جستجو در مقالات منتشر شده


344 نتیجه برای Ph

صادق فرهی آشتیانی، مجید مهدیه، ایرج نحوی،
جلد 6، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده

این پژوهش به منظور بررسی چگونگی افزایش تولید کتوکاروتنویید آستاگزانتین در جلبک سبز هماتوکوکوس پلوویالیس، تأثیر شوری، ائوزین و کمبود فسفات بر میزان رشد و تولید آستاگزانتین انجام شده است. آزمایش‌های لازم، تحت شرایط سترون در اطاقک رشد با دمای 20 درجه سانتی‌گراد صورت گرفته است. نتایج نشان می‌دهد که شوری، کمبود فسفات و مصرف ائوزین کیست‌زایی را تحریک می‌کند، و هم‌زمان تشکیل آستاگزانتین و میزان وزن خشک جلبک افزایش می‌یابد. با افزودن هیستیدین به محیط کشت، به عنوان یک خاموش کننده اکسیژن یکتایی، تشکیل آستاگزانتین نیز تحت شرایط کمبود فسفات کاهش می‌یابد. از این رو، می‌توان گفت شاید انباشته شدن آستاگزانتین در جلبک به پاسخ‌های آنتی اکسیداتیو آن مربوط باشد، که زنده‌مانی سلول‌های جلبک را تحت شرایط دشوار محیطی افزایش می‌دهد.
محمدجواد مقبلی هنزایی، عنایت ‌الله تفضلی،
جلد 6، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده

یکی از عوامل محدود کننده تولید مرکبات تناوب میوه‌دهی یا سال‌آوری می‌باشد. از مؤثرترین روش‌های کنترل این پدیده استفاده از مواد شیمیایی است. در این پژوهش تأثیر کاربرد اسید جیبرلیک (GA3) و تنک کننده‌های شیمیایی (اسید نفتالین استیک، اتفن و اوره) بر کنترل تناوب باردهی در نارنگی رقم کینو (Citrus reticulata Blanco) در دو آزمایش جداگانه بررسی گردید. طی آزمایش اول، در اواخر پاییز و اوایل زمستان سال 1372 (اواخر یک سال کم‌بار)، درختان نارنگی با اسید جیبرلیک (صفر، 25، 50، 75 و 100 میلی‌گرم در لیتر)، در یکی از سه زمان آذرماه، دی‌ماه و بهمن‌ماه 1372 به فاصله 20 روز محلول‌پاشی شدند. کاربرد اسید جیبرلیک (غلظت 100 میلی‌گرم در لیتر) در آذرماه و یا دی‌ماه موجب بیشترین کاهش جوانه‌های تشکیل شده در بهار پس از تیمار (به ترتیب 65/88 و 13/79 درصد)، و افزایش جوانه‌های گل در سال دوم پس از تیمار گردید (به ترتیب 4/7 و 23 برابر). بهترین نتایج کاهش جوانه‌های گل در بهار پس از تیمار، و افزایش جوانه گل در سال دوم پس از تیمار، از دومین تاریخ محلول‌پاشی (دی‌ماه) با غلظت‌های 50، 75 و 100 میلی‌گرم در لیتر اسید جیبرلیک به دست آمد. در آزمایش دوم، از تنک کننده‌های شیمیایی اسید نفتالین استیک (صفر، 200، 300 و 400 میلی‌گرم در لیتر)، اتفن (صفر، 100، 200 و 300 میلی‌گرم در لیتر) و اوره (صفر، 4، 8 و 12 درصد) در مرحله ریزش طبیعی میوه (75/0-1 سانتی‌متر قطر میوه) در سال پربار استفاده شد. نتایج نشان داد کاربرد اوره بر میزان تنک شدن میوه تأثیر معنی‌داری نداشته، ولی اتفن و اسید نفتالین استیک در تنک کردن میوه و تنظیم میوه‌دهی درختان نارنگی مؤثر بوده‌اند. برای تنک کردن میوه و تنظیم میوه‌دهی درختان نارنگی، غلظت‌های 200 و 300 میلی‌گرم در لیتر اتفن و 400 میلی‌گرم در لیتر نفتالین استیک اسید بهترین تیمارها بودند. آثار هر یک از تیمارهای به کار رفته بر تغییرات طول، قطر، متوسط وزن و کیفیت آب میوه معنی‌دار نبود.
فریبرز خواجه ‌علی، حسن نصیری مقدم، رونالت مارکوارت، محسن دانش مسگران،
جلد 6، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده

میزان اسید اوریک موجود در کود جوجه‌های گوشتی نر آرین تغذیه شده با خوراک‌های آزمایشی حاوی مقادیر مختلف متیونین، با دو روش اسپکتروفتومتری فرابنفش و کروماتوگرافی مایع با کارایی زیاد (HPLC) اندازه‌گیری، و سپس داده‌های حاصل از دو روش مقایسه گردید. در روش HPLC از یک ستون فاز معکوس C-18 استفاده شد (250*4.6 میلیمتر ای.دی)، و سرعت جریان فاز متحرک یک میلی‌متر در دقیقه تنظیم گردید. در روش اسپکتروفتومتری فرابنفش، جذب نوری در 285 نانومتر اندازه‌گیری شد. از داده‌های حاصل از روش اسپکتروفتومتری برای تصحیح ضرایب قابلیت هضم پروتئین در جوجه‌های گوشتی استفاده گردید. ضریب هم‌بستگی (r) بین دو روش برای اندازه‌گیری میزان اسید اوریک در کود جوجه‌های گوشتی، 976/0 بود. مقادیر قابلیت هضم پروتئین پس از تصحیح بر اساس میزان نیتروژن اسید اوریک، به طور معنی‌داری (P<0.01) بیشتر از مقادیر تصحیح نشده بود. ضرایب قابلیت هضم پروتئین پس از تصحیح بر اساس میزان نیتروژن اسید اوریک، قابل مقایسه با ضرایب به دست آمده از روش اندازه‌گیری اسیدهای آمینه بود.
جواد پوررضا، هنری کلاسن،
جلد 6، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده

تأثیر مکمل آنزیم فیتاز بر قابلیت استفاده فسفر و پروتئین و نیز عملکرد جوجه‌های گوشتی تغذیه شده با هشت واریته مختلف گندم ارزیابی شد. مقدار فیتات واریته‌های گندم در آزمایشگاه تعیین گردید. در چارچوب طرح کاملاً تصادفی به روش فاکتوریل، 384 قطعه جوجه یک روزه گوشتی نر تجاری (هوبارد×پترسون) به 96 گروه چهار جوجه‌ای تقسیم شدند. هر یک از 24 جیره آزمایشی (هشت واریته گندم) در سه سطح آنزیم فیتاز (صفر، 500 و 1000 واحد در کیلوگرم) به چهار تکرار و به مدت 21 روز داده شد. در سن 21 روزگی، جوجه‌های هر تکرار توزین و به وسیله شکستن مهره گردن کشته شدند. محتویات ایلئوم جمع‌آوری و برای تعیین فسفر، فیتات، نیتروژن و اکسید کرم تجزیه شیمیایی گردید. استخوان ران چپ دو جوجه در هر تکرار جدا و با هم مخلوط و برای تعیین خاکستر استخوان مورد استفاده قرار گرفت. میان واریته‌های مختلف گندم از لحاظ میزان فیتات اختلاف معنی‌دار (P<0.03). دیده شد. اثر واریته گندم بر وزن بدن، ضریب تبدیل غذا و خاکستر استخوان معنی‌دار بود (P<0.05). فیتاز اضافه شده باعث بهبود معنی‌دار (P<0.05) وزن بدن، مصرف غذا، ضریب تبدیل غذا و خاکستر استخوان گردید. افزودن 500 واحد فیتاز در کیلوگرم غذا قابلیت هضم پروتئین را به گونه‌ای معنی‌دار بهبود بخشید. اختلاف بین سطوح فیتاز (500 و 1000 واحد) از لحاظ وزن بدن، مصرف غذا، ضریب تبدیل غذا و خاکستر استخوان معنی‌دار نبود. به طور کلی، افزودن فیتاز به جیره‌های حاوی گندم باعث بهبود عملکرد، قابلیت هضم پروتئین و قابلیت استفاده از فسفر فیتاته در جوجه‌های گوشتی شد. بنابراین، می‌توان برای کاهش هزینه غذا و آلودگی محیط از فیتاز استفاده نمود.
حسین سیدالاسلامی، علیرضا هادیان، عبدالمجید رضایی،
جلد 6، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده

در شکار حشرات کامل برخی گونه‌ها، و تخمین تراکم جمعیت مراحل بعدی رشد آن حشره در مدیریت مبارزه با آفات از تله‌های رنگین چسب‌دار استفاده می‌‌شود. تله‌هایی با رنگ زرد جاذبه زیادی برای پسیل پسته دارند، ولی برای استفاده از آنها لازم است محل مناسب نصب تله روی درخت تعیین شده و هم‌بستگی بین شمار حشرات شکار شده با مراحل بعدی رشد حشره بررسی گردد. در این پژوهش، در سه زمان مختلف در طول یک سال، که تراکم‌های مختلفی از آفت وجود داشته، در یک باغ پسته در هر زمان چهار درخت به طور تصادفی انتخاب گردید، و در چهار جهت جغرافیایی و در دو ارتفاع، در هر وضعیت یک تله زردرنگ نصب شد، و پس از یک هفته حشرات کامل پسیل شکار شده شمارش گردید. یک هفته و دو هفته پس از جمع‌آوری تله‌ها، به ترتیب تراکم تخم و پوره پسیل روی چهار درخت دیگر که به طور تصادفی انتخاب می‌شد، در همان مواضع و در هر وضعیت روی پنج برگ شمارش شد. روی داده‌های به دست آمده تجزیه واریانس انجام گردید و هم‌بستگی میان شمار حشرات کامل شکار شده با تراکم تخم و پوره نیز تعیین شد. برای جهات مختلف در شکار حشرات کامل و تراکم تخم اختلاف معنی‌دار مشاهده شد، ولی در بیشتر مواضع هم‌بستگی معنی‌‌داری بین شمار حشرات کامل شکار شده و تراکم تخم و پوره بدون بال روی درخت وجود داشت. در این پژوهش نتیجه گرفته شد که به منظور پیش‌آگاهی از تراکم تخم و پوره بدون بال می‌توان تله‌ها را در هر یک از دو ارتفاع و چهار جهت جغرافیایی، بجز در شرق پایین، و ترجیحاً در جهت جنوبی و یا شرق بالا نصب نمود. پیشنهادهایی نیز برای نمونه‌برداری از تخم و پوره در متن ارائه گردیده است.
علی اصغر طالبی، احسان رخشانی، سیدابراهیم صادقی، یعقوب فتحی‌پور،
جلد 6، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده

باروری، طول دوره رشد و طول عمر حشرات کامل شته گردو [Chromaphis juglandicola Kalt] و زنبور پارازیتویید آن [Trioxys pallidus Hal] در اطاق رشد با دمای 2±26 درجه سانتی‌گراد، رطوبت نسبی 5±60 درصد و دوره نوری 8:16 (روشنایی:تاریکی) بررسی گردید. جمعیت‌های شته گردو و زنبور پارازیتویید آن در اتاق رشد روی نهال‌های گردو پرورش داده شدند. با محاسبه طول دوره رشد، باروری روزانه و نسبت جنسی شته و زنبور پارازیتویید و تشکیل جدول زندگی ویژه باروری، آهنگ طبیعی افزایش جمعیت (rm)، میزان تولید مثل خالص (R0) و میانگین طول مدت هر نسل بر حسب روز (TC) محاسبه شد. میزان تولید مثل خالص (میانگین تعداد نتاج ماده تولید شده توسط هر ماده در هر نسل) و آهنگ طبیعی افزایش جمعیت در شته گردو به ترتیب 69/34 عدد و 278/0، و در زنبور پارازیتویید به ترتیب 85/53 عدد و 385/0 بود. میانگین طول مدت هر نسل در شته گردو 75/12 روز و در زنبور پارازیتویید 35/10 روز برآورد شد. جمعیت شته گردو و زنبور پارازیتویید در مدت یک هفته (rw) به ترتیب 001/7 و 81/14 برابر افزایش می‌یابد، و مدت زمان لازم برای دو برابر شدن جمعیت (dt) به ترتیب 49/2 و 8/1 روز است. طول دوره پیش از بلوغ زنبور (دوره جنینی، لاروی و شفیرگی) در ترکیبی از پوره‌های سنین مختلف شته در نرها 34/0±14/9 روز و در ماده‌ها 21/0±16/9 روز، و میانگین دوره رشد پیش از بلوغ شته گردو (دوره پورگی) 10/0±30/9 روز بود. طول دوره پیش از بلوغ زنبور پارازیتویید با افزایش سن پورگی شته میزبان کاهش می‌یابد. طول عمر حشرات بالغ زنبور پارازیتویید در نرها 22/0±17/6 روز و در ماده‌ها 23/0±87/6 روز، و در شته گردو 94/0±24/12 روز برآورد گردید.
محمدرضا چاکرالحسینی، عبدالمجید رونقی، منوچهرمفتون، نجف علی کریمی،
جلد 6، شماره 4 - ( 10-1381 )
چکیده

قابلیت استفاده آهن در خاک‌های آهکی ایران به دلیل فراوانی کلسیم کربنات و پ‌-هاش زیاد، کم است. هم‌چنین، مصرف بیش از نیاز کودهای فسفردار ممکن است قابلیت استفاده آهن را کاهش دهد. هدف از این پژوهش ارزیابی گلخانه‌ای تأثیر فسفر، آهن و برهمکنش آنها بر وزن خشک اندام هوایی، غلظت، و جذب کل برخی از عناصر غذایی گیاه سویا [Glycine max (L.) Merrill] بود. تیمارها شامل پنج سطح فسفر (صفر، 40، 80، 120 و 160 میلی‌گرم در کیلوگرم از منبع پتاسیم دی‌هیدروژن فسفات) و چهار سطح آهن (صفر، 5/2، 5 و 10 میلی‌گرم در کیلوگرم از منبع سکسترین آهن) به صورت فاکتوریل در چارچوب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار بود. گیاهان به مدت هشت هفته در یک خاک لومی سری چیتگر با نام علمی Fine-loamy, carbonatic, thermic, Typic, Calcixerepts رشد کردند. نتایج نشان داد که کاربرد فسفر تا سطح 80 و آهن در سطح 5/2 میلی‌گرم در کیلوگرم سبب افزایش معنی‌دار (P<0.05) وزن خشک قسمت هوایی سویا گردید. میانگین غلظت، جذب کل فسفر و نسبت فسفر به آهن در گیاه با مصرف فسفر افزایش، ولی با کاربرد آهن کاهش یافت. غلظت و جذب کل آهن با کاربرد آهن افزایش، ولی با مصرف فسفر کاهش یافت. برهمکنش آهن و فسفر تأثیری بر وزن خشک قسمت هوایی سویا نداشت. غلظت روی و مس در گیاه با مصرف فسفر به طور معنی‌داری کاهش یافت. غلظت منگنز تا سطح 40 میلی‌گرم فسفر در کیلوگرم افزایش، ولی در سطوح بالاتر کاهش یافت. کاربرد آهن تأثیری بر غلظت روی و مس در سویا نداشت، ولی در تمام سطوح غلظت منگنز را کاهش داد. قبل از هر گونه توصیه کودی لازم است تأثیر فسفر، آهن و برهمکنش آنها بر سویا در شرایط مزرعه با خاک‌ها و واریته‌های متفاوت سویا بررسی گردد.
سعید قدیری ‌راد، بیژن حاتمی، غلامحسین اسدی،
جلد 6، شماره 4 - ( 10-1381 )
چکیده

در بررسی‌ زیست‌شناسی‌ مگس‌ شکارگر Leucopis glyphinivora Tanas، طول‌ عمر حشرات‌ کامل‌ حدود هشت‌ روز و میانگین تولید تخم‌ توسط‌ هر ماده‌ 7/35 عدد بود. دوره‌ جنینی‌، سه‌ سن‌ لاروی‌ و پوپاریوم‌ به‌ ترتیب‌ 7/2، 16/2، 48/3، 7/5 و 45/8 روز، و یک‌ نسل‌ آن‌ حدود یک‌ ماه‌ طول‌ کشید. کارایی‌ این‌ شکارگر با قرار دادن‌ تخم‌ آن‌ در مجاورت‌ حشرات‌ کامل‌ شته‌ سیاه‌ باقلا به‌ ترتیب‌ به‌ نسبت‌های‌ 1 به‌ 1، 1 به‌ 2، 1 به‌ 4، 1 به‌ 8 و 1 به‌ 16 روی‌ گیاه‌ باقلا بررسی‌ شد. لاروهای‌ سن‌ اول‌ تنها از پوره‌های‌ سن‌ اول‌ و دوم‌ شته‌ تغذیه‌ می‌کردند. نسبت‌های‌ 1 به‌ 4، 1 به‌ 8 و 1 به‌ 16 شکارگر به‌ شکار، به‌ ترتیب‌ باعث‌ 9/97، 8/98 و 61 درصد کاهش‌ جمعیت‌ شته‌ گردید، در حالی‌ که‌ در نسبت‌های‌ 1 به‌ 1 و 1 به‌ 2، لاروهای‌ شکارگر به‌ دلیل‌ ترک‌ گیاه‌ میزبان‌ برای‌ جستجوی‌ پوره‌های‌ ریز شکار، در کاهش‌ جمعیت‌ آن‌ ناموفق‌ بودند. بنابراین‌، لاروهای‌ این‌ شکارگر صرفاً در یک‌ محدوده‌ خاص‌ از ساختار سنی‌ و جمعیتی‌ شته‌ میزبان‌ کارایی‌ داشتند.
سید محسن تقوی، محمد ضیایی،
جلد 7، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده

به منظور مقایسه جدایه‌های (Pseudomonas syringae pv. syringae (Pss از غلات، مرکبات، درختان میوه هسته‌دار و برخی علف‌های هرز از نظر ویژگی‌های فنوتیپی و بیماری‌زایی، طی سال‌های 1377 و 1378 در استان فارس، شهرستان‌های کرج، فریدن، الیگودرز و شهرکرد از گیاهان فوق نمونه‌برداری شد. از 350 جدایه باکتری فلورسنت، 47 جدایه که از لحاظ اکسیداز، توانایی ایجاد پوسیدگی نرم در سیب زمینی و هیدرولیز آرژنین منفی بوده ولی روی توتون، شمعدانی یا هر دو فوق حساسیت ایجاد نمودند، مقدمتاً به عنوان Pss انتخاب و آزمون‌های تکمیلی روی آنها انجام شد. بر اساس آزمون‌های LOPAT (لوان، اکسیداز، له کردن سیب زمینی، هیدرولیز آرژنین و فوق حساسیت روی توتون) جدایه‌ها به دو گروه، و بر اساس آزمون‌های GATTα (هیدرولیز ژلاتین، هیدرولیز اسکولین، تیروزیناز و استفاده از تارتارات) به 9 گروه تقسیم شدند. جدایه‌های میزبان‌های مختلف در آزمون‌های لیپاز، لسیتیناز، تولید سیرینگومایسین، تشکیل هسته یخ، بیماری‌زایی، نقوش الکتروفورزی پروتئین‌های سلولی و سرولوژی در آزمون نشت دوطرفه در آگار با هم متفاوت بودند.
شهرام دخانی، جواد کرامت، شیوا روفی‌گری حقیقت،
جلد 7، شماره 2 - ( 4-1382 )
چکیده

سه رقم سیب‌زمینی (Solanum tuberosum L)، مارفونای بهاره، کوزیما و مارفونای پاییزه از استان اصفهان تهیه، و در شرایط مختلف انبارداری شامل انبار سرد 4 درجه سانتی‌گراد و تاریکی، انبار سرد 12 درجه سانتی‌گراد و نور فلورسنت، انبار با دمای اتاق و تاریکی و انبار با دمای اتاق و نور روز نگهداری شد. در همه شرایط نگهداری، رطوبت نسبی 85 تا 90 درصد بود. اندازه‌گیری گلیکوآلکالویید کل، آلفاسولانین، وزن مخصوص و درصد ماده خشک در طول 30 روز برای سیب‌زمینی رقم مارفونای بهاره، و 90 روز برای ارقام پاییزه انجام گرفت. در آغاز، وسط و پایان انبارداری، مقدار آلفاسولانین بر حسب میلی‌گرم در 100 گرم ماده خشک در هر یک از ارقام سیب‌زمینی، به روش کروماتوگرافی مایع با کارایی زیاد اندازه‌گیری شد. فرایند حرارتی تهیه چیپس و سیب‌زمینی پخته در سیب‌زمینی‌های ارقام پاییزه کوزیما و مارفونا در ماه دوم انبارداری، که بیشترین مقدار سولانین در آنها به وجود آمده بود، انجام شد. مقدار سولانین پیش و پس از فرایند اندازه‌گیری گردید. طرح آزمایش، فاکتوریل در چارچوب طرح کاملاً تصادفی بود و مقایسه میانگین‌ها با آزمون دانکن انجام شد. نتایج نشان داد که برای رقم مارفونای بهاره طی مدت 30 روز انبارداری بیشترین مقدار سولانین در پایان انبارداری در انبار سرد 12 درجه با نور فلورسنت بوده، و سه انبار دیگر از نظر مقدار ایجاد سولانین با یکدیگر تفاوتی ندارند. هم‌چنین، برای ارقام پاییزه (کوزیما و مارفونا) بیشترین مقدار سولانین طی 90 روز نگهداری مربوط به انبار سرد 12 درجه و نور فلورسنت بوده، پس از آن انبار با دمای اتاق و نور روز بیشترین مقدار سولانین را طی مدت نگهداری ایجاد کرد، و انبار با سرما و تاریکی کمترین مقدار افزایش سولانین را طی 90 روز برای دو رقم مذکور داشت. در مورد انبار با دمای اتاق و تاریکی، به علت جوانه زدن غده‌ها در نیمه دوم انبارداری، مقدار سولانین در هر دو رقم کاهش یافت. بر خلاف این که پوست‌گیری، پیش از سرخ کردن و پس از پخت باعث کاهش مقدار سولانین در سیب‌زمینی در هر دو رقم شد، فرایند سرخ کردن برای تهیه چیپس و پختن در آب جوش هیچ تأثیری در مقدار سولانین نمونه‌ها نداشت. بنابراین، بهترین روش انبارداری سیب‌زمینی از نظر کمترین افزایش در میزان آلفاسولانین، انبار سرد 4 درجه سانتی‌گراد و تاریکی است.
زهرا شیخ‌الاسلامی، جلال جمالیان،
جلد 7، شماره 2 - ( 4-1382 )
چکیده

امروزه استفاده از نان‌های تهیه شده از آرد کامل، به خاطر داشتن مقادیر زیاد فیبر، ویتامین و املاح معدنی، در کشورهای غربی، و به تازگی در کشور ما عمومیت یافته است. ولی در آرد کامل گندم میزان برخی عوامل نامطلوب، که مهم‌ترین آنها اسید فیتیک است، بالا می‌باشد. اسید فیتیک ترکیبی فسفره است که به شکل نمک پتاسیم- منیزیم، به ویژه در سلول و لایه آلرون غلات وجود دارد، و معمولا" به فرم نمک آلی فیتات دیده می‌شود. میزان این ترکیب بسته به درصد استخراج آرد متفاوت است. اسید فیتیک توانایی زیادی برای اتصال به فلزات و املاح معدنی نظیر آهن، کلسیم، روی و غیره دارد. در نتیجه این عناصر را به صورت کمپلکس‌های غیر محلول در آورده، از دسترس بدن دور می‌سازد. افزون بر این، فیتات می‌تواند با پروتئین، کربوهیدرات و چربی موجود در رژیم غذایی واکنش کرده، آنها را به کمپلکس غیر محلول تبدیل و در نتیجه از هضم و جذب آنها جلوگیری کند. در پژوهش حاضر میزان اسید فیتیک در آرد، خمیر و نان‌های سنگک و لواش ماشینی متداول در خراسان اندازه‌گیری گردید. به این منظور، در مرحله نخست میزان اسید فیتیک آرد با درصدهای استخراج متداول در تهیه نان، و نیز دو آرد مخلوط 50-50 از این آردها اندازه‌گیری شد. در مرحله دوم نان معمولی مورد نظر (سنگک و لواش ماشینی) با استفاده از چهار تیمار از این آردها به شیوه نانوا تهیه و سپس در خمیر و نان حاصل مقدار اسید فیتیــــک اندازه گرفته شد. هم‌چنین، در مورد نان و آرد، ترکیبات مختلف تغذیه‌ای مرتبط با اسید فیتیک محاسبه گردید. نتایج نشان داد که میزان اسید فیتیک در نمونه‌های آرد مورد استفاده در تهیه نان‌ها زیاد است (به طور میانگین 37/570 میلی‌گرم در 100 گرم)، و با توجه به روش کنونی تهیه نان، که در اغلب نقاط کشور رایج است، تخمیر و پخت نان نمی‌تواند کمک چندانی به کاهش اسید فیتیک موجود در نان کند. در نتیجه، میزان اسید فیتیک در نان تولیدی نیز بالا است (به طور میانگین 31/347 میلی‌گرم در 100 گرم).
رضا محمدی، آقا فخر میرلوحی،
جلد 7، شماره 2 - ( 4-1382 )
چکیده

قارچ‌های اندوفایت وابسته به جنس نئوتیفودیوم (Neotyphodium)، با بیشتر گراس‌های سردسیری رابطه هم‌زیستی برقرار می‌کنند. این قارچ‌ها ویژگی‌های رویشی، مورفولوژیک و فیزیولوژیک گیاهان میزبان را تغییر داده، باعث افزایش قدرت پایداری آنها می‌شوند. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر قارچ‌های اندوفایت در بهبود ویژگی‌های فنوتیپی فسکیوی بلند (Festuca arundinacea Schreb) و فسکیوی مرتعی (Festuca pratensis Huds) بومی ایران انجام گرفت. آزمایش در چارچوب طرح کاملاً تصادفی و به صورت فاکتوریل در سه تکرار اجرا شد، که دو فاکتور در دو سطح داشت. فاکتور اول دو توده گیاهی و فاکتور دوم آلوده و غیر آلوده بودن گیاه به قارچ بود. نتایج آزمایش نشان داد که در بیشتر ویژگی‌های فنوتیپی مورد مطالعه، بین گیاهان آلوده و عاری از قارچ، اختلاف آماری معنی‌دار وجود دارد. اثر قارچ‌های اندوفایت بر شمار پنجه در بوته، عملکرد علوفه در بوته، عمق طوقه، وزن طوقه خشک و وزن ریشه خشک، مثبت و معنی‌دار شد. بین توده‌ها برای عملکرد علوفه در بوته، عمق طوقه، وزن طوقه خشک، وزن ریشه خشک و درصد ماده خشک، اختلاف آماری معنی‌دار بود. اثر متقابل توده و قارچ برای عمق طوقه و وزن ریشه خشک معنی‌دار گردید. از این رو می‌توان از قارچ‌های اندوفایت در بهبود ویژگی‌های فنوتیپی این گیاهان استفاده کرد.
زهرا رفیعی کرهرودی، بیژن حاتمی،
جلد 7، شماره 2 - ( 4-1382 )
چکیده

بال‌توری سبز [Chrysoperla carnea Steph] از دشمنان طبیعی مهم شته‌ها، به ویژه شته سبز جالیز (Aphis gossypii Glov) است. در این پژوهش دو آزمایش رهاسازی تخم بال‌توری روی گیاه خیار در قفس‌هایی به ابعاد70*70*40 سانتی‌متر و در گلخانه انجام شد. در آزمایش اول، رهاسازی تخم با روش کرایزوبگ (کیسه‌های توری مخصوص با 360 سوراخ در هر 215 سانتی‌متر مربع، 8 سانتی‌متر عرض و 12 سانتی‌متر طول) در هفت تیمار شامل نسبت‌‌های 1:1، 1:5،1:10، 1:15 و 1:20 (شکار: شکارگر)، و تیمارهای شاهد دارای گیاهانی با کیسه خالی و بدون آن صورت گرفت. این آزمایش یک بار در بهار و یک بار در پاییز انجام شد. در آزمایش دوم، بهترین نسبت‌های رهاسازی تخم در کنترل شته جالیز با دو روش کرایزوبگ و رهاسازی تخم به صورت مخلوط با خاک اره به عنوان ماده همراه آن مقایسه شد. رهاسازی تعیین شده در هر دو روش شامل نسبت‌های 1:1 و 1:5 (شکار: شکارگر) بود. تیمارهای شاهد در دو روش به ترتیب عبارت از کیسه خالی و خاک اره بودند. نتایج آزمایش اول نشان داد که نسبت‌های رهاسازی 1:1 و 1:5 در پاییز بدون اختلاف معنی‌دار، ولی در بهار دارای اختلاف معنی‌دار بودند. این اختلاف احتمالاً ناشی از تفاوت درجه حرارت بود. هم‌چنین، اثر متقابل تیمار و فصل نشان داد که بین نسبت‌های 1:5 و 1:1 در بهار و پاییز اختلاف معنی‌دار وجود ندارد. در آزمایش دوم نیز نسبت‌های رهاسازی 1:1 و 1:5 در روش خاک اره با یکدیگر، و با نسبت 1:1 در روش کرایزوبگ هیچ گونه اختلاف معنی‌دار نداشتند، در حالی‌که نسبت رهاسازی 1:5 کرایزوبگ با 1:1 در هر دو روش اختلاف معنی‌دار نشان داد. در عین‌‌حال، رهاسازی تخم در روش خاک اره با نکروزه شدن برگ‌های خیار همراه بود.
سیدعلی‌محمد میرمحمدی‌میبدی، علیرضا امینی، سیدجمال الدین خواجه‌،
جلد 7، شماره 2 - ( 4-1382 )
چکیده

در این‌ پژوهش پتانسیل‌ دو گونه‌ علفی‌ متحمل‌ به‌ شوری‌ به‌ نام‌های‌ چمن‌ شور ساحلی یا برت (Aeluropus littoralis) و چمن شور پاگربه‌ای‌ یا بونو(A. lagopoides) در کاهش‌ شوری‌ خاک بررسی شد. ‌بذرهای توده‌ بومی‌ دو گونه‌ جمع‌آوری‌شده‌ از منطقه‌ رودشت‌ اصفهان،‌ در چهار خاک‌ تهیه ‌شده‌ از رویشگاه‌های‌ آنها با درجات‌ مختلف‌ شوری،‌ در سه‌ تکرار در گلخانه‌ کشت‌ شد. هدایت‌ الکتریکی‌ خاک‌ تیمارهای‌ مورد استفاده‌ 4/12، 5/29، 0/43 و 0/69 دسی‌زیمنس‌ بر متر بود. نتایج‌ مقایسه‌ میانگین‌ها نشان‌ داد که‌ دو گونه‌ مورد بررسی‌ از لحاظ وزن‌ خشک‌ اندام‌ هوایی‌، وزن‌ خشک‌ ریشه‌، سدیم‌ ذخیره‌ای‌ کل‌ وزن‌ خشک‌ اندام‌ هوایی‌ و نسبت‌ پتاسیم‌ به‌ سدیم،‌ اختلاف‌ معنی‌داری‌ داشتند. هر دو گونه‌ به طور معنی‌داری‌ هدایت‌ الکتریکی‌ خاک‌ را کاهش‌ دادند. محدوده‌ کاهش‌ هدایت‌ الکتریکی‌ خاک‌ از 23 تا 5/42 درصد بر حسب‌ هدایت‌ الکتریکی‌ اولیه‌ خاک‌ متغیر بود. این‌ کاهش‌ شوری‌ به‌ طور عمده‌ ناشی‌ از جذب‌ یون‌های‌ سدیم‌، پتاسیم‌، کلسیم‌ و منیزیم‌ از خاک‌ بود. بخش‌ قابل‌ توجهی‌ از مقدار عناصر جذب‌ شده در غدد نمکی‌ گونه‌های‌ مورد بررسی‌، به‌ ویژه‌ گونه ‌A. lagopoides، به‌ خارج‌ از گیاه‌ ترشح‌ شده‌ بود. با توجه‌ به‌ ترشح‌ بیشتر از 50 درصد نمک‌ از بیشتر خاک‌ها، انتظار می‌رود بتوان‌ با کاشت‌ و برداشت‌ این‌ گیاهان‌ از طریق‌ چرا یا دست،‌ شوری‌ خاک‌ را کاهش‌ داد.
شمس‌الله ایوبی، احمد جلالیان، مصطفی کریمیان اقبال،
جلد 7، شماره 3 - ( 7-1382 )
چکیده

پژوهش در پارینه خاک ها کاربرد زیادی در بررسی وضعیت بوم شناسی و اقلیمی گذشته زمین دارد. از سوی دیگر، شناسایی پارینه خاک ها نقش مهمی در انجام بهتر بررسی های نقشه برداری خاک و تصمیم گیریهای مدیریتی دارد، زیرا ویژگی های این خاکها با خاکهای جوانتر متفاوت است. پارینه خاکها شامل خاکهایی هشتند که در شرایطی متفاوت با شرایط محیطی کنونی تشکیل شده، یا زیر یک سری رسوبات جوانتر دفن شده اند، و یا روی یک سطح باقی مانده اند. این خاکها در نواحی ایران مرکزی و زاگرس پراکندگی چشم گیر دارند. در شناسایی پارینه خاکها ویژگیها و عامل های مختلف مورفولوژیک، فیزیکی، شیمیایی، کانی شناس و میکرومورفولوژیک مفیدند. در این پژوهش ویژگیهای مورفولوژیک و برخی پارامترهای فیزیکی و شیمیایی پارینه خاکهای دو منطقه اصفهان و اما قیس چهارمحال و بختیاری، به منظور شناخت شرایط خاک سازی و محیطی گذشته بررسی شد. نیم رخهای مورد بررسی روی زمین ریخت های مختلف شامل مخروط افکنه آبرفتی، دشت قدیمی بریده شده و رسوبات آبگیر قدیمی قرار گرفته اند. نتایج نشان داد که در منطقه سگزی اصفهان رسوب بر جای مانده از یک آبگیر قدیمی شامل لایه ای سیاه رنگ سرشار از ماکروفسل است که گویای شرایط پر آب (آب شیرین تا لب شور) دیرینه می باشد. لایه بندی مختلف با توزیع اندازه ذرات متفاوت نشانه تغییر در شرایط رسوب گذاری گذشته است. پوشش های رسی و آهکی قوی روی خاک دانه ها و ذرات اولیه نیم رخ سپاهان شهر اصفهان با 100 میلیمتر بارندگی سالیانه، خبر از شرایط مرطوب تر گدشته منطقه می دهد. در نیم رخ اما قیس چهارمحال و بختیاری، پارینه خاک دفن شده غنی از پوسته های رسی و بدون آهک و درصد کاتیون های بازی خیلی کم دیده می شود. بر پایه روابط میان میزان بارندگی و نسبت کاتیون های مختلف، میزان بارندگی در گذشته منطقه تا و دو برابر فعلی برآورد شده است. در مجموع، نیم رخهای مورد بررسی نشان می دهد که اواخر پلئیستوسن رطوبت مؤثر در مناطق ایران مرکزی و زاگرس بیش از امروز بوده است.  
محمدهادی فرپور، مصطفی کریمیان اقبال، حسین خادمی،
جلد 7، شماره 3 - ( 7-1382 )
چکیده

اریدی‌سول‌های گچی از اهمیت و گسترش فراوانی در محیط‌های خشک و نیمه خشک برخوردارند. هم‌چنین، ارتباط نزدیکی بین موقعیت ژئومورفولوژی و نحوه تشکیل و تکامل خاک وجود دارد. مهم‌ترین اهداف این پژوهش، بررسی نحوه تشکیل و طبقه‌بندی خاک‌های گچی و نیز تعیین ارتباط بین فرم بلوری میکروسکوپی و ماکروسکوپی گچ و موقعیت ژئومورفولوژی در منطقه رفسنجان است. منطقه مورد بررسی با بارندگی حدود 60 میلی‌متر در منطقه نوق و در 30 کیلومتری شمال رفسنجان قرار دارد. از میان پروفیل‌های بررسی شده، هفت پروفیل به عنوان شاهد انتخاب شد. نمونه‌های خاک تحت آزمایش‌های پراش پرتو ایکس، میکرومورفولوژی، فیزیکی و شیمیایی و میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) قرار گرفتند. سطوح ژئومورفولوژی پدیمنت سنگی کنونی، که در حقیقت، سواحل دریاچه‌های بسته قدیمی ایران مرکزی هستند، محل تجمع گچ بوده، به عنوان منشأ گچ در منطقه به حساب می‌آیند. آویزه‌های بزرگ گچی و نیز اشکال میکروسکوپی صفحه‌ای، عدسی، کرمی شکل و صفحات در هم قفل شده گچی در پدیمنت سنگی دیده می‌شود. به طرف پایین شیب (پدیمنت پوشیده) از میزان گچ و اندازه آویزه‌ها کاسته می‌شود. خاک واقع بر سطح حد واسط پدیمنت و پلایا دارای بلورهای عدسی و صفحات در هم قفل شده گچی می‌باشد. روی خاک شور موقعیت پلایا در مرکز دشت، سطوح پف کرده رسی دیده می‌شود. اشکال عدسی و کرمی شکل در جهت شیب افزایش یافته است، و در پلایا گچ به صورت ریزبلورین است. در سطح خاک پدیمنت سنگی واقع در غرب منطقه، مقادیر زیادی گره‌های نرم گچی مشاهده می‌شود. به علاوه، شکل دوکی گچ و نیز بلورهای پالیگورسکیت در این موقعیت دیده می‌شود. باد نقش مهمی در تشکیل و تکامل پروفیل واقع بر پدیمنت سنگی ایفا کرده است. ارتباط نزدیکی بین مورفولوژی گچ و موقعیت ژئومورفولوژی در منطقه یافت شد.
شهرام محمود سلطانی، عباس صمدی،
جلد 7، شماره 3 - ( 7-1382 )
چکیده

شناخت شکل‌های مختلف فسفر خاک در ارزیابی وضعیت فسفر خاک و نیز پیدایش و حاصل‌خیزی خاک مهم است. بدین منظور، مقدار و توزیع فسفر در شکل‌های مختلف معدنی و آلی در 39 نمونه خاک استان فارس بررسی شد. خاک‌ها به طور دنباله‌ای برای تعیین شکل‌های معدنی فسفر عصاره‌گیری شدند. میزان فسفر کل خاک‌ها بین 254 و 1176 میلی‌گرم در کیلوگرم خاک متغیر، و در خاک‌های با بافت سبک (با میانگین 482 میلی‌گرم در کیلوگرم) کمتر از خاک‌های با بافت سنگین (با میانگین 690 میلی‌گرم در کیلوگرم) بود. فسفر معدنی 73 درصد و فسفر آلی 27 درصد از فسفر کل را شامل می‌شد. فسفات‌های کلسیم با میانگین 424 میلی‌گرم در کیلوگرم (71 درصد فسفر معدنی)، شکل غالب فسفر خاک بود. تجزیه رگرسیونی ساده نشان داد روابط مثبت و معنی‌داری میان فسفر آلی، فسفات‌های کلسیم و فسفات‌های آهن-آلومینیم با درصد رس و گنجایش تبادل کاتیونی خاک برقرار است. تجزیه رگرسیونی چند متغیره نشان داد هنگامی که بعضی از ویژگی‌های خاک همچون درصد رس، گنجایش تبادل کاتیونی خاک و کربنات کلسیم معادل با هم وارد مدل شدند، ضریب هم‌بستگی مدل به طور معنی‌داری افزایش یافت. گرچه مدل رگرسیونی معنی‌دار (P<0.05) بود، سهم نسبی هر یک از ویژگی‌های خاک در تغییرات فسفات‌های آهن-آلومینیم چندان چشم‌گیر نبود.
محمد پاکدل، جواد پوررضا، سعید انصاری،
جلد 7، شماره 3 - ( 7-1382 )
چکیده

این آزمایش به منظور بررسی تأثیر مقادیر مختلف کلسیم و فسفر قابل دسترس جیره بر عملکرد مرغان مادر بومی اصفهان به اجرا در آمد. مرغان بومی مورد استفاده در سن 72 تا 80 هفتگی قرار داشتند. سه مقدار مختلف کلسیم شامل 27/3، 62/2 و 96/1 درصد، و سه مقدار مختلف فسفر قابل دسترس شامل 0/25، 0/20 و 15/0 درصد، بر اساس طرح آماری کاملاً تصادفی به روش فاکتوریل بررسی گردید. بنابراین، 9 جیره آزمایشی در نظر گرفته شد، که به طور تصادفی به 9 گروه از مرغان مادر بومی (پنج تکرار و هر تکرار شامل دو قطعه در هر تیمار) اختصاص یافت. بر اساس نتایج حاصل، افزایش کلسیم و فسفر قابل دسترس جیره به بیشترین مقدار باعث کاهش معنی‌دار (0/05 >P) در تولید و وزن تخم مرغ گردید. هم‌چنین، کاهش کلسیم و فسفر قابل دسترس جیره به ترتیب به 62/2 و 15/0 درصد مانع از کاهش وزن تخم مرغ شد، و ضریب تبدیل خوراک نیز بهبود یافت. با کاستن مقدار کلسیم و فسفر قابل دسترس جیره به ترتیب به 96/1 و 15/0 درصد، انباشت کلسیم در پوسته تخم مرغ، و در نتیجه درصد خاکستر آن افزایش معنی‌داری یافت (P<0.05). مقادیر مختلف کلسیم و فسفر قابل دسترس جیره اثر معنی‌داری بر خوراک مصرفی، و ضخامت و استحکام پوسته تخم مرغ نداشت. نتایج گویای آن است که مناسب‌ترین مقدار پیشنهادی کلسیم و فسفر قابل دسترس در جیره مرغان مادر بومی اصفهان در اواخر دوره تولید، برای رسیدن به بهترین تولید و وزن تخم مرغ و بیشترین مقدار انباشت کلسیم در پوسته،‌ 96/1 درصد کلسیم و 15/0 درصد فسفر قابل دسترس است.
داود عطایی، محمد علی سحری، منوچهر حامدی،
جلد 7، شماره 3 - ( 7-1382 )
چکیده

در این پژوهش برخی خواص فیزیکی و شیمیایی روغن بذر چای ایرانی ‌(رقم لاهیجان) بررسی، و با ویژگی‌های روغن‌های استحصالی از دانه آفتاب‌گردان (رقم فارس) و میوه زیتون (رقم گیله زیتون) از نظر درصد اسیدهای چرب، عدد پراکسید، عدد یدی، عدد صابونی و مدت زمان ماندگاری مقایسه شد. هم‌چنین، روغن بذر چای در دو سطح پنج و ده درصد، به روغن‌های آفتاب‌گردان و زیتون افزوده شد و ماندگاری آنها با شاهد مقایسه گردید. نتایج نشان داد که روغن بذر چای از نظر خواص تغذیه‌ای و پایداری، روغنی مناسب است. آزمایش ماندگاری این روغن‌ها در دمای 63 درجه سانتی‌گراد نشان داد که ماندگاری روغن بذر چای بیش از آفتاب‌گردان و در حد ماندگاری روغن زیتون است. ضمناً ماندگاری روغن آفتاب‌گردان در حالت مخلوط با روغن بذر چای افزایش می‌یابد.
سیما چراغی دهدزی، شهرام دخانی، محمد شاهدی،
جلد 7، شماره 3 - ( 7-1382 )
چکیده

یکی از راه‌های افزایش زمان نگه‌داری سوسیس و کاهش مصرف افزودنی‌هایی چون نیتریت، تولید کنسرو آن است. تولید سوسیس و کنسرو آن با فرمول خاص و آزمایش‌ها و ارزیابی‌های مختلف در دو مرحله انجام گرفت. مرحله اول شامل تهیه چهار نوع سوسیس با چند فرمول و تولید کنسرو آن در کارخانه صنوبر اصفهان بود، و در مرحله دوم آزمایش‌های فیزیکوشیمیایی و حسی انجام شد. کنسرو سوسیس در قوطی (409×214) و شیشه (مشابه شماره 67-10) تولید شد، و تا رسیدن به F value برابر چهار دقیقه فرایند حرارتی استریلیزاسیون را با فشار مطلق دو اتمسفر در اتوکلاو طی کرد. قوطی‌ها و شیشه‌ها با سوسیس بدون پوشش به قطر 22 میلی‌متر و محلول آب نمک دو درصد با دمای 75 درجه سانتی‌گراد با نسبت یک به یک پر شدند. آزمایش‌های شیمیایی همچون اندازه‌گیری میزان رطوبت، چربی و پروتئین برابر روش‌های استاندارد و AOAC، و آزمایش‌های فیزیکی مانند اندازه‌گیری میزان مقاومت برشی بافت سوسیس‌های غیر کنسروی و کنسرو شده در قوطی و شیشه در مدت سه ماه نگه‌داری، انجام پذیرفت. برای تجزیه و تحلیل آماری داده‌های حاصل از آزمایش‌های نمونه‌های سوسیس غیر کنسروی و کنسروی، آزمایش فاکتوریل در چارچوب طرح کاملاً تصادفی، و برای مقایسه میانگین‌ها آزمون چند دامنه‌ای دانکن به کار برده شد. فرایند استریلیزاسیون باعث افزایش رطوبت و کاهش میزان مقاومت برشی بافت سوسیس با هر چهار فرمول شد. با پیشرفت دوره نگه‌داری، تا پایان ماه دوم نیز رطوبت سوسیس‌های کنسرو شده در قوطی با هر چهار فرمول افزایش یافت، و میزان پروتئین و چربی کاهش داشت. هم‌چنین، در هر دو نوع ظرف، و با هر چهار فرمول، در میزان مقاومت برشی بافت سوسیس‌های کنسرو شده کاهش دیده شد. نتایج آزمون‌های حسی نشان داد که سوسیس‌های کنسرو شده در قوطی با هر چهار فرمول، از نظر عطر، طعم، بافت و رنگ در سطح احتمال یک درصد تفاوت معنی‌داری با هم ندارند.

صفحه 3 از 18     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb