24 نتیجه برای حاج عباسی
فاطمه حسینی، محمدرضا مصدقی، محمدعلی حاج عباسی، محمدرضا سبزعلیان، محسن سلیمانی، مژگان سپهری،
جلد 21، شماره 2 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- تابستان 1396 )
چکیده
آبگریزی بر بسیاری از ویژگیهای خاک از جمله پایداری خاکدانهها مؤثر است. بافت خاک و ماده آلی حاصل از بقایای گیاهی و ترشحات ریشه گیاهان و ریزجانداران از منابع اصلی ایجاد پوششهای آبگریز در خاک میباشند. از مهمترین علفهای دائمی و سرمادوست گیاه فسکیوی بلند (Festuca arundinacea Schreb.) است که رابطه همزیستی با قارچ اندوفیت Epichloë coenophaila برقرار میکند و این همزیستی سبب افزایش مقاومت گیاه به تنشهای زیستی و غیرزیستی و تغییر سرعت تجزیه بقایا و ویژگیهای مختلف خاک میشود. در این پژوهش اثر بقایای گیاه فسکیوی بلند حاوی اندوفیت (E+) و عاری از اندوفیت (E−) در سه سطح صفر، یک و دو درصد بر کربن آلی، تنفس میکربی پایه، رس قابل پراکنش و شاخص آبگریزی (به روش جذبپذیری ذاتی) در چهار خاک با بافت مختلف بررسی شد. بقایای گیاهان E+ و E− با نمونههای خاک مرطوب مخلوط و تحت 10 چرخه تر و خشک شدن قرار گرفته و در گرمخانه (دمای °C 25) به مدت 2 ماه نگهداری شده و در پایان ویژگیهای ذکرشده اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که با ریزشدن بافت، کربن آلی و رس قابل پراکنش افزایش و تنفس میکربی پایه و شاخص آبگریزی خاک کاهش یافت. افزایش مقدار بقایا سبب افزایش کربن آلی و تنفس میکربی پایه و کاهش رس قابل پراکنش گردید. آبگریزی خاک با افزایش مقدار ترکیبات آبگریز (در سطح 1 درصد) و با افزایش تخلخل خاک (در سطح 2 درصد) بهترتیب افزایش و کاهش یافت. نوع بقایا (اندوفیت) اثر معنیداری بر جذبپذیری آبی و اتانول و همچنین شاخص آبگریزی خاک نداشت اما بقایای گیاهان E+ سبب افزایش معنیدار کربن آلی و کاهش معنیدار رس قابل پراکنش خاک شد. با توجه به نتایج این پژوهش میتوان دریافت که بقایای گیاه فسکیوی بلند به ویژه در حضور اندوفیت با افزایش ذخیره کربن آلی، شاخص آبگریزی و کاهش رس قابل پراکنش (شاخص ناپایداری ساختمان) سبب بهبود کیفیت فیزیکی خاک میشود. این گیاهان و بقایای حاصل از آنها دارای پتانسیل زیادی برای کاربرد در طرحهای حفاظت خاک در مراتع و زمینهای کشاورزی میباشند.
الهام چاوشی، مجید افیونی، محمد علی حاج عباسی،
جلد 22، شماره 2 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- تابستان 1397 )
چکیده
در این مطالعه که قسمت وسیعی از زمینهای کشاورزی و مراکز بزرگ صنعتی استان اصفهان را در برمیگیرد، کاربریها به سه دسته کشاورزی، بایر و غیر کشاورزی، شهری و صنعتی تقسیمبندی شد و در کل 257 نمونه از خاک سطحی (عمق20-0 سانتیمتر) منطقه برداشت شده و غلظت فلورید محلول خاک اندازهگیری شد. برای تعیین ساختار مکانی توزیع فلورید در خاکها از نرمافزار GS+ و برای تهیه نقشه توزیع مکانی آن از روش کریجینگ نقطهای و نرمافزار Surfer استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین غلظت فلورید محلول در خاکهای اصفهان ( mg L-185/0) بیشتر از میانگین خاکهای دنیا ( mg L-153/0) است، همچنین فلورید محلول خاک، دارای کلاس وابستگی مکانی متوسط بود که نشاندهنده کنترل تغییرات مکانی آن بهوسیله ویژگیهای ذاتی و مدیریتی است. میانگین غلظت فلورید محلول خاک در زمینهای کشاورزی و شهری بهطور معنیداری بیشتر از زمینهای بایر و غیر کشاورزی بود که علت این افزایش در زمینهای کشاورزی، احتمالاً مصرف کودهای فسفره و در مناطق شهری، فرونشست اتمسفری فلورید در اثر فعالیت برخی از صنایع نظیر تولید فولاد است. بیشترین غلظت فلورید محلول با توجه به نقشه کریجینگ در اطراف رودخانه زایندهرود و در قسمتهای مرکز و غرب منطقه مطالعاتی مشاهده شد.
علی فیوجی شهرضایی، محمدعلی حاج عباسی،
جلد 23، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- پاییز 1398 )
چکیده
محیط زیست سالم بر بهبود کیفیت زندگی و رفاه جامعه بشری تأثیر بسزایی دارد. در دهههای اخیر استفاده از سوختهای فسیلی به قدری افزایش یافته که آلودگیهای زیستمحیطی و خاک را باعث شده است. خاکهای آلوده به ترکیبات نفتی، برای کاربردهای کشاورزی، مسکونی و تفریحی مناسب نبوده و باعث خسارتهای اقتصادی، اکولوژیکی و کشاورزی میشود. برای مقابله با این چالش، استفاده از افزودنیهایی مانند نانولولههای کربنی به خاک گسترش یافته ولی کاربرد این عناصر نگرانیهایی را درباره خطرشان بر فرایندها و سیستمهای زیستی مانند اثرگذاری بر فیزیولوژی و رشدونمو گیاهان به همراه دارد که مطالعات چندانی روی این موضوع نشده است. بهمنظور بررسی اثر متقابل آلودگی نفتی خاک و نانولولههای کربنی بر برخی ویژگیهای گیاه نظیر جرم مرطوب، جرم خشک و طول گیاه، در ابتدا بذر و نشا ذرت بهطور جداگانه با سطوح 0، 10، 20 و 40 میلیگرم بر لیتر نانولولههای کربنی تیمار و درون گلدانهای حاوی خاک با سه سطح آلودگی نفتی 2/43، 2/76 و 4/16 درصد با سه تکرار کشت شدند و از طرح آماری کاملاً تصادفی در قالب آزمایشهای فاکتوریل استفاده شد. جرم مرطوب، جرم خشک و طول اندام هوایی و ریشه گیاهان مشخص شد. نتایج نشان داد که آلودگی نفتی بر ویژگیهای رشدی مذکور تأثیر منفی گذاشته است، همچنین مشاهده شد که اعمال تیمار نانولولههای کربنی به گیاه ذرت (چه به بذر و چه به نشا) بسته به غلظت این مواد، میتواند بر پارامترهای رشد گیاه اثرات متفاوتی داشته باشد.
ایمان حسن پور، مهران شیروانی، محمدعلی حاج عباسی، محمدمهدی مجیدی،
جلد 26، شماره 2 - ( علوم آب و خاک - تابستان 1401 )
چکیده
کمبود مواد آلی و pH قلیایی خاکهای آهکی مناطق خشک و نیمه¬خشک از مهمترین دلایل کم بودن قابلیت جذب برخی عناصر غذایی برای گیاه در این خاکها هستند. یکی از راه¬های ارتقاء ویژگی شیمیایی و حاصلخیزی خاکهای آهکی کاربرد مواد آلی از جمله بیوچار تولید شده از ضایعات آلی است. اما بیوچارها عمدتاً دارای pH قلیایی بوده و کاربرد مقادیر زیاد آنها میتواند کمبود برخی عناصر غذایی را برای گیاه در خاکهای آهکی تشدید کند. پیرولیز ضایعات خاص در شرایط دمایی کنترل شده میتواند منجر به تولید بیوچار باpH اسیدی شود. در مطالعه حاضر تأثیر بیوچارهای اسیدی بهعنوان اصلاحکننده بر چندین ویژگی شیمیایی دو خاک آهکی استان اصفهان انجام شد. تیمارها شامل دو نوع بیوچار (مخروط کاج و شلتوک برنج) در مقادیر یک، سه و شش درصد، دو نوع خاک (با بافتهای لوم شنی (تیران) و لوم رسی (لورک)) و دو زمان انکوباسیون یک و شش ماه بههمراه 4 شاهد و در مجموع 28 نمونه بودند. کاربرد بیوچار در دو خاک قلیایی توانست برخی ویژگی¬های شیمیایی و حاصلخیزی خاک را بهبود ببخشد. نتایج نشان داد کاربرد بیوچار اندکی pH خاک را کاهش و هدایت الکتریکی خاک را افزایش داد. بهعلاوه، میزان کربن آلی، نیتروژن کل و غلظت منگنز قابل جذب خاک در همه تیمارها و غلظت فسفر، پتاسیم، آهن، روی و مس قابل جذب خاک در اکثر تیمارها افزایش معنیداری نسبت به شاهد نشان داد. استفاده از بیوچار به میزان 6 درصد سبب بیشترین تغییرات در پارامترهای مورد اندازهگیری در هر دو نوع خاک شد. بهطور کلی نتایج این مطالعه نشان داد بیوچار تولید شده از مخروط کاج و شلتوک برنج میتواند بهعنوان یک ماده بهساز مناسب برای ارتقاء ویژگی¬های شیمیایی و حاصلخیزی خاکهای آهکی مورد استفاده قرار گیرد.