35 نتیجه برای روند
میلاد نوری، مهدی همایی، محمد بنایان،
جلد 22، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
در این مطالعه، روند تغییرات شاخص بارش استانداردشده در بازه 12 ماهه (SPI-12) و بارش فصلی و سالانه طی 2014-1976 در 21 ایستگاه همدید مرطوب و نیمهخشک ایران بررسی شد. پس از حذف همبستگی سریالی در برخی از سریها، روند تغییرات بارش و SPI-12 بهوسیله آزمون ناپارامتری من- کندال ارزیابی شد. نتایج این پژوهش نشان داد که روند بارش سالانه در تمامی ایستگاهها طی 39 سال اخیر کاهشی بود. روند بارش فصلی در زمستان، بهار، پاییز و تابستان بهترتیب در حدود 90، 95، 47 و 33 درصد از ایستگاهها کاهشی بود. روند نزولی بارش زمستانی در مناطق سنندج، خوی، ارومیه، همدان، مشهد، تربیت حیدریه، نوژه و قزوین معنیدار بود. همچنین، روند سری SPI-12 در تمامی ایستگاهها به غیر از شهرکرد کاهشی بود. بهعلاوه، SPI-12 فقط در ایستگاههای سنندج و فسا روند نزولی معنیدار داشت. شدیدترین خشکسالی نیز در ایستگاههای همدان، رامسر و ارومیه در 2000-1999 و در تبریز، سنندج، شیراز، فسا، قزوین، مشهد، تربت حیدریه، شهرکرد، گرگان و کرمانشاه در دوره 2009-2008 رخ داده است. نتایج این پژوهش نشان داد که روند بارش بخش عمدهایی از منطقه مورد مطالعه بهویژه در قسمتهای نیمهخشک شمال شرقی و جنوب غربی ایران در اثر خشکسالیهای شدید و طولانی دهه اخیر (2015-2005) تغییر کرده است.
فاطمه بانان فردوسی، یعقوب دین پژوه،
جلد 22، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
در این مطالعه، برای تحلیل روند بارش سالانه، از اطلاعات 21 ایستگاه هواشناسی همدید، واقع در حوضه دریاچه ارومیه، در یک دوره آماری مشترک 30 ساله (2015-1986) استفاده شد. برای این منظور، از آزمون من-کندال دنبالهای بهره گرفته شد. تاریخ تغییر ناگهانی، در سری زمانی بارش هر ایستگاه (در صورت وجود) مشخص شد. معنیداری روند در هر سری و جهت تغییر آن (کاهشی یا افزایشی) در همه ایستگاهها، در سطح پنج درصد مورد آزمون واقع شد. نتایج نشان داد که از 21 ایستگاه مورد مطالعه، 10 ایستگاه، روند کاهشی معنیدار داشتند. سه ایستگاه (سراب، بستانآباد و سردشت) روند افزایشی معنیدار داشتند. بارشهای هشت ایستگاه نیز هیچگونه روند معنیداری نداشتند. همچنین، بررسی تعیین نقطه شکست در بارش سالانه ایستگاههای منتخب نشان داد که 1/57 درصد از ایستگاهها (12 ایستگاه)، تغییرات ناگهانی در سری بارش سالانه داشتند. بهعبارت بهتر، بیش از نیمی از ایستگاههای مورد مطالعه، تغییر ناگهانی در سری بارش سالانه داشتند. زمان تغییر ناگهانی بارش، در هشت ایستگاه (بناب، سراب، ارومیه، اشنویه، کهریز، میاندوآب، بوکان و سقز) در دهه وسط دوره آماری (یعنی 2005-1996)، سه ایستگاه (سردشت، نقده و تکاب) در دهه اول دوره آماری (یعنی 1995-1986) و تنها یک ایستگاه (مراغه) در دهه آخر دوره آماری (یعنی 2015-2006) رخ داده است.
جواد بیاض زاده، ابراهیم سپهر، حمیدرضا ممتاز،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
بهمنظور بررسی رفتار جذب فسفر در خاکهای منطقه خوی و تأثیر درازمدت کشت همراه با مصرف کود مرغی بر پارامترهای جذب فسفر، آزمایشهای جذب بهصورت پیمانهای با 16 نمونه خاک (هشت نمونه خاک زراعی و هشت نمونه خاک غیر زراعی) در سری غلظتی فسفر
mg L-1) 30-0) با محلول زمینه 01/0 مولار CaCl2 انجام گرفت و پس از تعادل، مقدار فسفر باقیمانده در محلول اندازهگیری و دادههای آزمایشی با مدلهای لانگمویر و فروندلیچ برازش داده شدند. بر اساس ضریب تبیین (R2) و خطای استاندارد براورد (SE)، هر دو مدل لانگمویر (99/0-93/0=R2) و فروندلیچ (99/0-87/0=R2) برازش نسبتاً خوبی با دادههای آزمایشی نشان دادند و میزان حداکثر جذب تکلایهای لانگمویر (qmax) در خاکهای زراعی و غیر زراعی بهترتیب بین 233 تا 486 و 340 تا 540 میلیگرم در کیلوگرم، پارامتر انرژی جذب لانگمویر (KL) در خاکهای زراعی و غیر زراعی بهترتیب بین 12/0 تا 5/0 و 22/0 تا 71/0 قرار گرفت. پارامترهای ظرفیت (KF) و شدت جذب (n) فروندلیچ در خاکهای زراعی و غیر زراعی بهترتیب در محدوده 123-4/36 و 2/145–3/59 و 50/1-18/1 و 85/1-47/1 قرار گرفتند. در نتیجه با توجه به روند کاهشی پارامترهای جذب و شاخصهای بافری خاک در خاکهای زراعی نسبت به خاکهای غیر زراعی میتوان گفت ادامه این روند مدیریت کشت در این منطقه همراه با مصرف کود مرغی موجب کاهش جذب فسفر توسط خاک و افزایش فراهمی فسفر شده، لذا مقدار کود فسفاته کمتری برای حفظ مقدار بهینه فسفر در محلول خاک بهمنظور رشد مطلوب گیاهان مورد نیاز است.
فهیمه نگهبان خواجه، یعقوب دین پژوه،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
مطالعه روند تغییرات تراز آب زیرزمینی در هر منطقه بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این مطالعه روند تغییرات تراز آب زیرزمینی در دشت تبریز با استفاده از روش ناپارامتری من- کندال بررسی شد. در مطالعه روند تغییرات تراز آب زیرزمینی از اطلاعات 14 حلقه چاه پیزومتری طی دوره آماری 1393-1370 در سطوح معنیداری 1، 5 و 10 درصد در آزمون روند، بهره گرفته شد. روش تخمینگر سن برای ارزیابی شیب خط روند و روش وان بل- هوگس نیز بهمنظور بررسی همگنی روندها استفاده شد. نتایج حاکی از این است که تراز آب زیرزمینی دشت تبریز در اکثر چاههای مورد بررسی روند نزولی معنیداری داشت. کمترین شیب خط روند تراز آب زیرزمینی در ایستگاه سعیدآباد در بهمنماه برابر 57/1- متر در سال بهدست آمد. طبق اطلاعات به دست آمده روند تراز آب زیرزمینی همه ایستگاه ها در ماه فروردین منفی بود که بیشترین روند منفی متعلق به ایستگاه دیزج لیلیخانی (آماره Z معادل 6/47-) است که در سطح یک درصد معنیدار است. کمترین روند منفی نیز متعلق به ایستگاه آناخاتون (آماره Z معادل 0/322-) است. ماههای فروردین، اردیبهشت و بهمن در مقایسه با سایر ماهها روند نزولی بیشتری از خود نشان دادند.
سیده زهره کیانی هرچگانی، علیرضا حسینپور، حمیدرضا متقیان،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
جذب سطحی روی یکی از مهمترین فرایندهایی است که غلظت روی را در محلول خاک تنظیم میکند. حضور آنیونهای عناصر غذایی در محلول خاک میتواند بر جذب روی مؤثر باشد. اما نحوه اثرگذاری آنیونها بر ویژگیهای جذب عنصر روی بهخوبی مشخص نشده است. بنابراین در این مطالعه به بررسی اثر آنیونهای ارتوفسفات، نیترات و کلرید بر جذب روی در پنج نمونه خاک آهکی استان چهارمحال و بختیاری پرداخته شد. مطالعه همدماهای جذب روی با استفاده از محلول حاوی غلظتهای 25، 50، 75، 100، 150 و 200 میلیگرم در لیتر روی از منبع ZnSO4 در الکترولیتهای KH2PO4، KNO3و KCl (غلظت الکترولیتها برابر با 50 میلیمولار) در دانشگاه شهرکرد در سال 1396 انجام شد. در ادامه معادلههای فروندلیچ، لانگمویر و خطی برای بررسی توانایی توصیف جذب روی بهکار برده شد. بر اساس نتایج، معادلههای فروندلیچ و لانگمویر توانایی توصیف جذب روی را داشتند. نتایج این پژوهش نشان داد که روی در حضور آنیون ارتوفسفات دارای حداکثر ظرفیت جذب و شدت جذب بیشتری نسبت به آنیونهای کلرید و نیترات بود، درحالی که انرژی جذب (k)، حداکثر گنجایش بافری (MBC) و ضریب توزیع (kf) روی در حضور آنیون کلرید نسبت به آنیونهای نیترات و ارتوفسفات بیشتر بود (05/0>p). نتایج این پژوهش نشان داد که روی در حضور آنیون ارتوفسفات با شدت و ظرفیت بیشتری جذب میشود، درحالی که انرژی جذب آن کمتر از حضور دو آنیون دیگر بود، بنابراین توصیه میشود که کودهای روی و فسفات با هم در خاک بهکار برده نشوند.
اسماعیل سهیلی، حسین ملکی نژاد، محمدرضا اختصاصی،
جلد 23، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
رودخانه کر تأمینکننده بخش مهمی از نیاز آبی، حوضه سد درودزن و مناطق اطراف آن در استان فارس است. در این پژوهش خشکسالیهای هواشناسی و هیدرولوژیک این منطقه در چهار دهه اخیر بررسی شده است. بدین منظور روند زمانی و مکانی تغییرات جریان رودخانه در شش ایستگاه منتخب و در سه چارچوب زمانی ماهانه، فصلی و سالانه بررسی شد. همچنین روند شاخص خشکسالی بارش استاندارد شده SPI، در پنج ایستگاه منتخب با روش من- کندال اصلاحشده، مطالعه شد. نتایج نشان داد، روند جریان در همه چارچوبهای زمانی کاهشی بوده است. روندهای کاهشی معنادار، در سطح اطمینان 95 درصد، در مقیاس ماهانه، سالانه و نیز ماههای گرم سال از اردیبهشت تا شهریور مشاهده شد. این روندهای کاهشی معنادار از نظر مکانی در ایستگاههای میانه حوضه در مجاورت دشتهای کشاورزی واقع شدهاند. روند افزایشی معنادار تنها در ایستگاه سد درودزن، در خروجی حوضه و در ماههای گرم سال وجود دارد. درباره شاخص SPI نیز روندها در تمام چارچوبهای زمانی کاهشی بوده است و تنها در دو ایستگاه و در چارچوبهای زمانی بلندمدت 9، 12 و 18 ماهه در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار هستند. نتایج حاکی از وقوع خشکسالیهای خیلی شدید (2- > SPI) در طی سالهای 62 -1361 و 87 -1386 است.
سعید جهانبخش اصل، بهروز ساری صراف، طیب رضیئی، اکرم پرنده خوزانی،
جلد 23، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
در این پژوهش روند تغییرات زمانی و مکانی عمق برف در منطقه کوهستانی زاگرس با استفاده از دادههای شبکهبندی شده روزانه عمق برف Era-Interim/land وابسته به مرکز اروپایی پیشبینیهای میانمدت جوی (ECMWF) در دوره آماری 2010-1979 میلادی بررسی شد. بهمنظور بررسی ارتباط بین تغییرات عمق برف و دمای هوا در منطقه، از دادههای بیشینه، کمینه و میانگین ماهانه دمای هوای ایستگاههای هواشناسی منطقه نیز استفاده شد. برای بررسی نرخ تغییرات عمق برف و دمای هوا از تخمینگر شیب سن و برای ارزیابی معنیداری روند تغییرات نیز از روش منکندال اصلاحشده استفاده شد. نتایج نشان داد که در بیشتر ماههای مورد مطالعه بهویژه در ماههای فوریه و مارس از عمق برف در منطقه بهطور چشمگیری کاسته شده است که این کاهش از نظر آماری در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار است. برخلاف روند کاهشی عمق برف در منطقه، یک روند افزایشی شدید و معنیدار در بیشینه، کمینه و میانگین دمای هوای ایستگاههای منطقه دیده میشود که در اغلب ایستگاهها از نظر آماری معنیدار است. نتیجه این بررسی نشان میدهد که کاهش عمق برف در منطقه در ارتباط با روند افزایش دما در دوره مورد مطالعه است که در اثر گرمایش جهانی و تغییرات اقلیمی روی داده است.
فاطمه سروش، فرشاد فتحیان،
جلد 25، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
در این مطالعه، تغییرات مکانی و زمانی متغیرهای اقلیمی نظیر تبخیر از تشت (Ep)، دما (T)، ساعات آفتابی (SD)، رطوبت نسبی (RH)، سرعت باد (W) و بارش (P) و بررسی رابطه شیب روند آنها با ارتفاع برای 68 ایستگاه هواشناسی در سرتاسر ایران طی دوره زمانی 2016- 1987 در مقیاسهای زمانی فصلی و سالانه بررسی شدند. تحلیل روند متغیرهای اقلیمی نشان میدهد که طی 30 سال گذشته، اغلب مناطق ایران گرمتر و خشکتر شدهاند، اگرچه روندها در همه این مناطق معنیدار نبوده است. بررسی ارتباط بین شیب روند متغیرهای اقلیمی و ارتفاع نشان میدهد که در دوره مورد مطالعه در مقیاس سالانه، ارتباط معنیداری بین شیب روند سنجههای اقلیمی و ارتفاع وجود ندارد (0/1<p). لیکن در فصل زمستان، نرخ افزایش دما (حداقل، حداکثر و میانگین)، ساعات آفتابی (0/1>p) و نرخ کاهش بارش (0/01>p) و رطوبت نسبی (001/0>p) بهطور معنیداری با افزایش ارتفاع تشدید شده است. نرخ افزایش دمای میانگین (0/05>p)، دمای حداکثر (0/1>p) و ساعات آفتابی (0/001>p) در تابستان بهطور معنیداری در ارتفاعات کمتر از مناطق پَست بوده است. در فصل پاییز، شیب روند تغییرات دمای حداقل و میانگین (0/05>p) با ارتفاع ارتباط منفی معنیدار داشته و نرخ افزایش بارش و رطوبت نسبی (0/05>p) در ارتفاعات افزایش سریعتری را نشان داده است. بهنظر میرسد که بیشترین تغییرات اقلیمی در دو فصل پاییز و زمستان رخ داده است. نتایج نشان میدهد که در فصل زمستان، بیشترین نرخ گرمایش (دماهای حداقل، حداکثر و میانگین) و کاهش رطوبت نسبی مربوط به پهنه ارتفاعی 2000-1500 متری است، اما بیشترین کاهش بارش مربوط به پهنه ارتفاعی 2500-2000 متری است. در فصل پاییز، بیشترین نرخ کاهش دماهای حداقل و میانگین در پهنه ارتفاعی 2500-2000 متری و بیشترین افزایش بارش در دو پهنه ارتفاعی 500-0 و 2500-2000 متری رخ داده است.
معین متولی زاده، رضا مدرس،
جلد 25، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
طوفانهای گرد و غبار در مناطق خشک و نیمهخشک آثار زیان¬باری بر محیط زیست، اقتصاد و سلامت جوامع محلی و جهان میگذارد. این طوفانها تحت تأثیر متغیرهای اقلیمی و متغیرهای سطح زمین هستند. در این مطالعه، از تعداد رخداد گرد و غبار سالانه در 25 ایستگاه و 5 متغیر اقلیمی از جمله بارندگی، حداکثر سرعت باد، متوسط سرعت باد، حداکثر دمای سالانه و متوسط دمای سالانه در مناطق خشک ایران تا سال 2014 استفاده شد تا تأثیرات تغییرات اقلیمی بر طوفانهای گرد و غبار نشان داده شود. ابتدا سری زمانی همبستگی سالانه متغیرهای اقلیمی و گرد و غبار بر مبنای مشاهدات ماهانه محاسبه شد. سپس با استفاده از روش من- کندال روند تغییرات متغیرهای اقلیمی، گرد و غبار و روند همبستگی بین آنها تعیین شد. نتایج نشان داد که تغییرات ضریب همبستگی در طول دوره آماری دارای نوسان بوده و در برخی سالها این ضریب معنیدار و در برخی سالها معنیدار نیست و مقادیر آنها برای سرعت باد و دما در بسیاری از ایستگاهها بین 0/6 تا 0/9 و برای بارندگی بین 0/2- تا 0/6- نیز میرسد، این روند همبستگی در بسیاری از ایستگاهها با روند تغییرات متغیرهای اقلیمی همسو است که بیانگر هم¬راستایی تغییرات اقلیمی با نوسانات گرد و غبار در منطقه مرکزی ایران است. نتایج نشان داد که سرعت باد و دما تأثیر بیشتری بر نوسانات فراوانی طوفانهای گرد و غبار دارند و کاهش بارندگی اثر افزایشی بر گرد و غبار دارد.
حجت احمدزاده، احمد فاخری فرد، محمدعلی قربانی، مسعود تجریشی،
جلد 26، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
بهمنظور مدیریت بهینه منابع آب یک حوضه، تعیین میزان تبخیروتعرق واقعی و بررسی روند زمانی آن ضروری است. در این راستا در مقاله حاضر به شبیهسازی سری زمانی تبخیروتعرق واقعی و تحلیل روند آن با توجه روند مؤلفههای اقلیمی و کاربری اراضی در حوضه آجیچای طی دوره 1394-1366پرداخته شد. به این منظور، مدل جامع SWAT برای حوضه آجیچای تنظیم، واسنجی و صحتسنجی شد. همچنین متوسط تبخیروتعرق واقعی شبیهسازی شده محصولات (در سالهای پرباران) با مقادیر نظیر در سند ملی آب مقایسه شد. نتایج آزمون روند منکندال نشان داد که بارندگی سالانه در اکثر ایستگاههای هواشناسی روند نزولی داشته و در 10 ایستگاه، روند بارندگی بهطور معنیداری کاهش یافته است. درحالی که دمای حداکثر سالانه در همه ایستگاهها و دمای حداقل در اکثر آنها روند افزایشی معنیدار داشته است. بررسی نقشههای کاربری اراضی نشان داد که سطح کشت آبی حوضه طی دوره مورد مطالعه 39 درصد افزایش داشته است. بر اساس نتایج تحقیق تبخیروتعرق پتانسیل حوضه با شیب 2/54 میلیمتر در سال دارای روند افزایشی معنیدار بوده است. نتایج نشان داد که با وجود روند صعودی تبخیروتعرق پتانسیل و سطح اراضی کشاورزی آبی، تبخیروتعرق واقعی حوضه بهدلیل کاهش بارندگی، با نرخ 2/2 میلیمتر در سال روند کاهشی معنیدار داشته است.
فرشاد فتحیان، محمد قدمی، زهره دهقان،
جلد 26، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
در این پژوهش، روند تغییرات مکانی نمایههای حدی دما مرتبط با بخشهای سلامت و کشاورزی شامل تعداد روزهای یخبندان، تعداد روزهای تابستانی، تعداد روزهای یخی، تعداد شبهای حارهای، طول فصل رویش، دامنه تغییرات شبانهروزی دما، طول مدت سرما و طول مدت گرما برای 54 ایستگاه همدیدی در سرتاسر ایران برای دورههای مشاهداتی (2005-1976) و آینده (2054-2025) بررسی شدند. بدین منظور، دادههای دمای کمینه و بیشینه 3 مدل اقلیمی منطقهای به نامهای CCSM4، MPI-ESM-MR و NORESM1-ME پروژه CORDEX تحت دو سناریو RCP4.5 و RCP8.5 با استفاده از روش توسعهیافته تصحیح اُریبی چند مقیاسه برای هر ایستگاه ریزمقیاسنمایی شدند. سپس، روند و تغییرات نمایههای حدی دما با استفاده از روشهای مَن-کِندال و شیب خط روند شِن بررسی شدند. نتایج بررسیها نشان داد که نمایههای گرم همانند تعداد روزهای تابستانی و تعداد روزهای حارهای در بیشتر ایستگاهها برای هر دو دوره مشاهداتی و آینده روند مثبتی داشتهاند. در مقابل، نمایههای سرد مانند تعداد روزهای یخبندان در بیشتر ایستگاهها روند کاهشی داشتهاند. نتایج نمایههای طول مدت گرما و سرما نشان داد که بیشتر ایستگاهها برای هر دو دوره زمانی فاقد روند هستند. طول فصل رویش در بیش از 60 درصد ایستگاهها (45 درصد معنیدار) که بیشتر در نواحی شمالی، شمال غربی و غرب واقع شده کشور افزایش یافته است. بر اساس نتایج بهدست آمده میتوان دریافت که بدون درنظر گرفتن اقدامات سازگاری با شرایط اقلیمی، برخی از نقاط کشور ممکن است در آینده با خطر سلامت و قابلیت سکونت و کشاورزی محدود مواجه شوند.
حمید نظری پور، محسن حمیدیان پور، محمود خسروی، محدثه وزیری،
جلد 26، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
در این پژوهش، تغییرپذیری دههای فراوانی و شدت خشکسالی در گستره ایران بررسی شده است. برای این منظور از دادههای شبکهای مقیاس یک ماهه از شاخص استاندارد شده بارش- تبخیرتعرق در دوره 2015-1956 استفاده شده است. بر اساس آستانههای قراردادی رایج، مشخصههای فراوانی و شدت خشکسالی برای تکتک پیکسلها محاسبه و مبنای تحلیل وضعیت خشکسالی قرار گرفته است. سپس، فراوانی طبقات شدت خشکسالی محاسبه و روند آن با استفاده از آزمون ناپارامتریک من- کندال بررسی شده است. یافتههای پژوهش بیانگر تنوع فضایی زمانی الگوهای شدت خشکسالی در گستره ایران است. فراوانی خشکسالیهای خفیف از جنوب به شمال و از شرق به غرب کاهشی بوده؛ درحالی که فراوانی رخداد خشکسالیهای شدیدتر از شمال به جنوب و از غرب به شرق افزایشی است. فراوانی بیشینه از رخداد خشکسالیهای خفیف و متوسط بهترتیب روی بخش میانی و پایانی ناهموارهایهای زاگرس بوده؛ درحالی که فراوانی بیشینه رخداد خشکسالیهای شدید و بسیار شدید روی مناطق بیابانی مرکزی، شرقی و جنوب شرقی است. فراوانی خشکسالیهای خفیف در جنوب شرق، شمال غرب و شمال شرق بین 5 تا 40 درصد افزایش یافته است. درحالی که فراوانی خشکسالیهای شدیدتر، در غالب گستره ایران بین 10 تا 20 درصد افزایش داشته است. تغییر فراوانی طبقات شدیدتر خشکسالیها در حوضه آبریز فلات مرکزی و همچنین خلیج فارس- دریای عمان بارزتر است. روند شدت خشکسالی همزمان با رژیم بارش غالب گستره ایران، کاهشی (تشدید خشکسالی) است. روند افزایشی معنیدار در شدت خشکسالی (تشدید ترسالی) تنها در جنوب شرق ایران همزمان با رژیم بارش موسمی مشاهده میشود. با وجود این، نواحی خشک و فراخشک جنوب شرق ایران متأثر از فراوانی و شدت خشکسالی، دارای درجه آسیبپذیری بالا هستند.
حسین عساکره، علی شاهبایی کوتنایی،
جلد 27، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
شناسایی رفتار فراسنج بارش از مهمترین اصول برنامهریزیهای مرتبط با منابع آب به شمار میرود. در این پژوهش تلاش شد تا با استفاده از دادههای بارش روزانه 3423 ایستگاه همدید، اقلیمشناسی و بارانسنجی برای دوره 1970 تا 2016 و با انجام میانیابی به روش کریجینگ روند تغییرات زمانی نمایههای فرین بارشی کشور در قالب تحلیل یاختهای مورد بررسی قرار گیرد. در ادامه با استفاده از نمایههای صدکی (صدک کمتر از 10، کمتر از 25، 25 تا 75، 75 تا 90 و بالاتر از 90) و تحلیل رگرسیون، تغییرات فراوانی روزهای عضو هر یک از نمایههای چندکی در طول زمان محاسبه و در قالب نقشه ترسیم شد. نتایج نشان داد که در طول دوره مورد مطالعه 86/6 درصد از یاختههای مرتبط با روزهای توأم با صدک دهم یا کمتر از آن در سطح کشور، روندی افزایشی داشتهاند. از سوی دیگر، یاختههای مرتبط با روزهای توأم با صدک نودم و بیش از آن نیز روندی افزایشی از خود نشان دادهاند. با توجه به اینکه یاختههای توأم با صدکهای 25، 25-75 (بهنجار) و صدک 75 روندی کاهشی از لحاظ تعداد روزهای گروه خود به نمایش گذاشتهاند، میتوان استنباط کرد که شرایط بارشی کشور و روزهای همراه با بارش به سمت مقادیر حدی حرکت کرده و احتمال خشکسالی یا سیلابهای مخرب در کشور افزایش یافته است.
طاهره محمدی، واحدبردی شیخ، آرش زارع، میثم سالاری جزی،
جلد 27، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
مطالعه کمی منابع آب زیرزمینی و پایش دقیق روند تغییرات آن طی گذر زمان، بهویژه در مناطقی که با محدودیت منابع آبی روبهرو هستند، امری ضروری برای سیاستگذاری و برنامهریزی برای مدیریت صحیح و بهرهبرداری پایدار این منابع در آینده محسوب میشود. استان گلستان بهعنوان یکی از استانهای نیمهخشک ایران، بهدلیل برداشتهای بیرویه از سفره آب زیرزمینی در چند سال گذشته، با افت تراز و شوری آب زیرزمینی مواجه شده است. دشت گرگان با وسعت حدود 4727 کیلومترمربع، یکی از بزرگترین دشتهای ایران و مهمترین دشت استان گلستان از نظر تولید محصولات کشاورزی راهبردی مبتنی بر آبیاری است. در این دشت شبکهای از پیزومترها و چاههای مشاهدهای وجود دارد که اندازهگیری مستمر ماهانه بیش از 30 سال را شامل میشوند. این پژوهش با هدف بررسی روند تغییرات تراز آب زیرزمینی در چاههای کمعمق (دوره 30 ساله (1368-1397)) و عمیق (دوره 22 ساله (1397-1376)) انجام شد. از روش من- کندال برای آشکارسازی روند و روشهای پتیت، نرمال استاندارد و بویژاند برای شناسایی نقاط تغییر ناگهانی در سریهای زمانی تراز آب زیرزمینی در 49 چاه کمعمق و 12 چاه عمیق استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که تراز آب زیرزمینی در اکثر چاههای مورد مطالعه دارای روند معنیدار کاهشی در سطح معنیداری 5 درصد بودند. همچنین بیشترین مقدار افت آب زیرزمینی در نواحی جنوبی و جنوبغرب دشت است که علت آن را میتوان علاوه بر برداشت زیاد آب از چاهها بهدلیل نزدیک بودن به مناطق شهری و برخی از شرایط محلی از قبیل نزدیکی چاههای این منطقه به ارتفاعات کوهستانی و قرارگیری آنها در مرز ورودی آبخوان دانست. به همین ترتیب در میانههای دشت افت کاهش یافته و در نواحی شمالی و حاشیه دریای خزر میزان افت کم میشود. از جمله علل افت کم در ناحیه شمالی دشت را میتوان نزدیکی به دریای خزر و سطح ایستابی بالا و در نتیجه نامناسب بودن کیفیت آب و زمین (شوری زیاد و حاصلخیزی کم) مرتبط دانست که باعث شده است، برداشت آب از این منطقه کمتر باشد.
مجید امیری، الهام فاضل نجف آبادی، محمد شایان نژاد،
جلد 28، شماره 3 - ( 8-1403 )
چکیده
یکی از مسائل مهم در مهندسی رودخانه روندیابی سیل است. بهطورکلی از دو دسته روش برای روندیابی سیلاب در رودخانهها استفاده میشود. دسته اول روشهای هیدرولیکی مانند روش موج دینامیکی که مبتنی بر حل معادلات پیوستگی و اندازه حرکت یا معادلات سنت - ونانت است. دسته دوم روشهای هیدرولوژیکی مانند روش ماسکینگام غیرخطی است. در این پژوهش از هر دو روش برای روندیابی آبنمودهای سیل در رودخانه پلاسجان که از سرشاخههای اصلی زایندهرود به شمار میآید، استفاده شده است. ضرایب روش ماسکینگام غیرخطی از طریق بهینهسازی و حل معادله مربوط به آن با روش عددی رانگ – کاتای مرتبه چهار با استفاده از نرمافزار MATLAB و روش موج دینامیکی با استفاده از نرمافزار HEC-RAS دوبعدی بهدست آمد. در این مطالعه از چهار رویداد سیل استفاده شد که در روش ماسکینگام غیرخطی از رویداد اول برای واسنجی مدل و از سه رویداد دیگر برای صحت سنجی استفاده شد. برایناساس میزان خطا در این روش برای رویدادهای دوم، سوم و چهارم به ترتیب برابر با 6/6،84/23 و 7/96 درصد و میزان خطا در روش موج دینامیکی برای این چهار رویداد بهترتیب برابر با 5/4،87/3،17/58 و 6/21 درصد بود؛ بنابراین روش موج دینامیکی دقت بیشتری در تخمین آبنمود خروجی دارد. بااینحال روش ماسکینگام غیرخطی نیز از دقت قابلقبولی برخوردار بوده و به لحاظ هزینه، اطلاعات موردنیاز، سادگی و سرعت عمل در انجام محاسبات، در شرایطی که اطلاعات کافی در دسترس نیست توصیه میشود.