102 نتیجه برای کیفی
سید محمد موسوی، سید مجید میرلطیفی، سید حسن طباطبائی،
جلد 19، شماره 71 - ( 3-1394 )
چکیده
اثر کیفیت آب آبیاری، عمق و فاصله نصب لولههای آبده آبیاری زیرسطحی بر شاخصهای عملکرد گیاه چمن، در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد بهصورت کرتهای دوبار خرد شده (Split Split Plot) در قالب طرح آزمایشی بلوکهای کامل تصادفی با هشت تیمار و سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. تیمارهای تحقیق شامل دو نوع کیفیت آب آبیاری: آب چاه (W) و پساب (WW)، دو فاصله نصب لولههای آبده آبیاری (45 و 60 سانتیمتر) و چهار عمق کارگذاری لولههای آبده آبیاری (15، 20، 25 و 30 سانتیمتر) بودند. یادداشت برداری از صفات ارتفاع، ماده خشک، رنگ، تراکم و یکنواختی رشد چمن در طول فصل زراعی انجام گرفت. نتایج تجزیه واریانس نشان داد اثر متقابل کیفیت آب آبیاری، فاصله و عمق نصب لولههای آبده آبیاری زیرسطحی بر صفات ارتفاع، ماده خشک و یکنواختی رشد چمن معنیدار است. آبیاری با پساب در مقایسه با آب چاه منجر به حصول عملکرد بالاتری بر صفات ارتفاع و ماده خشک و ایجاد تفاوت معنیدار شد. تیمارهای آبیاری شده با آب چاه در مقایسه با تیمارهای آبیاری شده با پساب یکنواختی رشد بیشتری نشان داد. نتایج نشان داد فاکتورهای آزمایش اثر معنیداری بر رنگ چمن ندارد. اثر متقابل فاصله و عمق نصب لولههای آبده بر تراکم چمن معنیدار بود. همچنین افزایش عمق و فاصله نصب لولههای آبده موجب کاهش کیفیت بصری و عملکرد چمن شد.
حبیبالله بیگیهرچگانی، سیده سمیرا حشمتی،
جلد 19، شماره 72 - ( 5-1394 )
چکیده
هدف این مقاله اقتباس یک شاخص کیفیت آب و مقایسه آن با روش اصلی و مشابه برای ارزیابی کیفیت شرب آب است. به این منظور، از دادههای ۱۳ مؤلفه کیفی در نمونههای آب ۹۷ حلقه چاه سفرهی شهرکرد استفاده شد. در روش اصلی که در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی اجرا میشود نقشههای مؤلفهها ابتدا نرمال و پس ازتبدیل به نقشههای رتبه نقشه شاخص کیفیت آب زیرزمینی بهدست میآید. بهطور مشابه، بهمنظور محاسبه شاخص کیفیت آب زیرزمینی برای هر چاه، مشاهدات هر مؤلفه در آن چاه نرمال و رتبهگذاری شدند. سپس نقشه شاخص کیفیت آب زیرزمینی دوباره ترسیم شد. هر دو نقشه روند تغییرات مشابهی را نشان دادند (91/0 (R=. کمینه و میانگین شاخص در هر دو روش یکسان (بهترتیب ۸۱ و ۸۴) بود. روش اقتباسی بیشینه شاخص را تا 7% کمتر و محتاطانهتر برآورد کرده و در برآورد درصد پوشش تا 6% اختلاف نشان داد. همبستگی نقشه روش اقتباسی حاضر به همبستگی مشاهدات نزدیکتر است. نتایج تعیین وزن، تحلیل همبستگی و تحلیل حساسیت تشابه دو روش و گاهی برتری روش اقتباسی را نشان داد. در مجموع روش اقتباسی بهتر از روش سامانه اطلاعات جغرافیایی عمل میکند و برای نمونههای منفرد، معدود و با دارای عدم پراکنش مکانی (یکنواخت) نیز قابل کاربرد است.
سجاد حیدری سورشجانی، محمد شایاننژاد، مسعود نادری، بیژن حقیقتی،
جلد 19، شماره 73 - ( 8-1394 )
چکیده
این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف آبیاری بر عملکردکمی و کیفی و تعیین عمق بهینه آبیاری ذرت علوفهای در منطقه شهرکرد، در قالب بلوکهای کامل تصادفی با 7 تیمار شامل 40، 55، 70، 85، 100، 115 و 130 درصد کمبود رطوبت خاک در3 تکرار بهروش آبیاری جویچهای انجام شد. تأثیر سطوح مختلف آبیاری بر عملکرد، بهرهوری مصرف آب، درصد ماده خشک، ارتفاع و قطر میانه ساقه و قطر، طول و وزن بلال معنیدار بود. سطوح مختلف آب آبیاری تأثیر معنیداری روی درصد پروتئین و درصد روغن دانه نداشت، اما تأثیرش بر درصد فیبر بوته معنیدار بود. با افزایش عمق آبیاری میزان، طول ساقه، وزن بلال و درصد فیبر بوته افزایش یافت. کمترین و بیشترین عملکرد ذرت بهترتیب مربوط به سطوح آبیاری 40 و 130 درصد آبیاری کامل بهترتیب برابر با 1/43 و 1/88 تن در هکتار بود. بیشترین و کمترین میزان بهرهوری مصرف آب نسبت به عملکرد محصول تازه، بهترتیب مربوط به تیمارهای 55 و130درصد آبیاری کامل و بهترتیب برابر 17/16 و 1/10 کیلوگرم در مترمکعب بود. نتایج آنالیز اقتصادی نشان داد که عمق آب مصرفی بهینه برای ذرت علوفهای در شهرکرد 5/582 میلیمتر میباشد که معادل 86 درصد عمق آبیاری کامل است.
وحید مرادی نسب، مهران شیروانی، مرضیه شمسایی ، محمدرضا بابایی،
جلد 19، شماره 74 - ( 10-1394 )
چکیده
با توجه به کمبود آب و جهت جلوگیری از آلودگیهای زیست محیطی، مجتمع فولاد مبارکه از پساب حاصل از تصفیه فاضلاب صنعتی بهمنظور آبیاری فضای سبز استفاده مینماید. این مطالعه برای آگاهی از تأثیر پساب صنعتی بر کیفیت خاک اراضی فضای سبز این مجتمع انجام گرفت. تیمارها شامل اراضی آبیاری شده بهمدت 2، 6 و 18 سال با پساب صنعتی، اراضی آبیاری شده با آب چاه و خاک بدون آبیاری بودند. سیستم آبیاری در تمام اراضی تحت آبیاری قطرهای بود. نمونههای خاک از سه عمق مختلف ناحیه پیاز رطوبتی حاصل از قطره چکانها تهیه و به آزمایشگاه منتقل شد. سپس ویژگیهای شیمیایی خاکها شامل pH، هدایت الکتریکی، درصد ماده آلی، ظرفیت تبادل کاتیونی، نیتروژن کل، فسفر قابل جذب، پتاسیم قابل جذب و ویژگیهای بیولوژیکی خاکها شامل تنفس پایه میکروبی و شدت آمونیفیکاسیون آرجنین در آنها اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد pH خاک در اراضی آبیاری شده با پساب نسبت به تیمار شاهد کمتر است. درصد ماده آلی و ظرفیت تبادل کاتیونی خاکهای تحت آبیاری بهدلیل تشکیل جنگل مصنوعی افزایش معنیداری نشان داد. شوری خاک نیز در تیمارهای آبیاری شده با پساب با افزایش زمان آبیاری نسبت به تیمار بدون آبیاری دارای روند افزایشی بود. تنفس پایه میکروبی و آمونیفیکاسیون آرجنین بهدلیل استقرار پوشش گیاهی افزایش معنیداری را در مقایسه با تیمار شاهد نشان داد. بهطورکلی مدیریت آبیاری و جنگلکاری در اراضی فضای سبز مجتمع فولاد مبارکه موجب بهبود کیفیت خاک این اراضی شده ولی در مورد برخی از ویژگیهای خاک از جمله شوری پایش و بهبود شرایط خاک ضروری است.
سیدهادی صادقی، علی آلبوعلی، رضا قضاوی،
جلد 20، شماره 76 - ( 5-1395 )
چکیده
امروزه با افزایش جمعیت و نیاز آبی در بخشهای مختلف کشاورزی، صنعت، شرب و بهداشت فشار زیادی به منابع آب زیرزمینی وارد شده است. تغییر کیفیت آبهای زیرزمینی و شور شدن منابع آب در حال حاضر خطر بزرگی در راه توسعه، بهخصوص در اراضی خشک و فراخشک میباشد. هدف از این مطالعه، بررسی روند تغییرات کیفی آبهای زیرزمینی دشت کاشان طی یک دوره 12 ساله (1392-1381) با بهرهگیری از روشهای زمینآمار و طبقهبندی دیاگرام شولر و ویلکوکس میباشد. بدینمنظور با استفاده از نرمافزار Export Choice هر یک از پارامترهای مؤثر براساس تأثیرشان بر تغییرات کیفیت آب وزندهی شدند. سپس، از میانگین وزنی پارامترها برای پهنهبندی کیفیت آب شرب و کشاورزی استفاده شد. نتایج نشان داد که از بین روشهای زمینآماری استفاده شد، روش کریجینگ دایرهای عملکرد قابل قبولتری براساس ضریب همبستگی دارد. در بررسی روند تغییرات زمانی و مکانی کیفیت آب بهروش دیاگرام شولر و ویلکوکس نتایج حاکی از روند کاهشی کیفیت آب شرب و کشاورزی در منطقه مورد مطالعه است. بهطوری که سالانه 75/1 کیلومترمربع از آب شرب با کیفیت خوب طی سالهای 1392-1381 کاسته شده و با آب با کیفیت متوسط یا نامناسب جایگزین شده، همچنین این کاهش در بخش کشاورزی چشمگیرتر بوده به گونهای که بین سال های 1388-1381سالانه 06/11 کیلومتر از آبهای با کیفیت مناسب کم شده و در پایان سال 88 میزان این آب در منطقه به صفر رسیده است.
محمد عیسیزاده، رزگار عربزاده، صابره دربندی،
جلد 20، شماره 77 - ( 8-1395 )
چکیده
انتخاب تکنیک درونیابی بهینه جهت تخمین پارامترهای کیفی آبخوان در نقاط اندازهگیری نشده نقش مهمی در مدیریت کمی و کیفی منابع آب ایفا میکند. هدف اصلی این تحقیق ارزیابی دقت روشهای درونیابی متداول با استفاده از GIS و مدل شبکه عصبی مصنوعی میباشد. بدینمنظور تخمین سه پارامتر کیفی CL، EC و pH آبخوان دشت قروه- دهگان واقع در استان کردستان توسط هر یک از مدلها مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تحقیق از دادههای کیفی 56 چاهک مشاهداتی که دارای پراکندگی مناسبی در کل دشت هستند، استفاده گردید. در این تحقیق دادههای 46 چاهک مشاهداتی جهت واسنجی و دادههای 10 چاهک دیگر جهت صحت سنجی مدلها استفاده شدند. نتایج نشان داد که روشهای شبکه عصبی مصنوعی، IDW و کریجینگ (spherical) بهترتیب جهت تخمین پارامترهای کیفی CL، PH و EC از دقت بیشتری نسبت به سایر مدلها برخوردار بودهاند. البته مدل شبکه عصبی در تخمین هر سه پارامتر دارای دقت بسیار خوبی میباشد.در صورت کمبود وقت و همچنین نیاز بهدقت قابل قبول و ریسک کمتر در تخمین پارامترهای کیفی، استفاده از این مدل نسبت به سایر مدلهای آماری بهکار رفته ارجحیت دارد.
محدثه شمس الدین سعید، احمد قنبری، محمود رمرودی، امین خضری،
جلد 21، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
گیاهان پوششی، سیستمهای خاکورزی حفاظتی و کودهای آلی نقش مهمی در حفظ یا افزایش کیفیت خاک دارند. بهمنظور ارزیابی اثرات ترکیبی این تکنیکها بر کیفیت خاک آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی، در سه تکرار در سال زراعی 1392-1391، در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان اجرا گردید. نحوه برگرداندن گیاهان پوششی به خاک شامل: کم خاکورزی (دیسک) و بیخاکورزی (علفکش گلیفوسیت+ برش) بهعنوان عامل اصلی و مدیریت کودی گیاهان پوششی شامل: گیاهان پوششی (گندم، کلزا و نخود) بدون مصرف کود نیتروژن، با مصرف 25 تن در هکتار کود دامی، 75 کیلوگرم کود اوره و تیمار آیش بهعنوان عامل فرعی بودند. نتایج نشان داد بیشترین عملکرد عناصر نیتروژن و فسفر و بیوماس گیاهان پوششی به تیمار گندم با مصرف کود اوره تعلق داشت. خصوصیات خاک شامل چگالی ظاهری، اسیدیته، ماده آلی خاک، غلظت عناصر غذایی نیتروژن و فسفر در خاک تحت تأثیر مدیریت کودی و نحوه برگرداندن گیاهان پوششی (به استثنای pH) و مقدار ماده آلی و غلظت عناصر غذایی خاک تحت تأثیر برهمکنش آنها قرار گرفتند. در تیمار گیاه پوششی گندم با کود اوره 53/27 درصد کاهش در چگالی ظاهری، 88/20 درصد افزایش در تخلخل، ماده آلی 4/2 برابر و نیتروژن 5/1 برابر نسبت به تیمار آیش بهترین تیمار بود که اختلاف معنیداری با تیمار گیاه پوششی گندم با کود دامی در تیمار کم خاکورزی نداشت و بیشترین مقدار فسفر متعلق به گیاه پوششی گندم با کود دامی بود که 5/3 برابر غلظت فسفر در تیمار آیش بود. بنابراین در جهت توسعه پایدار کشاورزی، کاهش مصرف کودهای شیمیایی و حفظ محیط زیست تیمار گیاه پوششی گندم با مصرف کود دامی نحوه برگرداندن کم خاکورزی در شهر کرمان مناسب خواهد بود.
فرنوش گوازی، عیسی معروف پور،
جلد 21، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی مشخصههای هیدرولیکی نوارهای آبیاری قطرهای رایج در کشور بود. بدین منظور در این تحقیق، 10 نوع نوار آبیاری قطرهای ساخت داخل و خارج کشور مورد آزمون قرار گرفت و اثر دماهای مختلف آب شامل 13، 23، 33 و 43 درجه سانتیگراد بر نوارهای آبیاری بررسی شد. آزمایشها براساس استاندارد ISO 9261 و IRISI 6775انجام شد. ابتدا آزمایشها در دمای استاندارد 23 درجه سانتیگراد انجام شد تا شاخصهای ارزیابی کیفی نوارها بهدست آید. نتایج این تحقیق عبارتند از: به لحاظ ضریب تغییرات ساخت، 8 مدل در درجه خوب و بقیه در درجه متوسط قرار گرفتند، از نظر نسبت تفاوت دبی اندازهگیری شده با دبی اسمی، 3 مورد در درجه خوب، 3 مدل در درجه متوسط، 3 مدل در درجه قابل قبول و 1 مدل در درجه غیرقابل قبول دستهبندی گردیدند، در مورد یکنواختی پخش آب، 9 مورد در درجه عالی و 1 مورد در درجه خوب قرار گرفتند، در رابطه با ضریب کریستیانسن، تمامی نوارها از UC بیش از 70 درصد برخوردار بودند و لذا تغییرات دبی آنها از توزیع نرمال پیروی میکند، از نظر میزان ضریب تغییرات دبی 3 مدل در درجه قابل قبول، 2 مدل در درجه خوب و در نهایت 5 مدل در درجه غیرقابل قبول بودند. بهطور کلی وضعیت نوارهای آبیاری قطرهای مورد آزمایش از لحاظ تمامی شاخصهای هیدرولیکی کیفیت تولید بهجز ضریب تغییرات دبی مطلوب ارزیابی میشود.
عبدالحسین بوعلی، رضا جعفری، حسین بشری،
جلد 21، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
این مقاله با هدف بررسی شدت بیابانزایی در دشت سگزی واقع در بخش شرقی شهرستان اصفهان، با توجه به معیار کیفیت آب زیرزمینی مورد استفاده در مدل مدالوس انجام شد. شبکههای باور بیزین (BBNs) نیز برای تبدیل مدل مدالوس به یک مدل پیشبینی کننده که قابلیت نشان دادن روابط علت و معلولی را داراست مورد استفاده قرار گرفت. با برداشت دادههای 12 حلقه چاه آب زیرزمینی در منطقه (1391-1392) و استفاده از تکنیکهایی نظیرکریجینگ و معکوس فاصله وزنی، نقشه تغییرات مکانی دادهای کیفیت آب شامل میزان کلر، نسبت جذب سدیم، هدایت الکتریکی، مجموع مواد محلول در آب و پی اچ و همچنین میزان افت سطح آب بهصورت پیوسته در محیط GIS ایجاد گردید. اثرات تغییرات شاخصهای کیفیت آب بر شدت بیابانزایی منطقه با انجام تجزیه و تحلیلهای حساسیت سنجی و بررسی سناریوهای مختلف در مدل BBNs انجام شد. با توجه به نتایج حاصل از مدل مدالوس بهدلیل کیفیت پایین آبهای زیرزمینی، بیابانزایی در منطقه مورد مطالعه در کلاس شدید طبقهبندی شد. تجزیه و تحلیل حساسیت هر دو مدل نشان داد که افت سطح آب، وضعیت یون کلرید و شرایط هدایت الکتریکی آبهای منطقه بهعنوان مهمترین پارامترهای دخیل در بیابانزایی منطقه از لحاظ شرایط آبهای زیرزمینی بودند. ضریب تبیین بین خروجی مدل مدالوس و BBNs، 0/63 بهدست آمد که در سطح اطمینان 95٪ معنیدار بود. این نتایج نشان دادکه استفاده از مدل BBNs در ارزیابی بیابانزایی بهخوبی میتواند عدم اطمینان از نتایج ارزیابی را به مدیران نشان داده و آنها را در تصمیمگیری در مورد روشهای مناسب مدیریت اراضی یاری نماید.
کاظم نصرتی، مونا مجدی،
جلد 21، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
آلودگیهای خاک بهویژه در مناطق شهری به طرز بیسابقهای رو به افزایش است که اثرات آن بر چرخههای شیمیایی کمتر شناخته شده است. رویکردهای اندازهگیری کیفیت آب و هوا به خوبی تدوین شده است اما ارزیابی کیفیت خاک مناطق شهری کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بررسی کیفیت خاک میتواند بهعنوان روشی بهمنظور درک بهتر پیامدهای حاصل از افزایش آلودگیها در محیطهای شهری و تدوین رویکردها و پروتکلهای ارزیابی جامع کیفیت خاک در برنامهریزی شهری و مدیریت چشمانداز استفاده شود. با توجه به کمبود اطلاعات در زمینه مطالعات کیفیت خاک در مناطق شهری ایران، هدف از این پژوهش ارزیابی کیفیت خاک تحت تأثیر کاربری اراضی شهری با استفاده از روش مجموعه حداقل داده در منطقه غرب شهر تهران بود. به این منظور تعداد 56 نمونه در سه کاربری کشاورزی، پارک و فضای سبز شهری و اراضی بایر برداشت و 12 ویژگی فیزیکوشیمیایی خاک اندازهگیری شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که ویژگیهای کربن آلی، نیتروژن کل، آهک، وزن مخصوص ظاهری و سدیم تحت تأثیر کاربری اراضی دارای اختلاف معنیدار میباشند. بهمنظور انتخاب مجموعه حداقل داده از تحلیل عاملی استفاده شد که نتایج نشان داد که دو عامل با مقادیر ویژه بیش از یک و توجیه بیش از 6۸% مجموع واریانس دارای بیشترین بار عاملی روی ویژگیهای کربن آلی و سدیم میباشند. درنهایت شاخص کیفیت خاک در کاربریهای مختلف تعیین و مقایسه شدند. نتایج نشان داد که شاخص کیفیت خاک در کاربریهای مورد مطالعه دارای اختلاف معنیدار میباشند و کمترین کیفیت خاک مربوط به کاربری اراضی بایر است.
فاضل امیری، طیبه طباطبایی، سیما ولیپور،
جلد 22، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
هدف از تحقیق، ارزیابی مکانی کیفیت آبهای زیرزمینی در محل دفن زبالههای شهری قائمشهر با استفاده از شاخص کیفیت آب زیرزمینی ایران (IRWQIGC) است. برای انجام تحقیق، از 11 حلقه چاه منطقه با سه تکرار در بهمن ماه 1393 نمونه گرفته شد و با ارزیابی پارامترهای -NO3، Ecoli، EC، pH، TH، SAR، 3-PO4، BOD5، COD و DO در نمونهها با روشهای استاندارد متد اندازهگیری و کیفیت آبهای زیرزمینی با استفاده از IRWQIGC تعیین شد. توصیفی آماری پارامترها در محیط SPSS صورت گرفت. نقشه تغییرات مکانی پارامترها در محیط ArcGIS ترسیم شد. نتایج شاخص IRWQIGC نشان داد که 15/0 درصد از سطح منطقه در طبقه بد، 85/98 درصد در طبقه نسبتاً بد، 1 درصد در طبقه متوسط قرارگرفته است. نتایج تغییرات مکانی پارامترها نشان داد که از جنوب به شمال و شمال شرق منطقه از کیفیت آب کاسته میشود. ارزیابی تغییرات کیفیت آب در نزدیکی محل دفن زباله نشان داد که 56/2149 مترمربع از مساحت کل، پتانسیل نسبتاً بدی را برای تغذیه آبهای زیرزمینی منطقه دارد.
علی رضا واعظی، یونس مظلوم علی آبادی،
جلد 22، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
هدررفت آب و عناصر غذایی خاک از جمله نشانههای تخریب حوزههای آبخیز هستند. میزان هدررفت این منابع تحت تأثیر عوامل متعدد از جمله ویژگیهای باران قرار میگیرد. در این پژوهش، دادههای دبی جریان، کل مواد جامد محلول، نسبت کل هدررفت عناصر غذایی همراه با ویژگیهای باران برای رخدادهای سالهای 1366 تا 1380 در حوزه آبخیز تهمچای متعلق به شرکت سهامی آب منطقهای مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین ویژگیهای خاک نیز با نمونهبرداری خاک از نقاط مختلف سطح حوزه آبخیز و اندازهگیری آنها بهدست آمدند. براساس نتایج، همبستگی معنیداری بین میزان دبی جریان رودخانه و مقدار باران وجود داشت. با این وجود، همبستگی معنیداری بین دبی جریان و شاخصهای مدت و شدت باران مشاهده نشد. این نتیجه از یک سو بهدلیل رابطه معکوس بین شدت و مدت بارندگی بود و از سوی دیگر بهدلیل تغییرات زمانی پوشش گیاهی در منطقه بود که افزایش دبی جریان را در بارانهای شدید مهار میکند. بیشترین میزان دبی جریان در فصل بهار (68/1 مترمکعب بر ثانیه) و ماه فروردین (58/2 مترمکعب بر ثانیه) بود. در این موقع از سال مانند پاییز میزان بارندگی زیاد و فواصل زمانی آن کوتاه است. همچنین پوشش گیاهی ضعیف بوده و نقشی مهم در مهار روانابهای سطحی و کاهش دبی جریان در حوزه آبخیز ایفاء نمیکند. شاخصهای کل مواد جامد محلول، نسبت کل هدررفت عناصر غذایی نیز دارای تغییرات زمانی بودند و بیشترین مقدار آنها بهترتیب در ماه آذر (55/282 میلیگرم بر لیتر) و (77/61 میلیگرم بر لیتر) مشاهده شد. منیزیم (Mg+2) دچار بیشترین میزان هدررفت از خاک حوزه آبخیز بود. همبستگی منفی بین مقدار دبی جریان و کل مواد جامد محلول و نیز نسبت کل هدررفت عناصر غذایی وجود داشت. بهطورکلی نتایج این پژوهش نشان داد که فصل بهار از نظر هدررفت آب و فصل پاییز از نظر هدررفت عناصر غذایی بهعنوان حساسترین زمان هدررفت منابع حوضه است. از اینرو تقویت پوشش گیاهی در اوایل بهار و جلوگیری از عملیات کشاورزی (شخم و کوددهی) نادرست در اوایل پاییز میتواند راهکاری اساسی در حفظ این منابع حوضه باشد.
علی اشرف علی اشرف امیری نژاد، ستاره قطبی،
جلد 22، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
کیفیت خاک، بهصورت توانایی یک خاک در انجام وظایف آن، بهعنوان بخشی اساسی از زیستگاه بشری، تعریف میشود. در این پژوهش، اثرات تغییر کاربری اراضی (تبدیل اراضی جنگلی به زمینهای کشاورزی) بر کیفیت فیزیکی خاک، در منطقه گیلانغرب مورد مطالعه قرار گرفت. برای انجام این تحقیق، نمونههای خاک از لایههای سطحی و تحتالارضی دو نوع کاربری و از دو موقعیت قله و شانه شیب حوضههای میاندار و ویژنان برداشت شد. ویژگیهای فیزیکی خاک، از قبیل بافت خاک و توزیع اندازه ذرات، هدایت هیدرولیکی اشباع خاک، جرم مخصوص ظاهری، میانگین وزنی قطر خاکدانهها، ظرفیت نگهداری رطوبت و درصد کربن آلی خاک اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که تغییر کاربری مناطق جنگلی به اراضی کشاورزی، موجب کاهش شدید درصد ماده آلی خاک (بهمیزان 52 درصد) و افزایش درصد سیلت، شن و جرم مخصوص ظاهری خاک میشود، همچنین جنگلتراشی موجب کاهش میانگین وزنی قطر خاکدانهها (از 39/0 به 14/0 میلیمتر در حوضه میاندار)، کاهش میزان رس، کاهش تخلخل و بهدنبال آن کاهش ظرفیت نگهداری رطوبت و کاهش هدایت هیدرولیکی اشباع خاک (از 34/10 به 86/1 سانتیمتر در ساعت) شده است. بهطورکلی، نتایج ثابت میکند که تغییر کاربری اراضی جنگلی به کشاورزی، سبب کاهش شدید کیفیت فیزیکی خاک و قابلیت تولید آن میشود.
فائزه السادات طریقت، یحیی کوچ،
جلد 22، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
با هدف بررسی اثر درختان جنگلی پهنبرگ (توسکا قشلاقی، اوجا، سفیدپلت و انجیلی) و موقعیت تاج آنها بر ذخیرهسازی و معدنی شدن کربن و نیتروژن خاک، پژوهش حاضر در عرصه جنگلی جلگهای شهرستان نور صورت گرفت. نمونهبرداری خاک از دو موقعیت کنار تنه اصلی و زیر تاج درخت در میکرو قطعه نمونه (سطح 30 × 30 و عمق 15 سانتیمتری) صورت گرفت. مشخصههای لاشبرگ (کربن و نیتروژن)، فیزیکی (وزن مخصوص ظاهری، بافت و محتوی رطوبت خاک)، شیمیایی (اسیدیته، هدایت الکتریکی، کربن آلی، ازت کل و کلسیم قابل جذب)، بیوشیمی و بیولوژی (نرخ خالص معدنی شدن نیتروژن و تنفس میکروبی) خاک در محیط آزمایشگاه مورد سنجش قرار گرفت. سرعت معدنی شدن کربن (CMR) با استفاده از رابطه (مدت زمان انکوباسیون (ساعت) × حجم خاک (گرم) / مقدار دیاکسید کربن (مول کربن) = CMR) و میزان ذخیره کربن و نیتروژن خاک (تن در هکتار) با استفاده از درصد کربن آلی و نیتروژن، وزن مخصوص ظاهری و عمق نمونهبرداری خاک محاسبه شد. نتایج حاکی از آن است که میزان ذخیره کربن خاک در بخش تحتانی گونههای درختی مورد مطالعه، تفاوت آماری معنیداری را نشان نداد، درحالی که مقدار ذخیره نیتروژن خاک بهطور معنیدار در بخش تحتانی گونه توسکا قشلاقی (79/0 تن در هکتار) بیشتر از گونههای سفیدپلت، اوجا و انجیلی (بهترتیب 69/0، 45/0 و 21/0 تن در هکتار) بوده است. معدنی شدن کربن (001/0 مول کربن در کیلوگرم خاک در روز) و نیتروژن خاک (3/0 میلیگرم نیتروژن در کیلوگرم خاک) در بخش تحتانی توسکا قشلاقی، بهطور معنیدار بیشتر از سایر گونههای درختی بوده است. موقعیت نمونهبرداری اثر معنیداری بر فرایند ذخیرهسازی و معدنی شدن کربن و نیتروژن خاک نداشته است. مطابق با نتایج، ذخایر و معدنی شدن کربن و نیتروژن بیشتر تحت تأثیر کیفیت لاشبرگ و مشخصههای شیمی خاک قرار دارند.
کاظم اسماعیلی، سهیلا سیفی، هدی سالاری،
جلد 22، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
حوضچه های رسوبگیر از جمله مهمترین سازه های ضروری بهمنظور جدا کردن رسوبات همراه جریان ورودی به کانالهای انتقال آب هستند. این سازه بعد از آبگیر و در ابتدای کانال های انتقال آب بهمنظور افزایش کیفیت آب احداث میشود. تاکنون مطالعات بسیاری در مورد طراحی حوضچه های رسوبگیر انجام شده و روش های مختلفی برای افزایش راندمان حوضچه رسوبگیر ارائه شده است. اما استفاده از حوضچه رسوبگیر ساده که با صرف کمترین هزینه بتواند اهداف مورد نظر را تأمین کند. هنوز مد نظر طراحان است. استفاده از صفحات هادی جریان برای افزایش طول پیمایش جریان در یک حوضچه مشخص، امکان بهبود راندمان تلهاندازی را افزایش میدهد. در این مطالعه به بررسی خصوصیات هندسی صفحات و خصوصیات هیدرولیکی جریان در حوضچه بر راندمان تله اندازی حوضچه رسوبگیر پرداخته شده است. بهطورکلی استفاده از صفحات هدایتکننده جریان با طول و تحت زاویه قرارگیری مناسب (در این مطالعه، اندازه مناسب تیغه ها 5/22 سانتیمتر و موقعیت قرارگیری مناسب آنها تحت زاویه 30 درجه بوده است)، در ماکزیمم ارتفاع آب 30 سانتیمتری موجب افزایش راندمان تلهاندازی رسوب بهمیزان 3/13 درصد میشود. آنالیز حساسیت انجام شده نیز نشان داد که ارتفاع آب بیشترین تأثیر بر راندمان تله اندازی حوضچه ترسیب را خواهد داشت و بعد از آن تغییرات طول و زاویه قرارگیری تیغه ها از لحاظ مقدار، تأثیرات نسبی یکسانی بر راندمان تله اندازی حوضچه ترسیب دارند.
زهرا عباسی، حمیدرضا عظیم زاده، علی طالبی، احد ستوده،
جلد 22، شماره 4 - ( 9-1397 )
چکیده
ارزیابی کیفی منابع آب زیرزمینی از نظر تأمین آب شرب، اهمیت شایانی دارد. منابع آب زیرزمینی دشت عجبشیر واقع در حاشیه دریاچه ارومیه بهدلیل برداشت بیرویه با افت سطح آب و نفوذ آب شور به سفره آب شیرین مواجه شده است. هدف این مطالعه، پهنهبندی کیفیت آب زیرزمینی دشت با استفاده از شاخص کیفی آب زیرزمینی و سامانه اطلاعات جغرافیایی است. در این مطالعه، از نتایج آنالیز 10 پارامتر شیمیایی کلسیم، سدیم، منیزیم، پتاسیم، سولفات، بیکربنات، کلراید، هدایت الکتریکی، کل جامدات محلول و سختی کل در 15 حلقه چاه استفاده شد. ابتدا نقشه غلظت مؤلفهها بهروش کریجینگ ترسیم شد. سپس بر اساس استاندارد شرب سازمان بهداشت جهانی، نقشه نرمال و رتبه تهیه و با استخراج وزن هر مؤلفه از نقشه رتبه، نقشه شاخص کیفی تهیه شد. نتایج نشان داد که مقدار شاخص کیفی بین 61 تا 81 در ردههای متوسط تا قابل قبول است. تحلیل حساسیت مدل به روش حدف تکنقشه نشان داد که شاخص کیفی نسبت به پتاسیم حساستر است. بهطورکلی، شاخص کیفیت آب در شمال شرقی به جنوب غربی دشت و سایر مناطق آن بهترتیب در رده قابل قبول و رده متوسط قرار میگیرد.
پگاه هدی پور نیک تراش، حسام قدوسی، کیومرث ابراهیمی،
جلد 22، شماره 4 - ( 9-1397 )
چکیده
یکی از عوامل اصلی که موجب آلودگی منابع آبی میشود تخلیه مواد زاید ناشی از فعالیتهای انسانی در این منابع است. در این تحقیق بهمنظور بررسی آثار تخلیه آلودگیهای در رودخانه طالقان از مدل Qual2kw برای شبیهسازی و بررسی تغییرات فصلی کیفیت آب رودخانه استفاده شد و دادههای کیفی جمعآوری شده از این رودخانه در دو ماه شهریور و بهمن بهعنوان ماههای کمآب و پرآب مدل شد. نتایج بررسیها نشان داد که مقدار اکسیژن محلول در شهریور از 5/4 تا 52/6 میلیگرم بر لیتر تغییر میکند و در بهمنماه مقدار آن از 8/4 تا 3/5 تغییر میکند که میزان کاهش اکسیژن در فصل پرآبی بهعلت تخلیه زهاب ناشی از شسته شدن زمینهای کشاورزی اطراف رودخانه بوده است، همچنین مقادیر BOD در فصل پرآبی از 6 تا 31 میلیگرم بر لیتر و در فصل کمآبی از 10 تا 26 میلیگرم بر لیتر تغییر میکند که این تغییرات بهدلیل رقیق شدن جریان رودخانه در فصل پرآبی است. بررسی مقادیر pH در فصول کمآبی و پرآبی نیز نشان میدهد که آب رودخانه طالقان در فصول پرآب قلیاییتر از فصول کم آب است که این بهدلیل وجود آلودگیهای غیرنقطهای یا همان وارد شدن کودهای شیمیایی ناشی از شستوشوی زمینهای کشاورزی در اثر بارندگی است. بررسی تغییرات EC رودخانه طالقان نشان داد که تغییرات این پارامتر در فصول پرآب و کمآب قابل توجه نیست. همچنین دمای آب در بهمنماه بین 3 تا 10 درجه و در شهریورماه بین 19 تا 25 درجه متغیر است.
مجتبی قندالی، کامران شایسته، محمد سعدی مسگری،
جلد 23، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
تعیین کیفیت آب در مدیریت منابع آب از اهمیت خاصی برخوردار بوده و پایش و پهنهبندی آن بهعنوان یک اصل مهم در برنامهریزیها باید مد نظر قرار گیرد. در این تحقیق بهمنظور بررسی کیفیت منابع آب زیرزمینی (شامل چشمه، چاه و قنات) در حوضه آبخیز سمنان، ابتدا شاخص کیفیت آب برای مصارف شرب و کشاورزی با استفاده از پارامترهای سولفات، کلر و سدیم، منیزیم، اسیدیته، هدایت الکتریکی، نسبت جذب سدیم، کل جامدات محلول مورد اندازه گیری در 55 منبع آب زیرزمینی بهدست آمد. وزن پارامترها در محاسبه شاخص کیفیت آب از روش تحلیل سلسله مراتب فازی با تحلیل توسعهای چانگ بهدست آمد. در این پژوهش با توجه به کمبود تعداد منابع مورد سنجش کیفیت آب برای پهنهبندی کل منطقه و وجود اطلاعات هدایت الکتریکی از بیشتر منابع آب زیرزمینی مورد استفاده در این حوضه (354 منبع) و همچنین همبستگی بالا میان شاخصهای کیفیت آب با هدایت الکتریکی (ضریب تعیین تعدیل شده 98/0)، شاخصهای مذکور با استفاده از رابطه رگرسیون بر اساس هدایت الکتریکی برای سایر منابع آب بهدست آمد. برای تحلیل توزیع مکانی و پهنهبندی کیفیت آب از نرمافزار ArcGIS 10.3 و روش درونیابی زمینآمار کریجینگ ساده و معمولی و روشهای معین مانند وزندهی عکس فاصله، تابع پایه شعاعی استفاده شد. ارزیابی نتایج درونیابی مکانی براساس معیارهای میانگین خطای مطلق (MAE)، ریشه دوم میانگین مربعات خطا (RMSE)، %RMSE و ضریب تعیین (R2) نشان داد که روش کریجینگ معمولی و تابع پایه شعاعی مناسبترین برآورد را برای منطقه مورد مطالعه دارند.
علی همتی فرد، مهدی نادری، احمد کریمی، جهانگرد محمدی،
جلد 23، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
ارزیابی کیفیت خاک، به ایجاد تعادل بین عملکرد و منابع خاک، بهبود کیفیت خاک و دستیابی به کشاورزی پایدار کمک میکند. برای ارزیابی کمی کیفیت خاک دشت شهرکرد، 106 نمونه خاک مرکب از عمق صفر تا 25 سانتیمتر جمعآوری شدند. بعد از تیمارهای اولیه خاک، 11 ویژگی فیزیکی و شیمیایی بهعنوان کل داده (Total Data Set)، به روشهای استاندارد تعیین شدند. تحلیل آماری نشان داد که تجزیه به مؤلفههای اصلی (Principle Component Analysis, PCA) سودمند است. حداقل دادهها (Minimum Data Set) با استفاده از PCA انتخاب شدند. فرایند تحلیل سلسله مراتبی (Analytical Hierarchy Process) برای تعیین کمی اولویتها و وزندهی شاخصها انجام شد. کیفیت خاکها با استفاده از شاخصهای تجمعی (Integrated Quality Index, IQI) و شاخص نمرو (Nemero Quality Index, NQI) در مجموعه دادهها، تعیین شدند. نتایج نشان دادند که ترتیب کیفیت خاک در کاربریها عبارتست از: مراتع < کشت دیم > کشت آبی. ضریب همبستگیIQI ، با کل دادهها و حداقل دادهها 97/0 و این مقدار برای NQI برابر 98/0 بود. همبستگی بین نقشههای کیفیت خاک تجمعی و نمرو برای کل دادهها 87/0 و برای حداقل دادهها 91/0 بود. طبقهبندی نقشه کیفیت خاک IQI-TDS نشان داد 5/12 و 5/15 درصد اراضی بهترتیب در شرایط بسیار بالا و بسیار پایین کیفیت قرار دارند.
فاطمه سروش، اکرم سیفی،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
ارزیابی خصوصیات هیدروشیمیایی آبهای زیرزمینی بهمنظور برنامهریزی و مدیریت منابع آب به لحاظ کیفیت ضروری است. در تحقیق حاضر، از روش خوشهبندی نگاشت خودسازمانده (SOM) برای یافتن خوشههای همگن پارامترهای هیدروشیمیایی در منابع آبهای (چاه، چشمه و قنات) استان کرمان استفاده و طبقهبندی کیفی مصارف شرب و آبیاری بر اساس خوشههای SOM انجام شد. الگوهای پارامترهای کیفی آب با صفحات SOM مصور گردید و الگوهای مشابهی برای آن پارامترها مشاهده شد که با یکدیگر همبسته بودند و یک منبع مشابه را نشان میدادند. طبق نتایج SOM، تعداد 729 نمونه آب مورد بررسی، در چهار خوشه طبقهبندی شدند و خوشههای 1، 2، 3 و 4 بهترتیب شامل 73، 6/2، 6/7 و 14/1 درصد از نمونههای آب زیرزمینی بودند. روند افزایش هدایت الکتریکی در خوشههای مورد بررسی بهترتیب بهصورت خوشه 1، 4، 3 و 2 بود. شاخص کیفیت آب مبتنی بر وزندهی آنتروپی (EWQI) نشان داد که همه منابع آب دارای کیفیت عالی و خوب به لحاظ شرب (36/3 درصد)، در خوشه 1 قرار گرفتهاند. بر طبق دیاگرام ویلکاکس، تعداد 435 نمونه آب ( 81/7 درصد) موجود در خوشه 1 دارای شرایط مناسب برای آبیاری بودند و 285 مورد دیگر که در هر چهار خوشه پراکنده بودند، کیفیت نامناسبی به لحاظ آبیاری نشان دادند. بر اساس دیاگرام پایپر، Na-Cl رخساره غالب در خوشههای 2، 3 و 4 بود و رخسارههای غالب خوشه 1 بهصورت Ca-HCO3، Na-Cl و Ca-Mg-Cl بودند. این مطالعه نشان داد که روش SOM میتواند بهطور موفقیتآمیزی برای طبقهبندی و توصیف آب زیرزمینی از نظر هیدروشیمی و کیفیت آب برای اهداف شرب و کشاورزی در مقیاس استانی استفاده شود.