70 نتیجه برای پل
رقیه حمزهنژاد تقلیدآباد، حبیب خداوردیلو، سالار رضاپور، شهرام منافی،
جلد 16، شماره 60 - ( 4-1391 )
چکیده
آلودگی خاک با فلزات سنگین از جمله کادمیم و سرب از نگرانیهای جدی به شمار میرود. هدف از این مطالعه، ارزیابی کارآیی سه گیاه آتریپلکس (Atriplex verucifera)، سالیکورنیا (Salicornia europaea) و سلمهتره (Chenopodium album) در کاهش سدیم تبادلی و آلودگی کادمیم و سرب خاک در دو خاک با ویژگیهای متفاوت بود. دو نمونه خاک، یکی شور- سدیمی-آهکی (1S) و دیگری آهکی (2S) انتخاب گردید. سپس غلظتهای مختلف سرب و کادمیم به خاک افزوده شد. خاکها پس از آلوده شدن، نزدیک هفت ماه تحت تیمار تر و خشک شدن قرار گرفتند. سپس بذرهای گیاهان ذکر شده در گلدانهای حاوی خاکهای آلوده در تیمارهای فوق و همچنین تیمارهای شاهد (بدون آلودگی سرب یا کادمیم) کشت شدند. پس از طی دوره رشد، عملکرد گیاهان و غلظت سرب، کادمیم و سدیم خاک و گیاه در تیمارهای مختلف اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که سالیکورنیا بالاترین انباشت کادمیم و سالیکورنیا و آتریپلکس بالاترین انباشت سرب را تحت شرایط نامطلوب خاکهای شور- سدیمی داشتند. درحالیکه سلمهتره و آتریپلکس بردباری بالایی به کادمیم در خاک معمولی داشتند. همچنین کاشت این گیاهان موجب کاهش چشمگیرESP خاک 1S شد. سالیکورنیا با کمترین کاهش عملکرد نسبی، بردبارترین گیاه نسبت به شوری و آلودگی سرب و کادمیم در بین گیاهان مورد مطالعه شناخته شد. شناسایی عوامل پیچیده گیاهی و خاکی (شوری- سدیمی و غلظت فلز در خاک) تأثیرگذار بر کنترل غلظت فلز در این گیاهان، به طراحی فناوری گیاهپالایی در مناطق خشک و متأثر از نمک کمک خواهد کرد.
حدیثه رحمانی، امیر لکزیان، علیرضا کریمی کارویه، اکرم حلاج نیا،
جلد 17، شماره 65 - ( 9-1392 )
چکیده
اورهآز یکی از مهمترین آنزیمهای چرخه نیتروژن است. رسها با داشتن سطوح جذبی برای آنزیمها، نقش بسزایی در پایداری این ترکیبهای پروتئینی در برابر عوامل محیطی گوناگون دارند. برای بررسی برهمکنش اورهآز و رسهای سپیولیت و ورمیکولیت سه آزمایش جداگانه در قالب طرح کاملا تصادفی در شرایط آزمایشگاهی انجام شد. دو آزمایش به ترتیب شامل شش سطح زمان (0، 1، 2، 5، 10 و 20 روز) و پنج سطح دمایی(10 تا 50 درجه سانتیگراد) و آزمایش سوم با آرایش فاکتوریل شامل اسیدیته در سه سطح (5، 7 و 9) و غلظت در شش سطح (05/0، 25/0، 1، 5، 15 و 30 واحد آنزیمی) با دو تکرار اجرا گردید. آزمایشها نشان دادند که با گذشت زمان، فعالیت آنزیم جذب شده بر سطح رسها بیشتر از آنزیم آزاد بود. دمای بهینه فعالیت آنزیم آزاد و جذب شده به ترتیب 30 و 50 درجه سانتیگراد به دست آمد. بنابراین جذب آنزیم بر سطح رس، پایداری آن را در برابر دشواریهای محیطی افزایش میدهد. همچنین بیشترین میزان جذب اورهآز بر سطح سپیولیت و ورمیکولیت به ترتیب در اسیدیتههای 9 و7 رخ داد. بررسی همدماهای جذب این آنزیم نشان داد که ورمیکولیت با شدت و توانایی بالاتری نسبت به سپیولیت، اورهآز را جذب مینماید.
ساره فراحی، محسن حمیدپور، حسین شیرانی، حسین دشتی، محمد حشمتی،
جلد 17، شماره 66 - ( 11-1392 )
چکیده
این تحقیق بهمنظور بررسی اثر مونتموریلونیت طبیعی و اصلاح شده با پلیاکریلآمید بر جذب کادمیم از محلولهای آبی انجام شد. تمامی آزمایشهای همدماهای جذب در 1/0 5/5pH=، در الکترولیت زمینه نیترات کلسیم و در 7 سطح غلظت کادمیم (5/1 تا 10 میلیگرم در لیتر) انجام گرفت. مطالعات جذب وابسته به pH در محدودهی pH بین 4 تا 5/8 انجام شد. غلظت کادمیم بهکار رفته در آزمایشهای جذب وابسته به pH ، 10 میلیگرم در لیتر بود. پس از رسم نمودار همدماهای جذب، مدلهای فروندلیچ، لانگمویر و کوبله- کوریگان بر دادهها برازش داده شدند. همدماهای جذب کادمیم تحت تأثیر پلیاکریلآمید قرار گرفتند. مدلهای فروندلیچ، لانگمویر و کوبله-کوریگان جذب کادمیم را در تمامی سیستمهای مورد بررسی، بهخوبی توصیف کردند؛ ولی مدل کوبله-کوریگان با بیشترین ضریب تبیین (R2) و کمترین خطا (SEE) بهترین برازش را بر دادهها داشت. مقادیر ضریبA همدمای کوبله-کوریگان به ترتیب 4/0 و 94/0 در سوسپانسونهای حاوی مونتموریلونیت طبیعی واصلاح شده بودکه نشان دهنده افزایش تمایل کادمیم برای جذب روی سطوح مونتموریلونیت در حضور لیگاند پلیاکریلآمید میباشد. حداکثر ظرفیت جذب کانیها (qmax)تعیین شده به وسیله مدل لانگمویر برای کانیهای مونتموریلونیت طبیعی واصلاح شده به ترتیب 6/0 و 7/0 میلیگرم بر گرم بود. نتایج مطالعات جذب وابسته به pH نشان داد که با افزایشpH ، میزان جذب کادمیم بهوسیله مونتموریلونیت طبیعی افزایش یافت، در حالیکه توسط مونتموریلونیت اصلاح شده کاهش یافت.
عاطفه اسمعیلی دستجردی پور، محمد هادی فرپور، مهدی سرچشمه پور،
جلد 18، شماره 69 - ( 9-1393 )
چکیده
ترکیبات آلی تولیدی توسط سیانوباکتریها و نیز برخی ترکیبات پلیمری، نقش مهمی در خاکدانهسازی و افزایش پایداری ساختمان خاکهای شنی بازی میکنند. در این پژوهش تأثیر پوستههای بیولوژیک و پلیمر پلیالکترولیت آنیونی بر برخی خصوصیات یک خاک شنی در دو آزمایش مستقل بررسی شد. در آزمایش اول ابتدا تأثیر تیمارهای سیانوباکتری (Nostoc. sp، Phormidium.sp و ترکیب دو گونه) و 4 زمان بر تشکیل پوستهها، کربن آلی، کربنات کلسیم، مقاومت به نفوذ و میانگین وزنی قطر خاکدانهها در خاک زیر پوستهها بررسی گردید. تیمار ترکیب دو گونه با دوره زمانی 60 روز، با 2/2 درصد کربن آلی، 2/0 مگاپاسکال مقاومت به نفوذ، 7/96 درصد خاکدانههای درشت بهعنوان تیمار برتر معرفی شد. در بخش دوم تأثیر تیمار برتر سیانوباکتری و زمان بر اندازه خاکدانهها بررسی گردید. تیمار 60 روز با 7/96 درصد خاکدانههای درشت مؤثرترین تیمار بود. آزمایش دوم شامل 4 غلظت (صفر، 1، 2 و 4 درصد) پلیمر بود که تأثیر آنها بر مقاومت ساختمانی خاک شنی در سه عمق (1، 2 و 3 سانتیمتر) مطالعه شد. تیمار 4 درصد با 6/0 مگاپاسکال مقاومت به نفوذ و 9/90 درصد خاکدانههای درشت، مؤثرترین تیمار بود. اختلاف معنیداری نیز بین مقاومت به نفوذ اعماق 1، 2 و 3 سانتیمتر وجود داشت.
زهره عبدالهیان دهکردی، خدایار عبداللهی، سید جواد ساداتی نژاد، افشین هنربخش، محمد نکویی مهر،
جلد 19، شماره 71 - ( 3-1394 )
چکیده
بدون تحلیل دقیق دادههای بارش-رواناب مشاهدهای، مدیریت جامع حوزههای آبخیز جهت پیشبینی وقوع سیلاب و کاهش خطرات ناشی از آن موجب هدر رفت سرمایه و عدم ایجاد توسعه پایدار خواهد شد. کاربردیترین مدل جهت شبیهسازی فرآیند بارش-رواناب، مدل آبنمود واحد میباشد که با توجه به نقص کمی و کیفی آمار ایستگاههای هیدرومتری، ضرورت استفاده از روشهای مصنوعی تهیه آن و بهویژه آبنمود واحد لحظهای بهدلیل حذف محدودیتهای بارش مشهود میباشد. باتوجه به عدم وجود مطالعه در مورد تعیین کارایی مدلهای آبنمود واحد لحظهای تبدیل لاپلاس و H2U-Nash در کشور ایران، پژوهش حاضر در حوزه آبخیز جونقان از زیر حوزههای کارون شمالی انجام شد. مدل تبدیل لاپلاس با استفاده از باران مؤثر و زمان تأخیر و مدل H2U-Nash به کمک گشتاورهای اول و دوم باران مؤثر و رواناب مستقیم اجرا گردید. میانگین مطلق خطای نسبی سیلاب مستخرج از مدلهای H2U-Nash و تبدیل لاپلاس بهترتیب برابر 25/0 و 42/0 بهدست آمد که مقایسه ظاهری و ضریب کارایی Nash-Sutcliffe نیز اولویت مدل H2U-Nash نسبت به مدل تبدیل لاپلاس را تأیید میکنند. قابل توجه است که هر دو مدل بهترتیب زمان پایه، زمان تا اوج، حجم و دبی اوج آبنمودهای مشاهدهای را با دقت بیشتری شبیهسازی نمودند.
صابر حیدری، شاهین اوستان، محمدرضا نیشابوری، عادل ریحانیتبار،
جلد 19، شماره 72 - ( 5-1394 )
چکیده
پیامدهای انباشت فلزات سنگین در خاک خطرناک و نگران کننده است. یکی از روشهای آلودگیزدایی این فلزات از خاک استفاده از کیلیت کنندهها و بهویژه EDTA است. در این تحقیق حذف Zn، Pb و Cd از سه خاک سطحی (با میزان کل این فلزات بهترتیب 5/10، 8/55 و 6/80 میلی مول بر کیلوگرم خاک) جمعآوری شده از اطراف کارخانه سرب و روی زنجان به روش استخراج ستونی (شامل پیوسته و پالسی)، با استفاده از استخراجکننده EDTA 2 H 2 Na (100 میلی مول بر کیلوگرم خاک خشک) و با شدت جریان KS 5/0 مورد بررسی قرار گرفت. در آزمایشهای مقدماتی، جریان محلول بهدلیل کاهش هدایت هیدرولیکی خاک متوقف گردید. لذا، آزمایشهای روش ستونی پیوسته در حضور محلول زمینه نیترات کلسیم و آزمایشهای روش ستونی پالسی در حضور این محلول زمینه و تنظیم pH در 8 انجام گرفت. نتایج نشان داد که متوسط درصد استخراج Cd و Pb در روشهای پیوسته و پالسی تقریباً یکسان بود. درحالیکه، میزان استخراج Zn در روش پیوسته بهطور متوسط حدود 13 درصد بیشتر از روش پالسی بود. وجود محدودیت غلظت EDTA برای کمپلکس کردن فلزات سنگین سبب تبعیت کارایی استخراج از ثابت پایداری کمپلکسهای EDTA با این فلزات بهصورت Pb>Zn>Cd گردید. همچنین بر خلاف Cd و Zn، درصد استخراج Pb رابطه خطی مستقیمی با مقدار کل این فلز در خاک داشت. درحالیکه غلظت Pb بهطور متوسط فقط حدود یک بیستم غلظت Znبود. منحنی های رخنه در هر دو روش ستونی پیوسته و ستونی پالسی ترتیب تحرک Cd>Zn>Pb را نشان دادند. بهطورکلی، بهنظر میرسد الگوی استخراج فلزات سنگین خاکها نه تنها به نوع خاک بلکه به روش استخراج بستگی دارد.
عطا جعفری شالکوهی، محمود وفائیان، محمدعلی روشن ضمیر، مسعود میرمحمدصادقی،
جلد 19، شماره 73 - ( 8-1394 )
چکیده
فرسایش بادی و معضلات مربوط به آن، هرساله خسارات سنگینی به بخشهای محیط زیستی، اجتماعی و سلامت جامعه وارد میکند. در ایران نیز بهدلیل وسعت مناطق خشک و گرد و غبارهایی که هر ساله بخش وسیعی از کشور را تحت پوشش قرار میدهند، مقابله و هدایت بهینه این پدیده حائز اهمیت میباشد. در این پژوهش عوامل تأثیرگذار بر فرسایش بادی از جمله اثر اندازه ذرات، نوع مواد پلیمر، ارتفاع ریزش مواد و اثر زمان بر روی تثبیت ذرات خاک در برابر فرسایشپذیری و میزان عمق نفوذ محلولهای پلیمری مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمونها بهصورت آزمایشگاهی و با استفاده از دستگاه تونل باد مدارباز تحت سرعت باد حدود 40 کیلومتربرساعت انجام شد. همچنین پدیده فرسایش موضعی و عمومی بر روی سطح خاک مرتبط با اندازه ذرات خاک و یکنواختی سطح پوشش نمونهها بررسی شد. نتایج نشان داد که با افزایش ارتفاع ریزش محلولهای پلیمری بهدلیل افزایش میزان عمق نفوذ درخاک، میزان فرسایشپذیری خاک کاهش یافت و با گذشت زمان اثر تثبیتکنندگی این محلولها بر روی خاکهای درشت دانهتر بیشتر از خاکهای ریزدانه بود. در این تحقیق، نتایج آزمایشگاهی با برخی از روابط تئوری ارائهشده در این زمینه مقایسه گردید، که تطابق مناسبی با نتایج آزمونهای صورت گرفته در آزمایشگاه نشان داد.
علیرضا مسجدی، مرتضی سبهانی،
جلد 19، شماره 74 - ( 10-1394 )
چکیده
از جمله روشهای کنترل آبشستگی در اطراف تکیهگاه پل استفاده از سنگچین در اطراف آن میباشد. در این مطالعه بهمنظور مقایسه پایداری سنگچینها در اطراف دو تکیهگاه پل با دو شکل متفاوت، آزمایشهایی در یک فلوم آزمایشگاهی با قوس 180 درجه از جنس پلاکسی گلاس انجام گرفت. در این تحقیق با قراردادن دو تکیهگاه پل با دیواره عمودی بالدار و قائم از جنس پلکسی گلاس بههمراه سنگچین در اطراف آنها اقدام به انجام یکسری آزمایش گردید. آزمایشها با استفاده از دو نوع سنگچین با چگالی مختلف و با چهار قطر متفاوت در دبی ثابت در حالت آب زلال انجام شد. در هر آزمایش عمق جریان در شرایط آستانه حرکت اندازهگیری و سپس با استفاده از دادههای بهدست آمده عدد پایداری محاسبه گردید. نتایج حاصل نشان داد در شرایط یکسان، پایداری سنگچینها در تکیهگاه بالدار بیشتر از تکیهگاه قائم میباشد. همچنین بالدار بودن تکیهگاه با زاویه 45 درجه بهطور متوسط باعث افزایش 9 درصد پایداری سنگچین ها در مقایسه با تکیهگاه قائم میشود.
طاهره رحیمی ، سیدحبیب موسوی جهرمی،
جلد 19، شماره 74 - ( 10-1394 )
چکیده
لزوم کاهش هزینه ساخت سازههای خاکی با توجه به محدودیت در بودجه و سرعت اجرای کار، مهندسین را بر آن میدارد که جهت جلوگیری از جابهجایی حجم زیاد خاک، از مصالح محلی، حداکثر استفاده را بنمایند. بهطورکلی تغییر عملکرد خاک بهمنظور اصلاح کاربرد مهندسی خاک، تثبیت خاک نامیده میشود. تثبیت خاک به روشهای مکانیکی، الکتریکی، حرارتی، شیمیایی و غیره امکانپذیر میباشد. خاک گچی از جمله خاکهایی است که استفاده از آن در امور عمرانی و بهویژه سازههای در مجاورت آب، نیازمند تثبیت میباشد. هدف از این مطالعه استفاده از روش تثبیت شیمیایی با افزودن ماستیک پلییورتان A جهت بهبود مقاومت برشی خاک گچی میباشد. بدینمنظور نمونه خاک موردنظر از 3کیلومتری شمالغربی شهرستان رامهرمز، واقع در استان خوزستان تهیه گردید. آزمایشها با نمونههای خاک حاوی 0%،1%،2%،3%،5%و7% ماده افزودنی مذکور و با رطوبت اپتیمم بهدست آمده از آزمایش پروکتور استاندارد، متراکم شده و در نهایت تحت آزمایش برش مستقیم با سرعت برشی 5/0 میلیمتر بر دقیقه قرار گرفتند. پس از استخراج پارامترهای چسبندگی خاک، با تحلیل نتایج مشخص گردید که مناسبترین نسبت اختلاط ماده افزودنی ماستیک پلییورتان A، 5% میباشد.
معصومه زارع، تورج هنر،
جلد 19، شماره 74 - ( 10-1394 )
چکیده
مهمترین دلیل نگرانی، در خصوص پایداری پلها، وقوع آبشستگی موضعی در اطراف آنهاست. از اینرو روشهای مختلفی برای جلوگیری و یا کاهش عمق آبشستگی اطراف پایه پلها ارایه شده است. استفاده از آبشکن از جمله شیوههای نوین کنترل و کاهش آبشستگی موضعی میباشد. در مطالعه حاضر تأثیر استفاده از یک آبشکن نفوذناپذیر در کنترل آبشستگی موضعی اطراف پایه پل استوانهای شکل مستقر در قوس یک کانال آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفته است. آزمایشات برای آبشکن با سه زاویه قرارگیری 90، 50 و 120 درجه نسبت به کرانه پایین دست در سه دبی 47، 49 و 51 لیتر در ثانیه، در شرایط آب زلال انجام شد. نتایج حاصله نشان داد در کلیه نسبتهای سرعت بهسرعت بحرانی و همه زوایای قرارگیری آبشکن، آبشستگی در اطراف پایه پل نسبت به حالت شاهد کاهش مییابد. همچنین در همه نسبتهای سرعت به سرعت بحرانی بهترین عملکرد مربوط به آبشکن عمودی میباشد و میانگین عملکرد آبشکن دافع نسبت به آبشکن جاذب بهتر و مطلوبتر است اما با افزایش دبی و به تبع آن نسبت سرعت به سرعت بحرانی از تأثیر آبشکن عمودی کاسته شد و در مقابل آن عملکرد آبشکن جاذب بهبود مییابد. بهترین عملکرد مربوط به آبشکن عمودی در نسبت سرعت به سرعت بحرانی برابر با 84/0، میباشد که موجب کاهش 42/71 درصدی آبشستگی در اطراف پایه پل میشود.
علی نوری امام زاده یی، منوچهر حیدرپور، محمدرضا نوری امامزادهیی، بهزاد قربانی،
جلد 21، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده
مسعود ناصریان، علیرضا مسجدی،
جلد 21، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
قوس رودخانه به خاطر داشتن الگوی خاص جریان بنام جریان حلزونی دارای فرسایش شدیدتری نسبت به مسیر مستقیم دارد. وقوع آبشستگی در اطراف تکیهگاه پل در مسیرهای قوسی، یکی از عمدهترین دلایل تخریب پلها است. یکی از روشهای کنترل آبشستگی در اطراف تکیهگاه پل استفاده از سنگ چین میباشد. هدف از این تحقیق بررسی پایداری سنگ چین در اطراف تکیهگاه پل در قوس 180 درجه رودخانه است. در این مطالعه بهمنظور بررسی پایداری سنگ چینها در اطراف تکیهگاه پل، آزمایشهائی در یک فلوم آزمایشگاهی با قوس 180 درجه و شعاع مرکزی 8/2 متر و عرض 6/0 متر با 67/4=RB از جنس پلاکسی گلاس انجام پذیرفت. در این تحقیق با قرار دادن یک تکیهگاه پل با دیواره عمودی بالدار از جنس پلکسی گلاس به همراه سنگ چین در اطراف آن اقدام به یک سری آزمایشها شد. آزمایشها با استفاده از سه نوع سنگ چین با چگالی های 7/1، 1/2 و 42/2 و با قطرهای 76/4، 52/9، 7/12، 1/19 میلیمتر در چهار دبی در حالت آب زلال انجام شد. در هر آزمایش عمق جریان در شرایط آستانه حرکت و آستانه شکست اندازهگیری و سپس با استفاده از دادههای بهدست آمده روابط مورد نظر محاسبه گردید. نتایج حاصل نشان داد با افزایش عدد فرود، قطر نسبی سنگدانهها در دو حالت آستانه حرکت و شکست افزایش مییابد. درنهایت فرمول مناسب بهمنظور تخمین اندازه قطر سنگ چین در اطراف تکیهگاه پل در حالت آستانه حرکت و آستانه شکست در قوس 180 درجه ارائه گردید.
نجیمه رشیدی، مهدی نادری، شجاع قربانی دشتکی،
جلد 21، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
استفاده از تغییر دهندههای شرایط خاک از روشهای معمول کاهش فرسایش و رواناب محسوب میشود. با توجه به مزایای پلیاکریلآمید (PAM Polyacrylamide,)، این تحقیق در راستای بررسی تأثیر این ماده بر سرعت نفوذ آب در خاک، کنترل رواناب و فرسایش خاک برنامهریزی شد. یک طرح آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار صفر، 6، 10 و 20 کیلوگرم PAM در هکتار، سه سطح شیب 3، 6 و 9 درصد، در سه تکرار و سه نوبت بارش ترتیب داده شد. بدین منظور نمونههای خاک از محوطه دانشگاه شهرکرد جمعآوری شد. نمونههای خاک در پلاتهایی به ارتفاع 15 سانتیمتر و ابعاد 55 × 55 سانتیمتر ریخته شدند. سپس تیمارهای مطالعاتی تحت بارش مصنوعی با شدت 36 میلیمتر در ساعت و دوام 15 دقیقه قرار گرفتند. رواناب، آب زهکشی شده و بار رسوب ناشی از تیمارها جمعآوری و اندازهگیری شدند. نتایج اختلاف معنیداری بین میزان رواناب و فرسایش خاک در تیمار شاهد و تیمارهای پلیاکریلآمید نشان دادند. PAM آسیب ناشی از برخورد قطرات باران را به حداقل رساند و عامل بهبود نفوذپذیری و کاهش تولید رواناب بود. تیمار خاک با این تغییر دهنده شرایط خاک موجب شد فرسایش خاک و تولید رسوب کاهش بهطور معنیداری در همه تیمارها کاهش یابد.
فرهاد فرسادنیا، بیژن قهرمان، رضا مدرس، علیرضا مقدم نیا،
جلد 22، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
در سالهای اخیر بر روی جزئیات توزیع توأم خصوصیات خشکسالی از جمله شدت و مدت، با استفاده از توابع کوپلا ارزیابی گستردهای صورت گرفته است. هر چند تلاش کمی در زمینه مدلسازی خصوصیات خشکسالی محاسبه شده براساس داده های جریان رودخانه، خصوصاً در مناطق نیمه خشک مانند جنوب ایران، انجام شده است. در این مطالعه دو هدف یافتن مناسبترین تابع توزیع حاشیهای شدت و مدت خشکسالی هیدرولوژیک و همچنین یافتن بهترین تابع کوپلا آن مدنظر قرار گرفته است. بدین منظور، ابتدا با استفاده از تئوری دنباله ها، شدت و مدت خشکسالی هیدرولوژیک در ایستگاه های دبیسنجی حوضه آبریز کرخه استخراج و وجود روند با استفاده از آزمون ناپارامتری من-کندال اصلاح شده، مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از روش گشتاورهای خطی بهترین تابع توزیع حاشیه ای برای سری های شدت و مدت خشکسالی استخراج شد. در ادامه پارامتر توابع کوپلا فرانک، کلایتون و گامبل با استفاده از روشهای مستقیم و غیر مستقیم محاسبه و با استفاده از آزمون های نکویی برازش، گامبل بهترین تابع کوپلا شناخته شد. در نهایت دوره بازگشت های توأم و شرطی شدت و مدت خشکسالی برای هر یک از ایستگاه ها استخراج شد. نتایج نشان داد که شدت و مدت خشکسالی برای تمامی ایستگاههای هیدرومتری حوضه کرخه از توزیع حاشیه ای مقادیر حداکثری تعمیم یافته و همچنین از تابع کوپلا خانواده گامبل پیروی میکنند و این موضوع میتواند در توسعه مدل های منطق های توابع کوپلا استفاده شود.
فرزین سلماسی، حسین حکیمی خانسر، بهرام نورانی،
جلد 22، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
در مدلسازی سد کبودوال با استفاده از نرمافزار پلاکسیس، از مدل رفتاری موهر- کلمب استفاده شده است و تأثیر دو عامل استمرار عملیات خاکریزی و آبگیری همزمان روی نشست، مورد بررسی شده است. نشست بدنه سد از سمت جناحین به سمت مقاطع میانی افزایش یافته و بیشترین نشست در مقطع 25-25 و حدود 2200 میلیمتر ثبت شده است. با بررسی در مقاطع مختلف، بیشترین نشست در حد فاصل تراز 180 تا 185 روی داده است، یعنی تراز خاکریزی در این اعداد بحرانی بوده است. بیشتر نگرانیها در بخش میانی سد است که وضعیت ضعیفتری نیز دارد. باتوجه به آنالیز نشست در بخشهای مختلف سد کبودوال، مصالح تشکیل دهنده پی در جناح راست سد از جناح میانی و چپ سد وضعیت بهتری دارد. در مورد مقطع 19 علاوه بر مدل موهر کلمب، سد با مدلهای نرمشونده و سختشونده مدل شده است. در اینجا مدل سختشونده برازش بهتری را ایجاد میکند. مدل سختشونده چون دادههای بیشتری از خاک را دارا است، رفتار سدهای خاکی را بهتر میتواند مدلسازی کند. با توجه به اینکه در طول ساخت معمولاً نشستهای اولیه اتفاق میافتد، مدل سختشونده کارایی بهتری میتواند داشته باشد.
حسین داودی، علیرضا مسجدی، محمد حیدرنژاد، امین بردیار، امیر عباس کمان بدست،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
در این مطالعه بهمنظور بررسی اثر کابل در کنترل آبشستگی در اطراف گروه پایههای پل، آزمایشهایی در یک فلوم آزمایشگاهی از جنس پلاکسیگلاس انجام گرفت. در این پژوهش با قرار دادن یک پایه عمودی و دو پایه مایل بهصورت گروه پایه با دو زاویه مایل مختلف بههمراه کابل به دور آنها در دو حالت با وجود کابل و بدون نصب کابل در اطراف آنها اقدام به انجام یک سری آزمایش شد. آزمایشها با استفاده از سه قطر مختلف کابل، سه زاویه مختلف و سه دور ردیف کابل در یک شدت جریان ثابت در حالت آب زلال انجام شد. در انتهای هر آزمایش عمق آبشستگی اندازهگیری شد. نتایج این پژوهش نشان داد در کلیه شرایط، نصب کابل به دور پایه استوانهای عامل مؤثر در کاهش عمق آبشستگی در اطراف آن میشود. در زاویه کابل 15 درجه و سه ردیفه بیشترین درصد کاهش عمق آبشستگی در پایه عمودی و گروه پایه مایل 28 و 38 درجه، بهترتیب حدود 43، 49 و 56 درصد در قطر نسبی کابل 1/0 مشاهده شده است. بنابراین در شرایط یکسان بیشترین درصد کاهش عمق آبشستگی در گروه پایه مایل 38 درجه در حدود 56 درصد بهدست آمد.
سیدعلی بنی شعیب، امین بردبار، امیرعباس کمان بدست، علیرضا مسجدی، محمد حیدرنژاد،
جلد 23، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
ترکیب سرریز زیگزاگی با سرریز پلکانی یک ترکیب خوبی از سرریزها برای تخلیه سیلاب از مخازن سدها است. زیرا از یکطرف، سرریز زیگزاگی ظرفیت تخلیه سیلاب را افزایش میدهد و از طرف دیگر، سرریز پلکانی باعث افزایش افت انرژی در پاییندست سرریز میشود. در ادامه به ترکیب این دو سازه و تغییر ابعاد آنها برای بیشتر کردن استهلاک انرژی آب پرداخته شده است. بهمنظور بررسی آزمایشگاهی این پژوهش، از یک فلوم با قوس 90 درجه در دانشگاه آزاد واحد اهواز استفاده شد و با انتخاب مدلهای زیگزاگی روی پله در سه شکل زیگزاگ، دو طول و سه عرض متفاوت زیگزاگ و پنج دبی، در مجموع 90 آزمایش انجام شد. پس از تحلیل نتایج مشخص شد که در ترکیب سرریز پلکانی با سرریز زیگزاگی از نظر شکل پله بهترتیب اشکال مثلثی، مستطیلی و ذوزنقهای، شاهد کاهش افت انرژی هستیم. سرریزهای زیگزاگی دو سیکله دارای افت انرژی بیشتری نسبت به تکسیکلهها هستند که بهدلیل افزایش طول خزش و استهلاک است. با افزایش yc/h)) 02/0 تا 032/0 شاهد افزایش افت انرژی هستیم ولی با افزایش (yc/h) از 032/0 به 057/0 روند عوض شده و شاهد کاهش افت انرژی هستیم که این پدیده بهدلیل استغراق پلهها، کاهش زبری پلهها و افزایش شدت ورود هوا است که در استهلاک انرژی تأثیر میگذارد.
وحید راهداری، علیرضا سفیانیان، سعید پورمنافی، حمید قیومی، سعیده ملکی، وحید پورمردان،
جلد 23، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
در این مطالعه برای بررسی قابلیت اراضی برای کشاورزی دیم در زیرحوضه آبخیز پلاسجان، از روش ارزیابی چندمعیاره استفاده شد. ابتدا با مرور منابع و استفاده از نظر کارشناسان، لایههای اطلاعاتی مورد نیاز تعیین، معیارها به روش فازی و محدودیتها به روش بولین استاندارد و وزن معیارها با استفاده از روش تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی، تعیین شد. بررسی وزنهای محاسبه شده نشان داد خاک و اقلیم به ترتیب با 27/0 و 26/0 بیشترین اهمیت را در مطالعه ارزیابی قابلیت دیمکاری دارند. سپس، با استفاده از روش ترکیب خطی وزندار، معیارها و محدودیتها با یکدیگر تلفیق و مدل قابلیت دیمکاری اراضی تهیه و با اعمال طبقهبندی مجدد روی آن، نقشه قابلیت دیمکاری اراضی در شش طبقه تهیه شد. نتایج نشان داد در مجموع 178430 هکتار از منطقه در دو طبقه با قابلیت خیلی زیاد و زیاد کشاورزی دیم قرار گرفته است. برای بررسی پایداری اراضی زیر کشت دیم، موقعیت آنها روی طبقات مختلف قابلیت دیمکاری بررسی شد. نتایج نشان داد در مجموع 19686 هکتار از اراضی زیر کشت فعلی در دو طبقه با قابلیت زیاد تا خیلی زیاد و 5999 هکتار در طبقات کمتر قابلیت قرار گرفتهاند.
معصومه خمسه مهابادی، مهران شیروانی، محمدرضا مصدقی،
جلد 24، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
کمبود آب و کاهش کیفیت منابع آب نیاز به یافتن راه حلهایی مناسب برای حذف آلایندهها از منابع آبی را تشدید کرده است. فلزات سنگین که توسط فعالیتهای شهری و صنعتی تولید میشوند جزء مهمترین آلایندههای موجود در آبهای طبیعی و فاضلابها هستند. روشهای مختلفی برای حذف آلایندهها مانند فلزات سنگین از آبها و فاضلابهای صنعتی توسعه یافتهاند که در این میان فرایند جذب بهعنوان یک روش کارا و اقتصادی از اهمیت ویژهای برخوردار است. رسها و پلیمرها بهدلیل سازگاری با محیط زیست، فراوانی در طبیعت، هزینه کم و سطح ویژه زیاد در حال حاضر بهطور گستردهای برای جذب فلزات سنگین بهکار میروند. درصورتی که این جاذبها بهصورت هیبرید استفاده شوند، برخی محدودیتهای فیزیکی- شیمیایی آنها برطرف میشود. در این پژوهش، رفتار کمپوزیت پلیاکریلیک اسید- بنتونیت در مقایسه با بنتونیت طبیعی برای جذب سرب در شرایط بسته و ستون با بستر ثابت آزمایش و تأثیر pH بر آن بررسی شد. نتایج آزمایشها در سیستم بسته نشان داد مدل لانگمویر بر دادههای تعادلی جذب سرب بهخوبی برازش مییابد. میزان جذب سرب با افزایش pH، افزایش یافت و بیشترین ظرفیت جذب سرب در 4=pH، برابر 83/29 میلیگرم بر گرم و در 6=pH، برابر 103/3 میلیگرم بر گرم بهدست آمد. نتایج بهدست آمده و محاسبه شاخصهای پالایش و جذب شامل میانگین غلظت خروجی نسبی، درصد جذب نسبی، درصد سرب انتقالیافته و ضریب پالایش از روی منحنیهای رخنه برای جاذبها در سیستم ستون با بستر ثابت، نیز نشان داد که کمپوزیت پلیاکریلیک اسید- بنتونیت دارای ظرفیت جذب بیشتری برای سرب بوده و با افزایش pH، سرب بیشتری از محلولها حذف شده است.
پوریا محیط اصفهانی، سعید سلطانی، رضا مدرس، سعید پورمنافی،
جلد 24، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
خشکسالی بهعنوان یکی از پیچیدهترین پدیدههای طبیعی هر ساله خسارتهای زیادی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم به بخشهای مختلف وارد میکند. از این جهت شناسایی و پایش خشکسالی بر اساس یک متغیر شاید به اندازه کافی جوابگوی تصمیمگیری و مدیریت مناسب برای این پدیده نباشد. در این مطالعه با استفاده از متغیرهای بارش و رطوبت خاک و محاسبه شاخص چندمتغیره استاندارد (MSDI) اقدام به پایش خشکسالی هواشناسی- کشاورزی در استان چهارمحال و بختیاری شد. همچنین برای ارزیابی کارایی و عملکرد شاخص MSDI در شناسایی و پایش پدیده خشکسالی از شاخصهای بارش استاندارد (SPI) برای پایش خشکسالی هواشناسی و رطوبت خاک استاندارد (SSI) برای پایش خشکسالی کشاورزی در این استان استفاده شد. شاخص MSDI بر اساس احتمال رخداد توأم دو متغیر بارش و رطوبت خاک ساخته میشود. در این مطالعه از روش گرین گورتن بهطور تجربی و توابع خانواده ارشمیدسی کوپلا بهصورت پارامتریک اقدام به برآورد احتمال توأم دو متغیر مذکور شد. نتایج نشان داد که MSDI بیش از دو برابر قابلیت شناسایی پدیده خشکسالی را نسبت به شاخصهای SSI و SPI دارد. همچنین پایش خشکسالی بر اساس شاخص MSDI نشان داد که استان چهارمحال و بختیاری در سالهای 2000، 2008، 2011 و 2014 دچار خشکسالیهای شدید هواشناسی- کشاورزی بوده است.