46 نتیجه برای مرادی
یوسف نبی پور، مهدی وفاخواه، حمیدرضا مرادی،
جلد 18، شماره 67 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك- بهار- 1393 )
چکیده
روند وقوع سیل در سالهای اخیر حاکی از آن است که اکثر مناطق کشور در معرض تهاجم سیلابهای مخرب قرار دارند و ابعاد خسارات و تلفات جانی و مالی سیل در حال افزایش است. اقدامات آبخیزداری یکی از راههای برتر و مناسب در تعدیل خطرات سیلاب است. تأثیر اقدامات آبخیزداری، از دیدگاههای مختلف قابل بررسی است. در این تحقیق سعی بر آن است تا با ارزیابی کمی خصوصیات سیل، تأثیر مستقیم اجرای عملیات آبخیزداری در دو دوره قبل و بعد روی سیل بررسی گردد. لذا با بررسی هیدروگراف روزانه دورههای مورد بررسی در ایستگاههای هیدرومتری تمر و حاجی قوشان، نتایج تجزیه و تحلیل سیلابها مشتمل بر تعداد وقوع سیل، درصد فراوانی وقوع سیل در ماهها و فصول مختلف تعیین شد. همچنین مقادیر میانگین زمان تداوم، اوج و فروکش سیلها، میانگین و حداکثر دبی اوج سیلهای دیده شده بررسی شدند. بر اساس بررسیهای انجام شده روی سیلابهای رخ داده، روند وقوع سیلابها، از یک حالت نسبتاً افزایشی برخوردار بوده است. در دوره بعد از اجرای اقدامات آبخیزداری تعداد سیلابها در دو ایستگاه هیدرومتری افزایش داشته است، در حالی که عملیات آبخیزداری روی همه مؤلفههای سیلاب تأثیر مثبت داشته به طوری که زمان تداوم را به میزان 5/0% افزایش، زمان فروکش، زمان تا اوج سیلاب و مقدار دبی اوج را 90/7% ، 98/21% و 70% را کاهش داده است. به طور کلی زمانی که میزان عملیات آبخیزداری به نسبت سطح حوزه آبخیز کم نباشد تأثیر عملیات آبخیزداری بر مؤلفههای سیلاب مثبت است.
فرزاد مرادی، بیژن خلیلی مقدم، سیروس جعفری، شجاع قربانی دشتکی،
جلد 18، شماره 69 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-پاييز- 1393 )
چکیده
تکنیکهای محاسباتی نرم در سه دهه اخیر بهطور وسیعی در تحقیقات علمی و مسائل مهندسی مطالعه و بهکار برده شدهاند. هدف از این پژوهش، بررسی توانایی شبکه عصبی پرسپترون چند لایه (MLP) و عصبی- فازی (NF) در برآورد پارامتریک منحنی نگهداشت رطوبتی خاک (SWRC) با استفاده از دادههای کشت و صنعتهای استان خوزستان بود. آنالیز حساسیت نیز جهت انتخاب ترکیب بهینه ورودیها بهکار برده شد. در تحقیق حاضر معادلههای ونگنوختن و فردلند و زینگ جهت برآورد پارامتریک SWRC استفاده شد. ویژگیهای اندازهگیری شده شامل توزیع اندازه ذرات خاک، ماده آلی، چگالی ظاهری، کربنات کلسیم معادل، نسبت جذب سدیم، هدایت الکتریکی عصاره اشباع، اسیدیته خاک، میانگین وزنی قطر خاکدانهها، حدود خمیری و روانی، مقاومت نفوذی، درصد رطوبت اشباع و محتوی رطوبتی در مکشهای 33،100، 500 و 1500 کیلوپاسکال بودند. نتایج این پژوهش بر پایه شاخصهای ارزیابی عملکرد نشان داد که هر دو مدل MLP و NF برآوردهای مناسبی از SWRC ارائه دادند در حالیکه شبکه عصبی برآوردهای بهتری از مدل عصبی- فازی فراهم کرد. بهعنوان مثال مقادیر آماره NMSE در برآورد Sθ، rθ، α، n و m در معادله فردلند و زینگ با استفاده از مدلهای MLP و NF بهترتیب برابر (059/0، 061/0)، (154/0، 162/0)، (109/0، 117/0)، (125/0، 135/0) و (129/0، 145/0) بودند. بهعلاوه پارامترهای α و n در عمق اول و rθ و α در عمق دوم در معادله فردلند و زینگ با دقت بیشتری نسبت به معادله ونگنوختن برآورد شدند.
شهین مرادیپور، حسین زینیوند، عبدالرضا بهرهمند، علی نجفینژاد،
جلد 18، شماره 69 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-پاييز- 1393 )
چکیده
ارزیابی رفتار هیدرولوژی و بررسی فرسایشخاک بهعنوان یک بحران زیستمحیطی، به منظور حفظ امنیت اکولوژیکی حوزه آبخیز در سطح مطلوب، ضرورت دارد. در این تحقیق سعی بر این است که با استفاده از مدل هیدرولوژیکی توزیعی- مکانی WetSpa، رسوب-گراف آبخیز طالقان را شبیهسازی نموده و از این طریق میزان کارایی مدل جهت پیشبینی فرسایش و رسوب مشخص گردد. نقشههای رقومی پایه و سریهای زمانی پیوسته در گام زمانی روزانه ورودیهای اصلی مدل میباشند. واسنجی پارامترهای مدل برای 5 سال ابتدای دوره آماری و اعتبارسنجی مدل برای دوره 4 ساله بعدی و با لحاظ کردن دوره سه ماهه آمادهسازی (گرم شدن) مدل در آغاز هر دوره انجام شد. نتایج ارزیابی مدل، صحت شبیهسازی دبی جریان را براساس معیار نش- ساتکلیف 7/82 درصد در دوره واسنجی و 79 درصد در دوره اعتبارسنجی نشان میدهد. در ادامه بهمنظور شبیهسازی فرسایش و انتقال رسوب، واسنجی بخش (ماژول) فرسایش و رسوب صورت گرفت. نتایج، معیار نش- ساتکلیف 60 و 64 درصد را بهترتیب برای غلظت و انتقال رسوب معلق نشان داد. نتایج ارزیابی مدلWetSpa در آبخیز طالقان، نشان میدهد مدل مؤلفههای هیدرولوژیک از جمله رواناب و همچنین کنش خاک توسط قطرات باران و جریانسطحی، هدررفت خاک و غیره را در مکان و زمان با دقت قابلقبول برآورد میکند.
حمیدرضا پورقاسمی، حمیدرضا مرادی، سید محمود فاطمی عقدا،
جلد 18، شماره 70 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-زمستان 1393 )
چکیده
هدف از تحقیق حاضر اولویتبندی عوامل مؤثر بر وقوع زمینلغزش و پهنهبندی حساسیت آن در شمال شهر تهران با استفاده از شاخص انتروپی شانون است. به اینمنظور با استفاده از تصاویر ماهوارهای GeoEye سالهای 2012-2011 و SPOT-5 سال 2010 و بازدیدهای صحرایی، 528 نقطه لغزش شناسایی و نقشه پراکنش زمینلغزشهای منطقه مورد مطالعه در محیط نرمافزار ArcGIS تهیه گردید. لایههای اطلاعاتی درجه شیب، جهت شیب، شکل شیب، طبقه ارتفاعی، لیتولوژی، کاربری اراضی، فاصله از جاده، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، تراکم زهکشی، تراکم جاده، شاخص حمل رسوب، شاخص توان آبراهه، شاخص رطوبت، شاخص گیاهی نرمالشده (NDVI)، نسبت مساحت سطح (SAR) و شاخص وضعیت توپوگرافی (TPI) بهعنوان عوامل مؤثر بر وقوع زمینلغزش شناسایی و نقشههای مذکور در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه و رقومی گردید. اولویتبندی عوامل مؤثر با استفاده از شاخص انتروپی شانون نشان داد که لایههای کاربری اراضی، لیتولوژی، درجه شیب، شاخص توان آبراهه، و NDVI بیشترین تأثیر را بر وقوع زمینلغزش منطقه و عوامل وضعیت توپوگرافی ) شکل اراضی) و شکل شیب کمترین تأثیر را داشتهاند. همچنین پهنهبندی حساسیت زمینلغزش با مدل مذکور و ارزیابی دقت آن با استفاده از منحنی ROC و 30 درصد نقاط لغزشی بیانگر دقت خیلی خوب مدل (83/82 درصد) با انحراف استاندارد 0233/0 برای منطقه مورد مطالعه است.
حسین ترابی گل سفیدی، وحید مرادی نسب،
جلد 18، شماره 70 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-زمستان 1393 )
چکیده
پادگانهها سطوح ژئومورفولوژیکی قدیمی هستند که با جریان های فعلی ارتباطی ندارند و بهترین مکان جهت مطالعه تأثیر زمان بر تشکیل خاک (ردیف زمانی) هستند. این تحقیق جهت بررسی برخی شاخصهای فیزیکی و شیمیایی، مخصوصاً اشکال مختلف آهن در تعیین تکامل خاک در پادگانههای رودخانه کرج در منطقه حسنآباد در جنوب تهران انجام شدهاست. برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی و اشکال مختلف آهن شامل اکسیدهای آهن آزاد (Fed)، اکسیدهای آهن آمورف (Feo) و آهن کمپلکس شده با مواد آلی (Fep) و همچنین آلومینیم، سیلیس و منگنز در 4 پروفیل خاک روی چهار پادگانه رودخانه کرج بهمنظور بررسی شاخصهای تکامل خاک مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مقدار رس، نسبت رس ریز به کل رس، گنجایش تبادل کاتیونی (CEC)، درجه قرمزی رنگ و میزان شستشو و تجمع آهک در افق B از پادگانه اول بهسمت پادگانه بالایی افزایشیافته و در افقهای تجمع رس (آرجلیک) به حداکثر رسید. مقدار (Fed) از پادگانه اول بهسمت پادگانه بالا افزایش یافته و مقدار آلومینیم و سیلیس نیز از چنین روندی برخوردار است. افزایش تفاضل آهن آمورف (فعال) از آهن آزاد (Fed-Feo) و کاهش نسبت Feo/Fed ، بهعنوان پارامترهای مهم بررسی تکامل خاک، از پادگانه پایینی بهسمت پادگانه بالایی، نشاندهنده افزایش درجه تبلور اکسیدهای آهن و تکامل بیشتر خاک است. مقدار Fed-Feo در افقهای B از پادگانه اول تا پادگانه چهارم بهترتیب 600، 800، 1000 و 1400 میلیگرم بر کیلوگرم خاک است. محاسبه مقدار اکسی- هیدروکسیدهای آهن از قبیل گئوتیت و هماتیت و فری هیدرات نشان داد که این ترکیبات نیز از پادگانه اول بهطرف پادگانه چهارم در حال افزایش بوده و تأیید کننده شاخصهای (Fed-Feo)، (Feo/Fed)، (Feo-Fep) میباشند.
سجاد شاهمرادی، مجید افیونی، محمدعلی حاجعباسی، امیرحسین خوشگفتارمنش، مهران شیروانی،
جلد 19، شماره 71 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-بهار 1394 )
چکیده
در این مطالعه، اثر رسهای خام و اصلاح شده با آهن سه ظرفیتی بر تثبیت آرسنیک محلول و جذب شده در یک خاک آهکی بررسی شد. تیمارهای زئولیت خام و اصلاح شده و همچنین بنتونیت خام و اصلاح شده در درصد وزنیهای مختلف در قالب طرح آزمایشی کاملاً تصادفی و در سه تکرار به خاک اضافه و بهمدت 8 هفته در شرایط 80 درصد رطوبت ظرفیت زراعی و در محیط آزمایشگاهی نگهداری شدند. سپس غلظت آرسنیک محلول و قابل تبادل با ارتوفسفات سدیم، فسفر محلول و قابل استخراج با بیکربنات سدیم در خاک و pH خاک اندازهگیری شدند. تیمارهای استفاده شده تأثیر معنیداری بر تحرک آرسنیک و فسفر در خاک داشتند. بنتونیت و زئولیت خام نهتنها تحرک آرسنیک را در خاک کاهش ندادند، بلکه بسته به سطوح مختلف کاربرد بهترتیب سبب افزایش 107 تا 325 درصد و 259 تا350 درصد تحرک آرسنیک شدند. با وجود تغییر خصوصیات سطحی زئولیت اصلاح شده با آهن، کاربرد این تیمار در سطوح مختلف سبب افزایش 124 تا 246 درصد تحرک آرسنیک در خاک شد. بنتونیت اصلاح شده با آهن نسبت به سایر تیمارها بالاترین کارایی را داشت و توانست حدود91 درصد تحرک آرسنیک را کاهش دهد. تحرک فسفر تحت تأثیر تیمارهای مختلف در خاک همانند آرسنیک بود. نهایتاً سطح 1 درصد وزنی بنتونیت اصلاح شده با آهن بهعنوان جاذب مناسب جهت تثبیت آرسنیک انتخاب شد.
وحید مرادی نسب، مهران شیروانی، مرضیه شمسایی ، محمدرضا بابایی،
جلد 19، شماره 74 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- زمستان 1394 )
چکیده
با توجه به کمبود آب و جهت جلوگیری از آلودگیهای زیست محیطی، مجتمع فولاد مبارکه از پساب حاصل از تصفیه فاضلاب صنعتی بهمنظور آبیاری فضای سبز استفاده مینماید. این مطالعه برای آگاهی از تأثیر پساب صنعتی بر کیفیت خاک اراضی فضای سبز این مجتمع انجام گرفت. تیمارها شامل اراضی آبیاری شده بهمدت 2، 6 و 18 سال با پساب صنعتی، اراضی آبیاری شده با آب چاه و خاک بدون آبیاری بودند. سیستم آبیاری در تمام اراضی تحت آبیاری قطرهای بود. نمونههای خاک از سه عمق مختلف ناحیه پیاز رطوبتی حاصل از قطره چکانها تهیه و به آزمایشگاه منتقل شد. سپس ویژگیهای شیمیایی خاکها شامل pH، هدایت الکتریکی، درصد ماده آلی، ظرفیت تبادل کاتیونی، نیتروژن کل، فسفر قابل جذب، پتاسیم قابل جذب و ویژگیهای بیولوژیکی خاکها شامل تنفس پایه میکروبی و شدت آمونیفیکاسیون آرجنین در آنها اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد pH خاک در اراضی آبیاری شده با پساب نسبت به تیمار شاهد کمتر است. درصد ماده آلی و ظرفیت تبادل کاتیونی خاکهای تحت آبیاری بهدلیل تشکیل جنگل مصنوعی افزایش معنیداری نشان داد. شوری خاک نیز در تیمارهای آبیاری شده با پساب با افزایش زمان آبیاری نسبت به تیمار بدون آبیاری دارای روند افزایشی بود. تنفس پایه میکروبی و آمونیفیکاسیون آرجنین بهدلیل استقرار پوشش گیاهی افزایش معنیداری را در مقایسه با تیمار شاهد نشان داد. بهطورکلی مدیریت آبیاری و جنگلکاری در اراضی فضای سبز مجتمع فولاد مبارکه موجب بهبود کیفیت خاک این اراضی شده ولی در مورد برخی از ویژگیهای خاک از جمله شوری پایش و بهبود شرایط خاک ضروری است.
فاطمه ایمانی، مصطفی مرادی، رضا بصیری،
جلد 20، شماره 77 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- پاییز 1395 )
چکیده
با توجه به اهمیت حفاظت خاک و جلوگیری از فرسایش بادی در اراضی ماسهای و تأثیر جنگلکاری بهعنوان یک عامل مؤثر و دائمی در امر تثبیت ماسههای روان، یکی از کانونهای بحرانی فرسایش بادی در نزدیکی شهرستان شوش که تقریباً ۲۰ سال پیش مالچ پاشی و نهالکاری شده است، را انتخاب و تأثیر سطوح مختلف تاج پوشش را بر خصوصیات فیزیکو شیمیایی خاک بررسی نمودیم. از اینرو، دو منطقه جنگلکاری با تاج پوشش ۱۰۰-7۵ درصد و ۵۰-2۵ درصد و منطقه شاهد به مساحت هرکدام ۱۰ هکتار انتخاب شد. سپس در هر منطقه ۱۵ پلات پیاده و خواص فیزیکو شیمیایی خاک مورد اندازهگیری قرار گرفت. نتایج نشان داد جنگلکاری باعث تغییر بافت خاک از شنی به شنلومی و افزایش میزان فسفر، پتاسیم، کربن آلی و نیتروژن خاک در عمق ۵-0 سانتیمتر شده بود که بهدلیل جذب املاح از عمق خاک توسط ریشه و تجمع آن در برگ و اندامهای گیاهی و درنهایت ریزش و تجزیه لاشبرگ بیشتر در این منطقه نسبت به منطقه شاهد بود. همچنین در این مطالعه تاج پوشش ۵۰-2۵ درصد بهترین حالت را برای بهبود خواص فیزیکو شیمیایی خاک داشته است. بنابراین میتوان گفت جنگلکاری نهتنها باعث حفاظت خاک و تثبیت ماسههای روان میشود؛ بلکه منجر به حاصلخیزی خاک و پایداری دائمی آن شده است.
ساره مرادی بهبهانی، مصطفی مرادی، رضا بصیری، جواد میرزایی،
جلد 20، شماره 78 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- زمستان 1395 )
چکیده
گز درختچهای است که در بسیاری از نقاط کشور پراکنش دارد ولی اطلاعات زیادی در رابطه با همزیستی اینگونه با قارچهای میکوریز وجود ندارد. بنابراین هدف اصلی این تحقیق بررسی همزیستی قارچهای میکوریز اربوسکولار با درختچه گز و تأثیر پذیری آنها در اثر فاصله از رودخانه و همچنین خصوصیات فیزیکی و شیمایی خاک است. برای این منظور جنگلهای حاشیه رودخانه مارون به منطقه کنار رودخانه، میانی و منطقه دور از رودخانه با فواصل 200 متری تقسیم شد. در هرکدام از این مناطق 10 درختچه گز بهطور تصادفی انتخاب و نمونههای خاک و ریشه از ریزوسفر آنها جمعآوری شد. نتایج نشان داد که آغشتگی ریشه و تراکم اسپور در منطقه میانی به ترتیب کمترین و بیشترین مقدار را دارا بود و دارای اختلاف معنیداری با دیگر مناطق بود. متوسط میزان آغشتگی ریشه در منطقه کنار رودخانه، میانی و دور از رودخانه به ترتیب 37/82، 77/73 و 17/80 درصد بود درحالیکه متوسط تراکم اسپور برای این مناطق به ترتیب 189، 5/245 و 8/188 اسپور در پنج گرم خاک بود. آغشتگی ریشه با میزان پتاسیم خاک همبستگی مثبت معنیداری نشان میدهد ولی تراکم اسپور با هیچیک از متغیرهای مورد بررسی همبستگی نشان نداد. همچنین میزان نیتروژن 6/52، کربن آلی 19/51، پتاسیم 50 و رس 4/23 درصد در منطقه دور از رودخانه نسبت به کنار رودخانه کاهش نشان دادند. با توجه به نتایج این تحقیق درختچه گز دارای همزیستی بالایی با قارچهای میکوریز بوده که فاصله از رودخانه میتواند این همزیستی را تحت تأثیر قرار دهد.
سجاد شاهمرادی، مجید افیونی، محمد علی حاج عباسی، امیر حسین خوشگفتارمنش، مهران شیروانی،
جلد 21، شماره 2 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- تابستان 1396 )
چکیده
در طی یکصد سال گذشته رها سازی زهآبهای خروجی معدن طلا سبب تجمع فلزات سنگین مانند روی، سرب و کادمیم در خاکهای منطقه زرشوران و افزایش چشمگیر بیماریهای اپیدمیک در این منطقه شده است. هدف از این پژوهش بررسی کاهش تحرک و دسترسی زیستی روی، سرب و کادمیم در ریزوسفر خاکهای اطراف معدن زرشوران بهوسیله جاذبهای معدنی بود. این آزمایش بهصورت گلدانی (کشت آفتابگردان) با سه سطح زئولیت (1 و6 و12 درصد وزنی)، سه سطح بنتونیت (1 و6 و12 درصد وزنی) و تیمار شاهد (بدون جاذب) در سه تکرار و در قالب طرح کاملاً تصادفی اجرا گردید. پس از پایان کشت، از خاک و گیاه نمونهبرداری و غلظت سرب، کادمیم و روی در آنها اندازهگیری شد. بنتونیت و سطوح مختلف آن، غلظت قابل جذب سرب و روی و همچنین غلظت این عناصر در بافتهای گیاهی را کاهش داد ولی تأثیر معنیداری در کاهش غلظت قابل جذب کادمیم نداشت. فاکتور انتقال هر سه فلز سنگین در ریشه بیش از شاخساره بود و کاهش غلظت فلزات سنگین در گیاه تأثیری بر رشد آن نداشت. براساس این مطالعه، بنتونیت خام در سطح 12 درصد وزنی مناسبترین جاذب برای تثبیت سرب و روی و زئولیت خام در سطح 12 درصد وزنی بهترین جاذب برای تثبیت کادمیم بود.
حمید رضا مرادی، محمد رحمتی، حاجی کریمی،
جلد 22، شماره 1 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- بهار 1397 )
چکیده
آب زیرزمینی یکی از مهمترین منابعی است که از خشکسالی تأثیر میپذیرد. آبخوانهای کارستی از منابع مهم آب زیرزمینی در غرب کشور و استان کرمانشاه هستند. پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثرات خشکسالی هواشناسی در مؤلفههای هیدرولوژیکی آبخوانهای کارستی با شرایط توسعهیافتگی متفاوت صورت گرفته است. مناطق مورد مطالعه در این تحقیق شامل دو آبخوان کارستی بیستون- پرآو و کوه پاطاق در استان کرمانشاه است. برای انجام این پژوهش از آمار ماهانه بارش و آبدهی چشمهها طی دوره آماری 20 ساله استفاده شد. در این تحقیق، از شاخصهای SPI و SDI بهترتیب برای بررسی حالات مختلف خشکسالیهای هواشناسی و هیدرولوژیکی استفاده شد. برای تعیین ارتباط خشکسالی هواشناسی با آب زیرزمینی از همبستگی پیرسون و برای تعیین تأخیر زمانی، به بررسی همبستگی بین شرایط زمانی مختلف (بدون تأخیر و تأخیر 1 تا 6 ماه) شاخص SDI نسبت به شاخص SPI پرداخته شد. نتایج تعیین ارتباط خشکسالی هواشناسی و آب زیرزمینی نشان داد که این دو در سطح معنیداری یک درصد دارای همبستگی هستند. همچنین نتایج بررسی همبستگی بین شرایط زمانی مختلف (بدون تأخیر و تأخیر 1 تا 6 ماه) شاخص SDI نسبت به شاخص SPI نشان داد که تأخیر زمانی بین وقوع خشکسالی هواشناسی و آب زیرزمینی در مناطق مورد مطالعه بدون تأخیر زمانی یا حداکثر با یک ماه تأخیر رخ داده است. براساس نتایج، مقادیر ضریب همبستگی پیرسون بین شاخصهای SPI و SDI در منطقه بیستون- پرآو بیشتر از منطقه کوه پاطاق است که بیانگر میزان توسعهیافتگی کارست منطقه بیستون- پرآو نسبت به کوه پاطاق است.
حسین شیرانی، سمیه شیروانی، محمد مرادی،
جلد 22، شماره 2 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- تابستان 1397 )
چکیده
در سالهای اخیر آلودگی میکروبی آبهای سطحی و زیرسطحی، یک مسئله و مشکل جدی برای برخی از کشورها بهشمار میرود که منجر به ایجاد بیماریهای خطرناک شده است. شوری خاک و آب آبیاری میتواند بر میزان جابهجایی و یا زندهمانی باکتریها در خاک اثر داشته باشد. در این تحقیق اثر سطوح مختلف شوری آب آبیاری با قابلیت هدایت الکتریکی 5/0، 5/2 و 6 دسیزیمنس بر متر و کود آلی شامل کود مرغی، گاوی و مخلوط مرغی و گاوی بهمیزان 10 تن در هکتار بر حرکت باکتری اشرشیاکلی در ستونهای خاک دستخورده به ارتفاع 30 سانتیمتر و قطر 10 سانتیمتر، در شرایط رطوبتی غیرماندگار بررسی شد و غلظت باکتری اشرشیاکلی در زهآب خروجی اندازهگیری شد. شدت آلودگی زهآب ستونهای خاک تیمار شده با شوری آب 6 دسیزیمنس بر متر، کمتر از آب با شوریهای 5/2 و 5/0 دسیزیمنس بر متر بود که این اختلاف در سطح آماری یک درصد معنیدار شد. همچنین، شدت آلودگی زهآب ستونهای تیمار شده با کود مرغی بیشتر ازکود مخلوط و کود گاوی و کود مخلوط نیز، بیشتر از کود گاوی بود. اثر متقابل تیمارهای مختلف شوری بر غلظت باکتری اشرشیاکلی در تیمارهای کودی مختلف نیز در سطح آماری یک درصد معنیدار شد. نتایج این مطالعه نشان میدهد که غلظت باکتری خروجی، تحت تأثیر شوری آب آبیاری قرار گرفته و با افزایش شوری غلظت باکتری کاهش مییابد.
زهرا امیری، مهدی قیصری، محمدرضا مصدقی، مهسا سادات طباطبایی، مهرناز مرادیان نژاد،
جلد 23، شماره 2 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- تابستان 1398 )
چکیده
مکان اندازهگیری رطوبت خاک در مدیریت آبیاری بهدلیل تغییرات مکانی زیاد ویژگیهای هیدرولیکی خاک و چگونگی توسعه ریشه گیاه از اهمیت ویژهای برخودار است. هدف از این پژوهش، تعیین مکان مناسبی برای اندازهگیری رطوبت خاک در مدیریت آبیاریقطرهای- نواری بود که بیانگر میانگین رطوبت خاکرخ (θavg) باشد. به همین منظور توزیع رطوبت خاک (θij) در مرحله تاسلدهی ذرت و در طول یک دور آبیاری (73- 68 روز پس از کاشت) در انتهای فصل رشد اندازهگیری شد. نتایج نشان داد بیش از 70 درصد طول ریشه گیاه تا عمق 30 سانتیمتری از سطح خاک قرار دارد. با پذیرفتن 10± درصد خطا نسبت به میانگین رطوبت خاکرخ، محدودهای از خاکرخ مشخص شد که در بازه خطای پذیرفته شده قرار گرفته و از طرفی بیشترین نزدیکی به میانگین رطوبت خاک دارد (0/9θavg<θRec<1/1θavg). از همپوشانی θRec در طول یک دور آبیاری، مکان مناسب برای اندازهگیری رطوبت خاک در فاصله افقی از نوار آبیاری تا 20 سانتیمتر و عمق 20- 10 سانتیمتری از سطح خاک بهدست آمد. از جمله عواملی که در تعیین مکان مناسب اندازهگیری رطوبت خاک در راستای میانگین رطوبت خاکرخ بایستی در نظر گرفته شود، توجه به چگونگی توسعه سیستم ریشه و محدودهای از خاکرخ است که تجمع بیشترین تراکم طول ریشه بوده و از طرفی حداکثر جذب آب از این ناحیه صورت میگیرد.
مسیح مرادی زاده، کورش شیرانی،
جلد 23، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- زمستان 1398 )
چکیده
مدیریت منابع آبی مستلزم ارزیابی دقیق ذخایر آبی و میزان دسترسی به آن در هر منطقه و شناخت فرایندهای محیطی حاکم بر این منابع است. بنابراین هدف اصلی در این مقاله شناسایی زونهای بالقوه ذخیره آبهای زیرزمینی با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی FAHP))، تهیه نقشه پهنه بندی و ارزیابی آن است. بر این اساس نقشههای موضوعی مانند ژئومورفولوژی، تراکم زهکشی، تراکم خطواره، شیب و کاربری اراضی برای تجزیه و تحلیل FAHP آماده و وزن لایههای انتخاب شده با استفاده از روش FAHP محاسبه شد. در نهایت نقشه پهنهبندی بالقوه آبهای زیرزمینی به پنج اولویت ضعیف، متوسط، خوب، بسیار خوب و عالی ردهبندی شد. از آنجا که تعداد و تراکم چاهها و چشمههای موجود در محدوه مورد بررسی بیانگر پتانسیل ذخیره آب زیرزمینی مناطق است، بنابراین از منحنی ویژگی عملگر نسبی یا گیرنده (ROC) با بهکارگیری نقشه پراکنش نقاط چشمه بهعنوان پتانسیل بالفعل منابع آب زیرزمینی برای ارزیابی صحت و اعتبارسنجی آن استفاده شد. نتایج نشان داد مساحت الویتهای پتانسیل منابع آب زیرزمینی بهترتیب الویت از اول یا بسیار خوب (37/7 کیلومترمربع)، دوم یا خوب (55 کیلومترمربع)، سوم یا متوسط (40 کیلومترمربع)، چهارم یا ضعیف (107 کیلومترمربع) و الویت پنچم یا بسیار ضعیف (98/4 کیلومترمربع) بهعنوان مناطق پیشنهادی مشخص شدند.
زهرا مرادی، عیسی سلگی،
جلد 23، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- زمستان 1398 )
چکیده
رسوبات مخزن انباشت انواع آلایندهها و جزء تفکیکناپذیر اکوسیستمها هستند که از این میان، فلزات سنگین بهدلیل اثرات زیانبار روی زیستبومها و ماندگاری بسیار زیاد از اهمیت زیادی برخوردارند. پژوهش حاضر بهمنظور تعیین غلظت و درجه آلودگی فلزات آهن، روی، مس، منگنز و نیکل در رسوبات ساحلی بندر بوشهر انجام گرفت. بهمنظور نمونهبرداری از رسوب در بندر بوشهر، مسافتی به طول 10 کیلومتر در نظر گرفته شد. از روش هضم اسیدی برای آمادهسازی نمونهها بهمنظور آنالیز فلزات استفاده شد. همچنین ویژگی های فیزیکی رسوب با استفاده از روشهای استاندارد اندازه گیری شد. شدت آلودگی فلزات سنگین در رسوبات نیز با استفاده از شاخصهای درجه آلودگی، درجه آلودگی اصلاحشده، ضریب آلودگی، ضریب غنیشدگی و شاخصهای مولر تعیین شد. بر اساس نتایج، توزیع فلزات در رسوبات بهصورت نیکل > مس > روی > منگنز > آهن بهدست آمد. در مطالعه حاضر بهدلیل فاصله عسلویه تا بندر بوشهر مقادیر کمتری برای فلز نیکل بهدست آمد. نتایج شاخصهای آلودگی ژئوشیمیایی مولر و سایر شاخصها حاکی از آن بود که رسوبات سطحی منطقه مورد مطالعه در وضعیت غیرآلوده قرار دارند. مقایسه میانگین فلزات در رسوبات با استانداردهای کیفیت رسوب نشان داد که غلظت فلزات مطالعه حاضر از سطوح استانداردها کمتر است. در نتیجه نوار ساحلی بندر بوشهر نسبت به فلزات آهن، روی، مس، منگنز و نیکل فاقد آلودگی است. این پژوهش نشان میدهد که اگرچه تغییرات کمی در یافتههای این شاخصها وجود دارد، ترکیب آنها درک جامعتری از خطرات فلزات سنگین در رسوبات سطحی بندر بوشهر به ما میدهد.
فاطمه مرادیان، نوید قنواتی، احد نظرپور،
جلد 24، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - پاییز 1399 )
چکیده
ریزگردها حاوی فلزات سنگین، نظیر سرب، روی، مس، کروم، کادمیوم و آرسنیک هستند، که میتوانند اثرات مخربی بر سلامت انسان و محیط زیست وارد کنند. بررسی توزیع غلظت فلزات سنگین برای پایش آلودگی خاک و حفظ کیفیت محیط زیست امری لازم و ضروری است. برای ارزیابی سطح آلودگی فلزات سنگین در گردوغبار خیابانی شهر اهواز، تعداد 115 نمونه گردوغبار از پیادهروهای خیابان های اصلی جمعآوری شد. نمونهها برای اندازهگیری غلظت فلزات سنگین بهروش جذب اتمی (AAS) آنالیز شدند. سطح آلودگی بر اساس فاکتور زمینانباشتگی، فاکتور آلودگی و فاکتور غنیشدگی برآورد شد. متوسط غلظت فلزات سنگین سرب، روی، مس، کروم، کادمیوم و آرسنیک بهترتیب : 179/6، 150/1، 179/7، 101، 5/6 و 14/2 میلیگرم بر کیلوگرم بهدست آمد. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد عناصر سرب، روی، مس و کروم دارای همبستگی معنیداری بوده که این ناشی از منابع انسانزاد در محیط است. از طرفی فلزات کادمیوم و آرسنیک همبستگی کمتری با دیگر فلزات از خود نشان دادند که ناشی از زمینزاد بودن این فلزات است. نتایج فاکتور آلودگی، فاکتور غنیشدگی و فاکتور زمینانباشتگی نشان داد سطح آلودگی فلزات سرب، روی، مس و کادمیوم در شهر اهواز بسیار بالا است و در مناطقی با تراکم جمعیت بالا، ترافیک سنگین و فعالیتهای صنعتی، آلودگی شدیدی از نظر فلزات سنگین وجود دارد.
اسماعیل مرادی، داود نامدار خجسته،
جلد 24، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - زمستان 1399 )
چکیده
فرسایش بادی یکی از مشکلات زیستمحیطی در کشور بهخصوص در مناطق خشک و نیمهخشک کشور است. طی سالیان اخیر روشها و مدلهای مختلفی برای برآورد و پهنهبندی میزان فرسایش بادی ارائه شده است. یکی از مدلهای معتبر تخمین میزان فرسایش بادی روش USEPA است. هدف از این مطالعه ارزیابی کمی میزان فرسایش بادی با مدل ذکر شده و مقایسه روشهای مختلف درونیابی برای تهیه نقشه فرسایش خاک با دقت بالا است. برای این هدف از منطقه مورد مطالعه 50 نمونه از عمق 30-0 برداشت شد. پس از آنالیزهای خصوصیات فیزیکی خاک از جمله توزیع اندازه ذرات اولیه و ثانویه، پارامترهای اقلیمی از جمله میزان تبخیر و تعرق، میزان بارندگی، سرعت باد و همچنین با توجه به ویژگیهای پوشش گیاهی و توپوگرافی منطقه، میزان فرسایش Q، Q30 و Q50 برآورد شد. برای تهیه نقشه فرسایش روشهای درونیابی از جمله کریجینگ معمولی و عام، IDW، LPI و RBF با هم مقایسه شدند. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار فرسایش شاخص Q50 با میزان 39 تن در هکتار در سال است. کمترین و بیشترین میزان فرسایش ذرات در شاخص Q30 بهترتیب 0/060 و 2/694 تن در هکتار در سال برای شاخص Q بهترتیب 0/009 و 0/055 تن در هکتار در سال است. نتایج همچنین نشان داد که روش IDW برای پارامتر Q50 با مقادیر کمترین میزان خطا (RMSE) 3/94 و میانگین خطای مطلق (MAE) با مقدار 1/89 بهترین عملکرد را بین مدلهای مورد بررسی داشت. در رابطه با شاخص Q مدل LPI با کمترین میزان خطا (0/0086) و کمترین خطای مطلق (0/0021) بهترین عملکرد را داشت.
مهران عابدین زاده، عبدالمهدی بخشنده، بهرام اندرزیان، آقای سیروس جعفری، آقای محمدرضا مرادی تلاوت،
جلد 25، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - پاییز 1400 )
چکیده
ایران در کمربند خشک کره زمین واقع شده است و پیشبینی میشود طی نیم قرن آینده با تنش آبی مواجه شود. سطح زیرکشت نیشکر در خوزستان هماکنون بالغ بر 85 هزار هکتار است و با توجه به نیاز آبی بالای نیشکر و شرایط خشکسالی، بهینهسازی مصرف آب و مدیریت آبیاری بهمنظور استمرار تولید در این بخش ضروری است. لذا در این پژوهش مقادیر رطوبت خاک، پوشش سبز، عملکرد زیستتوده در پنج تیمار و سطوح آبیاری (شروع آبیاری در زمان¬های40، 50، 60، 70 و 80 درصد تخلیه رطوبتی خاک) طی 2 تاریخ کشت در رقم CP69-1062 در سال زراعی 95-1394 درکشت و صنعت نیشکر امیرکبیر واقع در جنوب خوزستان توسط مدل آکواکراپ شبیهسازی شد. داده¬های اندازهگیری شده در تاریخ کشت اول (D1) برای واسنجی مدل و تاریخ کشت دوم (D2) برای صحت¬سنجی استفاده شد. نتایج آماره NRMSE در شبیهسازی پوشش سبز در مراحل واسنجی و صحتسنجی بهترتیب با مقادیر 2/1 تا 15/6 و 3/8 تا 18/3 درصد و در شبیهسازی زیستتوده بهترتیب با مقادیر 6/2 تا 15/2 و 9/5 تا 12/6 درصد و ضریب تعیین (R2)، محدوده 0/98 تا 0/99 مبین توانایی بالای مدل آکواکراپ در شبیهسازی پوشش سبز و عملکرد زیستتوده است. درحالی که مقادیر آماره NRMSE رطوبت عمق خاک در مراحل واسنجی و صحتسنجی بهترتیب در محدوده 11/6 تا 23/8 و 12/2 تا 22/7 با ضریب تعیین (R2)، 0/73 تا 0/96 (در مرحله واسنجی) 0/8 تا 0/93 (در مرحله صحتسنجی) دقت کمتر مدل در شبیهسازی را نشان داد. بهترین سناریو مربوط به سومین پیشنهاد است که در آن مصرف آب 1710 میلیمتر و راندمان مصرف آب 1/53 و عملکرد 42/27 تن در هکتار است که کاهش مصرف آب 360 میلی¬متر را نشان میدهد.
نجمه مرادیان پیک، سیروس جعفری،
جلد 26، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - زمستان 1401 )
چکیده
تغییر فاکتورهای کیفی اراضی در تغییر کاربری دو سیستم کشت متداول خوزستان (منطقه دیمچه، سیستم کشت تناوبی و نیشکر و زراس جنگل و جنگلتراشی) بررسی شد. نتایج نشان داد با تغییر کاربری جنگل، کربن آلی از 0/93 به 0/55 درصد، ظرفیت تبادل کاتیونی از 19/6 به 13/3 سانتی¬مول بر کیلوگرم، نسبت کربن به نیتروژن (C/N) از 7/4 به 3/8 درصد، میانگین وزنی قطر خاکدانهها از 1/7 به 1/3 درصد و تنفس میکروبی از 0/11 به 0/06 میلیگرم دی¬اکسیدکربن بر گرم خاک در روز کاهش و در مقابل رس قابل انتشار از 6/4 به 3/19 درصد افزایش یافت. تجزیه به عامل برای خصوصیات نشان داد پنج عامل بیش از 90 درصد واریانس را در مقادیر FC،PWP ،AW ،AF توجیه کرد. در منطقه دیمچه، میانگین رطوبت حجمی ظرفیت زراعی از 31/3 به 27/3 درصد، آب قابل استفاده از 12/96 به 9/8 درصد، رس قابل انتشار از 56/1 به 12/3 درصد و جرم مخصوص ظاهری از 1/6 به 1/4 درصد کاهش، کربن آلی از 0/45 به 0/78 درصد، C/N از 6/3 به 10/0 درصد، تنفس میکروبی از 0/01 به 0/04 میلیگرم دیاکسیدکربن بر گرم خاک در روز و میانگین وزنی قطر خاکدانهها از 0/77 به 1/3 میلیمتر افزایش یافت. پنج عامل FC،AW ،BD ،DC و OM بیش از 90 درصد واریانس را توجیه کرد.
وحید مرادی نسب، سعید حجتی، احمد لندی، آنجل فازکانو،
جلد 27، شماره 2 - ( علوم آب و خاک- تابستان 1402 )
چکیده
ماده مادری و پستی و بلندی از عوامل تشکیلدهنده خاک بوده که با تأثیر بر پارامترهای مختلف، تکامل خاک را تحت تأثیر قرار میدهند. این مطالعه با هدف مقایسه اثر مواد مادری مارنی و آهکی در موقعیتهای مختلف شیب شامل قلهشیب، شانه شیب، پای شیب و پنجهشیب بر ترکیب کانیهای رسی و شناسایی منشأ تشکیل آنها در بخشی از حوضه آبخیز سد کارون 3 انجام شد. بر این اساس، از لایههای مختلف 8 خاکرخ مختلف نمونهبرداری و برخی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاکها و کانیشناسی رسها بررسی شد. نتایج نشان داد که نوع و فراوانی کانیهای شناسایی شده برای هر دو مواد مادری بیشتر متأثر از موقعیت پستی و بلندی هستند. ترکیب کانیهای شناسایی شده در ردیف پستی و بلندی با مواد مادری مارنی شامل کانیهای کائولینیت، پالیگورسکیت، اسمکتیت، کلریت، میکا و کوارتز و در ردیف پستی و بلندی با مواد مادری آهکی کانیهای پالیگورسکیت، اسمکتیت، کلریت، میکا و کوارتز است و بیشتر کانیهای شناسایی شده در همه موقعیتها در افق C نیز مشاهده شدند. اما در مواد مادری مارنی کانی کائولینیت و احتمال پدوژنز بودن بخشی از اسمکتیت در قسمتهای پایدار شیب و برای مواد مادری آهکی کانی اسمکتیت بهصورت پدوژنیک تشکیل یافتهاند. نتیجه رابطه ویور و بک نشاندهنده این بود که غالب کانیها در بازه تعادلی کانی پالیگورسکیت قرار دارند.