جستجو در مقالات منتشر شده


344 نتیجه برای Ph

مجتبی زراعت پیشه، شمس الله ایوبی، حسین خادمی، اعظم جعفری،
جلد 23، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

زمین­نماها مجموعه­ ای از واحدهای اراضی متفاوت با اندازه، شکل و آرایش مکانی هستند که دائم تحت تأثیر وقایع طبیعی و فعالیت‏های انسانی قرار دارند. لزوم درک پویایی و نایکنواختی زمین­نماها و تغییرات محیطی اهمیت بسزایی دارد. به‌منظور آنالیز کمی و تفسیر عامل‌های مؤثر بر تغییرات محیط و تنوع اراضی، شاخص ­های تنوع برای تحلیل زیست‌بوم ­ها استفاده می­شود. در این مطالعه، روابط بین تکامل خاک و واحدهای ژئومورفیک با استفاده از بررسی شاخص ­های تفرق و تنوع خاک در بخشی از اراضی نیمه‌خشک استان چهارمحال و بختیاری مورد مطالعه قرار گرفت. در محدوده مورد مطالعه سه رده مالی­سولز، اینسپتی­سولز و انتی­سولز شناسایی شده است. تکامل خاک در منطقه مورد مطالعه بیشتر تحت تأثیر پستی و بلندی، مواد مادری و همچنین در برخی از مناطق سطح آب زیرزمینی است به‌نحوی که در مناطق با توپوگرافی زیاد تکامل حداقل و در مناطق مسطح و نسبتاً پایدار خاک­ های متکامل مشاهده شده است و تأثیر واحدهای ژئومورفیک به‌وضوح مشخص است. شاخص ­های تنوع و تفرق با کاهش سطوح سلسله مراتب افزایش می­یابند و روابط به‌دست آمده روابط غیرخطی هستند. رابطه مثبت و غیرخطی بین شاخص­ های تنوع و تفرق مؤید نظریه سیستم دینامیک غیرخطی در خاک ­های مورد مطالعه است.

جواد بیاض زاده، ابراهیم سپهر، حمیدرضا ممتاز،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

به‌منظور بررسی رفتار جذب فسفر در خاک‌های منطقه خوی و تأثیر درازمدت کشت همراه با مصرف کود مرغی بر پارامترهای جذب فسفر، آزمایش‌های جذب به‌صورت پیمانه‌ای با 16 نمونه خاک (هشت نمونه خاک زراعی و هشت نمونه خاک غیر زراعی) در سری غلظتی فسفر
mg L-1) 30-0) با محلول زمینه 01/0 مولار CaCl2 انجام گرفت و پس از تعادل، مقدار فسفر باقیمانده در محلول اندازه‌گیری و داده‌های آزمایشی با مدل‌های لانگ‌مویر و فروندلیچ برازش داده شدند. بر اساس ضریب تبیین (R2) و خطای استاندارد براورد (SE)، هر دو مدل لانگ‌مویر (99/0-93/0=R2) و فروندلیچ (99/0-87/0=R2) برازش نسبتاً خوبی با داده‌های آزمایشی نشان دادند و میزان حداکثر جذب تک‌لایه‌ای لانگ‌مویر (qmax) در خاک‌های زراعی و غیر زراعی به‌ترتیب بین 233 تا 486 و 340 تا 540 میلی‌گرم در کیلوگرم، پارامتر انرژی جذب لانگ‌مویر (KL) در خاک‌های زراعی و غیر زراعی به‌ترتیب بین 12/0 تا 5/0 و 22/0 تا 71/0 قرار گرفت. پارامترهای ظرفیت (KF) و شدت جذب (n) فروندلیچ در خاک‌های زراعی و غیر زراعی به‌ترتیب در محدوده 123-4/36 و 2/1453/59 و 50/1-18/1 و 85/1-47/1 قرار گرفتند. در نتیجه با توجه به روند کاهشی پارامترهای جذب و شاخص‌های بافری خاک در خاک‌های زراعی نسبت به خاک‌های غیر زراعی می‌توان گفت ادامه این روند مدیریت کشت در این منطقه همراه با مصرف کود مرغی موجب کاهش جذب فسفر توسط خاک و افزایش فراهمی فسفر شده، لذا مقدار کود فسفاته کمتری برای حفظ مقدار بهینه فسفر در محلول خاک به‌منظور رشد مطلوب گیاهان مورد نیاز است.

وجیهه شاهرخ، حسین خادمی، حسین شریعتمداری،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

با وجود اهمیت پتاسیم در تغذیه درختان پرتقال و استفاده از کودهای پتاسه، اطلاعات کمی درباره میزان رهاسازی پتاسیم در ریزوسفر و خاک‌های زیر کشت این محصول وجود دارد. لذا به‌منظور بررسی هوادیدگی کانی‌های میکایی و تغییر شکل‌های مختلف پتاسیم در خاک‌های زیرکشت درختان پرتقال، از یک باغ بزرگ پرتقال در شهرستان داراب دارای درختان با سنین 5، 10 و 20 ساله از توده خاک و ریزوسفر درختان و همچنین خاک کشت نشده از سه عمق 30-0، 60-30 و 100-60 سانتیمتری نمونهبرداری شد. غلظت پتاسیم محلول، تبادلی، غیرتبادلی و کانی‌های رسی خاک‌ها اندازهگیری شد. نتایج بیانگر کاهش میانگین پتاسیم محلول و تبادلی خاک‌های زیر کشت نسبت به خاک‌های کشت نشده است. میزان پتاسیم غیرتبادلی در خاک‌های زیر کشت درختان 20 ساله نسبت به درختان دیگر و خاک‌های کشت‌نشده کاهش نشان میدهد. در تمامی نمونهها با افزایش عمق از میزان پتاسیم محلول و تبادلی کاسته میشود. همچنین تغییرات کانی‌های رسی نشان‌دهنده کاهش مقدار کانی ایلیت و افزایش کانیهای اسمکتیت و مختلط ایلیت- اسمکتیت با افزایش سن باغهای مورد مطالعه است. با افزایش سن درختان، گسترش سیستم ریشهای و جذب بیشتر پتاسیم خاک، تغییرات کانی‌های رسی نیز با شدت بیشتری صورت گرفته است. لذا بر اساس نتایج به‌دست آمده، به‌منظور جلوگیری از کاهش بیش از حد ذخیره پتاسیم در خاک‌های زیر کشت درختان پرتقال به‌ویژه در باغهای با سنین بیشتر، بر کوددهی پتاسیم متناسب با آزمون خاک در منطقه مورد مطالعه تأکید می‌شود.

فهیمه امیری میجان، حسین شیرانی، عیسی اسفندیارپور، علی اصغر بسالت پور، حسین شکفته،
جلد 23، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

استفاده از شیب منحنی مشخصه رطوبتی خاک در نقطه عطف (شاخص S)، یکی از شاخصهای مهم ارزیابی کیفیت خاک در برنامهریزی مدیریت اراضی زراعی و باغی محسوب می‎‌شود. هدف از این پژوهش، تعیین مؤثرترین ویژگیهای خاک در منطقه جیرفت بر تخمین شاخص S با استفاده از الگوریتم هیبرید شبیهسازی تبرید - شبکه عصبی مصنوعی بود. به این منظور، 350 نمونه خاک دستخورده و 350 نمونه خاک دستنخورده از اراضی زراعی و باغی برداشت و سپس برخی از ویژگی‌های فیزیکی و شیمیایی خاک، شامل درصد شن، سیلت، رس، قابلیت هدایت‌الکتریکی اشباع، چگالی ظاهری، درصد تخلخل کل، درصد مواد آلی و درصد کربنات کلسیم معادل با استفاده از روشهای استاندارد اندازهگیری شدند. همچنین با استفاده از دستگاه صفحات فشاری، مقدار رطوبت خاک در مکش‌های 0، 30،10، 50، 100، 300، 500، 1000 و 1500 کیلوپاسکال تعیین شد. در ادامه با استفاده از الگوریتم هیبریدی شبکه عصبی مصنوعی- شبیه‌سازی تبرید، ویژگیهای مؤثر بر مدل‎‌سازی شاخص S استخراج شدند. در‌نهایت با استفاده از پنج ویژگی استخراج شده (درصد ش و رس، قابلیت هدایت‌الکتریکی، چگالی ظاهری و ظرفیت زراعی)، مدل‏سازی شاخص S توسط شبکه عصبی مصنوعی انجام شد. نتایج نشان داد که با کاهش متغییرهای ورودی، دقت مدلسازی افزایش یافت. بهعلاوه، نتایج آنالیز حساسیت نشان داد چگالی ظاهری با بالاترین ضریب حساسیت (ضریب حساسیت 5/0) به‌عنوان مهم‎‌ترین ویژگی در مدلسازی شاخص S محسوب می‌شود. بنابراین، از آنجا که افزایش تعداد ویژگیها لزوماً باعث افزایش دقت مدل‌سازی نمیشود، کاهش ویژگیهای ورودی بهسبب کاهش هزینه و زمان انجام پژوهش مقرون بهصرفه است.

بیتا مروج الاحکامی،
جلد 23، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

آبیاری جویچهای یکی از معمولترین روشهای آبیاری سطحی است. با این وجود، تخمین دقیق معادله نفوذ آب به خاک، مهم‌ترین چالش در ارزیابی این روش آبیاری است. در این مطالعه، روش ساده و سریع گروه نفوذ ارائه شده توسط NRCS-USDA(RSIF) بر‌ مبنای ویژگی‌های فیزیکی خاک، در تخمین پارامترهای معادله نفوذ کوستیاکف- لوییس ارزیابی شد. همچنین، روش مذکور بر‌مبنای شرایط حاکم بر آبیاری و با لحاظ ویژگی‌های فیزیکی خاک توسعه یافت (D-RSIF). دو تیمار آبیاری شامل جریان ورودی ثابت و متغیر با چهار تکرار آزمایش و مراحل مختلف آبیاری شامل پیشروی، ذخیره و پسروی با کاربرد مدل اینرسی- صفر توسعهیافته و استفاده از دو روش RSIF و D-RSIF، شبیهسازی شدند. نتایج نشان داد که تفاوت پیشروی و رواناب شبیهسازی شده با استفاده از مدل اینرسی- صفر در روشهای D-RSIF و RSIF در سطح پنج درصد معنیدار بود. در تیمار جریان ورودی متغیر، خطای براورد حجم رواناب به‌طور متوسط در روش RSIF، D-RSIF، واسنجی چندمرحلهای و دونقطه به‌ترتیب برابر با 10، 6، 12 و 41 درصد بود. همچنین خطای برنامهریزی آبیاری، بر اساس ویژگی‌های فیزیکی خاک 14(RSIF)  درصد بود که این به مفهوم مصرف آب، بیشتر از حد نیاز است.

افشین هنربخش، محمد فتحی، محمد رستمی،
جلد 23، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده

به‌طور کلی رودخانه‌ها در زمره شاخص‌ترین و قابل دسترس‌ترین منابع آبی در اختیار بشر هستند و به‌دلیل نقش مؤثر نیروی آب در ایجاد تغییرات در الگوی جریان و به‌تبع آن بر تغییرات مورفولوژی رودخانه، بررسی و تحلیل هیدرولیکی جریان در رودخانه حائز اهمیت و لازمه طرح‌های ساماندهی، کنترل سیلاب و سازه‌های انتقال آب پایین‌دست است. در این پژوهش، شرایط هیدرولیکی رودخانه دیمه با استفاده از مدل عددی CCHE2D در حد فاصل پل سودجان تا پل اورگان بررسی شده است. مدل CCHED، یک مدل ریاضی توانمند در شبیه‌سازی الگوی جریان و انتقال رسوب در شبکه‌های رودخانه‌ها و کانال‌های آزمایشگاهی است. این مدل عددی در سال 1998 میلادی، توسط مرکز ملی محاسبات مهندسی و علوم آب دانشگاه می‌سی‌سی‌پی (NCCHE)توسعه یافت و تا به‌حال در بسیاری از پروژه‌های تحقیقاتی مهندسی آب به‌کار گرفته شده است. در ابتدای پژوهش اطلاعات ورودی موردنیاز مدل، نظیر توپوگرافی، دبی و سرعت جریان آب فراهم و مدل عددی اجرا شد. در گام بعدی، نتایج حاصل از اجرای مدل با استفاده از داده‌های اندازه‌گیری‌شده میدانی از عمق و سرعت جریان آب، مورد واسنجی و صحت‌سنجی قرار گرفت و درنهایت با استخراج نتایج مدل و مقایسه آنها، توانمندی مدل CCHE2D در شبیه‌سازی الگوی جریان تأیید شد.

مهسا بوستانی، فرهاد موسوی، حجت کرمی، سعید فرزین،
جلد 23، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده

دبی جریان رودخانه‌ها از جمله عوامل تأثیرگذار بر بهره‌برداری منابع آب و طراحی سازه‌های هیدرولیکی از جمله سدها بوده که مطالعه آن از اهمیت بالایی برخوردار است. عوامل متعدد تأثیرگذار بر این پدیده غیرخطی باعث شده ‌که دبی جریان، تصادفی فرض شود. بنا بر اصول نظریه آشوب، سیستم‌های به ظاهر تصادفی و بی‌نظم دارای الگوی منظم و قابل پیش‌بینی هستند. در این پژوهش، با استفاده از روش‌های ترسیم فضای فاز، بُعد همبستگی، بزرگ‌ترین نمای لیاپانوف و توان طیف فوریه، دبی رودخانه زاینده‌رود از دیدگاه نظریه آشوب طی 43 سال (1350 تا 1392) بررسی و تحلیل شده است. بر اساس نتایج، ﻣﻘﺪار غیر صحیح ﺑُﻌﺪ ﻫﻤﺒﺴـﺘﮕﯽ برای ایستگاه‌های اسکندری و قلعه شاهرخ (به‌ترتیب 3/34 و 3/6)، حاکی از رﻓﺘـﺎر آﺷﻮﺑﻨﺎک دبی جریان در بالادست مخزن سد زاینده‌رود ‌است. از سوی دیگر، در ایستگاه سد تنظیمی، نمودار بُعد همبستگی نسبت به بُعد محاط، سیر صعودی دارد که مبین تصادفی بودن سری زمانی مورد مطالعه در پایین‌دست مخزن سد زاینده‌رود است. شیب نمودار‌های نمای لیاپانوف که نشان‌دهنده حساسیت به شرایط اولیه سیستم است، برای ایستگاه‌های اسکندری، قلعه شاهرخ و سد تنظیمی به‌ترتیب برابر 0/014، 0/017 و 0/0192 و افق پیش‌بینی قابل اعتماد در ایستگاه‌های آشوبناک به‌ترتیب برابر با 96 و 59 روز به‌دست آمد. واکاوی غیرتناوبی بودن سری‌های زمانی نیز با استفاده از آنالیز توان طیف فوریه انجام ‌شد. پهنای وسیع باند، افزون بر شاخص‌های دیگر، بر صحت آشوبناکی دبی رودخانه در ایستگاه‌های بالادست مخزن سد زاینده‌رود دلالت دارد.

لطفعلی چراغپور، مهدی پژوهش، علیرضا داوودیان، عاطفه بزرگمهر،
جلد 23، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده

در تحقیق حاضر به‌منظور بررسی تغییرات ایجاد شده در کاربری اراضی حوضه آبخیز توف سفید واقع در بخش شمال غربی استان چهارمحال و بختیاری طی یک دوره 25 ساله، تصاویر ماهواره لندست TM مربوط به سال 1991 میلادی در ابتدای دوره و تصاویر ماهواره لندست 8 مربوط به سال 2015 میلادی در انتهای دوره، تهیه و با انجام پردازش‌های اولیه و تصحیحات اتمسفری روی تصاویر، نقشه‌های کاربری اراضی به روش طبقه‌بندی نظارت شده با تعیین شش کاربری عمده شامل: باغ، مرتع با پوشش علفی، گونزار، کشاورزی، پوشش سنگی و خاک لخت تهیه شد. همچنین با استفاده از تصویر گوگل ارث برای سال 2015 و عکس‌های هوایی برای سال 1991، نقشه‌های واقعیت زمینی برای هر دو تاریخ مذکور ایجاد شد و با بررسی صحت طبقه‌بندی‌ها، ضریب کاپا بالای 7/0 درصد به‌دست آمد و درستی طبقه‌بندی‌ها تأیید شد. درنهایت بررسی نقشه‌های 1991 و 2015 و مقایسه آنها نشان داد که تغییرات ایجاد شده در کاربری‌های اراضی منطقه مورد مطالعه، در طول این دوره 25 ساله روند نامناسب و سیر قهقرایی را برای طبیعت منطقه مورد مطالعه داشته است. نتایج نشان داد که کاربری کشاورزی با 49/36 درصد تغییر، بیشترین تغییرات را در افزایش سطح اراضی دارای این کاربری داشته است و کاربری مرتع با پوشش علفی نیز با 32/65 درصد تغییر، بیشترین تغییر را در کاهش سطح اراضی دارای این کاربری نشان داد. همچنین کاربری خاک لخت با 12 درصد تغییر، کمترین میزان تغییرات را نشان داد.

عباس ساکی، امیرعباس کمان بدست، علیرضا مسجدی، محمد حیدرنژاد، امین بردبار،
جلد 23، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده

رودخانه کرخه پس از سد انحرافی حمیدیه در حوالی شهر حمیدیه به دو شاخه هوفل و نیسان تقسیم می‌شود، به این نحو که در دبی‌های پایین به‌علت شیب زیاد رودخانه نیسان، سهم رودخانه نیسان بیشتر از رودخانه هوفل است. هدف از انجام این پژوهش تعیین یک سازه هیدرولیکی مناسب برای تقسیم‌بندی جریان آب در انشعاب هوفل است. به‌منظور بررسی آزمایشگاهی این پژوهش، از یک فلوم با قوس 90 درجه در دانشگاه آزاد واحد اهواز استفاده شد و با سرریزهای با عرض و ارتفاع متفاوت به‌انجام آزمایشات مختلف پرداخته شد. در نتیجه به شبیه‌سازی این مدل با نرم‌افزار CCHE2D پرداخته شد و نتایج با مدل فیزیکی نیز مقایسه شد. نتایج نشان داد با افزایش ارتفاع سرریز به دلیل افزایش ارتفاع سطح آب، باعث افزایش درصد دبی انحرافی به شاخه هوفل شده است. در نتیجه با افزایش عرض سرریز به‌دلیل کم‌ شدن ارتفاع سطح آب، درصد دبی انحرافی به شاخه هوفل کاهش پیدا کرده است. در شاخه هوفل با نصب سرریز مستطیلی با ابعاد مختلف به‌طور متوسط حداقل 34/3 و حداکثر 5/61 درصد افزایش دبی را شاهد هستیم. البته در حالت طبیعی و بدون نصب سرریز ما شاهد افزایش دبی بیشتری نسبت به‌ حالت با سرریز داریم که این پدیده را می‌توان به‌دلیل کنترل شدن جریان توسط سرریز اعلام کرد. به‌طور متوسط در حالت با سرریز 2/8 درصد و بدون سرریز 7/7 درصد افزایش درصد دبی انحرافی داشته است. با افزایش عدد فرود از 0/21 تا 0/38 به‌طور متوسط باعث کاهش درصد دبی انحرافی به‌اندازه 19/3 درصد شده است. در نتیجه نتایج شبیه‌سازی با نرم‌افزار CCHE2D بسیار مشابه و نزدیک به نتایج آزمایشات مدل فیزیکی است.

یعقوب دین‌پژوه، عصمت السادات علوی،
جلد 23، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده

شناسایی مشخصه‌های بارش و فهم فرایندهای مرتبط با آن، یکی از عوامل مهم در بهره‌برداری صحیح از منابع آب است. انتخاب باران‌طرح، نخستین گام، در برآورد سیلاب‌های طرح است. تعیین الگوی زمانی بارش، به‌عنوان یکی از ویژگی‌های باران‌طرح، به‌منظور برآورد سیلاب و همچنین طراحی سیستم‌های زهکشی سطحی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. این مطالعه، به بررسی تغییرات الگوی توزیع عمق بارش در طول مدت دوام آن در سد دز می‌پردازد. برای رسم منحنی‌های هاف از داده‌های باران‌‌نگار ثبات در ایستگاه سد دز استفاده شد. برای این منظور، تعداد 280 رگبار ثبت شده از سال 1351 تا 1394 در فصول مختلف و در پنج کلاس صفر تا 2، 2 تا 6، 6 تا 12، 12 تا 24 و بیش از 24 ساعت، دسته‌بندی شد. افزون بر این، برای هر دسته، در هر فصل، منحنی‌های هاف با استفاده از تجمیع رگبارها در یک جا رسم شد. همچنین، رویدادهای کلیه دسته‌ها در یک فصل مشخص در یک گروه کلی ادغام و منحنی هاف فصلی رسم شد. ضمناً برای ایستگاه مورد نظر، همه رویدادهای ثبت شده در یک کلاس جمع‌بندی و منحنی هاف کلی به‌دست آمد. در ادامه برای هر منحنی هاف، هیتوگراف رگبار طرح با احتمال 50 درصد رسم شد. معادله لوجیستیک برای منحنی هاف 50 درصد بسط داده شد. در حالت کلی، بیشتر رگبارهای سد دز (حدود 32/9 درصد) در چارک دوم زمانی به زمین می‌رسد. با این حال، این رقم برای رگبارهای کوتاه‌مدت صفر تا دو ساعت برای فصول بهار، پاییز و زمستان به‌ترتیب معادل 55، 48/5 و 50/4 درصد به‌دست آمد. درحالی که، برای رگبارهای بلندمدت ارقام کمتری حاصل شد. این منحنی‌ها می‌تواند در مدیریت منابع آب منطقه مفید واقع شود. مقدار ضریب همبستگی بین مقادیر حاصل از مدل لوجیستیک و مقادیر نظیر مستخرج از منحنی‌ها در جمیع حالات بیش از 0/99 و در سطح یک درصد معنی‌دار بودند.

شهلا احمدی قلی‌درق، آیدا عباسی کلو، اباذر اسمعلی- عوری،
جلد 23، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده

خاک، یکی از مهم‌ترین منابع طبیعی کشورهاست که فرسایش موجب اتلاف آن می‌شود. در این پژوهش تأثیر ویژگی‌های خاک بر میزان فرسایش در سطح زیررده بررسی می‌شود. بدین‌منظور 77 نمونه‌ خاک (30-0 سانتی‌متر) تهیه و پارامترها در آزمایشگاه اندازه‌گیری شد. نیم‌تغییرنمای پارامترها با +GS و نقشه توزیع مکانی آنها یا سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) تهیه شد. منطقه‌ با تلفیق نقشه‌های تیپ اراضی و زمین‌شناسی به اجزای واحد اراضی تفکیک و فرسایش آبی در هر واحد اراضی به‌روش EPM براورد شد. با حفر پروفیل در نقاط مختلف منطقه، زیررده‌های خاک به‌روش جامع آمریکایی تعیین و مقدار متوسط پارامترها در هر زیررده براورد شد. برای تحلیل داده‌ها از آنالیز مؤلفه‌های اصلی (PCA) استفاده شد. نتایج نشان داد از میان پارامترها، سه ویژگی سیلت، کربن ‌آلی و هدایت الکتریکی به‌عنوان مؤلفه اصلی اول 30/384 درصد؛ رس، شن و پوشش گیاهی به‌عنوان مؤلفه اصلی دوم 18/091 درصد و شیب و ارتفاع به‌عنوان مؤلفه اصلی سوم 15/330 درصد و در مجموع 63/805 درصد از میزان تغییرات فرسایش را توجیه می‌کند. کمترین و بیشترین میزان فرسایش (به‌ترتیب 69/12 و 343/57 مترمکعب در کیلومترمربع در سال) در‌ زیررده‌های Xeralfs و Fluvents براورد شد. کلاس شدت فرسایش زیررده‌های منطقه مطالعاتی، کم و متوسط تعیین شد.

زهرا شیرخدایی، فیاض آقایاری، حسین حسن پور درویشی،
جلد 23، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

وجود فناوری‌های جدید همچون سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) می‌تواند کمک مؤثری در استفاده بهینه از آب آبیاری را فراهم کند. بنابراین بهره‌برداری از این منابع به شکل مطلوب، مؤثر و کارا به‌منظور تضمین توسعه پایدار، یکی از مهم‌ترین موضوعات مطرح شده در دنیای امروز است. این پژوهش به‌منظور ارزیابی شاخص کارایی مصرف آب پتانسیل در مقیاس دشت و با استفاده از داده‌های نیاز آبی، سطح زیر کشت، عملکرد و تعیین مزیت نسبی کشت محصولات گندم و جو به تفکیک دشت در استان‌های تهران، البرز، قم، قزوین و زنجان با استفاده از قابلیت سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) انجام شد. آمار عملکرد محصولات گندم و جو با روش میانگین وزنی در نرم‌افزار ArcGIS به عملکرد در دشت‌های محدوده مطالعاتی تبدیل شد. برای محاسبه شاخص کارایی پتانسیل و واقعی مصرف آب از نرم‌افزار بهینه‌سازی و برنامه‌ریزی مصرف آب کشاورزی (OPTIWAT) به‌منظور محاسبه نیاز خالص آبیاری و راندمان آبیاری فعلی دشت‌ها و همچنین از میزان عملکرد محصولات گندم و جو به تفکیک دشت‌ها استفاده شد. پهنه‌بندی شاخص‌های کارایی مصرف آب نیز با استفاده از نرم‌افزار ArcGIS و با روش Kriging انجام شد. نتایج پهنه‌بندی نشان‌دهنده برتری نسبی کشت محصولات در قسمت‌های غربی و شمال غربی استان تهران، جنوب و جنوب غربی استان البرز، نواحی جنوب غربی، شمال غربی و مرکزی استان قزوین، مناطق مرکزی استان قم و همچنین نواحی شمالی و جنوبی استان زنجان نسبت به سایر مناطق است. متوسط شاخص کارایی مصرف آب پتانسیل و واقعی گیاه گندم در کل محدوده مطالعاتی استان‌ها به‌ترتیب برابر 43/1 و 58/0 کیلوگرم بر متر‌مکعب و برای گیاه جو به‌ترتیب برابر 62/1 و 65/0 کیلوگرم بر متر‌مکعب است.
 


سیدعلی بنی شعیب، امین بردبار، امیرعباس کمان بدست، علیرضا مسجدی، محمد حیدرنژاد،
جلد 23، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

ترکیب سرریز زیگزاگی با سرریز پلکانی یک ترکیب خوبی از سرریزها برای تخلیه سیلاب از مخازن سدها است. زیرا از یک‌طرف، سرریز زیگزاگی ظرفیت تخلیه سیلاب را افزایش می‌دهد و از طرف دیگر، سرریز پلکانی باعث افزایش افت انرژی در پایین‌دست سرریز می‌شود. در ادامه به ترکیب این دو سازه و تغییر ابعاد آنها برای بیشتر کردن استهلاک انرژی آب پرداخته شده است. به‌منظور بررسی آزمایشگاهی این پژوهش، از یک فلوم با قوس 90 درجه در دانشگاه آزاد واحد اهواز استفاده شد و با انتخاب مدل‌های زیگزاگی روی پله در سه شکل زیگزاگ، دو طول و سه عرض متفاوت زیگزاگ و پنج دبی، در مجموع 90 آزمایش انجام شد. پس از تحلیل نتایج مشخص شد که در ترکیب سرریز پلکانی با سرریز زیگزاگی از نظر شکل پله به‌ترتیب اشکال مثلثی، مستطیلی و ذوزنقه‌ای، شاهد کاهش افت انرژی هستیم. سرریزهای زیگزاگی دو سیکله دارای افت انرژی بیشتری نسبت به تک‌سیکله‌ها هستند که به‌دلیل افزایش طول خزش و استهلاک است. با افزایش yc/h)) 02/0 تا 032/0 شاهد افزایش افت انرژی هستیم ولی با افزایش (yc/h) از 032/0 به 057/0 روند عوض شده و شاهد کاهش افت انرژی هستیم که این پدیده به‌دلیل استغراق پله‌ها، کاهش زبری پله‌ها و افزایش شدت ورود هوا است که در استهلاک انرژی تأثیر می‌گذارد.

فریبا جعفری، حسین خادمی، حسین شریعتمداری، شمس الله ایوبی،
جلد 23، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

پژوهش‌های گسترده‌ای در زمینه تولید کمپوست و ورمی‌کمپوست از کودهای دامی و بقایای آلی متفاوت و همچنین غنی‌سازی آنها با برخی کودهای شیمیایی و مواد اصلاحی گوناگون صورت گرفته است. لیکن تاکنون مطالعه‌ای روی غنی‌سازی کود دامی با کانی‌های رسی انجام نشده است. این پژوهش با هدف بررسی تغییرات برخی از ویژگی‌های کود دامی غنی‌شده با کانی فلوگوپیت طی فرایند کمپوست شدن با کرم خاکی و بدون آن انجام شد. آزمایش با آرایش فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در ظروف پلاستیکی درب بسته در شرایط متوسط دمایی 5/27 درجه سانتی‌گراد و رطوبت نسبی 5/42 درصد صورت گرفت. فاکتورهای این آزمایش عبارت بودند از: فاکتور اول سطوح مختلف کانی فلوگوپیت (صفر، 20 و 40 درصد وزنی)، فاکتور دوم حضور یا عدم حضور کرم خاکی ایزینیا فوتیدا و فاکتور سوم طول دوره زمانی (5/1، 3، 5/4 و 6 ماه). بعد از نمونه‌گیری از تیمارهای مختلف در زمان‌های مشخص مقدار کربن آلی، نیتروژن کل، پتاسیم، آهن و منیزیم کل و پتاسیم، آهن و منیزیم قابل استفاده اندازه‌گیری شد. نتایج نشان داد که در تمامی تیمارها با گذشت زمان میزان کربن آلی کاهش و میزان نیتروژن، پتاسیم، آهن و منیزیم کل و قابل استفاده افزایش یافت. همچنین نتایج حاکی از آن بود که درصد قابل توجهی از غلظت کل عناصر موجود در تیمارهای بدون فلوگوپیت به‌صورت قابل استفاده است اما در تیمارهای حاوی فلوگوپیت غلظت قابل استفاده عناصر با گذشت زمان به‌واسطه رهاسازی توسط کانی‌های رسی فلوگوپیت و تجزیه کود دامی با سرعت کمتری افزایش یافته است. در مجموع به‌نظر می‌رسد غنی‌سازی کود با فلوگوپیت تأمین عناصر غذایی همچون پتاسیم، منیزیم و آهن را برای مدت طولانی‌تری نسبت به کمپوست‌های غنی‌نشده تضمین کند.

اسمعیل شاکر، سید محمود کاشفی پور، محمود شفاعی بجستان،
جلد 23، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

یکی از عوامل شکست خطوط لوله متقاطع با رودخانه ها که منجر به نفوذ سیال عبوری از لوله به درون رودخانه می‏ شود، آبشستگی زیر آنها تحت ‌تأثیر عبور جریان رودخانه است. پژوهشگران بسیاری تاکنون در خصوص مکانیزم آبشستگی زیر خط لوله تحت جریان یک‌سویه و توسعه آن مطالعه کرده‏اند اما تمامی این مطالعات در شرایط جریان ماندگار بوده است. درحالی که مطالعات صورت گرفته نشان‌دهنده اهمیت بررسی آبشستگی در زمان‌های سیلابی رودخانه و در شرایط جریان غیرماندگار است. به همین دلیل هدف از مطالعه حاضر، بررسی آبشستگی زیر خط لوله عبوری از بستر رودخانه در شرایط غیرماندگار است. برای این منظور برخی پارامترهای مؤثر بر هیدروگراف‏ های در نظر گرفته شده، تغییر داده شد و نتایج آن با نتایج آزمایش‏ های انجام‌شده در شرایط ماندگار مقایسه شد. از نتایج این پژوهش می‏توان به نسبت 34 تا 69 درصدی آبشستگی در شرایط غیرماندگار نسبت به شرایط ماندگار و همچنین افزایش 7 تا 22 درصدی عمق آبشستگی با افزایش دبی پیک هیدروگراف در شرایط آزمایش‏ های ارائه شده در پژوهش اشاره کرد.

رقیه واحدی، میرحسن رسولی صدقیانی،
جلد 23، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

استفاده از روابط همزیستی بین قارچ میکوریز و ترکیبات آلی تحرک عناصر غذایی ریزمغذی را در ریزوسفر تحت‌ تأثیر قرار می‌دهند و زیست‌فراهمی عناصر غذایی ریز مغذی در گیاه را بهبود می‌بخشند. به‌‌منظور ارزیابی تأثیر کاربرد بیوچار و کمپوست بقایای هرس درختان سیب و انگور و قارچ میکوریزی بر زیست‌فراهمی عناصر ریزمغذی در خاک آهکی در ریزوسفر گندم آزمایش گلخانه‌ای با کشت گندم در شرایط رایزوباکس انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل منابع آلی (بیوچار، کمپوست و شاهد)، تلقیح میکروبی (قارچ AMF و بدون تلقیح) در خاک ریزوسفری بودند. در پایان دوره رشد، ماده آلی (OM) و زیست‌فراهمی عناصر آهن، روی، مس و منگنز در خاک‌های ریزوسفری و جذب این عناصر در گیاه اندازه‌گیری شد. نتایج نشان داد که ماده آلی، آهن، روی، مس و منگنز در خاک ریزوسفری تحت تأثیر منابع آلی و تلقیح میکوریزی افزایش معنی‌داری داشتند، به‌طوری که کاربرد بیوچار در شرایط تلقیح میکوریزی منجر به افزایش 74/23 و 19/28 درصدی آهن و منگنز نسبت به شرایط بدون تلقیح در خاک ریزوسفری شد. حضور قارچ میکوریز سبب افزایش زیست‌فراهمی 94/60 و 29/54 درصدی روی و مس در تیمار کمپوست در مقایسه با تیمار بدون تلقیح شد. کاربرد منابع آلی و تلقیح میکوریزی سبب افزایش جذب عناصر ریزمغذی و وزن خشگ گیاه گندم شد.

اکبر فرقانی، امیر حسین فرقانی، معصومه تقی زاده، بابک ربیعی،
جلد 24، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

آلودگی خاک‌ها با فلزات سنگین به‌دلیل حضور فلزات متنوعی مانند مس، نیکل، کادمیوم، روی، کروم و سرب است. فلزات سنگین اثرات مضری بر توابع بیولوژیکی خاک شامل اندازه، فعالیت و تنوع جمعیت میکروبی خاک و فعالیت آنزیم‌های درگیر در تغییر شکل عناصری مانند P، N، C و S دارند. از این‌رو فعالیت آنزیم‌های خاک به‌عنوان یک معرف زیستی روشی ارزان و سریع برای توزیع طبیعی و آنتروپوژنیک آلودگی فلزات سنگین مورد توجه واقع‌ شده است. هدف این تحقیق بررسی اثرات سرب و رطوبت خاک بر فعالیت آنزیم‌های اوره‌آز و فسفاتاز و برهم‌کنش آنها در طی ده هفته انکوباسیون است. برای اعمال تیمارهای سرب از نمک استات سرب به مقادیر 50، 100، 150 و 200 میلی‌گرم بر کیلوگرم خاک استفاده شد و سپس به گلدان‌های حاوی خاک با دو رژیم متفاوت آبی (ظرفیت مزرعه و غرقابی) اضافه شد. سپس در هفته‌های 2، 4، 6، 8 و 10 برای اندازه‌گیری فعالیت آنزیم‌های اوره‌آز و فسفاتاز اسیدی و قلیایی از هر گلدان نمونه‌برداری شد. با توجه به نتایج مشخص شد که فعالیت آنزیم اوره‌آز و فسفاتاز اسیدی در خاک مورد مطالعه تحت تأثیر غلظت‌های متفاوت سرب واقع نشد درحالی ‌که فعالیت آنزیم فسفاتاز قلیایی در غلظت زیاد سرب کاهش یافت. از طرفی رطوبت در نحوه عملکرد آنزیم‌ها متفاوت و وابسته به غلظت سرب و زمان انکوباسیون عملکرد متفاوتی داشت. همچنین عملکرد و برهم‌کنش سه عامل سرب، رطوبت و زمان در فعالیت آنزیم‌های فوق به‌شدت تأثیرگذار است؛ بنابراین در مطالعه خاک‌های آلوده توجه به غلظت سرب، میزان رطوبت و زمان و برهم‌کنش آنها برای بررسی آلودگی خاک حائز اهمیت است.

رضوان رضایی نژاد، حسین خادمی، شمس الله ایوبی، حسن جهانبازی گوجانی،
جلد 24، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده

در اکوسیستمهای خشک و نیمهخشک، تک درختان تأثیر مهمی بر ویژگیهای خاک داشته و از طریق سیستم ریزوسفر و تاج پوششهای خود، تأثیر بسزایی در حاصلخیزی، حفاظت و بهبود کیفیت خاک دارند. به‌منظور مطالعه تأثیرات توالی زمانی سن درختچههای بادام وحشی وامچک روی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک، نمونههای خاک از اعماق 20-0، 60-40، 100-80 و 140-120 سانتیمتری از دو فاصله یقه درخت (ریزوسفر) و لبه تاج پوشش درختان با سنین 30، 50 و 130 ساله و یک موقعیت شاهد (فاقد درخت) از منطقه انجرک واقع در جنوب شرقی شهرستان بافت، استان کرمان با سه تکرار برداشت شد. ویژگی‎ های پ‎هاش، قابلیت هدایت الکتریکی، ماده آلی، آهک، پتاسیم قابل استفاده و غیرتبادلی و بافت خاک اندازه‎گیری شد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که ویژگیهای خاک اندازهگیری شده از اعماق مختلف در منطقه مورد مطالعه، تحت تأثیر سن و تاج پوشش درختچه ‎های جنگلی بادام وحشی وامچک قرار گرفته‎اند. بیشترین و کمترین مقدار پ‎ هاش به‌ترتیب درخاک ‎های شاهد و تحت پوشش درختچههای 130 ساله مشاهده می‎شود و مقدار قابلیت هدایت الکتریکی خاک در زیر تاج درختچه‎ ها بیشتر از انتهای تاج است. تجمع کربن، نیتروژن و مواد مغذی در زیر تاج پوشش درختچهها، جزایر حاصلخیزی اطراف هر درختچه را ایجاد کرده و به‌طور کلی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک با افزایش سن درختچه‎‎های بادام وحشی وامچک بهبود یافته است. در مجموع حضور این درختچهها در مجموع، آثار مثبتی بر ویژگیهای خاک داشته و لذا از بین رفتن آنها منجر به کاهش چشمگیر کیفیت ویژگیهای خاک و مستعد شدن آنها به فرسایش خاک میشود.

میرحسن رسولی صدقیانی، راضیه ابراهیمی، رقیه واحدی،
جلد 24، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

به‌منظور بررسی کارایی جذب (PACE) و مصرف فسفر (PUTE) گیاه ذرت در حضور میکروارگانیسم‌های حل کننده فسفات، آزمایش گلخانه‌ای به‌صورت فاکتوریل شامل منابع فسفاته (تری‌کلسیم فسفات و خاک فسفات) و تلقیح میکروبی (شاهد، تغذیه با فسفر محلول، تلقیح با باکتری، تلقیح با قارچ و تلقیح تلفیقی قارچ و باکتری) اجرا شد. در پایان دوره رشد، وزن خشک، مقدار فسفر گیاه و فسفر خاک اندازه­گیری و شاخص PACE، فسفر کارایی (PE) و PUTE محاسبه شد. نتایج نشان داد که اثر متقابل منابع فسفاته و تلقیح میکروبی بر مقدار فسفر اندام هوایی گیاه، فسفر خاک، PUET و PE معنی‌دار شد. به­طوری که تیمار تلقیح قارچی با منبع تری‌‌کلسیم فسفات مقدار فسفر بخش هوایی را 7 برابر در مقایسه با تیمار شاهد منبع خاک فسفاته افزایش داد. PUET در تیمار شاهد از منبع تری‌کلسیم فسفات 2/35 برابر بیشتر از فسفر محلول مشاهده شد تیمار تلقیح قارچی 1/61 برابر PACE در مقایسه با تیمار تلقیح توأم باکتری و قارچ افزایش داد. همچنین، بیشترین PE (99 درصد) از تیمار تلقیح قارچی از منبع تری‌کلسیم فسفات حاصل شد. به‌طور کلی، در خاک‌های آهکی با فراهمی پایین فسفر، تلقیح میکروارگانیسم‌ها به‌همراه منابع کم محلول فسفر می‌تواند سبب رفع نیاز فسفاته گیاه شود.

حمیده صدوقی، طاهر رجایی، نیما روحانی،
جلد 24، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

شناسایی و بررسی تغییرات سطح زیر کشت انواع محصولات برای مدیریت عرضه تولیدات زراعی ضروری است. در این پژوهش، به‌منظور شناسایی و بررسی تغییرات سطح زیر کشت محصولات زراعی عمده منطقه حسین‌آباد میش‌مست در استان قم از تصاویر سری زمانی سنجنده‌های OLI و ETM+ ماهواره لندست 8 و 7 با توجه به تقویم زراعی این منطقه استفاده شد. با بهره‌گیری از شاخص پوشش ‌گیاهی (NDVI) در الگوریتم درخت تصمیم‌گیری، حد آستانه‌های این شاخص متناسب با محصولات زراعی عمده این منطقه تنظیم و سپس نقشه الگوی کشت محصولات تهیه شد. برای ارزیابی نتایج از آمار جهاد کشاورزی استان طی سال‌های زراعی 2005، 2009 ، 2014 و 2019 استفاده شد. نتایج نشان داد که با استفاده از حد آستانه‌ شاخص NDVI محصولات زراعی در این منطقه در سال 2005 شامل گندم ‌و ‌جو و یونجه بوده و مساحت‌های آنها در مقایسه با آمار جهاد کشاورزی به‌ترتیب خطایی برابر با 17/1 و 6/1 درصد داشت و در سال 2009 گندم ‌و ‌جو، یونجه و ذرت خطایی برابر با 0/5، 9/6 و 0/1 درصد داشت. در سال 2014 نیز محصولات زراعی گندم‌ و‌ جو، یونجه، ذرت و صیفی‌جات خطایی برابر با 4/9 ، 0/4، 11/4 و 2/4 درصد و همین محصولات در سال 2019 خطایی برابر با 0/04، 11/6، 1/4 و 17/5 درصد داشت که خطا معنادار نبوده و طبق نتایج، کارایی مناسب شاخص NDVI در برآورد سطح زیر کشت محصولات با توجه به فنولوژی آنها مشخص شد. همچنین در سال 2009 و 2014، ذرت و صیفی‌جات به محصولات زراعی این منطقه اضافه شد و سطح زیر کشت محصولات در سال 2019 نسبت به سال 2014 افزایش یافت. 


صفحه 16 از 18     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb