40 نتیجه برای اصفهان
امیر مظفر امینی، مریم اسماعیلی فلاح،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی موفقیت شرکتهای تعاونی روستایی استان اصفهان، و سنجش عوامل مؤثر بر آن است. به این منظور نمونهگیری شرکتها در سطح استان، به روش چند مرحلهای به صورت طبقه ای متناسب با اندازه انجام شد و در نهایت 18 شرکت تعاونی روستایی مورد بررسی قرار گرفته، پرسشنامههای محقق ساخته، توسط 328 نفر از اعضا و93 نفر از ارکان و مدیران شرکتهای تعاونی روستایی تکمیل شد. در این مطالعه، عوامل مؤثر بر موفقیت تعاونیها، درسه بعد درون سازمانی، برون سازمانی و ساختاری، مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای پژوهش در مجموع، بیانگر عملکرد ضعیف شرکتهای تعاونی روستایی بوده، نشاندهنده این است که متغیرهای سابقه عضویت در تعاونی، ساختار تعاونی، سرمایه تعاونی، رشد سهام هر عضو، سواد، مشارکت و سطح برخورداری از آموزش و سطح آگاهی اعضا، بر موفقیت این شرکتها تأثیر مثبت و مستقیم داشته، عملکرد سازمان تعاون روستایی ومنفعت طلبی مدیران بانفوذ در تعاونیها نیز بر موفقیت آنها تأثیری مستقیم اما منفی دارد. متغیرهای میانگین سهام هر عضو، سابقه مدیریت، شناخت و سن افراد بر متغیر موفقیت بهصورت مثبت اما غیر مستقیم و متغیر اندازه تعاونی به شکل غیر مستقیم و منفی بر موفقیت تعاونی تأثیرگذار میباشد.
سامره فلاحتکار، علیرضا سفیانیان، سید جمال الدین خواجه الدین، حمیدرضا ضیائی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده
سنجش از دور فناوری کلیدی برای ارزیابی وسعت و میزان تغییرات پوشش اراضی است. اطلاع از انواع تغییرات پوشش سطح زمین و فعالیت های انسانی در قسمت های مختلف، به عنوان اطلاعات پایه برای برنامه ریزی های مختلف، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مطالعه تغییرات پوشش اراضی منطقه اصفهان بزرگ که شامل شهر اصفهان و اراضی اطراف آن است طی 4 دهه گذشته مورد بررسی قرار گرفت. برای رسیدن به اهداف مطالعه از عکس های هوایی1:50000 سال 1334، تصاویر ماهواره ای MSS و TM و ETM+ به ترتیب برای شهریور ماه سال های 1351، 1369 و 1380 و نقشه های توپوگرافی شهر اصفهان و اراضی اطراف آن استفاده گردید. تمامی عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ای به روش نزدیکترین همسایه تصحیح هندسی شدند و RMSe کمتر از یک پیکسل گردید. برای پردازش تصاویر، ابتدا مطابق با شاخص OIF، بهترین ترکیب رنگی کاذب برای تصاویر تهیه شد، سپس با استفاده از روش طبقه بندی نظارت شده و نظارت نشده به صورت تلفیقی و به کارگیری شاخص NDVI نقشه های پوشش اراضی منطقه مورد مطالعه در 5 طبقه تهیه گردید. در نهایت، نقشه های حاصله به روش مقایسه بعد از طبقهبندی مقایسه شدند. نتایج نشان می دهد که بیشترین توسعه مناطق شهری در بین سالهای 1351 تا 1369 با گسترش متوسط 571 هکتار در هر سال و کمترین رشد آن بین سالهای 1334 تا 1351 با مساحتی حدود 324 هکتار در هر سال رخ داده است. اما در طی سال های 1334 تا 1351 با کاهش متوسط سالانه 1263 هکتار، بیشترین تخریب پوشش سبز منطقه مورد مطالعه روی داده است.
محمد بخشوده، الهه واثقی،
جلد 13، شماره 48 - ( 4-1388 )
چکیده
در این مطالعه، تنگناها و مشکلات تولید و بازاریابی و نیز مسیرهای مختلف بازاررسانی و خدمات مربوط به آن از قبیل حمل و نقل، بسته بندی، انبارداری، درجه بندی و استاندارد گل رز هلندی در شهرستان اصفهان، به عنوان یکی از عمده تولید کنند ه های این گل، مورد بررسی قرار گرفت . در این راستا، مقادیر حاشیه بازاریابی، سهم عوامل بازاریابی در حاشیه بازاریابی، ضریب هزینه بازاریابی و کارایی بازاریابی محاسبه شد . اطلاعات این تحقیق از طریق تکمیل پرسش نامه از ٣٨ تولید کننده، عمده فروش (پخش کننده های گل ها ی شاخه بریده) و خرده فروش (گلفروشی های سطح استان ) و مصاحبه حضوری با ٤ شرکت مشاوره در زمینه تولید و بازاریابی رز هلندی ٥٦ درصد تولید کنندگان فقط فعالیت تولیدی دارند و هیچ گونه فعالیتی در زمینه صادرات به کشورهای خارجی و حتی استان های دیگر نداشته اند. کارایی تکنیکی ( ١٧/78 درصد)در مسیر اصلی بیشتر از کارایی قیمتی (67/34درصد)است و کارایی بازاریابی محاسبه شده نشان می دهد که به ازای هر ١٠٠ ریال هزینه خدمات بازاریابی، ١٨٨ ریال ارزش افزوده ایجاد می شود. بر اساس نتایج به دست آمده ، مشکلات بازار رز هلندی بررسی و پیشنهاداتی در زمینه حل مسا یل موجود و بهبود تولید و بازاررسانی گل رز هلندی ارائه گردیده است.
علیرضا سفیانیان،
جلد 13، شماره 49 - ( 7-1388 )
چکیده
پایش تغییرات کاربری و پوشش اراضی نقش اساسی در برنامهریزی و مدیریت محیط زیست دارد. دادههای ماهوارهای کارایی بالایی در آشکارسازی و تجزیه و تحلیل تغییرات زیست محیطی دارند. روشهای متعددی برای آشکارسازی تغییرات یک منطقه با استفاده از تصاویر ماهوارهای وجود دارد که هر کدام دارای مزایا و محدودیتهایی هستند. آشکارسازی برداری تغییرات (Change Vector Analysis) یکی از این روشها است. این روش برپایه آشکارسازی تغییرات رادیومتریک بین دو سری زمانی داده ماهوارهای استوار است. مشخص شدن محدوده تغییرات در کنار ماهیت تغییرات از مزایای بسیار مهم این روش نسبت به سایر روشها است. هدف اصلی از این مقاله توصیف روش آشکارسازی برداری تغییرات (CVA) و به کارگیری آن برای آشکارسازی تغییرات پوشش اراضی در محدوده فعلی شهر اصفهان طی یک دوره 11 ساله است. بدین منظور دو سری داده از سنجنده TM ماهواره لندست به تاریخ 15 خرداد 1366 و تاریخ 13 خرداد 1377 انتخاب گردیدند. دادههای ماهوارهای از لحاظ نوع سنجنده و زمان برداشت به گونهای انتخاب شدند که نیازی به تصحیح رادیومتریک نباشد. پس از زمین مرجع کردن تصاویر و انتقال محدوده مطالعه روی آنها با استفاده از روشCVA تغییرات منطقه از لحاظ بزرگی و حهت بررسی گردید. نقشه تغییرات به دست آمده دارای ضریب کاپای 19/63 و صحت کلی 4/74 است. نتایج نشان میدهد طی این دوره 3360 هکتار از اراضی محدوده شهر اصفهان تغییر کاربری داشته است. از این میان در 1340 هکتار از اراضی که عمدتاً جزء اراضی کشاورزی بودهاند، توسعه فعالیتهای شهرسازی را داشتهایم. 1585 هکتار به سطح اراضی کشاورزی اضافه و 430 هکتار از اراضی کشاورزی اولیه کاسته شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که CVA یک روش مناسب برای آشکارسازی و توصیف تغییرات رادیومتریک سری زمانی دادههای چند طیفی است.
سمیه صدر، مجید افیونی، نادر فتحیان پور،
جلد 13، شماره 50 - ( 10-1388 )
چکیده
تمرکز فعالیتهای صنعتی، کشاورزی و شهرنشینی در شهرها باعث آلودگی و تجمع فلزات سنگین در خاک شده است. با توجه به اهمیت استان اصفهان از نظر فعالیتهای کشاورزی و صنعتی، همچنین جمعیت زیاد این استان، این تحقیق با هدف ارزیابی تغییرات مکانی آرسنیک در بخشهایی از استان اصفهان و همچنین تهیه نقشه آلودگی این عنصر در خاکهای این منطقه انجام گرفت. در این تحقیق نمونههای خاک روی یک شبکه منظم با فواصل حدود 4 کیلومتر برداشت شد. موقعیت جغرافیایی نقاط با استفاده از GPS تعیین و کاربری محلهای تهیه نمونههای خاک نیز شناسایی و ثبت گردید. پس از آمادهسازی نمونههای خاک در آزمایشگاه، غلظت کل آرسنیک در نمونهها با استفاده از کریجینگ نقطهای روی نتایج به دست آمده از آنالیز نمونههای خاک توسط نرم افزار زمین آماری WinGslib و نرم افزار Surfer، نقشه آلودگی خاک به آرسنیک تهیه شد. ساختار مکانی متغیر به کمک تغییرنما بررسی شد. تغییرنما به شکل جهتی محاسبه و ترسیم گردید. نتایج نشان داد، الگوی کروی، بهترین مدل برازش یافته بود. میانیابی در بلوکهایی با ابعاد1000*1000 متر به روش کریجینگ صورت گرفت و به منظور تعیین دقت تخمینهای انجام شده از میانگین مربع خطای تخمین(MSE) و ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید و نتایج حاکی از دقت نسبتاً خوب تخمینها بود. بر اساس نقشههای پراکنش آرسنیک، جهت باد غالب در توزیع آرسنیک حاصل از صنایع تنها در بخش جنوب غربی استان و اطراف کارخانههای بزرگ صنعتی فولادسازی مؤثر بوده است. در مجموع میتوان نقش جنس سنگ مادر را در بالا بردن غلظت آرسنیک در محدودههای تیره رنگ نقشه (محدودههای کم وسعت شمال غرب و شمال شرق) مؤثر دانست.
احمد رضا مللی، محمد علی حاج عباسی، مجید افیونی، امیرحسین خوشگفتارمنش،
جلد 15، شماره 56 - ( 4-1390 )
چکیده
لجن تولید شده در پالایشگاهها از جمله مهمترین آلایندههای محیط زیست میباشد. دفن کردن و سوزاندن لجنها آثار خطرناکی بر محیط زیست و سلامت انسان میگذارد. بنابراین باید از روشهایی که سبب کاهش آثار سمی لجن حاوی مواد هیدروکربنی میشوند، استفاده نمود. به همین منظور در این پژوهش با استفاده از گیاهان، پالایش ترکیبات آلی لجن در خاک جهت کاهش یا حذف هیدروکربنهای نفتی مورد آزمون قرار گرفت. لجن آبگیری شده واحد بازیافت آب پالایشگاه اصفهان ابتدا در هوا خشک شد. سپس به نسبتهای 0، 10، 20، 30 و 40 درصد وزنی با دو خاک آهکی محمودآباد با بافت رسی (Typic Haplocalcids) و باغپرندگان با بافت لومسیلتی
(Anthropic Torrifluvents) مخلوط شدند. به منظور آزمایش گیاهپالایی 100 عدد بذر تالفسکیو(Festuca arundinacea) و اگروپایرون (Agropyron Smithii) هر یک جداگانه در گلدانهای 3 کیلوگرمی حاوی تیمارهای مختلف خاکهای آلوده به لجن در سه تکرار به مدت 5 ماه کشت شد. آبیاری به طور مرتب هر سه روز یک بار با اندازهگیری رطوبت به صورت وزنی، در حد ظرفیت مزرعه انجام شد. در پایان دوره کشت، عملکرد گیاهان و درصد کاهش کل هیدروکربنهای نفتی ریزوسفر گیاهان تعیین شد. نتایج نشان داد که با افزایش درصد لجن تا سطح 40 درصد میزان هیدروکربنهای نفتی در ریزوسفر گیاه تالفسکیو 65 درصد کاهش یافت. در حالیکه در ریزوسفر گیاه اگروپایرون با افزایش درصد لجن و در سطح 30 درصد میزان ترکیبات نفتی 55 درصد کاهش یافت. در مجموع سطح 40 درصد لجن، عملکرد ریشه و اندامهوایی کمتری نسبت به سایر سطوح لجن در اگروپایرون و تالفسکیو داشت. تجزیه هیدروکربنهای نفتی در ریزوسفر تالفسکیو و در سطح 40 درصد لجن مخلوط با خاک باغ پرندگان بیشتر از سایر سطوح بود، اما عملکرد به دست آمده در این سطح بسیار پایین بوده و به دست آوردن سطح پوشش مناسبی از گیاه مشکل است. اما در کل عملکرد این گیاه در سطح 20 درصد لجن مخلوط با خاک محمودآباد کاهش بسیار زیادی نسبت به شاهد نداشت و تجزیه هیدروکربنهای نفتی نیز در این سطح نسبتا قابل قبول بود. بنابراین گیاهپالایی به وسیله این گیاه و در خاک محمود آباد در سطح 20 درصد لجن و درخاک باغپرندگان در سطح 30 درصد لجن توصیه میشود. بیشترین مقدار تجزیه هیدروکربنهای نفتی در ریزوسفر اگروپایرون، در سطح 30 درصد لجن مخلوط با خاک باغپرندگان مشاهده شد. اما بیشترین عملکرد گیاه در سطح 20 درصد لجن دیده شد. بنابراین گیاهپالایی به وسیله این گیاه در سطح 20 و 30 درصد لجن و ترجیحا مخلوط با خاک با بافت سبکتر توصیه میشود. این مطالعه نشان داد که ریزوسفر گیاه تال فسکیو در کاهش ترکیبات نفتی بیشترین اثر را داشته است و به نظر میرسد که گیاهپالایی در خاکهای با بافت ریزتر میتواند با جذب و تثبیت ترکیبات سمی در سطوح بالاتری از ترکیبات آلاینده گیاه را در خود رشد و توسعه دهد
زهرا خسروانی، سید جمالالدین خواجهالدین، علیرضا سفیانیان، محمود محبی، امیرحسین پارسامهر،
جلد 16، شماره 59 - ( 1-1391 )
چکیده
از دادههای سنجنده LISS IV، ماهواره IRS-P6برای تهیه نقشه کاربری اراضی دشت سگزی واقع در شرق اصفهان استفاده شد که مساحت منطقه مورد مطالعه 22121 هکتار می باشد. تصاویر باند 2 (سبز)، باند 3 (قرمز) و باند 4 (مادون قرمز نزدیک) سنجنده LISS IV با دقت زمینی 8/5 متر، با روش نزدیکترین همسایه و مدل هندسی چند جملهای درجه یک با RMSE حدود 3/0 پیکسل به نقشه توپوگرافی 1:25000 منطقه ثبت داده شد. برای آنالیز دادهها روشهای مختلف پردازش تصویر نظیر طبقهبندی نظارتشده و نظارتنشده، تجزیه مؤلفههای اصلی، فیلترگذاری و شاخص گیاهی NDVI روی دادههای ماهوارهای اعمال گردید. در نهایت نقشه کاربری اراضی با استفاده از روش هیبرید به دست آمد. نقشه حاصل 6 کاربری ارضی زیر را به خوبی تفکیک نمود: اراضی کشاورزی، زمینهای بایر، اراضی بههمخورده، زمینهای تاغکاری(Haloxylon amodendron)، خطوط ارتباطی و جادهها، مناطق مسکونی و محلهای صنعتی. این نقشه دارای ضریب کاپای 89% و دقت کلی92% است. زمینهای بایر در این منطقه اراضی با پوشش گیاهی طبیعی ولی بسیار ضعیف را شامل میشود که جزو بیابانهای طبیعی محسوب میگردند. زمینهایی که در اثر فعالیت کورههای آجرپزی، توپوگرافی طبیعی زمین بههمخورده و بهدنبال آن پوشش گیاهی کاملاً از بین رفته، اراضی تخریبشده محسوب میشود؛ این اراضی جزو مناطق بیابانی مصنوعی منظور میگردد. دادههای این سنجنده برای تفکیک انواع کاربریهای مطالعه شده بهخصوص در رقومیسازی جادهها توانائی بالایی دارد، بدینترتیب دادههای این سنجنده برای تصحیح نقشههای 1:25000 توپوگرافی میتواند کاربرد داشته باشد.
مهناز پیرزاده، مجید افیونی، امیرحسین خوشگفتارمنش،
جلد 16، شماره 60 - ( 4-1391 )
چکیده
این پژوهش بهمنظور بررسی غلظت روی و کادمیم در خاکهای شالیزاری و دانه برنج تولید شده در مرکز و جنوب غربی ایران در ارتباط با ویژگیهای خاک و گیاه انجام شد و مقدار روی و کادمیم وارد شده از طریق مصرف این برنج به سبد غذایی افراد نیز محاسبه گردید. تعداد 136 نمونه گیاه و خاک سطحی زیر کشت (صفر تا 30 سانتیمتر) از مزارع برنج در استانهای اصفهان، فارس و خوزستان برداشت شد. نتایج نشان داد که با وجود بالا بودن مقدار کل روی خاک، در بیشتر از 50 درصد خاکهای شالیزاری، غلظت روی قابل عصارهگیری با DTPA کمتر از حد کفایت (2 میلیگرم بر کیلوگرم) است. در 54 درصد از دانههای برنج نیز غلظت روی کمتر از حد بحرانی آن در دانه برنج (20 میلیگرم بر کیلوگرم) بود. اندازه-گیری غلظت کادمیم در خاکهای شالیزاری و بخش خوراکی برنج نیز نشان داد که در 12 درصد از نمونههای استان اصفهان، غلظت کادمیم بیشتر از حد توصیه شده توسط سازمان بهداشت جهانی بود. با در نظر گرفتن مصرف روزانه 110 گرم برنج برای هر ایرانی، حدود 10 درصد نیاز مردم به روی با مصرف برنج تولید شده در این استانها تأمین میشود. همچنین محاسبه جذب روزانه کادمیم به بدن افراد، هیچ گونه خطرپذیری ناشی از مصرف برنج را زمانی که میانگین غلظت کادمیم 04/0 میلیگرم بر کیلوگرم بود نشان نداد اما جذب روزانه کادمیم از طریق مصرف برنجهای آلوده، بالاتر از حد مجاز بود.
زهره محمودی، حسین خادمی،
جلد 18، شماره 67 - ( 3-1393 )
چکیده
گرد و غبار یک منبع مهم فلزات سنگین به ویژه در محیط زیست شهری است. فلزات سنگین با اتصال به ذرات گرد و غبار قادرند در مقیاس وسیعی منتشر شوند. در این تحقیق به منظور اطلاع از وضعیت فلزات سنگین گرد و غبار مجموعاً 144 نمونه گرد و غبار طی مرداد تا آذرماه 1389 از شهرهای اصفهان، خمینیشهر، فلاورجان، مبارکه و زرینشهر جمعآوری گردید. غلظت کل فلزات Pb، Zn، Cd، Cu، Ni، Co، Cr و Mn در نمونهها پس از عصارهگیری با اسید نیتریک با استفاده از دستگاه جذب اتمی تعیین شد. میانگین غلظت این فلزات به ترتیب 5/223، 3/470، 5/3، 71، 82، 5/26، 4/24 و 3/426 میلیگرم بر کیلوگرم به دست آمد. نتایج نشان داد که غلظت فلزات سنگین در مناطق مختلف با توجه به منابع آلاینده در هر منطقه متفاوت میباشد و غلظت این فلزات در مقایسه با میانگین خاک-های منطقه به مراتب بالاتر است. همچنین حداکثر نرخ فرونشست فلزات مورد مطالعه در دوره آبان-آذر به دنبال افزایش استفاده از وسایل گرمایشی و وقوع پدیده وارونگی دمایی مشاهده شد. بر اساس نتایج حاصله اتمسفر نقش مهمی در ورود فلزات سنگین به خاک منطقه داشته و عامل ورود 91-35% از سرب و 47-12% از کادمیوم به خاک است
مرتضی خداقلی، راضیه صبوحی، ذبیح الله اسکندری،
جلد 18، شماره 67 - ( 3-1393 )
چکیده
موقعیت جغرفیایی استان اصفهان به گونهای است که همواره در معرض خشکسالی قرار دارد. یکی از راههای تعدیل خشکسالی، ارزیابی و پایش آن بر اساس شاخصهایی است که بتوان میزان شدت و تداوم آن را در یک منطقه تعیین نمود. در پژوهش حاضر به منظور تحلیل خشکسالی و روند آن در استان اصفهان به ترتیب از شاخص بارش استاندارد و آزمون ناپارامتریک من-کندال استفاده گردید. همچنین برای پیشبینی خشکسالی هواشناسی در این استان، سری زمانی ماهانه پارامتر بارش در دوره آماری 2009-1970 به کار گرفته شد. به این منظور، رهیافت ارائه شده توسط باکس و جنکینز برای مدلسازی مد نظر قرار گرفت که شامل سه مرحله تشخیص مدل، تخمین پارامتر و در نهایت آزمون نکوئی برازش یا آزمون استقلال زمانی و نرمال باقیماندههاست. نتایج بررسیها نشان داد که اکثر نقاط استان اصفهان در سال 2000 با خشکسالی شدیدی روبهرو بوده و در سال 2008 چنین شرایطی بار دیگر در استان اتفاق افتاده است. همچنین نتایج مدلسازی برای تمامی ایستگاهها مدلهای ضربی به دست آمد. به طوری که در ایستگاههای اصفهان، میمه و اردستان بیشترین همبستگی بین دادههای اصلی و پیشبینی شده را مدل (0,1,1) ARIMA (1,0,0) و در ایستگاههای نائین، فریدونشهر، خوانسار و نطنز بیشترین همبستگی را مدل(0,1,1) ARIMA (0,0,1) ایجاد کردهاند و به عنوان بهترین مدلها انتخاب شدند و سپس مقادیر بارش تا سال 2015 پیشبینی شد. روند دادههای پیشبینی شده بارش در کل استان اصفهان نشان میدهد که در اکثر ماهها روند معنیداری وجود ندارد.
سعیده قاسمی نژاد، سعید سلطانی، علیرضا سفیانیان،
جلد 18، شماره 68 - ( 6-1393 )
چکیده
خشکسالی بهعنوان یکی از مهمترین بلایای طبیعی، هزینههای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی زیادی را بههمراه دارد. اگرچه خشکسالی بیشتر بهعنوان یک پدیده طبیعی یا فیزیکی درنظر گرفته میشود اما اثرات آن حاصل کنش متقابل میان یک پدیده طبیعی و نیاز آبی جامعه میباشد و اغلب اثرات آن توسط فعالیتهای انسانی تشدید میشود. روش مرسوم برای مدیریت خشکسالی، مدیریت بحران میباشد. با توجه به اشکالات وارده به مدیریت بحران، روش مدیریت ریسک پیشنهاد شده است. با توجه به لزوم تغییر رویه از مدیریت بحران بهسمت مدیریت ریسک، ارزیابی ریسک خشکسالی استان اصفهان در این تحقیق انجام گرفت. ریسک خشکسالی بهصورت تابعی از شاخص خطر و شاخص آسیبپذیری تعریف شده است. شاخص بارش استاندارد شده(SPI) بهعنوان شاخص خطر خشکسالی درنظر گرفته شد که برای محاسبه آن ابتدا آمار بارش ماهانه 47 ایستگاه هواشناسی و باران سنجی استان طی دوره آماری 1975-2007 جمعآوری گردید. سپس سری زمانی مربوط به دادههای بارش تهیه و برای محاسبه شاخص بارش استاندارد شده در بازه زمانی 12ماهه وارد برنامه SPI گردید. نقشه درصد وقوع خشکسالی در هریک از شدتهای خشکسالی تهیه و درنهایت نقشه شاخص خطر خشکسالی بهدست آمد. آنالیز آسیبپذیری از طریق شاخصهای اقتصادی- اجتماعی( تراکم جمعیت و درصد شاغلین بخش کشاورزی) و شاخصهای فیزیکی ( ظرفیت آب قابل استفاده خاک و کاربری اراضی) انجام شد. روش مورد استفاده برای تلفیق لایه-های آسیبپذیری روش ترکیب خطی وزنی(wlc) و روش مورد استفاده برای استانداردسازی و وزندهی به معیارها بهترتیب روش توابع فازی و روش تحلیل ساختار سلسله مراتبی(AHP) بود. برای اجرای عملیات وزن دهی پرسشنامهای تهیه و از گروهی از متخصصین خواسته شد که این پرسشنامه را تکمیل نمایند. درنهایت شاخص ریسک خشکسالی از ضرب دو شاخص خطر خشکسالی و آسیب-پذیری بهدست آمد. نتایج حاصل از شاخص خطر خشکسالی نشان داد که مناطق مرکزی استان نسبت بهوقوع خشکسالی بسیار شدید مستعدتر میباشد و استعداد مناطق شمال و شمال شرق به خشکسالی شدید، زیاد میباشد. مناطق جنوب غرب نیز به خشکسالی متوسط بیشتر از سایر مناطق حساسیت نشان دادند. نقشه شاخص آسیبپذیری نشان میدهد که بیشترین آسیبپذیری در غرب، جنوب و شمال استان و بهصورت پراکنده در شرق استان وجود دارد. نقشه ریسک خشکسالی نشان داد که قسمتهای شمالی استان در ریسک بالای خشکسالی قرار دارند. از جمله اقداماتی که میتوان برای کاهش ریسک خشکسالی در استان انجام داد میتوان به استقرار نظام پایش و پیشآگاهی خشکسالی در سطح استان، آموزش جامعه در جهت صرفهجویی هر چه بیشتر در منابع آب و بهبود سیستمهای مدیریت آب اشاره کرد.
مائده ملائیرنانی، حسین بشری، مهدی بصیری، محمدرضا مصدقی،
جلد 18، شماره 70 - ( 12-1393 )
چکیده
پایداری خاکدانههای خاک بهعنوان یک شاخص کلیدی برای ارزیابی کیفیت و سلامت خاک مراتع درنظر گرفته میشود. بسیاری از عوامل و ویژگیها مانند بافت، کربن آلی، آهک، نسبت جذب سدیم و رسانایی الکتریکی خاک بر پایداری خاکدانههای خاک مؤثرند. تأثیر این فاکتورها بر پایداری خاکدانهها در 71 نمونه خاک در چهار منطقه (2 منطقه در مناطق نیمهخشک و 2 منطقه در مناطق خشک) از استان اصفهان بررسی شد. پایداری خاکدانهها بهروش الک تر اندازهگیری شد. برای بهینهسازی شرایط آزمایش برای خاکهای مورد بررسی، سه زمان الککردن (5، 10 و 15 دقیقه) بهمنظور اعمال تنشهای هیدرومکانیکی متفاوت در آب استفاده شد و اثر آنها بر پایداری خاکدانههای 10 خاک انتخابی از بین خاکهای مورد بررسی ارزیابی شد. پایداری خاکدانهها با استفاده از شاخصهای میانگین وزنی قطر (MWD) و میانگین هندسی قطر (GMD) خاکدانهها محاسبه شد. پایداری خاکدانهها در همه زمانهای الککردن با یکدیگر تفاوت معنیداری در سطح 1/0 درصد با یکدیگر نشان دادند. زمان 10 دقیقه الککردن خاکدانهها برای ارزیابی پایداری ساختمان خاک در این مناطق مناسبتر بود، زیرا در این زمان اختلاف بین پایداری ساختمانی خاکها بهتر مشخص شد. از میان ویژگیهای ذاتی خاک، مقدار کربن آلی بیشترین نقش را در پایداری خاکدانههای خاک در همهی مناطق داشت. علاوه بر مقدار کربن آلی، رسانایی الکتریکی خاک در پایداری خاکدانهها در مراتع مناطق استپی که شرایط خشکتری دارند، اهمیت بیشتری داشت. در مقایسه با توزیع نرمال و شاخص MWD، توزیع لوگ-نرمال و شاخص GMD بهتر توانستند توزیع اندازه خاکدانهها را در مناطق مورد بررسی استان اصفهان نشان دهند. بنابراین ارزیابی و پایش پایداری خاکدانهها و مقدار کربن آلی میتواند اطلاعات ارزشمندی در خصوص روند تغییرات مثبت و منفی عملکرد مراتع در نتیجه انجام روشهای مدیریتی فراهم نماید.
محبوبه فتحی، رضا جعفری، سعید سلطانی،
جلد 19، شماره 71 - ( 3-1394 )
چکیده
بیابانزایی بهعنوان یک بحران مهم در مناطق خشک استان اصفهان شناحته شده است. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی سه مدل اصلی پهنهبندی شدت بیابانزایی MEDALUS، MICD و FAO-UNEP در کانون بحران بیابانزایی منطقه جرقویه در شرق اصفهان صورت گرفته است. بدین منظور معیارها و شاخصهای بیابانزایی مربوط به آنها براساس خصوصیات منطقه و کارهای میدانی انتخاب و نقشه آنها در 27 رخساره ژئومرفولوژی تهیه گردید. نقشههای شدت بیابانزایی تولیدی براساس کلاسهای هر مدل در محیط ArcGIS 10 طبقهبندی گردید و سپس توسط نرمافزار IDRISI Tiga 16.03 با یکدیگر مقایسه شدند. مطابق نتایج هر سه مدل، بیش از 95% منطقه مطالعاتی دارای کلاس بیابانزایی شدید است. مقایسه کلاسهای شدت بیابانزایی بین سه مدل نشان داد که تنها 45% شدت بیابانزایی در بین مدلها مشابه بوده که این امر بهعلت مختلف بودن تعداد کلاسها و همچنین معیارها و شاخصها در مدلهای مختلف است. با توجه به صحت نقشه شدت بیابانزایی مدل مدالوس و همچنین سازگاری آن در انتخاب معیارها و شاخصها، بهکارگیری سامانه GIS و میانگین هندسی در پهنهبندی بیابانزایی؛ بهعنوان مدل برتر انتخاب گردید. طبق این مدل بهترتیب 85% و 15% از منطقه دارای بیابانزایی بسیار شدید و شدید است که بیانگر میزان بیابانزایی بسیار بالا در منطقه است و باید هرچه سریعتر با اجرای برنامههای بیابانزدایی روند صعودی فرایند آن را کاهش داد.
زهرا خسروانی، سیدجمال الدین خواجه الدین، محمود محبی، علیرضا سفیانیان، امیرحسین پارسامهر،
جلد 19، شماره 72 - ( 5-1394 )
چکیده
منطقه سگزی که در شرق شهر اصفهان واقع شده است، یکی از کانونهای مهم بحران بیابانزایی در استان اصفهان محسوب میشود. خاکبرداریهای بیش از حد، تغییر شکل زمین و ظهور توپوگرافیهای مصنوعی در دشت مسطح، منظرهای بسیار ناخوشایند را در این منطقه ایجاد کرده است. در این تحقیق، از تصاویر ماهواره Cartosat-1، که بهصورت زوج تصویر استریوسکوپی برداشت شده، برای تهیه نقشه زمینهای تخریب شده منطقه مذکور استفاده گردید. بدینمنظور ابتدا با استفاده از DGPS، 9 نقطه با پراکنش مناسب در سطح منطقه مربوط به تقاطع جادهها برداشت شد. این نقاط بعد از انجام توجیه داخلی و خارجی، به عنوان نقاط کنترل بر روی جفت تصویر Cartosat-1 تعیینگردید. جهت بهبود تطابق، فرایند بسط نقاط و تولید 31 نقطه گرهی انجام شد. این نقاط طی فرآیند مثلث بندی مختصات دار و بهعنوان نقاط چک معرفی گردید. RMSe مطلوب، حدود 3/0 پیکسل حاصل شد. سپس مدل رقومی ارتفاعی براساس 40 نقطه مذکور با اندازه پیکسل 15×15 متر، ایجاد شد. این مدل رقومی ارتفاعی در محیط GIS، با روش Natural Break، به 9 کلاس ارتفاعی، طبقهبندی شد. با تبدیل فایل رستری مدل رقومی ارتفاعی طبقهبندی شده به فایل برداری، برآمدگیها و فرورفتگیها بهصورت پلیگونهایی ظاهر شدند که با کد گذاری آنها، نقشه خاکریزی و خاکبرداری منطقه مورد مطالعه، با ضریب کاپا 95/0 و صحت کلی 97/0 بهدست آمد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که تصاویر ماهوارهای Cartosat-1 توانایی کافی برای بررسی اراضی تخریب شده و برداشت توپوگرافیهای عظیم انسان ساز را دارند. این تغییرات توپوگرافی موجب از بین رفتن پوشش گیاهی طبیعی شده و بیابانزایی را در منطقه توسعه داده است.
کامران عسگری، سیدحسن طباطبائی، پیام نجفی، شهرام کیانی،
جلد 20، شماره 78 - ( 10-1395 )
چکیده
استفاده مداوم از پساب فاضلاب در آبیاری گیاهان زراعی در بلند مدت باعث انباشته شدن عناصر سنگین و آلودگی گیاهان، حیوانات و محیط زیست در ابعاد مختلف میگردد. هدف از این تحقیق، ارزیابی تأثیر استفاده از آبیاری قطرهای عمقی در کاهش پتانسیل تجمع عناصر سنگین در خاک و محصول و همچنین شاخص ریسک آلودگی تحت آبیاری با پساب میباشد. مزرعه مورد آزمایش در قالب طرح اسپلیت بلوک با دو تیمار اصلی شامل آب معمولی و پساب و سه تیمار فرعی شامل عمق قطره چکان صفر، 15 و 30 سانتیمتر با چهار تکرار در شهر اصفهان قرار داشت. نمونههای خاک در ابتدا و پس از برداشت گندم کشت شده در دو سال متوالی در زمین مورد آزمایش از هر پلات برداشته شدند. غلظت عناصر سنگین Cu, Zn, Cd, Pb, Cr, Ni در نمونههای خاک و دانههای گندم با استفاده از دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شدند. شاخص افزایش آلودگی (PLI) نشان داد که افزایش میزان عناصر سنگین در خاکهای آبیاری شده تحت تیمار پساب اختلاف معنیداری با آب معمولی نشان نداد (05/0P>). غلظت عناصر Cu، Pb، Cr و Zn در دانههای گندم کمتر از میزان حداکثر مجاز استاندارد بود ولی میزان Cr بیشتر از مقدار مجاز بود و میزان Ni چندین برابر حد مجاز بود. نتایج حاصل از آزمایشات میزان شاخص ریسک آلودگی 17/5 و 57/1 را برای عناصر Cd و Cu نشان داد. همچنین مقدار این شاخص برای عناصر Cd، Cu و Cr برای کودکان نیز بیش از یک بود. براساس نتایج ارائه شده میتوان نتیجه گرفت که عمق قطره چکان تأثیر معنیداری در انباشته شدن عناصر سنگین در خاک و دانه گندم ندارد.
ملیحه السادات مدنیان، علیرضا سفیانیان، سعید سلطانی کوپائی، سعید پورمنافی، مهدی مومنی،
جلد 23، شماره 4 - ( 9-1398 )
چکیده
دمای سطح زمین (LST) یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی در مطالعه فرایندهایی نظیر تبخیر و تعرق، توسعه شاخصهای متعدد، مدلسازی دمای هوا و نیز تغییر اقلیم محسوب میشود. دادههای ماهوارهای امکان اندازهگیری LST را در کل جهان با قدرت تفکیک زمانی و مکانی بالا میسر کردهاند. لندست 8 با برخورداری از دو باند حرارتی امکان محاسبه LST با استفاده از روش پنجره مجزا را فراهم میکند. هدف اصلی این مطالعه، بررسی الگوی دمایی بخش مرکزی استان اصفهان و ارتباط آن با طبقات مختلف پوشش و کاربری اراضی بود که بدین منظور از الگوریتم پنجره مجزا استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشترین دمای سطح یعنی 9/50 درجه سانتیگراد به کلاس "سایر اراضی" که عمدتاً خاک بایر و فاقد پوشش گیاهی متراکم بوده، اختصاص داشته است. سطوح نفوذناپذیر موجود در منطقه که دربرگیرنده مناطق مسکونی، جادهها و صنایع است با دمای سطح 45 درجه سانتیگراد جزء نقاط داغ محسوب میشوند. کمترین LST به محیطهای آبی و پس از آن به پوششگیاهی با دمای 3/42 درجه سانتیگراد مربوط بوده است. همبستگی بین LST حاصل از لندست و دمای هوا 63/0 محاسبه شد.
حمید قربانی، عباسعلی ولی، هادی زارع پور،
جلد 23، شماره 4 - ( 9-1398 )
چکیده
خشکسالی بهعنوان یکی از مخاطرات طبیعی ممکن است طی سالهای متمادی بهآهستگی یک منطقه را تحتتأثیر قرار دهد و اثرات مخربی روی محیط طبیعی و زندگی انسانها داشته باشد. هر چند پیشبینی وقوع خشکسالی نقش مهمی در مدیریت منابع آب دارد ولی بهدلیل ماهیت تصادفی عوامل مؤثر بر وقوع و شدت خشکسالی، در تعیین زمان شروع و خاتمه آن دچار مشکل هستیم. هدف از این پژوهش ارزیابی قابلیت مدلهای خطی تصادفی SARIMA برای پیشبینی خشکسالی در استان اصفهان با استفاده از شاخص SPI است. به این منظور، بهترین مدل SARIMA برای توصیف دادههای بارش مربوط به 10 ایستگاه همدیدی استان اصفهان با طول دوره آماری (2017-1990)، انتخاب و بر اساس آن میزان بارش برای دروه پنجساله پیشبینی و سپس شدت خشکسالی برای این دوره با استفاده از شاخص خشکسالی SPI در مقیاس زمانی سالیانه محاسبه شد. نتایج ارزیابی شدت خشکسالی ایستگاهها بر اساس شاخص SPI برای دوره (2022-2018) بیانگر وقوع خشکسالی ضعیف طی دوره (۲۰22-۲۰19) برای ایستگاههای اصفهان، کاشان و نائین و طی سال ۲۰۱۹ برای ایستگاههای شرق اصفهان، شهرضا و کبوترآباد است و همچنین وقوع خشکسالی شدید طی سال 2019 برای ایستگاههای اردستان و گلپایگان است. برای سایر ایستگاه به غیر از ایستگاه اصفهان، کاشان، گلپایگان و نائین وقوع خشکسالی شدید در سال 2018 اتفاق افتاده است.
فاطمه خیامیم، حسین خادمی، شمس اله ایوبی،
جلد 24، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده
با شناخت فراوانی و توزیع مکانی کانیهای رسی خاک، میتوان اطلاعات کاملتری از ویژگیها، رفتار و عملکرد خاک بهدست آورد. این مطالعه با هدف تهیه نقشه پراکنش مکانی مقدار کانیهای رسی غالب در خاکهای استان اصفهان و ارتباط آن با اقلیم و ماده مادری انجام شد. فراوانی پالیگورسکیت، ایلیت، کانیهای منبسطشونده و کلریت بهصورت نیمه کمّی در 100 نمونه خاک مرکب سطحی استان اصفهان تعیین شد. نقشه مقدار نیمهکمّی کانیهای رسی خاک بهروش وزندهی معکوس فاصله تهیه شد. نتایج نشان داد که کانی پالیگورسکیت بیشتر در مناطق خشک استان با دمای بالا وجود دارد و در مناطق مرطوب استان مشاهده نمیشود. از طرفی در مناطقی که رسوبات قم، قرمز تحتانی و فوقانی (دوران میوسن و پلیوسن) وجود دارد این کانی در خاک غالب میشود. بنابراین، ماده مادری در ورود این کانی به محیط خاک و اقلیم بیشتر در پایداری و حفظ این کانی و تا حدی تشکیل محدود این کانی در خاکهای استان مؤثر بوده است. پراکنش ایلیت و کلریت در خاکهای استان از روند خاصی پیروی نکرده و این کانیها صرفنظر از نوع اقلیم در تمامی مناطق استان مشاهده میشوند. بنابراین، پراکنش دو کانی گفتهشده متأثر از ماده مادری است. در مورد پراکنش کانیهای منبسطشونده، هر دو عامل اقلیم و ماده مادری مؤثر است. در مناطق مرطوب غرب و جنوب غربی استان نقش اقلیم در پراکنش این کانی بیشتر است و در سایر مناطق بهویژه مناطق شرقی استان با اقلیم خشک نقش ماده مادری پررنگتر است.
مهرداد خشوعی، حمیدرضا صفوی، عباس کاظمی خشوئی،
جلد 27، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
خشکسالی عبارت است از یک دوره ممتد کمبود بارش که منجر به صدمه زدن به انواع مصرفکنندگان آب بهویژه بخش کشاورزی و کاهش عملکرد آنها میشود. پدیده خشکسالی از جمله بلایایی است که آن را باید بدون امکان پیشبینی تلقی کرد. این حادثه با دیگر حوادث طبیعی از قبیل سیل، زلزله، طوفان و غیره بنا به عللی تفاوت دارد. شاخصهای مختلفی برای ارزیابی خشکسالی مانند شاخصهای SPI، PDSI، SWSI طراحی شده است که براساس یکی از انواع خشکسالیهای هواشناسی، هیدرولوژی یا کشاورزی بوده است. هدف از این پژوهش بررسی و ارزیابی یک شاخص یکپارچه و در برگیرنده عوامل اصلی خشکسالی است. شاخص یکپارچه دربرگیرنده عوامل مختلف خشکسالی مانند هواشناسی، هیدرولوژیک، کشاورزی، اجتماعی- اقتصادی و زیستمحیطی است. به دلیل خشکسالیهای پیدرپی در طی دهه¬های اخیر استان اصفهان بهعنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. در طراحی شاخص یکپارچه از تلفیق لایههای استاتیکی و دینامیکی استفاده شده است. لایههای استاتیکی شامل کاربری زمین، شیب و جنس خاک حوضه است. لایههای دینامیکی شامل بارش، دمای میانگین، آب سطحی دردسترس، آب زیرزمینی دردسترس، کیفیت آب زیرزمینی و سطح زیرکشت است. نتایج نشان میدهد که در سالهای آبی 1386 و 1391 بیشترین تنش آبی در استان و در سالهای 1387 و 1390 کمترین تنش و به عبارت دیگر ترسالی در نقاط مختلف استان حاکم بوده است.
ابوالقاسم باقری، اعظم یادگاری، کوهسار خالدی،
جلد 29، شماره 3 - ( 7-1404 )
چکیده
با توجه به ضرورت افزایش تولید گندم بهعنوان یک محصول راهبردی در بخش کشاورزی، شناسایی عوامل مؤثر بر تولید این محصول بسیار حائز اهمیت است. در مطالعه حاضر با استفاده از رهیافت تخمین توابع تولید و انتخاب تابع تولید برتر، این موضوع بررسی شده است. مدل پژوهش با استفاده از دادههای ترکیبی طی یک دوره ۱۵ساله بین سالهای زراعی 1400-1385 در شهرستانهای استان اصفهان با استفاده از نرمافزار Eviews10 برآورد شد. نتایج بهدستآمده نشان داد در میان نهادههای تولید، آب مصرفی بیشترین اثر مثبت را بر عملکرد گندم داشته است؛ بهطوری که با افزایش یک درصد در میزان آب، عملکرد گندم بهطور متوسط 0/41 درصد افزایش یافته است. سایر عوامل مؤثر شامل سطح زیرکشت، کود، بذر و نیروی کار نیز اثرهای مثبت و معناداری داشتهاند؛ درحالیکه دمای هوا اثر منفی بر عملکرد گندم داشته است. متغیر ماشینآلات کشاورزی فاقد اثر معنادار بوده است. با توجه به اقلیم خشک و نیمهخشک استان اصفهان از یکسو و نقش مهم آب در عملکرد گندم از سوی دیگر، بهکارگیری روشهای نوین آبیاری و افزایش بهرهوری مصرف آب میتواند نقش کلیدی در ارتقای تولید گندم ایفا کند.