جستجو در مقالات منتشر شده


26 نتیجه برای کنترل

محمود خدامباشی، بالرام شارما،
جلد 3، شماره 2 - ( 4-1378 )
چکیده

به رغم گزارشهای مختلف در مورد نحوه توارث رنگ لپه‌ها در عدس، ماهیت این مسأله به خوبی روشن نشده است. در یک مطالعه گسترده که طی سالهای 75-1372 بر روی نحوه توارث صفات ظاهری عدس انجام گرفت، برای اولین بار دو نوع رنگ سبز تیره و روشن در لپه‌های عدس تشخیص داده شد. رنگ سبز تیره توارث یک ژنی و رنگ سبز روشن توارث دو ژنی را نشان داد. برای توجیه این مطلب دخالت سه ژن به نامهای Y، Dg و B در توارث رنگ لپه‌ها مطرح گردید. در شرایط غالب بودن ژن Dg، ژن‌های غالب Y و B به ترتیب قادر به تولید رنگیزه‌های زرد و قهوه‌ای می‌باشند و در شرایط مغلوب بودن این ژن (dg dg) هیچ نوع رنگیزه‌ای تولید نخواهد شد، در نتیجه رنگ سبز تیره بروز خواهد کرد. در صورتی که ژن Dg به طور طبیعی عمل نماید (حالت غالب) ولی ژن‌های Y و B در شرایط مغلوب باشند (Dg-yybb) باز هم رنگیزه تولید نخواهد شد و لپه‌ها رنگ سبز روشن به خود می‌گیرند.
بابک بحرینی نژاد، محمدرضا خواجه پور،
جلد 3، شماره 3 - ( 7-1378 )
چکیده

تلفیق پهن‌برگ‌کشها و باریک‌برگ‌کشها برای کنترل علفهای هرز در گندم، تحت شرایط اصفهان مورد مطالعه قرار نگرفته است. بدین لحاظ، آزمایشی در سال زراعی 75-1374 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. در این مطالعه علف‌کشهای توفوردی + ام‌سی‌پی‌آ (یو46کمبی‌فلوئید6)، بروموکسینیل، متریبیوزین، دیکلوفوپ-متیل و ترالکوکسیدیم و تلفیق آنها به صورت 11 تیمار علف‌کش، همراه با شاهد وجین و شاهد علف هرز در قالب طرح آماری بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند.

 ناخنک و یولاف وحشی مهم‌ترین علفهای هرز مزرعه بودند. کنگر وحشی و پیچک صحرایی اهمیت کمتری داشتند. اثربخشی بروموکسینیل بر روی علفهای هرز پهن‌برگ یکساله بیشتر از توفوردی + ام‌سی‌پی‌آ بود، در حالی که توفوردی + ام‌سی‌پی‌آ اثربخشی بیشتری بر روی علفهای هرز چندساله داشت. تیمارهای دیکلوفوپ-متیل و تلفیق بروموکسینیل با ترالکوکسیدیم بیشترین اثربخشی را بر روی کنترل یولاف وحشی نشان دادند، هر چند که تفاوت معنی‌داری بین تیمارهای حاوی دیکلوفوپ-متیل و ترالکوکسیدیم از لحاظ کاهش تعداد و وزن خشک یولاف وحشی مشاهده نشد. بیشترین خسارت ظاهری بر گندم توسط متریبیوزین و کمترین خسارت توسط بروموکسینیل وارد شد. عملکرد دانه گندم تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. به هر حال، بالاترین عملکرد دانه گندم توسط تیمار تلفیق ترالکوکسیدیم با بروموکسینیل، که پایین‌ترین وزن خشک مجموع علفهای هرز را در مراحل سنبلچه انتهایی و سنبله‌دهی گندم داشت، به دست آمد. بر اساس نتایج حاصله، چنانچه علفهای هرز چندساله پهن‌برگ مسأله‌ساز نباشند، تلفیق بروموکسینیل با ترالکوکسیدیم جهت کنترل مجموع علفهای هرز مزرعه گندم، در شرایط مشابه با آزمایش حاضر، مناسب است. اما در صورت غالبیت علفهای هرز چندساله پهن‌برگ و یولاف وحشی در مزرعه، تلفیق توفوردی + ام‌سی‌پی‌آ با دیکلوفوپ-متیل جهت کنترل مجموع علفهای هرز مطلوب‌تر می‌باشد.


رحیم عبادی، رضا جعفری، فرامرز مجد، غلامحسین طهماسبی، حمیدرضا ذوالفقاری،
جلد 5، شماره 3 - ( 7-1380 )
چکیده

کنترل شب‌پره بزرگ موم توسط روش نرسترونی با استفاده از پرتو گاما، و روش شیمیایی بررسی و مقایسه گردید. به منظور تعیین دوز مناسب پرتو گاما در سترون نمودن شفیره‌های نر شب‌پره بزرگ موم، آزمایشی در چارچوب طرح کامل تصادفی با پنج تیمار صفر، 250، 300، 350 و 400 گری) در سه تکرار انجام شد. بررسی نتایج مشخص نمود که بهترین دوز سترون کننده، دوز 350 گری پرتو گاما می‌باشد. برای مشخص نمودن نسبت رهاسازی نرهای سترون به نرهای سالم در برابر تعداد مساوی از حشرات ماده طبیعی، آزمایشی در چارچوب طرح کامل تصادفی با پنج تیمار (1:1:1؛ 1:1:2؛ 1:1:3؛ 1:1:4؛ 1:1:5) در سه تکرار انجام گرفت.

نتایج به دست آمده نشان داد چنانچه نسبت رهاسازی نرهای سترون در جمعیت‌های سالم 1:1:4 باشد، نتیجه مطلوب حاصل می‌گردد. به منظور بررسی امکان بکرزایی این حشره، طرح آزمایشی کامل تصادفی با دو تیمار (ماده‌های باکره و ماده‌های جفت‌گیری نموده)، در سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که حشره ماده توانایی بکرزایی ندارد. بـرای مقایـسه عملکرد روش کـنترل نـرسترونی بـا روش شیمیایـی، آزمایشی بـا سه تیـمار و سه تـکرار در انبـارهای موم بـه ابعاد 100×115×176 سانتی‌متر، که هر کدام حاوی 20 شان سیاه رنگ در یک کندوی دوطبقه و عاری از هر گونه آلودگی بود، انجام گردید.

تیمارهای آزمایشی شامل کنترل به روش نرسترونی، شیمیایی و بدون کنترل بود. برای کنترل شیمیایی، به ازای هر متر مکعب فضا یک قرص سه گرمی فستوکسین 56%، و برای تیمار نرسترونی به نسبت رهاسازی (1:1:4) در هر انبار، 134 نرسترون، 33 نر سالم و 33 ماده سالم استفاده شد. پس از بررسی میزان کنترل در روش‌های مختلف، مشخص شد که به احتمال 95% بین کنترل شیمیایی و کنترل ژنتیکی (نرسترونی) این آفت تفاوتی وجود ندارد.


غلامرضا پزشکی ‌راد، محمد مسائلی،
جلد 6، شماره 4 - ( 10-1381 )
چکیده

این پژوهش به روش توصیفی-هم‌بستگی، برای بررسی برخی عوامل اقتصادی مؤثر بر کشاورزان استان اصفهان در پذیرش مبارزه تلفیقی کنترل کرم ساقه‌خوار برنج (Chilo suppressalis) انجام گرفت. جامعه آماری کلیه برنج‌کاران شهرستان لنجان و مبارکه (6000=N ) را در بر می‌گیرد که در سال 1379 در روستاهای آنان طرح مبارزه بیولوژیک علیه کرم ساقه‌خوار برنج انجام شد. نمونه آماری با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای و به صورت تصادفی برداشته شد و تعداد 361 نفر (361=n) انتخاب شدند. سپس پرسش‌نامه‌ای با 17 سؤال بسته و در سه بخش طراحی گردید. روایی محتوایی و ظاهری ابزار پژوهش از طریق اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی در دانشگاه تربیت مدرس، و متخصصین و کارشناسان سازمان کشاورزی استان اصفهان به دست آمد. آزمون مقدماتی و اعتبار پرسش‌نامه از طریق تکمیل 30 پرسش‌نامه به وسیله برنج‌کاران در یکی از روستاهای خارج از نمونه آماری به عمل آمد، و ضریب اطمینان آلفای کرونباخ 83%=α است. تجزیه و تحلیل آزمون‌های استفاده شده، اعم از توصیفی و استنباطی، به طور عمده از طریق آزمون‌های مقایسه میانگین و ضریب هم‌بستگی انجام شد. نتایج قابل توجه این پژوهش نشان می‌دهد که در مجموع میزان پذیرش مبارزه تلفیقی در میان برنج‌کاران استان اصفهان در حد متوسط است. متغیرهای وسعت کل اراضی، میانگین اندازه مزارع کشاورزی، میزان زمین‌های زیر کشت در این سال، وسعت کشت برنج، میزان عملکرد برنج، میزان مشارکت افراد خانواده در امور کشاورزان، میزان دست‌رسی به نهاده‌های کشاورزی و میزان دست‌رسی به منابع مالی، با متغیر پذیرش هم‌بستگی معنی‌دار مثبت دارند. هم‌چنین، مشخص شد که میان نظام بهره‌برداری و پذیرش مبارزه تلفیقی، هم‌بستگی معنی‌داری وجود دارد. به طوری که میزان پذیرش در نظام بهره‌برداری سهم‌بری به طور معنی‌داری بیشتر از نظام‌های بهره‌برداری مالکیت شخصی و مزدبگیر است. در زمینه رابطه تعداد قطعات زراعی با میزان پذیرش، مشخص شد که بهره‌بردارانی که تعداد قطعات زمین آنها 4-6 قطعه است بیشترین پذیرش را داشته‌اند.
مصطفی نیک‌ نژاد کاظم ‌پور، حسن پدرام ‌فر، سیدعلی الهی‌ نیا،
جلد 6، شماره 4 - ( 10-1381 )
چکیده

تأثیر جدایه‌هایی از قارچ‌های آنتاگونیست (Trichoderma harzianum (T1 , T2 ,‏  T. viride (T3 ,T4)،  Gliocladium virens (G1)1 و نیز اثر چند قارچ‌کش (بنومیل، کاربندازیم، کاربوکسین تیرام، ادیفنفوس و زینب) بر عامل بیماری سوختگی غلاف برنج در اثر Rhizoctonia solani،  در شرایط آزمایشگاه و گلخانه بررسی گردید. بررسی گلخانه‌ای در چارچوب طرح کاملاً تصادفی در 12 تیمار، در گلدان‌های حاوی خاک آلوده به R. solani در برنج رقم خرز انجام شد. نتایج نشان داد که تأثیر جدایه‌های مورد استفاده بر عامل بیماری سوختگی غلاف برنج، در مقایسه با شاهد آلوده، در T1، T2، T3، T4 و G1 به ترتیب 5/19، 5/21، 5/27، 8/19 و 5/18 درصد بوده است، و تیمارها ترتیبی به صورت T2 >T3>T1>T4>G1 داشتند. در شرایط گلخانه‌ای، سموم بنومیل، کاربندازیم، کاربوکسین تیرام، ادیفنفوس و زینب به ترتیب 5/32 ، 5/21 ، 8/12 ، 5/9 و صفر درصد در کاهش بیماری مؤثر بودند، و به طور کلی در غلظت‌های مورد استفاده تأثیر زیادی در کاهش بیماری نداشتند. نتایج محاسبات آماری نشان داد که از نظر کاهش میزان درصد بیماری، بین جدایه‌های T1 ، T3، T4 ، G1 و قارچ‌کش کاربندازیم تفاوت معنی‌داری وجود ندارد.
فریدون پاداشت دهکایی، شهناز منصوری جاجایی و حمید روحانی،
جلد 8، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

یک صد و دو جدایه میکروارگانیسم از85 نمونه خاک شالیزارهای نقاط مختلف استان گیلان سواسازی شدند. پس از بررسی آثار آنتاگونیستی آنها در مقابل قارچ عامـل بیماری پوسـیدگی طوقه برنج (Gibberella fujikuroi) در محیط غـذایی PDA ، بیست و یک جدایه برای آغشتن بذر در محیط مرطوب انتخاب شدند. هفت جدایه که تأثیر خوبی در کاهش تشکیل پرگنه بیمارگر روی بذر و گیاهچه داشتند، اثرشان در کـنترل بیماری در یک آزمایش گلخــانه‌ای و به‌صورت اسپلیت پلات بررسی شدند. این جدایه‌هـا شامل Bacillus subtilis ، B. circulans، Bacillus sp.، Trichoderma harzianum، T. virens و F. 23 (شناسایی نشده) بودند. نتایج نشان داد که همه آنتاگونیست‌ها در مقایسه با شاهد در کاهش بیماری در خاک سـترون مؤثر بودند ولی تأثیر کلی B. circulans، T. harzianum.  و T. virens بهتـر از بقیه آنتاگونیست‌ها و کـمتر از تیمار قارچ‌کـش(تیوفانات متیل تیرام ، 2 گرم در لیتر) بود. هم‌چنین مشخص شد که آغشتن بذر با آنتاگونیست‌ها قبل از آلوده‌سازی به بیمارگر تأثیر معنی‌داری در کاهش آلودگی نسبت به تأخر به کارگیری آنتاگونیست‌ها بعد از آلوده‌سازی به بیمارگر داشته است.


فاطمه شهریاری، غلام خداکرمیان، اصغر حیدری،
جلد 8، شماره 4 - ( 10-1383 )
چکیده

به منظور ارزیابی تأثیرات آنتاگونیستی بیووارهای باکتری Pseudomonas fluorescens علیه Pectobacterium carotovorum subsp. atrosepticum عامل بیماری ساق سیاه سیب زمینی، استرین‌هایی متعلق به بیووارهای IV , III وV باکتری P. fluorescens بررسی شدند. در ارزیابی اثر آنتاگونیستی علیه عامل بیماری ساق سیاه باکتریایی سیب زمینی روی محیط کشت PDA،60 درصد استرین‌ها هاله بازدارنده ایجاد کردند که قطر هاله بازدارنده در استرین‌های مختلف از 5/1 تا 5/5 سانتی‌متر متغیر بود. استرین‌هایی از این باکتری با دو تراکم 107 تا 109 و 1110 تا 1012 واحد تشکیل دهنده پرگنه برای کنترل این پاتوژن در شرایط گلخانه نیز بررسی شدند. در آزمایش‌های گلخانه‌ای تعداد گیاهان سالم در گلدان‌های تیمار شده با استرین‌های باکتری آنتاگونیست 29 تا 54 درصد بیشتر از گیاهان شاهد بود. تفاوت معنی‌داری بین استرین‌ها و تراکم‌های به کار رفته وجود نداشت و هیچ استرینی نتوانست به طور کامل بیماری ساق سیاه سیب زمینی را کنترل کند. هم‌چنین اکثر این استرین‌ها وزن تر کل گیاه در هر گلدان را نیز به میزان دو تا سه برابر افزایش دادند. تمام استرین‌های بررسی شده در گلخانه، روی محیط کشت قادر به تولید آنتی بیوتیک و سیدروفور بودند که به احتمال قوی توانایی آنها در جلوگیری از رشد این پاتوژن به دلیل اثر این متابولیت‌های ثانویه است.
آزاده کریمی ملاطی، بیژن حاتمی، حسین سیدالاسلامی، لطیف صالحی،
جلد 9، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده

میزان تولید تخم و نسبت جنسی از عوامل مؤثر در کنترل کیفیت زنبورهای پارازیتوئید تریکوگراما محسوب می‌شوند. در پژوهش حاضر تأثیر مدت زمان عدم دسترسی به تخم میزبان بر این دو شاخص در گونه Trichogramma brassicae Bezdenko مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمایش در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار و در 5 تکرار انجام شد. تعداد 20 عدد زنبور ماده تازه ظاهر شده و جفتگیری کرده هر یک به طور جداگانه به لوله آزمایش به ابعاد 10×5/1 سانتی‌متر انتقال یافتند و روزانه با آب و عسل 20 درصد تغذیه شدند. در تیمار اول در همان روز نخست 150 عدد تخم تازه بید غلات،Sitotroga cerealella Olivier ، بیش از ظرفیت تخم‌گذاری برای پارازیتوئید فراهم گردید. اما در سایر تیمارها پس از 2، 4 و 6 روز محرومیت، همان تعداد تخم میزبان در اختیار پارازیتوئید قرار داده شد. پس از 3 تا 4 روز از زمان تامین تخم میزبان با شمارش تخم‌های سیاه میزبان میزان تولید تخم پارازیتوئید محاسبه گردید. هم‌چنین پس از گذشت 11 روز و خروج پارازیتوئیدهای بالغ از تخم میزبان، جنس نر و ماده از طریق تفاوت در شکل شاخک تفکیک شدند و درصد نتاج ماده ثبت گردید. نتایج آزمایش نشان داد که با افزایش مدت زمان عدم دسترسی T. brassicae به تخم میزبان، میزان تولید تخم پارازیتوئید به طور معنی‌داری کاهش یافت. هم‌چنین درصد نتاج ماده نیز با افزایش تأخیر در دسترسی به تخم میزبان با کاهش رو به رو گردید. نتیجه این که عدم دسترسی به تخم میزبان به محض خروج پارازیتوئید، باعث کاهش کیفیت آن می‌شود.
ابراهیم حسینی، جلال جمالیان،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده

مصرف غذاهای با نمایه گلیسمی (G.I.) پایین به کنترل قند خون بیماران دیابتی کمک می نماید. مربای معمولی دارای نمایه گلیسمی بالا می‌باشد. هدف از پژوهش حاضر تهیه مربای رژیمی با استفاده هم‌زمان از شیرین کننده‌های مغذی و غیر مغذی می‌باشد. این تحقیق در چهار مرحله انجام شد. در مرحله اول ابتدا گلیسیریزین از پودر عصاره شیرین‌ بیان استخراج و بعد از آمونیاکی کردن، میزان خلوص آن با استفاده از روش HPLC اندازه‌گیری شد. در مرحله دوم در قالب طرح کاملاً تصادفی تیمارهایی از مربا با نسبت‌های مختلف از شیرین کننده‌های سوربیتول، فروکتوز و گلیسیریزین تولید شد. در مرحله سوم تیمارهای مختلف مربا توسط یک گروه چشایی منتخب مورد ارزیابی کیفی رنگ، طعم، بافت و پذیرش کلی قرار گرفت. هم‌چنین آزمون‌های فیزیکی سنجش رنگ و قوام به ترتیب با رنگ سنج هانترلب و قوام سنج بوستویک روی کلیه تیمارها صورت پذیرفت و دو تیمار انتخاب شد. در مرحله چهارم این مرباها به8 بیمار غیر وابسته به انسولین خورانده شد و قند خون آنها در زمان‌های صفر، یک و دو ساعت بعد از صرف هر یک از مرباها و نان (به ‌عنوان کنترل) با روش اورتوتولوییدین اندازه‌گیری شد. نتایج به ‌دست آمده نشان داد که گلیسیریزین آمونیاکی سبب بالا رفتن میزان پذیرش کلی مربا می‌گردد (در سطح 5%). هم‌چنین سوربیتول و فروکتوز باعث افزایش قوام می‌شود. نمایه گلیسمی مرباهای انتخاب شده در حد پایین و برابر 9/23 و 5/23 بود. بنابراین مصرف این مرباهای رژیمی برای بیماران دیابتی مناسب بوده و تولید آنها در سطح تجاری توصیه می‌شود.
جهانشیر شاکرمی، عیدی بازگیر، محمد فیضیان،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده

  در جستجو برای کشف مواد ضد قارچ جدید که تجدید شونده و سازگار با محیط زیست باشند، اثر اسانس پنج گونه‌گیاه شامل: Myrtus communis ، Mentha aquatica ، Vitex agnus-castus ، Thymus daenensis و Artemisia aucheri بر رشد میسلیومی قارچ‌های بیماری‌‌زای گیاهی Rhizoctonia solani ، Gaeumannomyces graminis ، Fusarium oxysporum و Pythium ultimum مورد بررسی قرار گرفت. اثر اسانس‌ها در قالب طرح کاملاً تصادفی و آزمایش فاکتوریل در سه غلظت و سه تکرار در 25 درجه سانتی‌گراد روی محیط کشت PDA انجام گردید. نتایج نشان داد که قارچ R. solani با 83/48% مهار رشد مقاوم‌ترین و P . ultimum با 62/89% حساس‌ترین گونه در برابر اسانس‌های گیاهی مورد آزمایش بوده‌اند. هم‌چنین مشخص شد که اسانس M . aquatica و T. daenensis به ترتیب با 70/93 و 74/92% مهار رشد میسلیومی قارچ‌های مورد مطالعه، بیشترین اثر و V. agnus-castus با 88/33% مهار رشد، کمترین تأثیر را داشته‌اند. در غلظت 20 میکرولیتر بر تشتک‌پتری‌ (قطر 9 سانتی‌متر)، اسانس گیاهان M. aquatica و T. daenensis باعث 100درصد مهار رشد میسلیومی قارچ‌های مورد مطالعه شده‌اند. با توجه به اثر قارچ‌کشی قابل توجه اسانس گیاهان بررسی شده و کم خطر بودن آنها برای انسان و محیط زیست به نظر می‌رسد اسانس‌های گیاهی احتمالاً می‌توانند برای کنترل قارچ‌های بیماری‌زای گیاهی و یا حداقل به عنوان مدلی برای ساخت قارچ‌کش‌های جدید مورد استفاده قرار گیرد.


محمود صبوحی، غلامرضا سلطانی، منصور زیبایی،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

بهره‌برداری بی رویه از منابع آب زیر زمینی در ایران، بویژه در منطقه مورد مطالعه موجب تخریب این منابع و افت آب‌های زیرزمینی شده است. درمطالعه حاضر، راه‌کارهای مختلف مدیریت منابع آب زیر زمینی شامل برداشت آزاد (کنترل نشده)، کنترل بهینه برداشت از آب‌های زیرزمینی، بهره‌برداری از آب‌های زیر زمینی و سیاست مالیاتی، دخالت دولت و کنترل قانونی، مشارکت بهره برداران درکنترل برداشت از آب‌های زیرزمینی و همکاری دولت و تشکل‌های بهره‌برداران مورد مقایسه قرار گرفته است. جهت آزمون تجربی این راه کارها، تابع تقاضای آب چغندرکاران دشت نریمانی واقع در استان خراسان برآورد گردید. نتایج به دست آمده از داده‌های جمع آوری شده و تابع تقاضا مشخص کرد که راه کار " بهره برداری از آب‌های زیرزمینی و سیاست مالیاتی" نسبت به گزینه‌های دیگر امکان رسیدن به بهره‌برداری پایداراز آب‌های زیرزمینی را فراهم می‌کند. هم‌چنین، راه کار مناسب متأثر از خصوصیات فرهنگی، اجتماعی واقتصادی بهره‌برداران و شرایط کلی حاکم بر جامعه می‌باشد. از طرف دیگر دنبال کردن هر راه کار الزامات خود را می‌طلبد. برای راه کار پیشنهادی مطالعه حاضر، نظام کارای مالیاتی ضروری می‌باشد. براساس نتایج این مطالعه، دولت می‌تواند از طریق اتخاذ سیاست مناسب مالیاتی، هزینه‌های جنبی بهره‌برداری بی رویه از منابع آب زیر زمینی را به خود بهره برداران منطقه منتقل نماید.
ابراهیم کریمی، حمید روحانی، دوستمراد ظفری، غلام خداکرمیان، میثم تقی نسب،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده

جهت کنترل بیولوژیکی بیماری پژمردگی آوندی میخک، ناشی از قارچ Fusarium oxysporum f.sp . dianthi، اثر آنتاگونیستی 141 باکتری جدا شده از فراریشه (ریزوسفر) میخک علیه قارچ بیمارگر به روش کشت متقابل مورد بررسی قرار گرفت. از این تعداد، 16 استرین دارای خاصیت آنتاگونیستی بودند که 7 استرین با بیشترین هاله بازدارندگی برای آزمون‌های بعدی انتخاب شدند. بر اساس آزمون‌های بیوشیمیایی، فیزیولوژیکی و مرفولوژیکی استرین‌های E31 و E57 به عنوان Bacillus cereus، استرین‌های E76، E93، E102 و E121 به عنوان Bacillus subtilis و جدایه E130 به عنوان bv. III Pseudomonas fluorescens شناسایی شدند. در آزمون‌های آزمایشگاهی تمامی استرین‌ها نسبت به شاهد، با تولید متابولیت‌های فرار و متابولیت‌های مایع خارج سلولی از رشد میسلیومی بیمارگر جلوگیری کردند. این پدیده همراه با بعضی تغییرات مرفولوژیکی در هیف‌ها مشاهده گردید. متابولیت‌های استخراجی این استرین‌ها نیز باعث کاهش تعداد کنیدیوم و توانایی جوانه‌زنی کنیدیوم‌های بیمارگر شدند. در بررسی‌های صورت گرفته در شرایط کنترل شده با استفاده از خاک سترون و غیرسترون، تأثیر استرین‌های باکتریایی به دو روش آلوده‌سازی خاک و آغشته‌سازی ریشه به باکتری‌ها روی شدت بیماری، درصد گیاهان سالم و فاکتورهای رشدی مورد ارزیابی قرار گرفت. استرین‌های E57 و E121 به هر دو روش آلوده‌سازی خاک و آغشته‌سازی ریشه و جدایه E130 فقط به روش آغشته‌سازی ریشه، بیشترین تأثیر را در کاهش شدت بیماری و افزایش درصد گیاهان سالم از خود نشان دادند. استرین‌های E57 و E121 و E130 نسبت به شاهد به طور معنی‌داری وزن خشک گیاه را افزایش دادند. بیشترین وزن خشک در روش آلوده‌سازی خاک مربوط به جدایهE57 و در روش آغشته‌سازی ریشه مربوط به جدایهE130 بود.
شیراحمد سارانی، عباس شریفی تهرانی، مسعود احمدزاده، محمد جوان نیکخواه،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده

  هدف از انجام تحقیق دستیابی به روش‌های سالم و غیر شیمیایی مبارزه با بیماری‌های گیاهی به‌خصوص امکان کنترل بیولوژیکی بیماری مرگ گیاهچه کلزا با استفاده از باکتری‌های آنتاگونیست و جداسازی مؤثرترین جدایه‌‌های باکتری و مطالعه تولید متابولیت‌های ضد قارچی آنها می‌باشد. 257 جدایه باکتری از ریزوسفر و ریشه کلزا سالم و آلوده به قارچ Rhizoctonia solani در استان‌های گلستان، مازندران، گیلان و تهران جدا شد. با استفاده از روش کشت متقابل، توانایی آنتاگونیستی جدایه‌های باکتریایی علیه قارچ بررسی شد و نتایج نشان داد 60 جدایه، دارای خاصیت آنتاگونیستی می‌باشند. با استفاده از آزمون‌های فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و مورفولوژیکی، جدایه‌های P1 ، P2 و P3 تحت عنوان Pseudomonas fluorescens شناسایی شدند. این جدایه‌ها با تولید آنتی بیوتیک و مواد فرار، مانع از رشد میسلیوم قارچ شدند. هم‌چنین این جدایه‌ها برخی متابولیت‌های ضد میکروبی دیگر از جمله سیانید هیدروژن، پروتئاز و سیدروفور را تولید می‌نمایند.‌ جدایه P3 بهترین تأثیر را در جلوگیری از رشد قارچ در شرایط آزمایشگاهی نشان داد. تأثیرجدایه‌ها بر کاهش بیماری در شرایط گلخانه در مقایسه با شاهد دارای تفاوت معنی‌دار در سطح پنج درصد داشت. جدایه P3 بیشترین تأثیر را در کاهش بیماری در شرایط گلخانه نشان داد. روش آغشته سازی خاک با سوسپانسیون باکتری نسبت به روش آغشته سازی بذر نتیجه بهتری داد.


فرزانه بهادری، کاظم ارزانی،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده

یکی از مهم‌ترین مشکلات تولیدکنندگان هلو(Prunus persica)، کنترل اندازه و رشد رویشی این درختان است. استفاده از روش‌های کنترل کننده رشد که علاوه بر کاهش رشد رویشی کیفیت میوه و میزان عملکرد درختان را افزایش دهد از اصول پر اهمیت مدیریتی در باغ‌های هلو است. باتوجه به این هدف، در باغ‌ها کشت و صنعت- مغان درختان بالغ( چهار ساله) هلو از ارقام جی اچ هیل و رداسکین که روی پایه بذری هلو کشت شده بودند، انتخاب شد. پکلوبوترازول در سه غلظت 0/0 و5/0 و5/1 (گرم ماده مؤثره برای هر درخت) قبل از باز شدن جوانه‌ها، به صورت کاربرد خاکی اطراف تنه درختان استفاده شد. اثرات کوتاه مدت ناشی از آن در فاصله زمانی 1376- 1375 مورد ارزیابی قرار گرفت. تیمارهای یاد شده براساس طرح آماری اسپلیت پلات با پایه کاملاً تصادفی با 6 تکرار به کار گرفته شد. تأثیر تیمارهای پکلوبوترازول روی برخی از شاخص‌های رشد رویشی و میزان نسبی آب برگ‌ها بررسی شد. بر اساس نتایج به‌دست آمده پکلوبوترازول باعث کاهش شاخص‌های رشد رویشی مانند کاهش رشد مساحت تنه، طول شاخه و وزن خشک هرس تابستانه و هرس زمستانه در سطح بسیار معنی‌دار در سال اول بعد از کاربرد شد. وجود رابطه مستقیم بین افزایش غلظت پکلوبوترازول و افزایش اثرهای آن، مانند کاهش رشد رویشی در بررسی نتایج مشخص شد. با توجه به این‌که در اثر کاربرد پکلوبوترازول در سال اول تا 70% از وزن خشک هرس سالانه کاسته شده است، توجه به این مسئله از نظر اقتصادی می‌تواند حائز اهمیت باشد.
حمیدرضا محمددوست چمن آباد، علی اصغری،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

امروزه مشکلات ناشی از مصرف علف کش‌ها باعث شده است تا محققین به‌دنبال روش‌هایی برای کنترل علف‌های هرز باشند که کمتر به کاربرد علف‌کش‌ها وابسته باشد. آزمایشی به‌منظور بررسی تأثیر درازمدت تناوب زراعی، کاربرد کود شیمیایی و علف‌کش روی میزان آلودگی مزرعه چاودار زمستانه به علف‌های هرز و عملکرد دانه چاودار در سال‌های زراعی 1383-1382 و 1384-1383 در مزرعه تحقیقاتی درازمدت دانشگاه علوم کشاورزی تیمیریازوف مسکو انجام شد. در این تحقیق تیمارهای شاهد (عدم کنترل علف های هرز)، کاربرد علف‌کش، کاربرد ترکیب کامل کود شیمیایی (NPK) و کاربرد ترکیب کامل کود شیمیایی به‌علاوه کاربرد علف‌کش در کرت هایی که چاودار از سال 1912 میلادی به‌طور متناوب و یا متوالی کشت می شد، انتخاب گردید. تجزیه‌های آماری نشان داد که تناوب زراعی تراکم و وزن خشک علف‌های هرز چاودار زمستانه را به‌طور معنی داری کاهش داد. کاربرد درازمدت کود شیمیایی تراکم علف‌های هرز را به‌طور معنی داری کاهش داد ولی بر وزن خشک آنها تأثیر معنی‌داری نداشت. تناوب زراعی، کاربرد کود شیمیایی و علف‌کش درصد پوشش سطح زمین توسط چاودار را افزایش و درصد پوشش علف‌های هرز را کاهش داد، به‌طوری که در کشت متوالی درصد پوشش علف‌های هرز در تیمار شاهد 10 درصد و در تیمار کود شیمیایی به‌علاوه علف کش 33/3 درصد بود. نتایج آزمایش نشان داد که با اجرای تناوب زراعی و کاربرد کود کامل می توان بدون استفاده از علف‌کش ضمن کنترل مؤثر علف‌های هرز، حداکثر عملکرد را نیز به‌دست آورد.
وحید ذبیح اللهی، فریبا میقانی، محمد علی باغستانی، محمد جواد میرهادی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

با توجه به مشکل وجود مرغ خوشه‌قرمز (Eleusine indica) در چمن فتان بلند (Festuca arundinacea) و با درنظرگرفتن این‌که تاکنون بررسی جامعی درباره کنترل شیمیایی علف های‌هرز مشکل‌ساز چمن از جمله این علف هرز در ایران انجام نشده، آزمایشی در تهران در فضای سبز منطقه 2 ناحیه 3 واقع در بزرگراه شیخ فضل ا...، زیر پل جلال آل احمد در چمنی با قدمت 15 ساله اجرا شد. آزمایش در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با 11 تیمار و 4 تکرار در کرت‌های 1 * 1 مترمربعی انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از علف‌کش های دیکلوفوپ متیل 5/2 و 3 لیتر در هکتار، فنوکساپروپ پی اتیل 8/0 و 1 لیتر در هکتار، کلودینافوپ‌پروپارژیل 6/0 و 8/0 لیتر در هکتار، ترالکوکسیدیم 1 و 2/1 لیتر در هکتار، سولفوسولفورون 27 و 35 گرم در هکتار و شاهد بدون کنترل. تیمارهای علف کش سه بار تکرار شدند. نتایج به‌دست آمده نشان داد که پس از آخرین سمپاشی، دیکلوفوپ‌متیل 5/2 و 3 لیتر در هکتار، فنوکساپروپ پی اتیل 8/0 و 1 لیتر در هکتار و کلودینافوپ-پروپارژیل 6/0 و 8/0 لیتر در هکتار بدون تفاوت معنی‌دار با یک‌دیگر به‌ترتیب باعث 81، 64/83، 26/81، 58/78، 27/80 و 26/81 درصد کاهش زیست‌توده و 5/82، 13/83، 38/79، 38/79، 75/78 و 63/80 درصد کاهش تراکم مرغ خوشه قرمز شدند. تیمارهای ذکر شده پس از 2 بار سمپاشی مرغ خوشه قرمز را بیش از 80 درصد کنترل کردند. تیمارهای ترالکوکسیدیم پس از آخرین سمپاشی باعث حدود 70 درصد و سولفوسولفورون باعث حدود 60 درصد کاهش زیست توده و تراکم مرغ خوشه قرمز شدند. یک هفته پس از آخرین سمپاشی، تیمارهای دیکلوفوپ متیل، فنوکساپروپ پی-اتیل و کلودینافوپ پروپارژیل با شاهد تفاوت معنی‌داری نداشتند و از زیست‌توده چمن فتان بلند نکاستند و خسارتی به آن وارد نکردند. ترالکوکسیدیم 1 و 2/1 لیتر در هکتار و سولفوسولفورون 27 و 35 گرم در هکتار باعث به‌ترتیب 54/37، 79/36، 48/40 و 55/48 درصد کاهش زیست توده چمن و 38/49، 75/48، 75/48 و 63/50 درصد خسارت ظاهری به چمن شدند. در مجموع، به‌علت عدم تفاوت معنی‌دار بین مقادیر مصرف هر علف کش، مسائل زیست‌محیطی و صرفه های اقتصادی که باعث تمایل به سمت کاهش مصرف علف‌کش می‌شود، دیکلوفوپ متیل 5/2 لیتر در هکتار، فنوکساپروپ پی-اتیل 8/0 لیتر در هکتار و کلودینافوپ پروپارژیل 6/0 لیتر در هکتار به‌دلیل عدم خسارت این علف کش ها به چمن فتان بلند برای کنترل مرغ خوشه قرمز قابل توصیه به‌نظر می‌رسند.
علی قرقانی، علیرضا طلایی، ذبیح الله زمانی، محمد رضا فتاحی مقدم، حسن حاج نجاری، سو گاردینر،
جلد 13، شماره 48 - ( 4-1388 )
چکیده

برای بررسی توارث آلل های مکان های ر یز ماهواره و ضرورت استفاده از پوشش بر ای گرده افشانی کنترل شده در سیب، دورگه های حاصل شفیع آبادی‘ که حاصل دو روش استفاده و عدم استفاده از پوشش بعد از گرده افشانی کنترل شده ’ × ‘ از تلاقی ارقام سیب ’گلدن اسموتی بودند، مورد استفاده قرار گرفت . از تعداد ٦٠ دانهال ( ٣٠ مورد بر ای هر روش گرده افشا نی) به همر اه والدین و ارقامی که به عنوان منابع (CH03c و 07 CH04a12 ،CH03d07 ، CH03d استخراج شد. چهار نشانگر ری ز ماهواره (شامل 12 DNA ، احتمالی دانه گرده مطرح بودند به روش واکنش زنجیره ای پلیمراز با DNA چند شکل بین والد ین گز ینش شده و آغازگرها ی فلورسنت و یژه آنها تهیه شد . قطعه ها ی و نرم افزار ژن اسکن ABI آغازگرهای فلورسنت نشان دار شده با رنگهای مختلف تکثیر شدند و با استفاده از یک توالی یاب اتوماتیک 377 نسخه ٢ و براساس استاندارد درونی، اندازه باندها تعیین شد. نتایج نشان داد که تمام دانها لها هر یک از آلل ها ی خود را در هر مکان ریزماهواره از یکی از والد ین به ارث برده اند و دو روش استفاده و عدم استفاده از پوشش از نظر گرده افشا نی با منبع گرده ناخواسته، هیچ گونه تفاوتی با همد یگر نداشتند و در بین دانهال های مورد بررسی هیچ دانهال حاصل از گرده ناخواسته دیده نشد . توز یع آلل های ریز ماهواره در هر مکان نشان داد که توارث آنها به صورت هم بارز بوده و با توجه به آزمون کا ی اسکور اختلاف معنی داری با نسبت ها ی مندلی ١:١:١:١ و ١:٠ نداشتند . این نتا یج نشان داد که حداقل در موارد با حساسیت کمتر مثل اصلاح رقم که مستلزم گرده افشا نی کنترل شده تعداد ز یادی گل در زما نی محدود است، ضرورتی بر ای استفاده از پوشش وجود ندارد . این نتا یج همچنین کار ایی ر یزماهواره ها را در تعیین روابط والد - نتاج جمع یت ها بر ای استفاده در مطالعا تی نظیر توارث پذیری صفات و آلل ها، تجز یه جمعیت های در حال تفرق، تهیه نقشه های ژنتیکی و پیوستگی و بازیابی شجره تاریخی درختان میوه نشان داد.
عصمت مهدی خانی مقدم، حمید روحانی، ماهرخ فلاحی رستگار،
جلد 13، شماره 48 - ( 4-1388 )
چکیده

یکی از مهمترین عوامل بیماری زای چغندر قند در ایران می باشد . به منظور کنترل (Heterodera schachtii) نماتود سیستی چغندر قند طی دو سال در T. virens و Trichoderma harzianum بیولوژیکی این نماتود اثر ۱۰ جدایه از قارچ تریکودرما متعلق به گونه های آزمایشگاه و گلخانه روی تخم و سیست نماتود مورد بررسی قرار گرفت . جدایه های قارچ تریکودرمادر آزمایشگاه باعث شدند که به طور به T. virens VM و 1 T. harzianum Bi متوسط ۶۰ در صد تخم ها نسبت به شاهد پارازیته شده و از بین بروند . در بین آنها دو جدایه ۷۲ در صد پارازیتیسم بهتر از جدایه های د یگر عمل کردند . آزمایش ها در گلخانه به صورت طرح کاملاً" تصادفی با ۱۲ / ۷۶ و ۵۵ / ترتیب با ۱۸ تیمار و سه تکرار در خاک اتوکلاو شده و خاک اتو کلاو نشده (خاک مزرعه) به طور جداگانه اجرا شد. تجزیه واریانس داده ها و مقایسه میانگین ها با آزمون چند دامنه ای دانکن نشان داد که بین تیمارهایی که در آنها قارچ تریکودرما به کار رفته از نظر جمعیت نماتود در پایان با تیمار شاهد (P < ۰/ آزمایش، میزان آلودگی و وزن تر و خشک غده ها و هم چنین وزن تر و خشک شاخ و برگ اختلاف معنی داری ( ۰۵ ۷۲ در صد کاهش آلودگی در خاک اتو کلاو شده اثر بهتری / ۷۶ و ۶۵ / وجود دارد . در این آزمایش ها نیز دو جدایه ذکر شده به ترتیب با ۶۸ به ترتیب با T. virens VM و 1 T. harzianum Bi نسبت به دیگر جدای هها نشان دادند. در خاک اتوکلاو نشده نماتود کش راگبی، جدای ههای ۷۲ در صد کاهش آلودگی بهترین تأثیر را درکنترل نماتود سیستی چغندر قند از خود نشان دادند. / ۷۵ و ۷۸ /۱۵ ،۸۱/۶۵
محمدجواد منعم، سید پویان احمدپناه،
جلد 16، شماره 61 - ( 7-1391 )
چکیده

سامانه‌های مختلف کنترل پایین دست خودکار برای تأمین انعطاف‌پذیری بیشتر در شبکه‌های آبیاری پیشنهاد شده است که سیستم کنترل CARDD یکی از سیستم‌های ابتکاری و خاص می‌باشد. در این تحقیق پس از توسعه مدل ریاضی سیستم کنترل CARDD در انطباق با مدل هیدرودینامیک ICSS، امکان ارزیابی و آزمون عملکرد آن تحت شرایط گوناگون فراهم گردید. به منظور ارزیابی عملکرد این سیستم کنترل، از کانال استاندارد شماره 2 پیشنهادی ASCE و گزینه‌های پیشنهادی این مؤسسه که در آنها الگوریتم کنترل توسط تغییرات ملایم و شدید جریان در کانال تازه احداث (Tuned) ارزیابی می‌شود، استفاده شد و شاخص‌های ارزیابی عملکرد محاسبه گردید و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در تغییرات تدریجی جریان، حداکثر انحراف عمق حدود 5 درصد بوده که همواره در محدوده مجاز قرار داشته است. در تغییرات ناگهانی این مقدار حدود 8 درصد بوده که حدوداً پس از 1 ساعت تثبیت شده است که زمان قابل توجهی است. نمودار تغییرات عمق جریان و شاخص‌های به‌دست آمده نشانگر عملکرد مطلوب مدل توسعه یافته برای تغییرات ملایم جریان می‌باشد. برای تغییرات شدید جریان حداکثر تغییرات عمق محدود بوده اما زمان عکس‌العمل نسبتاً طولانی بوده است.
بیتا مروج الاحکامی، بهروز مصطفی زاده فرد، منوچهر حیدرپور، سعید اسلامیان، جابر روحی،
جلد 17، شماره 64 - ( 6-1392 )
چکیده

بیشتر سیستم‌های آبیاری جویچه‌ای به علت فرونشت عمقی در بالادست مزرعه و رواناب در پایین دست مزرعه عملکرد ضعیفی دارند. جهت رفع این مشکل نوآوری در زمینه بهبود بازده سیستم‌های آبیاری جویچه‌ای بسیار مؤثر است. ایجاد هیدروگراف‌های متفاوت جریان ورودی با توجه به شرایط مزرعه شامل شیب، بافت خاک و طول جویچه تاثیر قابل توجهی بر صرفه‌جویی در مصرف آب دارد. به‌منظور ایجاد و کاربرد هیدروگراف‌های متفاوت جریان ورودی آب به جویچه، در این مطالعه یک شیر کنترل اتوماتیک که نیروی محرکه آن از طریق یک موتور تأمین می‌گردید طراحی شد که توانایی تغییر دبی جریان ورودی به جویچه نسبت به زمان را بر اساس هیدروگراف جریان ورودی مورد نظر دارا بود. مزرعه آزمایشی در دانشگاه صنعتی اصفهان قرار داشت. در این مزرعه، دستگاه انتقال آب به جویچه شامل شیر کنترل طراحی شده نصب گردید و آزمایش با هیدروگراف‌های متفاوت جریان ورودی به جویچه‌ها انجام شد. مقایسه ارقام اندازه‌گیری شده دبی جریان ورودی آب به جویچه با نمودار حاصل از شیر کنترل اتوماتیک برای هیدروگراف‌های متفاوت جریان ورودی نشان داد که شیر کنترل اتوماتیک با دقت نسبتا خوبی قادر به ایجاد هیدروگراف‌های متفاوت جریان ورودی است

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb