جستجو در مقالات منتشر شده


344 نتیجه برای Ph

مهدیه پارسائیان، آقافخر میرلوحی، عبدالمجید رضایی، مجتبی خیام نکویی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده

به منظور بررسی نقش اندوفایت‌ها در ایجاد خصوصیات با ارزش فیزیولوژیکی و افزایش مقاومت به سرما در دو گونه فسکیوی مرتعی (.Festuca pratensis Huds) و فسکیوی بلند (.Festuca arundinacea Schreb)، پژوهشی در سال 1381 در دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا شد. در این راستا کلون‌های آلوده به قارچ اندوفایت و عاری از آن، از دو توده گیاه فسکیوی بلند با شماره‌های 75 و83 و یک گیاه فسکیوی مرتعی با شماره 60 تهیه گردید. کلون‌ها تحت تأثیر تیمارهای سرمایی شامل 6، 2- ، 10- درجه سانتی‌گراد قرار داده شدند و با شاهد (20 درجه سانتی‌گراد) مقایسه شدند. آزمایش در هر تیمار دمایی در قالب طرح آزمایشی فاکتوریل با طرح پایه کاملاً تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. آنالیز‌های آماری در هر سطح سرمایی به طور جداگانه و سپس به صورت تجزیه مرکب انجام شد. پس از اعمال تیمارها صفات محتوای نسبی آب برگ و طوقه، میزان تراوش یونی، درصد خسارت غشای سیتوپلاسمی و محتوای اسید آمینه پرولین اندازه‌گیری گردید. حضور اندوفایت‌ها منجر به افزایش جزئی در مقدار نسبی آب برگ و طوقه گردید. میزان اسید آمینه پرولین در گیاهان حاوی اندوفایت در مقایسه با گیاهان فاقد آن در هر دو شرایط تنش و عدم تنش به طور قابل ملاحظه‌ای بیشتر بود. قارچ‌های اندوفایت در حفظ پایداری غشا‌های سلولی و در نتیجه کاهش میزان نشت الکترولیتی در کلیه سطوح دمایی تأثیر گذار بودند. در میان ژنوتیپ‌های مورد بررسی، ژنوتیپ 83 به ویژه در حضور اندوفایت از نظر برخی از صفات بررسی شده کاراتر عمل نموده و مقاومت به سرمای بیشتری از خود نشان داد. ژنوتیپ‌های 75 و 60 در مراتب بعدی قرار گرفتند
آقافخر میرلوحی، محمد رضا سبزعلیان، محمد حسین اهتمام،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده

به منظور بررسی نقش قارچ‌های هم‌زیست اندوفایت (Neotyphodium coenophialum) در القای زودرسی،چهار ژنوتیپ فسکیوی بلند و دو ژنوتیپ فسکیوی مرتعی در این آزمایش استفاده گردید. پس از انتخاب گیاهان سازگار با قارچ هم‌زیست اندوفایت، پنجه‌های هر ژنوتیپ به دو قسمت تقسیم شد و قارچ اندوفایت در یک بخش از پنجه‌ها با استفاده از مخلوط قارچ کش پروپیکونازول و فولیکور حذف گردید. پنجه‌های جدید از گیاهان حاوی اندوفایت و بدون اندوفایت هر ژنوتیپ، در قالب یک طرح بلوک کامل تصادفی درسه تکرار در مزرعه کشت گردیدند. صفات تعداد روز تا ظهور اولین خوشه، تعداد روز تا 50 درصد گرده‌افشانی، تعداد روز تا شروع رسیدگی فیزیولوژیک، تعداد خوشه در هر هفته، وزن کل بذر تولید شده، وزن بذر خالص و وزن بذر پوک در هر دو هفته یک بار روی این گیاهان اندازه‌گیری شدند. نتایج نشان داد که قارچ‌های اندوفایت قادرند ظهور خوشه، شروع رسیدگی و میزان عملکرد مرحله‌ای بذر را در گیاه فسکیوی بلند و فسکیوی مرتعی افزایش دهند. قارچ‌های اندوفایت به طور متوسط ظهور اولین خوشه را 2 روز جلو انداختند. هم‌چنین قارچ‌های هم‌زیست اندوفایت، تاریخ 50 درصد گرده‌افشانی وتاریخ شروع رسیدگی فیزیولوژیک را کاهش دادند. تعداد خوشه گیاهان حاوی اندوفایت نیز در هر هفته به صورت معنی دار بیشتر از گیاهان بدون اندوفایت بود. بررسی میزان عملکرد مرحله‌ای بذر گیاهان حاوی اندوفایت و بدون اندوفایت که برای هر دو هفته به صورت جداگانه انجام شد، نشان داد که قارچ‌های هم‌زیست اندوفایت هم‌زمان میزان کل بذر در هر مرحله، میزان بذر خالص و نیز میزان بذر پوک و بقایا را افزایش می‌دهند. ظاهراً افزایش بذر خالص، نشان دهنده برخی تغییرات فیزیولوژیک از جمله تغییرات احتمالی هورمون‌ها در گیاه است که شرایط بهتر دانه‌بندی را فراهم می‌کند. بدین ترتیب براساس تحقیق حاضر به نظر می‌رسد که قارچ‌های هم‌زیست اندوفایت قادر باشند منجر به القای زودرسی در گیاه فسکیوی بلند و فسکیوی مرتعی گردند.
سید سعید مدرس نجف‌آبادی‌، غلامحسین غلامیان،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده

در مطالعات انجام شده سال‌های 1379 و1380 در مزارع گندم و جو واقع در بخش‌های مختلف منطقه‌ سیستان (شامل بخش‌های میانکنگی، شهرکی و ناروئی، شیب آب و مرکزی) ، هفت گونه شته متعلق به شش جنس، مورد شناسایی قرار گرفتندکه در میان آنها گونه Schizaphis graminum Rondani (شته سبز گندم) با 4/85 درصد فراوانی، گونه غالب منطقه بوده است. برای بررسی تغییرات فصلی جمعیت شته سبز گندم، در هر یک از مزارع بخش‌های منطقه‌ سیستان، با وسعت تقریبی هر کدام نیم هکتار، به‌طور هفتگی تعداد 30 برگ از بوته‌های گندم و جو، به صورت تصادفی برداشت شد و مشخص گردید که جمعیت شته‌ها به ویژه شته سبز گندم از نیمه دوم اسفند تا اواسط اردیبهشت ماه، با متوسط دمای روزانه 28-22 درجه سانتی‌گراد و رطوبت نسبی 65-45 درصد در اوج بود. هم‌چنین بررسی‌های به‌عمل آمده در شرایط کنترل شده (انکوباتور با دمای2± 25 درجه سانتی‌گراد و رطوبت نسبی 5 ± 75 درصد)، نشان داد که طول دوره یک نسل(مدت زمانی که یک نوزاد شته لازم دارد تا به مرحله تولید مثل برسد)، 7-5 روز و طول عمر یک شته بی بال،31-20 روز و تعداد نوزادان حاصل از آن، 98-18 عدد بود، در حالی‌که این تعداد برای یک شته بی بال در شرایط متغیر آزمایشگاهی (اتاق پرورش با دمای 25-20 درجه سانتی‌گراد و رطوبت نسبی5 ± 55 درصد)، 93-22 عدد نوسان داشته است. در بررسی‌های مربوط به شناسایی شکارگر‌ها و پارازیتوئید‌ها، در نمونه‌برداری‌های صورت‌گرفته، شکارگرهای جمع‌آوری و شناسایی شده از مزارع گندم و جو طی سال‌های مورد مطالعه، شامل شش گونه کفشدوزک(Col:Coccinellidae)، ده گونه مگس سیرفید (Dip:Syrphidae) و دو گونه بالتوری(Neu:Chrysopidae) بودند. هم‌چنین از راسته بال غشاییان پنج گونه زنبور پارازیتوئید (Hym:Aphidiidae) نیز جمع آوری شدند.
محمد حسین بنابازی، سعید اسماعیل خانیان، سیدرضا میرائی آشتیانی، محمد مرادی شهربابک،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده

در مطالعه حاضر تنوع ژنتیکی درون و بین پنج جمعیت گوسفند ایرانی (سنجابی، کردی کردستان، کردی خراسان، مهربان و مغانی) با استفاده از شش جفت آغازگر ریزماهواره‌ای (McMA2، McMA26، MAF64، OarCP26، OarAE64 و OarFCB304) بررسی گردید. واکنش‌های PCR با تمام آغازگرها بجز OarAE64 به‌خوبی انجام گردید. تمامی جایگاه‌ها در همه جمعیت‌ها چند شکل بودند. سه آلل اختصاصی در دو جایگاه برای جمعیت کردی خراسان به‌دست آمد ولی فراوانی قابل ملاحظه‌ای نداشتند. به‌جز جمعیت مغانی برای جایگاه McMA2، تمامی جمعیت‌های مورد مطالعه در جایگاه‌های ریزماهواره‌ای مورد بررسی در تعادل هاردی-واینبرگ بودند(005/0> P). کمترین و بیشترین فاصله ژنتیکی DA به‌ترتیب بین جمعیت‌‌های کردی کردستان و کردی خراسان (234/0) و بین سنجابی و مغانی (388/0) به‌دست آمد. در گروه‌بندی جمعیت‌ها بر اساس ماتریس فاصله ژنتیکی DA، که با دو روش پیوند همجواری (NJ) و روش جفت گروهی غیر وزنی از طریق میانگین حسابی (UPGMA) انجام شد، دو جمعیت کردی خراسان و کردی کردستان با هم و سپس سنجابی با آنها در یک گروه قرار گرفت و جمعیت مهربان و مغانی یک گروه مجزا تشکیل دادند. بیشترین و کمترین تنوع درون جمعیتی، که برای هر جمعیت به‌صورت متوسط هتروزایگوسیتی مورد انتظار در همه جایگاه‌ها برآورد گردید، بترتیب مربوط به جمعیت‌‌های مهربان (847/0) و کردی خراسان (744/0) بود. هم‌‌چنین زمان انشقاق بین دو جمعیت کردی 445 سال به‌دست آمد که با شواهد تاریخی همخوانی دارد.
سید حمید متین‌خواه،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده

فنولوژی (ظهورشناسی)، زمان وقوع و توالی پدیده‌هایی را که به صورت ادواری در زندگی موجود زنده رخ می‌دهد، بررسی می‌کند‌. نحوه بروز این پدیده‌ها باعث ایجاد الگوهای رفتاری ظهورشناسی می‌شود. علی‌رغم اهمیت ظهورشناسی و کاربردهای گسترده دانستن موسم ظهور پدیده‌ها (فنوفاز) تاکنون مطالعات محدودی در زمینه ظهورشناسی گونه‌های چوبی در ایران صورت گرفته است. پژوهش حاضر به منظور شناخت و تعیین موسم ظهور پدیده‌ها و توالی آنها، بررسی الگوهای رفتاری ظهورشناسی و الگوهای ظهور‌شناختی روی 35 گونه چوبی مثمر و غیر مثمر واقع در شمال شرقی شهر اصفهان طی سال‌های 81-83 انجام گردیده است. مشاهدات مربوط به تغییرات برگ، گل، میوه، جوانه، پوست و تغییرات رنگی هرگونه در دوره‌های هفتگی یا یک هفته در میان ثبت گردید. تجزیه و تحلیل نمودارهای حاصل از جداول مشاهدات ظهورشناختی نشان می‌دهد که با توجه به شرایط اقلیمی و محیطی عرصه مطالعاتی برای هر یک از پدیده‌های اوج گل‌دهی و ظهور سه مولفه گل، برگ و میوه دو نوع الگوی رفتاری مشاهده می‌شود. هم‌چنین سه نوع الگوی رفتاری دوام میوه و خزان برگ و الگوهای ظهورشناسی چهار نوع در گل و سه نوع در برگ و نیز سه نوع توالی وقایع ادواری به طور مقایسه‌ای قابل تشخیص است. تقویم‌های گل‌دهی و خزان نیز تدوین گردید.
محمود رضا تدین، یحیی امام،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

به منظور بررسی واکنش‌های فیزیولوژیک دو رقم جو تحت تنش شوری، آزمایشی گلخانه‌ای در سال 1382-1383 در دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل ارقام افضل و ریحان و پنج سطح شوری : صفر،4، 8، 12و 14 دسی زیمنس بر متر با4 تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی بود. تحت سطوح تنش شوری، درصد سبز شدن گیاهچه‌ها، تعداد پنجه، ارتفاع گیاه، تعداد و مساحت برگ در هر بوته و وزن خشک گیاه کاهش یافت، هر چند مقادیر کاهش برای رقم افضل (متحمل) در مقایسه با رقم ریحان (حساس) کمتر بود. با افزایش شدت تنش، غلظت یون سدیم اندام هوایی، در رقم ریحان بیشتر از رقم افضل بود در حالی که نسبت + K+ /Na در رقم افضل بیشتر از رقم ریحان بود. هم‌چنین با افزایش شدت تنش،هدایت روزنه ای، تعرق و فتوسنتز برگ‌ها کاهش یافت، ولی غلظتCO2 زیر روزنه‌ای فقط تا سطح شوری8 دسی زیمنس بر مترکاهش و پس از آن در هر دو رقم در سطح تنش12دسی زیمنس بر متر افزایش یافت. دمای برگ نیز با ازدیاد تنش شوری در هر دو رقم افزایش یافت. بر اساس نتایج این آزمایش، درشرایط تنش شوری، تعداد ساقه بارور در هر بوته، تعداد سنبلک در سنبله، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه و شاخص برداشت در رقم ریحان نسبت به رقم افضل کاهش بیشتری یافت. نتایج این پژوهش هم‌چنین نشان داد که تنش شوری، فرایندهای فیزیولوژیک مانند هدایت روزنه‌ای، تعرق، فتوسنتز و اجزای عملکرد دانه را در رقم متحمل(افضل)کمتراز رقم حساس(ریحان) تحت تأثیر قرار می‌دهد. غلظت کمتر یون سدیم و نسبت بیشتر + K+ /Na در اندام هوایی می‌تواند به‌عنوان معیاری در انتخاب ارقام متحمل جو جهت کشت در شرایط تنش شوری مد نظر قرار گیرد.
محمدرضا جزائری نوش‌آبادی، عبدالمجید رضائی،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

این مطالعه با هدف بررسی روابط بین صفات فنولوژیک، مرفولوژیک و فیزیولوژیک و تأثیر آنها بر عملکرد دانه 20 ژنوتیپ یولاف، تحت دو تیمار آبیاری بر مبنای 3±70 و 3±130 میلی‌متر تبخیر از تشت تبخیر کلاس A در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال زراعی 82-1381 انجام شد. در هر دو رژیم رطوبتی عملکرد دانه با شاخص برداشت و میزان آب نسبی برگ (RWC) هم‌بستگی مثبت و معنی‌دار و با تعداد روز تا خوشه‌دهی هم‌بستگی منفی و معنی‌داری داشت. ضمن این‌که هم‌بستگی آن با ارتفاع بوته در مرحله رسیدگی در شرایط بدون تنش رطوبتی مثبت و معنی‌دار شد. تجزیه به عامل‌ها در هر دو محیط سه عامل را معرفی نمود که عامل‌های عملکرد، فنولوژیک و مخزن نام‌گذاری شدند. تجزیه رگرسیون مرحله‌ای برای عملکرد دانه در هر دو شرایط رطوبتی شاخص برداشت را به عنوان اولین متغیر شناسایی کرد. در مرحله دوم در محیط بدون تنش ارتفاع بوته و در شرایط تنش میزان آب نسبی برگ وارد مدل شدند و به همراه شاخص برداشت جمعاً 64% و 66% از تغییرات عملکرد دانه را توجیه نمودند. نتایج حاصل از تجزیه ضرایب مسیر بر اساس ضرایب هم‌بستگی ژنتیکی بین عملکرد دانه با شاخص برداشت و اجزای عملکرد (تعداد خوشه در متر مربع، تعداد دانه در خوشه و وزن دانه) نشان داد که در هر دو رژیم رطوبتی شاخص برداشت بیشترین اثر مستقیم مثبت را بر عملکرد دانه داشت. بالاترین اثر غیر مستقیم منفی در شرایط بدون تنش و تنش رطوبتی به ترتیب مربوط به تعداد خوشه در واحد سطح و شاخص برداشت از طریق تعداد دانه در خوشه بود.
علیرضا ولدیانی، مهدی تاج بخش،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

به منظور بررسی پدیده‌های فنولوژیک 25 رقم پیشرفته کلزا، در شرایط آب و هوایی سرد ارومیه،آزمایشی در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 80-1379 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دکتر نخجوانی واقع در 35 کیلومتری شمال شرقی ارومیه، به اجرا درآمد. نتایج حاصل از این بررسی حاکی از وجود اختلاف معنی‌دار بین تاریخ وقوع مراحل نموی در ارقام مورد مطالعه، شامل جوانه‌زنی و سبز شدن، تکمیل روزت، آغاز ساقه دهی یا رشد مجدد، شروع گل‌دهی و تشکیل خورجین و تاریخ رسیدگی ارقام در سطح احتمال یک درصد بود و ارقام بهاره ساری گل (پی.اف 91/7045)، هایولا 42 و اس.وای.ان-1 در کنار ارقام پاییزه آلیس، اورول، فورناکس، وی.دی.اچ 98-8003، کنسول، لیکورد و زرفام (ریجنت × کبری) به عنوان زودرس‌ترین و ارقام موهیکان، الارا، کولورت، ال-1 و آکامار به عنوان دیررس ترین ارقام این تحقیق شناسایی شدند. پر محصول ترین ارقام این آزمایش عبارت از دی.پی 8/94، زرفام (ریجنت × کبری)، کوکتیل، کنسول و اس.ال.ام 046 (شاهد)، در واقع جزو همان ارقامی بودند که مرحله روزت خود را سریع تر از سایر ارقام تکمیل نموده و قدرت بقا در سرمای بالایی نیز داشتند. در این مطالعه، هم‌بستگی مثبت و معنی دار بین طول مرحله تشکیل خورجین و عملکرد دانه و هم‌بستگی مثبت و معنی‌دار بین روز تا رسیدگی ارقام با صفات شاخص برداشت، تعداد دانه در هر خورجین، روز تا جوانه زنی و سبز شدن، روز تا تکمیل روزت، روز تا شروع رشد مجدد، روز تا شروع گل‌دهی و روز تا شروع تشکیل خورجین وجود داشت و هم‌بستگی منفی و معنی‌دار بین روز تا رسیدگی با طول مرحله گل‌دهی و طول مرحله تشکیل خورجین مشاهده گردید. این هم‌بستگی‌ها حاکی از آن می‌باشند که تأخیر در آغاز هر یک از مراحل نموی و یا طولانی تر شدن این مراحل، موجب تأخیر در رسیدگی ارقام کلزا خواهید گردید.
محمد مهدی مجیدی، آقافخر میرلوحی،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

گزارش‌ها در زمینه اثر قارچ‌های اندوفایت بر عملکرد و اجزای عملکرد بذر اندک و گاهاً متناقض است. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر همزیستی قارچ‌های اندوفایت بر میانگین و واریانس عملکرد و اجزای عملکرد بذر در فسکیوی بلند انجام گردید. کلون‌های عاری از اندوفایت (-E) ازطریق اعمال قارچ‌کش روی کلون‌های حاوی اندوفایت (+E) در گلخانه ایجاد و سپس هر دو نوع کلون به مزرعه انتقال داده شدند. طی دو سال مجموعه‌ای از صفات شامل عملکرد و اجزای عملکرد بذر بر روی کلون‌ها اندازه‌گیری گردید. حضور قارچ‌های اندوفایت میانگین عملکرد بذر تک بوته، تعداد دانه در بوته و تعداد خوشه در بوته را به ترتیب 8/32، 6/34 و 6/30 درصد افزایش داد. بین ژنوتیپ‌ها از نظر میزان تأثیرپذیری از اندوفایت تنوع وجود داشت. واریانس‌های فنوتیپی برای اکثر صفات معنی‌دار بود. اثر متقابل ژنوتیپ و قارچ برای تعداد دانه در بوته معنی‌دار بود که منجر به اختلاف معنی‌دار واریانس‌های فنوتیپی و ژنوتیپی بین کلون‌های +E و -E برای این صفت گردید به طوری که حضور اندوفایت باعث کاهش شدید در واریانس ژنتیکی این صفت گردید. این نتیجه نشان می‌دهد که حضور اندوفایت بخشی از تنوع ژنتیکی را پنهان کرده است، بنابراین بهتر است که از سایر اجزای عملکرد غیر از تعداد دانه در بوته برای افزایش عملکرد بذر استفاده گردد. نتایج این پژوهش نشان داد که حضور اندوفایت توان تولید مثلی گیاه را در ارتباط با عملکرد و اجزای عملکرد گیاه بهبود می‌بخشد که می‌تواند انگیزه اصلاحگران را برای انتقال این رابطه همزیستی به سایر گیاهان افزایش دهد لیکن بایستی توجه داشت که در مورد صفاتی که اثر متقابل قارچ و گیاه در آنها معنی‌دار است، حضور قارچ بخشی از تنوع ژنتیکی واقعی را پنهان می‌کند و برای این صفات بهتر است انتخاب به طور غیر مستقیم از طریق سایر صفات صورت پذیرد و یا انتخاب و اصلاح در جوامع فاقد اندوفایت انجام گردد و سپس اندوفایت مناسب در گیاهان اصلاح شده تلقیح گردد.
حسین صمدی بروجنی، محمود شفاعی بجستان، منوچهر فتحی مقدم،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده

رسوب گذاری و متعاقب آن تحکیم رسوبات چسبنده در مخازن سدها بخصوص در نزدیک ساختگاه سد، مشکلات متعددی را به‌وجود می‌آورد که ممکن است منجر به گرفتگی دریچه‌های تحتانی و یا ورود رسوبات به درون آبگیر نیروگاه گردد. خروج این رسوبات با روش آبشوئی تنها زمانی موفق خواهد بود که با توجه به پارامترهای فیزیکی- مکانیکی رسوبات چسبنده تحکیم یافته، شرایط هیدرولیکی مناسب ایجاد گردد. هر چند تحقیقات بسیار گسترده‌ای در خصوص توزیع رسوب در مخازن سدها انجام شده است ولی مطالعات در رابطه با رسوبات چسبنده و چگونگی تغییرات پارامترهای فیزیکی- مکانیکی این رسوبات نسبت به زمان، بسیار اندک می‌باشد. از این رو در این تحقیق با استفاده از مدل فیزیکی استوانه‌ای شکل به ارتفاع 3/8 متر، قطر 30 سانتی‌متر، نمونه‌های خاک چسبنده تحت شرایط رسوب گذاری و سپس تحکیم قرار گرفته و پارامترهایی چون وزن مخصوص ظاهری خاک، نسبت پوکی و پارامترهای تحکیم اندازه‌گیری گردیدند. با توجه به اهمیت سد دز و پیش بینی این‌که تا پنج سال آینده رسوبات چسبنده وارد نیروگاه می‌شوند، نمونه‌های رسوبی تهیه شده از مخزن سد دز مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که تغییرات غلظت رسوب در فرایند ته نشینی و تحکیم نسبت به زمان به صورت تابع لگاریتمی با چهار مرحله کامــلاً مـجزا می‌باشد. هم‌چنین در این تحقیق روابط تنش مؤثر- ضریب نفوذپذیری- نسبت پوکی به صورت روابط نمائی استخراج گردید که از این روابط می‌توان در مدل‌های ریاضی پیش بینی تحکیم رسوبات چسبنده در سدهای مخزنی استفاده کرد. نتایج این مطالعه با مطالعات محققین دیگر نیز مقایسه و نشان داد که روابط به‌دست آمده از این تحقیق مورد تأیید است.
لعیا راثی‌پور، ناصر علی‌اصغرزاده،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده

برخی میکروارگانیسم‌‌های خاک توانایی انحلال فسفات‌های کم محلول را دارند. فسفر نقش مهمی در تغذیه گیاه و تثبیت نیتروژن در لگوم‌ها ایفا می‌کند اثرات متقابل سه گونه از باکتری‌‌های حل کننده فسفات (PSB) (Phosphate Solubilizing Bacteria) و باکتری (Bradyrhizobium japanicum) بر عملکرد و جذب N , P , K و شاخص‌های غده‌بندی در سویا (Glycin max L. CV. Harcor) در شرایط گلخانه‌ای مورد مطالعه قرار گرفت. آزمایش گلخانه‌ای به صورت فاکتوریل شامل چهار سطح باکتری‌ حل کننده فسفات (بدون باکتری‌ M0، (Pseudomonas putida) M1، (Aeromonas hydrophila) M2، (Pseudomonas fluorescens) M3)، دو سطح باکتری (Bradyrhizobium) (بدون باکتری B0 و با باکتری B1) و سه سطح کودفسفره (صفر=P2=58, P1=29, P0 میلی‌گرم سوپر فسفات تریپل بر کیلوگرم خاک) در چارچوب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با 4 تکرار اجرا شد. موقع برداشت، وزن خشک بخش هوایی، وزن دانه در بوته، تعداد، وزن تر و وزن خشک گره‌های ریشه‌ای و غلظت N ، P ، K در بخش هوایی گیاه اندازه‌گیری شد باکتری‌های حل کننده فسفات وزن خشک، درصد فسفر، پتاسیم، نیتروژن بخش هوایی گیاه، تعداد، وزن تر و وزن خشک گره‌های ریشه‌ای را به‌طور معنی‌دار افزایش دادند. (Bradyrhizobium) بر تمام شاخص‌های ذکر شده و وزن دانه در بوته تأثیر معنی‌دار و مثبت داشت. اثرات متقابل دو فاکتور فوق بر وزن خشک، درصد فسفر و نیتروژن بخش هوایی گیاه معنی‌دار شد. افزایش سطح کود فسفره وزن خشک، درصد فسفر و وزن دانه در بوته گیاه را به طور معنی‌دار افزایش داد. بیشترین مقدار فسفر در بخش هوایی گیاه در بالاترین سطح کود فسفره (P2) وجود داشت ولی وزن خشک بخش هوایی گیاه در سطح P1 و در حضور باکتری (Pseudomonas putida) تفاوت معنی‌داری با سطح P2 آن نداشت.
محمدرضا دینی ترکمانی، ژیرایر کاراپتیان،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده

به منظور بررسی خصوصیات کمـّی و کیفی پروتئین در ارقام مختلف کنجد، ده رقم کنجد مورد مطالعه قرار گرفت. مطالعه کمـّی با استفاده از روش کجلدال و کیفی با استفاده از الکتروفورز انجام شد. ارقام شامل اولتان، زودرس، یکتا، هندی، ورامین، چینی، کرج 1، محلی مغان، نازک تک شاخه و نازک چند شاخه بود. نتایج تجزیه واریانس صفت مورد مطالعه نشان داد که میانگین پروتئین ارقام 02/24 درصد بوده و بین میزان پـروتئین آنها اختلاف مــعنی داری در سطـح احـتمال 01/0 وجود دارد. پـروفیل پـروتئین‌های ذخیره بذر کنجــد با ده باند پلی پپتیدی و حـرکت نسبی  Rm بین 2/0 تا 941/0 درسطح ژل مشخص گردید. باندها از شدت رنگ‌های متفاوت برخوردار بودند و از نظر پروتئین سه مکان ژنی درسطح ژل آشکار بود. این سه مکان در همه ارقام حالت مونومورف داشته و ارقام از نظر پروفیل پروتئین‌های ذخیره‌ای دانه هیچ تنوعی را نشان ندادند. لذا مطالعه کیفی پروتئین ارقام توسط الکتروفورز نشان می‌دهد این صفت از ارزش کاربردی لازم در به نژادی ارقام برخوردار نمی‌باشد.
مهدی بهگر، محسن دانش مسگران، حسن نصیری مقدم، سعید سبحانی‌راد،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده

اثر اسید فرمیک و اسید سولفوریک بر ترکیب شیمیایی، تجزیه پذیری ماده خشک و پروتئین خام سیلاژ یونجه و بررسی استفاده از آن در جیره گاوهای شیرده تازه‌زا در آزمایشی سه مرحله‌ای تعیین شد. در مرحله اول یونجه با اسید فرمیک ( صفر، 15 و20 میلی‌لیتر در کیلوگرم ماده خشک) و اسید سولفوریک (صفر و 4 میلی‌لیتر در کیلوگرم ماده خشک) و دو مقدار ماده خشک (22 و33 درصد) سیلو شد. در مرحله دوم فراسنجه‌های تجزیه پذیری ماده خشک و پروتئین خام سیلاژ شاهد (فاقد افزودنی، تیمار اول)، سیلاژ یونجه حاوی اسید فرمیک و اسید سولفوریک ( به ترتیب 15 و 4 میلی‌لیتر در کیلوگرم ماده خشک، تیمار دوم) ، و یونجه خشک (تیمار سوم) با استفاده از روش کیسههای نایلونی اندازه‌گیری شدند. در مرحله سوم در جیره گاوهای تازه‌زای هلشتاین (11 راس با میانگین روزهای شیردهی 8± 19) 50 درصد از مقدار علف خشک یونجه در جیره پایه با سیلاژ یونجه (تیمار اول و دوم مرحله قبل) جایگزین شد. جیره‌ها به مدت 49 روز در قالب طرح کاملاً تصادفی مورد تغذیه گاوها قرار گرفتند. افزایش ماده خشک باعث کاهش pH سیلاژ شد (P<0.05). بخش سریع تجزیه (a) ماده خشک در سیلاژها مشابه یکدیگر(35/0) و کمتر از علف خشک یونجه (5/0) بود. بخش (a) پروتئین خام در سیلاژ حاوی اسید در مقایسه با سیلاژ شاهد و علف یونجه پایین‌تر بود (به ترتیب 46/0، 57/0 و 56/0). بخش (b) پروتئین خام در سیلاژ حاوی اسید درمقایسه با سیلاژ شاهد و علوفه یونجه پایین تر بود (به ترتیب 28/0، 41/0، و 35/0). مصرف ماده خشک، تولید و ترکیب شیر تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفت. اثر زمان بر چربی شیر و مواد جامد فاقد چربی شیر به‌صورت درجه دوم معنیدار شد ( 01/0 >P). گلوکز خون در زمان قبل از خوراک‌دهی در هفته چهارم آزمایش در دام‌های تغذیه شده با تیمار دو بیشتر از تیمار یک بود (01/0 >P).
عسگر زحمتکش‌، جواد پور رضا، عبدالمحمد عابدیان، فرید شریعتمداری، علیرضا ولی پور، کتایون‌ کریم‌ زاده،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده

این تحقیق با هدف مقایسه کارآئی جیره‌های حاوی مقادیر مختلف کلسیم (صفر، 1، 2، 3 و 4 درصد) در تغذیه خرچنگ دراز آب شیرین، Astacus leptodactylus ، انجام شد. بدین منظور 150 عدد خرچنگ دراز با میانگین وزن 8-9 گرم در 15 تانک (هر تانک محتوای 100 لیتر آب) و با تراکم 10 عدد به ازای هر تانک رها سازی گردیدند. در این ازمایش میانگین شاخص‌هایی نظیر افزایش وزن (WG)، نرخ افزایش وزن (WIR)، نرخ افزایش طول (LIR)‌، نرخ رشد ویژه (SGR)، افزایش بیوماس (BI)، کارآئی جیره (FER) و ماندگاری (SR) شاه میگوها در تیمارهای مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت. دامنه تغییرات میانگین افزایش وزن، میانگین نرخ افزایش وزن، میانگین نرخ افزایش طول، میانگین نرخ رشد ویژه به ترتیب 75/0-46/1 گرم، 81/9-54/24 درصد، 57/6-33/15 درصد و 12/0-29/0 درصد در روز بر آورد گردید. گرچه خرچنگ‌های دراز تغذیه شده با جیره‌های حاوی غلظت بالای کلسیم (3-4 درصد) رشد وزنی و طولی بهتری را نشان دادند، اما بین میانگین این شاخص‌ها در تیمارهای مختلف اختلاف آماری معنی‌داری وجود نداشت. بیوماس خرچنگ‌های دراز به موازات افزایش غلظت کلسیم در جیره افزایش پیدا کرد به طوری که بیشترین مقدار افزایش بیوماس ( 65/ 11گرم) در شاه میگوهای تغذیه شده با جیره‌های حاوی 4 درصد کلسیم مشاهده گردید. بر اساس آنالیز رگرسیون broken-line ، میزان مطلوب کلسیم در جیره تقریباً 4/3 درصد محاسبه گردید. کمترین میزان ماندگاری (30 درصد) در جیره حاوی 2 درصد کلسیم و بیشترین مقدار آن ( 67/56 درصد ) در جیره حاوی 4 درصد کلسیم به دست آمد. میانگین میزان ماندگاری خرچنگ‌های دراز در تیمارهای مختلف به لحاظ آماری دارای اختلاف معنی‌دار بوده‌اند (05/0> P). با توجه به نتایج این تحقیق به نظر می‌رسد اضافه کردن کلسیم به جیره خرچنگ‌های دراز آب شیرین ضرورت دارد. به علاوه جیره‌های حاوی مقادیر بالای کلسیم کارآئی نسبتاً بهتری را در تغذیه این حیوان داشته و لذا پیشنهاد می‌گردد میزان مناسب کلسیم در جیره‌های فرموله شده شاه میگو 3-5/3 درصد در نظر گرفته شود.
احسان فیضیان، مختار جلالی جواران، حمید دهقانی، حمید زامیاد،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده

جمع آوری ژرم پلاسم اولین قدم در راه اصلاح گیاهان است. ایران به خاطر تمدن قدیمی ونیز داشتن اقلیم‌های مختلف یکی از مهم‌ترین مراکز تنوع ژنتیکی محسوب می‌شود. در این مطالعه سعی گردید که تنوع ژنتیکی ملون‌ها در استان‌های مرکزی و شمالی کشور در حد امکان جمع آوری و بررسی شود. برای بررسی تنوع ژنتیکی بذرهای جمع آوری شده از نشانگرهای مرفولوژیکی و مولکولی رپید استفاده گردید. در این مطالعه 15 صفت کیفی و 6 صفت کمی روی 38 توده جمع آوری شده و نیز دریافت شده از بانک ژن گیاهی ایران واقع در کرج اندازه‌گیری شد. تجزیه خوشه‌ای بر اساس صفات مرفولوژی از روش یو.پی.جی.ام.ای و ضریب جاکارد گروه‌های مختلف جنس Cucumis melo را از یکدیگر تفکیک نمود. 30 توده انتخابی برای ارزیابی میزان تنوع و نیز میزان قرابت گروه‌های مختلف با استفاده از نشانگر رپید مورد ارزیابی قرار گرفتند. تکثیر مکان‌های ژنی با استفاده از 10 آغازگر رپید انجام شد. درصد چند شکلی در این آزمایش 19% تعیین شد. تجزیه خوشه‌ای با استفاده از نشانگر مولکولی نتوانست گروه‌های مختلف را از یکدیگر متمایز کند که نشان می‌دهد ژنوم این گروه‌ها بسیار به هم نزدیک است. با این حال خیار چنبرهای مورد بررسی در یک گروه با فاصله نزدیکی از هم قرار گرفتند.
محمد مهدی مجیدی، آقافخر میرلوحی، محمد رضا سبزعلیان،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده

کشف رابطه هم‌زیستی قارچ‌های اندوفایت با گراس‌های سردسیری دریچه تازه‌ای به روی تحقیقات به نژادی آنها گشوده است. در زمینه تأثیر اندوفایت‌ها بر خصوصیات بذری، گزارش‌های اندکی وجود دارد. در این پژوهش نقش قارچ‌های اندوفایت در تغییر هم‌بستگی صفات بذری و تأثیر این رابطه هم‌زیستی بر اثرات مستقیم و غیر مستقیم صفات بر عملکرد بذر فستوکا مورد بررسی قرار گرفت. کلون‌های عاری از اندوفایت (-E) ازطریق اعمال قارچکش بر روی کلون‌های حاوی اندوفایت (+E) ایجاد و سپس هر دو نوع کلون به مزرعه انتقال داده شدند. طی دو سال مجموعه‌ای از صفات از جمله عملکرد و اجزای عملکرد بذر روی کلون‌ها اندازه‌گیری گردید. نتایج نشان داد که قارچ اندوفایت تولید بذر را به‌طور معنی‌داری از 1/38 تا 249 درصد افزایش داد. با این حال عملکرد برخی ژنوتیپ‌ها تحت تأثیر این رابطه هم‌زیستی قرار نگرفت که حاکی از وجود اثر متقابل بین قارچ و میزبان می‌باشد. حضور اندوفایـت، هم‌بستگی صفات با یکدیگر و نیز اولویـت وارد شدن آنها در مدل رگرسیون مرحله‌ای را نیز تغییر داد. نتایج تجزیه علیت نشان داد که هم‌زیستی با قارچ‌های اندوفایت، مقدار و جهت تأثیرگذاری صفات از طریق مسیرهای   مستقیم و غیر مستقیم بر عملکرد دانه را تغییر داد. در گیاهان +E  افزایش باروری خوشه به‌طور مستقیم و افزایش اندازه سیستم تولید مثلی (تعداد خوشه در بوته و تعداد دانه در خوشه) به‌طور غیر مستقیم بر عملکرد دانه تأثیر گذاشت اما در گیاهان-E، باروری خوشه به‌طور غیر مستقیم و سایر صفات به‌طور مستقیم تأثیر خود را بر عملکرد دانه اعمال نمودند. نتایج نشان دادکه لازم است اصلاحگران قبل از شروع پروژه‌های اصلاحی از حضور یا عدم حضور اندوفایت در ژرم پلاسم مورد مطالعه اطلاع کافی کسب نمایند سپس در صورت آلوده بودن جامعه به اندوفایت، از باروری خوشه و در غیر این صورت از سایر اجزای عملکرد به‌ویژه تعداد خوشه در بوته، تعداد دانه در خوشه و وزن دانه در خوشه برای گزینش ژنوتیپ‌ها به منظور افزایش عملکرد دانه استفاده نمایند.
محدثه شمس الدین سعید، حسن فرح بخش، علی اکبر مقصودی مود،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده

به منظور مطالعه آثار تنش شوری بر جوانه زنی، رشد رویشی و برخی از خصوصیات فیزیولوژیکی ارقام کلزا، آزمایشی در سال 1383 در دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان در دو مرحله جوانه زنی و رشد رویشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با 4 تکرار انجام گرفت. ترکیبات تیماری شامل سطوح سه واریته (کبرا × رجنت، سرز و اکاپی)، دو نوع نمک (کلرید سدیم و کلرید کلسیم) و چهار سطح شوری (12 ،8 ، 4 و 0 دسی زیمنس بر متر) بودند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده‌ها نشان داد که سطوح مختلف شوری اثر بسیار معنی‌داری را بر درصد جوانه زنی، یک‌نواختی جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، طول ریشه چه و طول ساقه چه در پایان مرحله جوانه زنی و وزن خشک ساقه، طول ساقه، قطر ساقه و تعداد گره در ساقه در مرحله رشد رویشی داشتند (P<0.001) ولی بین دو نوع نمک در هیچ یک از صفات اندازه‌گیری شده اختلاف معنی‌داری مشاهده نگردید. با افزایش شوری کلیه صفات مذکور کاهش یافتند به گونه‌ای که بالاترین میزان هر یک از صفات متعلق به تیمار شاهد و کمترین آن متعلق به تیمار 12dS/m  بود و تنها نشت یونی غشا با افزایش غلظت نمک به طور معنی‌داری افزایش یافت. مقایسه میانگین‌ها نشان داد در مرحله جوانه زنی، درصد جوانه زنی و یک‌نواختی جوانه زنی و در مرحله رشد رویشی تعداد گره نسبت به سایر صفات کمتر تحت تأثیر شوری قرار گرفتند و تنها با افزایش شوری به12dS/m کاهش معنی‌داری را نشان دادند. هم‌چنین اختلافاتی بین ارقام از نظر کلیه صفات مورد مطالعه (به استثنای نشت یونی غشا) ملاحظه شد (P<0.001). با این وجود مقایسه میانگین‌ها نشان داد عکس‌العمل ارقام در دو مرحله جوانه زنی و رشد رویشی متفاوت و بدین صورت بود که در مرحله جوانه زنی از نظر کلیه صفات مورد مطالعه رقم سرز حساس‌ترین و رقم کبرا × رجنت مقاوم‌ترین بودند و اختلاف معنی‌داری بین ارقام اکاپی و کبرا × رجنت وجود نداشت. اما در مرحله رشد رویشی رقم اکاپی نسبت به رقم کبرا × رجنت رشد کمتری داشته و اختلاف معنی‌داری بین این دو رقم مشاهده گردید. بنابراین به نظر می‌رسد که ارزیابی عکس‌العمل صفات رشدی در مرحله جوانه زنی برای تعیین تحمل به شوری ارقام کلزا مؤثر نباشد.
عبدالحسین جمالی زواره، عباس شریفی تهرانی، مجتبی محمدی،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده

عصاره برگ گیاه Reynoutria sachalinensis (F. Schmidt) Nakai ترکیبی است که برای کنترل برخی از بیماری‌ها و به‌خصوص سفیدک پودری کدوییان (ناشی از قارچ Podosphaera fusca) توصیه شده و مکانیزم اثر آن القای واکنش‌های دفاعی گیاه ذکر شده است. در پژوهش حاضر اثر عصاره برگ این گیاه بر تغییر برخی از واکنش‌های دفاعی بوته خیار بررسی شد. پس از تیمار اولین برگ حقیقی بوته خیار با عصاره برگ R. sachalinensis ، تغییرات فعالیت آنزیم‌های پراکسیداز و فنیل آلانین آمونیالیاز و میزان ترکیبات فنلی، در اولین و دومین برگ حقیقی بوته سالم یا مایه زنی شده با P. fusca بررسی و با شاهد مقایسه گردید. نتایج نشان داد که فعالیت ویژه آنزیم پراکسیداز بوته خیار پس از کاربرد عصاره افزایش یافت و با توجه به این‌که افزایش در هر دو تیمار سالم و مایه زنی شده دیده شد، تنش ناشی از نفوذ بیمارگر بر آن اثری نداشته است. فعالیت ویژه آنزیم فنیل آلانین آمونیالیاز در بوته سالم در طول 24 ساعت پس از کاربرد عصاره افزایش سریع و زودگذر داشت اما در بوته مایه زنی شده افزایش فعالیت این آنزیم تدریجی و طولانی‌تر بود که احتمالاً ناشی از تعامل اثر عصاره با تنش نفوذ بیمارگر بوده است. میزان ترکیبات فنلی بافت بوته خیار تیمارشده با عصاره علی‌رغم نوسانات جزیی، روند تغییر مشخصی نشان نداد.
اباصلت حسین زاده کلاگر، علی مصطفایی، مصطفی مطلبی، محمدرضا زمانی،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده

قارچ‌های بیماری‌زا به منظور نفوذ به بافت گیاهی از آنزیم‌های پلی گالاکتورونازی استفاده می‌کنند. در مقابل، برخی از گیاهان واجد پروتئین‌های مهار کننده پلی گالاکتوروناز (Polygalacturonase-Inhibiting Proteins/ PGIP) می‌باشند که عملکرد این گلیکو پروتئین‌ها به تأخیر انداختن نفوذ هیف آن و در نتیجه عدم کلونیزاسیون قارچی می‌باشد. در این تحقیق PGIP از هیپوکتیل واریته‌های درخشان و ناز لوبیا (Phaseolus vulgaris) استخراج شد. سپس به روش کروماتوگرافی جذبی با استفاده از آنزیم پلی گالاکتوروناز به‌عنوان لیگاند اختصاصی، تخلیص گردید. خلوص محصول با روش SDS-PAGE مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که حاوی سه باند پروتئینی در محدوده 47-45 کیلو دالتونی بود. نتایج خالص‌سازی نشان داد که محصول به‌دست آمده از کرماتوگرافی جذبی از خلوص نسبتاَ بالایی برخوردار می‌باشد. هم‌چنین بازده خالص‌سازی P‏GIP با استفاده از کروماتوگرافی جذبی به میزان 68/1 میلی‌گرم PGIP به ازای 100 گرم هیپوکتیل تازه لوبیا می‌باشد. اثر مهاری پروتئین‌های تخلیص شده بر آنزیم پلی گالاکتوروناز جدایه‌های بیماری‌زای Fusarium oxysporum (جدایه F15) و Ascochyta rabiei (جدایه IK04) بررسی شد. پروتئین‌های استخراج شده از هیپوکتیل واریته‌های ناز و درخشان قبل از خالص‌سازی به ترتیب معادل 18 و 28 واحد فعالیت مهار کنندگی بر آنزیم پلی گالاکتوروناز قارچ Fusarium oxysporum از خود نشان می‌دادند در صورتی‌که این میزان مهار کنندگی پس از خالص‌سازی ، هر کدام به 40 واحد افزایش یافت. هم‌چنین فعالیت مهار کنندگی PGIP از این دو واریته بر آنزیم پلی گالاکتوروناز قارچ Ascochyta rabiei قبل از خالص‌سازی هر کدام به میزان 9 واحد بوده و پس از خالص‌سازی این میزان مهار کنندگی به ترتیب به 18 و 29 واحد افزایش می‌یابد.
سعید اسماعیل خانیان، اردشیر نجاتی جوارمی، فضل‌ا... افراز، پیمان دانشیار، صابر قنبری،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده

در این مطالعه به منظور تعیین سطح تنوع ژنتیکی در جمعیت گوسفند بلوچی از 19 جایگاه ریزماهواره‌ای استفاده شد. نمونه‌های خون کامل از تعداد 156 راس گوسفند بلوچی در ایستگاه ‌اصلاح دام شمال شرق کشور (عباس‌آباد- مشهد) تهیه و استخراج DNA به روش استخراج نمکی بهینه شده انجام شد. تمام نشانگرهای مورد استفاده به غیر از نشانگر UNC5C جایگاه‌های مربوطه را تکثیر کردند. محصولات PCR با استفاده از الکتروفورز ژل پلی آکریل آمید واسرشته ساز 8% تفکیک و رنگ آمیزی به روش نیترات نقره سریع انجام شد. فراوانی‌های آللی و ژنوتیپی به روش شمارش مستقیم به‌دست آمد و برآورد معیارهای مختلف تنوع درون جمعیتی و معیارهای چندشکلی برای هر نشانگر برآورد شد. آزمون تعادل هاردی- واینبرگ نشان داد که این جمعیت به‌جز در جایگاه OarAE101، در سایر جایگاه‌ها انحراف معنی‌داری از حالت تعادل داشت (P<0.005). دامنه هتروزیگوسیتی (تنوع ژنی) برای این جایگاه‌ها بین 1/0 تا 93/0 متفاوت بود. هم‌چنین دو جایگاه BM1329 و BULG5E یک شکل بودند. در مجموع نتایج حاکی از چند شکل بودن اکثر نشانگرهای مورد مطالعه بود که امکان استفاده از آنها را در مطالعات بعدی در این جمعیت تأیید می‌کند.

صفحه 6 از 18     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb