیی مصرف آب به ازای شکر تولیدی، در تیمارهای آبیاری معمولی، یک در میان ثابت و متغیر به ترتیب 41/0، 58/0 و 7/0 کیلوگرم بر متر مکعب بود. گرچه کارآیی مصرف آب در هیچکدام از تیمارها اختلاف معنیدار نشان نداد ولی این فاکتور، در تیمارهای آبیاری یک در میان متغیر و ثابت بهترتیب حدود 41% و 29% نسبت به تیمار شاهد (آبیاری معمولی) روند افزایشی داشته است، به گونهای که تیمار آبیاری یک در میان متغیر کمترین حجم آب مصرفی، بیشترین کارایی مصرف آب و عملکرد نیشکر و شکر تولیدی را داشته و شکر قابل استحصال آن با 5/14 تن در هکتار به ازای m3/ha 20604 آب مصرفی، بیشترین عملکرد را دارا بود. کلیه ویژگیهای نیشکر در تیمارها به جز تعداد نی در هکتار، اختلاف معنیداری با هم نداشتند.
محسن نائل، احمد جلالیان، حسین خادمی، محمود کلباسی، فرزاد ستوهیان، راینر شولین،
جلد 14، شماره 51 - ( علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي،علوم آب و خاک بهار 1389 )
چکیده
عوامل زمین شناختی و خاک شناختی نقش بسیار مهمی بر رفتار عناصر در خاک های بکر دارند. به منظور تعیین نقش این عوامل بر غلظت و توزیع برخی عناصر اصلی و کمیاب در خاک، شش ماده مادری مختلف، شامل فیلیت، تونالیت، پریدوتیت، دولریت، شیل و سنگ آهک در منطقه فومن- ماسوله شناسایی و نحوه تشکیل و تکامل خاک های درجا در این مواد مادری مطالعه گردید. غلظت کل Si، Al، Ca، Mg، Fe، Ti، Mn، Ni، Co، Cr، Cu، Pb، V و Zn در کلیه افق های پدوژنیک و ژئوژنیک مورد مقایسه قرار گرفت و نقش ترکیب ژئوشیمیایی مواد مادری بر غلظت کل عناصر مذکور در خاک بررسی شد. بهعلاوه، الگوهای غنیشدن- تهیشدن عناصر کمیاب با استفاده از عنصر مرجع Ti بررسی شد. به طور کلی، عناصر Cr، Ni، Co و V در خاک-های پریدوتیتی (به ترتیب 984، 285، 53 و 204 میلی گرم در کیلوگرم) و دولریتی (به ترتیب 1023، 176، 39 و 185 میلی گرم در کیلوگرم) حداکثر هستند. همچنین روند تغییرات Si و Al تا حد زیادی تحت تأثیر نوع ماده مادری است به طوری که کمترین مقادیر این عناصر در خاک های پریدوتیتی، دولریتی و آهکی ملاحظه شد. حداکثر مقادیر Pb و Zn (به ترتیب 27 و 106 میلی گرم در کیلوگرم) در خاک های شیلی دیده شد. عناصر مختلف الگوهای غنیشدن- تهیشدن متفاوتی در یک خاک مشخص نشان دادند؛ بهعلاوه، یک عنصر مشخص نیز الگوهای متفاوتی را در خاک های با مواد مادری مختلف، و حتی در برخی موارد، در نیمرخهای مختلف با یک نوع ماده مادری خاص، نشان داد. سرب، Zn، Cu و Mn عموماً و در اکثر خاکرخها، به استثنای خاکهای اسیدی و شدیداً آبشوییشده، غنی شدهاند. در مقابل، Co، Cr، Fe، Ni و V، به ویژه در خاکهای دیستریودپتز و یوتریودپتز، روند تهیشدن نشان میدهند. با این حال، عناصر مذکور در خاکهای هپلیودآلفز و آرجییوداولز، به موازات تشکیل افقهای ایلوویال، روند غنیشدن نشان میدهند.
محسن نائل، احمد جلالیان، حسین خادمی ، محمود کلباسی، فرزاد ستوهیان، راینر شولین،
جلد 14، شماره 54 - ( مجله علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی، علوم آب و خاک، زمستان 1389 )
چکیده
عوامل زمینشناختی و پدولوژی نقش بسیار مهمی بر توزیع عناصر در خاکهای بکر دارند. به منظور تعیین نقش این عوامل بر غلظت و توزیع عناصر اصلی در خاک، شش ماده مادری مختلف، شامل فیلیت (Ph)، تونالیت (To)، پریدوتیت (Pe)، دولریت (Do)، شیل (Sh) و سنگ آهک (Li) در منطقه فومن- ماسوله شناسایی و نحوه تشکیل و تکامل خاکهای درجا در این مواد مادری مطالعه شد. غلظت کل عناصر Si، Al، Ca، Mg، Fe، Mn، K، Na، Ti و P در کلیه افقهای پدوژنیک و ژئوژنیک تعیین و نقش ترکیب ژئوشیمیایی و کانیشناسی مواد مادری، همچنین تأثیر فرآیندهای خاکسازی، بر غلظت کل عناصر مذکور در خاک بررسی شد. حداکثر غلظت Fe2O3 و MgO در خاکهای با منشأ Pe و Do مشاهده شد، این خاکها دارای غلظتهای پایینی از SiO2 و Al2O3 هستند. این روند با ترکیب ژئوشیمیایی سنگهای مادری همآهنگ است. از طرف دیگر، مقدار FeCBD در این خاکها حداقل بود، این امر بیانگر توسعه کم این خاکها و، به همین دلیل، تأثیر عامل وراثت بر فراوانی آهن است. در مقابل، مقایسه Fe کل و FeCBD در خاکرخهای Li1، Sh2 و To2 نشان داد که تحول نسبی این خاکها بیشتر از سایر خاکرخهاست. شدت تهی شدن Si در خاکرخهای Ph1، To2 و Sh2 نسبت به سنگبستر، بیشتر از خاکهای Pe و Do است؛ این عنصر در خاکهای آهکی غنی شده است. فراوانی MnO در خاکهای Pe و Do تحت کنترل مواد مادری بوده، حالآنکه در خاکهای شیلی، تأثیر عوامل خاکساز، به ویژه شرایط اکسیداسیون و احیا، بر رفتار این عنصر بیشتر است. اشکال تبادلی Ca و Na بیشتر تحت تأثیر خصوصیات خاک بوده و کمتر تحت کنترل نوع ماده مادری میباشد. با وجود توزیع مجدد کلیه عناصر اصلی در اثر فرآیندهای خاکسازی، نقش عامل وراثت بر غلظت عناصر Si، Al، Mg، Fe، K و Ti بیشتر از عوامل خاکساز است.
ابراهیم ولیزادگان، محمود شفاعی بجستان، حسین محمد ولی سامانی،
جلد 15، شماره 55 - ( علوم فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك بهار 1390 )
چکیده
رسوبگذاری در مخازن سدها امری اجتناب ناپذیر است. این پدیده آثار نامطلوب زیادی در مخازن دارد، مانند کاهش حجم مفید مخزن، کاهش پایداری سد، عملکرد نامناسب دریچههای بهرهبرداری و پنستاکها و کاهش حجم کنترل سیلاب. کمینهسازی رسوبگذاری در مخازن یک مسئله بهینهسازی غیرخطی مقید است. قیدهای این مسئله شامل محدودیتهای دبی خروجی از تخلیه کنندههای تحتانی، محدودیتهای سطح آب در مخزن در هر دوره زمانی و محدودیت سطح آب در انتهای دوره بهرهبرداری است. در این تحقیق پس از واسنجی نرمافزار GSTARS3 (یکی از جدیدترین مدلهای ریاضی پیشبینی رسوبگذاری در رودخانهها و مخازن که توسط USBR توسعه داده شده) برای منطقه سد وشمگیر، نتایج حاصل از اجرای این نرمافزار به عنوان بخشی از دادههای ورودی توسط یک برنامه کامپیوتری واسط به برنامه بهینهسازی منتقل شد. پس از اجرای برنامه بهینهسازی نتایج به دست آمده توسط یک برنامه کامپیوتری واسط دیگر به عنوان بخشی از فایل ورودی وارد نرمافزار GSTARS3 میشود. سپس این نرمافزار مجدداً اجرا شده و نتایج به برنامه بهینهسازی منتقل میشود. این فرایند، زمانی خاتمه مییابد که دقت مورد نظر به دست آید. به عبارت دیگر شرایط بهینه زمانی بهدست میآید که اجرای این حلقه بسته خاتمه یابد. مسئله بهینهسازی مقید با استفاده از روش تابع جریمه به حالت نامقید تبدیل و برای حل مسئله بهینهسازی نامقید بهدست آمده، روش پاول که یکی از روشهای جستجوی مستقیم میباشد، مورد استفاده قرار گرفته است. قابلیتهای مدل حاصله با اجرای آن برای مخزن سد وشمگیر گرگان به اثبات رسیده و سیاست بهرهبرداری بهینه با هدف کمینهسازی رسوبگذاری در مخزن سد برای یک دوره 12 ماهه بهدست آمد.
لاله پرویز، مجید خلقی، خلیل ولیزاده،
جلد 15، شماره 56 - ( علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك - تابستان 1390 )
چکیده
تعیین دمای هوا در محاسبات بیلان انرژی، مطالعات هیدرولوژیکی و هواشناسی از اهمیت چشمگیری برخوردار است. در این میان تعداد محدود ایستگاههای هواشناسی جهت تعیین دمای هوا در مقیاسهای بزرگ مکانی از جمله مشکلات پیشرو است. استفاده از فناوری سنجش از دور به دلیل دید وسیع و یکپارچه و به روز بودن تصاویر ماهوارهای، گزینه مناسبی در برآورد این پارامتر به نظر میرسد. در این تحقیق از همبستگی منفی بین دادههای دمای سطح زمین و شاخص پوشش گیاهی (NDVI) در قالب روش TVX برای تعیین دمای هوا استفاده شده است که فرضیه روش، تقریب دمای هوا با دمای پوشش گیاهی انبوه و متراکم میباشد. به منظور بررسی عملکرد روش TVX در برآورد دمای هوا از تصاویر ماهوارهای سنجنده MODIS حوضه آبریز سفیدرود در سالهای 1381-1382-1384 استفاده شده است. الگوریتم پنجره مجزا توسعه داده شده توسط پرایس در محاسبه دمای سطح زمین به کار گرفته شده است. متوسط اختلاف بین دمای سطح زمین واقعی و حاصل از الگوریتم پرایس در حدود 2/6 درجه سانتیگراد است، بالطبع این میزان خطا میتواند در مقادیر دمای هوا تأثیر داشته باشد. به علت استفاده از شاخص NDVI در روش TVX، روش نسبت به تراکم پوشش گیاهی دارای حساسیت است به طوری که در مناطق با تراکم کم پوشش گیاهی، میزان خطا افزایش پیدا میکند. تغییرات حدود 4 درصد دمای هوا نسبت به افزایش ماکزیمم NDVI به میزان 05/0، مبین عملکرد بالای فیزیک روش TVX در برآورد دمای هوا در مناطق وسیع است.
حمیدرضا اولیایی، ابراهیم ادهمی، هوشنگ فرجی، پیام فیاض ،
جلد 15، شماره 56 - ( علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك - تابستان 1390 )
چکیده
درختان جنگلی در نتیجه عوامل مختلفی بر خاک زیر سایهانداز خود تأثیرگذار هستند. مطالعه ارتباط میان درختان و خاک یکی از عوامل اساسی در مدیریت و آمایش جنگلهاست. اکوسیستم جنگلی زاگرس یکی از مهمترین اکوسیستمهای جنگلی در حال تخریب در ایران است. بلوط ایرانی (Quercus brantii) مهمترین گونه درختی این جنگلهاست. این مطالعه به منظور بررسی اثر درخت بلوط بر برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک سایهانداز در سه منطقه جنگلی اطراف یاسوج صورت گرفت. این تحقیق با استفاده از یک طرح فاکتوریل ٢×3×3 (3 عمق، 3 منطقه و 2 فاصله) و در قالب طرح کاملاً تصادفی در 4 تکرار انجام شد. نمونههای خاک از 3 عمق20-0، 40-20 و 60-40 سانتیمتری در زیر و خارج سایهانداز برداشته شد. بر اساس نتایج به دست آمده درخت بلوط در اکثر موارد موجب افزایش معنیدار کربن آلی، نیتروژن کل، فسفر قابل جذب، پتاسیم تبادلی، هدایت الکتریکی، آهن، منگنز و روی گردیده و بر میزان pH، کربنات کلسیم معادل و مس کاهش معنیداری داشته است. براساس این نتایج تاج پوشش این درخت بر بافت خاک اثر معنیداری نداشته است. با توجه به آثار ذکر شده مشخص میشود که حضور این درختان عامل مهمی در تغییر خصوصیات خاک این جنگلها بوده است.
حمید زارع ابیانه، حدیثه نوری، عبدالمجید لیاقت، ولی الله کریمی، حمیده نوری،
جلد 15، شماره 57 - ( علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك -پاییز 1390 )
چکیده
کودهای شیمیایی مورد استفاده در کشاورزی از منابع آلاینده محیط زیست مانند منابع آب زیرزمینی و خاک هستند. شناخت عوامل مؤثر بر حرکت آب و نمکها در نیمرخ خاک کمک مؤثری در مدیریت منابع آب و کاهش آبشویی نمکها از ناحیه ریشه مینماید. در این پژوهش برای شبیهسازی و ارزیابی سطح ایستابی و انتقال نیترات با دادههای یک مزرعه برنج از نرمافزار DRAINMOD-N استفاده شد. برای ارزیابی کارآیی این نرمافزار، یکی از قطعههای زراعی مجهز به سیستم زهکش سطحی در منطقه محمود آباد (مازندران)، سطح ایستابی و غلظت نیترات در آب زیرزمینی به مدت 4 ماه (خرداد الی شهریور) در سال 1387 اندازهگیری شد. بافت خاک قطعه زراعی رس سیلتی بود. همچنین از 160 کیلوگرم در هکتار اوره طی دو مرحله استفاده شد. نرمافزار با تغییر ضرایب معدنی شدن و دنیتریفیکاسیون در دامنه مقادیر پیشنهاد شده از سوی دیگر پژوهشگران واسنجی شده و برای شرایط واقعی اجرا شد. نتایج نشان داد که تغییرات سطح ایستابی و غلظت نیترات در زیر منطقه ریشه در اکثر مواقع به خوبی توسط نرمافزار برآورد گردید و از هماهنگی نسبی خوبی با شرایط مزرعه برخوردار است. کارآیی نرمافزار در پیشبینی سطح آب زیرزمینی منطقه ریشه 84/0 و غلظت نیترات 97/0 به-دست آمد. نتایج این پژوهش نشان داد که نرمافزار DRAINMOD-N برای شبیهسازی مدیریت سطح ایستابی و غلظت نیترات تحت شرایط اقلیمی منطقه محمودآباد (مازندران) میتواند مفید باشد. بهعبارت دیگر این نرمافزار بهعنوان ابزار مدیریتی برای کاهش و جلوگیری از مسائل و دشواریهای زیست محیطی نیترات در مناطق شالیکاری قابل استفاده است.
محمد رحمانیان، حبیب خداوردیلو، میرحسن رسولی صدقیانی، یونس رضاییدانش، محسن برین،
جلد 15، شماره 58 - ( علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-زمستان 1390 )
چکیده
همزیستیهای ریشه گیاهان و ریزجانداران خاک بویژه قارچ ریشههای آربسکولار(AM) و باکتریهای افزاینده رشد گیاه (PGPR) بخشی اساسی و کارآمد از سامانه ریشه گیاهان است. این همزیستیها نقش اساسی در کارآیی ریشه در جذب و بهبود رشد گیاه در مکانهای شدیداً تخریب شده مانند مکانهای آلوده به فلزهای سنگین دارند. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر مایهزنی خاک با میکروبهای بردبار به فلزهای سنگین بر زیستفراهمی سرب و کادمیم در خاک، رشد گیاه و جذب فلز بهوسیله گیاهان ارزن (Pennisetum glaucum)، بیدگیاه (Triticum repens) و یونجه وحشی (Medicago sativa) بود. یک نمونه خاک با غلظتهای مختلف کادمیم یا سرب آلوده شد (خاک 1). همچنین، برای تهیه مایه مایهزنی دارای سویههای بومی مناطق آلوده، از خاک کشتزارهای یونجه پیرامون معادن سرب و روی زنجان نمونهبرداری (خاک 2) و با نسبت وزنی یک به پنج به خاک 1 افزوده شد. گیاهان ارزن، بیدگیاه و یونجه وحشی در گلدان و در شرایط گلخانه کشت شدند. در پایان فصل رشد، کارکرد ماده خشک بخش هوایی و غلظت سرب و کادمیوم در گیاه و خاک اندازهگیری شد. یافتهها نشان داد که عملکرد نسبی گیاهان و غلظت سرب در گیاهان در شرایط عدم مایهزنی میکروبی، بیشتر از تیمارهای مشابه در شرایط مایهزنی میکروبی بود. با این حال، غلظت کادمیم در گیاهان در شرایط مایهزنی میکروبی، بیشتر بود. بیدگیاه بالاترین اندوزش کادمیم و سرب را در میان گیاهان بررسی شده داشت.
محمدجواد فریدونی، هوشنگ فرجی، حمیدرضا اولیایی، ابراهیم ادهمی،
جلد 16، شماره 60 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-تابستان 1391 )
چکیده
تأثیر پساب تصفیه شده شهری و نیتروژن بر ویژگیهای شیمیایی خاک در کشت ذرت شیرین، در سال 1388 در منطقه یاسوج ارزیابی گردید. عامل اصلی آزمایش شامل آبیاری در 5 سطح ، آبیاری مزرعه با آب معمولی در کل فصل رشد (1I)؛ نیمه اول فصل رشد گیاه، آبیاری با پساب تصفیه شده و بقیه فصل رشد، آبیاری با آب معمولی (2I)؛ نیمه اول فصل رشد، آبیاری با آب معمولی و بقیه فصل رشد، آبیاری با پساب تصفیه شده (3I)؛ آبیاری یک در میان با آب معمولی و پساب تصفیه شده (4I)؛ آبیاری مزرعه با پساب تصفیه شده در کل فصل رشد (5I) و عامل فرعی شامل نیتروژن در سه سطح (0=0N، 80=80N و 160=160N کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) بود. نتایج نشان داد که غلظت عناصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم موجود در خاک، تحت تیمار آبیاری 5I، اختلاف معنیداری با سایر سطوح نشان داد. تأثیر آبیاری بر مقدار کربن آلی و EC خاک معنیدار شد. بیشترین و کمترین مقدار کربن آلی خاک بهترتیب در سطح آبیاری 5I معادل 45/0 درصد و 1I معادل 33/0 درصد بهدست آمد. بیشترین و کمترین مقدار EC خاک بهترتیب در سطح آبیاری 5I معادل 0/2 دسیزیمنس بر متر و در سطح آبیاری 1I معادل 4/1 دسیزیمنس بر متر دیده شد. تأثیر آبیاری بر pH خاک معنیدار نگردید. تأثیر آبیاری و برهمکنش آبیاری و نیتروژن بر غلظت عناصر آهن، روی، مس و منگنز در خاک معنیدار نشد. همچنین تأثیر کود نیتروژن بر غلظت نیتروژن خاک معنیدار گردید. بیشترین و کمترین غلظت نیتروژن در خاک بهترتیب در سطوح کودی 160N و 0N، معادل 034/0 و 030/0 درصد بهدست آمد.
ندا مرادی، میرحسن رسولی صدقیانی، ابراهیم سپهر، بابک عبدالهی،
جلد 16، شماره 62 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-زمستان 1391 )
چکیده
اسیدهای آلی میتوانند بر فراهمی جذب فسفر توسط خاکها تأثیر داشته باشند. به منظور بررسی تأثیر اسید سیتریک و اسید اگزالیک بر ویژگیهای جذب فسفر پنج نمونه خاک با خواص مختلف از خاکهای آهکی استان آذربایجان غربی تهیه شد. به 5/2 گرم از خاکها غلظتهای فسفر از صفر تا 20 میلیگرم بر لیتر (از منبع KH2PO4) و 5 میلیمول بر لیتر از اسیدهای آلی اضافه و هم دماهای جذب فسفر ایجاد شد. دادههای جذب فسفر به مدلهای فروندلیچ، لانگمویر و خطی برازش داده شدند. نتایج نشان داد دادههای جذب فسفر با معادلههای فروندلیچ (97/0r2=، 01/0P <) و خطی (95/0r2=، 01/0P <) برازش خوبی نشان دادند. متوسط ضریب توزیع، n معادله فروندلیچ و گنجایش بافری تعادلی در معادله خطی در اثر تیمار با اسید سیتریک بهترتیب 30، 12 و17 درصد و در اثر تیمار با اسید اگزالیک بهترتیب 43، 27 و14 درصد کاهش یافت. بهطورکلی اسید اگزالیک نسبت به اسید سیتریک بهطور چشمگیری حداکثر جذب و ثابت انرژی پیوند (k) در خاکها را کاهش داد و نیاز استاندارد فسفر (SPR) در اثر افزودن اسیدهای آلی بهطور متوسط 57 درصد نسبت به شاهد کاهش یافت. میتوان نتیجهگیری کرد که اسیدهای آلی سبب کاهش جذب فسفر توسط خاکها میشوند.
حمیدرضا اولیایی،
جلد 16، شماره 62 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-زمستان 1391 )
چکیده
اکسیدها و هیدروکسیدهای آهن و منگنز از ترکیبات بسیار فعال در خاک هستند. این ترکیبات نسبت به تغییر شرایط محیطی خاک حساس بوده و اغلب در طول خاکرخ حرکت مینمایند. از اینرو مقدار شکلهای مختلف شیمیایی این ترکیبات و نسبت میان آنها بهعنوان شاخصی در مطالعات تکامل خاک بهکار میرود. این مطالعه به منظور بررسی آثار پستی و بلندی و شرایط زهکشی بر شکلهای شیمیایی آهن و منگنز در طول یک کاتنا در منطقه دشت روم در استان کهگیلویه صورت گرفت. نتایج نشان داد که حداکثر مقدار آهن و منگنز پدوژنیک (Fed و Mnd) در سطوح پایدارتر ژئومورفیک بوده و میزان آن با افزایش عمق عمدتاً کاهش مییابد. همچنین خاکرخهای دارای شرایط اکوییک دارای مقادیر بیشتر آهن با تبلور ضعیف (Mno و Feo) و مقادیر کمتر Fed و Mnd هستند. روابط مثبت و معنیداری میان Feo، Mno، Fet، Mnt و میزان رس در خاکها دیده شد. نتایج نشان داد که شرایط اکوییک موجب افزایش نسبتهای Feo/Fed ، Mno/Mnd و Mnd/Fed بهترتیب به میزان 1/3، 3/4 و 9/1 برابر و کاهش 6/2 برابری در شاخص تبلور آهن گردید. بالاتر بودن مقدار میانگین Mnd/Fed در خاک اکوییک نسبت به خاک غیر اکوییک احتمالاً نشاندهنده افزایش بیشتر میزان منگنز پدوژنیک نسبت به آهن پدوژنیک در شرایط اکوییک بوده است.
سکینه عبدی، مهدی تاج بخش، بابک عبدالهی مندولکانی، میر حسن رسولی صدقیانی،
جلد 17، شماره 64 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-تابستان 1392 )
چکیده
برگرداندن بقایای گیاهی به خاک بهویژه در مناطق خشک و نیمه خشک از ارکان مهم پایداری اکوسیستمهای کشاورزی است. تحقیق حاضر در سالهای 1388 و 1389 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار به اجرا گذاشته شد. در این آزمایش گیاهان شبدر سفید، اسپرس، ارزن مرواریدی، سورگوم علوفهای و منداب بهعنوان کود سبز در نظر گرفته شد و فرآیند تغییرات کربن آلی خاک، نیتروژن و معدنی شدن آن طی دورههای بعد از افزودن گیاهان به خاک بررسی گردید. واحدهای آزمایشی در 50 درصد آب ظرفیت زراعی آبیاری شدند. در هر دو سال اجرای تحقیق، نیتروژن کل و آمونیومی خاک تحت تاثیر نوع کود سبز قرار گرفتند. همچنین لیگنین و سلولز بقایا، عوامل اصلی کنترلکننده معدنی شدن نیتروژن و میزان تجزیه بقایا بودند. در هر دو سال اجرای تحقیق بیشترین مقدار کربن آلی خاک در اثر تجزیه بقایای ارزن مرواریدی حاصل شد. نسبت C/N خاک در ماههای اول، سوم و پنجم بعد از اختلاط بقایای گیاهان اسپرس و شبدر سفید با خاک، کاهش معنیداری از خود نشان داد. نیتروژن نیتراتی نیز بیشترین مقدار را بعد از افزودن بقایای اسپرس و شبدر سفید داشت. با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق گیاهان شبدر سفید و اسپرس بهدلیل افزایش نیتروژن کل و معدنی قابل استفاده برای گیاه بعدی، میتواند بهعنوان بهترین کود سبز در بین گیاهان مورد مطالعه معرفی گردد.
حمیدرضا اولیایی، مهدی نجفی قیری،
جلد 17، شماره 65 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-پاییز 1392 )
چکیده
شالیزارها تأمینکننده نیاز تغذیهای حدود نیمی از جمعیت جهان میباشند. تشکیل این خاکهای تحت دخالت انسان مرتبط با عملیات شلهکاری (پادلینگ)، رژیمهای غرقاب و زهکشی، تشکیل کفه شخم و فرایندهای اکسایشی-کاهشی خاص میباشد. این مطالعه به منظور بررسی اثر کشت طولانیمدت برنج بر ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و کانیشناسی رس در سه مزرعه برنج در منطقه یاسوج و مقایسه با اراضی بکر مجاور صورت گرفت. نتایج نشان داد که کشت طولانیمدت برنج موجب افزایش در میزان رس، کربن آلی، رطوبت اشباع، ظرفیت تبادل کاتیونی، کلاس فعالیت تبادل کاتیونی، هدایت الکتریکی و کاهش میزان کربنات کلسیم معادل خاک شدهاست. همچنین این کاربری منجر به افزایش میزان آهن عصارهگیریشده با اگزالات ) (Feo، آهن کل) (Fet و کاهش میزان آهن عصارهگیریشده با دی-تیونات ) (Fed شدهاست. نوع کانیهای رسی در دو کاربری تفاوت چندان زیادی را نشان ندادند. اما از نظر مقدار، در خاکهای شالیزاری افزایش نسبتاً زیاد اسمکتیت بهویژه در افقهای سطحی دیده شد. اسمکتیت تشخیص داده شده در خاکهای شالیزاری دارای بار لایهای کمتر و درجه تبلور بالاتر در مقایسه با خاکهای غیرشالیزاری بوده است. تغییر شکل ایلیت و کلریت به کانیهای انبساطپذیر دلیل احتمالی برای کاهش این کانیها در خاکهای شالیزاری است.
حمیدرضا اولیایی، صفورا حیدرماه، ابراهیم ادهمی، مهدی نجفی قیری،
جلد 18، شماره 68 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-تابستان- 1393 )
چکیده
سرعت آزادسازی پتاسیم غیرتبادلی از خاکها میتواند وضعیت حاصلخیزی پتاسیم را تحت تأثیر قرار دهد. در این مطالعه سینتیک آزادسازی پتاسیم توسط عصارهگیری متوالی با کلرید کلسیم 01/0 مولار در 12 نمونه خاک سطحی استان کهگیلویه بررسی گردید. نتایج نشان داد که مقدار پتاسیم غیرتبادلی آزاد شده در پایان آزمایش در دامنهی 9/89 تا 9/460 میلیگرم بر کیلوگرم (میانگین 4/195) بوده است. مقادیر کربنات کلسیم، پتاسیم غیرتبادلی، ظرفیت تبادل کاتیونی و میزان کانی میکا از عوامل مؤثر بر آزادسازی پتاسیم در خاکهای مورد مطالعه میباشند. بیشترین آزادسازی پتاسیم در خاکهای آلفیسولز رخ داد که علت اصلی آن احتمالاً وجود مقادیر زیادتر رس و کانی میکا میباشد. بهطور کلی آزادسازی پتاسیم از خاکها براساس تکامل آنها روند آلفیسولز> اینسپتیسولز> انتی-سولز را نشان داد. دادههای حاصل از مطالعات با مدلهای مختلف سینتیکی برازش داده شد و براساس آن معادلات الوویچ، تابع توانی و پارابولیک آزاد شدن پتاسیم از خاکهای منطقه را بهنحو قابل قبولی توصیف نمودند. انطباق دادههای سینتیکی با این معادلات نشان میدهد که آزادسازی پتاسیم غیرتبادلی از خاکهای منطقه توسط فرآیند پخشیدگی کنترل میشود.