33 نتیجه برای مصدق
معصومه نیکپور، علی اکبر محبوبی، محمدرضا مصدقی، آزاده صفادوست،
جلد 15، شماره 58 - ( علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-زمستان 1390 )
چکیده
اثر ویژگیهای ذاتی خاک بر پایداری ساختمان خاک مورد ارزیابی قرار گرفت. نمونههای خاک (33 سری) از استان همدان به گونهای انتخاب شد که دامنه گستردهای از ویژگیهای ذاتی و پایداری ساختمان خاک را دربرگیرند. دو شاخص پایداری ساختمان خاک شامل میانگین وزنی قطر خاکدانهها (MWD) با استفاده از روش یودر و شاخص دبوت- دلینهیر (DDI) مورد استفاده قرار گرفت. پیش از آزمایش الک تر خاکدانهها دو پیش- تیمار رطوبتی به صورت (مرطوب شدن سریع تا اشباع و مرطوب شدن آهسته تا مکش ماتریک kPa 30) اعمال گردید. روابط رگرسیون خطی و چندگانه بین MWD و DDI با ویژگیهای ذاتی خاک (مقدار ماده آلی، رس، رس ریز، سیلت، شن، کربنات کلسیم، رسانایی الکتریکی و واکنش خاک) تعیین گردید. نتایج نشان داد که مقدار ماده آلی خاک بیشترین تأثیر را بر شاخصهای ذکر شده داشت. پس از ماده آلی، رس، رس ریز و کربنات کلسیم به ترتیب تأثیرگذار بودند. مرطوب کردن سریع باعث خرد شدن بیشتر خاکدانهها به علت انرژی تخریبی آن، محبوس شدن هوا و آماس غیریکنواخت خاک شد. در حالی که مرطوب شدن آهسته تفاوت خاکهای با پایداری ساختمان کم را بهتر نشان داد. این پژوهش نشان داد پس از تأثیر ماده آلی، رس ریز عامل مؤثرتری نسبت به کل رس بر شاخصهای پایداری ساختمان خاک است و همچنین ضریب تبیین بالایی (75%< 2R) بین MWD و DDI وجود دارد و این دو شاخص برای ارزیابی پایداری خاکدانهها در استان همدان پیشنهاد میشود.
محمدباقر فرهنگی، محمدرضا مصدقی، علیاکبر صفری سنجانی، علیاکبر محبوبی،
جلد 16، شماره 59 - ( علوم فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك-بهار - 1391 )
چکیده
در کشاورزی برای بهبود حاصلخیزی خاک از کودهای گاوی بهرهگیری میشود. اشرشیا کولی معمولترین کلیفرم رودهای کود گاوی است، که به عنوان شاخص آلودگی آبهای زیرزمینی مورد بررسی قرار میگیرد. هدف این پژوهش بررسی چگونگی حرکت باکتری اشرشیا کولی آزادشده از کود گاوی در شرایط جریان غیراشباع خاک، در مزرعه است. لایسیمترهایی (به قطر درونی 5/20 و ارتفاع cm50) در مزرعهای با بافت خاک لوم رسی کار گذاشته شدند. کنترل جریان غیراشباع در پتانسیل ماتریک cm 5- با دستگاه نفوذسنج مکشی انجام گرفت. پس از برقراری جریان ماندگار، کود گاوی تازه هوا-خشک به میزان Mg ha-1 10 (براساس وزن خشک) روی لایسیمترها ریخته شد. نمونهگیری با نمونهگیرهای پلاستیکی کارگذاشته شده در عمقهای 20 و cm 40 لایسیمتر و در زمانهای 1، 2، 4، 6، 12 و 24 ساعت پس از آغاز آبشویی کود انجام گرفت. فراوانی اشرشیا کولی در واحد حجم محلول خروجی از نمونهگیرها (C) و آب ورودی (C0) به روش زنده (شمارش پلیت) شمارش گردید. اثر عمق خاک، زمان نمونهبرداری و اثر متقابل آنها بر C و C0/ Cمعنیدار شد (در سطح آماری 1%). در همه زمانها شاخص نسبی جذب باکتری (SR) در مجموع دو لایه کمتر بود و با افزایش عمق خاک میزان پالایش هم بیشتر شد. با تصحیح غلظت ورودی برای لایه دوم دیده شد که SR در این لایه (cm 40-20) قابل توجه بوده و در زمانهای 4 و 6 ساعت بیشتر از لایه اول به دست آمد. نقش لایه رویین خاک در پالایش باکتری برجسته بود ولی وجود جریانهای ترجیحی به ویژه در زمانهای آغازین باعث انتقال باکتریها تا لایه دوم شد. کاهش دما در کاهش آزادشدن باکتری از کود و افزایش گرانروی آب تأثیرگذار بوده و سبب کاهش شدید غلظت باکتری محلول خاک در زمان h 24 شد. در کل نتایج این پژوهش نشان داد که افزون بر لایه رویین، لایه زیرین خاک با توجه به درصد بیشتر رس و آهک میتواند در پالایش باکتریها کارایی ویژهای داشته باشد.
مهناز ختار، محمدرضا مصدقی، علیاکبر محبوبی،
جلد 16، شماره 60 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-تابستان 1391 )
چکیده
در این پژوهش تأثیر شوری و سدیمیبودن آب بر توزیع اندازه منافذ و مقدار آب قابل استفاده برای گیاه در دو خاک آهکی رسی و لوم رسی شنی بررسی شد. خاکها با تیمارهای ترکیبی شامل 16 آب با کیفیت متفاوت (مقادیر EC برابر 5/0، 2، 4 و 1-dS m 8 و مقادیر SAR برابر 1، 5، 13 و 18) اشباع شده و پنج بار تر و خشک شدند. سپس مقدار رطوبت در مکشهای ماتریک 0 (θs)، 10 (10θ)، 100 و cm 300 (θFC) و cm 15000 (θPWP) اندازهگیری شد. تفاوتهای 100θ یا 300θ با 15000θ برابر آب قابل استفاده، θs با 10θ برابر تخلخل درشت، 10θ با 100θ برابر تخلخل میانه، و 100θ برابر تخلخل ریز در نظر گرفته شد. تخلخل اولیه دو خاک یکسان بود ولی مقدار بیشتر شاخصهای توزیع اندازه منافذ و θFC، θPWP و AWC را خاک رسی به علت ایجاد تخلخل بیشتر ناشی از آماس به خود اختصاص داد. با افزایش EC، منافذ میانه کاهش یافته و به منافذ درشت و ریز تبدیل شدند. همچنین EC به دلیل کاهش ضخامت لایه پخشیده دوگانه و همآوری ذرات خاک، باعث تبدیل منافذ میانه به منافذ درشت و در نتیجه کاهش θFC و از طرفی باعث ایجاد منافذ ریز جدیدی شد که θPWP را افزایش داد، و در کل منجر به کاهش AWC گردید. افزایش SAR منجر به تخریب و کاهش حجم منافذ میانه و تبدیل آنها به منافذ ریز شد ولی اثر معنیداری بر منافذ درشت نداشت. با افزایش SAR، θFC و θPWP به علت تخریب منافذ ساختمانی، آماس و پراکندگی رسها و افزایش سطوح برای جذب آب، افزایش یافت که این افزایش برای θPWP شدیدتر و مشخصتر بود و در نتیجه AWC کاهش یافت. بنابراین گذشته از اثر ویژه (سمیت) یون سدیم برای گیاه، با افزایش SAR، آب خاک در دسترس گیاه هم کاهش یافت. با افزایش شوری آب آبیاری، اثر تخریبی SAR کاهش یافت و اثر کیفیت آب بر نگهداشت آب خاک رسی بیشتر بود.
الهام فراهانی، محمد رضا مصدقی، علی اکبر محبوبی،
جلد 16، شماره 61 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-پاييز 1391 )
چکیده
پدیده سختشوندگی یکی از نشانههای کیفیت فیزیکی ضعیف خاک است. خاکهای سختشونده، خاکهایی هستند که تغییر مقاومت مکانیکی آنها با خشکشدن شدید بوده، در هنگام خشکشدن، سخت و متراکم شده و خاکورزی آنها دشوار است. خاکهای سختشونده دارای دشواریهایی مانند تهویه ضعیف در شرایط مرطوب، مقاومت مکانیکی زیاد در دامنه رطوبتی خشک، نفوذپذیری اندک و رواناب و فرسایش زیاد میباشند. با توجه به اینکه اکثر خاکهای ایران از نظر ماده آلی فقیرند، انتظار میرود که پدیده سختشوندگی در برخی از آنها رخ دهد. این پژوهش بر روی 9 سری خاک از استان همدان با هدف بررسی پدیده سختشوندگی از راه اندازهگیری سه نوع مقاومت کششی (ITS)، فشاری غیرمحصور (UCS) و فروروی (PR) در نمونههای بازساختهشده خاک انجام شد. آزمونهای ITS، UCS و PR بر روی نمونههای ساختهشده با چگالی ظاهری (BD) که ضریبی از BD بحرانی برای رشد گیاه (BDcritical9/0) بود، انجام شدند. همچنین ویژگیهای ذاتی مؤثر بر این پدیده بررسی شد. براساس تعریف پیشنهادی در سمپوزیوم جهانی خاکهای سختشونده و سلهدار به اتحادیه بینالمللی خاکشناسی، که مقاومت کششی خاک سختشونده در حالت هوا-خشک باید بزرگتر یا برابر kPa 90 باشد، میتوان گفت که در BDcritical9/0، تنها یکی از خاکهای مورد بررسی (با بافت متوسط) سختشونده شد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که خاکهای با بافت متوسط بیشتر مستعد سختشوندگی هستند. در تمامی خاکهای مورد بررسی، با افزایش درصد رس، مقدار ITS افزایش یافت. همچنین اثر افزایشی مقدار رس بر UCS و اثر افزایشی مقدار کربنات کلسیم بر PR دیده شد. کربنات کلسیم مانند سیمانی بین ذرات خاک قرار گرفته و باعث گردیده خاک بیشتر مستعد سختشوندگی شود. همچنین در تمامی خاکهای مورد بررسی، روند کاهشی مقادیر مقاومت مکانیکی با افزایش مقدار رطوبت خاک مشاهده گردید. شیب مدل نمایی (b) برازشیافته بر منحنی مشخصه مقاومت مکانیکی بهعنوان شاخص سختشوندگی خاک، رابطهای مثبت با مقدار شن و رابطهای منفی با مقدار سیلت برقرار کرد. درکل میتوان گفت بافت و مقدار کربنات کلسیم از عوامل مهم و مؤثر بر پدیده سختشوندگی در خاکهای همدان میباشند.
آیدا طالبی، امیرحسین چرخابی، حمیدرضا پیروان، علیاصغر هاشمی، حسین مصدق،
جلد 16، شماره 62 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-زمستان 1391 )
چکیده
مارنها تشکیلات رسوبی ناپایدار شامل مواد شیمیایی و ذرات تخریبی هستند. فرآیندهای فرسایشی در رابطه با مارنها بسیار شدید هستند؛ بهطوریکه اشکال مختلف فرسایش خاک (بهویژه بدلندها)، ویژگیهای بارز در اراضی مارنی به شمار میآیند. از اینرو، شناخت ویژگیهای مؤثر در فرسایشپذیری مارنها برای اقدامات و اتخاذ روشهای اصلاحی، لازم و ضروری است. در این پژوهش، برای بررسی فرسایشپذیری واحدهای مارنی حوزه آبخیز حبلهرود، از یک بارانساز قابل حمل استفاده شد. مقادیر رسوب و روانآب هریک از واحدهای مارنی اندازهگیری شد. سپس با استفاده از پارامترهای آماری عوامل مؤثر شناسایی گردیدند. در نهایت، با استفاده از تحلیل عاملی، رابطه بین ویژگیهای شیمیایی مارنها و رسوبدهی تعیین شد و پارامترهای تأثیرگذار در فرسایش و تولید رسوب مشخص شدند. نتایج نشان داد که رسوبدهی، بهترتیب در واحدهای مارن ژیپسی، مارن ماسهای، مارن نمکی و مارن آهکی، کم شده است. همچنین، با افزایش هدایتالکتریکی، سدیم، کلر و نسبت جذب سدیم و کاهش بیکربنات و کربنات کلسیم فعال موجود در واحدهای مارنی مختلف، شدت فرسایش و رسوبدهی بیشتر شده است.
گلایه یوسفی، آزاده صفادوست، محمد رضا مصدقی، علی اکبر محبوبی،
جلد 17، شماره 65 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-پاییز 1392 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی اثر درازمدت بافت خاک و مدیریت کشت بر حرکت لیتیم و برمید تحت شرایط جریان غیراشباع ماندگار انجام شد. تیمارها شامل دو خاک با بافت لوم رسی و لوم شنی بودند که هر دو بهمدت چهار سال زیر کشت گندم و یونجه قرار داشتند. ستونهای دستنخورده خاک درشرایط جریان ماندگار با استفاده از آب شهری برقرار شد و سپس پالسی از محلول برمید لیتیم ( M005/0) بهعنوان غلظت ورودی (C0) بر سطح ستونهای خاک اعمال گردید. آبشویی برای هر ستون تا PV4 (چهار برابر حجم آب منفذی) ادامه یافت. غلظت برمید و لیتیم موجود در زهآب خروجی با فواصل PV2/0، بهترتیب توسط الکترود انتخابگر برمید و دستگاه فلیم فتومتر اندازهگیری شد. غلظت نسبی (C/C0) برمید و لیتیم در برابر حجم آب منفذی رسم شد. نتایج نشان داد که نوع کشت و بافت خاک (در مجموع ساختمان خاک) اثر معنیداری بر غلظتهای خروجی داشتند. منحنیهای رخنه نشاندهنده خروج زودهنگام برمید بهدلیل دفع آنیونی و دیرآیی لیتیم بهدلیل جذب سطحی در ستونهای خاک بود. با گذشت زمان غلظت برمید و لیتیم کاهش یافت و در زمانهای طولانی به هم رسیدند که این نشانگر از بینرفتن اثر منافذ درشت بر انتقال مواد در نتیجه ادامه آبشویی و انتقال عمده آنها از راه جریان در پیکره خاک بود. غلظت برمید و لیتیم خروجی از خاک لوم رسی زیر کشت یونجه بهدلیل پایداری بیشتر ساختمان خاک نسبت به خاک لوم شنی تحت همان کشت بیشتر بود. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد غلظت برمید و لیتیم خروجی در خاکهای زیر کشت یونجه (هر دو بافت) بیشتر از خاکهای زیر کشت گندم بود. این امر بیانکننده اثر قابل توجه نوع کشت نسبت به بافت خاک، بر حرکت آلایندهها در خاک میباشد. روند تغییرات منحنی رخنه لیتیم نیز مانند برمید بود؛ با این تفاوت که بهعلت جذب بر روی سطوح فعال؛ غلظت آن در زهآب خروجی کمتر از برمید بود.
الهام امیری، علی اکبر محبوبی، محمد رضا مصدقی، حسین شیرانی،
جلد 18، شماره 68 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-تابستان- 1393 )
چکیده
در این پژوهش اثر ساختمان خاک در انتقال بروماید غیرفعال تحت شرایط جریان اشباع و غیراشباع بررسی گردید. تیمارهای ساختمان خاک شامل ستونهای خاک دستنخورده (ساختمان منشوری و دانهای) و خاک دستخورده (ساختمان تکدانه) بودند. غلظت ثابتی از برومید (M 005/0) بر سطح ستونها تحت شرایط جریان ماندگار اعمال شد. برای شرایط اشباع، شدت جریانی برابر با بیشترین هدایت هیدرولیکی اشباع (Ks) خاکها و برای ایجاد شرایط غیراشباع، شدت جریانی برابر نصف کمترین Ks روی ستونها اعمال گردید. آبشویی ستونها تا حجم آب خروجی 5 حجم آب منفذی ( PV) ادامه یافت. غلظت برومید خروجی با فواصل PV2/0 توسط الکترود انتخابگر برومید اندازهگیری شد. منحنی رخنه برومید برای ساختمان تکدانه S شکل و نزدیک به الگوی جریانهای پیستونی و مویینهای بود. در دو ساختمان منشوری و دانهای، منحنی رخنه در ابتدا دارای شیب تند و سپس شیب ملایمتر و کشیده بود. مسیرهای ترجیحی موجب خروج زود هنگام برومید از ستونهای خاک در این دو ساختمان شد. کشیدگی منحنی رخنه بیانگر نقش مهم پخشیدگی و پراکنش در انتقال برومید در این خاکها میباشد. در شرایط اشباع، جبهه برومید نسبت به شرایط غیراشباع به علت غالبیت جریان تودهای و جریان سریعتر در منافذ درشت زودتر به انتهای ستون رسید. نتایج این پژوهش اهمیت ساختمان خاک، مسیرهای ترجیحی و شرایط جریان را در انتقال املاح نشان میدهد.
مائده ملائیرنانی، حسین بشری، مهدی بصیری، محمدرضا مصدقی،
جلد 18، شماره 70 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-زمستان 1393 )
چکیده
پایداری خاکدانههای خاک بهعنوان یک شاخص کلیدی برای ارزیابی کیفیت و سلامت خاک مراتع درنظر گرفته میشود. بسیاری از عوامل و ویژگیها مانند بافت، کربن آلی، آهک، نسبت جذب سدیم و رسانایی الکتریکی خاک بر پایداری خاکدانههای خاک مؤثرند. تأثیر این فاکتورها بر پایداری خاکدانهها در 71 نمونه خاک در چهار منطقه (2 منطقه در مناطق نیمهخشک و 2 منطقه در مناطق خشک) از استان اصفهان بررسی شد. پایداری خاکدانهها بهروش الک تر اندازهگیری شد. برای بهینهسازی شرایط آزمایش برای خاکهای مورد بررسی، سه زمان الککردن (5، 10 و 15 دقیقه) بهمنظور اعمال تنشهای هیدرومکانیکی متفاوت در آب استفاده شد و اثر آنها بر پایداری خاکدانههای 10 خاک انتخابی از بین خاکهای مورد بررسی ارزیابی شد. پایداری خاکدانهها با استفاده از شاخصهای میانگین وزنی قطر (MWD) و میانگین هندسی قطر (GMD) خاکدانهها محاسبه شد. پایداری خاکدانهها در همه زمانهای الککردن با یکدیگر تفاوت معنیداری در سطح 1/0 درصد با یکدیگر نشان دادند. زمان 10 دقیقه الککردن خاکدانهها برای ارزیابی پایداری ساختمان خاک در این مناطق مناسبتر بود، زیرا در این زمان اختلاف بین پایداری ساختمانی خاکها بهتر مشخص شد. از میان ویژگیهای ذاتی خاک، مقدار کربن آلی بیشترین نقش را در پایداری خاکدانههای خاک در همهی مناطق داشت. علاوه بر مقدار کربن آلی، رسانایی الکتریکی خاک در پایداری خاکدانهها در مراتع مناطق استپی که شرایط خشکتری دارند، اهمیت بیشتری داشت. در مقایسه با توزیع نرمال و شاخص MWD، توزیع لوگ-نرمال و شاخص GMD بهتر توانستند توزیع اندازه خاکدانهها را در مناطق مورد بررسی استان اصفهان نشان دهند. بنابراین ارزیابی و پایش پایداری خاکدانهها و مقدار کربن آلی میتواند اطلاعات ارزشمندی در خصوص روند تغییرات مثبت و منفی عملکرد مراتع در نتیجه انجام روشهای مدیریتی فراهم نماید.
عالیه ویسیتبار، عباس همت، محمدرضا مصدقی،
جلد 19، شماره 72 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-تابستان 1394 )
چکیده
این پژوهش با هدف ارزیابی معضل تراکم خاک در مزارع شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی اهواز انجام گرفت. نمونههای دستنخورده از کف جویها برای اندازهگیری درصد رطوبت (mc)و چگالی ظاهری (BD) خاک جمعآوری شد. با توجه به تغییر بافت در مزارع، برای بیان درجه فشردگی خاکهای مختلف و مقایسه آنها با هم، علاوه بر چگالی ظاهری، چگالی ظاهری نسبی (RBD، نسبت چگالی ظاهری به چگالی ظاهری مرجع) نیز تعیین شد. تغییرات مقاومت مکانیکی (شاخص مخروط؛ CI) خاک نیز بررسی شد. نتایج نشان داد که اکثر مقادیر BD اندازهگیری شده در مزارع نیشکر، در محدوده "ریشههای اندک" (محدودیت زیاد) میباشد. با مقایسه مقادیر BD بهدست آمده با حد بهینه (85/0) دیده شد که بیشتر مقادیر بهدست آمده بیش از حد بهینه برای رشد ریشه گیاه بود که بیانگر فشردگی بیش از حد خاکهای مزارع نیشکر میباشد. مقادیر CI در نیمرخ خاکها نشان داد که در اکثر عمقها مقادیر اندازهگیری شده در کف جویها از حدود محدودکننده (MPa 2) و بحرانی (MPa 3) برای رشد و نمو ریشه بیشتر میباشد. بنابراین، بهمنظور بهبود حاصلخیزی و کیفیت فیزیکی خاک، مدیریت تردد ماشینهای برداشت نی در مزارع نیشکر، باید مورد بازنگری قرار گیرد.
وجیهه درستکار، مجید افیونی ، امیرحسین خوشگفتارمنش ، محمدرضا مصدقی ، فرهاد رجالی،
جلد 19، شماره 73 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-پاییز 1394 )
چکیده
قارچهای میکوریز آربسکولار یکی از مهمترین فاکتورهای مؤثر بر کیفیت خاک هستند و از طریق ترشحات خود بر بسیاری از ویژگیهای خاک تأثیرمیگذارد. این پژوهش گلخانهای در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار قارچ میکوریز آربسکولار شامل سه گونهی غیربومی (Funneliformis mosseae، Claroideoglomus claroideum و Rhizophagus irregularis)، ترکیبی از سه گونه غیربومی، ترکیبی از سه گونه بهصورت بومی و یک تیمار خاک استریل در چهار سطح شوری 1، 5، 10 و 15 دسیزیمنس بر متر در حضور گیاه گندم انجام شد. حضور قارچهای میکوریز، باعث افزایش غلظت گلومالین آزاد و کل و همچنین غلظت کربوهیدرات قابل عصارهگیری با آب داغ و اسید رقیق در مقایسه با تیمار شاهد (فاقد قارچ) در همه سطوح شوری شده است. تأثیر مخلوطی از قارچهای بومی بر پارامترهای اندازهگیری شده در سطوح شوری 10 و 15 دسیزیمنس بر متر، بیشتر از مخلوطی از سه گونه قارچ غیربومی بود. غلظت گلومالین آزاد و کل در همه سطوح شوری در تیمار حاوی مخلوطی از سه گونه غیربومی بیشتر از هریک از گونههای غیربومی مورد مطالعه بوده است. بیشترین تأثیر در افزایش غلظت گلومالین در خاک در سطح شوری 1، 5 و 15 دسیزیمنس بر متر مربوط به گونه F. mosseae و در سطح شوری 10 دسیزیمنس بر متر مربوط به گونه C. claroideum بوده است. براساس نتایج این پژوهش بین گونههای مختلف بومی و غیربومی قارچهای میکوریز و شوری اثرات متقابلی از نظر تولید گلومالین و اثر بر غلظت کربوهیدراتها در خاک وجود دارد.
مهدیه کرمانپور، محمدرضا مصدقی ، مجید افیونی، محمدعلی حاجعباسی،
جلد 19، شماره 73 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-پاییز 1394 )
چکیده
آلودگی نفتی یکی از بحرانهای مهم زیست محیطی است که کشورهای دارای صنعت نفت با آن مواجه میباشند. بهمنظور بررسی اثر آلودگی نفتی بر آبگریزی خاک و ارتباط آن با پایداری ساختمان خاک، این پژوهش در منطقه بختیاردشت اصفهان و در قطعه زمینی آلوده به ترکیبات نفتی در فضای سبز اطراف پالایشگاه نفت اصفهان انجام شد. پس از تعیین مکانهای آلوده و شاهد، آزمایش آبگریزی خاک بهروش زمان نفوذ قطره آب (WDPT) در مکانهای آلوده انجام شد و نمونههای خاک با حداقل بههمخوردگی برداشت شده و برخی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاکها اندازهگیری شد. برای ارزیابی پایداری ساختمان خاک، از روشهای الک تر و رس قابل پراکنش مکانیکی (MDC) استفاده شد و شاخصهای میانگین وزنی قطر (MWD) و میانگین هندسی قطر (GMD) خاکدانهها و MDC محاسبه شدند. نتایج نشان داد اثر افزایشی آلودگی نفتی بر MWD و GMD و اثر کاهشی آن بر MDC از دیدگاه آماری معنیدار شد. با افزایش غلظت کل پلیهیدروکربنها (TPHs)، آبگریزی خاک افزایش یافت. همبستگی مثبت معنیداری بین آبگریزی و GMD در خاکها بهدست آمد. ولی غلظتهای TPHs بیشتر از 4/6 درصد در خاک، سبب کاهش MWD و GMD شد که میتواند بهدلیل افزایش دافعه آنیونی بین ذرات رس و گروههای عاملی هیدروکربنها باشد. اگرچه آبگریزی سبب افزایش پایداری ساختمان خاک در مکانهای آلوده به نفت نسبت به مکانهای شاهد شد ولی کاهش شدید نگهداشت آب خاک در اثر آلودگی نفتی شرایط نامساعدی را برای فضای سبز منطقه ایجاد نموده است.
جهانگیر عابدی کوپایی، ماریه فتاحی زاده، محمدرضا مصدقی،
جلد 21، شماره 2 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- تابستان 1396 )
چکیده
امروزه سازههای آبی با صرف هزینههای بسیار زیاد بهمنظور استفاده بهینه از منابع آب و خاک احداث میگردند. عدم انجام مطلوب مطالعات فنی، اجتماعی و اقتصادی باعث تحمیل هزینههای نامتعارف نگهداری این تأسیسات در دوران بهرهبرداری میگردد. منابع آب به دلیل رشد صنایع، افزایش جمعیت بشر و عدم رعایت استانداردهای زیست محیطی آلوده گردیدهاند. اکثر سازههای آبی هم در مناطقی با کیفیت آب نامناسب ساخته میشوند. از طرف دیگر، ویژگیهای مهندسی خاکهای ریزدانه بهویژه خاکهای رسی تابع عوامل از جمله املاح موجود در آب منفذی است. بهطوری که تغییر در آن سبب ایجاد تغییر در ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی خاکها گردیده و در نتیجه سازههای بنا شده برروی خاک در معرض آسیب قرار میگیرند. این پژوهش، تأثیر آبهای شوری بر خصوصیات مهندسی خاک را بررسی نمود. در این رابطه کلرور سدیم ((NaCl با 5 سطح مختلف (0، 1/0، 21/0، 41/0 و 72/0 مول بر لیتر) به خاک افزوده شد و مشخصات تراکمی، پارامترهای برشی، حدود اتربرگ و پارامترهای تحکیم بررسی شدند. نتایج نشان داد که افزودن شوری تغییرات معنیداری بر وزن واحد حجم خشک بیشینه و رطوبت بهینه خاک ایجاد نمیکند ولی باعث کاهش چسندگی خاک و افزایش زاویه اصطکاک داخلی میگردد همچنین نتایج نشان داد افزایش شوری حد روانی را کاهش داده ولی تأثیر ناچیزی بر حد خمیری خاک داشت.
فاطمه حسینی، محمدرضا مصدقی، محمدعلی حاج عباسی، محمدرضا سبزعلیان، محسن سلیمانی، مژگان سپهری،
جلد 21، شماره 2 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- تابستان 1396 )
چکیده
آبگریزی بر بسیاری از ویژگیهای خاک از جمله پایداری خاکدانهها مؤثر است. بافت خاک و ماده آلی حاصل از بقایای گیاهی و ترشحات ریشه گیاهان و ریزجانداران از منابع اصلی ایجاد پوششهای آبگریز در خاک میباشند. از مهمترین علفهای دائمی و سرمادوست گیاه فسکیوی بلند (Festuca arundinacea Schreb.) است که رابطه همزیستی با قارچ اندوفیت Epichloë coenophaila برقرار میکند و این همزیستی سبب افزایش مقاومت گیاه به تنشهای زیستی و غیرزیستی و تغییر سرعت تجزیه بقایا و ویژگیهای مختلف خاک میشود. در این پژوهش اثر بقایای گیاه فسکیوی بلند حاوی اندوفیت (E+) و عاری از اندوفیت (E−) در سه سطح صفر، یک و دو درصد بر کربن آلی، تنفس میکربی پایه، رس قابل پراکنش و شاخص آبگریزی (به روش جذبپذیری ذاتی) در چهار خاک با بافت مختلف بررسی شد. بقایای گیاهان E+ و E− با نمونههای خاک مرطوب مخلوط و تحت 10 چرخه تر و خشک شدن قرار گرفته و در گرمخانه (دمای °C 25) به مدت 2 ماه نگهداری شده و در پایان ویژگیهای ذکرشده اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که با ریزشدن بافت، کربن آلی و رس قابل پراکنش افزایش و تنفس میکربی پایه و شاخص آبگریزی خاک کاهش یافت. افزایش مقدار بقایا سبب افزایش کربن آلی و تنفس میکربی پایه و کاهش رس قابل پراکنش گردید. آبگریزی خاک با افزایش مقدار ترکیبات آبگریز (در سطح 1 درصد) و با افزایش تخلخل خاک (در سطح 2 درصد) بهترتیب افزایش و کاهش یافت. نوع بقایا (اندوفیت) اثر معنیداری بر جذبپذیری آبی و اتانول و همچنین شاخص آبگریزی خاک نداشت اما بقایای گیاهان E+ سبب افزایش معنیدار کربن آلی و کاهش معنیدار رس قابل پراکنش خاک شد. با توجه به نتایج این پژوهش میتوان دریافت که بقایای گیاه فسکیوی بلند به ویژه در حضور اندوفیت با افزایش ذخیره کربن آلی، شاخص آبگریزی و کاهش رس قابل پراکنش (شاخص ناپایداری ساختمان) سبب بهبود کیفیت فیزیکی خاک میشود. این گیاهان و بقایای حاصل از آنها دارای پتانسیل زیادی برای کاربرد در طرحهای حفاظت خاک در مراتع و زمینهای کشاورزی میباشند.
روزیتا سلطانی، محمدرضا مصدقی، مجید افیونی، شمس اله ایوبی، مهران شیروانی،
جلد 23، شماره 1 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- بهار 1398 )
چکیده
کاربرد پساب برای آبیاری در درازمدت موجب افزودن برخی ترکیبها و یونها به خاک میشود که ممکن است سبب تغییر در ویژگیهای فیزیکی، هیدرولیکی و مکانیکی خاک شود که این در ارتباط با رشد گیاهان در خاک مهم است. در این پژوهش تأثیر کاربرد کوتاه، میان و درازمدت پساب تصفیهخانه فاضلاب مجتمع فولاد مبارکه اصفهان بر مقاومت فروروی و مقاومت برشی خاک فضای سبز بررسی شد. مقاومت فروروی و مقاومت برشی خاک بهصورت صحرایی بهترتیب توسط فروسنج جیبی و دستگاه جعبه برش مزرعهای اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد کاربرد پساب سبب افزایش مقاومت فروروی خاک (سختی خاک) در دامنه خشک و مرطوب در کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت شده است. تیمار 19 سال آبیاری شده با پساب بیشترین مقاومت فروروی خاک در حالت مرطوب را داشت ولی آب چاه تأثیری بر مقاومت فروروی خاک نداشته است. سله سطحی در مکانهایی که آبیاری نشدهاند، باعث افزایش مقاومت فروروی خاک شده است ولی خاکهای سلهدار و آبیاری شده در مقادیر مقاومت فروروی خشک و مرطوب تفاوتی با خاک بکر نشان ندادند. در بررسی اثر پساب و آب چاه بر مقاومت برشی خاک مشخص شد که پساب، آب چاه و سله سطحی تأثیری بر پارامتر چسبندگی (c) نداشته ولی زاویه اصطکاک داخلی (φ) خاک را بهطور معنیداری تحت تأثیر قرار داد. بهطورکلی میتوان نتیجه گرفت که تغییر پارامترهای مقاومت برشی خاک در منطقه مورد بررسی بیشتر متأثر از اجزای خاک (بافت و درصد سنگریزه) و ریزساختار خاک است و کاربرد پساب تأثیر چشمگیری بر این پارامترها نداشت.
زهرا امیری، مهدی قیصری، محمدرضا مصدقی، مهسا سادات طباطبایی، مهرناز مرادیان نژاد،
جلد 23، شماره 2 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- تابستان 1398 )
چکیده
مکان اندازهگیری رطوبت خاک در مدیریت آبیاری بهدلیل تغییرات مکانی زیاد ویژگیهای هیدرولیکی خاک و چگونگی توسعه ریشه گیاه از اهمیت ویژهای برخودار است. هدف از این پژوهش، تعیین مکان مناسبی برای اندازهگیری رطوبت خاک در مدیریت آبیاریقطرهای- نواری بود که بیانگر میانگین رطوبت خاکرخ (θavg) باشد. به همین منظور توزیع رطوبت خاک (θij) در مرحله تاسلدهی ذرت و در طول یک دور آبیاری (73- 68 روز پس از کاشت) در انتهای فصل رشد اندازهگیری شد. نتایج نشان داد بیش از 70 درصد طول ریشه گیاه تا عمق 30 سانتیمتری از سطح خاک قرار دارد. با پذیرفتن 10± درصد خطا نسبت به میانگین رطوبت خاکرخ، محدودهای از خاکرخ مشخص شد که در بازه خطای پذیرفته شده قرار گرفته و از طرفی بیشترین نزدیکی به میانگین رطوبت خاک دارد (0/9θavg<θRec<1/1θavg). از همپوشانی θRec در طول یک دور آبیاری، مکان مناسب برای اندازهگیری رطوبت خاک در فاصله افقی از نوار آبیاری تا 20 سانتیمتر و عمق 20- 10 سانتیمتری از سطح خاک بهدست آمد. از جمله عواملی که در تعیین مکان مناسب اندازهگیری رطوبت خاک در راستای میانگین رطوبت خاکرخ بایستی در نظر گرفته شود، توجه به چگونگی توسعه سیستم ریشه و محدودهای از خاکرخ است که تجمع بیشترین تراکم طول ریشه بوده و از طرفی حداکثر جذب آب از این ناحیه صورت میگیرد.
افسانه ابراهیمی، محمد شایان نژاد، محمد رضا مصدقی،
جلد 23، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- زمستان 1398 )
چکیده
الگوی خیسشدگی در آبیاری قطرهای از ویژگیهای مهمی است که در هنگام طراحی باید به آن توجه شود. بهبود ابعاد الگوی خیسشدگی موجب افزایش کارایی مصرف آب و سیستم آبیاری میشود. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر کاربرد شلتوک برنج و بیوچار (biochar) آن بر الگوی خیسشدگی خاک رس سیلتی تحت آبیاری قطرهای سطحی بود. در این پژوهش از یک جعبه به طول 200، عرض 50 و ارتفاع 100 سانتیمتر استفاده شد. بهمنظور سهولت در پر و خالی کردن، تنها تا ارتفاع 50 سانتیمتری آن از خاک پر شد. شلتوک برنج و بیوچار بهمیزان صفر، یک و دو درصد وزنی خاک با آرایش فاکتوریل تیمارها در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار افزوده شد. بیوچارها در دمای 500 درجه سانتیگراد تهیه شدند. آزمایشها با قطرهچکان دارای دبی ثابت چهار لیتر در ساعت با مدتزمان آبیاری سه ساعت انجام شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد حضور تیمارهای آلی سبب افزایش رطوبت خاک در دامنه رطوبتی گنجایش زراعی تا نقطه پژمردگی دائم شدند که این افزایش در تیمار بیوچار دو درصد نسبت به سایر تیمارها بیشتر بود. همچنین افزودن شلتوک و بیوچار در خاک رسی سیلتی سبب کاهش پیشروی افقی و افزایش پیشروی عمودی شد.
معصومه خمسه مهابادی، مهران شیروانی، محمدرضا مصدقی،
جلد 24، شماره 1 - ( علوم آب و خاک - بهار 1399 )
چکیده
کمبود آب و کاهش کیفیت منابع آب نیاز به یافتن راه حلهایی مناسب برای حذف آلایندهها از منابع آبی را تشدید کرده است. فلزات سنگین که توسط فعالیتهای شهری و صنعتی تولید میشوند جزء مهمترین آلایندههای موجود در آبهای طبیعی و فاضلابها هستند. روشهای مختلفی برای حذف آلایندهها مانند فلزات سنگین از آبها و فاضلابهای صنعتی توسعه یافتهاند که در این میان فرایند جذب بهعنوان یک روش کارا و اقتصادی از اهمیت ویژهای برخوردار است. رسها و پلیمرها بهدلیل سازگاری با محیط زیست، فراوانی در طبیعت، هزینه کم و سطح ویژه زیاد در حال حاضر بهطور گستردهای برای جذب فلزات سنگین بهکار میروند. درصورتی که این جاذبها بهصورت هیبرید استفاده شوند، برخی محدودیتهای فیزیکی- شیمیایی آنها برطرف میشود. در این پژوهش، رفتار کمپوزیت پلیاکریلیک اسید- بنتونیت در مقایسه با بنتونیت طبیعی برای جذب سرب در شرایط بسته و ستون با بستر ثابت آزمایش و تأثیر pH بر آن بررسی شد. نتایج آزمایشها در سیستم بسته نشان داد مدل لانگمویر بر دادههای تعادلی جذب سرب بهخوبی برازش مییابد. میزان جذب سرب با افزایش pH، افزایش یافت و بیشترین ظرفیت جذب سرب در 4=pH، برابر 83/29 میلیگرم بر گرم و در 6=pH، برابر 103/3 میلیگرم بر گرم بهدست آمد. نتایج بهدست آمده و محاسبه شاخصهای پالایش و جذب شامل میانگین غلظت خروجی نسبی، درصد جذب نسبی، درصد سرب انتقالیافته و ضریب پالایش از روی منحنیهای رخنه برای جاذبها در سیستم ستون با بستر ثابت، نیز نشان داد که کمپوزیت پلیاکریلیک اسید- بنتونیت دارای ظرفیت جذب بیشتری برای سرب بوده و با افزایش pH، سرب بیشتری از محلولها حذف شده است.
الناز جاویز، احمد جلالیان، محمدرضا مصدقی، الهام چاوشی، ناصر هنرجو،
جلد 26، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - زمستان 1401 )
چکیده
یکی از مهمترین بحرانهای زیستمحیطی در مناطق خشک، نیمهخشک، نیمهمرطوب و حتی مرطوب پدیده مخرب بیابانزایی و در مناطق خشک و نیمهخشک فرسایش بادی است. برای رفع این مشکل که در بخش عمدهای از کشور ایران وجود دارد، نیاز به استفاده از روشی محیط زیست دوست و اقتصادی است. در این پژوهش برای اولین بار در کشور و شاید در دنیا در منطقه بحرانی سجزی در وسعت 65 هکتار، از رس بنتونیت کلسیمدار استفاده شد. آزمایشها بر روی سله تشکیل شده در سطوح مالچپاشی شده با مالچ رسی با ماندگاری بیش از یکسال انجام شد. نتایج نشان داد که فرسایش بادی با پارامترهای میانگین وزنی و هندسی قطر خاکدانه، خاکدانههای بزرگتر از 0/25 میلیمتر، مقاومت برشی و مقاومت فروروی همبستگی منفی و معنیداری دارد. از طرف دیگر نتایج آزمایشهای نفوذپذیری با استفاده از روش استوانه مضاعف و توسط سه مدل (کاستیاکوف، هورتون و فیلیپ) نشان داد که در نمونههای مالچپاشی شده و شاهد، کمترین میانگین مربعات خطا(SSE) و بیشترین ضریب تبیین(R2) مربوط به مدل کاستیاکوف است که بیانگر برتری این مدل در مقایسه با مدلهای هورتون و فیلیپ بود. همچنین شدت فرسایش بادی بهصورت درجا و با استفاده از یک دستگاه تونل باد قابل حمل در 20 نقطه از منطقه سجزی اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که مالچپاشی بیشتر از 95 درصد از فرسایش خاک را کنترل کرده است.
شاهرخ شاهمنصوری، محمد رضا مصدقی، حسین شریعتمداری،
جلد 27، شماره 1 - ( علوم آب و خاک- بهار 1402 )
چکیده
از آنجا که افزایش سریع جمعیت، چالشهای بیسابقهای را برای تولید منابع غذایی مناسب و اقتصادی ایجاد میکند، سیستمهای تولید گلخانهای کشت بدون خاک مورد توجه قرار گرفته است. اجزای بسترهای رشد مورد استفاده در باغبانی اغلب بر اساس ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی و بهویژه توانایی آنها برای تأمین کافی آب و اکسیژن برای ریشهها انتخاب میشوند. این پژوهش برای بررسی امکان استفاده از برخی از بقایای کشاورزی (خاک¬اره و کاه گندم) و سه نوع پشمسنگ (خام، حلاجی شده و حلاجی- سرند شده) بهعنوان جایگزینی برای بسترهای رشد تجاری رایج و گران مانند کوکوپیت و پیت انجام شد. ویژگیهای هیدرولیکی، تهویهای و شیمیایی متعددی شامل آب به آسانی قابل دسترس (EAW)، هوا پس از آبیاری (AIR)، گنجایش نگهداشت آب (WHC)، گنجایش بافری آب (WBC)، مقدار رطوبت اشباع (θs)، چگالی ظاهری (BD)، تخلخل کل (TP)، زمان نفوذ قطره آب (WDPT)، pH و رسانایی الکتریکی (EC) در بسترهای مورد بررسی اندازهگیری و امتیازدهی شدند. پشمسنگ خام ذرات درشتتری نسبت به پشمسنگهای حلاجی شده داشت که سبب شد آب خود را سریعتر از دست بدهد. فرآوری پشمسنگ خام سبب کاهش مقدار رطوبت اشباع و هدایت هیدرولیکی اشباع بهدلیل کاهش اندازه ذرات شد. چهار بستر مورد بررسی خیلی خوب و یک بستر خوب ارزیابی شدند. بیشترین و کمترین امتیاز بهترتیب برای دو بستر خاک اره (34) و پشمسنگ حلاجی شده (30) بهدست آمد. بسترهای رشد مورد بررسی با مقادیر زیاد TP، EAW و WHC و مقادیر کم BD ، EC و WDPT در کشتهای گلخانهای به صورت منفرد یا در ترکیب با سایر بسترهای رایج دیگر قابل استفاده خواهند بود.
فرزاد غلامزاده، حسین عسگرزاده، حبیب خداوردیلو، محمدرضا مصدقی،
جلد 28، شماره 1 - ( علوم آب و خاک- بهار 1403 )
چکیده
این پژوهش تابستان سال 1400 بهمنظور ارزیابی و اعتبارسنجی مقادیر رطوبت جرمی خاک اندازهگیریشده توسط دستگاه آون مزرعهای انجام شد. برای این کار ده نوع خاک با شوری عصاره اشباع کمتر از dS m-1 4 (غیرشور) و سه نوع خاک شور در محدوده دریاچه ارومیه بررسی شدند. برای هر خاک کرتی با ابعاد m 2 × m 1 آماده شد و ثبت دادههای رطوبت جرمی و اندازهگیری ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی در آن انجام شد. مقادیر رطوبت جرمی (θm) اندازهگیریشده با آون مزرعهای (θmFO) با مقادیر رطوبت جرمی اندازهگیریشده با آون آزمایشگاهی (θmLO) در دمای °C 105 به مدت 24 ساعت (بهعنوان روش مرجع) مقایسه شد. دماهای 120، 140 و °C 160 با سه مدتزمان 10، 15 و 20 دقیقه برای خشککردن نمونههای خاک در آون مزرعهای مورداستفاده قرار گرفت. در هر سه دما، مقادیر θmFO زمانی که نمونه خاک به مدت 15 یا 20 دقیقه در کوره آون مزرعهای قرار میگرفت، همخوانی نزدیکی با مقادیر θmLO داشت. روابط خطی معنیداری بین مقادیر θmFO و θmLO استخراج شد که شیب آنها بسیار نزدیک به 1 بود. مقادیر عرض از مبدأ روابط قابلچشمپوشی بوده و پراکنش دادهها اطراف خط یکبهیک بهصورت متقارن بود. تأثیرپذیری اندک اندازهگیری مقدار رطوبت خاک به این روش از مقدار ماده آلی، مقدار رس، شوری و چگالی ظاهری خاک، مزیتی کاربردی برای روش آون مزرعهای است. یافتههای این پژوهش مؤید کارآمدی آون مزرعهای برای اندازهگیری سریع و قابلاطمینان مقدار رطوبت در خاکهای مختلف است.