23 نتیجه برای اقتصاد
حسن صدیقی، مجید بگلریان،
جلد 8، شماره 4 - ( 10-1383 )
چکیده
عملکرد ضعیف نظام ترویج دولتی، همراه با بحرانهای مالی سبب شده تا بسیاری از کشورها به رهیافت خصوصیسازی ترویج کشاورزی به طور جدی بیندیشند. هدف اصلی این پژوهش بررسی نگرش مدیران ارشد سازمانهای جهاد کشاورزی نسبت به خصوصیسازی ترویج کشاورزی بود. تعداد 107 نفر از مدیران ارشد (شامل رؤسای سازمانها، و معاونان آنان)، و مدیران بخش ترویج کشاورزی نیز به طور نمونهگیری کاملاً تصادفی به عنوان نمونههای این تحقیق انتخاب شدند که از 20 سازمان جهاد کشاورزی واقع در 20 استان کشور بودند. این پژوهش به روش پیمایشـی ( Survey research ) انجـام شد. برای گردآوری دادههای مورد نیاز از مخاطبان، پرسشنامهای طراحی و تدوین شد که روایی محتوایی (Content validity) آن توسط اساتید صاحبنظر به دست آمد. به منظور احتساب اعتبار پرسشنامه، آزمون پیش آهنـگی (Pilot test) انجام شد و ضریب اعتبار (کرونبـاخ آلفا) 81/0، و 89/0 برای بخشهای اول و دوم پرسشنامه به دست آمد که نشان میدهد سوالات از اعتبار بالایی برخوردار است. نتایج این بررسی نشان میدهد 83/93% از پاسخگویان نگرشی مثبت به خصوصیسازی داشتهاند، ولی اکثر آنها بر این باورند که بسترسازی مناسب برای اجرای این راهکار در جامعه کشاورزی کشور ما هنوز ایجاد نشده است. این یکی از چالشهای اساسی فرا روی خصوصیسازی ترویج کشاورزی محسوب میشود که لازم است با بهبود شاخصهای اقتصادی که بنیاد هرتیج (Hertaige ) نیز به آن اشاره نموده نه تنها شرایط مناسب برای خصوصیسازی ترویج کشاورزی فراهم آید، بلکه برای آزادسازی سایر بخشهای اقتصادی و کشاورزی نیز فراهم گردد. در این پژوهش سابقه خدمت افراد با نگرش آنان نسبت به خصوصیسازی ترویج کشاورزی (22/0=r ) رابطه مثبت و معنیداری دارد.از این مطالب چنین استنباط میشود که هر قدر بر سابقه خدمت افراد افزوده میشود، نگرش مثبتتری نسبت به خصوصیسازی ترویج و آموزش کشاورزی پیدا میکنند. آزمون رگرسیون چند متغیره) Multivariate Regression Analysis ( نشان میدهد که مجموعه متغیرهای مستقل تحقیق به روش سلسله مراتبی (Hierachical ) 17/4% (R2 =0/174 ) از میزان نوسانات متغیر وابسته را تبیین میکنند. از این مطلب چنین استنباط میشود که احتمالاً متغیرهای بسیار دیگری وجود دارند که در میزان نگرش مخاطبان تأثیرگذار هستند که در این مطالعه مورد بررسی قرار نگرفتهاند که این خود زمینهای برای پژوهشهای آتی خواهد بود.
فرید فروغی، علی اصغر قائمی،
جلد 9، شماره 2 - ( 4-1384 )
چکیده
در مبحث برنامهریزی آبیاری این سؤال مطرح میشود که عمق بهینه آبیاری چه مقدار است؟ در این پژوهش عمق بهینه آبیاری (با فرض توزیع توانی و با در نظر گرفتن تابع توزیع حاکم بر دادهها (توزیع نرمال)) با در نظر گرفتن آثار زیست محیطی برای سه خط مشی مختلف اقتصادی (بدون محدودیت، با محدودیت شستشوی کودها و با محدودیت زیست محیطی) برای گیاه گندم و با سیستم آبیاری بارانی عقربهای تعیین شد. آرایش سیستم در مزرعه 32 هکتاری مطابق با استاندارد ASAE طرحریزی شد. به این ترتیب که در چهار ردیف شعاعی ( دو ردیف A و Bروی شیب حداکثر با زاویه 3 درجه بین دو شعاع و دو ردیفC و Dروی شیب حداقل با زاویه 3 درجه بین دو شعاع) قوطیهای نمونهبرداری آب به فاصله شش متر قرار گرفت. سپس دستگاه با پنج سرعت مختلف راهاندازی و مقادیر آب داخل قوطیها اندازهگیری شد. نسبت اقتصادی (C) برای سه نوع مدیریـت بدون محـدودیت، بـا محـدودیت شستشوی کودهـا و محدودیـت زیســت محیطـی به ترتیب 19/31، 58/4 و 45/1 محاسبه گردید.
نتایج نشان داد که عمق بهینه آبیاری برای مدیریت بدون محدودیت کمترین مقدار و برای مدیریت با محدودیت زیست محیطی بیشترین مقدار (در دو حالت فرض توزیع توانی و تابع توزیع نرمال) بود.
سید ابوالحسن میر مهدوی چابک، مرادپاشا اسکندری نسب، عبدالاحد شادپرور، احمد قربانی،
جلد 10، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
با استفاده از یک مدل قطعی برای گلههای گاو شیری مطابق با سیستم نرخ گذاری شیر در ایران، معادلات ضرایب اقتصادی تولید شیر، درصد چربی، درصد پروتئین و طول عمر گله در گرایش حداقل هزینه و در محدودیت کل نهاده و برای شرایط بلند مدت یعنی متغیر بودن تمام هزینهها بر حسب واحد گاو برآورد شدند. به وسیله روش شبیه سازی دادهها و اطلاعات سه گله گاو شیری مختلف در کشور، میزان حساسیت ضرایب اقتصادی صفات نسبت به 20 درصد تغییر (کاهش یا افزایش) قیمت علوفه و کنسانتره، هزینههای غذایی و غیر غذایی، قیمت شیر به نرخ دولتی و آزاد، سهم فروش شیر به نرخ دولتی، میانگین تولید شیر، درصد چربی و پروتئین و طول عمر گله بررسی شد. ضرایب اقتصادی تولید شیر در شرایط مبنا در سه گله به ترتیب برابر با: 55/0-، 24/0- و 54/0- ، ضرایب اقتصادی درصد چربی 34- ، 20- و 11- ، ضرایب اقتصادی درصد پروتئین 34- ، 37- و 33- و ضرایب اقتصادی طول عمر گله 37/0- ، 67/0 و 39/0- بود. تأثیر تغییر عوامل مختلف سیستم تولید بر ضرایب اقتصادی صفات در سه واحد گاوداری یکسان نبود. ضرایب اقتصادی تولید شیر، درصد چربی، درصد پروتئین و طول عمرگله به ترتیب به تغییر میانگین تولید شیر، قیمت دولتی شیر و میانگین طول عمرگله بیشترین حساسیت را نشان دادند.
سید صفدر حسینی، ابراهیم حسنپور، سید یعقوب صادقیان،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
رسول نخستین رقم ایرانی منوژرم هیبرید چغندر قند است که پس از 8 سال تلاش پژوهشی سرانجام در سال 1379 در مؤسسه تحقیقات و تهیه بذر چغندرقند توسعه داده شد. این رقم علاوه بر پرمحصول بودن، مقاوم به بولتینگ و بیماری لکهبرگی چغندرقند میباشد و در اغلب نقاط چغندرکاری ایران نتایج قابلقبولی داده است. هدف پژوهش حاضر انجام برآوردی از نرخ بازده سرمایهگذاری دولت برای توسعه این رقم با بهرهگیری از رهیافت مازاد اقتصادی و استفاده از دادههای حاصل از مزارع نمونه میباشد. نتایج به دست آمده نشان داد که نرخ بازده داخلی اجتماعی سرمایهگذاری برای توسعه این رقم برابر 117 درصد میباشد. صرفهجویی ارزی حاصل از معرفی این رقم در اثر کاهش واردات شکر، حدود 7/28 میلیون دلار برآورد گردید. نتایج حاصله نشاندهنده پربازده بودن این سرمایهگذاری و وجود کم سرمایهگذاری در حوزه تحقیقات کشاورزی است.
احمد جلالیان، جواد گیوی، مسعود بازگیر، شمس الله ایوبی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
در کشور ما، به خاطر رشد روزافزون جمعیت و توسعه شهرها از امکان گسترش سطح زیر کشت به مرور زمان کاسته میشود و در نتیجه نیاز شدیدی به استفاده بهینه از اراضی موجود احساس میگردد. مطالعات تناسب اراضی با بررسی جنبههای فیزیکی و اجتماعی و اقتصادی اراضی، استفاده بهینه و پایدار از هر زمینی را ممکن میسازد. هدف از این مطالعه ارزیابی کیفی، کمّی و اقتصادی تناسب اراضی دشت تالاندشت کرمانشاه برای محصولات گندم، جو و نخود دیم بوده است. منطقه تالاندشت به مساحت تقریبی 4500 هکتار در جنوب غربی شهرستان کرمانشاه واقع شده است. اقلیم منطقه نیمه خشک سرد، دارای زمستانهای سرد و تابستانهای ملایم است. مراحل مختلف تحقیق شامل مطالعات صحرایی و آزمایشگاهی خاک و ارزیابی کیفی، کمّی و اقتصادی اراضی است. در ارزیابی کیفی، مشخصات اقلیمی، پستی و بلندی زمین و خصوصیات خاک منطقه با نیازهای رویشی هر محصول مقایسه و بسته به میزان تطابق آنها، کلاس تناسب کیفی به روشهای محدودیت ساده ، شدت و تعداد محدودیت و پارامتریک تعیین گردید. مبنای ارزیابی کمّی، میزان عملکرد در واحد سطح و مبنای ارزیابی اقتصادی، میزان سود ناخالص در واحد سطح در نظر گرفته شد. اراضی مذکور از نظر کیفی، برای کشت گندم، جو و نخود دیم تماماً تناسب پائینی دارند. این امر ناشی از کمبود آب در بخشی از مراحل رشد میباشد. با آبیاری تکمیلی محدودیت آب واحدهای اراضی کاملاً رفع میگردد. علاوه بر محدودیتهای اقلیمی محدودیتهای شیب، میکرورلیف و سنگریزه مهمترین عوامل محدود کننده برای رشد نباتات مورد نظر وجود دارد. نتایج ارزیابی کمـّی نشان میدهد که کشت گندم و جو در اغلب واحدهای اراضی مناسب تا نسبتاً مناسب است. از نظر اقتصادی ، نخود به عنوان مناسبترین نبات و در درجات بعدی گندم و جو در منطقه معرفی میگردند.
علیمحمد محمدی، سیدجمال الدین خواجه الدین، سیداحمدخاتون آبادی،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده
حوزه آبخیز شمالی رودخانه کوهرنگ با وسعتی معادل 68437 هکتار در شمال غربی استان چهارمحال و بختیاری بین طولهای جغرافیایی ′54 °49 تا ′9 °50 و عرضهای جغرافیایی ′8 °32 تا ′36 °32 واقع است.از این رو تعادل منطقی بین تعداد بهره بردار و توان تولیدی مراتع و اندازه مناسب گله در واحدهای بهره برداری مرتعی ضرورت دارد. تعیین اندازه مناسب مرتع به ازای هر خانوار مرتعدار که در این اندازه از مرتع بتواند علاوه بر تأمین نیازهای وابسته به مرتعداری، معیشت مناسبی را برای خانوار ایجاد کند، اهمیت دارد.. هدف اصلی این مطالعه, تعیین اندازه مناسب واحدهای بهره برداری مرتعی به ازای هر خانوار جهت چرای دام در زمان مناسب استفاده از مراتع با استفاده از عوامل بوم شناختی، اقتصادی - اجتماعی است. در این راستا پس از شناسایی سامانهای عرفی اقدام به تعیین توان تولیدی و ظرفیت مجاز مراتع منطقه مورد مطالعه شد. سپس با بررسی هزینهها و درآمدهای دامداری متکی به مرتع و تعیین درآمدهای حاصل از آن، اندازه مناسب گله به نحوی تعیین شد که بتواند هزینههای خانوار را با توجه به سطح معاش تعیین شده، تأمین کند. با اعمال زمانهای مختلف بهره برداری از مراتع، اندازه مناسب مرتع به ازای هر خانوار تعیین گردید. تعداد 10 تیپ گیاهی با ظرفیت 91/0 واحد دامی در ماه در هکتار در حوزه مورد مطالعه گسترش دارد. 46 سامان عرفی و قسمتی از 6 سامان عرفی دیگر هم در حوزه مورد مطالعه وجود داردکه میانگین هر سامان عرفی معادل 1510 هکتار با تعداد متوسط 8/36 خانوار در هر واحد است. سهم هرخانوار از اراضی مرتعی قابل استفاده دام در وضع موجود حدود 41 هکتار است. حداقل اندازه مناسب از مرتع و دام به ازای هر خانوار که بتواند در این اندازه، هزینههای سالانه خانوار را تأمین کند به ترتیب 520 هکتار و 142 واحد دامی از گلهای مخلوط با نسبت 3 به 2 گوسفند به بز در یک فصل چرای یکصد روزه است. نتایج نشان میدهد که توان تولیدی مراتع در وضع موجود در واحدهای مرتعی تحت تأثیر اندازه گله و سهم هر خانوار از اراضی کشاورزی و تعداد خانوار در هر واحد مرتعی قرار دارد. واحد مرتعی و سطح معاش تعریف شده دارای تأثیر معنیداری در سطح 5 درصد بر روی اندازه مناسب مرتع به ازای هر خانوار دارد.
احمد جلالیان، محمود رستمی نیا، شمس الله ایوبی، امیر مظفر امینی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
در کشور ما، به خاطر رشد روزافزون جمعیت و توسعه شهرها از امکان گسترش سطح زیر کشت به مرور زمان کاسته می شود و در نتیجه نیاز شدیدی به استفاده بهینه از اراضی موجود احساس می شود. مطالعات تناسب اراضی با بررسی جنبه ها ی فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی اراضی، استفاده بهینه و پایدار از هر زمینی را ممکن می سازد. هدف از این مطالعه تعیین تناسب کیفی، کمـّی و اقتصادی اراضی دشت مهران برای محصولات منطقه شامل گندم، ذرت و کنجد بوده است. مراحل مختلف این تحقیق شامل مطالعات صحرایی، آزمایشگاهی و ارزیابی اراضی بود. در ارزیابی کیفی مشخصات اقلیمی، پستی و بلندی و خصوصیات خاک منطقه با نیازهای رویشی هر محصول مقایسه و بسته به میزان تطابق آنها کلاس تناسب کیفی به روش پارامتریک (ریشه دوم) تعیین شد. مبنای ارزیابی کمـّی، میزان عملکرد در واحد سطح و مبنای ارزیابی اقتصادی، سود ناخالص در واحد سطح در نظر گرفته شد. نتایج ارزیابی کیفی نشان داد که عمده واحدهای اراضی برای محصولات مورد نظر دارای کلاس تناسب متوسط هستند که این امر ناشی از محدودیت خصوصیات فیزیکی خاک می باشد. مقایسه کلاس ها ی کیفی و کمـّی در مورد گندم و ذرت نشان می دهد که کلاس ها ی کمی در سطح برابر یا بالاتری نسبت به کلاس ها ی کیفی قرار دارند که ناشی از سطح مدیریت بالای کشت این محصولات است، در حالی که کلاس ها ی کمـّی در مورد کنجد در سطح پایینتری نسبت به کلاس ها ی کیفی قرار گرفته که این بهواسطه مدیریت ضعیف در کشت و کار این محصول است. نتایج تناسب اقتصادی نشان داد که سود آورترین محصول در منطقه گندم بوده و تناوب زراعی گندم و کنجد در واحد ها ی تحت کشت این محصولات دارای سودآوری بیشتری از تناوب گندم و ذرت می باشد و این سودآوری در آینده با رعایت اصول صحیح مدیریت در مورد کنجد قابل بهبود می باشد.
حسین مهرابی بشر آبادی،
جلد 12، شماره 44 - ( 4-1387 )
چکیده
استان کرمان بزرگترین تولید کننده خیار و گوجهفرنگی گلخانهای در کشور است. در این تحقیق با استفاده از نمونه تصادفی 309 تایی در سال 1384، نرخ بازده و دوره بازگشت سرمایه در سبزی و صیفی، توتفرنگی و گلهای بریده در گلخانههای استان کرمان محاسبه و با کشت سبزی و صیفی در فضای باز، مقایسه شده است. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که متوسط نرخ بازده در گلخانههای سبزی و صیفی، گلهای بریده و توتفرنگی بهترتیب حدود 20، 14 و 23درصد و در سبزی و صیفی فضای باز حدود 8/45 درصد است. دوره بازگشت سرمایه در گلخانههای سبزی و صیفی، گلهای بریده و توتفرنگی بهترتیب حدود 8/29 و 7 سال است. مقایسه سبزی و صیفی گلخانهای با فضای باز نشان میدهد که تولید در گلخانه، داری اشتغالزایی بیشتر، عملکرد بهتر، استفاده بهتر از منابع تولید و قیمت فروش بهتراست اما دارای بازده اقتصادی کمتر، هزینه تولید بیشتر، باقیمانده سموم بیشتر و نیازهای سرمایهای زیادتری در مقایسه با فضای باز است. افزایش میزان و دوره باز پرداخت اعتبارات، گسترش گلخانههای فلزی، توسعه تحقیقات در زمینه بهبود عملکرد و گسترش گلخانهها در ناحیه 5، از عمدهترین توصیههای سیاستی این تحقیق است.
عطیه بهلولی، عباسعلی ناصریان، رضا ولی زاده، فریدون افتخاری شاهرودی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده
٥٧ روز شیر دهی ، و میانگین تولید ± ٦٣٤ کیلوگرم وزن زنده، ٦ ± در ا ین آزمایش از هشت رأس گاو اصیل هلشتاین چند شکم زایش با ٤٤ ٤ با ٢ تکرار، هر دوره ٢١ روز ( ١٤ روز عادت پذیری و × ٤٧ کیلوگرم استفاده شد . آزمایش در قالب طرح مربع لاتین ٤ ± شیر روزانه ٣ ١٥ درصد ( ١٠ درصد و ٤ ( ٥ درصد، ٣ ( ٧ روز رکورد برداری )، انج ام گرفت . جیره های آزمایشی شامل ١) صفر درصد (جیره شاهد )، ٢ فراورده فرعی پسته در ماده خشک جیره بودند، که فراورده فرعی پسته جایگزین سیلاژ ذرت در جیره شاهد شدند . متابولی ت های خونی ٢ ساعت پس از مصرف خوراک )، مصرف ماده خشک روزان ه، تولی د شیر روزانه و درصد ترکیبات آن به طور معنی داری تحت تأثیر تیمارها ) با افزایش سطح فراورده فرعی (FCM) و تصحیح شده بر اساس ٤ درصد چربی (ECM) قرار نگرفتند . تولید شیر تصحیح شده اقتصادی هم چنین با .(P<٠/ در تیمار ۴ نس بت به سایر تیمارها معنی دار بود ( ٠٥ ECM پسته در جیره به طور خطی کاهش یافتند، به طوری که کاهش با یک روند خطی کاهش یافتند و ADF و NDF ، افزایش سطح فراورده فرعی پسته در جیره، قابلیت هضم ظاهری ماده خشک، ماده آلی زمان فعالیت نشخوار و جویدن نیز به تنهایی یا به ازای مصرف روزانه ماده .(P<٠/ این کاهش در تیمار ٤ نسبت به تیمار ٣ معنی دار شد ( ٠٥ با افزایش سطح فراورده فرعی پسته در جیره ب ه صورت خطی و در تیمار ٤ نسبت به تیمار ٣ ب ه طور ADF خشک، دیواره سلولی یا با توجه به نتایج این آزمایش، ب ه نظر م یرسد این خوراک نم ی تواند جایگزین کا ملی برای بخش .(P<٠/ معنی داری کاهش یافتند ( ٠٥ علوف های جیره باشد، اما همراه با سایر علوف ههای خو شخوراک تا سطح ١٠ درصد ماده خشک جیره می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
روحالله رجبی کنف گورابی، رحیم عبادی، محمد فضیلتی، سیدضیاالدین میرحسینی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده
تأثیر غنیسازی برگ توت سفید (Morus alba L.) با ویتامین ریبوفلاوین در غلظتهای7، 37، 77 و 127 پی پی ام روی رشد و نمو لاروها، ویژگیهای پیله و باروری کرم ابریشم Bombyx mori L. هیبرید 104×103 مورد مطالعه قرار گرفت. لاروهای کرم ابریشم روزانه در یک وعده با برگهای تازه توت شین اینچه نویسه غنیسازی شده با ویتامین ریبوفلاوین تغذیه شدند. تمامی پارامترهای بیولوژیکی و اقتصادی بر اساس روشهای رایج در نوغانداری اندازهگیری شد. وزن لاروی در روز هفتم سن پنجم در تیمار 77 پی پی ام بیشترین مقدار را در بین تیمارها دارا بود که در مقایسه با شاهد 47 درصد افزایش داشت. بیشترین وزن پیله و شفیره ماده در تیمار 127پی پی ام برابر 62/1 و 17/1 گرم و برای جنس نر در تیمار 37 پی پی ام برابر 17/1 و 9/0 گرم ثبت شد. تیمار 77 پی پی ام بیشترین میزان وزن قشر پیله و در صد قشر پیله را برای ماده 32/0 گرم و 46/21 درصد و نر 31/0 گرم و 06/26 درصد دارا بود. بیشترین وزن 50 تخم در تیمار127 پی پی ام برابر 027/0 گرم ثبت شد در حالیکه تیمار 77 پی پیام بیشترین تعداد تخم و در صد تفریخ آن را دارا بود. نرخ مؤثر پرورش دارای بیشترین میزان در تیمار شاهد، 72درصد بود، ولی این افزایش در مقایسه با سایر تیمارها اختلاف معنیداری نداشت. نتایج نشان داد که ریبوفلاوین میتواند در غلظت 77 پی پی ام برای افزایش تولید پیله و تخم کرم ابریشم B.mori استفاده شود.
هدی دلیران فیروز، فهیمه مختاری خوزانی، سعید سلطانی ، سید علیرضا موسوی،
جلد 19، شماره 74 - ( 10-1394 )
چکیده
در میان انواع خطرهای طبیعی، سیل شاید بهعنوان ویرانگرترین عامل شناخته شود که خسارت زیادی را به جوامع انسانی تحمیل میکند. از اینرو اهمیت برآورد خسارات ناشی از سیل و پهنهبندی سیلاب که کاربرد بسیاری در مدیریت دشت سیلابی دارد، مشخص میگردد. در این مطالعه با استفاده از نرمافزار HEC-FIAکه یکی از مدلهای جدید (سپتامبر 2012) بهمنظور برآورد اثرات و خسارات ناشی از سیل میباشد به محاسبه خسارات سیل در حوزههای آبخیز قهرود و قمصر پرداخته شد. در این مدل با استفاده از نقشه آبگرفتگی مربوط به سیلابهای با دورههای بازگشت مختلف که از HEC-RAS و HEC-Geo RAS بهصورت فایل HEC-DSS بهدست میآید و با کمک بانک اطلاعاتی جمعآوری شده در رابطه با کاربریهای کشاورزی، ساختمانی و انسانی منطقه، خسارتهای جانی و مالی بهطور مستقیم قابل برآورد هستند. براساس نتایج این مدل خسارتهای بخش کشاورزی، ساختمانی و انسانی بهترتیب در حوزه قهرود 354 میلیون ریال و 24 باب ساختمان تحت تأثیر سیل قرار میگیرند و همچنین در حوزه قمصر 12879 میلیون ریال و 36 باب ساختمان تحت تأثیر سیل قرار میگیرند. از مزایای این مدل نسبت به مدلهای قبلی برآورد مستقیم خسارتهای اقتصادی و جانی برای سیلهای اتفاق افتاده و احتمالی که در آینده بهوقوع میپیوندند، میباشد که نتایج آن میتواند در مدیریت حوزه آبخیز، بیمه سیل و مدیریت ریسک ستاد بحران کمک شایانی بنماید.
سید محسن سیدان، رضا بهراملو،
جلد 22، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
در سالهای اخیر بهدلیل برداشت بیرویه منابع آب زیرزمینی در دشت ملایر، سطح آب به شدت کاهش یافته و منابع آب زیرزمینی بهعنوان مهمترین منبع تأمینکننده آب مورد نیاز بخش کشاورزی و شرب شهری با خطر جدی تخلیه روبهرو شده است. در این راستا هدف این پژوهش تحلیل رفاه کشاورزان در اثر بهرهبرداری بیش از حد مجاز از منابع آب زیرزمینی است. ضمناً با در نظر گرفتن این مسئله که مزارع با سایر مزارع کشاورزی اطراف خود از نظر منابع آب زیرزمینی ارتباط دارد، در این تحقیق تلاش شد به این سؤال پاسخ داده شود که عامل مجاورت تا چه حد رفاه کشاورزان را تحت تأثیر قرار میدهد. لذا استفاده از رهیافت اقتصادسنجی فضایی در این زمینه میتواند مفید باشد. برای این منظور با تشکیل تابع رفاه اجتماعی، اثر تغییر در سطح آب زیرزمینی بر میزان رفاه اجتماعی تولیدکنندگان بررسی شده است. اطلاعات لازم از طریق تکمیل 119 پرسشنامه در سال زراعی 1396 جمعآوری شده است. آماره I موران نشان میدهد که کاربرد رگرسیون فضایی نتایج بهتری را نسبت به روش کلاسیک دارا است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که کاهش رفاه ناشی از افت سطح آبهای زیرزمینی چشمگیر بوده و ادامه روند برداشت از این منبع، کاهش دسترسی به آب و در نتیجه کاهش تولید را بهدنبال خواهد داشت. میزان تغییر رفاه بهازای تغییر هر متر کاهش سطح آب زیرزمینی در کشت گندم و سیبزمینی بهترتیب برابر 6983 و 7634 میلیون ریال است.
سید احمد خاتون آبادی، عنایت پرویزی، مریم عطایی،
جلد 22، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
سالهاست که احداث سدها بهعنوان مانعی در برابر حرکت آب و یکی از راهکارهای اساسی حفظ منابع آب بهشمار میرود. از طرفی، سدها اثرات متفاوت اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی فراوانی را از خود برجای میگذارند که این تحقیق با هدف بررسی اثرات ناشی از سدسازی از دیدگاه روستاییان بهرهبردار از آب سد شاهقاسم در یاسوج انجام شد. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و ابزار گردآوری دادهها به شیوه میدانی بوده است. جامعه آماری متشکل از روستاییان چهار روستا در دهستان سررود جنوبی بوده است. حجم نمونه از فرمول کوکران، 192 نفر تعیین و با استفاده از روش تخصیص متناسب سهم هر روستا از حجم نمونه مشخص شد. نتایج حاصل از تحلیل دادهها از دیدگاه روستاییان نشان داد که بیشترین تأثیرات سد در بخش اقتصادی با میانگینی از 37/2 تا 7/3 وکمترین تأثیرات در بخش زیستمحیطی با میانگینی از 81/1 تا 54/3 بوده است. همچنین نتایج آزمون فرضها با دو روش ویلکاکسون و کای دو شامل: تأثیر سد بر بهبود درآمد روستاییان، افزایش سطح زیرکشت منطقه، بهبود وضعیت اشتغال، تنوع در محصولات کشاورزی، افزایش تولیدات در منطقه، بهبود وضعیت توریستی منطقه، نادیده گرفتن نقش مشارکتی مردم در احداث سد و عدم تغییر گونههای گیاهی از دیدگاه روستاییان میشود. کنکاش دلیل این موضوع نشان میدهد که روستاییان به موضوعاتی همچون تفکر غلط فراوانی آب و اثرات کوتاهمدت احداث سد بیشتر توجه میکنند؛ درحالیکه سدها در بلندمدت، دارای اثرات منفی بسیاری هستند.
عبداله درزی نفت چالی، ساره رفیعی راد، مجتبی خوش روش، احمد عسگری، محمدرضا بابایی، حسینعلی زیردست رستمی،
جلد 23، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
آب منبع حیاتی برای هر پدیده زیستی و انسانی است. امروزه مدیریت و حفاظت آب نه تنها در کشورهای در حال توسعه، بلکه در کشورهای توسعه یافته نیز دارای اهمیت زیادی است. در اقتصاد سنتی، آب بهعنوان یک عامل تولیدی در حسابهای ملی وارد نمیشود. ولی در واقعیت، آب بهطور مستقیم و غیرمستقیم نهاده اولیه بسیاری از کالاها و خدمات است. برای بررسی تأثیر رشد ارزش افزوده بخشهای کشاورزی، صنعت و برق بر رشد ارزش افزوده بخش آب در استان مازندران، ضرایب مدل ARDL با استفاده از نرمافزار میکروفیت تخمین زده شدند. برای بررسی ایستایی متغیرها، از آزمون ریشه واحد دیکی- فولر تعمیم یافته استفاده شد. آزمون ایستایی متغیرها نشان داد که تمام متغیرها در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار بودند و با تئوری نیز سازگاری داشتند. بر اساس نتایج بهدست آمده از تخمین مدل، یک درصد افزایش (کاهش) در ارزش افزوده بخشهای صنعت و برق بهترتیب منجر به 54/0 و 39/0 درصد افزایش (کاهش) در ارزش افزوده بخش آب شد. همچنین، یک درصد افزایش (کاهش) در ارزش افزوده بخش کشاورزی باعث 54/0 درصد کاهش (افزایش) در ارزش افزوده بخش آب شد. بخشهای صنعت و برق بهترتیب بیشتر از بخش کشاورزی بر ارزش افزوده بخش آب مؤثر بودند. بر اساس نتایج، صرفهجویی در مصرف آب در بخشهای کشاورزی، صنعت و برق سبب افزایش تأثیر ارزش افزوده این بخشها بر ارزش افزوده بخش آب میشود.
علی شعبانی،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
کمبود آب آبیاری مهمترین محدودیت در تولید محصولات کشاورزی در مناطق خشک و نیمهخشک است. کمآبیاری یک روش برای مقابله با کمبود آب و افزایش کارایی مصرف آب است. تعیین عمق بهینه آب آبیاری بر اساس تحلیلهای اقتصادی یکی از مسائل مهم در استراتژی کمآبیاری است. در این مطالعه، معادلات لازم برای تعیین عمق بهینه آب آبیاری زمانی که قیمت محصول متغیر و تابع آب آبیاری باشد، تعیین شد. نتایج نشان داد که کاربرد عمق آب آبیاری بهینه در حالت محدودیت زمین (144/98 سانتیمتر) منجر به حداکثر شدن سود در واحد سطح (2089741 ریال بر هکتار) میشود. کاربرد عمق آب آبیاری در شرایط محدودیت زمین باعث 17/48 درصد کاهش مقدار آب آبیاری و 15/05 درصد افزایش درآمد کل در مقایسه با آبیاری کامل میشود. در شرایط محدودیت آب (بدون محدودیت زمین) با بهکار بردن آب ذخیره شده برای افزایش سطح زیر کشت، مقدار درآمد خالص کل حداکثر مقدار شد. کاربرد آب آبیاری بهینه با شرایط محدودیت آب موجب 31/2 درصد کاهش مقدار آب آبیاری و 45 و 52/36 درصد افزایش بهترتیب در سطح زیر کشت و درآمد خالص کل در مقایسه با آبیاری کامل شد. کاشت چغندرقند در منطقه مورد مطالعه سودآور خواهد بود اگر مقدار آب آبیاری بیشتر از 67/53 سانتیمتر باشد.
یوسف حسنی، سید مهدی هاشمی شاهدانی، بنفشه زهرائی،
جلد 24، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
این تحقیق به معرفی رویکرد بهرهبرداری- اقتصادی بهعنوان راهبرد جدیدی در بهرهبرداری شبکههای آبیاری پرداخته است. برای رسیدن به این مهم، دو مدل مجزای اقتصادی و بهرهبرداری با هم تلفیق شدند. هدف کلی از تلفیق این مدلها در قالب ساختار توسعهیافته واحد، تحویل و توزیع بهینه آب به واحدهای زراعی شبکه آبیاری بر اساس متوسط ارزش اقتصادی محصولات کشاورزی واقع در الگوی کشت موجود آنها است. گفتنی است که بهمنظور فراهم کردن امکان ارزیابی عملکرد سامانه بهرهبرداری کانال آبیاری با بهرهگیری از رویکرد بهرهبرداری- اقتصادی، شاخص ارزیابی عملکرد کفایت تحویل و توزیع آب مورد بازنگری قرار گرفت. بهمنظور ارزیابی ساختار توسعه داده شده، کانال اصلی شبکه آبیاری رودشت در حوضه زایندهرود بهعنوان مورد مطالعاتی این تحقیق انتخاب شد و مدیریت بهرهبرداری این کانال قبل و بعد از بهکارگیری ساختار ارائه شده، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج مدلسازی اقتصاد کشاورزی شبکه مورد مطالعه نشان داد که در واکنش به سیاست تحویل آب بر اساس ارزش اقتصادی آن در شرایط کمآبی، یونجه و گلرنگ در مقایسه با سایر محصولات (بهخصوص گندم)، از جمله محصولاتی هستند که در الگوی زراعی کشاورزان، سطح زیر کشت را با شدت بیشتری کاهش میدهند. دلیل این امر ارزش اقتصادی کمتر آب و سود ناخالص کمتر در واحد هکتار دو محصول گفته شده نسبت به سایر محصولات زراعی، بوده است. علت نوسانات کمتر محصول گندم را نیز میتوان با وجود هزینههای بالا، در قیمت تضمینی و بالای آن در مقایسه با سایر محصولات زراعی توجیه کرد. نتایج ارزیابی عملکرد سامانه بهرهبرداری توسعه داده شده در این تحقیق بر اساس شاخص ارزیابی عملکرد کفایت تحویل آب حاکی از آن بود که در بهرهبرداری معمول کانال (عدم بهرهگیری از رویکرد اقتصادی) بیشترین مقادیر شاخص کفایت تحویل آب مربوط به چهار آبگیر واقع در بالادست کانال بهدست آمده است. این درحالی است که با بهکارگیری رویکرد بهرهبرداری- اقتصادی، آبگیرهای 1، 6، 5 و 12 که مطابق نتایج مدلسازی اقتصادی بالاترین اولویت تحویل آب را بهدست آوردهاند، مطلوبترین مقادیر شاخص کفایت را دارا هستند.
هاجر فضل الهی، روح الله فتاحی، کیومرث ابراهیمی،
جلد 25، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
آب مهمترین عامل محدود کنندۀ توسعه کشاورزی است و لذا بررسی اقتصادی منابع آب بسیار مهم است. هدف مقاله حاضر تعیین ارزش اقتصادی منابع آب، بررسی راندمان مالی و تعیین قیمت آب کشاورزی در دشت اراک است. برای این منظور ارزش اقتصادی منابع آب برای محصولات زراعی گندم، جو، یونجه و ذرت در سال زراعی 1395- 1394 با استفاده از یک مدل ریاضی بومی توسعه داده شده طی همین تحقیق تعیین شد. راندمان مالی برای سه حالت؛ آب رایگان، دریافت 10 درصد از آب بهای محاسبه شده و تمام آب بها، برآورد شد. نتایج نشان داد که راندمان مالی کشاورزان در حالت راندمان آبیاری 40 درصد بهترتیب برابر 2/38، 1/68 و 0/47 درصد و در حالت راندمان آبیاری 70 درصد بهترتیب برابر 2/07، 1/92 و 0/71 درصد بهدست آمد. همچنین تحلیل حساسیت راندمان مالی با 10 درصد تغییر در درآمدها و هزینهها انجام شد. راندمان آبیاری و راندمان مالی در شرایطی که آب بهصورت رایگان در اختیار کشاورزان قرار داشته باشد همراستا نیستند ولی در شرایط دریافت 10 درصد آب بهای محاسبه شده با یکدیگر همراستا میشوند. راندمان مالی در مقابل تغییر در میزان درآمد کشاورزان از حساسیت بیشتری نسبت به تغییر در میزان هزینهها برخوردار است.
سمیه جنت رستمی، علی صلاحی،
جلد 25، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
رعایت سه اصل اساسی بهرهوری، عدالت و پایداری در تخصیص منابع آب ضروری است. اما، معمولاً برقراری عدالت در تخصیص آب کمتر مورد توجه قرار میگیرد. ناحیه آبیاری فومنات با 5 واحد عمرانی، یکی از نواحی سهگانه شبکه آبیاری و زهکشی سفیدرود است که بیش از 90 درصد وسعت اراضی این ناحیه مربوط به اراضی شالیزاری است. با توجه به اینکه، آب نقش مهمی در شالیزارهای برنج دارد، عدم توزیع یکنواخت منابع آب موجود در کل ناحیه آبیاری در فصول کشت برنج سبب بروز کمبود آب آبیاری و خسارتهای زیادی در بعضی از اراضی ناحیه آبیاری خواهد شد. در این مطالعه، با توجه به منابع آب مشترک بین واحدهای عمرانی واقع در ناحیه آبیاری فومنات، عدالت در میزان برداشت از آب زیرزمینی و آب دریافتی از کانال شبکه آبیاری و زهکشی سفیدرود بین واحدهای عمرانی با استفاده از معیار ضریب جینی ارزیابی شد. به این ترتیب، یک مدل بهینهسازی تخصیص آب با دو هدف حداکثر کردن عدالت در تخصیص آب زیرزمینی و آب کانال با توجه به رعایت حداقل سود اقتصادی در واحدهای عمرانی توسعه یافت. نتایج نشان داد که در حالت بهینه، میزان عدالت تخصیص منابع آب زیرزمینی و آب کانال در مقایسه با وضعیت موجود بهترتیب 46/3 و 43/7 درصد افزایش یافت. همچنین ارزیابی تخصیص بهینه منابع آب موجود نشان میدهد که مقادیر برداشت از آب زیرزمینی و آب دریافتی از کانال بهصورت متعادل بین واحدهای عمرانی توزیع میشود.
سعید آزادی، حامد نوذری، صفر معروفی، بهزاد قنبریان،
جلد 26، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
در تحقیق حاضر به کمک روش تحلیل پویایی سیستم مدلی بسط داده شد تا بتواند سودآوری کشت محصولات زراعی شبکه آبیاری و زهکشی جفیر (ایثارگران) واقع در استان خوزستان را شبیه¬سازی و بهینه¬سازی نماید. به¬منظور اعتباریابی نتایج شبیهسازی نسبت منفعت به هزینه، از شاخصهای آماری مجذور میانگین مربعات خطا (RMSE)، خطای استاندارد (SE)، میانگین خطای اریبی (MBE) و ضریب تبیین (R2) استفاده و مقادیر آنها بهترتیب 0/25، 0/19، 0/005- و 0/96 بدست آمد. سپس به¬منظور تعیین سطح زیر کشت بهینه محصولات زراعی شبکه، با هدف افزایش سودآوری کشت محصولات، الگوی کشت محصولات این شبکه در دو حالت غیر پلکانی و پلکانی در سالهای زراعی 1392 الی 1396 تعیین شد. در حالت غیر پلکانی سطح زیر کشت هر محصول زراعی در شبکه از صفر تا 2 برابر وضع موجود تغییر یافت و در حالت پلکانی با توجه به شرایط اجتماعی و فرهنگی ساکنین منطقه، این تغییر به آرامی و در هر سال به میزان 10 درصد وضع موجود بوده است. آنالیز نتایج نشاندهنده موفقیت مدل در بهینه¬سازی و دستیابی به اهداف مورد نظر داشت و مجموع نسبت منفعت به هزینه در همه سال¬ها در هر دو حالت پلکانی و غیر پلکانی افزایش یافت. به¬عنوان نمونه در سال 1396 نسبت به 1395، هزینههای تولید به اندازه 7/1 درصد کاهش و قیمت فروش به اندازه 5/8 درصد افزایش داشت و باعث افزایش میزان منفعت به هزینه در سال 1396 نسبت به سال ماقبل آن شد. نتایج نشان داد مدل حاضر در شبیه¬سازی و بهینه¬سازی شبکه آبیاری، الگوی کشت آن و تعریف سایر سناریوها از دقت خوبی برخوردار است.
محمدجواد آقاسی، سیدعلیرضا موسوی، مصطفی ترکش، سعید سلطانی،
جلد 28، شماره 3 - ( 8-1403 )
چکیده
گون پوشش گیاهی بسیاری از کوهستانهای فلات ایران است و باتوجهبه شکل بالشتی و سیستم ریشهدوانی عمیق، کنترل و نفوذ بارشهای جوی را به درون خاک تسهیل و نقش عمدهای در ارائه خدمات اکوسیستمی ایفا میکند. از طرفی همبستگی اکوسیستمهای گونزار (Astragalus habitats) با اقلیمهای خشک و نیمهخشک، آنها را در برابر تغییرات اقلیمی آسیبپذیر نمودهاست. در این مطالعه نقشه تولید رواناب بر پایه منحنی بادیکو تحت شرایط حال حاضر و آتی تغییر اقلیم (2050) با استفاده ازدادههای اقلیمی و دمایی سایتChelsa (مدل گردش عمومی CanESM2) در نرمافزار TerrSet و با استفاده از نقشههای: زیرحوزهها، بارش سالانه، تبخیر و تعرق پتانسیل سالانه، عمق خاک، آب قابلدسترس گیاه و نقشه "پوشش زمین _کاربری زمین" حال حاضر و آینده با ترکیبی از روشهای میدانی و مدلهای پراکنش گونهای در مقیاس محلی حوزه آبخیز رودخانه شور دهاقان (زاگرس مرکزی) تهیه و درنهایت خسارت رواناب مازاد تولیدشده در اثر تغییر اقلیم به روش هزینه جایگزین (Replacement cost method) برآورد شد. نتایج حاکی از افزایش حجم رواناب سالانه حوزه از70 میلیون مترمکعب در حال حاضر به 105 میلیون مترمکعب در شرایط تغییر اقلیم تحت سناریوی rcp26 سال 2050 بود. با احتساب هزینه 10 میلیون ریال به ازای کنترل 530 مترمکعب رواناب از طریق پروژههای متنوع آبخیزداری، جلوگیری از خسارات رواناب مازاد تولیدشده، نیازمند اعتباری بالغ بر 660 میلیارد ریال بر اساس ارزش حال است. این مطالعه قابلیت نرمافزار TerrSet برای پیشبینی و تولید نقشه خدمت اکوسیستم تولید رواناب تحت تغییرات اقلیمی یا تغییرات کاربری اراضی و با هدف ارزشگذاری را در مقیاس محلی به اثبات رساند. همچنین ارزشگذاری فوق میتواند مبنای برنامهریزی و تأمین اعتبار برای مطالعه و اجرای طرحهای آبخیزداری با هدف مقابله با تهدیدات تغییر اقلیم باشد.