47 نتیجه برای دبی
علی رضا واعظی، مروارید احمدی،
جلد 21، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
معادله جهانی فرسایش خاک تصحیح شده (MUSLE) از جمله مدلهای برآورد هدر رفت خاک براساس خصوصیات رواناب در ابعاد رگبار میباشد. این مدل نیازمند ارزیابی در کرتهای کوچک برای بارانهای نواحی نیمهخشک میباشد. جهت ارزیابی کارایی مدل MUSLE، آزمایش صحرایی با استفاده از 21 کرت فرسایشی طراحی شد. کرتها تحت هفت شدت بارندگی 10، 20، 30، 40، 50، 60 و 70 میلیمتر بر ساعت بهمدت 60 دقیقه قرار گرفتند و رواناب و رسوب در بازههای زمانی 5 دقیقهای اندازهگیری شدند. هدر رفت خاک با استفاده از شاخص فرسایندگی مدل MUSLE براساس حجم رواناب (Q) و دبی اوج رواناب (qp) بهدست آمد و با مقادیر مشاهدهای مقایسه شد. هدر رفت خاک برآورد شده بهاندازه 87/3 برابر بیشتر از مقدار مشاهدهای بود. برای بهبود برآورد مدل، توان شاخص فرسایندگی رواناب از 56/0 به 62/0 اصلاح شد (0/62(Qqp)). اصلاح این توان موجب بهبود کارایی مدل از 5/5- به 47/0 و کاهش ریشه میانگین مربعات خطا از 000137/0 به 000031/0 شد. بهطور کلی این پژوهش نشان داد که بهکارگیری مدل MUSLE در کرتهای کوچک در منطقه نیمهخشک منجر به بیش برآورد هدر رفت خاک میگردد. از اینرو ضروری است شاخص فرسایندگی رواناب براساس دادههای مشاهدهای مورد واسنجی قرار گیرد. مدل بازنگری شده MUSLE میتواند برای برآورد هدر رفت خاک در کرتهای کوچک در منطقه نیمهخشک مورد استفاده قرار بگیرد.
مسعود نوشادی، علی باب الحکمی،
جلد 21، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
یکنواختی توزیع آب در سیستم آبیاری قطرهای تحت تأثیر شیب لوله رابط بوده و بههمین دلیل ارزیابی سیستمهای آبیاری قطرهای در اراضی شیبدار مهم است. در این پژوهش برای بررسی اثر شیب روی پارامترهای یکنواختی در قطره چکانهای معمولی و تنظیم شونده، شیبهای 2/0، 6، 11، 16، 20 و 25 درصد برروی زمین اجرا شد و لولههای رابط به طول 70 متر و قطرهای 50، 63 و 75 میلیمتر در جهت شیب و لولههای فرعی به طول 40 متر و قطر 16 میلیمتر روی خطوط تراز قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در قطره چکانهای معمولی در شیبهای فوق مقادیر qv(avg) بهترتیب 289، 6740، 46، 135، 38 و 27 درصد، qv(max) بهترتیب 222، 48، 53، 90، 27 و 9 درصد و CV بهترتیب 300، 114، 33، 140، 63 و25 درصد از قطره چکانهای تنظیم شونده بیشتر بود. ولی مقادیرEU بهترتیب 33، 34، 12، 25، 17 و 9 درصد، EUa بهترتیب 26، 23، 6، 21، 15 و 13 درصد، UC بهترتیب 17، 16، 4، 13، 14 و 9 درصد و US بهترتیب 10، 8، 2، 8، 5 و 4 درصد از قطره چکانهای تنظیم شونده کمتر بود. بنابراین حتی در شیب های زیاد (20 و 25 درصد) نیز راندمانهای آبیاری در قطره چکانهای تنظیم شونده بهتر بود. همچنین رابطه تعیین شده بین شیب و دبی قطره چکانها بیانگر تغییرات اندک دبی قطره چکانهای تنظیم شونده در اراضی شیبدار بود.
هانیه دباغی، مجتبی خوش روش، محمد علی غلامی سفیدکوهی،
جلد 22، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
گرفتگی قطرهچکانها در هنگام استفاده از پساب، موجب افزایش هزینه بهرهبرداری و کاهش رغبت کشاورزان میشود. روش جدید برای کاهش گرفتگی قطرهچکانها، استفاده از رینگ مروس است که مشکلات روشهای کلرزنی و اسیدشویی، از قبیل آلودگی و هزینههای بالا را ندارد. با توجه به اهمیت استفاده از پساب کشاورزی، در این پژوهش به بررسی گرفتگی قطرهچکانها و تأثیر کاربرد رینگ مروس بر کارایی قطرهچکانهای بهکار برده شده در سامانه آبیاری قطرهای پرداخته شد. تیمارها شامل آب آبیاری (آب چاه و پساب) و اصلاح آب (آبیاری با رینگ مروس و آبیاری بدون رینگ مروس)، بهعنوان عامل اصلی و تیمار نوع قطرهچکانها شامل ایریتک (E1)،کرونا (E2)، اکسیوس (E3)، نتافیم (E4)، پلیرود (E5) و پایا (E6) بهعنوان عامل فرعی در سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که بهمرور زمان پساب کشاورزی باعث گرفتگی قطرهچکانها در تیمارهای آب آبیاری و اصلاح آب شده اما با گذشت زمان رینگ مروس روی پارامترهای ارزیابی قطرهچکانها اثر مثبت داشت. در مورد پساب کشاورزی، در دور اول و آخر آبیاری، متوسط آبدهی قطرهچکانها با رینگ مروس بهترتیب 05/0 و 33/0 لیتر در ساعت بیشتر از تیمار پساب بدون رینگ مروس بود. ضریب یکنواختی قطرهچکانها در دور اول و آخر آبیاری در تیمار چاه با رینگ مروس بهترتیب 31/0 و 67/6 درصد بیشتر از تیمار چاه بدون رینگ مروس بهدست آمد، همچنین ضریب یکنواختی قطرهچکانها در دور اول و آخر آبیاری، در تیمار پساب با رینگ مروس بهترتیب 85/0 و 10/12 درصد بیشتر از تیمار پساب بدون رینگ مروس، اندازهگیری شد. در مورد قطرهچکانها، با گذشت زمان مشخص شد که قطرهچکان نتافیم بهترین عملکرد و قطرهچکان آکسیوس، ضعیفترین عملکرد را دارا بود. بهطور کلی قطرهچکانهای بهکار برده شده در تیمار آب چاه تیمار شده با رینگ مروس، بیشترین میزان آبدهی و قطرهچکانهای بهکار برده شده در تیمار پساب بدون رینگ مروس، کمترین میزان آبدهی را دارا بودند.
حسین آذرپیوند، علی رضا عمادی، محمد صدقی اصل،
جلد 23، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
سرریزهای کنگرهای، سازههای اقتصادی برای بالا بردن بازده خروجی سرریز در یک عرض محدود هستند که در پلان به شکل ذوزنقه، مثلث و غیره دیده میشوند. این سرریزها در یک بار هیدرولیکی و عرض ثابت در مقایسه با انواع دیگر سرریزها دبی بیشتری را از خود عبور میدهند. در این تحقیق، سرریزهای چندوجهی که در پلان ذوزنقهای شکل هستند، بررسی شدند. آزمایشها روی 27 مدل آزمایشگاهی و با 9 دبی مختلف و در مجموع با 243 آزمایش انجام گرفتند. نتایج آزمایشهای این پژوهش نشان داد که در مورد کلیه سرریزهای چندوجهی مرکب ذوزنقهای شکل نسبت پارامتر، ضریب دبی Ht/p به (Ht بار هیدرولیکی کل وP: ارتفاع سرریز) ابتدا افزایش یافته و پس از رسیدن به یک مقدار حداکثر، شروع به کاهش میکند. طبق رابطه کلی ارائه شده بیشترین تأثیرات بر ضریب دبی ناشی از تعداد سیکل و نسبت است. ایجاد کنگره جدید در بال سرریز باعث افزایش طول مؤثر شده و مقدار دبی جریان عبوری افزایش یافته است که در نتیجه، ضریب دبی جریان در یک مقدار مشخص افزایش مییابد. همچنین، دبی عبوری در سرریزهای چندوجهی ذوزنقهای شکل با پلان مرکب نیمدایرهای بهتر از مربعی و سرریز مرکب مربعی بهتر از سرریزهای ذوزنقهای ساده است.
رضا منجزی، محمد حیدرنژاد، علیرضا مسجدی، محمدحسین پورمحمدی، امیرعباس کمان بدست،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
سرریزهای غیرخطی از سازههای هیدرولیکی مهم برای تنظیم سطح آب و کنترل جریان در کانالها، رودخانهها و مخازن سدها بهشمار میروند. از انواع سرریزهای غیرخطی میتوان به سرریزهای زیگزاگی و قوسی اشاره کرد. محور تاج این سرریزها بهصورت غیرخطی بوده و در یک عرض معین، طول تاج بیشتری نسبت به سرریزهای متداول خطی دارند. به این ترتیب بهازای یک بار هیدرولیکی یکسان، توانایی عبور دبی بیشتری را دارند. در این پژوهش، ضریب دبی و دبی عبوری سرریزهای قوسی با سه شعاع قوس مختلف و در دو حالت خطی و زیگزاگی مثلثی بهصورت آزمایشگاهی بررسی و ضریب دبی این سرریزها بهعنوان تابعی از نسبت بار هیدرولیکی کل به ارتفاع تاج سرریز (hd/P) و زاویه انحنای قوس (θ) (یا شعاع قوس) ارائه و عملکرد هیدرولیکی آنها با یکدیگر مقایسه شده است. نتایج نشان میدهد که بهازای بار هیدرولیکی یکسان، افزایش θ (کاهش شعاع قوس) منجر به کاهش ضریب دبی میشود زیرا اولاً برآمدگی موضعی سطح آب افزایش یافته و ثانیاً جریان برای طی مسیر کانال، مجبور به طی مسیری غیرمستقیم با انحنای بیشتر است که این دو موضوع میتواند اثر منفی بر ضریب آبگذری داشته باشد بدینصورت که در نسبت بار هیدرولیکی 2/0، ضریب جریان در سرریز با نسبت شعاع قوس 25/1 R/w = حدود 5/8 درصد از سرریز با نسبت شعاع قوس 75/0 R/w = بیشتر است.
محمد جواد اسدی، سعید شعبانلو، محسن نجارچی، محمد مهدی نجفی زاده،
جلد 23، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
در این مطالعه، ضریب دبی روزنه های جانبی دایرهای با استفاده از یک روش ترکیبی جدید، مدلسازی شد. ترکیبات انجام شده در این مطالعه، به دو قسمت تقسیم شد: 1) ترکیب دو الگوریتم بهینهسازی ازدحام ذرات (PSO) و الگوریتم ژنتیک (GA) و ارائه الگوریتم PSOGA ، 2) استفاده از الگوریتم ترکیبی PSOGA جهت بهینه سازی شبکه انفیس (ANFIS) و ارائه روش ANFIS-PSOGA. با شناخت پارامترهای مؤثر بر ضریب دبی روزنه های جانبی دایروی، 11 ترکیب مختلف ارائه شد. تحلیل حساسیت انجام شده با استفاده از ANFIS، نشان داد که عدد فرود و نسبت عمق جریان به قطر روزنه (Ym/D) مؤثرترین پارامترها در مدلسازی ضریب دبی شناسایی شدند. همچنین، بهترین ترکیب در براورد ضریب دبی استفاده از متغیرهای فرود جریان (Fr)، نسبت عرض کانال اصلی به قطر روزنه جانبی (B/D)، نسبت ارتفاع تاج روزنه به قطر روزنه (W/D) و نسبت عمق جریان به قطر روزنه (Ym/D) بود. مقادیر MAPE، RMSE و R برای این مدل، به ترتیب برابر 0/021، 0/20 و 0/871 بهدست آمد. پس از انتخاب بهترین ترکیب، عملکرد روش ANFIS-PSOGA با دو روش ANFIS and ANFIS-PSO، مقایسه شد. نتایج نشان داد که روش ANFIS-PSOGA برای مدلسازی ضریب دبی، دارای خطای کمتری بود.
رامین غریبوند، محمد حیدرنژاد، حیدرعلی کشکولی، هوشنگ حسونی زاده، امیرعباس کمان بدست،
جلد 24، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
در تحقیق حاضر، بهمنظور بررسی هیدرولیک جریان و مقایسه دبی عبوری، شبیهسازی سهبعدی میدان جریان روی سرریزهای زیگزاگیذوزنقهای (دو سیکل) و کلیدپیانویی (دو سیکل) بهکمک نرمافزار Flow3D به انجام رسید و تأثیر هرکدام از مدلها بر میدان جریان روی سرریزها و ضریب دبی مورد بررسی و نتایج حاصل با اطلاعات آزمایشگاهی مورد مقایسه قرار گرفت. همچنین مدلهای گفته شده تحت شرایط آزمایشگاهی در یک فلوم مستطیلی به طول 12/5 متر، عرض 0/3 متر و ارتفاع 0/4 متر و در شرایط آب زلال مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که دادههای مدل عددی هماهنگی مناسبی با دادههای مدل آزمایشگاهی داشتند. طبق نتایج، سرریزهای کلیدپیانویی از ضریب دبی بیشتری نسبت به سرریزهای زیگزاگی برخوردار بودند. مشاهده شد در سرریز کلیدپیانویی، با افزایش 50 درصدی در ارتفاع سرریز (p) از 5 سانتیمتر به 5/7 سانتیمتر ضریب دبی حدود 26 درصد افزایش مییابد. همچنین در سرریزهای زیگزاگی نیز با افزایش 50 درصدی در ارتفاع سرریز از 5 سانتیمتر به 5/7 سانتیمتر ضریب دبی حدود 24 درصد افزایش مییابد.
نسرین صادقیان، علیرضا واعظی، ابوالفضل مجنونی هریس،
جلد 24، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
اطلاعات اندکی در مورد نقش ضربه قطرات باران بر ویژگیهای هیدرولیکی جریان در شیارها وجود دارد. در این آزمایش برای بررسی نقش ضربه قطرات باران بر دبی رواناب، غلظت رسوب و ویژگیهای هیدرولیکی جریان، خاکی با بافت رسی در چهار شیب (5، 10، 15 و 20 درصد) در فلومی به ابعاد 4/0×3/0×4 متر با بارانی بهشدت 90 میلیمتر در ساعت تا رسیدن به حالت ماندگار، در دو حالت با وجود ضربه قطرات باران و بدون وجود ضربه قطرات باران با باران شبیهسازی شده، بررسی شد. نتایج نشان داد که با حذف ضربه قطرات باران بر سطح خاک، دبی رواناب، غلظت رسوب، عمق جریان، تنش برشی، قدرت جریان، عدد رینولدز و سرعت جریان بهترتیب به اندازه 62/0 تا 54/3، 08/0 تا 83/11، 91/0 تا 96/0، 26/0 تا 25/3، 52/0 تا 45/4، 36/0 تا 27/3 و 23/0 تا 79/0 برابر کاهش یافت (05/0P<)؛ درحالی که ضرایب دارسی ویسباخ، شزی و مانینگ در حالت بدون ضربه بیشتر از حالت با وجود ضربه قطرات باران بودند (01/0P<) که با توجه به نتایج عمق رواناب و سرعت در دو حالت سطح خاک بدیهی بهنظر میرسد. نتایج نشان داد که سرعت جریان مهمترین ویژگی هیدرولیکی جریان است که تحت تأثیر ضربه قطره باران و شیب سطح قرار داشت. بهطور کلی این پژوهش نشان داد که ضربه قطره باران عاملی مهم در تغییر ویژگیهای هیدرولیکی جریان در شیارها بود. با افزایش شیب نیز نقش ضربه قطرات باران در ویژگیهای هیدرولیکی جریان افزایش یافت. این نتایج نقش کلیدی ضربه قطرات باران را در خصوصیات هیدرولیکی رواناب و نیز شدت برداشت ذرات در شیارها نشان داد. آگاهی از این موضوع گامی اساسی در مدلسازی فرسایش شیاری است. مهار ضربه قطرات باران بهویژه در دامنههای با شیب تند از طریق حفظ پوشش گیاهی نقشی مهم در کاهش فرسایندگی جریان و هدررفت خاک از شیارها خواهد داشت.
پیمان حیدری راد، امیرعباس کمان بدست، محمد حیدرنژاد، علیرضا مسجدی، هوشنگ حسونی زاده،
جلد 24، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
از جمله نکاتی که باید در طراحی عمومی آبگیرها به آن اشاره کرد مواردی نظیر: تأمین کردن آب بهمیزان مطلوب در هر زمان، برای رفع نیازها، بدون درنظر گرفتن دبی رودخانه است، مشروط بر آنکه نیازها از جریان رودخانه تجاوز نکنند. با توجه به کمبود اطلاعات لازم در این زمینه و اهمیت پدیده انتقال رسوب به آبگیرهای جانبی در قوس رودخانهها، هدف اصلی تحقیق حاضر بر شناخت دقیق این مکانیزم استوار است. بدین منظور با بهره گرفتن از مدل فیزیکی، اثر ترکیب همگرایی و واگرایی در آبگیرهای جانبی در پدیده انتقال رسوب مورد بررسی قرار خواهد گرفت. نتایج نشان داد، با همگرا کردن فلوم آزمایشگاهی، دبی انحرافی به آبگیر افزایش پیدا کرده است. هرچه انتهای فلوم تنگتر شده و همگراتر شود باعث افزایش بیشتر دبی انحرافی میشود، بهطوری که با همگرا کردن فلوم به اندازه (b/B) 0/75 و 0/5 بهترتیب باعث افزایش 13/6 و 75 درصد دبی انحرافی به آبگیر میشود که میتوان علت آن را تنگشدگی و انسداد جریان و پس زدن جریان به آبگیر دانست. برخلاف همگرایی با واگرا کردن فلوم نتایج عکس شده، بهعبارتی با واگرا کردن فلوم دبی ورودی به آبگیر کاهش پیدا کرده است. هر چه انتهای فلوم بازتر شده و واگراتر شود باعث کاهش بیشتر دبی انحرافی میشود. با واگرا کردن فلوم به اندازه (b/B) 75/0 و 5/0 بهترتیب باعث کاهش 21/9 و 31/8 درصد دبی انحرافی به آبگیر میشود. بهطور متوسط درصد دبی انحرافی به آبگیر با زاویه 30، 60 و 90 درجه بهترتیب 13/2، 15/2 و 11/5 درصد است. همچنین نتایج شبیهسازی با مدل CCHE2D نزدیک به نتایج مدل فیزیکی است. شبیهسازی آبگیر در قوس همگرا 6/4 درصد خطا و شبیهسازی آبگیر در قوس واگرا 11/9 درصد خطا نسبت به مدل فیزیکی دارد که قابل قبول است.
مرتضی خواست، موسی حسام، ابوطالب هزارجریبی، امید محمدی،
جلد 24، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
با توجه به افزایش روزافزون قطعات زراعی کوچک، سیستم کیت آبیاری قطرهای بدون پمپ، میتواند روش مقرون به صرفهای باشد. از اینرو در این پژوهش ویژگیهای پخش آب (دبی، ضریب یکنواختی پخش (CU) و ضریب تغییرات دبی) در آبیاری کیت مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق با ایجاد فشار کارکردهای 1، 2، 3 و 4 متر و سه تکرار آبیاری، ویژگیهای گسیلندگی چهار نوع قطرهچکان کوزهای 2 نازله، 8 نازله، آسان دریپر و نتافیم مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد در فشار 1 متری، قطرهچکانهای کوزهای 2 نازله و 8 نازله با ضرایب یکنواختی پخش برابر با 98/39 و 99/30 درصد و دبی خروجی 3/60 و 3/62 لیتر بر ساعت، در فشار 2 متر قطرهچکان آسان دریپر با دبی پخش 3/85 لیتر بر ساعت و یکنواختی پخش 99/44 درصد و در ارتفاع 3 و 4 متر قطرهچکان نتافیم با دبی خروجی بهترتیب برابر با 3/87 و 3/97 لیتر بر ساعت و ضرایب یکنواختی 99/32 و 99/47 درصد، بهترین شرایط پخش را داشتند. در فشار کارکردهای کمتر از 2 متر قطرهچکانهای کوزهای و در فشارهای بیش از 3 متر انواع نتافیم و آسان دریپر بهدلیل وجود تنظیم کنندههای فشار، گسیلندگی بهتری داشتند. در حالت کلی هر چهار نوع قطرهچکان یکنواختی پخش و دبی مطلوبی را در فشارهای مختلف ایجاد کردند.
امیر علیزاده، بهروز یعقوبی، سعید شعبانلو،
جلد 24، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده
در این مطالعه، ضریب دبی سرریزهای لبه تیز واقع بر کانالهای دایرهای با استفاده از مدلهای انفیس و انفیس-کرم شبتاب شبیهسازی شد. همچنین برای بررسی افزایش قابلیت مدلهای عددی از شبیهسازیهای مونتکارلو استفاده شد. این درحالی است که روش اعتبارسنجی ضربدری برای صحتسنجی مدلهای عددی بهکار گرفته شد. با توجه به پارامترهای ورودی، چهار مدل انفیس و انفیس-کرم شبتاب معرفی شد. تجزیهوتحلیل نتایج عددی نشان میدهد که مدل برتر ضریب دبی را بهعنوان تابعی از عدد فرود (Fr) و نسبت عمق جریان روی تاج سرریز به ارتفاع تاج سرریز (h/P) شبیهسازی کرد. مقادیر MARE، RMSE و R برای مدل برتر بهترتیب برابر 0/001، 0/002 و 0/999 محاسبه شد. این درحالی است که حداکثر مقدار MARE برای این مطالعه کمتر از 2 درصد بود.
هومن خیبر، سید محسن سجادی، جواد احدیان،
جلد 24، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
دریچههای سالونی با مزایای قابلیت نصب آسان، خودکارسازی و امکان عبور راحت رسوبات و اجسام شناور، از جمله سازههای جدید تنظیم سطح آب و کنترل دبی در کانالهای آبیاری هستند. تبدیل شکل دریچه از مستطیلی به بیضوی، امکان افزایش دبی عبوری با یک رقوم سطح آب را فراهم میکند. در تحقیق حاضر تأثیر تبدیل ناگهانی بر مقدار دبی و افت انرژی دریچه سالونی- بیضوی در شرایط جریان مستغرق بهصورت آزمایشگاهی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج بیانگر آن است که مقدار دبی و افت انرژی دریچه سالونی- بیضوی با تبدیل ناگهانی نسبت به شرایط همعرض کانال بهترتیب در حدود 28 تا 86 درصد کاهش و 11 تا 35 درصد افزایش مییابد. در پایان روابط آماری برای برآورد دبی با حداکثر خطای 16± درصد و افت انرژی دریچه دریچه سالونی- بیضوی با تبدیل ناگهانی در شرایط جریان مستغرق با حداکثر خطای 16± درصد ارائه شد.
رسول دانشفراز، مریم ستاریان کرجآباد، بابک علی نژاد، مهدی ماجدی اصل،
جلد 24، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
آبشستگی اطراف پایههای پل از عوامل اصلی خرابی پل بوده و برداشت مصالح رودخانهای، ممکن است سبب تشدید این پدیده شود. تحقیق حاضر به بررسی جامع آبشستگی اطراف گروه پایههای پل در حضور گودال برداشت مصالح در دبیهای مختلف پرداخته است. زبر کردن سطح پایه پل توسط شن در مقایسه گروه پایههای ساده نشان داد که اعمال زبری سبب کاهش عمق آبشستگی، کاهش نرخ تغییرات عمق آبشستگی و افزایش زمان تعادل میشود. نتایج نشان داد که کاهش عمق آبشستگی در گروه پایههای پاییندست بیشتر از بالادست بود. همچنین در دبی پایین، وجود گودال برداشت مصالح تأثیر بیشتری بر میزان تفاوت وسعت آبشستگی در اطراف گروه پایههای بالادست با پاییندست گذاشته و با افزایش دبی این تفاوت کمرنگتر شد. نتایج آزمایشهای مدل زبر نشان داد که با افزایش دبی، آبشستگی موضعی بیشتر شده و پروفیل بستر در تراز پایینتری قرار میگیرد. در حالت کلی آبشستگی گروه پایههای پاییندست گودال بیشتر از بالادست گودال بوده و نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر مناسب بودن اعمال زبری شن برای کاهش آبشستگی است.
امیررضا بهره بر، محمد حیدرنژاد، علیرضا مسجدی، امین بردبار،
جلد 25، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
ترکیب سرریزهای کنگرهای با روزنه میتواند راه حلی مفید برای عبور مواد شناور از روی سرریز و انتقال مواد رسوبی از روزنه باشد. همچنین ایجاد شکاف در بال سرریز موجب عبور دبی بیشتری میشود. در این تحقیق با چهار دبی ( 5، 10، 15 و 20 لیتر بر ثانیه) و عرض و ارتفاع کانال 30 و 40 سانتیمتر، مدلهای سرریزهای کنگرهای ذوزنقهای- روزنه، مربعی- روزنه و مثلثی- روزنه بهصورت آزمایشگاهی و با نرمافزار Flow3D با مدل آشفتگی K-ε از نوع RNG مطالعه شد و نتایج با همدیگر مقایسه شد از بین تمامی مدلهای گفته شده، سرریز کنگرهای مثلثی- روزنهدار بیشترین ضریب دبی را بهخود اختصاص داد و با افزایش نسبت Ht/P (Ht: هد آب روی تاج سرریز، P: ارتفاع سرریز ) برای تمامی مدلها ضریب دبی افزایش یافت. با توجه به کارآیی این نوع از سرریزها بیشترین ضریب دبی در نسبتهای Ht/P پایین، بهدست آمد. در نسبتهای پایین با توجه به اینکه جریان به حالت آزاد است ضریب دبی سرریز روند صعودی داشته و با افزایش این نسبت سرریز حالت نیمه مستغرق پیدا میکند. همچنین برای طراحی سرریز، بهترین نسبت Ht/P در محدوده بین 0/13 تا 0/41 است که حداکثر ضریب دبی معادل 1/2Cd= در این محدوده قرار میگیرد.
سید جواد مشکواتی تروجنی، امیر احمد دهقانی، علیرضا عمادی، محسن مسعودیان،
جلد 25، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
یکی از مشکلاتی که شبکه¬های آبیاری با آن مواجه هستند، تغییر میزان دبی عبوری از سازه آبگیر بهواسطه نوسانات شدید سطح آب در مجرای اصلی است. یکی از راه¬های مؤثر کاهش این نوسانات، افزایش طول تاج سرریز در عرض مشخصی از کانال است که با استفاده از سرریزهای کنگره¬ای می¬توان به این هدف دست یافت. سرریز کنگرهای همان سرریز خطی است که در پلان بهصورت شکسته دیده میشود. در این پژوهش، از یک سرریز کنگره¬ای با طول 3/72 متر، سه ارتفاع 15، 17 و 20 سانتیمتر، سه شکل مختلف دندانه (مستطیل، مثلث و ذوزنقه) و یک سرریز خطی با همان سه ارتفاع استفاده شده است. همچنین ضریب ¬دبی این سرریز بهصورت آزمایشگاهی در یک کانال بهطول 15 و عرض 1 متر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داده است که در یک طول و ارتفاع ثابت، با افزایش نسبت هد آب بالادست به ارتفاع سرریز (Ht/P )، ضریب¬دبی کاهش یافته است. همچنین برای یک طول مشخص از سرریز و در یک Ht/P ثابت، با افزایش ارتفاع سرریز، ضریب ¬دبی کاهش یافته است. سرریز خطی و سرریز کنگره¬ای بدون دندانه نسبت به سرریز کنگره¬ای دندانه¬دار بهترتیب 3/3 و 1/2 برابر عمق آب بیشتری در بالادست ایجاد می¬کنند.
صیاد اصغری سراسکانرود، خانم ریحانه مدیرزاده،
جلد 25، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
پوشش برف یکی از عناصر مهم اقلیمی است که بر اساس آن ممکن است، تغییرات آبوهوایی تأثیر خاصی داشته باشد. بهطور کلی، تغییرات آبوهوایی ممکن است در عناصر مختلف اقلیمی منعکس شود بنابراین مطالعه و اندازهگیری تغییرات سطوح برف بهعنوان یکی از منابع مهم تأمین آب، بسیار حائز اهمیت است. شهرستان¬های اردبیل و سرعین از نظر موقعیت جغرافیایی در 48 درجه و 18 دقیقه طول شرقی و 38 درجه و 15 دقیقه عرض شمالی قرار گرفتهاند. در تحقیق حاضر بهمنظور پایش سطح پوشش برف در سال 1397 از تصاویر ماهواره¬های اپتیکال سنتینل-2 و برای تشخیص سطوح پوشیده شده از برف از شاخص¬های NDVI , S3 , NWDI, NDSI] Cloud mask در نرمافزارهای Arcgis و Snap استفاده شده است. در ادامه بهمنظور صحت¬سنجی نقشه¬های برف استخراج شده از طریق تصاویر با داده¬های برف در ایستگاه¬های برفسنجی زمینی از رگرسیون خطی در نرمافزار MATLAB استفاده شد همچنین بهمنظور ارزیابی دقت مدل مورد استفاده و اطمینان از دقت بالای نقشههای بهدستآمده از شاخصهای آماری RMSE، MSE، BIAS، CORRاستفاده شد. نتایج نشان داد با توجه به شرایط اقلیمی منطقه موردمطالعه حداکثر سطح پوشیده شده از برف در دیماه با مقدار مساحت 356/52 کیلومترمربع و حداقل سطح پوشیده از برف در اسفندماه با مقدار مساحت 96/10 کیلومترمربع رخ داده است. بیشترین پوشش برف در مناطق با شیبهای بالا در دامنههای غربی (ارتفاعات کوهستانی سبلان) بوده و کمترین پوشش برف در ارتفاعات پایینتر مربوط به دامنه¬های شرقی مشاهده شده است. نتایج بیانگر دقت کلی 91/3 درصد و ضریب کاپای 84/45 نقشه سطح برف است که نتایج حاصل از رگرسیون خطی نیز بین مقادیر مشاهداتی و تصاویر ماهوارهای برابر با ضریب تبیین 85 درصد بوده و نتایج مربوط به خطای آماری مدل¬ها برابر با 0/086-MSE و 0/165-BIAS و 0/924-CORR و RMSE برابر 0/043 بهدست آمد. روابط همبستگی بین داده¬های زمینی و نقشه¬های برآوردی از برف میزان بالایی از همبستگی را نشان می¬دهند. این نتیجه از لحاظ آماری در سطح 99 درصد معنیدار است نتایج بهدست آمده در تحقیق حاضر نشان داده که تصاویر اپتیکی سنتینل-2 با توجه به قدرت تفکیک مکانی بالا و همبستگی مناسب با دادههای زمینی میتوانند جایگزین خوبی برای ایستگاههای زمینی برف¬سنجی در ارتفاعات و یا مناطق صعبالعبور باشند.
کمال قادری، بهارک معتمدوزیری، مهدی وفاخواه، امیراحمد دهقانی،
جلد 25، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
پیش¬بینی صحیح دبی سیل، برای طراحی سازههای هیدرولیکی، کاهش خطر شکست و به حداقل¬رساندن آسیبهای محیط زیستی پاییندست، از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی کاربرد روشهای یادگیری ماشین برای تحلیل منطقهای فراوانی سیلاب است. برای دستیابی به این هدف، 18 پارامتر فیزیوگرافی، اقلیمی، سنگ¬شناسی و کاربری اراضی برای حوضههای بالادست ایستگاههای هیدرومتری حوزههای آبخیز کرخه و کارون (46 ایستگاه با طول آماری 21 سال) درنظر گرفته شد. سپس، بهترین تابع توزیع احتمال با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنف در هر ایستگاه برای برآورد دبی سیل با دوره بازگشت 50 سال با استفاده از روشهای حداکثر درستنمایی و گشتاورهای خطی تعیین شد. درنهایت، تحلیل منطقهای فراوانی سیلاب با استفاده از درخت تصمیم، شبکه بیزی و شبکه عصبی مصنوعی انجام شد. نتایج نشان داد که توزیع لوگ پیرسون تیپ 3 در روش حداکثر درستنمایی و توزیع نرمال تعمیمیافته در روش گشتاورهای خطی بهترین توزیع احتمالی منطقهای هستند. بر اساس آزمون گاما، پارامترهای محیط، طول حوضه، عامل شکل و طول جریان اصلی بهعنوان بهترین ترکیب ورودی انتخاب شدند. نتایج تحلیل منطقهای فراوانی سیلاب نشان داد که مدل بیزی با روش گشتاور خطی ((R2=0.7 بهترین برآورد را در مقایسه با روشهای دیگر دارد. درخت تصمیم و شبکه عصبی مصنوعی در ردههای بعدی قرار داشتند.
علی کسری، امیر خسروجردی، حسین بابازاده،
جلد 26، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف محاسبه عدد کاویتاسیون دریچه تحتانی در آبگیر تحتانی سد نسا، به صورت مدل آزمایشگاهی و عددی طرح¬ریزی شده است. مقادیر فشار استاتیک در طول مدل دریچه تحتانی، توسط 22 پیزومتر تعبیه شده، اندازهگیری شد. برای مشخص کردن نقاط و مناطق با ریسک بالای کاویتاسیون، مقطع طولی دریچه تحتانی به سه بلوک تقسیم¬بندی شد. این تقسیمبندی براساس تأثیر پارامترهای هیدرولیکی مؤثر بر پدیده کاویتاسیون معرفی میشود. در بلوک شماره یک، نتایج محاسبه عدد کاویتاسیون نشان داد، این منطقه که در ابتدای جت خروجی سد را در بر می¬گیرد، سطح خطر، "امکان کاویتاسیون" را نشان میدهد. بررسیها نشان داد، عدد کاویتاسیون در این منطقه وابسته به ارتفاع آب در کانال بالادست است. برای منطقه شماره دو، نتایج نشان داد، به¬ازای نسبت موقعیت درنظر گرفته شده به کل طول دریچه تحتانی و در محدود 0/44 و0/9 مقادیر کاویتاسیون، پارامتری از سرعت خروجی جت در دریچه تحتانی هستند. لازم به ذکر است، بررسی سطح خطر در مناطق دوم و سوم به ازای 0/44 = x/L، سطح خطر وابسته به فشار منفی در این مناطق است. همچنین مدلسازی عددی به ازای روشهای مختلف مدل آشفتگی نشان داد که مدل آشفتگی K-ε RNG با مش ریز بهترین همخوانی را با نتایج مدل آزمایشگاهی دارد و مقادیر خطای آن به¬ازای مدل آزمایشگاهی و عددی محاسبه شد.
مهسا صبوری، علیرضا عمادی، رامین فضل اولی،
جلد 26، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
سرریزهای لبه تیز مرکب اغلب بهمنظور اندازهگیری دامنه وسیعی از جریان با دقت مناسب در کانالهای روباز مورد استفاده قرار میگیرد. در این پژوهش آزمایشهایی بهمنظور بررسی هیدرولیک جریان عبوری از سازه سرریز مرکب مستطیلی- قوس دایرهای با تغییرات پارامترهای هیدرولیکی و هندسی در شرایط جریان آزاد و مستغرق انجام شد. مشخصات سرریزهای مورد استفاده شامل عرض دهانه مستطیلی 39 سانتیمتر، شعاع قوس دایره 5، 7/5 و 15/5 سانتیمتر و ارتفاع سرریز 10 و 15 سانتیمتر هستند. نتایج نشان داد افزایش شعاع قسمت قوس دایرهای و ارتفاع سرریز، موجب افزایش 28/4 درصدی عمق آب بالادست میشود. در یک h/p ثابت، با افزایش شعاع قسمت قوس¬دایرهای، میزان ضریب دبی افزایش مییابد. همچنین ضریب دبی در حالت مستغرق، کمتر (تا حدود 40 درصد) از حالت جریان آزاد است که علت آن مقاومت عمق پایاب ایجاد شده در برابر عبور جریان است که با افزایش مقدار عمق پایاب، مقاومت در برابر جریان افزایش یافته و بهعبارت دیگر مقدار ضریب دبی کمتر میشود.
اباذر اسمعیلی عوری، پریسا فرضی، سپیده چوبه،
جلد 26، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
انجام برنامهریزی و فراهم آوردن ابزارهای مناسب برای کاهش اثرات نامطلوب مخاطرات طبیعی از جمله سیل، اجتنابناپذیر است. دستیابی به هدف فوق وابسته به وجود آگاهی و اطلاعات کافی و دقیق درباره آسیبپذیری بومسازگانهای مختلف (آبخیزها) نسبت به عوامل مخرب گوناگون است. ارزیابی آسیبپذیری از طریق شناسایی تنشها و آشفتگیهای بالقوه (طبیعی و انسان پدید) و نیز برآورد درجه حساسیت آبخیزها، امکان پیشبینی اثرات و انتخاب راهکارهای مناسب را برای مدیریت پایدار این بومسازگانها فراهم میآورد. از اینرو، این پژوهش با هدف شناسایی و رتبهبندی زیرحوضههای آسیبپذیر در مقابل سیلاب در دشت اردبیل با درنظر گرفتن ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیرساختی و بومشناختی طرحریزی شده است. برای این منظور ابتدا شاخصها و معیارهای هر بُعد با درنظر گرفتن شرایط حاکم بر دشت اردبیل شناسایی شده، سپس اطلاعات و دادههای اقلیمی، هیدرولوژیکی، جمعیتی، اقتصادی و زیرساختی و کاربری اراضی از مراجع ذیربط اخذ شد. در ادامه معیارهای مذبور استاندارد شده و وزن متناسب با اهمیت آنها بر اساس روش BWM محاسبه و دادههای حاصل از این مرحله با استفاده از تکنیک TOPSIS، برای رتبهبندی آسیبپذیری سیلاب برای زیرحوضههای مختلف موجود در دشت اردبیل و برای دوره زمانی 1385-1395 انجام شد. درنهایت نقشه آسیبپذیری دشت اردبیل در مقابل سیلاب تهیه و ارائه شد. طبق نتایج، معیارهای تراکم ساختمان، بارش، تراکم جمعیت و نرخ بیکاری از مهمترین معیارهای آسیبپذیری بود و در میان ابعاد مورد بررسی، بُعد زیرساختی دارای اهمیت زیادی در آسیبپذیری در مقابل سیلاب در دشت اردبیل است. بر اساس نقشه جامع آسیبپذیری نیز زیرحوضه 7 در دشت اردبیل، آسیبپذیرترین زیرحوضه منطقه مورد مطالعه شناسایی شد.