344 نتیجه برای Ph
مصطفی طالبی اسفندارانی، محمدعلی ادریس، رحیم عبادی،
جلد 5، شماره 1 - ( 1-1380 )
چکیده
این پژوهش به منظور برآورد پارامترهای ژنتیکی چند صفت مهم اقتصادی در کرم ابریشم، در شرکت سهامی پرورش کرم ابریشم ایران، شعبه نطنز انجام پذیرفت. در هر نژاد 9 تلاقی بر اساس آمیزشهای جفتی ساده انجام، و پس از پرورش در شرایط استاندارد، صفات مورد نظر در 30 نتاج از هر تلاقی اندازهگیری شد.
ضرایب وراثتپذیری با استفاده از دادههای مربوط به نتاج تنی برای صفات وزن یک پیله، وزن قشر ابریشمی، وزن شفیره، و درصد قشر ابریشمی به ترتیب 123/0 ±209/0، 129/0 ±228/0، 109/0± 174/0 و 042/0± 044/0، و در نژاد چینی به ترتیب 118/0± 196/0، 13/0± 234/0، 103/0± 159/0 و صفر برآورد گردید. همبستگی فنوتیپی و ژنتیکی بین وزن یک پیله و وزن قشر ابریشمی به ترتیب 645/0 و 957/0، بین وزن یک پیله و وزن شفیره به ترتیب 962/0 و 982/0، بین وزن یک پیله و درصد قشر ابریشمی و ترتیب 351/0- و 123/0، بین وزن قشر ابریشمی و وزن شفیره به ترتیب 496/0 و 871/0 بین وزن قشر ابریشمی و درصد قشر ابریشمی، به ترتیب 265/0 و 457/0 و بین شفیره و درصد قشر ابریشمی به ترتیب 446/0- و 169/0 برآورد گردید. وراثتپذیری صفات وزن یک پیله و وزن قشر ابریشمی نشان میدهد که با گزینش افراد برتر در این صفات احتمالاً پیشرفت ژنتیکی مناسبی حاصل خواهد شد. با توجه به ضرایب همبستگی به دست آمده میان صفات اقتصادی پیله، گزینش بر پایه وزن قشر ابریشمی، به دلیل همبستگی ژنتیکی مثبت با دو صفت مهم یعنی وزن یک پیله و درصد قشر ابریشمی، نتیجه مطلوبتری خواهد داشت.
رحیم عبادی، عسگر جوزیان،
جلد 5، شماره 1 - ( 1-1380 )
چکیده
به منظور تشخیص گونه غالب مگس پارازیتویید سن گندم در اصفهان، و شناخت ویژگیهای بیولوژیک آن، طی سال زراعی 77-1376، از مناطق و ارتفاعات مختلف استان، جمعاً 9 بار نمونههای سن گندم جمعآوری، و بررسیهای آزمایشگاهی و مزرعهای لازم به عمل آمد.
نتایج نشان داد که بین مگسهای پارازیتویید سن گندم در شرایط آب و هوایی اصفهان،.Phasia subcoleoptrata L گونه غالب است. این گونه در شرایط مذکور دارای دو نسل در سال بوده، و زمستان را به صورت شفیره در خاک، زیر بوتههای اماکن تابستانگذرانی و زمستانگذرانی سن گندم به سر میبرد، و تا اوایل بهار سال بعد به صورت شفیره باقی میماند. حشرات کامل نسل اول آن، قبل از ریزش سن گندم به مزارع از شفیره خارج شده، و در زمان ریزش سن، آنها را پارازیته میکنند. حدود 6-8 روز بعد از پارازیته شدن حشرات کامل سن گندم، تخمهای پارازیتویید تفریخ شده و لاروها در داخل بدن میزبان شروع به رشد و نمو میکنند. بعد از گذشت 15-20 روز رشد خود را کامل نموده، و در داخل خاک مزارع تبدیل به شفیره میشوند. طول دوره شفیرگی نسل اول در شرایط آزمایشگاه برای نرها 17 روز و برای مادهها 5/18 روز است. سپس حشرات کامل نسل دوم همزمان با ظهور حداکثر پورههای سن پنج میزبان ظاهرمیشوند. حشرات کامل نسل دوم پارازیتویید نیز سنهای کامل نسل جدید را پارازیته میکنند.
محمدعلی ایزدبخش، سید سعید اسلامیان، سید فرهاد موسوی،
جلد 5، شماره 2 - ( 4-1380 )
چکیده
سیل از جمله پدیدههایی است که همواره مورد توجه پژوهشگران هیدرولوژی قرار دارد. در این بررسی، مدل برآورد یکی از شاخصهای مهم بیانکننده سیلاب، یعنی حداکثر دبی میانگین روزانه در چند حوزه آبریز غرب ایران تعیین گردید. زیرحوزههای مورد بررسی عبارتند از گاماسیاب، قرهسو، سیمره، کشکان (حوزه آبریز کرخه)، سزار (حوزه آبریز دز) و آبشینه (حوزه آبریز قره چای). پس از تهیه آمار دبیهای میانگین روزانه ایستگاههای هیدرومتری، از سالهای آماری موجود 30 سال دوره مشترک آماری انتخاب شد، و با کمک نرمافزارهای HYFA و TR تحلیل فراوانی روی دادههای سیلاب انجام گرفت، و بهترین توزیع آماری توسط آزمونهای نیکویی برازش برگزیده شد. سپس دبی یا دورههای بازگشت 2، 5، 10، 25، 50، 100، 500 و 1000 ساله برآورد گردید. مدلسازی توسط تحلیل منطقهای و به کمک روش رگرسیون چندگانه میان دبی و ویژگیهای فیزیوگرافیک حوزهها انجام شد. معیار اصلی گزینش مدل، ضریب تبیین اصلاح شده بود، و سطح معنیدار بودن، خطای استاندارد و نمودارهای دبی مشاهده شده و محاسبه شده، درستی مدل را کنترل نمودند. بدین ترتیب، مدلهایی با شکلها و پارامترهای گوناگون از میان مدلهای توانی، نمایی، خطی و لگاریتمی انتخاب شد، ولی مدل توانی بیشتر از دیگر مدلها برای منطقه به کار رفت. بر پایه نتایج این پژوهش، پارامترهای طول آبراهه اصلی، تراکم زهکشی، و زمان تمرکز بیشترین تأثیر را در تولید دبی داشتند. از تحلیل خطا چنین برآمد که هر چه دوره بازگشت افزایش پیدا کند میزان خطای برآورد مدلها نیز افزایش مییابد، به گونهای که در دوره بازگشت 1000 ساله مقدار خطا به 2/32 درصد رسید.
عبدالرحمن برزگر، احمد کوچک زاده،
جلد 5، شماره 2 - ( 4-1380 )
چکیده
کاربرد کودهای شیمیایی، بقایای گیاهی و لجن فاضلاب از جمله مواردی است که باعث تجمع کادمیم در خاک و گیاه میگردد. در استان خوزستان و در اراضی زیر کشت نیشکر، میانگین کود مصرفی شامل 400 کیلوگرم دیآمونیوم فسفات و همین میزان اوره میباشد. از چهار کشت و صنعت هفت تپه، کارون، شعیبیه و غزالی، با سابقه کشت 36، 20، 2 و 1 سال، تعداد 101 نمونه خاک از عمق صفر تا 30 سانتیمتری برداشت گردید. نمونههای خاک از این ایستگاهها، به تفکیک از کف جوی، روی پشته و خاکهای کشت نشده و مجاور، به فاصله تقریبی 100 متر برداشت، و غلظت کادمیم، کلر، قابلیت هدایت الکتریکی، درصد رس و مواد آلی اندازهگیری گردید.
نتایج بـه دست آمده نشان میدهد کـه بـا افزایش کلر، درصد رس و ماده آلی، میزان تجمع کادمیم در خاک افزایش مییابد. میزان این عنصر در جوی حداقل، و در کنترل (کشت نشده) حداکثر میباشد. همچنین، نتایج نشان داد که غلظت این عنصر در خاک هفت تپه 02/0 میلیگرم در کیلوگرم و در کارون 03/0 میلیگرم در کیلوگرم کاهش داشته است.
سیما یاراحمدی، سیدرضا میرایی آشتیانی، رحیم عبادی، غلامحسین طهماسبی،
جلد 5، شماره 2 - ( 4-1380 )
چکیده
برای تعیین همبستگی فنوتیپی شماری از صفات ظاهری و تولیدی در توده زنبور عسل استان تهران، تعداد 130 کلنی از ده زنبورستان و چهار منطقه (دماوند، کرج و ساوجبلاغ، تهران و قم) به طور تصادفی انتخاب شد. صفات تولیدی شامل میزان عسل استخراجی (WH)، میزان جمعآوری گرده (WP) و میزان مومبافی (WW) در محل زنبورستانها اندازهگیری شد. صفات ظاهری شامل طول بال جلو (FL)، عرض بال جلو (FB)، ایندکس کوبیتال (CI)، طول پای عقبی و قطعات آن (HL)، طول خرطوم (LP)، ضریب لاغری (SI)، طول (WL)، عرض (WT)، فاصله (WD)، ضریب غدد مومساز (IW) و مساحت سبد گرده (CA) با استفاده از روش روتنر (1978) و روشهای معمول دیگر، روی ده زنبور نمونهبرداری شده از کلنیها در آزمایشگاه اندازهگیری گردید. دادههایی که از اندازهگیری صفات ظاهری و تولیدی به دست آمد با انجام تجزیه واریانس، تعیین ضرایب همبستگی فنوتیپی، رگرسیون گام به گام، تجزیه علیت و همبستگی کانونی مورد بررسی قرار گرفت.
ضرایـب همبـستـگی ساده نـشان دهنده همبستـگی مثـبت معنـیدار (01/0≥P) میان FL با (FB (r=0/65)، WL (r=0/361)، WT (r=0/261)، HL (r=0/555 و (LP (r=0/257 و هـمچنـین WH بـا (WP (r=0/30 و WW بـا (WH (r=0/560 بـود. FB بـا (WH (r=0/204 در سطح پنج درصد و CA با (WH (r=0/234 در سطح یک درصد همبستگی مثبت معنیداری داشت. همبستگی میان WH و (LP (r=0/17 نزدیک به سطح معنیدار مورد قبول بود (06/0 ≥P) و WH با (WP (r=0/30 و (WW (r=0/56 در سطح یک درصد همبستگی مثبت و معنیدار نشان داد. نتایج روش تابعیت گام به گام و تجزیه علیت، هنگامی که صفات تولیدی به عنوان متغیرهای وابسته در برابر صفات ظاهری قرار گرفتند، نشان داد که این صفات سهم نسبتاً کمی از تغییرات صفات وابسته را توجیه میکنند و به رغم همبستگیهای معنیدار موجود میان برخی از صفات ظاهری و تولیدی، اندازههای گوناگون اعضای بدن زنبور نمیتواند به تنهایی به عنوان معیار مطمئن بـرای انتخاب کلنیها، در تـولید عسل، جمعآوری گرده و یا مومبافی بیشتر به شمار آید. بنابراین، به صفات ظاهری و همبستگیهای موجود باید به میزان نقشی که در صفات تولیدی دارند، بها داد.
حمید نوشاد، عبدالمجید رونقی، نجف علی کریمیان،
جلد 5، شماره 3 - ( 7-1380 )
چکیده
مصرف کودهای شیمیایی ازته در کشت ذرت (.Zea mays L) بر پایه اندازهگیری ازت قابل جذب خاک، میتواند باعث کاهش میزان مصرف کودهای ازته و آلودگی محیط زیست، به ویژه آبهای زیرزمینی و آشامیدنی شود. هدفهای این پژوهش عبارت بود از: 1) تعیین غلظت بحرانی ازت نیتراتی خاک در مرحله 4-6 برگی، 2) بررسی چگونگی توزیع ازت نیتراتی در خاک، 3) تعیین میزان ازت مورد نیاز ذرت دانهای، 4) تعیین میزان ازت نیتراتی باقی مانده در خاک پس از برداشت محصول و 5) استفاده از کلروفیلمتر دستی در ارزیابی وضعیت ازت گیاه. آزمایش در شرایط مزرعه و به صورت کرتهای خرد شده در چارچوب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار، در دو ایستگاه پژوهشی باجگاه و کوشکک (استان فارس)، در سال 1376 اجرا گردید. کرتهای اصلی شامل شاهد و سه سطح 60، 120 و 180 کیلوگرم ازت در هکتار از منبع کودی اوره بود. در مرحله 4-6 برگی، هر کرت اصلی به دو کرت فرعی تقسیم شد، و در یکی از دو کرت فرعی کود ازته به میزان 60 کیلوگرم در هکتار به عنوان سرک به خاک اضافه، و از کرت فرعی دیگر به عنوان شاهد استفاده گردید.
نتایج نشان داد که در مرحله 4-6 برگی، غلظت بحرانی ازت نیتراتی در عمق صفر تا 30 سانتیمتری برای عملکرد نسبی حدود 90 درصد، در خاک باجگاه 12-14 و در خاک کوشکک 8-10 میلیگرم در کیلوگرم خاک بود. بیشترین ضریب تعیین میان عملکرد دانه ذرت با ازت نیتراتی در عمق صفر تا 30 سانتیمتری، در خاک باجگاه در نمونه خاک کف، و در خاک کوشکک مربوط به نمونه مرکب خاک کف و شانه بود. در دو منطقه بیشترین محصول دانه ذرت حدود 14 تن در هکتار با 5/15 درصد رطوبت بود، که با کاربرد 120 کیلوگرم ازت به صورت پیش کشت و 60 کیلوگرم ازت سرک به دست آمد، که حدود نصف مصرف کشاورزان منطقه میباشد. بیشترین غلظت ازت نیتراتی باقیمانده در خاک پس از برداشت محصول، در خاک باجگاه و کوشکک به ترتیب 24 و 18، و کمترین آن 6/2 و 3 میلیگرم در کیلوگرم خاک بود. بیشترین محصول دانه ذرت هنگامی به دست آمد که عدد خوانده شده توسط کلروفیل متر در قسمت میان برگ و در مرحله خمیری شدن دانه، در دو منطقه مورد مطالعه برابر با 49 بود. به طور کلی، به نظر میرسد میزان ازت مصرفی به وسیله کشاورزان منطقه بیش از حد مورد نیاز ذرت است.
امیر هوشنگ جلالی، محمدجعفر بحرانی،
جلد 5، شماره 3 - ( 7-1380 )
چکیده
به منظور بررسی تأثیر سطوح گوناگون کود نیتروژن و تراکم بوته بر ویژگیهای کمی و کیفی عملکرد دانه در سورگوم دانهای (Sorghum bicolor L. Moench) رقم کیمیا، آزمایشی در تابستان 1377 در مرکز تحقیقات کشاورزی دانشگاه شیراز واقع در کوشکک انجام شد. چهار سطح تراکم 7/7، 10، 4/15 و 20 بوته در متر مربع به عنوان کرتهای اصلی و چهار میزان نیتروژن صفر، 40، 80 و 120 کیلوگرم در هکتار به عنوان کرتهای فرعی، در یک طرح آماری کرتهای یک بار خرد شده، در چارچوب بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار بررسی گردید.
میزان 120 کیلوگرم نیتروژن در هکتار عملکرد دانه را افزایش داد (7240 کیلوگرم در هکتار)، ولی در اثر افزایش تراکم، بیشترین میزان عملکرد دانه (5336 کیلوگرم در هکتار) در تراکمهای 4/15 بوته در متر مربع حاصل شد. برهمکنش نیتروژن و تراکم بوته نیز معنیدار بود. افزودن 80 کیلوگرم نیتروژن و بالاترین سطح تراکم بوته، بیشترین مقدار دانه را تولید کرد (8702 کیلوگرم در هکتار). اختلاف عملکرد میان سطوح مختلف نیتروژن و تراکم، به دلیل افزایش شمار دانه در شاخههای اصلی خوشه و افزایش شمار خوشه در متر مربع بود. روند تغییرات آهنگ رشد گیاه نیز با روند تغییرات عملکرد دانه هماهنگی داشت. در همه تیمارها، میزان پروتئین دانه با افزایش نیتروژن افزایش یافت، ولی تراکم بوته تأثیر معنیداری بر میزان پروتئین دانه نداشت. ترکیبات فنلی (تاننها) دانه با افزایش نیتروژن و کاهش تراکم بوته کاهش یافت. میان افزایش نیتروژن و ترکیبات فنلی همبستگی منفی دیده شد.
اشکبوس دهداری، مصطفی مبلی، عبدالمجید رضایی،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده
روابط علّی میان صفات گوناگون پیاز و اثر مستقیم و غیرمستقیم آنها بر عملکردهای غده و بذر برای بهکارگیری در برنامههای اصلاحی در مزرعه پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال 1377 بررسی گردید.
نتایج نشان داد که همبستگیهای فنوتیپی و ژنتیکی تقریباً مشابه بودند، به طوری که وزن غده بیشترین همبستگی را با قطر غده و کمترین آن را با شمار روز تا سبز شدن داشت. نتایج رگرسیون مرحلهای نشان داد که عرض برگ در فاصله 25 درصد از غلاف، طول و وزن خشک برگ بهترین تخمینزننده سطح برگ هستند؛ قطر غده، طول غده، ارتفاع بوته و شمار روز تا رسیدگی مهمترین صفات تبیین کننده تغییرات عملکرد غدهاند؛ شمار گلچههای بارور شده بهترین بیانگر صفت تغییرات وزن بذر میباشند؛ و وزن، قطر و حجم غده مهمترین صفات توجیه کننده تغییرات شمار مریستم روی صفحه ساقه حقیقی به حساب میآیند. تجزیه ضرایب مسیر نشان داد که قطر غده بیشترین اثر مستقیم و مثبت را بر عملکرد غده دارد، و اثر غیرمستقیم ارتفاع بوته از طریق قطر غده بر آن شایان توجه است. شمار گلچههای بارور شده در بوته بیشترین اثر مستقیم و شمار گلآذین در بوته نیز بیشترین اثر غیرمستقیم را از طریق شمار گلچههای بارور بر وزن بذر داشت.
عبدالمجید رونقی، یحیی پرویزی، نجف علی کریمیان،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده
معمولاً کمبود نیتروژن بیش از دیگر عناصر غذایی عامل محدودکننده رشد گیاهان زراعی است. کمبود منگنز نیز در برخی از خاکهای آهکی ایران گزارش شده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر نیتروژن، منگنز و برهمکنش آنها بر رشد و ترکیب شیمیایی اسفناج (.Spinacia oleracea L) در شرایط گلخانهای بود. آزمایش در یک خاک از سری چیتگر با نام تاکسونومی carbonatic، Fine-loamy، Typic Calcixerept، thermic، به صورت فاکتوریل در چارچوب طرح کاملاً تصادفی، شامل پنج سطح نیتروژن (صفر، 50، 100، 200 و 400 میلیگرم در کیلوگرم خاک به صورت آمونیوم نیترات) و سه سطح منگنز (صفر، 15 و 30 میلیگرم در کیلوگرم خاک به صورت منگنز سولفات)، در چهار تکرار انجام شد. مدت رشد گیاهان در گلخانه 60 روز بود، و در هنگام برداشت از یک کلروفیلمتر دستی مدل SPAD-502 برای ارزیابی وضعیت کلروفیل برگ استفاده گردید.
کاربرد نیتروژن و منگنز وزن خشک اندام هوایی، غلظت و جذب کل نیتروژن، غلظت و جذب کل منگنز، نسبت Mn:Fe و اعداد خوانده شده توسط کلروفیلمتر دستی روی برگ را در گیاه اسفناج به طور معنیداری افزایش داد. کاربرد نیتروژن، غلظت و جذب کل روی، مس و جذب کل آهن را در گیاه به طور معنیداری افزایش، ولی غلظت آهن را کاهش داد. مصرف منگنز باعث کاهش غلظت آهن و روی، ولی افزایش معنیدار جذب کل آهن و مس در اسفناج گردید. هنگامی که حداکثر وزن ماده خشک به دست آمد، عدد خوانده شده توسط کلروفیلمتر در حدود 40 بود. چنانچه نتایج حاصل از این پژوهش در شرایط مزرعه نیز تأیید گردد، میتوان توصیه کودی مناسبی برای مصرف نیتروژن و منگنز در کشت اسفناج ارائه نمود.
یحیی ابراهیم زاده، جواد پوررضا،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده
اثر داروهای یونوفور (سالینومایسین، لازالوسید و نسبت ترکیبی آنها) بر ترکیب لاشه جوجههای گوشتی و نیز ارتباط این داروها با سه سطح متیونین، در 1215 قطعه جوجه یک روزه گوشتی تجارتی (آرین)، شامل 81 گروه و 15 قطعه در هر گروه آزمایش گردید. این آزمایش در چارچوب طرح پایه کامل تصادفی، به صورت آزمایش فاکتوریل 3×3×3 شامل سه نوع دارو با سه سطح (صفر، سطح توصیه شده و 5/1 برابر سطح توصیه شده) و سه سطح متیونین (صفر، 1/0% و 2/0%) مورد تجزیه آماری قرار گرفت. نتـایج نشان داد کـه اثـر جنس در کلستـرول و تـریگلیسرید پلاسما، درصد خاکستر استخوان و درصد چربی حفره شکمی معنیدار (01/0 > P ) است. نوع دارو اثری بر صفات مذکور نداشت. سطح دارو درصد خاکستر استخوان، درصد لاشه خالص و درصد چربی حفره شکمی را بـه طور معنیداری (بـه تـرتیب در سطح 01/0، 01/0 و 001/0) تحت تأثیر قرار داد.
همچنین، سطح متیونین به طور معنیداری (01/0>P) بر کلسترول و تریگلیسرید پلاسما تأثیر گذاشت. اثر متقابل نوع دارو و سطح دارو بر کلسترول و تریگلیسرید پلاسما معنیدار (05/0>P) بود. اثر متقابل سطح دارو و متیونین بر کلسترول و تریگلیسرید معنیدار (01/0>P) گردید. از این نتایج چنین دریافت میشود که سطح این داروها ترکیب لاشه جوجههای گوشتی را تحت تأثیر قرار میدهد و مکمل متیونین تأثیری در تعدیل اثر این داروها بر ترکیب لاشه ندارد.
خلیل طالبی،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده
در این پژوهش وجود باقیمانده متالاکسیل در خیار رقم دامینوس، که در مزرعه کاشته شده بود، بررسی گردید. بوتههای خیار در قطعاتی یک تـا سه بـار با محلول 5/2 در هزار پودر و تابل متالاکسیل - مانکوزب محلولپاشی و در قطعاتی دیگر یک تا دو بار با گرانول 5% متالاکسیل به نسبت پنج گرم در متر مربع گرانولپاشی شد. از برگ و میوه خیار به فواصل یک روز تا چهار هفته پس از زمان سمپاشی نمونهبرداری شد، و متالاکسیل موجود در آن به روش کروماتوگرافی اندازهگیری گردید.
نتایج نشان داد که میزان متالاکسیل در برگ بوتههایی که یک بار سمپاشی شده بود، به سرعت کاهش یافت، و بیش از 5% باقی مانده در دو روز اول از بین رفت. در حالی که در نمونههای برگی که یک بار گرانولپاشی شده بود، باقیمانده طی سه هفته اول افزایش داشت، و سپس کاهش نشان داد. باقیمانده متالاکسیل در میوه خیار نمونه برداری شده از بوتههایی که یک بار سمپاشی شده بود، در سه روز اول زیاد بود، ولی مقدار آن پس از هفت روز به زیر حد مجاز (5/0 میلیگرم در کیلوگرم) کاهش یافت. در قطعات گرانولپاشی شده میزان باقیمانده در موجود در میوه خیار در هفت روز اول افزایش نشان داد، و پس از 20 روز به پایینتر از حد مجاز رسید. سرعت کاهش باقیمانده در بوتههای سمپاشی شده با محلول، نسبت به بوتههای گرانول داده شده متفاوت بود. این اندازهگیری نشان داد که سه بار سمپاشی و دوبار گرانولپاشی منجر به انباشته شدن باقیمانده سمی متالاکسیل در میوه خیار نمیگردد.
عبدالمجید رونقی، ابراهیم ادهمی، نجف علی کریمیان،
جلد 6، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده
قابلیت جذب عناصر کممصرف، از جمله روی، برای رشد بهینه گیاهان حایز اهمیت است. قابلیت جذب روی در خاکهای آهکی ایران، به دلیل وجود مقدار زیاد کربنات کلسیم و پهاش بالا، نسبتاً کم است. کاربرد زیاد فسفر ممکن است سبب بروز کمبود روی در گیاه شود. هدف از این آزمایش مطالعه تأثیر فسفر و روی بر رشد و ترکیب شیمیایی ذرت (Zea mays L) در شرایط گلخانهای بود. آزمایش به صورت فاکتوریل، شامل پنج سطح فسفر (صفر، 25، 50، 100 و 200 میکروگرم فسفر در گرم خاک از منبع فسفات دیهیدروژن پتاسیم) و سه سطح روی (صفر، 5 و 10 میکروگرم روی در گرم خاک از منبع سولفات روی)، در چارچوب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا شد. طول دوره رشد 60 روز بود و در پایان آن گیاهان از نزدیکی سطح خاک برداشت شدند.
نتایج نشان داد که وزن ماده خشک بخش هوایی ذرت با مصرف فسفر و یا روی افزایش یافت. کاربرد فسفر، غلظت و جذب کل فسفر را در گیاه افزایش، ولی غلظت روی را کاهش داد و بر جذب کل روی تأثیر نداشت. مصرف روی، غلظت فسفر را در قسمت هوایی ذرت کاهش، ولی غلظت و جذب کل روی را افزایش داد. نسبت فسفر به روی با کاربرد فسفر افزایش و با مصرف روی کاهش یافت. مصرف فسفر و روی سبب افزایش غلظت آهن در گیاه شد، ولی غلظت منگنز را کاهش داد و تأثیری بر غلظت مس نداشت. پیش از هر گونه توصیه کودی، برای ارزیابی دقیقتر پاسخ رشد به مصرف فسفر و روی، به بررسیهای بیشتری در شرایط مزرعهای نیاز میباشد.
دردی قوجق، سید احسان موسوی،
جلد 6، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده
هدف از این پژوهش استفاده از روشی ساده برای اندازهگیری فعالیت آنزیم پکتیناستراز در دمای 25 درجه سانتیگراد است. پرتقال رسیده در فصل زمستان از فروشگاههای محلی تهیه شد. پنج گرم پوست پرتقال در محلول 10 درصد سدیم کلراید و بافر فسفات 5/0 مولار هموژنیزه گردید. مخلوط هموژنیزه با 3500 دور در دقیقه، به مدت 20 دقیقه سانتریفوژ شده، محلول رویی جمعآوری، و توسط سود 1/0 مولار، pH آن به 25/7 رسانده شد. جذب هر یک از نمونهها در طول موج 485 نانومتر توسط اسپکتروفتومتر قرائت گردید. فعالیت آنزیم پکتیناستراز برحسب میکرومول متانل تولید شده در هر دقیقه در میلیلیتر محاسبه شد.
نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان میدهد که فعالیت آنزیم پکتیناستراز تا حدود 05/0 واحد آنزیمی قابل اندازهگیری است. در مقایسه با دیگر روشهای استفاده شده، روش به کار رفته در این پژوهش روشی ساده، ارزان و حساس است. از این روش میتوان در صنایع غذایی و صنایع تبدیلی، برای هدفهای آنالیز پکتین و پکتین استراز استفاده نمود.
مصطفی نیک نژاد کاظم پور،
جلد 6، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده
باکتری Pseudomonas syringae یک بیمارگر گیاهی است که دارای دامنه میزبان گستردهای میباشد. چرخه زندگی این باکتری شامل دو مرحله اساسی است: مرحله نخست بروز عامل بیماری روی گیاه میزبان است، که عموماً به صورت نکروز در قسمتهای هوایی گیاه میباشد (مرحله بیماریزایی) و مرحله دوم، تکثیر باکتری در قسمتهای هوایی گیاه به میزان زیاد است، بدون این که هیچگونه واکنش دفاعی از خود نشان دهد (مرحله اپیفیتیک). تأثیر برخی ژنهای بیماریزایی مانند harp ،ice ،cor ،dsp، agress در مرحله اپیفیت Pseudomonas syringae در گیاه گوجهفرنگی مورد بررسی قرار گرفت. مطالعه دینامیزم جمعیت کلنیزاسیون باکتری در ریشه، ساقه و برگ انجام گرفت.
نتایج نشان داد که سیستم ژنهـای hrp در P. s. pv. tomato، P. s. pv. syringae، P. s. pv. phaseolicola و cor (ژن مسئول تـولید توکسین) در P. s. pv. tomato به منظور کلنیزاسیون اپیفیتیک باکتری در گیاه میزبان و غیر میزبان ضروری است. جدایههای موتان hrp و cor در مقایسه با جدایههای وحشی، گیاه را در تمامی بخشها (ریشه، ساقه و برگ) به میزان پایینتری کلنیزه نمودند. سیستم ژنهای ice، aggress و dsp بـا جـدایـههای موتـان و جدایههای وحشی خـود هیچگونه تأثیر معنیداری بـر دینامیـزم کلنیزاسیـون اپیفیتیک بـاکتـری P. s. pv. syringae در گیاه نداشتند. در شرایط in vitro هیچ گونه تفاوت معنیداری بین جدایههای وحشی و موتانهای آنها روی محیط کشت مصنوعی در دستگاه بیواسکرین مشاهده نگردید. چنین بر میآید که عدم تکثیر زیاد موتانهای P. syringae در شرایط in planta نسبت به جدایههای وحشی، ناشی از اثر متقابل گیاه و باکتری میباشد.
سیدعلی صفوی، غلامرضا رسولیان،
جلد 6، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده
برای بررسی اثر بیماریزایی قارچ Verticillium lecanii روی شته نخودفرنگی (Acyrthosiphon pisum) از فرم تجارتی قارچ (ورتالک) استفاده گردید. پورههای سن دوم شته نخودفرنگی با غلظتهای 104، 105، 106، 107 و 108 کنیدی در میلیلیتر قارچ و تیمار شاهد با آب مقطر و ماده خیسکننده Tween-80 محلولپاشی شد. هر غلظت با 30 شته و در سه تکرار بررسی گردید. شتههای تیمار شده در دمای 1±23 درجه سانتیگراد، رطوبت نسبی 3±97% و دوره نوری 8:16 ساعت (نور : تاریکی) نگهداری و روی ساقههای یونجه پرورش یافتند. واحدهای آزمایشی به طور روزانه و به مدت 12 روز نمونهبرداری، و حشرات مرده و پورههای تازه متولد شده از روی گیاه حذف گردید.
فراورده ورتالک تلفات چشمگیری در شتههای تیمار شده ایجاد کرد، به طوری که میانگین درصد مرگ و میر از 93/6±55/45% در غلظت 104 کنیدی در میلیلیتر به 45/4±55/95% در غلظت 108 کنیدی در میلیلیتر افزایش یافت. LC50 محاسبه شده 104×14/5 کنیدی در میلیلیتر بود، که نشاندهنده بیماریزایی زیاد قارچ روی شته نخودفرنگی است. مقادیر LT50 با استفاده از آزمون بقا برای غلظتهای 105، 106، 107 و 108 کنیدی در میلیلیتر، به ترتیب 10، 8، 5/6 و 5 روز محاسبه شد. برای غلظت 104 کنیدی در میلیلیتر مقدار LT50 در طول مدت بررسی به دست نیامد. مقادیر آهنگ تولیدمثل ویژه (R0) با افزایش غلظت کنیدی کاهش چشمگیری یافت. میانگین مقدار R0 از 38/5±15/28 در شاهد به 81/1±15/5 در غلظت 108 کنیدی در میلیلیتر کاهش پیدا کرد. نتایج به دست آمده نشان میدهد که ورتالک میتواند به عنوان عامل کنترل کننده موثری برای شته نخودفرنگی محسوب گردد. پژوهشهای تکمیلی در شرایط طبیعی، و نیز ارزیابی این فراورده علیه آفات دیگر توصیه میشود.
سید محمد جواد آروین، محمد حسن بناکار،
جلد 6، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده
در پیاز خوراکی، گلدهی در سال اول باعث کاهش کیفیت و کمیت محصول میگردد. به منظور بررسی اثر تنظیمکنندههای رشد در کنترل گلدهی، پژوهشی گلخانهای روی رقم تگزاس ارلیگرانو، که به طور گستردهای در پاییز در مناطق نیمه گرمسیر استان کرمان کشت میگردد، انجام گرفت. در این پژوهش پاکلوبوترازول (صفر، 1000 و 2000 میلیگرم در لیتر)، اتفون (500، 1000، 2000، 3000 و 4000 میلیگرم در لیتر)، سایکوسل (500 و 1000 میلیگرم در لیتر) و اتفون همراه با سایکوسل پیش از بهاره شدن روی گیاهان پاشیده شد. در زمان برداشت پیاز، صفات مورفولوژیک (درصد گلدهی، طول و وزن خشک اندام هوایی، وزن پیاز و شاخص رسیدگی پیازها) و صفات بیوشیمیایی (کلروفیل a و b و کل کلروفیل در برگ، قندهای احیاکننده و پروتئینهای محلول در ریشه، پیاز و اندام هوایی) اندازهگیری شد.
نتایج آزمایش نشان داد که مصرف پاکلوبوترازول باعث کاهش درصد گلدهی، قندهای احیاکننده، پروتئینهای محلول و طول اندام هوایی و افزایش کلروفیلهای برگ، پروتئینهای محلول، قندهای احیاکننده و وزن پیاز گردید، ولی تأثیری بر وزن خشک اندام هوایی نداشت. مصرف اتفون باعث کاهش درصد گلدهی، رشد اندام هوایی، قندهای احیاکننده، پروتئینهای محلول و کلروفیل برگ، و افزایش شاخص رسیدگی، قندهای احیاکننده و پروتئینهای محلول در پیاز گردید و تأثیری بر وزن پیاز نداشت. مصرف سایکوسل درصد گلدهی، قندهای احیاکننده، پروتئینهای محلول، کلروفیل و وزن خشک اندام هوایی را افزایش داد، ولی تأثیری بر طول اندام هوایی، کلروفیلهای برگ، قندهای احیاکننده و پروتئین ریشه و وزن پیاز نداشت. سایکوسل همچنین باعث کاهش قندهای احیاکننده و پروتئینهای محلول پیاز گردید. مصرف همزمان اتفون و سایکوسل باعث کاهش درصد گلدهی، کلروفیل، طول و وزن خشک اندام هوایی گردید، ولی تأثیری بر وزن پیاز و دیگر صفات اندازهگیری شده نشان نداد.
محمدعلی ادریس، محمد مستاجران، رحیم عبادی،
جلد 6، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده
به منظور برآورد همبستگی بین میزان تولید عسل و برخی از ویژگیهای ظاهری زنبور عسل، سی ملکه مادر، به صورت تصادفی از زنبورستان مرکز تحقیقات منابع طبیعی و امور دام استان اصفهان انتخاب، و از هر ملکه مادر پنج ملکه دختر پرورش داده شد و بررسی گردید. محصول عسل تابستان از اختلاف وزن شان عسل قبل و بعد از استخراج عسل اندازهگیری شد، و محصول عسل پاییز بر اساس مساحت سطح قاب سرپوشیده محاسبه گردید. صفات ظاهری با استفاده از استریومیکروسکوپ مجهز به عدسی چشمی مدرج، بر اساس روش روتنر اندازهگیری شد.
میانگین تولید عسل در سال 05/10 کیلوگرم تخمین زده شد. همبستگی فنوتیپی بین تولید عسل سالیانه با تولید عسل تابستان و پاییز به ترتیب 49/0 و 88/0 برآورد گردید، در حالی که همبستگی بین عسل تولیدی تابستان و پاییز در حد پایین بود. همبستگی معنیداری بین عسل تولیدی تابستان و ایندکس کوبیتال B ، طول ساق پا و عرض بال جلو (به ترتیب 28/0، 25/0 و 21/0) مشاهده شد. همچنین، همبستگی معنیداری بین عرض پنجه با عسل تولیدی کل و پاییز به دست آمد (به ترتیب 22/0 و 23/0). همبستگی ژنتیکی بین طول پنجه و ایندکس کوبیتال با تولید عسل تابستان منفی برآورد شد (به ترتیب 75/0- و 45/0-). با توجه به همبستگی زیاد بین عسل تولیدی تابستان و کل عسل تولیدی سالیانه، بهتر است برای صرفهجویی در زمان و هزینهها به منظور بهبود کل عسل تولیدی، انتخاب بر اساس محصول تولیدی تابستانه کلنی باشد. همچنین در طرحهای بهنژادی برای افزایش تولید عسل، میتوان از صفات همبسته طول ساق، عرض بال جلو و ایندکس کوبیتال استفاده کرد.
عبدالمجید رونقی، محمدرضا چاکرالحسینی، نجف علی کریمیان،
جلد 6، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده
فسفر و آهن از عناصر غذایی ضروری گیاهانند. در خاکهای آهکی ایران، به دلیل فراوانی کربنات کلسیم، و نیز پ-هاش بالا، قابلیت استفاده آهن کم میباشد. همچنین، مصرف بیش از نیاز کودهای فسفردار ممکن است قابلیت استفاده آهن را کاهش دهد. هدف از این بررسی ارزیابی گلخانهای تأثیر فسفر و آهن بر رشد و ترکیب شیمیایی ذرت (Zea mays L) بود. تیمارها شامل پنج سطح فسفر(صفر، 40، 80، 120 و 160 میلیگرم در کیلوگرم از منبع پتاسیم دیهیدروژن فسفات) و چهار سطح آهن (صفر، 5/2، 5 و 10 میلیگرم در کیلوگرم از مبنع سکسترین آهن) به صورت فاکتوریل، در چارچوب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار بود. گیاهان به مدت هشت هفته در یک خاک لومی سری چیتگر با نام علمی Typic Calcixerepts ، thermic ، carbonatic ، fine-loamy رشد کردند. نتایج نشان داد که کاربرد فسفر تا سطح 80 میلیگرم در کیلوگرم سبب افزایش وزن خشک قسمت هوایی گردید. غلظت و جذب کل فسفر با مصرف فسفر افزایش، ولی با کاربرد آهن کاهش یافت. کاربرد آهن تا سطح پنج میلیگرم در کیلوگرم، وزن خشک را افزایش، ولی در سطوح بالاتر آن را کاهش داد. غلظت و جذب کل آهن با کاربرد آهن افزایش، ولی با کاربرد فسفر کاهش یافت. با مصرف فسفر، غلظت روی و مس در گیاه به طور معنیداری کاهش پیدا کرد. غلظت منگنز در سطح 40 میلیگرم فسفر در کیلوگرم افزایش، ولی در سطوح بالاتر کاهش یافت. کاربرد آهن، غلظت روی و منگنز را در قسمت هوایی ذرت کاهش داد، ولی تأثیری بر غلظت مس نداشت.
رقیه رمضانی، احمد کرباسی،
جلد 6، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده
در این پژوهش روغن مایع آفتابگردان استحصال داخلی، که توسط کارخانه نرگس شیراز روغنکشی و تصفیه میشود، در بستهبندیهایی شامل بطریهای پلاستیکی شفاف و زردرنگ از جنس پلیاتیلن ترفتالیت (PET)، ظروف پلاستیکی پلیاتیلن با دانسیته زیاد (HDPE) زردرنگ، و قوطیهای فلزی تهیه گردید. نمونهها در دمای معمولی و قفسههای مشرف به نور طبیعی محیط و به مدت یک سال نگهداری شد. سپس هر 45 روز یک بار عدد پراکسید، و در فاصلههای زمانی صفر و شش و دوازده ماه عدد تیوباربیتوریک اسید (TBA) و عدد آنیسیدین در نمونهها اندازهگیری شد. ضمناً، نمونهها در بستهبندیهای پلاستیکی در محفظه نوردهی مجهز به لامپ مهتابی (W20) قرار گرفتند. در این نمونهها نیز عدد پراکسید اندازه گرفته شد. همچنین، درصد میزان عبور نور از جدار مواد بستهبندی در طول موجهای 350 تا 800 نانومتر تعیین گردید. بیشترین تغییرات عدد پراکسید، عدد TBA و عدد آنیسیدین طی یک سال نگهداری نمونههای روغن آفتابگردان در دمای معمولی و نور طبیعی، مربوط به ظروف پلاستیکی پلیاتیلن با دانسیته زیاد (HDPE) بود، که با دیگر ظروف بستهبندی اختلاف معنیدار (P<0.05) داشت. زمان نگهداری روغنها در این ظروف کمتر از شش ماه است، در حالی که برای دیگر ظروف بستهبندی بیش از یک سال میباشد. نتایج نمونههایی که در برابر لامپ مهتابی (W20) قرار داشتند نشان میدهد که بیشترین تغییرات عدد پراکسید مربوط به ظروف PET شفاف، و کمترین آن مربوط به PET زردرنگ است، که در سطح 5 درصد اختلاف معنیدار دیده شد. بنابراین، ظروف پلاستیکی PET برای بستهبندی روغن آفتابگردان بسیار مناسب میباشد، و بیشترین پایداری روغن در این نوع ظروف، و سپس قوطیهای فلزی است. ظروف PET زردرنگ به علت پایین بودن درصد عبور نور از جدارشان در طول موجهای 350 تا 800 نانومتر، و تغییرات کم عدد پراکسید در نمونههایی که در برابر لامپ مهتابی (W20) قرار داشتند، میتواند جایگزین ظروف PET شفاف شود. اگرچه درصد عبور امواج در این محدوده در ظروف HDPE ناچیز است، ولی به دلیل پلیمر به کار رفته و فساد اکسیداسیون بیشتر در روغن در این نوع ظروف، برای بستهبندی مناسب نیستند. همچنین، نتایج این پژوهش نشان داد که فساد اکسیداسیون در روغن بیشتر تحت تأثیر جنس مواد بستهبندی است، و تأثیر شرایط نوردهی کمتر میباشد.
غلامحسین طهماسبی، رحیم عبادی، ناصر تاج آبادی، منصور آخوندی، سعید فرج،
جلد 6، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده
زنبور عسل کوچک یکی از دو گونه زنبور عسل موجود در ایران است که در نواحی جنوبی کشور زندگی میکند، و نقش مهمی در گردهافشانی گیاهان این منطقه ایفا مینماید. در این پژوهش تلاش شد وضعیت تودههای زنبور عسل کوچک در ایران، و نیز اثر شرایط جغرافیایی و اقلیمی در تغییرات مورفولوژیک و جدا شدن این تودهها بررسی گردد. بدین منظور بیش از 400 نمونه زنبور کارگر از 40 کلنی مربوط به 26 شهرستان و 9 استان جمعآوری، و اندازهگیری دوازده صفت مورفولوژیک آنها با روش روتنر (1978) انجام شد. برای تعیین مختصات جغرافیایی و متغیرهای اقلیمی، از میانگین این متغیرها در طول عمر ایستگاههای سینوپتیک هر منطقه و یا میانگین متغیرها در ایستگاههای هواشناسی مناطق استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادههای به دست آمده با روش تجزیه به مؤلفههای اصلی انجام گردید.
نتایج نشان داد که گونه زنبور عسل کوچک دارای دو توده جداگانه در نواحی جنوبی ایران است. مناطق جنوب غربی با عرض جغرافیایی بیشتر و با زنبوران بزرگتر در یک گروه، و مناطق جنوب شرقی با عرض جغرافیایی کمتر با زنبوران کوچکتر در گروهی دیگر قرار میگیرند. بررسی همبستگی صفات ظاهری با شرایط جغرافیایی و متغیرهای اقلیمی نشان داد که صفات مربوط به اندازه جثه، اندازه بال و پای زنبوران عسل کوچک با عرض جغرافیایی همبستگی مثبت و با طول جغرافیایی همبستگی منفی، و نیز با میزان بارندگی سالیانه منطقه همبستگی منفی معنیدار دارد، ولی با صفات مربوط به درجه حرارت، رطوبت نسبی، سرعت باد، حداقل درجه حرارت و ... همبستگی معنیداری ندارد. نتایج این پژوهش به طور کلی نشان داد که مناطق شمالیتر، مرتفعتر و پربارانتر دارای زنبوران بزرگتری است. این نتیجه با قانون برگمن، که معتقد است حیوانات مناطق شمالیتر و سردتر دارای جثه بزرگتری هستند، همخوانی دارد.