38 نتیجه برای حیدری
مرجان خلیلی ماهانی، بیژن حاتمی، حسین سیدالاسلامی، عبدالمجید رضایی، بهرام حیدری،
جلد 8، شماره 4 - ( زمستان 1383 )
چکیده
به منظور بررسی ارتباط صفات بیولوژیک با تعداد تخمگذاری افراد ماده در میزبانهای مختلف و ارزیابی همبستگی بین صفات، مراحل نابالغ و بالـغ سوسـک برگخوار نارون (Xanthogaleruca luteola (M در شـرایط آزمایشگـاهی(درجـه حـرارت 2±25 درجه سانتیگراد، رطوبت5 ±70 در صد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی) پرورش یافتند. میزبانها شامل برگهای نارون وسک (Ulmus carpinifolia)، نارون چتری (U .c. var. umbraculifera)، نارون مجنون(U. glabra var. pendula) و درخت تا (Celtis caucasica) در دو فصل بهار و تابستان بودند. صفات بیولوژیک مورد مطالعه شامل طول دوران لاروی سن اول ،دوم و سوم، درصد تلفات مراحل سه سن لاروی، طول دوره پیش شفیرگی ، طول دوره شفیرگی ، طول عمر حشرات کامل نر و ماده و طول دوره پیش از تخمریزی بودند. بررسی رابطه بین صفات بیولوژیک با تعداد تخم گذاشته شده توسط افراد ماده، با استفاده از رگرسیون مرحلهای به روش گزینش پیشرونده انجام شد. همبستگی بین صفات نیز در میزبانهای مختلف و در هر دو فصل محاسبه و مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تعداد تخم گذاشته شده توسط افراد ماده سوسک برگخوار نارون اغلب تحت تأثیر برخی متغییرهای خاص مانند طول دوره لاروی سن دوم و سوم، طول دوره پیش از تخمریزی و طول عمر حشرات نر قرار میگیرد، که در میزبانهای مختلف و در فصول مختلف، این صفات متفاوت هستند.
فاطمه شهریاری، غلام خداکرمیان، اصغر حیدری،
جلد 8، شماره 4 - ( زمستان 1383 )
چکیده
به منظور ارزیابی تأثیرات آنتاگونیستی بیووارهای باکتری Pseudomonas fluorescens علیه Pectobacterium carotovorum subsp. atrosepticum عامل بیماری ساق سیاه سیب زمینی، استرینهایی متعلق به بیووارهای IV , III وV باکتری P. fluorescens بررسی شدند. در ارزیابی اثر آنتاگونیستی علیه عامل بیماری ساق سیاه باکتریایی سیب زمینی روی محیط کشت PDA،60 درصد استرینها هاله بازدارنده ایجاد کردند که قطر هاله بازدارنده در استرینهای مختلف از 5/1 تا 5/5 سانتیمتر متغیر بود. استرینهایی از این باکتری با دو تراکم 107 تا 109 و 1110 تا 1012 واحد تشکیل دهنده پرگنه برای کنترل این پاتوژن در شرایط گلخانه نیز بررسی شدند. در آزمایشهای گلخانهای تعداد گیاهان سالم در گلدانهای تیمار شده با استرینهای باکتری آنتاگونیست 29 تا 54 درصد بیشتر از گیاهان شاهد بود. تفاوت معنیداری بین استرینها و تراکمهای به کار رفته وجود نداشت و هیچ استرینی نتوانست به طور کامل بیماری ساق سیاه سیب زمینی را کنترل کند. همچنین اکثر این استرینها وزن تر کل گیاه در هر گلدان را نیز به میزان دو تا سه برابر افزایش دادند. تمام استرینهای بررسی شده در گلخانه، روی محیط کشت قادر به تولید آنتی بیوتیک و سیدروفور بودند که به احتمال قوی توانایی آنها در جلوگیری از رشد این پاتوژن به دلیل اثر این متابولیتهای ثانویه است.
مختار حیدری، عنایتا... تفضلی،
جلد 9، شماره 2 - ( تابستان 1384 )
چکیده
یکی از عوامل مهم در تعیین مقاومت به کلرید سدیم، کارایی غشاهای سلولی در شرایط تنش میباشد. پراکسیداسیون چربیها ناشی از فعالیت آنزیم لیپوکسی ژناز و یا رادیکالهای آزاد اکسیژن، از عوامل مهم تخریب غشاهای سلولی در شرایط تنش کلرید سدیم است. در پژوهش حاضر آثار تیمارهای صفر، 75 و 150 میلی مول کلرید سدیم طی یک دوره چهارده روزه بر فعالیت آنزیم لیپوکسی ژناز، میزان پراکسید هیدروژن و مالون دی آلدهید ( پراکسیداسیون چربی) در برگ دانهالهای بنه (Pistacia mutica F.& M)، پسته قزوینی و پسته وحشی سرخس (P. vera L) بررسی گردید. نتایج نشان داد کلرید سدیم موجب افزایش فعالیت آنزیم لیپوکسی ژناز در برگ دانهالهای هر سه پایه پسته گردید و این فعالیت در روز هفتم پس از کاربرد تیمارهای کلرید سدیم به حداکثر رسید و در روز چهاردهم کاهش یافت. در دانهالهای بنه بیشترین میزان فعالیت آنزیم دیده شد و در روز چهاردهم کاهش کمتری نسبت به دانهالهای سرخس و قزوینی نشان داد. میزان پراکسید هیدروژن، در برگ دانهالهای هر سه پایه افزایش یافت و بیشترین میزان آن به ترتیب در دانهالهای بنه و سرخس پس از کاربرد تیمار کلرید سدیم 150میلیمول در روز چهاردهم مشاهده گردید. در دانهالهای هر سه پایه، میزان بالای مالون دی آلدهید (شاخص پراکسیداسیون چربی) در روزهای هفتم و چهاردهم دیده شد. نتایج هم چنین نشان داد امکان استفاده از شاخص پراکسیداسیون چربی و فعالیتهای مربوط به آن مانند آنزیم لیپوکسی ژناز در گزینش گیاهان مقاوم به کلرید سدیم در پسته وجود دارد و لازم است در مورد تغییرات بیوشیمیایی و آنزیمی در پسته در پاسخ به تنش کلرید سدیم بررسیهای بیشتری صورت گیرد.
صفرعلی حاج حیدری، غلامرضا قربانی، مسعود علیخانی،
جلد 9، شماره 2 - ( تابستان 1384 )
چکیده
به منظور مقایسه پودر ماهی با کنجاله پنبه دانه در جیرههای سریع التخمیر، جیرههای متعادل شده کاملاً مخلوط، (40% علوفه و 60% کنسانتره) حاوی مقادیر 0 ، 5/1 ، 0/3 و 5/4% پودر ماهی تهیه شد. در آزمایش اول تجزیه پذیری ماده خشک و پروتئین خام پودر ماهی، کنجاله پنبه دانه و کنسانترههای جیرههای مذکور طی زمانهای مختلف انکوباسیون در شکمبه (0 ، 4 ، 8 ، 12 و 24 ساعت)، با استفاده از سه گوسفند فیستولا شده نژاد قزل تعیین گردید. تجزیه پذیری مؤثر ماده خشک و پروتئین خام پودر ماهی به طور معنیداری کمتر از کنجاله پنبه دانه بود (P<0.05). از نظر تجزیه پذیری مؤثر ماده خشک بین کنسانترههای مختلف، اختلاف معنیداری وجود نداشت ولی با افزایش سطح پودر ماهی در جیره، تجزیه پذیری مؤثر پروتئین خام کنسانترهها به طور معنیداری کاهش یافت. در آزمایش دوم هشت رأس گاو هلشتاین با چند شکم زایش، در قالب طرح مربع لاتین 4 × 4 با دو تکرار در دورههای آزمایشی 21 روزه مورد آزمایش قرار گرفت. قابلیت هضم مواد مغذی، ماده خشک مصرفی، شیر تصحیح شده بر حسب 2/3% چربی، درصد چربی، درصد لاکتوز، درصدکل مواد جامد شیر، مقدار چربی، بازده غذایی و وزن بدن تحت تأثیر نوع تیمار مصرفی قرار نگرفت. تیمارهای حاوی پودر ماهی نسبت به تیمار شاهد، تولید شیر، درصد پروتئین، مقدار پروتئین و لاکتوز شیر بیشتری داشتند (01/0>P). با افزایش سطح پودر ماهی در جیره pH ادرار به طور معنیداری کاهش پیدا کرد ولی، pH مایع شکمبهای و pH مدفوع تحت تأثیر تیمارهای مختلف واقع نشد. نتیجه کلی نشان داد که کاربرد 5/1 % الی 3% پودر ماهی بر اساس ماده خشک، بهترین اثر را بر گاوهایی دارد که حتی در اواسط دوره شیردهی خود میباشند و کمتر از 30 کیلوگرم شیر تولید میکنند.
بهرام حیدری، عبدالمجید رضایی، سیدعلی محمد میرمحمدی میبدی،
جلد 10، شماره 2 - ( تابستان 1385 )
چکیده
به منظور برآورد میزان ترکیبپذیری، نوع عمل ژن، تعداد ژنهای کنترل کننده صفات، قابلیتهای توارث و دیگر پارامترهای ژنتیکی دانه از تلاقیهای دای آلل 9 ژنوتیپ گندم استفاده شد. والدها و 36 تلاقی آنها در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه، برای 9 صفت کمی در سال 1377 مورد ارزیابی قرار گرفتند. تجزیه ژنتیکی به روشهای هیمن و روش دوم در مدل ثابت گریفینگ انجام شد. میانگین مربعات ژنوتیپها برای کلیه صفات از نظر آماری در سطح احتمال یک درصد معنیدار شد. با توجه به معنیدار بودن میانگین مربعات قابلیت ترکیبپذیری عمومی و همچنین معنیدار بودن میانگین مربعات قابلیت ترکیبپذیری خصوصی برای کلیه صفات به جز تعداد سنبلچه در سنبله اصلی نتیجه گیری شد که نقش هر دو اثر افزایشی و غیر افزایشی ژنها در بروز ژنتیکی آنها مهم است. برآورد میانگین درجه غالبیت نشان داد که تعداد دانه در سنبله اصلی و تعداد سنبلچه در سنبله اصلی توسط اثر غالبیت نسبی ژنها کنترل میشوند، در حالی که عمل ژن برای عملکرد دانه در بوته، عملکرد بیولوژیک، ارتفاع بوته، شاخص برداشت و وزن هزار دانه از نوع فوق غالبیت است. ارقام الوند و روشن برای عملکرد دانه در بوته، الوند برای تعداد دانه در سنبله اصلی و وزن سنبله اصلی و الوند و الموت برای وزن هزار دانه از بهترین ترکیب پذیرهای عمومی بودند، بنابراین استفاده از آنها برای بهبود ژنتیکی صفات مذکور مفید خواهد بود. عملکرد دانه در بوته همبستگی مثبت و معنیداری با تعداد دانه در سنبله اصلی، وزن هزار دانه، وزن دانه در سنبله اصلی و وزن سنبله اصلی داشت.
محسن حیدری سلطان آبادی، عباس همت،
جلد 11، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده
مطالعات انجام شده نشان میدهد سرگردانی بیش از حد برنج در سفیدکن تیغهای موجب افزایش شکستگی برنج میشود. بر این اساس، ایجاد سهولت در حرکت طولی برنج در سفیدکن میتواند موجب رفع این نقیصه گردد. در این تحقیق ابتدا توپی جدیدی مجهز به مارپیچ انتقال برای سفیدکن تیغهای طراحی و ساخته شد. سپس اثر فاصله تیغه از همزن و مقدار دبی جرمی خروجی بر خصوصیات کیفی برنج در سفیدکن با توپی جدید و قدیمی در یک آزمایش کرتهای دوبار خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار ارزیابی گردید. فاکتور اصلی نوع توپی در دوحالت (استفاده از توپی قدیمی وتوپی جدید)، فاکتور فرعی شامل فاصله تیغه از همزن در سه سطح
(11، 12 و 13 میلیمتر) و فاکتور فرعی فرعی، سه مقدار دبی خروجی برنج شامل (915، 654 و 412 کیلوگرم در ساعت) بود. در هر آزمایش، درصد برنج سفید سالم، شکستگی و درجه سفید شدگی اندازهگیری و شاخص کارایی دستگاه محاسبه شد. نتایج نشان داد، اثر ساده فاصله تیغه از همزن بر درصد شکستگی و دبی خروجی بر تمامی عوامل اندازهگیری شده معنیدار بود. همچنین برهمکنش نوع توپی و فاصله تیغه و نوع توپی و دبی جرمی خروجی به ترتیب بر درصد برنج سالم و شکستگی تأثیر معنیدار داشت. برآورد شاخص کارایی دستگاه نشان داد بهترین حالت کاری دستگاه با هر دو نوع توپی، دبی خروجی 412 کیلوگرم در ساعت و فاصله 11 یا 12 میلیمتر تیغه از همزن میباشد. در این تنظیم، میانگین درصد شکستگی برنج در توپی جدید و قدیمی به ترتیب 5/20 و 23 درصد بوده است.
مصطفی حیدری، حبیب ا... نادیان، عبدالمهدی بخشنده، خلیل عالمی سعید، قدرت ا... فتحی،
جلد 11، شماره 40 - ( تابستان 1386 )
چکیده
به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف شوری و نیتروژن بر جذب عناصر غذایی پر مصرف در ساقه و دانه گندم (رقم چمران) و نیز تجمع پرولین و کربو هیدرات در دو مرحله گلدهی و شیری شدن دانهها در برگ پرچم، آزمایشی در شرایط آب و هوایی خوزستان (اهواز)، در مزرعه به صورت کرتهای خرد شده و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو سال زراعی 83-1382 و84-1383 اجرا گردید. در این آزمایش پنج سطح شوری آب آبیاری 5/1 (شاهد)، 5، 10، 15 و20 دسی زیمنس بر متر به عنوان فاکتور اصلی و سه سطح نیتروژن 50، 100 و 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار از کود نیترات آمونیم به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شدند. سطوح شوری به همراه آب آبیاری و با استفاده از نمکهای CaCl2 و NaCl و به نسبت 5 قسمت کلرید سدیم و 1 قسمت کلرید کلسیم تهیه و به خاک با بافت رسی- لومی اضافه شدند. نتایج نشان داد که به استثنا منیزیم در دانه، شوری سبب افزایش میزان جذب و تجمع عناصر نیتروژن، کلسیم و منیزیم در ساقه و دانه گندم چمران در هر دو سال آزمایش گردید. از مقدار پتاسیم در هر دو بخش گیاه در هر دو سال با افزایش سطح شوری کاسته شد. در بین عناصر غذایی اندازهگیری شده در هر دو سال آزمایش، بیشترین غلظت در شوری 20 دسی زیمنس بر متر مربوط به عنصر سدیم در ساقه بود که از افزایشی معادل 17 و22 برابر به ترتیب در سالهای اول و دوم نسبت به تیمار شاهد برخودار بود. کود نیتروژن (به جز پتاسیم و منیزیم در دانه) بر تجمع عناصر نیتروژن، کلسیم، پتاسیم و منیزیم در هر دو بحش ساقه و دانه گندم رقم چمران افزود. در بالاترین سطح کودی (150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار)، نیتروژن با ممانعت از جذب بیشتر سدیم بر غلظت این عناصر در هر دو بخش گندم افزود. در دو سال آزمایش، با افرایش میزان شوری بر مقدار تجمع کربوهیدرات و پرولین در هر دو مرحله گلدهی و شیری شدن دانهها، در برگ پرچم افزوده شد. تیمارکود نیتروژن بر تجمع این دو ترکیب در مرحله گلدهی افزود اما در مرحله شیری شدن دانهها با افزایش سطح نیتروژن بر مقدار پرولین افزوده و از مقدار کربوهیدرات برگ پرچم کاسته شد.
پریسا حیدریزاده ، محمد رضا خواجهپور،
جلد 11، شماره 42 - ( زمستان 1386 )
چکیده
طی چند سال گذشته، ژنوتیپهایی از توده محلی گلرنگ اصفهان به نام کوسه تفکیک شدهاند که ممکن است واکنش آنها به تاریخ کاشت متفاوت باشد. بدین لحاظ، اثر تاریخ کاشت بر رشد رویشی و زایشی تعدادی ژنوتیپ گلرنگ متعلق به توده محلی کوسه، همراه با رقم اراک 2811 به عنوان شاهد در سالهای زراعی 82-1381 و 83-1382 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمایش با طرح اسپیلت پلات در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتور اصلی شامل تاریخ کاشت (20/12/81، 1/2/82 و 5/8/82) با سه تکرار و فاکتور فرعی شامل 22 ژنوتیپ بود. شمار روز از کاشت تا سبز شدن در کاشت زودهنگام بهاره بیشترین (0/18 روز) و در کاشت تأخیری بهاره کمترین (3/10 روز) میزان را داشت. شمار روز از کاشت تا رویت طبق، کاشت تا گلدهی و کاشت تا رسیدگی فیزیولوژیک با تأخیر در کاشت از کاشت پاییزه به کاشت دیرهنگام بهاره به طور معنیداری کاهش یافت. شمار روز از کاشت تا سبز شدن، کاشت تا رویت طبق و کاشت تا رسیدگی فیزیولوژیک تحت تأثیر ژنوتیپ واقع نشد. ژنوتیپهای 116 C و 29 DP بیشترین (0/145) و ژنوتیپ 28 ISF کمترین (2/140) شمار روز از کاشت تا گلدهی را داشتند. ارتفاع بوته، تعداد شاخههای فرعی درجه یک و درجه دو، تعداد طبق در شاخه فرعی درجه یک و درجه دو، تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه و وزن دانه در بوته با تأخیر در کاشت از کاشت پاییزه به کاشت دیرهنگام بهاره به طور معنیداری کاهش یافت. ژنوتیپهای 128 C و 7 DP بیشترین (به ترتیب 0/120 و 5/120 سانتیمتر) و ژنوتیپ 9 DP کمترین(2/104 سانتیمتر) ارتفاع بوته را داشتند. ژنوتیپهای 6 DP و 9 DP به ترتیب بیشترین (8/12) و کمترین (7/6) تعداد شاخه فرعی درجه یک و رقم اراک 2811 بیشترین (9/16) و ژنوتیپهای 9 DP و 5 DP کمترین (به ترتیب 2/7 و 1/7) تعداد شاخه فرعی درجه دو در بوته را به خود اختصاص دادند. تعداد طبق در شاخه فرعی درجه یک تحت تأثیر ژنوتیپ قرار نگرفت. رقم اراک 2811 و ژنوتیپ 114 C بیشترین (به ترتیب 8/12 و 2/12) و ژنوتیپ 9 DP کمترین (1/5) تعداد طبق در شاخه فرعی درجه دو را دارا بودند. ژنوتیپ 7 DP بیشترین (9/45) و ژنوتیپ 111 C کمترین (0/28) تعداد دانه در طبق را دارا بودند. ژنوتیپهای 3 DP و 128 C به ترتیب بیشترین (2/34 گرم) و کمترین (0/22 گرم) وزن هزار دانه را داشتند. ژنوتیپ 25 DP بیشترین (5/20 گرم) و ژنوتیپهای 29 DP و 9 DP کمترین (به ترتیب 9/9 و 0/10 گرم) وزن دانه در بوته را دارا بودند. شاخص برداشت تحت تأثیر تاریخ کاشت و ژنوتیپ واقع نشد. با توجه به نتایج این آزمایش به نظر میرسد که در شرایط مشابه با مطالعه حاضر، عملکرد گلرنگ در تاریخ کاشت پاییزه بیشتر از بهاره باشد. ژنوتیپ 25 DP ممکن است برای این تاریخ کاشت، ژنوتیپهای 66 ISF و 25 DP برای کشت زودهنگام بهاره و ژنوتیپهای 7 DP و 14 ISF برای کشت تابستانه مناسب باشند.
بهرام حیدری، قدرت الله سعیدی، بدرالدین ابراهیم سید طباطبائی،
جلد 11، شماره 42 - ( زمستان 1386 )
چکیده
در این مطالعه تجزیه با عاملها و تعیین سهم آنها در ایجاد تنوع صفات کمی و همچنین آثار مستقیم و غیر مستقیم اجزای عملکرد بر عملکرد دانه گندم مورد بررسی قرار گرفت. در این آزمایش 157 لاین دابل هاپلوئید گندم (. Triticum aestivum L)، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سالهای زراعی 1382 و 1383 و از لحاظ صفات مختلف زراعی و مرفولوژیکی ارزیابی شدند. نتایج تجزیه به عامل ها به روش حداکثر درستنمایی پنج عامل پنهانی را در هر سال شناسایی نمود که این پنج عامل جمعأ و به ترتیب 37/80 و 93/73 درصد از کل تنوع دادهها را در سالهای زراعی اول و دوم توجیه نمودند. در سال اول ارزیابی، عامل اول به شدت تحت تأثیر تعداد روز تا گرده افشانی، تعداد روز تا سنبله دهی، طول برگ پرچم و طول دوره رشد بود و 5/30 درصد از کل تنوع را تبیین نمود و این عامل بیانگر ارتباط منفی اجزای عملکرد با یکدیگر و اهمیت ارتباط برخی از صفات مورفولوژیک با عملکرد دانه بود. ولی عامل اول در سال دوم ارزیابی بیشتر تحت تأثیر مثبت وزن دانه در سنبله، تعداد دانه در سنبله و وزن هزار دانه بود و لذا عامل اجزای عملکرد نامیده شد. عاملهای دوم و سوم در سال اول به ترتیب شامل ارتفاع بوته و عملکرد دانه و در سال دوم ارزیابی بیانگر طول دوره رسیدگی و ارتفاع بوته بودند. محاسبه ضرایب مسیر نشان داد که تعداد دانه در سنبله در هر دو سال ارزیابی بیشترین اثر مستقیم و مثبت (33/1 و 871/0 به ترتیب در سال اول و دوم) را بر عملکرد دانه داشت. به دلیل آثار غیر مستقیم زیاد و منفی تعداد دانه در سنبله از طریق تعداد سنبله بارور در متر مربع و وزن هزار دانه بر عملکرد دانه، ضریب همبستگی بین عملکرد دانه و تعداد دانه در سنبله بسیار کم بود. تفاوت ناچیز اثر مستقیم تعداد سنبله بارور در متر مربع بر اساس ضریب همبستگی فنوتیپی و ژنتیکی در سال اول و دوم بیانگر تأثیر پذیری کم این رابطه از عوامل محیطی است. بهطور کلی تجزیه ضرایب مسیر نشان داد که تعداد دانه در سنبله و تعداد سنبله بارور میتوانند از کارایی بیشتری در مقایسه با وزن هزار دانه برای افزایش عملکرد دانه برخوردار باشند و میتوانند در برنامههای بهنژادی به عنوان شاخص انتخاب مورد استفاده قرارگیرند. همچنین با توجه به نتایج تجزیه به عاملها، انتخاب لاینها بر اساس عامل چهارم یا عامل عملکرد شامل صفات عملکرد بیولوژیک، تعداد سنبله در متر مربع و عملکرد دانه به عنوان شاخص انتخاب در برنامههای بهنژادی و به منظور بهبود عملکرد دانه میتواند از راندمان زیادتری برخوردار باشد.
مهدی قاسمی ورنامخواستی، حسین مبلی، علی جعفری، محسن حیدری سلطان آبادی، شاهین رفیعی،
جلد 12، شماره 44 - ( تابستان 1387 )
چکیده
سفید کردن برنج یکی از مراحل شالیکوبی است که اصلاح و بهینهسازی دستگاههای آن بر میزان ضایعات تأثیر قابل توجهی دارد. بهمنظور کاهش ضایعات برنج، توپی سفیدکن تیغهای مجهز به مارپیچ انتقال شد و با هدف بررسی تأثیر دور توپی و دبی خروجی برکیفیت برنج رقم سرخه (از ارقام دانه متوسط برنج)، آزمایشی در قالب آزمایش فاکتوریل بر پایه بلوک کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. در این تحقیق اثر دور توپی در چهار سطح700،600، 800 و 900 دور در دقیقه و دبی خروجی در سه سطح400، 500 و 600 کیلوگرم در ساعت بر کیفیت برنج سفید شده مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که کمترین درصد شکستگی برنج (92/20 درصد) در دور 700 دور در دقیقه با دبی خروجی 600 کیلوگرم در ساعت و بیشترین درصد سفیدشدگی(33/6 درصد) در دور 600 دور در دقیقه با دبی خروجی 400 کیلوگرم در ساعت رخ داده است. بالاترین کیفیت برنج (درصد شکستگی کمتر و درصد سفیدشدگی بیشتر) با توپی جدید در دور 600 دور در دقیقه با دبی خروجی 500 کیلوگرم در ساعت حاصل شد.
پریسا حیدریزاده، محمدضا سبزعلیان، محمدرضا خواجه پور،
جلد 12، شماره 45 - ( پاییز 1387 )
چکیده
بررسی واکنش ژنوتیپهای مختلف گزینش شده از توده محلی گلرنگ به دما و طول روز در قالب تاریخ کاشتهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش در سال زراعی 82-1381 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتور اصلی شامل 4 تاریخ کاشت (20/12/81، 1/2/82، 2/3/82، 3/4/82) و فاکتور فرعی شامل 20 ژنوتیپ (19 ژنوتیپ انتخاب شده از توده محلی کوسه و ژنوتیپ اراک 2811 به عنوان شاهد) بود. تعداد روز از کاشت تا سبز شدن و سبز شدن تا شروع رشد طولی ساقه با تأخیر در کاشت کاهش یافت. طول دوران شروع رشد طولی ساقه تا رویت طبق با تأخیر در کاشت تا کاشت سوم کاهش، و سپس افزایش یافت. طول دوران رویت طبق تا 50 درصد گلدهی و 50 درصد گلدهی تا رسیدگی فیزیولوژیک با تأخیر در کاشت به ترتیب تا تاریخ کاشت سوم و دوم ابتدا کاهش و سپس افزایش یافت. تعداد روز از کاشت تا سبز شدن، سبز شدن تا شروع رشد طولی ساقه، شروع رشد طولی ساقه تا رویت طبق و 50 درصد گلدهی تا رسیدگی فیزیولوژیک تحت تأثیر ژنوتیپ واقع نشد. ژنوتیپ DP7 بیشترین و ژنوتیپهای C111و DP25کمترین تعداد روز از رویت طبق تا 50 درصد گلدهی را دارا بودند. همچنین اثرات متقابل تاریخ کاشت و ژنوتیپ بر طول دوره شروع رشد طولی ساقه تا رویت طبق معنیدار بود. وزن دانه در بوته با تأخیر در کاشت کاهش یافت. ژنوتیپ ISF66بیشترین و رقم اراک 2811 کمترین وزن دانه در بوته را در چهار تاریخ کاشت داشتند. طول مراحل نموی سبز شدن تا رویت طبق در ژنوتیپهای C128،DP5،ISF66واراک 2811 تحت تأثیر دمای حداکثر،در ژنوتیپDP7تحت تأثیر توان دوم دمای حداکثر، در ژنوتیپهایDP1 ،DP17 و C41100تحت تأثیر توان دوم دمای حداقل و در ژنوتیپهای ISF28 ،ISF22 ، DP25،DP9و C111تحت تأثیر طول روز واقع شد. براساس این نتایج دوره نموی سبز شدن تا رویت طبق در اکثر ژنوتیپها تحت تأثیر متغیرهای دمایی قرار گرفت. در تاریخ کاشت اواخر اسفند، ژنوتیپها حداکثر عکسالعمل به دما و طول روز را نشان دادند و در تاریخ کاشت چهارم این حساسیت به حداقل میزان خود کاهش یافت. ژنوتیپ ISF66بالاترین عملکرد دانه را در تاریخ کاشت اواخر اسفند دارا بود. با استفاده از نتایج به دست آمده در این تحقیق، به نظر میرسد که زمان مناسب برای کشت ژنوتیپهای کوسه در شرایط مشابه با مطالعه حاضر، در اواخر اسفند ماه میباشد.
فاطمه حیدری، سعید زهتاب سلماسی، عزیز جوانشیر، هوشنگ آلیاری، محمدرضا دادپور ،
جلد 12، شماره 45 - ( پاییز 1387 )
چکیده
به منظور بررسی اثر تراکم بوته بر عملکرد و میزان اسانس گیاه دارویی نعناع فلفلی آزمایشی با سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریزدر سالهای 1383و1384 اجرا شد. در این بررسی اثر تراکم کاشت در چهار سطح (8، 12، 16 و20 بوته در متر مربع) ارزیابی شد. نتایج حاصل از هر سال به صورت اسپلیت پلات در زمان و نتایج حاصل از دوسال به صورت تجزیه مرکب دو ساله تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تراکم بوته، عملکرد تر، عملکرد خشک، درصد اسانس بوته و عملکرد اسانس را تحت تأثیر قرار داده ولی اثری بر درصد اسانس برگ نداشته است. بیشترین عملکرد تر، عملکرد خشک، درصد اسانس برگ، درصد اسانس بوته و عملکرد اسانس در سال دوم تولید شد. بیشترین عملکرد اسانس در تراکم 20 بوته در مترمربع و در سال دوم به میزان 15/21 لیتر در هکتار حاصل شد.
صفورا بزی، مصطفی حیدری، نفیسه مهدی نژاد، فروغ عباسی،
جلد 12، شماره 46 - ( (لف)-زمستان 1387 )
چکیده
جهت مقاومت به شوری، گیاهان علاوه بر تنظیم اسمزی از مکانیسم افزایش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان نیز استفاده میکنند. به منظور بررسی نقش آنزیمهای آنتی اکسیدان کاتالاز (CAT)، اسکوربات پراکسیداز (APX) وگایاکول پراکسیداز (GPX) و دو تنظیمکننده اسمزی کربوهیدرات و پرولین در میزان تحمل به شوری دو رقم سورگوم، آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 1386 در مرکز زیست پژوهشی دانشگاه زابل (بیوسنتر) انجام گرفت. سه سطح شوری شاهد (0)، 100 و 200 میلیمولار نمک NaCl به عنوان فاکتور A و دو رقم سورگوم به نامهای پیام و محلی سیستان به عنوان فاکتور B در نظر گرفته شدند. نتایج حاصل نشان داد با بالا رفتن سطح شوری از شاهد به 200 میلیمولار بر میزان فعالیت هر سه آنزیم افزوده شد، به طوری که بالاترین میزان فعالیت این آنزیمها در سطح شوری 200 میلیمولار به دست آمد. به جز CAT میزان فعالیت آنزیمهای APX وGPX رقم پیام بیشتر بود. شوری با تأثیر معنیدار بر دو تنظیمکننده اسمزی کربوهیدرات و پرولین بر غلظت آنها در دو رقم سورگوم افزود. میزان پرولین رقم محلی بیشتر بود. در این بین بیشترین میزان پرولین مربوط به رقم محلی سیستان بود. در این آزمایش رابطه معنیدار و مثبتی بین میزان فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان با تجمع دو تنظیم کننده اسمزی در بخش هوایی گیاهان به دست آمد که نشاندهنده تأثیر همزمانی هر دو سیستم در تحمل به شوری در گیاه سورگوم به ویژه در رقم پیام است. در بالاترین سطح شوری هر چند بر میزان فعالیت آنزیمها و غلظت تنظیم کنندههای اسمزی در رقم پیام نسبت به شاهد افزوده شد ولی این افزایش با کاهش وزن کل گیاه همراه بود. این امر بیانکننده بالا رفتن هزینه خود نگهداری این رقم از سورگوم از طریق فعال شدن دو سیستم افزایش فعالیت آنزیمی و تنظیم کنندههای اسمزی است که به نوعی شرایط لازم برای ادامه بقای گیاه را در این حالت فراهم میکند.
مهدی بابائیان، مصطفی حیدری، احمد قنبری،
جلد 12، شماره 46 - ( (لف)-زمستان 1387 )
چکیده
به منظور بررسی اثر محلول پاشی عناصر ریزمغذی آهن، روی و منگنز و حالات ترکیبی آنها در سه مرحله تنش خشکی بر دو تنظیم کننده کربوهیدرات و پرولین، عملکرد و اجزای عملکرد دانه آفتابگردان (رقم آلستر)، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده و در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 86-1385 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زابل انجام گرفت. تیمار خشکی به صورت قطع آبیاری در سه مرحله ظهور طبق، گلدهی و پر شدن دانه به عنوان عامل اصلی و محلولپاشی عناصر ریز مغذی به صورتهای مصرف آهن، روی، منگنز، آهن+ روی، آهن+ منگنز، روی+ منگنز و آهن+ روی + منگنز به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که اعمال تیمار خشکی در هر سه مرحله رشدی اثر معنیداری بر عملکرد و کلیه اجزای عملکرد دانه آفتابگردان (رقم آلستر) داشته است. بیشترین مقدار این اثر مربوط به مرحله پر شدن دانهها بود که سبب کاهش معنیداری در عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، وزن هزار دانه، قطر طبق و وزن طبق گردید. استفاده از عناصر ریزمغذی هر چند سبب افزایش عملکرد دانه گردید ولی این اثر از لحاظ آماری معنیدار نبود. در بین عناصر ریزمغذی، عنصر منگنز در طی اعمال تنش خشکی در مرحله ظهور طبق بیشترین تأثیر مثبت بر اجزای عملکرد دانه داشت و منجر به افزایش معنیداری در عملکرد دانه گردید. اعمال تنش خشکی در هر سه مرحله رشد بر مقدار دو تنظیم کننده اسمزی کربوهیدرات و پرولین افزود. در این بین بیشترین مقدار افزایش مربوط به مرحله گلدهی بود. عناصر ریزمغذی نیز در طی بروز تنش خشکی بر مقدار سنتز و تجمع این دو ترکیب در بافت سبز برگها افزودند.
احمد حیدری،
جلد 15، شماره 57 - ( علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك -پاییز 1390 )
چکیده
خاکورزی عمیق اگر به طور مناسب انجام شود، میتواند آثار منفی تراکم خاک را کاهش دهد. هدف از این تحقیق، تعیین اثر کاربرد ادوات خاکورزی عمیق بر ویژگیهای فیزیکی خاک و عملکرد گندم بود. بنابراین، آزمایشی در سال زراعی86-1385 در ایستگاه تحقیقاتی تجرک مرکز تحقیقات کشاورزی همدان در خاکی با کلاس بافتی لومی رسی انجام شد. در این پژوهش از چهار روش خاکورزی
(1- نیمه زیرشکن تا عمق30سانتیمتر+ خاکورزی مرسوم (شخم با گاوآهن برگرداندار+ دیسک)؛ 2- زیرشکن به عمق 50 سانتیمتر+ خاکورزی مرسوم؛ 3- شخم با گاوآهن مرکب (قلمی+ غلطک) به عمق30 سانتیمتر؛ 4- تیمار شاهد (شخم با گاوآهن برگرداندار به عمق 30-25 سانتیمتر+ دیسک) استفاده شد. این تحقیق به صورت طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار اجرا شد. قبل و بعد از اعمال روشهای مختلف خاکورزی، پارامترهای مقاومت خاک (شاخص مخروطی)، جرم ویژه ظاهری خاک و سرعت نفوذ پایه آب به خاک اندازهگیری شد. همچنین قبل از برداشت، اجزای عملکرد گندم شامل (تعداد بوته در متر مربع، تعداد دانه در خوشه و وزن هزار دانه) اندازهگیری و محاسبه شد. همچنین در پایان با برداشت10 متر مربع از هر پلات، عملکرد بیولوژیکی (دانه+کاه) و عملکرد دانه محاسبه شد. نتایج نشان داد که اثر روشهای مختلف خاکورزی بر مقاومت خاک معنیدار نبود. روشهای مختلف خاکورزی تأثیر معنیدار بر سرعت نفوذ آب به خاک و جرم ویژه ظاهری خاک داشتند. روشهای خاکورزی عمیق باعث افزایش سرعت نفوذ آب در خاک و کاهش جرم ویژه ظاهری خاک شدند. روشهای مختلف خاکورزی تأثیر معنیدار بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم نداشتند. ممکن است نتیجه گرفت که در مزارعی که به طور کامل آبیاری میشوند، زیرشکنزنی تأثیری در افزایش عملکرد نداشته باشد. بنابراین با توجه به نتایج و در صورت وجود لایه متراکم تا عمق30 سانتیمتری مشابه آزمایش حاضر، استفاده از گاوآهن مرکب (قلمی+ غلطک) به دلیل اقتصادی (مصرف سوخت کمتر و ظرفیت مزرعهای بیشتر) جهت تهیه زمین گندم آبی توصیه میشود
آزاده صفادوست، علی اکبر محبوبی، محمد رضا مصدقی، غلام خداکرمیان، علی حیدری،
جلد 15، شماره 57 - ( علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك -پاییز 1390 )
چکیده
حرکت باکتری اشریشیا کولی مقاوم به نالیدیکسیک اسید (E. coli NAR) تحت شرایط جریان اشباع و غیراشباع در دو دمای ºC 5 و ºC 20 در دو خاک لومرسی و لومشنی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشهای آبشویی در ستونهای بزرگ بازسازیشده با هوادیدگی فیزیکی انجام شد. از دستگاه نفوذسنج مکشی برای برقراری شرایط جریان اشباع و غیراشباع ماندگار استفاده گردید. نمونهبرداری از زهآب خروجی از سه عمق 10، 30 و 45 سانتیمتر در زمانهای مشخص انجام شد. شرایط رطوبتی اشباع، دمای ºC 20 و خاک لوم-رسی سبب افزایش غلظت باکتری در زهآب خروجی شدند. ضریب پالایش و شاخص نسبی جذب در خاک لومشنی (میانگین شرایط جریان، دما و عمق خاک) به ترتیب 32% و 23% بیشتر از خاک لومرسی به دست آمد، که بیانگر توانایی بیشتر خاک لومشنی در پالایش باکتری به دلیل ساختمان ضعیفتر و منافذ ریزتر است. به عبارت دیگر باکتریها در منافذ ریز خاک لومشنی به صورت فیزیکی حبس شده و گیر میافتند. با افزایش عمق خاک غلظت آلاینده نیز کمتر شد که نشاندهنده اثر خاک در پالایش آلایندههای میکروبی به عنوان یک فیلتر طبیعی است. کاهش دمای محیط شستشو سبب کاهش شدت جریان و در نتیجه افزایش پالایش باکتری (میانگین شرایط جریان، دما و عمق خاک) به میزان 100% در خاک لومرسی و 68% در خاک لومشنی شد
محمدرضا اصغریپور، احمد قنبری بنجار، حمید عزیزمقدم، علیرضا سیروسمهر، مصطفی حیدری،
جلد 16، شماره 62 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-زمستان 1391 )
چکیده
در این مطالعه اثر آبیاری با فاضلاب شهری به شکل رقیق نشده و یا رقیق شده همراه با محلولپاشی عناصر منگنز و روی بر رشد، عملکرد و غلظت عناصر در اندامهای هوایی گیاه ارزن دمروباهی بررسی شد. طرح آزمایش پلاتهای خرد شده با سه منبع آب (فاضلاب رقیق نشده، فاضلاب 50% رقیق شده و آب رودخانه) به عنوان پلات اصلی و چهار ترکیب محلول پاشی منگنز و روی به عنوان پلات فرعی بود، که با چهار تکرار اجرا شد. این آزمایش در مزرعه دانشگاه زابل در سال 1388 انجام گرفت. فاضلاب شهری در مقایسه با آب رودخانه حاوی سطوح بالاتری از عناصر پر مصرف و کممصرف بود. نتایج آزمایش نشان داد که آبیاری گیاهان با فاضلاب رقیق نشده و رقیق شده پارامترهای رشدی و عملکرد ارزن دمروباهی را افزایش داد. افزون بر آن مقدار عناصر پرمصرف و کممصرف در اندامهای هوایی نیز در اثر آبیاری با فاضلاب افزایش یافت. این افزایشها به به وجود سطوح بالایی از مواد غذایی ضروری مانند نیتروژن، فسفر و مواد آلی موجود در فاضلاب نسبت داده شد. فراهمی منگنز و روی از طریق آب فاضلاب به تنهایی قادر نبود رشد وعملکرد ارزن را به سطوحی که به دنبال کاربرد کودهای تکمیلی حاصل میشود افزایش دهد، بنابراین محلولپاشی کودهای منگنز و روی در اراضی آبیاری شده با فاضلاب برای حصول عملکردهای بالاتر ارزن ضروری است. محلولپاشی عناصر کممصرف بر غلظت عناصر پرمصرف و کممصرف در گیاه ارزن تأثیری نداشت. بهطورکلی، نتایج نشان میدهد که فاضلاب شهری میتواند به شکل کارآمدی به عنوان منبع مهمی از آب و مواد غذایی برای تولید ارزن دمروباه مورد استفاده قرار گیرد، و آبیاری با فاضلاب هیچ اثر مضر قابل توجهی بر محصول ارزن ندارد
حدیث فیضی، مصطفی چرم، ارسلان حیدری،
جلد 17، شماره 64 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-تابستان 1392 )
چکیده
به منظور بررسی آثار آلایندگی هیدروکربنهای نفتی در خاک، الگوی پراکنش و تأثیرپذیری فلزات سنگین (Ni و Cd) مورد مطالعه قرار گرفت. نمونهبرداری از یک میدان نفتی در غرب ایران که بهطور طبیعی به علت نشت مواد نفتی طی عملیات حفر، بهرهبرداری و انتقال در معرض آلودگی محیطی قرار داشت، انجام شد. نمونه-برداری از فواصل مجاور چاه نفتی با حداکثر آلودگی نسبی آغاز و در فواصل دورتر در قالب طرح شبکهای ادامه یافت. نمونهها به واسطه آزمونهای فیزیکوشیمیایی ارزیابی شدند. آزمونهای شیمیایی مقادیر ماده نفتی(بیتومین) را در خاکها از 12/0 تا 99/2 میلی گرم در کیلوگرم خاک خشک، مقادیر نیکل را از 32/0تا 8/136 و کادمیم را ازصفر تا 4 میلیگرم در کیلوگرم خاک خشک نشان دادند. در این میان نقش عوامل خاکی مانند pH و EC و همچنین شاخصهای رسوبی در کنترل روند آلودگی در خاک حائز اهمیت بود. در نهایت طرح درونیابی و پیشبینی مقادیر نامعلوم با استفاده از روش درونیابی کریجینگ و در قالب نقشههای پهنهبندی، بهطور واضح کاهش مقادیر مشخصههای آلودگی را با افزایش مسافت از مراکز آلودگی نشان داد.
فرشید حیدری، علی رسول زاده، علیرضا سپاس خواه، علی اصغری، اکبر قویدل،
جلد 17، شماره 65 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-پاییز 1392 )
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر سوزاندن و برگرداندن بقایای گیاهی به خاک بر ویژگیهای فیزیکی، هیدرولیکی و بیولوژیکی خاک و همچنین اثر آنها بر اجزای عملکرد جو و ذرت علوفهای و جمعیت ریزجانداران خاک در منطقه اردبیل بود. نتایج نشان داد که برگرداندن بقایای جو باعث افزایش مقدار ماده آلی (% 2/22)، هدایت هیدرولیکی اشباع خاک (% 9/51) و تخلخل کل (% 7/3)، میانگین وزنی قطر خاکدانه (% 4/5)، افزایش ظرفیت زراعی (% 8/5) و همچنین کاهش چگالی ظاهری خاک (% 7/3) گردید. در حالیکه سوزاندن بقایا باعث کاهش مقدار ماده آلی خاک (% 8/31)، هدایت هیدرولیکی اشباع (% 6/36)، میانگین وزنی قطر خاکدانه (% 1/5)، ظرفیت زراعی (% 1/4) و افزایش چگالی ظاهری (% 1) در خاک شد. اثر تیمارهای برگرداندن و سوزاندن بقایا بر منحنی مشخصه آب خاک در مکشهای کمتر محرزتر از مکشهای بیشتر بود. نتایج همچنین نشان داد که سوزاندن بقایا در مقایسه با برگرداندن آنها باعث کاهش معنیدار جمعیت ریزجانداران خاک شده است. لذا با توجه به نتایج بهدست آمده از این پژوهش، سوزاندن بقایای گیاهی در منطقه اردبیل توصیه نمیشود.
علی حیدر نصرالهی، مجید بهزاد ، سعید برومند نسب، مولود حیدری نیا،
جلد 17، شماره 66 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك، زمستان 1392 )
چکیده
از روشهای جدید آبیاری که به سرعت در کشورهای مختلف رو به گسترش است، روش آبیاری قطرهای میباشد. قطرهچکانها مهمترین بخش سیستم آبیاری قطرهای به شمار میروند. عوامل بسیاری مثل گرفتگی فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی، فشار، دمای آب وتغییرات ساخت، دبی قطرهچکانها و در نتیجه یکنواختی پخش آب را تحت تأثیر قرار میدهند. در این تحقیق به منظور بررسی تأثیر فشار بر عملکرد هیدرولیکی قطرهچکانها، 6 نمونه قطرهچکان تنظیمکننده فشار موجود در بازار انتخاب و در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفتند. برای این منظور یک سیستم آبیاری قطرهای در آزمایشگاه آبیاری دانشکده مهندسی علوم آب دانشگاه شهید چمران اهواز طراحی شد. پارامترهای متوسط دبی قطرهچکان، ضریب تغییرات ساخت قطرهچکان (CV)، یکنواختی پخش (EU)، ضریب یکنواختی کریستیانسن (CU) و تغییرات دبی برای انواع قطرهچکانها در فشارهای 5، 10، 15 و 20 متر محاسبه و مقایسه شد. همچنین به منظور مقایسه توان تنظیمکنندگی فشار، برای هر قطرهچکان معادله دبی- فشار استخراج گردید. نتایج نشان داد که قطرهچکان ایریتک(D ) بهترین عملکرد هیدرولیکی را در بین قطرهچکانهای مورد آزمایش دارد. لذا این قطرهچکان جهت رسیدن به راندمان بیشتر و همچنین به منظور استفاده در اراضی شیبدار و ناهموار در رتبه اول قرار دارد، هر چند عملکرد سایر قطرهچکانهای مورد آزمایش نیز قابل قبول میباشد