74 نتیجه برای مس
زینب حیدری، معصومه فراستی، رسول قبادیان،
جلد 22، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
برای طراحی مقرون به صرفه و کارآمد سیستمهای آبیاری قطرهای، اطلاع از گسترش عمودی و افقی جبهه رطوبتی تحت منبع نقطهای ضروری است و مدیریت صحیح سیستمهای آبیاری قطرهای، نیاز به آگاهی از نحوه توزیع آب در خاک دارد. عوامل بسیاری بر ابعاد الگوی رطوبتی تأثیرگذارند که از جمله این عوامل دبی، شیب زمین، زمان آبیاری و بافت خاک است. هدف از این تحقیق بررسی کاربرد ماشین بردار پشتیبان در شبیهسازی الگوی رطوبتی تحت آبیاری قطرهای است. پس از آمادهسازی یک مدل فیزیکی از جنس پلاکسی گلاس با ابعاد مشخص و پرشده با خاک لوم رسی سیلتی، بهمنظور مقایسه دادههای آزمایشگاهی و مدل ماشین بردار پشتیبان (SVM) در براورد ابعاد پیاز رطوبتی در سامانه آبیاری قطرهای در اراضی شیبدار، آزمایشاتی با قطرهچکان دارای دبیهای 2، 4، 6 و 8 لیتر در ساعت در مدت زمان آبیاری دو ساعت و 24 ساعت توزیع مجدد با شیبهای 0، 5، 15 و 25 درصد با سه تکرار در آزمایشگاه آبیاری دانشگاه رازی انجام شد. در این تحقیق از شاخصهای آماری R2، RMSE، MBE و MEF استفاده شد. مقادیر R2 برای پارامترهای عمق خیسشده، عرض و مساحت خیس شده بهترتیب برابر 96/0، 96/0 و 92/0 بهدست آمد. با توجه به مقدار MBE، مدل SVM پارامتر عمق و عرض خیسشده سه درصد کمتر از مقدار واقعی تخمین زده و مساحت خیس شده را 04/2 درصد، کمتر از میزان واقعی شبیهسازی کرده است، همچنین با توجه به مقادیر MEF و RMSE، مدل SVM پارامتر مساحت خیس شده را با خطای بیشتری شبیهسازی کرده است. نتایج نشان داد که مدل SVM دارای قابلیت بالایی در براورد پارامترهای پیاز رطوبتی است.
مهناز خلج، سعید گوهری، سعید اخروی،
جلد 23، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
در این مقاله به بررسی آزمایشگاهی و عددی الگوی آبشستگی پیرامون سازه حفاظتی آبشکن در دو شکل مستقیم و چوگانی پرداخته شده است. در این پژوهش از مدل آبشکنهای مستقیم و چوگانی با طول 0/12 متر در دبیهای 10/5، 15 و 20 لیتر بر ثانیه در کانال آزمایشگاهی مستقیم استفاده شده است. نتایج نشان داد که حداکثر عمق آبشستگی انتهای دماغه برای آبشکن چوگانی و مستقیم با افزایش دبی جریان افزایش یافته است که مقادیر آن برای دبی 20 لیتر بر ثانیه بهترتیب 0/095 و 0/104 متر بود. همچنین عرض گودال آبشستگی در آبشکن مستقیم 2/25 و در آبشکن چوگانی دو برابر طول مؤثر آبشکن بود. در این راستا، حداکثر عمق آبشستگی پیرامون دماغه در دو آبشکن مستقیم و چوگانی بهترتیب 0/87 و 0/79 برابر طول مؤثر آبشکن مشاهده شد. شکل بستر رسوبی در پاییندست آبشکن مستقیم در فواصل 0/09 و /15 متری از دیواره مجاور آبشکن کشیدهتر دیده شد و تا حدود 1/3 برابر عرض کانال در پاییندست آبشکن ادامه داشت، درحالی که برای آبشکن چوگانی حدود 1/15 برابر عرض کانال بود. بهطور کلی ابعاد گودال آبشستگی پیرامون آبشکن چوگانی کمتر از آبشکن مستقیم بود. علاوهبر این بهمنظور درک رفتار هیدرولیکی جریان پیرامون آبشکن، از مدل عددی Flow3D استفاده شد. بررسی آماری نتایج دو مدل حاکی از وجود خطای نسبی حدود 20 درصد بود که نشان از عملکرد مناسب مدل در تخمین عمق آبشستگی حداکثر است.
غلامرضا صفر نژادی، محمد حیدرنژاد، امین بردبار، محمدحسین پورمحمدی، امیرحسین کمان بدست،
جلد 23، شماره 4 - ( 9-1398 )
چکیده
استفاده از جتهای پرتابی آزاد در سازههای پرتابکننده جامی همراه با حوضچه استغراق وابسته، در صورت برقراری شرایط زمینشناسی و توپوگرافی و هیدرولیکی مناسب، مزایای اقتصادی و ایمنی چشمگیری در مقایسه با سایر انواع سازههای استهلاک انرژی دارد. در پژوهش حاضر پدیده آبشستگی پاییندست یک پرتابه جامیشکل در شرایط آزاد و همچنین در شرایط وجود دندانه با اشکال ذوزنقهای و مثلثی در پایاب با فواصل چیدمان مختلف در 9 دبی و در مجموع 45 آزمایش بررسی شد. نتایج این پژوهش نشان داد که وجود دندانه چه اثراتی بر گستره و عمق آبشستگی میگذارد، بدینترتیب که پرتابه جامیشکل با دندانههای مثلثی یک در میان نسبت به حالت بدون دندانه حدود 7/12 درصد کاهش آبشستگی را سبب میشود، همچنین حداکثر عمق آبشستگی در حالت باکت با دندانههای ذوزنقهای یک در میان در بازه مطلوبتر از مابقی مدلها بهوقوع میپیوندد. سپس نتایج حاصل با تعدادی از فرمولهای تجربی مقایسه و مشخص شد رابطه ورونس A نتایج نزدیکتری به مقادیر واقعی بهدست میدهد.
مهدی نجفی قیری، حمدی رضا بوستانی، علی رضا محمودی، فرشته دهقان پور، مهدی بش،
جلد 23، شماره 4 - ( 9-1398 )
چکیده
گون بادکنکی (Astragalus fasciculifolius) از جمله گونههایی است که در مناطق خشک و نیمهخشک جنوب ایران پراکنش خوبی دارد و میتواند بهسرعت در کنار جادهها استقرار یابد. پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تأثیر جاده و شدت ترافیک آن بر ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و قابلیت استفاده عناصر غذایی کنار جاده و بررسی غلظت عناصر در بخشهای هوایی گونه گون بادکنکی بود. 30 نمونه خاک و گیاه بهصورت تصادفی از کنار جادهها و فاصله 100 متری از لبه جادهها جمعآوری و برخی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک و قابلیت استفاده عناصر اندازهگیری شد. غلظت عناصر در اندامهای هوایی گیاه نیز اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که خاکهای کنار جاده دارای مقدار شن و آهک بیشتر و سیلت و pH کمتری بودند. خاکهای کنار جاده اصلی دارای مقدار پتاسیم کمتر و آهن، منگنز، روی و مس بیشتری نسبت به اراضی اطراف بودند درحالی که این تفاوت برای جادههای فرعی درباره مقدار آهن و مس وجود نداشت. غلظت عناصر در گیاه نیز تحت تأثیر جاده قرار گرفت و مقدار فسفر، پتاسیم، منگنز و روی افزایش معنیداری در گیاهان کنار جاده نشان داد. غلظت فسفر، آهن، روی و مس گیاه در جادههای اصلی و غلظت آهن و روی گیاه در جادههای فرعی ارتباط معنیداری با مقدار آن عناصر در خاک داشتند. تأثیر جادهها بر تغییرات ویژگیهای خاک و عناصر غذایی مربوط به افزودهشدن ترکیبات بستر جاده و انتشار ترکیبات حاصل از تردد وسایل نقلیه است. بهطور کلی میتوان نتیجهگیری کرد که خاکهای کنار جاده، شرایط رطوبتی و تغذیهای مناسبتری برای استقرار گونه Astragalus fasciculifolius نسبت به خاکهای اراضی اطراف دارند.
هومن خیبر، سید محسن سجادی، جواد احدیان،
جلد 24، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
دریچههای سالونی با مزایای قابلیت نصب آسان، خودکارسازی و امکان عبور راحت رسوبات و اجسام شناور، از جمله سازههای جدید تنظیم سطح آب و کنترل دبی در کانالهای آبیاری هستند. تبدیل شکل دریچه از مستطیلی به بیضوی، امکان افزایش دبی عبوری با یک رقوم سطح آب را فراهم میکند. در تحقیق حاضر تأثیر تبدیل ناگهانی بر مقدار دبی و افت انرژی دریچه سالونی- بیضوی در شرایط جریان مستغرق بهصورت آزمایشگاهی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج بیانگر آن است که مقدار دبی و افت انرژی دریچه سالونی- بیضوی با تبدیل ناگهانی نسبت به شرایط همعرض کانال بهترتیب در حدود 28 تا 86 درصد کاهش و 11 تا 35 درصد افزایش مییابد. در پایان روابط آماری برای برآورد دبی با حداکثر خطای 16± درصد و افت انرژی دریچه دریچه سالونی- بیضوی با تبدیل ناگهانی در شرایط جریان مستغرق با حداکثر خطای 16± درصد ارائه شد.
قاسم رحیمی، فیروزه نوروزی گلدره،
جلد 24، شماره 4 - ( 9-1399 )
چکیده
کرمهای خاکی موجودات زنده مفید خاک هستند که بهطور معمول در مطالعات زیستمحیطی و سمیت شناسی زیستی استفاده میشوند. از اینرو مطالعه حاضر با هدف نقش کرمهای خاکی ایزینیا فتیدا در فراهمی زیستی فلزات روی و مس خاکهای آلوده انجام شد. بدین منظور این تحقیق روی یک خاک آلوده که از معدن آهنگران در 26 کیلومتری شهرستان ملایر و زمینهای اطراف آن نمونهبرداری شده بود، انجام شد. در این مطالعه 12 عدد کرم خاکی با میانگین وزن 0/3 تا 0/6 گرم برای هر نمونه خاک انتخاب شدند. کرمها بهمدت 42 روز در معرض خاک آلوده به فلز قرار گرفتند. بعد از زمان مورد آزمایش غلظت فلز روی (Zn) و مس (Cu) در بخشهای مختلف خاک اندازهگیری شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که کود گاوی، پورۀ هویج و ورمی کمپوست بهترتیب باعث کاهش معنیدار (در سطح 5 درصد) 62/2، 80 و 65/2 میلیگرم بر کیلوگرم غلظت فلز روی در بخش کربناته نسبت به تیمار شاهد شد. کرمهای خاکی بهطور معنیداری باعث افزایش فلز روی (81/45 میلیگرم بر کیلوگرم) در بخش کربناته شد. از طرفی افزایش معنیداری در مقدار مس تبادلی با اضافه کردن کود آلی همراه با کرم خاکی نسبت به نمونۀ شاهد دیده شد که این افزایش در تیمار ورمیکمپوست (1/27میلیگرم بر کیلوگرم) و پورۀ هویج (1/32 میلیگرم بر کیلوگرم) نسبت به شاهد در سطح 1 درصد معنیدار شد.
حمیده صدوقی، طاهر رجایی، نیما روحانی،
جلد 24، شماره 4 - ( 9-1399 )
چکیده
شناسایی و بررسی تغییرات سطح زیر کشت انواع محصولات برای مدیریت عرضه تولیدات زراعی ضروری است. در این پژوهش، بهمنظور شناسایی و بررسی تغییرات سطح زیر کشت محصولات زراعی عمده منطقه حسینآباد میشمست در استان قم از تصاویر سری زمانی سنجندههای OLI و ETM+ ماهواره لندست 8 و 7 با توجه به تقویم زراعی این منطقه استفاده شد. با بهرهگیری از شاخص پوشش گیاهی (NDVI) در الگوریتم درخت تصمیمگیری، حد آستانههای این شاخص متناسب با محصولات زراعی عمده این منطقه تنظیم و سپس نقشه الگوی کشت محصولات تهیه شد. برای ارزیابی نتایج از آمار جهاد کشاورزی استان طی سالهای زراعی 2005، 2009 ، 2014 و 2019 استفاده شد. نتایج نشان داد که با استفاده از حد آستانه شاخص NDVI محصولات زراعی در این منطقه در سال 2005 شامل گندم و جو و یونجه بوده و مساحتهای آنها در مقایسه با آمار جهاد کشاورزی بهترتیب خطایی برابر با 17/1 و 6/1 درصد داشت و در سال 2009 گندم و جو، یونجه و ذرت خطایی برابر با 0/5، 9/6 و 0/1 درصد داشت. در سال 2014 نیز محصولات زراعی گندم و جو، یونجه، ذرت و صیفیجات خطایی برابر با 4/9 ، 0/4، 11/4 و 2/4 درصد و همین محصولات در سال 2019 خطایی برابر با 0/04، 11/6، 1/4 و 17/5 درصد داشت که خطا معنادار نبوده و طبق نتایج، کارایی مناسب شاخص NDVI در برآورد سطح زیر کشت محصولات با توجه به فنولوژی آنها مشخص شد. همچنین در سال 2009 و 2014، ذرت و صیفیجات به محصولات زراعی این منطقه اضافه شد و سطح زیر کشت محصولات در سال 2019 نسبت به سال 2014 افزایش یافت.
مهدی علینژادی، سید فرهاد موسوی، خسرو حسینی،
جلد 25، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
امروزه، پیشبینی جریان رودخانه ها از مباحث مهم در هیدرولوژی و منابع آب است که میتوان از نتایج الگوبندی جریان رودخانه در مدیریت منابع آب، مدیریت سازههای آبی و پیشبینی سیل استفاده کرد. در این تحقیق، عملکرد مدل برنامه ریزی بیان ژن (GEP)، رگرسیون پارامتریک خطی (LR)، رگرسیون پارامتریک غیرخطی (NLR) و همچنین روش ناپارامتریک -K نزدیکترین همسایگی (K-NN)، در پیشبینی میانگین دبی روزانه رودخانه کارون در محل ایستگاه هیدرومتری ملاثانی طی دوره آماری 96-1346 مورد ارزیابی قرار گرفته است. ترکیب های مختلفی از دادههای ثبت شده بهعنوان الگوی ورودی برای پیشبینی دبی جریان استفاده شد. نتایج بهدست آمده حاکی از عملکرد بهتر مدل برنامهریزی بیان ژن با ضریب تبیین (0/827= R2)، جذر میانگین مربعات خطا (59/45= RMSE) و میانگین خطای مطلق (26/64MAE=) در مرحله صحتسنجی برای پیشبینی دبی روزانه رودخانه کارون در ایستگاه ملاثانی با تأخیر 5 روز، در مقایسه با روش های LR، NLR و K-NN بوده است. همچنین، ارزیابی عملکرد مدلها در پیشبینی مقادیر حداکثر آبدهی جریان نشان داد که همه مدلها میزان جریان را در بیشتر موارد کمتر از مقدار مشاهداتی تخمین زدهاند.
حسین کاظمی زاده، مجتبی صانعی، هومن حاجی کندی،
جلد 25، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
با افزایش چالۀ آبشستگی در بالادست و پاییندست پایههای پل طراحی شده روی رودخانهها، پایداری استاتیکی سازۀ پل به مخاطره کشیده میشود. برای مقابله با این پدیده هیدرولیکی راهکارهای مختلفی پیشنهاد شده است. یکی از این راهکارها، تغییر هیدرودینامیک جریان در اطراف پایۀ پلها است. این راهکار با کاهش جریان پایینرونده در بالادست پایه پلها از افزایش آبشستگی جلوگیری بهعمل میآورد. در تحقیق حاضر، با استفاده از ساخت مدلهای پایه پل مربع با زبریهای مستطیلی و مثلثی در دو حالت پیوسته و ناپیوسته در ابعاد مختلف سعی در بررسی تأثیر ساختار هندسی زبریهای مورد آزمایش بر حداکثر میزان عمق آبشستگی در اطراف پایه پل مربعی شد. نتایج تحقیق نشان داد، با افزایش طول زبری در بالادست و پاییندست پایه پل، چاله آبشستگی بهصورت محسوسی با نرخ کاهشی عمق آبشستگی ماکزیمم در حدود 34 درصد نسبت به مدل شاهد (بدون زبری) تغییر وضعیت میدهد. همچنین مقایسههای بین مدلهای زبری پیوسته و ناپیوسته نشان داد، با اجرای ناپیوسته زبری مستطیلی و مثلثی میزان حداکثر عمق آبشستگی بهصورت محسوسی کاهش پیدا میکند. درنهایت با درنظر گرفتن آنالیز ابعادی، رابطهای بر پایه رگرسیون غیرخطی بر دادههای آزمایشگاهی برازش داده شد. در این رابطه بهازای وجود رسوبات ماسهای، متوسط میزان عمق آبشستگی در حالتهای مختلف زبری پیشبینی شد. نتایج نشان داد، مقادیر محاسباتی با مقادیر واقعی بهدست آمده از آزمایشات برازش مناسبی دارد.
نیما اعلمی، دکتر مجتبی صانعی، هومن حاجی کندی،
جلد 26، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
آبشستگی زیر لولههای انتقال گاز، نفت و آب خطر خمیدگی لوله و شکستن آن را به دنبال دارد. این پدیده میتواند به محیط زیست و صنعت نفت و گاز آسیبهای فراوانی وارد کند. در ایﻦ پژوهش تأثیر تغییرات قطر، فاصله از کف و زاویه قرارگیری لولههای انتقال بر میزان کاهش عمق آبشستگی زیر لولههای مستغرق در بستر رسوبات چسبنده بصورت آزمایشگاهی بررسی شده است. آزﻣﺎیﺶﻫﺎ برای ﺣﺎﻟﺖ آﺑﺸﺴﺘﮕﯽ زیﺮ ﻟﻮﻟﻪ ﺑﺎ زاویﻪ ﺑﺮﺧـﻮرد صفر، 15 و 30 درﺟﻪ و در 3 ﻣﻮﻗﻌﯿـﺖ روی ﺑﺴـﺘﺮ، ﻓﺎﺻـﻠﻪ D/2 و D/4 از ﺑﺴﺘﺮ انجام شد. همچنین، در اﻧﺠﺎم آزﻣﺎیﺶﻫﺎ از سه قطر 10، 20 و 40 میلیمتر اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻧﺘﺎیﺞ این مطالعه ﻧﺸـﺎن داد، زاویﻪ ﺑﺮﺧﻮرد ﺟﺮیﺎن روی ﻣﮑﺎن ﻗﺮارﮔﯿﺮی ﺑﯿﺸﯿﻨﻪ ﻋﻤﻖ آﺑﺸﺴﺘﮕﯽ و ﻧﺤﻮه ﻋﻤﻠﮑـﺮد ﮔﺮداﺑـﻪﻫـﺎ ﻣـﺆﺛﺮ است، بهطوری¬که با افزایش زاویه، عمق آبشستگی زیر خط لوله کاهش مییابد و به ازای افزایش ﻓﺎﺻــﻠﻪ ﺑــﯿﻦ ﻟﻮﻟــﻪ و ﺑﺴــﺘﺮ، میزان آبشستگی بهصورت معنی¬داری تا میزان 18 درصد، کاهش ﭘﯿــﺪا ﮐﻨــﺪ، میزان آﺑﺸﺴﺘﮕﯽ زیﺮ ﻟﻮﻟﻪ ﮐﻤﺘﺮ ﻣﯽﺷﻮد. همچنین مشاهده شد که قطر لوله بر میزان عمق آبشستگی تأثیر دارد و بدلیل تأثیر روی جریان به سمت پایین و جریانهای گردابی، هرچه قطر لوله افزایش یابد، عمق آبشستگی نیز افزایش مییابد. درنهایت با استفاده از دادههای آزمایشگاهی حداکثر میزان آبشستگی لوله، رابطهای بر پایه رگرسیون غیر خطی برای تخمین حداکثر میزان آبشستگی ارائه شد
فاطمه هوشمند زاده، محمد رضا یزدانی، فرهاد موسوی،
جلد 26، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
بررسی رفتار پدیده تبخیر از سطح آب یکی از موارد اساسی در طراحی، بهره¬برداری و مطالعات مربوط به مهندسی آب است. از این-رو، بهکارگیری روش¬های نوین همچون نظریه آشوب در هیدرولوژی و منابع آب بهدلیل نوآوری و قابلیتهای آن به¬تازگی مورد توجه قرار گرفته است. از آنجا که نوسانات تبخیر از سطوح آزاد آب ماهیتی دینامیک و غیرخطی دارند، بنابراین، هدف از این پژوهش، بررسی امکان وجود رفتار آشوبی در تبخیر از سطح آزاد آب در ایستگاه سینوپتیک سمنان در مقیاس¬های زمانی روزانه و ماهانه در سال¬های 97-1374 با استفاده از مفاهیم نظریه آشوب است. میزان تبخیر روزانه، ماهانه و سالانه این ایستگاه سینوپتیک به ترتیب 8/68، 200 و 2600 میلیمتر محاسبه شد. برای بازسازی فضای حالت، به دو پارامتر زمان تأخیر و بُعد محاط نیاز است که بدین¬منظور از میانگین اطلاعات متقابل و نزدیکترین همسایگی کاذب برای برآورد این دو پارامتر استفاده شده است. اولین گام جهت مطالعه یک فرآیند با نظریه آشوب، بررسی آشوبناکی آن است که روش بُعد همبستگی از مرسومترین روشهاست. ابتدا، بُعد تعبیه (مُحاط) به روش نزدیکترین همسایگی کاذب برابر با 3 محاسبه شد. جهت محاسبه زمان تأخیر، نمودارهای متقابل تبخیر در ایستگاه سمنان در مقیاس¬های مختلف زمانی رسم شد. بر اساس این روش، اولین مینیمم محلی در نمودار بهعنوان زمان تأخیر در نظر گرفته می¬شود که برای تبخیر در مقیاسهای روزانه و ماهانه بهترتیب 30 و 3 بهدست آمد. برخلاف روش¬های پیچیده و محاسباتی مرسوم، این نتایج با مشاهده و در حداقل زمان حاصل میشود که به قرار زیر است: دادههای ماهانه آشوبیتر از دادههای روزانه هستند. پس از محاسبه زمان تأخیر و بازسازی فضای حالت، بُعد محاط و سپس شیب نمودار بُعد همبستگی بهترتیب 8/8 و 9/8 به¬دست آمدند.
محمد حسن صادقی روش،
جلد 26، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
انتخاب راهبردهای بهینه عامل مؤثری در افزایش کارایی طرحهای احیای اراضی است، از سوی دیگر روند بیابانی¬شدن اراضی، در طی فرآیند تخریب محیط زیست حاصل عملکرد و برهم¬کنش میان عوامل متعددی است که انتخاب راهکارهای مناسب را با اشکال مواجه میکند. بنابراین، این پژوهش با هدف ارائه راهبردهای بهینه به صورت نظام¬مند و در قالب یک روش تصمیمگیری گروهی در دشت یزد– خضرآباد انجام گرفت. به این منظور در ابتدا، راهبردهای مهم از روش دلفی رتبهبندی شد. سپس با در نظرگرفتن رأی تصمیمگیرندگان در رابطه با اولویتبندی راهبردها، رتبهبندی اولیه از راهبردها در قالب روش کوک و سیفورد (Cook-Seiford's Method)، شکل گرفت. در ادامه با برآورد فاصله خطی هر راهبرد و شکلگیری ماتریس فواصل، اولویت نهایی راهبردها از حل مسئله تخصیص حاصل شده مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته¬های پژوهش نشان داد که، راهبردهای جلوگیری از تغییر نامناسب کاربری اراضی (18A) و توسعه و احیاء پوشش گیاهی (23A) بهترتیب در رتبه اول و دوم باValue=1 وReduced Cost=0 ، بهعنوان مهمترین راهبردهای مقابله با بیابانزایی، هستند. نتایج این پژوهش به مدیران مناطق بیابانی این امکان را می¬دهد که امکانات محدود را به شیوه¬های صحیح به کارگیرند تا از هدر رفتن سرمایه¬های ملی جلوگیری کنند.
رسول دانشفراز، محمد باقر زاده، محمد جعفری،
جلد 26، شماره 4 - ( 9-1401 )
چکیده
هدف از تحقیق حاضر بررسی و مقایسه نتایج آزمایشگاهی استهلاک انرژی و طول شیبشکن قائم مجهز به صفحات مشبک افقی با نتایج حوضچههای آرامش استاندارد نوع یک، دو، سه و چهار شیبشکن قائم ساده است. بدین منظور تعداد 64 آزمایش مختلف روی شیبشکن قائم مجهز به صفحه مشبک افقی در فواصل نسبی 0، 0/25، 0/5 و 0/75 از لبه شیبشکن، با تخلخل 40 و 50 درصدی صفحات مشبک و ارتفاع 20 سانتیمتری انجام شد. نتایج نشان داد که در تمامی آزمایشها و در یک دبی ثابت، افزایش فاصله صفحه مشبک از لبه شیبشکن، تأثیری زیادی بر استهلاک انرژی جریان ندارد. بهطور متوسط استهلاک انرژی پاییندست برای مطالعه حاضر در مقایسه با شیبشکن قائم ساده به میزان بیش از 20 درصد افزایش یافته است که میتواند جایگزین مناسبی برای حوضچه آرامش پاییندست باشد. در میان مدلهای تحقیق حاضر، بیشترین کاهش طول نسبی شیبشکن توسط مدل شیبشکن قائم با صفحه مشبک افقی با فاصله نسبی 0/75 اتفاق افتاد. بهطور میانگین هنگام استفاده از صفحات مشبک افقی در چهار فاصله نسبی از لبه شیبشکن نیز نسبت به شیبشکن قائم مجهز به حوضچه آرامش استاندارد بیش از 73 درصد از طول نسبی شیبشکن کاسته میشود.
ابوالفضل ناصری،
جلد 27، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
با توجه به گستردگی قابل توجه پراکنش گیاه سوروف (Echinocola crus-galli) در کانالهای خاکی، انتخاب دقیق ضریب زبری برای طراحی و بهرهبرداری از کانالهای خاکی، لازم و ضروری است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف دقیقسازی ضریب زبری در کانالهای خاکی دارای گیاه سوروف در شبکه آبیاری و زهکشی مغان و بهرهگیری از قابلیت روش تحلیل مسیر برای تعیین عوامل مؤثر بر ضریب زبری در این نوع کانالها انجام شد. برای انجام آزمایشها، 42 مقطع از کانالهای خاکی انتخاب شدند. ویژگیهای هندسی و هیدرولیکی این مقاطع کانالهای خاکی اندازهگیری شد. علاوه بر آن، تراکم گیاه در واحد سطح و وزن تر نیز مشخص شد. برای تعیین عوامل مؤثر بر ضریب زبری از تحلیل مسیر و برای خوشهبندی این عوامل از تحلیل خوشهای چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین ضریب زبری در کانالهای خاکی با پوشش گیاهی سوروف برابر 0/015 بود. تحلیل مسیر نشان داد پیرامون ترشده، زیستتوده سوروف، سطح مقطع جریان، سرعت جریان و شعاع هیدرولیکی بهترتیب بیشترین اثر کل را روی ضریب زبری داشتند. بر مبنای خوشهبندی در فاصله اقلیدسی 11 دو خوشه بهدست آمد که خوشه اول شامل سرعت جریان، زیستتوده سوروف، دبی جریان و شیب کف کانال و خوشه دوم شامل سطح مقطع جریان، پیرامون ترشده و شعاع هیدرولیکی بود. یافتههای این پژوهش میتواند برای طراحی و بهرهبرداری از کانالهای خاکی در شبکه مغان یا شبکههای با پوشش مشابه گیاهی مفید و اثربخش باشد.
سمیه بارانی، مهدی زینی وند، مهدی قمشی،
جلد 27، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
در این پژوهش به بررسی تأثیر تغییر دو پارامتر تعداد روزنه و ابعاد روزنه، در سازه ترکیبی سرریز لبه تیز مستطیلی همراه روزنه چندگانه، بر میزان دبی عبوری پرداخته شد. برای رسیدن به اهداف این پژوهش، آزمایشهای لازم در دبیهای مختلف، تعداد و ابعاد مختلف روزنه انجام شد. نتایج نشان داد با افزایش تعداد و ابعاد روزنه، در عمق جریان بالادست یکسان، میزان دبی عبوری افزایش مییابد. این روند افزایشی در تمامی تعداد و ابعاد آزمایش مورد بررسی دیده شد. در بررسی نتایج کمی دیده شد که دبی عبوری از سازه ترکیبی سرریز – روزنه به ازای افزایش هر روزنه، بهطور میانگین 2/06 لیتر بر ثانیه و با افزایش ابعاد روزنه به ازای هر یک سانتیمتر 2/82 لیتر بر ثانیه بر میزان دبی عبوری افزوده شد. همچنین با محاسبه درصد افزایش دبی عبوری دیده شد که با افزودن هر روزنه، به میزان 18/7 درصد و با افزایش ابعاد روزنه بهاندازه یک سانتیمتر، دبی عبوری به میزان 28/1 درصد افزایش مییابد.
بهروز اکبری، حسین خادمی،
جلد 27، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
گردوغبار خیابانی ذراتی کوچکتر از 100 میکرومتر است که وارد محیطهای شهری میشود. ویژگیهای مغناطیسی این ذرات و ارتباط آنها با غلظت فلزات سنگین، کمتر مورد توجه پژوهشگران در ایران قرار گرفته است. اهداف این مطالعه شامل بررسی تغییرات مکانی و فصلی پذیرفتاری مغناطیسی و همچنین تعیین ارتباط آن با غلظت فلزات سنگین در گردوغبار خیابانی در چند شهر استان اصفهان است. نمونهبرداری در نیمه اول ماه دوم هر فصل، به تعداد 20 نمونه از شهر اصفهان و 10 نمونه از هر یک از 5 شهر دیگر استان انجام شد. اندازهگیری غلظت برخی عناصر سنگین با استفاده از دستگاه جذب اتمی و همچنین اندازهگیری مقادیر پارامترهای مغناطیسی روی نمونههای گردوغبار خیابانی انجام شد. نتایج نشان داد، زیاد بودن مقادیر پذیرفتاری مغناطیسی در شهر نطنز میتواند به دلیل مواد مادری حاوی کانیهای فرومنیزیم و در سایر شهرها به خصوص اصفهان، فعالیتهای انسانی باشد. نتایج تجزیه به مؤلفههای اصلی، همبستگی زیاد مؤلفه اول با پذیرفتاری مغناطیسی و غلظت عناصر روی، مس و کروم و همبستگی زیاد مولفه دوم با پذیرفتاری مغناطیسی وابسته به فرکانس و غلظت عناصر نیکل و کبالت را نشان داد که میتواند به احتمال زیاد، نشان دهنده وابستگی و جذب این عناصر به ذرات نزدیک به فوقپارامغناطیس و به ذرات درشت چند وجهی باشد. وجود همبستگیهای زیاد میان پارامترهای مغناطیسی با غلظت عناصر مس و روی و همبستگیهای کم یا منفی غلظت عناصر سرب، نیکل، کروم و کبالت با پذیرفتاری مغناطیسی به ترتیب منشأ انسانزاد و طبیعی آنها را تایید کرد. مقدار بزرگتر پارامترهای مغناطیسی گردوغبار خیابانی در فصل بهار، منعکسکننده غلظت چشمگیر کانیهای مغناطیسی در این فصل در مقایسه با فصلهای پاییز و زمستان و افزایش سهم فعالیتهای انسانی است.
کیمیا اخوان، منوچهر حیدرپور، ناهید پورعبدالله،
جلد 28، شماره 3 - ( 8-1403 )
چکیده
یکی از روشهای بهبود مشخصات پرش هیدرولیکی در حوضچه آرامش، استفاده از زبریهای طبیعی و مصنوعی است. اخیراً بهدلیل مزایای صفحات مستغرق در مقایسه با سایر زبریهای مصنوعی غیر ممتد از جمله تعداد کمتر این صفحات و قابلیت طراحی هندسه و چیدمان آنها، رویکرد بیشتری شدهاست. در این مقاله تأثیر صفحات مستغرق با سه زاویه برخورد °۴۵، °۷۵ و °90 بر بهبود مشخصات پرش هیدرولیکی بررسی شده و اثر آن بر پارامترهایی نظیر نسبت اعماق مزدوج، طول نسبی، میزان اتلاف انرژی و ضریب نیروی برشی بستر ارزیابی شدهاست. نتایج این پژوهش نشان داد، میانگین تأثیر صفحات مستغرق بر کاهش نسبت اعماق مزدوج، طول پرش و طول غلتاب در مقایسه با حالت کلاسیک بهترتیب برابر 9/4، 24/6 و 28/4 درصد بوده و میانگین افزایش افت نسبی انرژی 5/5 درصد بوده که بیشینه افت نسبی انرژی در زاویه برخورد 90 درجه صفحات مستغرق با مقدار 6/5 درصد است. با درنظرگرفتن این نتایج و سایر شرایط نظیر سهولت ساخت و بهکارگیری، تثبیت و کاهش هزینههای اقتصادی از میان انتخابهای موجود صفحات مستغرق، زاویه برخورد °75 گزینه مناسبی برای طراحی بهینه حوضچه آرامش است.
میثم عسکری جبار آبادی، نوراله میرغفاری، جهانگیر عابدی،
جلد 29، شماره 2 - ( 5-1404 )
چکیده
ردپای آب یک ابزار تحلیلی است که دیدگاه بهتر و جامعتری از چگونگی ارتباط بین یک مصرفکننده یا تولیدکننده با مصرف آب شیرین ارائه میکند. با توجه به بحران آب در کشور و بهخصوص استان اصفهان، هدف اصلی در این مطالعه، برآورد و مقایسه ردپای آب مستقیم و غیرمستقیم در برخی صنایع بزرگ شامل فولاد مبارکه، ذوبآهن، پالایشگاه و نیروگاه مستقر در حوضه آبریز زایندهرود است. بعد از تعیین اهداف مد نظر و زمینههای مورد مطالعه و نیز قابلیت دستیابی به دادههای مد نظر، اطلاعات از صنایع منتخب جمعآوری شد. سپس از دو روش تجمیع کل زنجیره و حاصل جمع گامها برای محاسبه ردپای آب در صنایع مورد مطالعه استفاده شد. با توجه به محاسبات انجامشده، مقدار ردپای آب به صورت مستقیم و غیرمستقیم در صنعت ذوبآهن، 9/196 مترمکعب بهازای یک تن فولاد در سال است که 4/026 مترمکعب آن مربوط به مصرف مستقیم و 5/17 مترمکعب آن مربوط به مصرف غیرمستقیم است. در پالایشگاه، برای تولید یک بشکه محصول (بنزین یا گازوئیل)، مقدار 18/80 لیتر آب بهصورت مستقیم و غیرمستقیم مصرف میشود. همچنین ردپای آب مستقیم و غیرمستقیم در نیروگاه اسلامآباد برابر با 1198320 مترمکعب بر تراژول و یا به عبارتی 4/31 لیتر بر کیلوواتساعت است. نتایج این پژوهش نشان داد که میزان مصرف ردپای آب غیرمستقیم در صنایع مورد مطالعه، برابر و یا بیشتر از میزان مصرف آب مستقیم است و هر دو به یک اندازه اهمیت دارند. درنهایت گفتنی است که نتایج این پژوهش میتواند توسط تصمیمگیرندگان و سیاستگذاران در صنعت، از جمله صنایع ذوبآهن، پالایشگاه و نیروگاه برای مدیریت ردپای آب استفاده شود.
رضا قاسمی قاسموند، محمد حیدرنژاد، علیرضا مسجدی، امین بردبار،
جلد 29، شماره 2 - ( 5-1404 )
چکیده
سرریزهای زیگزاگی با افزایش طول تاج در یک محدوده عرضی مشخص، موجب افزایش ظرفیت آبگذری سرریز میشوند. در این میان نباید از تأثیر افت هیدرولیکی در روند عملکرد هیدرولیکی سرریزها غافل شد و در همین راستا در پژوهش حاضر بهمنظور بررسی افت هیدرولیکی سرریزها و نیز ضریب آبگذری آنها از یک فلوم آزمایشگاهی به طول 8 متر، عرض 0/6 متر و ارتفاع 0/6 متر استفاده شد. سرریزهای مورد استفاده در این پژوهش از نوع زیگزاگی با پلان قوسی و خطی بودند. آنالیز ابعادی به روش باکینگهام نشان داد که ضریب آبگذری (Cd) تابع پارامترهایی همچون نسبت هد هیدرولیکی (Ht/P)، فاکتور شکل سرریز (Sf)، نسبت افت هیدرولیکی (Hf/P) و عدد فرود (Fr) بوده است. نتایج نشان داد افزایش هد هیدرولیکی موجب کاهش ضریب آبگذری در سرریزها شده است. علاوهبر این شدت تداخل تیغههای عبوری جریان از روی سرریزها بهتدریج و با افزایش هد هیدرولیکی موجب افزایش افت هیدرولیکی شده است. افزایش افت هیدرولیکی تا حد مشخصی از هد هیدرولیکی اتفاق افتاد و بعد از آن سیر کاهشی به خود گرفت. در این صورت میتوان گفت نمودار افت هیدرولیکی برای سرریزهایی همچون ARCL روند سینوسی داشت. در نسبت هد هیدرولیکی 0/4، سرریز ARCL نسبت به سرریز APKW به میزان 227/7 درصد دارای افت هیدرولیکی بیشتری بود. در نسبت هد هیدرولیکی 0/6، سرریز RCL نسبت به سرریز PKW به میزان 200 درصد دارای افت هیدرولیکی بیشتری بود. روند تغییرات افت هیدرولیکی نسبت به افزایش عدد فرود در سرریزهای ARCL و RCL بهصورت سینوسی بود. سرریز ARCL نسبت به دیگر سرریزها، بهازای افزایش عدد فرود دارای بیشترین افت هیدرولیکی بود. تمامی سرریزهایی که با استفاده از نرمافزار FLOW-3D مدلسازی شدند، دارای مقادیری (Cd و Hf/P) بیش از مقادیر حاصل از مدلسازی فیزیکی بودند و این از نظر فاکتور ایمنی دارای اهمیت است؛ علاوهبر آنکه میزان خطا در مدلسازی عددی بسته به پارامترها و شرایط مختلف متفاوت است، اما بهطور متوسط در محدوده 10% تا 30% قرار داشت. مقدار خطا برای سرریزهای زیگزاگی در برخی موارد بیشتر از سرریزهای کلیدپیانویی بود.
معصومه گلستانی، سید فرهاد موسوی، حجت کرمی،
جلد 29، شماره 3 - ( 7-1404 )
چکیده
آبهای زیرزمینی بهعنوان منابع حیاتی برای تأمین نیازهای شرب، کشاورزی و صنعتی در مناطق خشک و نیمهخشک ایران از اهمیت ویژهای برخوردارند. در این مطالعه، مدلسازی تغییرات کمّی و کیفی آبهای زیرزمینی دشت گرمسار در بازه زمانی ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۲ با استفاده از نرمافزارهای MODFLOW،GIS و MT3DMS انجام شد. دادههای مکانی و اقلیمی بهصورت جامع در محیط GIS پردازش و آمادهسازی شد و شبیهسازی جریان آب زیرزمینی با مدل MODFLOW و تحلیل تغییرات کیفیت آب با مدل MT3DMS انجام شد. مدل پس از صحتسنجی با دادههای میدانی سالهای ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۲ با شاخصهای آماری میانگین خطای مطلق (MAE) در بازه 0/4 تا 0/5 متر و ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) بین 0/5 تا 0/6 متر، دقت قابل قبولی از خود نشان داد. نتایج مدلسازی نشان داد که افزایش ۱۵ درصدی برداشت آب منجر به کاهش سطح ایستابی تا ۸ متر، برداشت ثابت کاهش ۷ متر و کاهش ۱۵ درصدی برداشت کاهش ۵ متری سطح آب را به دنبال دارد. از منظر کیفیت، کاهش برداشت باعث بهبود کیفیت آب آبیاری اما افزایش غلظت برخی آلایندهها شد که نیازمند تدوین راهکارهای مدیریتی مؤثر برای حفاظت از منابع آب زیرزمینی است. یافتههای این پژوهش گویای اهمیت بهرهبرداری پایدار و مدیریت هوشمند منابع آب زیرزمینی دشت گرمسار است.