172 نتیجه برای شاخص
سعید زندی، سعید برومندنسب، منا گلابی،
جلد 28، شماره 4 - ( 9-1403 )
چکیده
کینوا گیاهی با ارزش غذایی مطلوب و پتانسیل رشد و تولید در شرایط نامساعد محیطی است که در برابر شوری تحمل زیادی دارد. استفاده مجدد از زهآب کشاورزی یک روش طبیعی و مهم در مدیریت زهآب است که موجب افزایش درآمد کشاورزان، تولید پایدار و امنیت غذایی خواهد شد؛ بنابراین این پژوهش با هدف بررسی آبیاری با زهآب کشاورزی و تنش شوری و کمآبی بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه کینوا (رقم تیتیکا) تحت سطوح شوری 2، 10، 15 و 20 دسیزیمنس بر متر و سطوح آبیاری کامل، آبیاری 80 و 60 درصد نیاز آبی گیاه با سه تکرار و در قالب کرتهای خردشده و با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در مزرعه آزمایشی دانشکده مهندسی آب و محیطزیست دانشگاه شهید چمران اهواز در دو فصل پاییز و بهار در سالهای 1401 و 1402 انجام شد. نیاز آبی گیاه با استفاده از اندازهگیری رطوبت خاک قبل از هر آبیاری و افزایش رطوبت به مقدار ظرفیت زراعی به روش وزنی انجام شد. تیمارهای آزمایشی پس از جوانهزنی بذرها و از ابتدای کشت اعمال شد. پس از رسیدن فیزیولوژیکی گیاه عملیات برداشت بهصورت بریدن بوته از سطح خاک انجام شد و نمونهها بهمنظور خشککردن تعیین اجزای عملکرد به آزمایشگاه منتقل شد.
نتایج نشان داد که تنش شوری در مقایسه با تنش کمآبی (در سطح احتمال یک درصد) میزان تأثیر بیشتری روی کاهش عملکرد و اجزای عملکرد کینوا داشته است. همچنین بر اساس نتایج این مطالعه، بیشترین و کمترین میزان عملکرد دانه بهترتیب در فصل پاییز 5/45 و 1/8 و در فصل بهار 3/87 و 0/73 تن در هکتار بهطور مشابه در تیمارهای S1I1 و S4I3 بهدست آمد.
مهدی نادری خوراسگانی، راضیه امیری، احمد کریمی، جهانگرد محمدی،
جلد 29، شماره 1 - ( 2-1404 )
چکیده
خاکهای دشت شهرکرد، بخشی از زیرحوضه بهشتآباد در شهرستان شهرکرد، استان چهارمحالوبختیاری قرنها برای تولید محصولات کشاورزی و تغذیه دامها استفاده شدهاند، درحالیکه کیفیت خاکهای این دشت نادیده گرفته شده است؛ بنابراین ضروری است که کیفیت این خاکها که تحت سامانههای مختلفی مدیریت میشوند، بررسی شود. این پژوهش با هدف محاسبه شاخصهای کیفیت فیزیکی خاک شامل شاخص جامع کیفیت (Integrated Quality Index, IQI) و شاخص کیفیت نمورو (Nemoro Quality Index, NQI) در کاربریهای مختلف منطقه مطالعاتی انجام شد. برای رسیدن به این اهداف طی عملیات فشرده میدانی، 106 نمونه مرکب تصادفی سطحی (cm 0-25) از کاربریهای مختلف جمعآوری شد. پس از تیمارهای اولیه برخی ویژگیهای بارز خاک به روشهای استاندارد اندازهگیری و بهعنوان دسته کل دادهها (Total Data Set, TDS) در نظر گرفته شدند و برای محاسبه شاخصهای کیفیت خاک IQITDS و NQITDS استفاده شدند. با استفاده از مجموعه کل دادهها و تجزیه دادهها به مؤلفههای اصلی کمترین دستهداده (Minimum Data Set, MDS) قابل استفاده برای محاسبه شاخصهای کیفیت خاک IQIMDS و NQIMDS و وزنهای مربوطه تعیین شدند. کمترین دستهدادهها عبارت بودند از: درصد شن، درصد مواد آلی، میانگین وزنی قطر خاکدانهها، رطوبت ظرفیت زراعی، چگالی ظاهری، واکنش خاک و هدایت الکتریکی خاک. کیفیت فیزیکی خاک هر نقطه نمونهبرداری با استفاده از هر دو شاخص و دو گروه دادهها تعیین شد. زمینآمار و کریجینگ معمولی برای پهنهبندی شاخصهای کیفیت خاک استفاده شدند. نتایج نشان دادند که شاخصهای کیفیت خاک مراتع با تفاوت معنیداری بیشتر از خاکهای زراعی (آبی و دیم) هستند. همچنین کاربرد چهار شاخص کیفیت خاک نشان داد که حدود 71 درصد از مساحت خاکهای منطقه مورد مطالعه در کلاسهای بسیار کم، کم و متوسط کیفیت قرار دارند و رصد مدیریت این خاک¬ها ضرورت دارد.
جعفر کریمی شیاسی، فرزانه فتوحی فیروزآباد، علی فتح زاده، مهدی حیات زاده، مصطفی شیرمردی،
جلد 29، شماره 1 - ( 2-1404 )
چکیده
یکی از عوامل اصلی ایجاد فرسایش آبی، ویژگی ذاتی خاک یا فرسایشپذیری است. فرسایشپذیری تابعی از توزیع اندازه ذرات، ماده آلی، ساختمان و نفوذپذیری خاک است. هدف پژوهش حاضر بررسی تغییرات عامل فرسایشپذیری خاک در رخسارههای ژئومورفولوژی است. شاخص فرسایشپذیری خاک با نمونهبرداری از 58 نقطه در رخسارههای ژئومورفولوژی حوضه آبخیز دوراهان - بروجن با روش ویشمایر و اسمیت برآورد شد. در آزمایشگاه توزیع دانهبندی خاک، درصد مواد آلی، ساختمان خاک، مقدار سنگریزه، آهک، شوری، اسیدیته و نسبت جذب سدیم تعیین شد. نتایج نشان داد فرسایشپذیری خاک در کل حوضه بین 0/0661- 0/0148 تن ساعت بر مگاژول میلیمتر متغیر است. شاخص فرسایشپذیری خاک (K) در رخسارههای تپهماهور با دامنه منظم و برونزد سنگی بین 25 تا 50 درصد از لحاظ مقدار بیشتر از بقیه است و از لحاظ دامنه تغییرات نیز از بقیه رخسارهها بیشترین دامنه تغییرات را دارد. از طرفی کمترین دامنه تغییرات در رخسارههای ژئومورفولوژی، مربوط به رخساره تپهماهور با دامنه منظم و برونزد سنگی کمتر از 25 درصد است. بهطور کلی با حرکت از سمت شرق به غرب حوضه، شاخص فرسایشپذیری کاهش پیدا میکند و یکی از دلایل آن، وجود رخسارههای برونزد سنگی بوده که بهعنوان لایه پوششی از خاک محافظت میکند.
مسلم زرینی بهادر،
جلد 29، شماره 1 - ( 2-1404 )
چکیده
کربنات کلسیم معادل خاک (CCE) یکی از ویژگیهای مهم خاک است. پیشبینی مقدار کربنات کلسیم معادل خاک برای مدیریت پایدار حاصلخیزی خاک ضروری است. مطالعه حاضر با هدف نقشهبرداری رقومی کربنات کلسیم معادل با استفاده از متغیرهای کمکی محیطی و تصاویر ماهواره لندست 8 و مدلهای پیشبینیکننده و معرفی بهترین مدلها، در حوضه آبخیز بدر در جنوب شهرستان قروه انجام گرفت. برای انجام این پژوهش در مرحله اول، نقشه ژئومرفولوژی با استفاده از نقشه زمینشناسی و بر اساس روش ژئوپدولوژی زینک در محیط سامانه اطلاعات جغرافیائی ترسیم شد. در مرحله دوم، محل 125 خاکرخ مطالعاتی بر اساس تکنیک ابر مکعب لاتین تعیین شد و کربنات کلسیم معادل افقهای خاک با روش تیتراسیون با اسید اندازهگیری شد. متغیرهای کمکی شامل مشتقات مدل رقومی ارتفاع، شاخصهای سنجشازدور دریافتی از ماهواره لندست 8 و نقشه ژئوپدولوژی بودند که انتخاب متغیرهای کمکی مناسب با استفاده از روش تجزیه مؤلفههای اصلی (PCA) انجام شد. در مرحله سوم، مدلسازی انجام، نقشههای رقومی کلاسها و ویژگیهای خاک تهیه شد و ارزیابی مدلها صورت گرفت. برای برآورد کربنات کلسیم معادل خاک، در مطالعه حاضر دو حالت مختلف بررسی شد. در حالت اول، مدلهای شبکه عصبی مصنوعی، تحلیل درخت تصمیم، جنگل تصادفی، مدل نزدیکترین همسایه K برای پیشبینی استفاده شدند. همچنین بهمنظور ترکیب نتایج مدلها، از مدل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. در میان مدلهای استفادهشده برای پیشبینی مقدار کربنات کلسیم معادل با استفاده از روش اعتبارسنجی کافلد 10 مکانی، مدل رگرسیون خطی چندگانه (MLR) با ضریب تعیین 0/796 و ریشه دوم متوسط مربعات خطا 6/514 از بیشترین دقت برای پیشبینی برخوردار بوده است. این در حالی است که با استفاده از روش اعتبارسنجی کافلد 5 تصادفی، مدل نزدیکترین همسایه K (KNN) با ضریب تعیین 0/9845 و ریشه دوم متوسط مربعات خطا 2/1258 از بیشترین دقت برای پیشبینی برخوردار بوده است. بهدلیل مکانی بودن روش اعتبارسنجی کافلد 10 مکانی، استفاده از این روش بر روش اعتبارسنجی کافلد 5 تصادفی ارجحیت دارد. همچنین متغیرهای کمکی مهم در پیشبینی کربنات کلسیم معادل خاک بهترتیب اهمیت شامل شاخص کربنات، جهت شیب، ژئومورفولوژی، سطح مبنای شبکه آبراهه و شیب حوضه آبخیز بودند.
هادی رمضانی اعتدالی، سکینه کوهی،
جلد 29، شماره 1 - ( 2-1404 )
چکیده
کشاورزی بهعنوان یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی و اجتماعی در ایران همواره تحت تأثیر شرایط آبوهوایی، منابع آب و مدیریت مزرعه قرار داشته است. افزایش بهرهوری و بهبود مدیریت منابع در تولید محصولات زراعی میتواند به توسعه پایدار کشاورزی و امنیت غذایی کمک کند. هدف این پژوهش بررسی این مورد است که چه میزان از تولید گندم، جو و ذرت در کشور به تفکیک کشتهای آبی و دیم تحت تأثیر چه شدتی از خشکی اقلیمی (برمبنای مجموعه مدلهای برونداد اقلیمی سری ششم: CMIP6) قرار خواهد گرفت. این پژوهش با استفاده از میزان تولید محصولات گندم، جو و ذرت به تفکیک کشتهای آبی و دیم در استانهای کشور طی سالهای 1371 تا 1402 که توسط سازمان جهاد کشاورزی ارائه شده، انجام شده است. برای بررسی تغییرات خشکی تحت تأثیر سناریوهای اقلیمی، دادههای اقلیمی از پایگاه NEX-GDDP دریافت و شاخص خشکی دومارتن مبنا بوده است. بر اساس نتایج مشخص شد که میزان تولید گندم، جو و ذرت دیم که طی سالهای 1997 تا 2014 (دوره پایه) تحت شرایط اقلیمی نیمهخشک تا خیلی خشک قرار داشتند، بهترتیب حدود 2076، 434 و 15 هزار تن است که با گسترش شرایط خشکی در کشور طی دوره آتی و تحت سناریوی SSP2 به 3333، 693 و 16 هزار تن و تحت سناریوی SSP5 به 3558، 842 و 16 هزار تن افزایش پیدا خواهد کرد. همچنین میزان تولید گندم، جو و ذرت آبی در معرض شرایط اقلیمی نیمهخشک تا خیلیخشک در 1997 تا 2014 (دوره پایه) بهترتیب 6240، 1683 و 5842 هزار تن، تحت سناریوی اقلیمی SSP2 حدود 7126، 1757 و 6253 هزار تن و تحت سناریوی SSP5 بهترتیب حدود 7348، 1780 و 6324 هزار تن تخمین زده شده است. بر اساس نتایج مشخص شد که شرایط اقلیمی در کشور و بهویژه در مناطق مرکزی، جنوب، جنوب شرقی و جنوب غربی کشور به سمت خشکتر شدن پیش میرود؛ بنابراین، برنامهریزی و سیاستگذاریهای هوشمندانه، استفاده از فناوریهای نوین و بهبود مدیریت منابع آبوخاک میتواند به کاهش اثرات منفی ناشی از این تغییرات و سازگاری بهتر با شرایط جدید کمک کند. توجه به این مسائل و اجرای راهکارهای مؤثر از اهمیت زیادی بهمنظور رسیدن به پایداری در بخش کشاورزی برخوردار است.
لیلا باباخواه، علی خوش فطرت، احسان دلاوری،
جلد 29، شماره 1 - ( 2-1404 )
چکیده
سرریزهای کلیدپیانویی شکل جدیدی از سرریزهای منقاری و به صورت غیرخطی هستند. به دلیل راندمان زیاد این سرریزها در ظرفیت عبور جریان، بررسی آبشستگی موضعی و راهکار برای کاهش آن دارای اهمیت فراوانی است. در پژوهش حاضر، برای اولینبار به بررسی آبشستگی موضعی در پاییندست سرریز کلیدپیانویی ذوزنقهای نوع B پرداخته شد. سرریز در فاصله 5/50 متری از ابتدای کانال نصب شد و دارای ارتفاع 0/20 متر و سه سیکل (سه کلید خروجی، دو کلید ورودی و دو نیمکلید ورودی) است. از سه عمق پایاب و سه دبی جریان مختلف نیز استفاده شد. با افزایش عدد فرود ذرات و دبی جریان و کاهش عمق پایاب، بیشینه عمق آبشستگی افزایش مییابد. محدوده پارامتر بدون بعد عدد فرود ذرات در پژوهش حاضر بین 1 تا 2 متغیر است. همچنین از دو مصالح بستر شن و ماسه استفاده شد. با افزایش قطر مصالح بستر، بیشینه عمق آبشستگی کاهش خواهد یافت. شاخص آبشستگی در مصالح بستر شن بهمراتب کمتر از مقدار شاخص آبشستگی در مصالح ماسه بوده و به این معنا است که خطر واژگونی سرریز در مصالح بستر شن بسیار کمتر است.
هادی رمضانی اعتدالی، مژگان احمدی،
جلد 29، شماره 2 - ( 5-1404 )
چکیده
گندم یکی از مهمترین محصولات غذایی در سراسر جهان است. در زمینه بحران جهانی غذا و تغییرات آبوهوایی، پیشبینی دقیق تولید گندم برای توسعه کشاورزی دقیق از اهمیت زیادی برخوردار است. سنجشازدور امکان پیشبینی غیرمستقیم تولید محصول را قبل از برداشت فراهم میکند. در این پژوهش به بررسی کاربرد روشهای جنگل تصادفی و رگرسیون بردار پشتیبان در شبیهسازی تولید گندم در ده مزرعه انتخابی در دشت قزوین طی دوره 2020-2019 با استفاده از شاخصهای گیاهی MSAVI ،NDVI و EVI پرداخته شده است. برای شاخصهای گیاهی از ماهواره سنتینل2 استفاده شد. تولید ده مزرعه گندم از سازمان جهاد کشاورزی استان قزوین دریافت شد. بهمنظور ارزیابی دادههای تولید گندم مشاهداتی و شبیهسازیشده با استفاده از روشهای رگرسیون بردار پشتیبان و جنگل تصادفی از آمارههای RMSE ،MBE ،R2 و MAE ارزیابی شد. بهمنظور بررسی شبیهسازی تولید گندم با استفاده از شاخصهای گیاهی، هفت روش (روشهای یک تا سه هر شاخص بهصورت جداگانه، در روشهای چهار تا شش شاخصها بهصورت ترکیب دوتایی و در روش هفت اثر ترکیبی هر سه شاخص) تعریف شد. مدل رگرسیون بردار پشتیبان در همه روشها بهجز روش یک و چهار در مرحله آزمون با ضریب تبیین بیش از 0/98 و مقدار اندک RMSE تخمین مناسبی از تولید گندم داشته است. مدل جنگل تصادفی در همه روشها بهجز روش دو و شش در مرحله آزمون با احتمال معنیداری 95% (0/00=P-value) و ضریب تبیین بیش از 0/8 تخمین مناسبی از تولید گندم داشته است. بهطورکلی، این پژوهش اهمیت و پتانسیل تکنیکهای یادگیری ماشین را برای پیشبینی بهموقع تولید محصول نشان میدهد که پایه محکمی برای امنیت غذایی در منطقه فراهم میکند.
فاطمه ذوالفقاری، سعید اسلامیان، علیرضا گوهری، محمد مهدی متین زاده، سارا آزادی،
جلد 29، شماره 2 - ( 5-1404 )
چکیده
خشکسالی یکی از مهمترین بلاهای طبیعی است که آثار ناشی از آن در بخشهای کشاورزی، اجتماعی، اقتصادی و منابع آب پدیدار میشود. برای پایش خشکسالی و آثار آن شاخصهای مختلفی استفاده میشود. هدف از این مطالعه، پایش خشکسالی حوضه زایندهرود با شاخصهای بارش استانداردشده (SPI)، شاخص استانداردشده بارش-تبخیرتعرق پتانسیل (SPEI)، شاخص تقاضای تبخیری (EDDI)، شاخص پالمر (PDSI) و شاخص خشکسالی شناسایی مجموع (RDI) که همگی مبتنی بر تبخیر-تعرق پتانسیل بوده و پارامترهای بارش، دما، رطوبت نسبی، سرعت باد و تعداد ساعات آفتابی در محاسبه شاخصهای یادشده دخیل هستند. پنج شاخص یادشده، در طول دوره آماری 2023-1993 و در ایستگاههای هواشناسی اصفهان، شرق اصفهان، کبوترآباد، داران، شهرضا، نجفآباد و مبارکه محاسبه و ارزیابی شد. بعد از محاسبه شاخصهای یادشده و با استفاده از نقشه پهنهبندی اقلیمی، ایستگاههای مورد مطالعه از لحاظ این شاخصها مقایسه شدند و تداوم دورههای خشک و تر و شدت وقوع ترسالیها و خشکسالیها بررسی شدند و سپس با مدل رویکرد تاپسیس (TOPSIS) بر اساس مقدار بارش، تبخیر-تعرق پتانسیل و ارتفاع ایستگاه وقوع شدت خشکسالیها در سالهای مختلف در ایستگاههای یادشده رتبهبندی شد. نتایج نشان داد که در ایستگاههایی که اقلیم خشک (مانند اصفهان، شرق اصفهان و شهرضا) دارند، وقوع خشکسالی (با توجه به رتبه بیشتر) در سالهای متوالی بوده است. نتایج مقایسه عملکرد شاخصها در ایستگاههای یادشده با توجه به نقشه پهنهبندی، نشان داد که شدت وقوع خشکسالیها و ترسالیها در مناطقی که اقلیم خشک و نیمهخشک دارند، چندان چشمگیر نبوده؛ اما در مناطقی با اقلیم مرطوب، نوسانات شدت وقوع خشکسالی و ترسالی بسیار زیاد است. نتایج حاکی از آن است که دو شاخص PDSI و EDDI برای ارزیابی خشکسالی در اقلیم خشک مناسب هستند.
مهرداد خشوعی،
جلد 29، شماره 2 - ( 5-1404 )
چکیده
در این پژوهش، موضوع کمبود آب یا کمیابی منابع آبی بررسی میشود که شامل مفاهیم تنش آبی، کمآبی و بحران آب است. تنش آبی به مشکلات دسترسی به منابع آب شیرین اطلاق میشود و بهویژه بهعلت برداشت بیش از حد از منابع آب سطحی و زیرزمینی ایجاد میشود. بحران آب به وضعیتی گفته میشود که در آن منابع آب شرب و غیرآلوده در یک منطقه خاص به اندازه نیاز موجود نیست. عواملی مانند خشکسالی، کاهش بارشها و آلودگی میتوانند باعث تشدید تنش آبی شوند. کمآبی نیز به دلایلی چون ناتوانی در برآورده ساختن نیازها، رقابتهای اقتصادی در خصوص کیفیت و کمیت آب، اختلافات میان کاربران، کاهش غیرقابل بازگشت منابع آب زیرزمینی و آثار منفی زیستمحیطی به وجود میآید. این پژوهش شاخصی برای ارزیابی تنش آبی ارائه میدهد که قابلیت پهنهبندی در منطقه مطالعهشده را دارد و با جمعآوری اطلاعات از منابع مختلف، دادههای مرتبط را تحلیل میکند. در این شاخص از پارامترهای استاتیکی و دینامیکی برای برآورد خشکسالی استفاده شد؛ بهطوریکه شرایط تنش آبی را بهتر نشان دهد. پارامترهای استاتیکی شامل کاربری اراضی، شیب زمین و نوع خاک است. همچنین پارامترهای دینامیکی شامل بارش، دما و سطح آب زیرزمینی است. شهرستان کاشان بهدلیل کاهش مستمر منابع آبی، بهعنوان نمونه مطالعه انتخاب شده است. نتایج نشان داد که در سالهای آبی 1382، 1393، 1399 و 1400 شهرستان کاشان بیشترین میزان تنش آبی و در سالهای آبی 1381، 1383، 1389، 1391، 1392 و 1394 کمترین میزان تنش آبی را تجربه کرده است.
محسن اسدی، مسعود نوشادی، علیرضا نوشادی،
جلد 29، شماره 2 - ( 5-1404 )
چکیده
در این پژوهش کیفیت آب آشامیدنی با استفاده از شاخصهای مبتنی بر مقبولیت، سلامت و تغذیه در بازه 2022-2010 در شهر شیراز (استان فارس) بررسی شد. منیزیم، فلوراید و کلسیم بهترتیب بیشترین نقش را در مشارکت آب آشامیدنی شهر شیراز در دریافت مواد معدنی مربوط به رژیم غذایی ایفا میکنند. رتبهبندی شاخص کیفیت آب آشامیدنی (DWQI) و زیرشاخصهای مقبولیت (AWQI) و سلامت (HWQI) در شهر شیراز عالی است، ولی میانگین شاخص کیفی تغذیهای آب آشامیدنی (DWNQI) شهر شیراز 5/47 ± 77/52 است که در رتبهبندی خوب قرار دارد؛ بنابراین درحالیکه شاخصهای متداول کیفیت آب (HWQI، AWQI و DWQI) عالی هستند، ولی شاخص DWNQI عالی نیست که بهدلیل لحاظکردن ارزش تغذیهای آب در شاخص DWNQI است. بهطورکلی روند (HWQI، HWQI، AWQI و DWNQI) در بازه سیزدهساله شهر شیراز نشان میدهد که شاخصهای معمول کیفیت آب آشامیدنی (HWQI، AWQI و DWQI) تصویر دقیقی از ارزیابی کیفیت آب آشامیدنی در بسیاری از موارد ارائه نمیدهد؛ زیرا نقش تغذیهای آب را در نظر نمیگیرند و به همین دلیل گاهی اوقات آب بیشتر از نیاز تصفیه میشود؛ بنابراین تجدیدنظر در تفسیر کیفیت آب آشامیدنی در استفاده از دیدگاه ارزش تغذیهای آب آشامیدنی (DWNQI) برای داشتن تصویری جامع از کیفیت آب آشامیدنی ضروری است.
مهدی فیض اله پور، منیژه احمدی،
جلد 29، شماره 3 - ( 7-1404 )
چکیده
خشکسالی مخاطرهای است که میتواند تأثیرات گستردهای بر تنوع زیستی، زیستگاههای گونههای وحشی و پایداری اکوسیستم داشته باشد. پژوهش حاضر به بررسی وضعیت خشکسالی در منطقه دهستان بناب پرداخته است. به این منظور از شاخصهای طیفی تفاوت نرمالشده پوشش گیاهی (NDVI)، شاخص آب (NDWI)، شاخص رطوبت (NDMI)، شاخص گیاهی تنظیمشده خاک (MSAVI) و دمای سطح زمین (LST) در بازه زمانی 2013 تا 2024 استفاده شد. نتایج نشان میدهد که مقدار بیشینه شاخص NDWI از 0/16 در سال 2013 به 0/14 در سال 2024 رسیده و این امر نشان از تشدید خشکسالی داشته است؛ لیکن وضعیت شاخصهای NDVI و MSAVI که هر دو برای بررسی پوشش گیاهی به کار گرفته شدهاند، با افزایش روبرو شده و مقدار بیشینه NDVI از 0/53 در سال 2013 به 0/58 در سال 2024 رسیده و این مقدار برای شاخص MSAVI برای سالهای 2013 و 2024 بهترتیب معادل 0/69 و 0/73 بوده است. از بین شاخصهای یادشده تمامی شاخصها به غیر از شاخص NDWI با شاخص LST دارای همبستگی منفی بوده و شاخص MSAVI با مقادیر ضریب پیرسون معادل 0/39- در سال 2013 از بیشترین همبستگی منفی برخوردار بوده است. نتایج یادشده با نتایج بهدستآمده از مدل SVM نیز همراستا بوده است. چنانجه در این مدل نیز دیده میشود که سطح زمینهای بایر از 887 کیلومترمربع در سال 2013 به 851 کیلومترمربع در سال 2024 کاهش یافته است.
حسین رضازاده، پریسا علمداری، سالار رضاپور، محمدصادق عسگری،
جلد 29، شماره 3 - ( 7-1404 )
چکیده
ارزیابی کیفیت خاک بهمنظور مدیریت پایدار اراضی، نقش برجستهای در تشخیص وضعیت مناطق دچار تخریب خاک به ویژه خاکهای شور و سدیمی ایفا میکند. این مطالعه با هدف تعیین توزیع مکانی شاخص کیفیت خاک (Soil Quality Index-SQI) در اراضی شور و سدیمی حاشیه دریاچه ارومیه با استفاده از روشهای زمینآماری کریجینگ و وزندهی عکس فاصله (IDW) انجام شد. بدین منظور، 82 نمونه خاک از عمق 30–0 سانتیمتری جمعآوری و 24 ویژگی فیزیکی، شیمیایی و فلزات سنگین خاک آنالیز شدند. شاخص کیفیت خاک با استفاده از دو رویکرد خطی و غیرخطی محاسبه شد. همچنین، حداقل مجموعه داده (Minimum Data Set – MDS) شامل 8 متغیر هدایت الکتریکی (EC)، درصد سیلت، کربن آلی (OC)، چگالی ظاهری (BD)، کادمیوم (Cd)، رس، کربنات کلسیم (CaCO₃) و سرب (Pb) شناسایی شد که بیش از 78% از واریانس کل دادهها را تبیین کردند. نتایج نشان دادند که شاخص کیفیت خاک در منطقه دارای تغییرپذیری مکانی متوسطی است و الگوی آن از غرب به شرق منطقه کاهش مییابد. مقایسه روشهای درونیابی نشان داد که روش کریجینگ در مدل خطی و روش IDW در مدل غیرخطی دقت بیشتری دارند. همچنین، مدل کروی با دامنه تأثیر متغیر بین 6130 تا 20610 متر بهترین برازش را با سمیواریوگرامهای تجربی داشت؛ بنابراین، استفاده از شاخص کیفیت خاک در کنار روشهای زمینآماری ابزاری مؤثر برای شناخت تغییرپذیری مکانی خاک و برنامهریزی مناسب در مدیریت اراضی شور و سدیمی محسوب میشود.