35 نتیجه برای تنوع
مسعود بهار، حمید رضا محمدی، سیروس قبادی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
به دلیل افزایش تعداد ارقام سیب زمینی و اهمیت تولید غدههای بذری با خلوص ژنتیکی بالا، شناسایی دقیق و نیز ارزیابی ژنتیکی ارقام از فعالیتهای مستمر در تحقیقات مربوط به اصلاح سیب زمینی محسوب میشود. برای دستیابی به یک روش قابل اعتماد جهت شناسایی 28 رقم سیب زمینی، کارایی 10 نشانگر ریزماهوارهای که در مطالعات سایر محققین چند شکلی مناسبی نشان داده بودند، بررسی شد. جفت آغازگرهای ریزماهواره مورد استفاده از 3 تا 10 آلل در بین 28 رقم سیب زمینی و در مجموع 57 آلل تکثیر کردند که متوسط تعداد آللها به ازای هر جفت آغازگر 7/5 بود. تعداد ارقام هتروزیگوت (افرادی که بیش از یک آلل تکثیر کردند) از 6 تا 28 رقم متغیر بود و تعداد متوسط آنها به ازای هر جفت آغازگر 18 رقم برآورد شد. تجزیه خوشهای به روش UPGMA و با ضریب جاکارد، 28 رقم سیب زمینی را در دو گروه مجزا گروهبندی کرد. بر اساس دندروگرام ترسیم شده ارقام آمریکایی کنبک، فلوریدا و آتلانتیک در یک گروه قرار گرفتند و رقم استانبولی که یک رقم ناشناخته در ایران محسوب میشود. در گروه ارقام اروپایی دسته بندی شد. احتمال داده میشود که این رقم بههمراه سایر ارقام ناشناخته که در مناطق مختلف کشور کاشته میشوند از اروپا به ایران وارد شده میباشد. نتایج بهدست آمده در این تحقیق نشان داد که استفاده از ریزماهوارهها برای تعیین رابطه ژنتیکی ارقام سیب زمینی و ارزیابی خلوص بذری مناسب میباشد.
الهام فراهـانی، احمد ارزانی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی تنوع ژنتیکی ارقام و هیبریدهای F1 گندم دوروم با استفاده از صفات زراعی و مورفولوژیک انجام گردید. هدف دیگر این مطالعه، ارزیابی میزان تبعیت گزینش والدین تلاقیها براساس مشاهده صفات مورفولوژیک و زراعی از فاصله ژنتیکی والدین در تجزیه خوشهای بوده است. بدین منظور 42 ژنوتیپ مشتمل بر 12 هیبرید و 30 لاین و رقم (والدی و غیروالدی) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 83-1382 مورد بررسی قرار گرفت. صفات زراعی و مورفولوژیک، تعداد روز تا 50% سنبلهدهی، تعداد روز تا 50% گردهافشانی، تعداد روز تا رسیدگی، ارتفاع بوته (سانتیمتر)، طول سنبله(سانتیمتر)، تعداد سنبله در واحد سطح، عملکرد بیولوژیک (کیلوگرم در مترمربع)، عملکرد دانه(کیلوگرم در مترمربع)، تعداد دانه در سنبله، وزن دانه در سنبله، وزن هزار دانه(گرم)، وزن حجمی (گرم در لیتر) و شاخص برداشت در کلیه ژنوتیپها اندازهگیری شد. نتایج تجزیه واریانس، تفاوت معنیداری را میان ژنوتیپها برای کلیه صفات مورد مطالعه نشان داد. نتایج همچنین نشان داد که عملکرد دانه از بالاترین میزان تنوع فنوتیپی (6/21%) برخوردار بوده و صفات تعداد سنبله در واحد سطح و تعداد دانه در سنبله به ترتیب با ضرایب تنوع 20 و 9/18 درصد در مراتب بعدی قرار گرفتند. کمترین میزان تنوع در صفات تعداد روز تا رسیدگی، تعداد روز تا 50% گردهافشانی و تعداد روز تا 50% خوشهدهی مشاهده شد. مطالعه همبستگی صفات بیانگر ارتباط قوی بین صفات عملکرد دانه با شاخص برداشت، عملکرد بیولوژیک، تعداد دانه در سنبله و وزن دانه در سنبله بود. تجزیه خوشهای ژنوتیپها برمبنای صفات زراعی و مورفولوژیک، ارقام و هیبریدهای مورد بررسی را در 8 گروه تفکیک نمود که برخی از گروهها دارای خصوصیات مطلوب بوده و جهت مقاصد بهنژادی مفید میباشند. نتایج ارزیابی میزان تبعیت گزینش والدین به طور مشاهدهای از فاصله ژنتیکی والدین در تجزیه خوشهای نشان داد که در دوازده تلاقی اجرا شده، این درجه مطابقت فرق میکند، به طوریکه والدین در تلاقی Eupoda6×Chahba88 با مشابهت بسیار زیاد از لحاظ ژنتیکی و در تلاقی PI40100×PI40099 با فاصله ژنتیکی نسبتاً زیاد استفاده شده بودند.
محمد حسین بنابازی، سعید اسماعیل خانیان، سیدرضا میرائی آشتیانی، محمد مرادی شهربابک،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
در مطالعه حاضر تنوع ژنتیکی درون و بین پنج جمعیت گوسفند ایرانی (سنجابی، کردی کردستان، کردی خراسان، مهربان و مغانی) با استفاده از شش جفت آغازگر ریزماهوارهای (McMA2، McMA26، MAF64، OarCP26، OarAE64 و OarFCB304) بررسی گردید. واکنشهای PCR با تمام آغازگرها بجز OarAE64 بهخوبی انجام گردید. تمامی جایگاهها در همه جمعیتها چند شکل بودند. سه آلل اختصاصی در دو جایگاه برای جمعیت کردی خراسان بهدست آمد ولی فراوانی قابل ملاحظهای نداشتند. بهجز جمعیت مغانی برای جایگاه McMA2، تمامی جمعیتهای مورد مطالعه در جایگاههای ریزماهوارهای مورد بررسی در تعادل هاردی-واینبرگ بودند(005/0> P). کمترین و بیشترین فاصله ژنتیکی DA بهترتیب بین جمعیتهای کردی کردستان و کردی خراسان (234/0) و بین سنجابی و مغانی (388/0) بهدست آمد. در گروهبندی جمعیتها بر اساس ماتریس فاصله ژنتیکی DA، که با دو روش پیوند همجواری (NJ) و روش جفت گروهی غیر وزنی از طریق میانگین حسابی (UPGMA) انجام شد، دو جمعیت کردی خراسان و کردی کردستان با هم و سپس سنجابی با آنها در یک گروه قرار گرفت و جمعیت مهربان و مغانی یک گروه مجزا تشکیل دادند. بیشترین و کمترین تنوع درون جمعیتی، که برای هر جمعیت بهصورت متوسط هتروزایگوسیتی مورد انتظار در همه جایگاهها برآورد گردید، بترتیب مربوط به جمعیتهای مهربان (847/0) و کردی خراسان (744/0) بود. همچنین زمان انشقاق بین دو جمعیت کردی 445 سال بهدست آمد که با شواهد تاریخی همخوانی دارد.
مسعود گلستانی، حسن پاک نیت،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
به منظور بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپهای کنجد، شناسایی و انتخاب ژنوتیپهای متحمل به خشکی بر اساس شاخصهای کمــّی تحمل به خشکی، تعداد ٨ ژنوتیپ کنجد در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو شرایط آبیاری مطلوب و محدود در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز مورد آزمایش قرار گرفتند. بر مبنای عملکرد در شرایط آبیاری مطلوب (Yp) و محدود (Ys) شاخصهای کمــّی تحمل به خشکی از قبیل: میانگین بهرهوری (MP)، میانگین هندسی بهرهوری (GMP)، میانگین هارمونیک (HM)، شاخص تحمل تنش (STI)، شاخص حساسیت به تنش (SSI) و شاخص تحمل (TOL) محاسبه شدند. نتایج تجزیه واریانس، اختلاف بسیار معنیداری را بین ژنوتیپها از نظر کلیه شاخصهای اندازهگیری شده، عملکرد در شرایط آبیاری مطلوب و محدود نشان داد که بیانگر وجود تنوع ژنتیکی بین ژنوتیپها و امکان انتخاب ژنوتیپهای متحمل به تنش خشکی میباشد. مقایسه میانگینها نشان داد که بیشترین میانگین عملکرد در شرایط آبیاری مطلوب و محدود و نیز MP، GMP، HM و STI متعلق به ژنوتیپ شماره 5 میباشد. تحلیل همبستگی بین شاخصها و میانگین عملکرد در شرایط آبیاری مطلوب و محدود نشان داد که هر چهار شاخص برای غربال کردن ژنوتیپها مناسب هستند. با توجه به این شاخصها و عملکرد بالا در دو محیط بهترین ژنوتیپهای متحمل به خشکی ژنوتیپهای شماره 4 و 5 بودند. نمودار چند متغیره بایپلات نشان داد که ژنوتیپهای شماره 4 و 5 در مجاورت شاخصهای تحمل به خشکی یعنی MP، GMP، HM و STI قرار دارند. تجزیه خوشهای و رسم دندروگرام فاصله ژنتیکی بین ژنوتیپها را مشخص نمود و ژنوتیپهای شماره 4 و 5 به عنوان ژنوتیپهای متحمل به خشکی و ژنوتیپهای شماره 1، 2 و 3 به عنوان لاینهای حساس به خشکی شناخته شدند.
احسان فیضیان، مختار جلالی جواران، حمید دهقانی، حمید زامیاد،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
جمع آوری ژرم پلاسم اولین قدم در راه اصلاح گیاهان است. ایران به خاطر تمدن قدیمی ونیز داشتن اقلیمهای مختلف یکی از مهمترین مراکز تنوع ژنتیکی محسوب میشود. در این مطالعه سعی گردید که تنوع ژنتیکی ملونها در استانهای مرکزی و شمالی کشور در حد امکان جمع آوری و بررسی شود. برای بررسی تنوع ژنتیکی بذرهای جمع آوری شده از نشانگرهای مرفولوژیکی و مولکولی رپید استفاده گردید. در این مطالعه 15 صفت کیفی و 6 صفت کمی روی 38 توده جمع آوری شده و نیز دریافت شده از بانک ژن گیاهی ایران واقع در کرج اندازهگیری شد. تجزیه خوشهای بر اساس صفات مرفولوژی از روش یو.پی.جی.ام.ای و ضریب جاکارد گروههای مختلف جنس Cucumis melo را از یکدیگر تفکیک نمود. 30 توده انتخابی برای ارزیابی میزان تنوع و نیز میزان قرابت گروههای مختلف با استفاده از نشانگر رپید مورد ارزیابی قرار گرفتند. تکثیر مکانهای ژنی با استفاده از 10 آغازگر رپید انجام شد. درصد چند شکلی در این آزمایش 19% تعیین شد. تجزیه خوشهای با استفاده از نشانگر مولکولی نتوانست گروههای مختلف را از یکدیگر متمایز کند که نشان میدهد ژنوم این گروهها بسیار به هم نزدیک است. با این حال خیار چنبرهای مورد بررسی در یک گروه با فاصله نزدیکی از هم قرار گرفتند.
اسماعیل کریمی، امیر لکزیان، کاظم خاوازی، احمد اصغرزاده، غلامحسین حق نیا،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
مطالعه تنوع ژنتیک باکتریهای ریزوبیومی و ارزیابی کارآیی همزیستی آنها در جمعیتهای بومی خاک به منظور شناخت پاسخ آنها به سویههای تلقیح شده به خاک و همچنین نقش مدیریتهای متفاوت بر تنوع این باکتریها از اهمیت ویژهای برخوردار است. مطالعات بسیار اندکی پیرامون تنوع ژنتیکی باکتریهای ریزوبیومی بومی ایران انجام شده و گزارشی راجع به باکتریهای بومی ریزوبیومی از لحاظ ژنتیکی ارائه نشده است. به همین منظور تنوع ژنتیکی 150 جدایه باکتری سینوریزوبیومی جدا شده از خاکهای استان همدان با به کارگیری تکنیک PCR / RFLP 16S-23S rDNA مطالعه شدند. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که به طور کلی جدایههای مورد مطالعه در سه گروه کاملاً متفاوت قرار گرفتند. گروه اول 122 جدایه از 150 جدایه را شامل شد و این گروه خصوصیات ژنتیکی Sinorhizobium meliloti را نشان دادند. گروه دوم (II) شامل 25 جدایه بود و این گروه هم متعلق به Sinorhizobium medicae بود. گروه سوم ( III ) شامل دو جدایه بود که خصوصیات ژنتیکی کاملا متفاوت با دو گروه قبلی داشت. شاخص تنوع شانون جدایههای مورد مطالعه در بین یازده واحدهای فیزیوگرافی مختلف (تپه، اراضی نسبتاً مسطح، فلات، کوهپایه، اراضی پست و اراضی متفرقه) متفاوت بوده و با برخی از خصوصیات خاکی همبستگی نشان داد. شاخص تشابه متفاوت در بین واحدهای فیزیوگرافی بیانگر تفاوت در گروههای موجود در هر واحد فیزیوگرافی بود.
شیرزاد محمدنژاد کیاسری، محمد اکبرزاده ، بهنوش جعفری،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
بررسی تأثیر حاصل از کاشت گونههای مختلف سوزنی برگ و پهن برگ روی تنوع زیستی پوشش گیاهی دارای اهمیت بسزایی است، چرا که ما را در انتخاب نوع گونه و یا دخالتهای مناسب عملیات پرورشی در عرصههای جنگلکاری یاری میدهد. طرح تحقیقاتی سازگاری سوزنیبرگان غیربومی در قالب آماری بلوکهای کامل تصادفی، در 3 تکرار و با 8 تیمار در کرتهایی به ابعاد 20 در 20 متر و از سال 1373 اجرا شده است. تیمارهای مورد بررسی در این تحقیق شامل گونههای مختلف سوزنی برگ مورد استفاده در طرح تحقیقاتی به همراه جنگلکاری افرا، در اطراف عرصه اجرای طرح و مناطق فاقد پوشش درختی است. برای تعیین خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک جدای از حفر یک پروفیل، در هریک از تیمارهای مورد بررسی 3 نمونه از افق سطحی (0- 10 سانتیمتر) و در مجموع 24 نمونه خاک تهیه گردید. میانگین هر یک از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی نمونههای خاک در پلاتهای مورد ارزیابی همچون سایر خصوصیات کمـّی و کیفی تیمارهای مختلف کاشته شده در عرصه فوقالذکر در قالب بلوکهای کامل تصادفی مورد آزمون آماری قرار گرفته است. تنوع پوشش گیاهی با استفاده از شاخصهای سیمپسون،N2 هیل، شانون- وینر و مک آرتور تعیین گردید. همچنین به منظور تعیین غنای پوشش گیاهی از شاخصهای مارکالف و منهینیک استفاده شد. در مرحله بعد به منظور شناخت ارتباط بین تنوع زیستی گونههای علفی و بوتهای کف عرصه با مجموعهای از متغیرهای کمـّی و کیفی تیمارهای مختلف مورد بررسی و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در سطح عرصههای فوق الذکر، از روش تجزیه و تحلیل مولفههای اصلی گردید و نتیجه آن روی محورهای اصلی نمایش داده شد. نتایج این تحقیق نشان داده است که تیمارهای عرصه فاقد پوشش درختی و گونههای سوزنی برگ کریپتومریا ژاپونیکا و کاج دریایی، با دارا بودن حداقل ماندگاری و کمترین درصد پوشش لاشبرگ، امکان بیشترین توسعه از لحاظ فراوانی و غنای پوشش گیاهی را فراهم آوردهاند و این در حالی است که در ارتباط با تیمارهای گونه سوزنیبرگ کاج تدا و جنگلکاریهای افرا، با دارا بودن بالاترین میزان ماندگاری و بیشترین میزان درصد پوشش لاشبرگ، کمترین مقدار شاخصهای تنوع زیستی پوشش گیاهی در سطح کف عرصهها را به خود اختصاص دادهاند.
حسین صبوری، عبدالمجید رضائی، علی مؤمنی،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
بهمنظور بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپ برنج (45 رقم بومی ایرانی، 25 رقم اصلاح شده و 5 رقم خارجی) در رابطه با تنش شوری در مرحله گیاهچهای و تعیین شاخصهای حساسیت و تحمل بر مبنای ماده خشک، کد ژنوتیپی و نسبت سدیم به پتاسیم آزمایشی بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در شرایط کنترل شده و تنش شوری ( 2/1 ، 4 و 8 دسیزیمنس برمتر) در مؤسسه تحقیقات برنج کشور واقع در رشت اجرا شد. طول ریشه و ساقه، وزن خشک ریشه و ساقه، درصد سدیم و پتاسیم و کد ژنوتیپی بر اساس روش استاندارد مورد ارزیابی قرار گرفتند. معنیدار بودن تفاوت بین ارقام برای کلیه صفات مورد بررسی، وجود تنوع برای آنها را نشان داد. بالاترین و پایینترین وراثتپذیری بهترتیب مربوط به طول ساقه و درصد پتاسیم بود. بررسی کد ژنوتیپی در شرایط تنش نشان داد که طارم محلی، غریب، شاه پسند مازندران و اهلمی طارم با داشتن زیست توده، طول ریشه و ساقه بیشتر و نسبت سدیم به پتاسیم کمتر جزو ارقام متحمل به شوری میباشند، در حالیکه ارقام خزر، سپیدرود، IR28 وIR29 بسیار حساس به شوری بودند. ارقام طارم محلی، اهلمی طارم، رشتی و لاین 5 چپرسر کمترین شاخصهای تحمل، میانگین تولید، حساسیت به تنش، میانگین هندسی، تحمل به تنش و میانگین همساز را برای کد ژنوتیپی داشتند، در حالیکه شاخصهای مذکور برای ارقام خزر و سپیدرود بالا بودند. تجزیه خوشهای بر اساس صفات در شوریهای 4 و 8 دسیزیمنس بر متر ارقام ایرانی را به سه گروه تفکیک کرد. گروه متحمل دارای میانگین کد ژنوتیپی، درصد سدیم و نسبت سدیم به پتاسیم کم و وزن خشک ریشه، ساقه، زیست توده، طول ساقه و ریشه زیاد بودند. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، میتوان از ارقام متحمل به منظور تلاقی و تهیه جمعیتهای مناسب برای برنامههای اصلاحی استفاده نمود.
سجاد رشیدی منفرد، عبدالهادی حسین زاده، محسن مردی، محمد رضا نقوی، سید مصطفی پیرسیدی،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
تنوع ژنتیکی گیاهان زراعی اصلی همانند گندم دوروم با گذشت زمانی کاهش پیدا کرده است. ارزیابی تنوع ژنتیکی در کارایی حفاظت از ژرم پلاسم و کاربرد آن حائز اهمیت میباشد. در این مطالعه 87 ژنوتیپ بومیدوروم متعلق به مناطق مختلف ایران و 21 ژنوتیپ خارجی از 10 کشور با استفاده از 10 ترکیب آغازگری SSAP ارزیابی شدند. رتروترانسپوزونها توالیهای متحرک در داخل ژنوم میباشند که از طریق یک RNA حدواسط در داخل ژنوم جابهجا میشوند و توزیع بسیار زیلدی در ژنوم دارند به همین دلیل در سالهای اخیر نشانگرهای مولکولی براساس آنها طراحی شده است. نشانگرهای SSAP مورد استفاده در این تحقیق شامل Tar1،Thv 19،Tagemina، BARE -1 میباشند. ترکیب آغازگری Thv19M + ACA در نمونههای ایرانی و خارجی دارای بیشترین میزان باند چند شکل(11 باند چند شکل) بود. میزان چند شکلی مشاهده شده توسط هر کدام از نشانگرهای بالا در ژنوتیپهای بومیبه ترتیب 7/26%، 3/27%، 5/51%، 8/32% و در ژنوتیپهای خارجی 4/24%، 3/24%، 5/51%،5 / 28%میباشد. این نتایج نشان میدهد که Tar1،Thv19در فرایندهای تکاملی گیاه مورد نظر بیشتر جابهجا شدهاند. دندوگرام بر اساس الگوریتم UPGMA و ضریب تشابه دایس ترسیم شد.
کامران سمیعی، احمد ارزانی، سید علیمحمد میرمحمدی میبدی،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
نژادهای بومی یک گیاه زراعی به عنوان منابع با ارزش ژنتیکی محسوب میشوند. در این تحقیق 20 توده بومی شبدر ایرانی (.Trifolium resupinatum L) که از نقاط مختلف کشور جمعآوری شده بود، مورد استفاده قرار گرفت. نمونه DNA متعلق به 20 ژنوتیپ شبدر با استفاده از نشانگرهای نیمهتصادفی که مکان هدف آنها براساس نواحی برش اتصال اینترون- اگزون (ISJ) است، تکثیر شدند. سی آغازگر نیمهتصادفی از دو گروه آغازگرهای با هدف اینترون (IT)و هدف اگزون (ET )در این مطالعه بهکار رفت که 10 آغازگر تکرار پذیر بوده و ایجاد چندشکلی در تودههای شبدر مورد مطالعه نمودند. تجزیه خوشه ای با استفاده از نرم افزار NTSYS و روش UPGMA و تشکیل ماتریس تشابه جاکارد صورت گرفت. آغازگرها مجموعا تولید 111 باند نمودند که از این تعداد، 93 باند (84%) در بین ژنوتیپهای شبدر چند شکل بودند. بیشترین و کمترین قطعات تکثیر شده به ترتیب مربوط به آغازگرهای IT15-31و ET18-4 بود و متوسط تعداد باند برای هر آغازگر 1/11 عدد برآورد شد. براساس تجزیه کلاستر تودههای شبدر به 5 گروه تقسیم شدند که از آن میان 2 توده کازرون و کرمانشاهی1 هر کدام به تنهایی یک گروه را تشکیل دادند. براساس ماتریس تشابه، کمترین شباهت (42/0) مربوط به تودههای الویجان و کازرون بود و تودههای چگنی و هفتچین همدانی بیشترین شباهت ژنتیکی را به خود اختصاص دادند. گروهبندی حاصله تا حدودی با گروهبندی تودههای شبدر ایرانی براساس مبداء جغرافیایی همآهنگی داشت. با توجه به نتایج بهدست آمده، میتوان بیان داشت که استفاده از فنآوری PCR با آغازگرهای نیمهتصادفی در بررسی تنوع ژنتیکی تودههای شبدر ایرانی مناسب بوده و آنها را به خوبی از هم متمایز نموده است.
حسام عرب نژاد، مسعود بهار، علی تاج آبادی پور،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی ارقام پسته ایرانی، کارایی آغازگرهای ریزماهواره ای جداسازی شده از گونه وحشی خنجوک(.Pistacia khinjuk Stocks) روی ژنوتیپهای تجاری پسته متعلق به گونه .P.vera L بررسی شد. از مجموع 27 جفت آغازگر SSR استفاده شده، 25 جفت آغازگر قادر به تکثیر DNA در ارقام مختلف پسته بودند که از این تعداد، 19 جفت آغازگر تکثیر تمیز و قابل تفسیری داشته و از انتقالپذیری مطلوبی روی ارقام اهلی برخوردار بودند. مقایسه الگوهای تکثیر نشان داد، 11 جفت آغازگر محصول چندشکل دارند که مجموع 48 آلل در دامنهای از دو تا 11 آلل را در بین ژنوتیپهای تحت بررسی تکثیر نمودند. متوسط تعداد آلل به ازای هر جایگاه و هتروزیگوسیتی مشاهده شده، به ترتیب 69/3 و 69/0 محاسبه گردید که حاکی از محتوای بالای اطلاعات نشانگرهای استفاده شده بود. بر اساس تجزیه خوشهای به روش UPGMA و ضریب تشابه نی، ژنوتیپهای تجارتی پسته یک گروه بزرگ با سه زیر گروه متفاوت را تشکیل دادند، در حالی که ژنوتیپهای قزوینی زودرس و سرخس که میوههای ریزتری داشته و به مناطق خاصی محدود هستند، در دو گروه متفاوت و مستقل از گروه ارقام تجاری پسته قرار گرفتند. به نظر میرسد ژنوتیپ قزوینی زودرس از سرخس مشتق شده باشد که ژنوتیپ اخیر احتمالاً یک ژنوتیپ تأثیرگذار در تکامل پستههای تجاری میباشد. نتایج این مطالعه نشان داد که نشانگرهای ریزماهواره پسته خنجوک با پراکندگی مناسب در طول ژنوم، از انتقال پذیری مناسبی بر روی ژنوتیپهای پسته اهلی برخوردار هستند و بنابراین میتوان از این نشانگرها برای انگشت نگاری ژنتیکی ارقام تجاری پسته استفاده نمود.
ابوالفضل تقوی، غلامحسی طهماسبی، علیاصغر طالبی، علی زرنگار، علیرضا منفرد، حسن نظریان،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
در تحقیقی که در سالهای 85-1384 انجام شد، تنوع گونهای زنبورهای مخملی در دو استان تهران (منطقه فشم، زایگان) و قزوین (منطقه الموت، ویکان) در البرز مرکزی بررسی شد. کاستهای سهگانه ملکه، کارگر و نر در شش تاریخ در فصلهای بهار و تابستان در دو منطقه یاد شده جمعآوری شدند. نمونهبرداری از زنبورهای بالغ در منطقه ویکان از 5/3/85 تا 28/6/85 و در منطقه زایگان از3/3/85 تا 26/6/85 انجام شد. در مجموع 11 گونه از زنبورهای جنسBombus جمعآوری و شناسایی شد که تعداد هشت گونه در دو منطقه یکسان بود. اطلاعات به دست آمده در مورد کاستهای مختلف گونههای دو منطقه با کمک نرم افزار اکسل محاسبه و سپس با استفاده ازنرمافزار اکولوژیکال متدولوژی تجزیه و تحلیل شدند. کمیتهای تنوع گونهای با استفاده از شاخصهای سهگانه سیمسون، شانون- وینر و بریلوین و یکنواختی با استفاده از شاخصهای سیمسون، کامارگو و اسمیت- ویلسون محاسبه شدند. غنایگونهای نیز در دو منطقه محاسبه و مقایسه شد. نتایج به دست آمده در منطقه ویکان تنوع گونهای، یکنواختی و غنای گونهای بالاتری را نسبت به زایگان نشان داد. به عبارت دیگر منطقه ویکان از پایداری بالاتری در مقایسه با زایگان برخوردار بود. درصد شباهت دو منطقه 46 درصد بود که نشان دهنده تفاوت زیاد نسبتهای فراوانی گونهها با وجود اشتراک هشت گونه در دو منطقه بود.
سیروس قبادی، مرتضی خوشخوی، بدرالدین ابراهیم سیدطباطبایی،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
انگور (.Vitis vinifera L) از گیاهان مهم باغی است که از طریق غیرجنسی تکثیر میشود. شناسایی ژنوتیپهای انگور معمولاً بر اساس مشخصات تاک نگاری گیاه بالغ صورت میگیرد که تحت تأثیر شرایط محیط قراردارد. این نگرش تا حد نسبتاً زیادی فاقد اعتبار و اطمینان است. با این رویکرد از نشانگرهای مولکولی بهعنوان روشهای مکمل درتعیین تنوع و روابط ژنتیکی گیاهان باغی استفاده میشود. دراین پژوهش تنوع و روابط ژنتیکی بیست ژنوتیپ (رقم) انگور متعلق به گونه V. vinifera که در استان اصفهان کشت میشوند با استفاده از نشانگرهای RAPD مورد بررسی قرار گرفت. از تعداد 50 آغازگر تصادفی ده نوکلئوتیدی تعداد 24 آغازگر با الگوی نواری تکرارپذیر انتخاب و برای گروه بندی ژنوتیپها استفاده شد. از مجموع 315 نوار تکثیری 282 نوار چندشکل و33 نوار تک شکل بودند. تعداد متوسط نوارها به ازاء هر آغازگر 13 و دامنه قطعات تکثیری از 300 تا 3000 جفت باز متغیر بود. گروه بندی ژنوتیپها به روش تجزیه خوشهای وبا استفاده از الگوریتم 19 ،UPGMAژنوتیپ را دریک گروه بزرگ با چهار زیر گروه و ژنوتیپ مادروبچه بهدلیل فاصله ژنتیکی زیاد با بقیه ژنوتیپها دریک گروه جداگانه قرار داد. با توجه به معیارهای تاک نگاری، احتمال داده میشود که ژنوتیپ جدا شده متعلق به گونههای دیگر جنس Vitis باشد. نتایج این تحقیق نشان داد که تکنیک RAPD میتواند به عنوان یک روش مولکولی مناسب برای تعیین تنوع ژنتیکی، تجریه ژنومی و تعیین رابطه ژنتیکی ارقام انگور استفاده میشوند.
ژیلا عثمانی، عادل سی و سه مرده،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده
کاهش تنوع ژنتیکی موجب آسیبپذیری شدید محصولات زراعی در برابر تنشهای محیطی، آفات و بیماریها و در نتیجه کاهش عملکرد میشود. در این پژوهش، تنوع ژنتیکی 72 اکوتیپ گندم سرداری (جمعآوری شده از مناطق مختلف غرب ایران) با استفاده از نشانگر AFLP و 17 صفت زراعی مورد بررسی قرار گرفت. استخراج DNA طبق روش تغییر یافته Dellaporta و همکاران انجام گرفت. سه جفت پرایمر EcoRI:MseI، 1582 باند پلیمورف ایجاد کرد (با میانگین درصد پلیمورفیسم 92/73%). تجزیه خوشهای صفات مولکولی بر اساس ضریب تشابه جاکارد اکوتیپهای مورد مطالعه را در سطح تشابه 62/0 به هشت گروه تقسیم کرد. میانگین، ضریب تغییرات، واریانس ژنوتیپی، فنوتیپی و محیطی در هر کدام از صفات زراعی محاسبه شد. تجزیه خوشهای صفات کمی بر اساس فاصله اقلیدوسی اکوتیپها را در فاصله 46 به 6 گروه مجزا تقسیم کرد. همبستگی کمی بین صفات کمی با نشانگر AFLP بر اساس آزمون مانتل دیده شد (02/0). نتایج، تنوع ژنتیکی بالایی میان اکوتیپها نشان داد، در نتیجه سرداری احتمالاً یک رقم نبوده بلکه تودهایی از اکوتیپهاست و در پژوهشهای آینده میتوان اکوتیپهای برتر را شناسایی کرده و جایگزین این توده از اکوتیپها نمود همچنین میتوان از آنها جهت معرفی ژنهای جدید در داخل خزانه ژنی گندم نان استفاده کرد.
محمدمهدی مجیدی، احمد ارزانی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده
اسپرس بهلحاظ تولید مناسب و تحمل به شرایط نامساعد محیطی جایگاه مهمی در زمینه تولید علوفه در بخشهای زراعی و مرتعی کشور داراست. این پژوهش بهمنظور براورد میزان تنوع، بررسی پتانسیل تولید و سازگاری 10 توده اسپرس اجرا گردید. مواد گیاهی مورد بررسی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تودهها از نظر عملکرد علوفه تر و خشک، درصد برگ، درصد ساقه، ارتفاع بوته، تعداد ساقه در بوته، تعداد گره در ساقه، درصد پروتئین خام و درصد فیبر خام تفاوت آماری معنیداری داشتند. براورد قابلیت توارث عمومی برای عملکرد علوفه، تعداد ساقه در بوته، تعداد گره در ساقه، درصد فیبر و درصد پروتئین خام بیشتر از 50 درصد بود. ضرایب تنوع فنوتیپی و ژنتیکی صفات حاکی از وجود پتانسیل بالقوه در ژرم پلاسم مورد مطالعه بود که کارایی روشهای اصلاحی را در بهبود صفات نوید میداد. اختلاف چینهای علوفه برای همه صفات مورد اندازهگیری و اثر متقابل چین × رقم برای عملکرد علوفه خشک، درصد برگ، درصد ساقه و صفات کیفی از نظر آماری معنیدار بود (01/0>P) و در مجموع، چین سوم با 6/41 درصد از مجموع چینها تولید بیشتری داشت. روند تغییرات عملکرد از چین اول تا چین سوم مخالف روند تغییرات درصد برگ و درصد پروتئین خام و همآهنگ با روند تغییرات درصد ساقه و در صد فیبر خام بود. تودههای ارومیه و سراب بهترتیب با نسبتهای برگ به ساقه 87/6 و 28/6 درصد بالاترین کیفیت را از لحاظ این نسبت دارا بودند. توده گلپایگان با میانگین 68/23 درصد بیشترین درصد پروتئین خام علوفه را دارا بود. تودههای فریدن، خوانسار و گلپایگان بهترتیب در چینهای اول ، دوم و سوم حداکثر عملکرد علوفه خشک را تولید نمودند. با توجه به اینکه سه توده مزبور در مجموع سه چین نیز برتری معنیداری داشتند برای مطالعات به نژادی و به زراعی بعدی توصیه میگردند.
رودابه راوش، بهروز شیران، عزیزاله علوی، جورج زرواگیس،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده
بهمنظور تعیین تنوع ژنتیکی جدایه های قارچ شاه صدف(Pleurotus eryngii) 45 جدایه قارچ از 10 منطقه مختلف آب و هوایی ایران (استان های: اصفهان، چهارمحال و بختیاری، کهکیلویه و بویراحمد، لرستان و فارس) جمعآوری شد. جهت تعیین تنوع ژنتیکی از نشانگر مولکولیRAPD استفاده شد و بهکمک 10 آغازگر تصادفی و پس از واکنش PCR و انجام الکتروفورز ژل آگارز، 182 مکان ژنی قابل رؤیت مشخص شدند که در میان آنها 150 مکان ژنی (82%) چند شکلی خوبی را در تمام جدایه ها نشان دادند. جدایه هایی که دارای میزبان های Ferula assa-foetida و Ferula ovina و Prangus ferulacea بودند، در گروه های مجزا قرار گرفتند. همانطور که انتظار میرفت، نقش منطقه جغرافیایی (از نظر دما و میزان بارندگی) در قرابت ژنتیکی جدایه ها دارای اهمیت بود. 33/71 درصد تنوع ژنتیکی درون جمعیت ها و 67/28 درصد تنوع ژنتیکی در بین جمعیت-ها وجود داشت. نتایج نشان داد که خصوصیات ریختشناختی نمی تواند دسته بندی مناسبی از جدایه های P. eryngii بر اساس گیاهان همزیست و مناطق جغرافیایی آنها ارائه دهد و برای نیل به این هدف، استفاده از الگوی RAPD روش سریع و نسبتا"قابل قبولی بهحساب می آید.
علیرضا سفیانیان، سعیده ملکی نجف ابادی، وحید راهداری،
جلد 13، شماره 49 - ( 7-1388 )
چکیده
بوم شناسی چشمانداز به عنوان یک علم بین رشتهای جدید، مفاهیم، تئوری و روشهایی را برای ارزیابی و مدیریت سرزمین ارائه میدهد. توصیف الگوهای چشمانداز و تفسیر آثار بوم شناختی آنها بر گیاهان، جانوران، سیر انرژی و مواد، بخش اعظم مطالعات چشمانداز را به خود اختصاص میدهد. مطالعات چشمانداز نیازمند روشهایی برای شناسایی و کمی کردن الگوهای مکانی چشمانداز است. کمی کردن الگوهای چشمانداز برای درک کارکرد و فرآیندهای چشمانداز ضرورت دارد. نمایههای چشمانداز مانند تنوع و طبیعی بودن میتوانند اطلاعات کمی در خصوص الگوی چشمانداز ارائه دهند. فنآوریهای سنجش از دور (RS) و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) از پتانسیل بالایی برای مطالعات چشمانداز، به ویژه شناسایی، نقشهسازی و تجزیه و تحلیل الگوهای چشمانداز برخوردار هستند. هدف از مطالعه حاضر نقشهسازی و کمی کردن شاخصهای تنوع و طبیعی بودن برای پناهگاه حیات وحش موته با استفاده از نقشه کاربری و پوشش اراضی به دست آمده از تصاویر ماهوارهای و تکنیکهای GIS است. در این مطالعه نقشههای تنوع و طبیعی بودن به ترتیب در 4 و 6 طبقه به دست آمدند. نتایج نشان میدهد طبقات تنوع متوسط و بالا بیشترین سطح منطقه مطالعه را پوشش میدهند. همچنین در میان طبقات طبیعی بودن طبقه 1 که نشاندهنده بالاترین سطح طبیعی بودن است بخش وسیعی از پناهگاه حیات وحش موته را در برمیگیرد.
علیرضا خداشناس، علیرضا کوچکی، پرویز رضوانی مقدم، امیر لکزیان، مهدی نصیری محلاتی،
جلد 14، شماره 52 - ( 4-1389 )
چکیده
باکتریهای خاک زی با کارکردهای مهم و متنوع، بسترساز واکنشهای اساسی خاک بوده و نقش مهمی در تنوع زیستی بیمهرگان خاکزی دارند. به منظور تعیین تنوع و فراوانی باکتریهای خاکزی در مناطق خشک و همچنین شناخت اثر فعالیتهای کشاورزی بوم نظام زراعی اصلی استانهای خراسان رضوی و شمالی بر این میکروارگانیسمها، مطالعهای در سه منطقه متفاوت از نظر میانگین درجه حرارت و بارندگی سالیانه در شهرستانهای شیروان، مشهد و گناباد انجام شد. سیستمهای کشاورزی کم نهاده و پرنهاده گندم و سیستم طبیعی در هر منطقه به عنوان اکوسیستمهای مورد مطالعه انتخاب شدند. در هر منطقه مورد مطالعه از خاک مزارع گندم کم نهاده و پرنهاده و سیستم طبیعی نمونهگیری انجام شده و درصد مواد آلی خاک و باکتریهای خاکزی مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفت. در مجموع 19 گونه باکتری از 4 جنس در مناطق و سیستمهای مورد مطالعه جداسازی و شناسایی گردید. میانگین غنای گونهای باکتریها تحت تأثیر منطقه مورد مطالعه قرار گرفت و در گناباد حداقل بود. در مقایسه سیستمها، سیستم طبیعی گناباد حداقل غنای گونهای باکتریها را نشان داد و سایر سیستمها تفاوت معنیداری با یکدیگر نداشتند. فراوانی باکتریهای خاکزی تحت تأثیر درصد مواد آلی خاک در هر منطقه بوده و در هر گرم خاک خشک در منطقه گناباد حداکثر و در منطقه شیروان حداقل بود. سیستمهای مورد مطالعه نیز از نظر فراوانی باکتریها تفاوت داشتند و سیستم کم نهاده گناباد، کم نهاده مشهد و پرنهاده گناباد حداکثر فراوانی باکتریها را نشان دادند. نتایج نشان میدهد که فعالیتهای کشاورزی در مناطق مورد مطالعه نه تنها باعث کاهش غنای گونهای و فراوانی باکتریها نشدهاند، بلکه در مشهد و گناباد باعث بهبود غنای گونهای و فراوانی باکتریها نیز گردیدهاند. همچنین یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که با افزایش تنشها، توزیع فراوانی باکتریها نامتعادل شده و گونههایی با کارکردهای متفاوت ظهور کمتری داشته و در شرایط حداکثر تنش، کارکرد باکتریها به تجزیه مواد آلی محدود شده است. با توجه به حضور گونههای مفید باکتری در خاک سیستمهای مورد مطالعه، مدیریت این سیستمها از نظر حفظ و حمایت از تنوع و فراوانی باکتریهای خاکزی جهت بهرهبرداری از کارکردهای سودمند آنها حساسیت ویژهای مییابد و در این زمینه افزایش درصد مواد آلی خاک اهمیت قابل توجهی دارد.
یحیی کوچ، سید محسن حسینی، جهانگرد محمدی، سید محمد حجتی،
جلد 16، شماره 60 - ( 4-1391 )
چکیده
به منظور بررسی تغییرپذیری مکانی خصوصیات خاک در با ارزشترین تودههای جنگلی شمال کشور به کمک تکنیک زمینآمار، 20 هکتار از جنگل آموزشی- پژوهشی دانشگاه تربیت مدرس واقع در استان مازندران مورد پیمایش قرار گرفت. نمونههای خاک از لایههای سطحی (15 - 0 سانتیمتری) و عمقی (30 - 15 و 45 - 30 سانتیمتری) محلهای پیت، ماند، حفره تاج پوشش، موقعیت تک درختان جنگلی و سطوح زیر تاج پوشش بسته برداشت گردید. متغیرهای اسیدیته و ماده آلی در محیط آزمایشگاه اندازهگیری و مقادیر نسبت کربن به نیتروژن و میزان ترسیب کربن خاک نیز محاسبه گردید. نتایج حاکی از آن است که اکثر مشخصههای مورد بررسی در لایههای سطحی و عمقی خاک دارای مدلهای خطی میباشند و تنها اسیدیته خاک در سه لایه مورد بررسی و میزان ترسیب کربن در لایه سوم دارای مدلهای نمایی میباشد. نتایج ساختار مکانی مشخصههای مورد بررسی نیز بر این امر دلالت دارد که مشخصه اسیدیته خاک در هر سه لایه مورد بررسی دارای ساختار مکانی متوسط، ماده آلی و نسبت کربن به نیتروژن خاک فاقد ساختار مکانی (اثر قطعهای خالص)، ترسیب کربن در دو لایه بالایی دارای ساختار مکانی ضعیف و در لایه سوم دارای ساختار مکانی متوسط می-باشد.
مجتبی زراعت پیشه، شمس الله ایوبی، حسین خادمی، اعظم جعفری،
جلد 23، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
زمیننماها مجموعه ای از واحدهای اراضی متفاوت با اندازه، شکل و آرایش مکانی هستند که دائم تحت تأثیر وقایع طبیعی و فعالیتهای انسانی قرار دارند. لزوم درک پویایی و نایکنواختی زمیننماها و تغییرات محیطی اهمیت بسزایی دارد. بهمنظور آنالیز کمی و تفسیر عاملهای مؤثر بر تغییرات محیط و تنوع اراضی، شاخص های تنوع برای تحلیل زیستبوم ها استفاده میشود. در این مطالعه، روابط بین تکامل خاک و واحدهای ژئومورفیک با استفاده از بررسی شاخص های تفرق و تنوع خاک در بخشی از اراضی نیمهخشک استان چهارمحال و بختیاری مورد مطالعه قرار گرفت. در محدوده مورد مطالعه سه رده مالیسولز، اینسپتیسولز و انتیسولز شناسایی شده است. تکامل خاک در منطقه مورد مطالعه بیشتر تحت تأثیر پستی و بلندی، مواد مادری و همچنین در برخی از مناطق سطح آب زیرزمینی است بهنحوی که در مناطق با توپوگرافی زیاد تکامل حداقل و در مناطق مسطح و نسبتاً پایدار خاک های متکامل مشاهده شده است و تأثیر واحدهای ژئومورفیک بهوضوح مشخص است. شاخص های تنوع و تفرق با کاهش سطوح سلسله مراتب افزایش مییابند و روابط بهدست آمده روابط غیرخطی هستند. رابطه مثبت و غیرخطی بین شاخص های تنوع و تفرق مؤید نظریه سیستم دینامیک غیرخطی در خاک های مورد مطالعه است.