جستجو در مقالات منتشر شده


42 نتیجه برای پروتئین

رضا هاشمی، بهروز دستار، سعید حسنی، یوسف جعفری آهنگری،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

تأثیر میزان پروتئین جیره و محدودیت غذایی بر عملکرد، دمای بدن و برخی از شاخص‌های هماتولوژی جوجه‌های گوشتی سویه تجاری راس 308 در شرایط تنش گرمایی مورد ارزیابی قرار گرفت. برای این منظور جوجه‌های گوشتی در سن 21 تا 42 روزگی با یکی از سه تیمار آزمایشی زیر تغذیه شدند. تیمار اول و دوم شامل جیره‌های حاوی سطح پروتئین توصیه شده (1994، NRC) و 85 درصد مقدار توصیه شده آن بودند که طی آزمایش به صورت آزاد در اختیار پرندگان قرار داشتند. تیمار سوم گروه با محدودیت غذایی بود که با جیره حاوی سطح پروتئین توصیه شده تغذیه شدند اما روزانه به مدت 6 ساعت در طی مدت تنش گرمایی گرسنه نگه‌داشته می‌شدند. هر تیمار آزمایش شامل 6 تکرار و هر تکرار متشکل از 18 قطعه جوجه گوشتی بود. آب طی آزمایش همواره در اختیار پرندگان قرار داشت. نتایج آزمایش نشان داد کاهش سطح پروتئین جیره و یا اعمال محدودیت غذایی تأثیری بر افزایش وزن پرندگان نداشت (P>0/05). اعمال محدودیت غذایی سبب کاهش مصرف و بهبود ضریب تبدیل خوراک، بهبود نسبت راندمان انرژی و کاهش دمای بدن پرندگان در هنگام تنش گرمایی در 24 و 32 روزگی شد (P<0.05). کاهش مقدار پروتئین جیره و اعمال محدودیت غذایی سبب کاهش چشمگیر پروتئین مصرفی، افزایش نسبت راندمان پروتئین و همچنین افزایش مقادیر هماتوکریت و اسید اوریک خون شد (P<0.05). جنس تأثیری بر دمای بدن و مقادیر هماتولوژی خون پرندگان نداشت (P>0/05). اعمال تنش گرمایی سبب افزایش دمای بدن، مقدار هماتوکریت، گلوکز و اسید اوریک خون پرندگان شد.
عبدالله بحرانی، زین العابدین طهماسبی سروستانی،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده

درک فیزیولوژیکی انتقال مجدد نیتروژن توسط گیاه به منظور دستیابی به ارقام با کیفیت بیشتر، از اهمیت ویژه‌ای در فیزیولوژی گیاهی برخوردار است. در این راستا از یک رقم گندم نان و یک رقم گندم دوروم با درصدهای متفاوت پروتئین تحت سطوح مختلف مقدار و زمان مصرف نیتروژن با استفاده از طرح آماری اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 81-1380 در منطقه شیراز استفاده شد. ارقام به عنوان فاکتور اصلی شامل فلات و یاواروس و مقادیر و زمان‌های مصرف نیتروژن به صورت فاکتوریل به عنوان فاکتور‌های فرعی در نظر گرفته شدند. مقادیر نیتروژن در سه سطح شامل 40،80 و160 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و زمان‌های مصرف آن نیز در سه سطح به‌ترتیب شامل مصرف تمام نیتروژن در زمان کاشت T1 =1/2همراه با کاشت و2/1 زمان طویل شدن ساقه = 1/3T2  همراه با کاشت،3/1 زمان طویل شدن ساقه 3/1 زمان ظهور سنبله= T3بودند. نتایج به‌دست آمده حاکی از آن بود که بین ارقام از نظر مقدار نیتروژن برگ پرچم در مرحله رسیدگی، انتقال و کارایی انتقال مجدد نیتروژن از برگ پرچم به سمت دانه، درصد پروتئین دانه و نیز عملکرد دانه اختلاف معنی داری وجود دارد. رقم یاواروس با انتقال مجدد بیشتر نیتروژن و کاراتر بودن در این انتقال، درصد پروتئین دانه بالاتری را به ایجاد کرد. افزایش در مقدار و نیز تقسیط نیتروژن بر اغلب خصوصیات مورد اندازه‌گیری تأثیر مثبت معنی داری داشت. اثرات متقابل معنی داری بین ارقام، مقدار و زمان مصرف نیتروژن وجود داشت که غالباٌ حاکی از کاراتر بودن رقم یاواروس در انتقال مجدد نیتروژن از برگ پرچم با مقادیر و زمان‌های مصرف نیتروژن بود. به طور کلی به نظر می‌رسد کارایی انتقال مجدد نیتروژن عامل مهمی در افزایش پروتئین دانه در گندم است. هم‌چنین بالا رفتن عملکرد دانه موجب کاهش درصد پروتئین دانه می‌گردد.
محمدرضا دینی ترکمانی، ژیرایر کاراپتیان،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده

به منظور بررسی خصوصیات کمـّی و کیفی پروتئین در ارقام مختلف کنجد، ده رقم کنجد مورد مطالعه قرار گرفت. مطالعه کمـّی با استفاده از روش کجلدال و کیفی با استفاده از الکتروفورز انجام شد. ارقام شامل اولتان، زودرس، یکتا، هندی، ورامین، چینی، کرج 1، محلی مغان، نازک تک شاخه و نازک چند شاخه بود. نتایج تجزیه واریانس صفت مورد مطالعه نشان داد که میانگین پروتئین ارقام 02/24 درصد بوده و بین میزان پـروتئین آنها اختلاف مــعنی داری در سطـح احـتمال 01/0 وجود دارد. پـروفیل پـروتئین‌های ذخیره بذر کنجــد با ده باند پلی پپتیدی و حـرکت نسبی  Rm بین 2/0 تا 941/0 درسطح ژل مشخص گردید. باندها از شدت رنگ‌های متفاوت برخوردار بودند و از نظر پروتئین سه مکان ژنی درسطح ژل آشکار بود. این سه مکان در همه ارقام حالت مونومورف داشته و ارقام از نظر پروفیل پروتئین‌های ذخیره‌ای دانه هیچ تنوعی را نشان ندادند. لذا مطالعه کیفی پروتئین ارقام توسط الکتروفورز نشان می‌دهد این صفت از ارزش کاربردی لازم در به نژادی ارقام برخوردار نمی‌باشد.
اباصلت حسین زاده کلاگر، علی مصطفایی، مصطفی مطلبی، محمدرضا زمانی،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده

قارچ‌های بیماری‌زا به منظور نفوذ به بافت گیاهی از آنزیم‌های پلی گالاکتورونازی استفاده می‌کنند. در مقابل، برخی از گیاهان واجد پروتئین‌های مهار کننده پلی گالاکتوروناز (Polygalacturonase-Inhibiting Proteins/ PGIP) می‌باشند که عملکرد این گلیکو پروتئین‌ها به تأخیر انداختن نفوذ هیف آن و در نتیجه عدم کلونیزاسیون قارچی می‌باشد. در این تحقیق PGIP از هیپوکتیل واریته‌های درخشان و ناز لوبیا (Phaseolus vulgaris) استخراج شد. سپس به روش کروماتوگرافی جذبی با استفاده از آنزیم پلی گالاکتوروناز به‌عنوان لیگاند اختصاصی، تخلیص گردید. خلوص محصول با روش SDS-PAGE مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که حاوی سه باند پروتئینی در محدوده 47-45 کیلو دالتونی بود. نتایج خالص‌سازی نشان داد که محصول به‌دست آمده از کرماتوگرافی جذبی از خلوص نسبتاَ بالایی برخوردار می‌باشد. هم‌چنین بازده خالص‌سازی P‏GIP با استفاده از کروماتوگرافی جذبی به میزان 68/1 میلی‌گرم PGIP به ازای 100 گرم هیپوکتیل تازه لوبیا می‌باشد. اثر مهاری پروتئین‌های تخلیص شده بر آنزیم پلی گالاکتوروناز جدایه‌های بیماری‌زای Fusarium oxysporum (جدایه F15) و Ascochyta rabiei (جدایه IK04) بررسی شد. پروتئین‌های استخراج شده از هیپوکتیل واریته‌های ناز و درخشان قبل از خالص‌سازی به ترتیب معادل 18 و 28 واحد فعالیت مهار کنندگی بر آنزیم پلی گالاکتوروناز قارچ Fusarium oxysporum از خود نشان می‌دادند در صورتی‌که این میزان مهار کنندگی پس از خالص‌سازی ، هر کدام به 40 واحد افزایش یافت. هم‌چنین فعالیت مهار کنندگی PGIP از این دو واریته بر آنزیم پلی گالاکتوروناز قارچ Ascochyta rabiei قبل از خالص‌سازی هر کدام به میزان 9 واحد بوده و پس از خالص‌سازی این میزان مهار کنندگی به ترتیب به 18 و 29 واحد افزایش می‌یابد.
محمد صالحی، رحیم اکبری، محمد باقر خورشیدی بنام،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده

به منظور بررسی واکنش عملکرد و اجزای عملکرد دانه ارقام لوبیا قرمز(.Phaseolus vulgaris L) به تأخیر در کاشت، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی در 3 تکرار در مزرعه تحقیقی ترویجی جهاد کشاورزی شهرستان میانه در سال زراعی 85-1384 به اجرا درآمد. فاکتور اول شامل 3 رقم لوبیا قرمز (ناز، گلی و صیاد) و فاکتور دوم شامل سه تاریخ کاشت (15 و30 اردیبهشت و 15 خرداد) بودند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس صفات اندازه‌گیری شده نشان داد که تأثیر رقم و تاریخ کاشت روی تمامی صفات اندازه‌گیری شده معنی‌دار می‌باشد. اثر متقابل رقم و تاریخ کاشت برای صفات ارتفاع بوته، تعداد غلاف در بوته، وزن 100 دانه، عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه در سطح احتمال 1% و برای تعداد دانه در غلاف اختلاف معنی‌داری در سطح احتمال 5% مشاهده گردید. مقایسه میانگین صفات نشان داد که رقم صیاد در تاریخ کاشت اول با 3/4033 کیلوگرم در هکتار بیشترین و رقم گلی در تاریخ کاشت سوم با 2/1500 کیلوگرم در هکتار کمترین عملکرد دانه را به خود اختصاص دادند و با تأخیر در کاشت تمامی صفات اندازه‌گیری شده کاهش پیدا کردند. مطالعه ضریب هم‌بستگی صفات نشان داد که عملکرد دانه با تمامی صفات مورد بررسی به غیر از ارتفاع بوته، وزن صد دانه و درصد پروتئین، هم‌بستگی مثبت و معنی‌داری داشت.


آرش چکرائی ، جواد پوررضا ، سید علی تبعیدیان،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده

این آزمایش به‌منظور تعیین ارزش غذایی و مطالعه اثرات استفاده از سطوح مختلف دانه و تفاله گوجه‌فرنگی بر عملکرد جوجه‌های گوشتی انجام شد. دانه گوجه‌فرنگی در سطوح 6، 12 و 18 درصد و تفاله گوجه‌فرنگی در سطوح 3، 9 و 12 درصد در جیره جایگزین ذرت و کنجاله سویا شد. ابتدا انرژی قابل سوخت و ساز دانه و تفاله گوجه‌فرنگی به روش سیبالد تعیین شد. در این آزمایش از 504 قطعه جوجه گوشتی تجاری (راس 308) به مدت 8 هفته (از سن 1 تا 56 روزگی) به‌صورت یک طرح کاملاً تصادفی در 7 تیمار و 4 تکرار (18 قطعه جوجه در هر تکرار) استفاده شد. در21 روزگی قابلیت هضم ایلئومی پروتئین جیره‌ها تعیین شد. میزان انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری دانه 3394 و تفاله 2329 کیلوکالری در کیلوگرم و میزان پروتئین خام آنها به‌ترتیب 31 و7/22 درصد بود. نتایج نشان داد که سطوح مختلف دانه و تفاله گوجه‌فرنگی بر وزن بدن، قابلیت هضم ایلئومی پروتئین جیره و در صد لاشه اثر معنی‌داری نداشت. بهترین ضریب تبدیل انرژی و پروتئین در سطح 6 درصد دانه و 9 درصد تفاله بوده که با تیمار شاهد اختلاف معنی‌داری نداشتند. جوجه‌هایی که با دانه و 12 درصد تفاله گوجه‌فرنگی تغذیه شدند نسبت به تیمار شاهد مصرف خوراک بیشتری داشتند. جیره‌های حاوی 6 درصد دانه،3 و 9 درصد تفاله از نظر ضریب تبدیل خوراک با تیمار شاهد اختلاف معنی‌داری نداشتند.
بهروز دستار ، احمد خاک سفیدی، یوسف مصطفی لو،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده

به‌منظور بررسی اثر پروبیوتیک تپاکس در جیره‌های با سطوح متفاوت پروتئین بر عملکرد تولیدی و تیتر آنتی‌بادی بر علیه ویروس نیوکاسل جوجه‌های گوشتی سویه تجاری کاب 500 یک آزمایش فاکتوریل 2×2 در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. عامل اول سطح پروتئین جیره متشکل از دو سطح مقدار پروتئین توصیه شده انجمن ملی تحقیقات (جیره با پـروتئین متعادل) و 90 درصد مقـدار آن (جـیره کم پروتئین) و عامل دوم سطح پـروبیوتیک متشکل از دو سطح با (1/0 درصد) و بدون (صفر) پروبیوتیک بود. به هر یک از 4 تیمار غذایی 6 تکرار 20 جوجه‌ای اختصاص داده شد. جوجه‌ها برای مدت 42 روز روی بستر پرورش داده شدند. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد جوجه‌هایی که از جیره‌های کم پروتئین بدون پروبیوتیک استفاده کردند عملکرد تولیدی کمتری نسبت به سایر تیمارها داشتند. افزودن پروبیوتیک به جیره‌های کم پروتئین سبب بهبود افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی آنها مشابه با جیره با سطح پروتئین متعادل شد، در حالی‌که افزودن پروبیوتیک به جیره با سطح پروتئین متعادل تأثیری بر عملکرد تولیدی جوجه‌ها نداشت. کاهش سطح پروتئین سبب کاهش پروتئین مصرفی و افزایش نسبت راندمان پروتئین شد (05/0>P) در حالی که پروبیوتیک تأثیری بر مقدار این فراسنجه‌ها نداشت. کاهش سطح پروتئین جیره سبب افزایش نسبی درصد چربی حفره بطنی شد، اما بر سایر ترکیبات لاشه تأثیر معنی‌دار نداشت. افزودن پروبیوتیک سبب کاهش چربی حفره بطنی شد (05/0>P)، اما تاثیری بر سایر ترکیبات لاشه نداشت. همچنین افزودن پروبیوتیک به جیره کم پروتیین سبب افزایش تیتر آنتی بادی بر علیه ویروس نیوکاسل شد در حالی که تاثیری بر مقدار آن در جیره با سطح پروتئین متعادل نداشت. نتایج این آزمایش نشان می دهد افزودن پروبیوتیک تپاکس به جیره های کم پروتئین سبب بهبود عملکرد تولیدی و توان ایمنی جوجه های گوشتی می شود.


محمدرضا برکتین، جواد پوررضا، عبدالحسین سمیع، سید علی تبعیدیان، ابراهیم روغنی،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده

این آزمایش به منظور تعیین اثر سطوح مختلف جایگزینی پلت چسبان پروتئینی آمت به جای پودر ماهی بر عملکرد و قابلیت هضم مواد مغذی در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با 400 قطعه جوجه گوشتی یک روزه از سویه راس و با 5 تیمار و 4 تکرار اجرا گردید. تیمارها شامل جایگزینی پنج سطح آمت ( صفر (گروه شاهد)، 5/1، 3، 5/4 و 6 درصد) به جای پودر ماهی بودند. اضافه وزن و مصرف خوراک در سنین 21، 42و 49 روزگی اندازه‌گیری و نهایتا ضریب تبدیل غذایی نیز محاسبه گردید. قابلیت هضم مواد مغذی و انرژی قابل سوخت و ساز جیره‌ها نیز به روش نمونه‌گیری از فضولات انجام شد. نتایج آزمایش نشان داد، سطوح 5/4 و 6 درصد آمت، باعث کاهش مصرف خوراک شد (01/0>P). مصرف خوراک به ترتیب در تیمارهای 5/1 درصد، صفر و 3 درصد آمت بالاتر بود. در کل دوره بیشترین اضافه وزن مربوط به تیمارهای حاوی 5/1 درصد آمت و شاهد بود (01/0>P) در دوره آغازین تیمار 5/1 درصد آمت ضریب تبدیل غذایی را بهبود بخشید (01/0>P). تیمار 6 درصد آمت در تمامی دوره ها و تیمار 5/4 درصد در دوره پایانی و کل دوره موجب افزایش ضریب تبدیل غذایی شد. درصد چربی حفره بطنی تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. سطوح مختلف جایگزینی به غیر از سطوح 6 درصد آمت اثر معنی‌داری بر بازده لاشه نداشتند. سطح 5/1 درصد آمت انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری جیره را به‌طور معنی‌داری (01/0>P) نسبت به شاهد افزایش داد. به نظر می رسد افزودن پلت چسبان آمت در سطح 5/1 درصد بتواند اثرات مثبتی بر عملکرد جوجه های گوشتی و انرژی قابل سوخت و ساز جیره داشته باشد.


کورش ناظم، یوسف روزبهان، سید عباس شجاع‌الساداتی،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده

  در این بررسی ارزش غذایی تفال ه‌های لیمو و پرتقـال عمـل ‌ آوری شده با قـارچ نوروسپورا سیتوفیلا از طریق تجزیه شیمیایی، ضرایب هضمی ماده خشک و ماده آلی به روش in vitro ، تجزیه ‎ پذیری ماده خشک و پروتئین خام به روش in sacco مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج بدست آمده بوسیله آزمون t مقایسه شدن د . مقادیر پروتئین خام، خاکستر خام ،‌ ماده آلی، دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی سلولز برای تفاله لیموی عمل‌آوری نشده به ترتیب 3/6، 2/6، 8/93، 3/21 و 9/17، تفاله لیموی عمل‌آوری شده 1/25، 6/10، 4/89، 7/12 و 8/6، تفاله پرتقال عمل‌آوری نشده 8/6، 5/6، 5/94، 1/26 و 3/20 و تفاله پرتقال عمل‌آوری شده 2/23، 1/8، 9/91، 5/18 و 15 درصد بود. تفاوت تجزیه شیمیایی انجام شده بین نمونه‌های عمل‌آوری نشده وشده هر دو نوع تفاله در سطح (01/0>P  ) معنی‌دار بود. ضرایب هضمی ماده خشک و آلی و ماده آلی قابل هضم در ماده خشک برای تفاله لیموی عمل‌آوری نشده به ترتیب 3/79، 5/80 و 5/75، تفاله لیموی عمل‌آوری شده 4/91، 5/93 و 5/83 (01/0>P  )، تفاله پرتقال عمل‌آوری نشده 5/81، 8/82 و 2/78 و تفاله پرتقال عمل‌آوری شده 2/91، 5/94 و 9/86 درصد (01/0>P  ) گردید. تفاوت در ضرایب هضمی انجام شده بین نمونه‌های عمل‌آوری نشده وشده هر دو نوع تفاله در سطح (01/0>P  ) معنی‌دار بود. تجزیه‌پذیری ماده خشک (با سرعت عبور 05/0) تفاله لیموی عمل‌آوری نشده 3/66، تفاله لیموی عمل‌آوری شده 2/75، تفاله پرتقال عمل‌آوری نشده 7/68 و تفاله پرتقال عمل‌آوری شده 5/75 درصد بود. تفاوت در تجزیه‌پذیری ماده خشک انجام شده بین نمونه‌های عمل‌آوری نشده وشده هر دو نوع تفاله در سطح (01/0>P ) معنی‌دار بود. میزان تجزیه‌پذیری مؤثر پروتئین (با سرعت عبور 05/0) برای تفاله لیموی عمل‌آوری نشده و عمل‌آوری شده به ترتیب 1/12 و 7/73 و برای تفاله پرتقال عمل‌آوری نشده و عمل‌آوری شده 8/14 و 8/77 درصد گردید . تفاوت در تجزیه‌پذیری مؤثر پروتئین انجام شده بین نمونه‌های عمل‌آوری نشده وشده هر دو نوع تفاله در سطح ( 01/0>P ) معنی‌دار بود. به‌طور کلی، عمل‌آوری تفاله‌ مرکبات با قارچ نوروسپورا سیتوفیلا باعث بهبود غلظت پروتئین، افزایش ضرایب هضمی و تجزیه‌پذیری مؤثر پروتئین گردید.


محسن اعراب، مسعود علیخانی، شهاب الدین مشرف،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده

در این پژوهش از 852 رأس گاو شیرده هلشتاین چند شکم زا در اواسط شیردهی در قالب یک طرح آماری کاملاً تصادفی از نوع آشیانه‌ای با دو تیمار شامل شهرستان اصفهان و شهرستان برخوار - میمه و سه تکرار شامل سه طبقه یک : از 1 تا 5 رأس گاو شیری، دو: از 6 تا 10 رأس گاو شیری و سه: از 11 تا 20 رأس گاو شیری بود استفاده شد. جهت مقایسه میانگین‌های مواد معذی مصرف شده و مورد نیاز از آزمون T جفت شده استفاده گردید. نتایج به‌دست آمده از پژوهش یکساله نشان داد که نوع شهرستان در طبقات مختلف بر مصرف ماده خشک مصرفی، انرژی ویژه شیردهی، پروتئین قابل سوخت و ساز، کلسیم، فسفر، پتاسیم، منیزیم، سدیم، کلر، گوگرد، سلنیم، روی، مس، ید، ویتامین A، ویتامین D، ویتامین E، پروتئین قابل تجزیه در شکمبه، دیواره سلولی، دیواره سلولی بدون همی سلولز و کربوهیدرات غیر فیبری بدون اثر معنی‌دار و بر مصرف پروتئین غیر قابل تجزیه در شکمبه اثر معنی‌دار داشت (05/0>P)نوع شهرستان بر نیاز مواد مغذی تأثیر معنی‌داری نداشت. تفاوت بین مصرف و نیاز در هر شهرستان به ازاء هر رأس گاو شیری در روز از نظر کیلوگرم ماده خشک مصرفی، مگاکالری انرژی ویژه شیردهی، گرم پروتئین قابل سوخت و ساز، گرم کلسیم، فسفر، پتاسیم، منیزیم، سدیم، کلر و گوگرد قابل جذب، میلی‌گرم در کیلوگرم سلنیم، روی، مس و ید، واحد بین المللی در روز ویتامین A، ویتامین D و ویتامین E، گرم در روز پروتئین قابل تجزیه و غیرقابل تجزیه در شکمبه، درصد ماده خشک دیواره سلولی، دیواره سلولی بدون همی سلولز و کربوهیدرات غیر فیبری به ترتیب برابر با 6/1-، 5/2-، 2/630-، 8/21-، 5-، 6/40، 0، 3/3-، 2/44، 4/7-، 11/3-، 7/38-، 26/3-، 45/4-، 14834-، 234-، 5/342-، 5/542-، 886-، 5/28، 5/17 و 4/10- بود. تفاوت بین مصرف و نیاز در فسفر، منیزیم و سدیم بدون اختلاف آماری و برای بقیه مواد مغذی دارای اختلاف معنی‌دار بود (05/0>P).نتایج این پژوهش نشان داد با تغذیه گاوهای شیری با جیره‌های حاوی کنجاله‌های پروتئینی و مکمل‌های معدنی و ویتامینی می‌توان تولید شیر و درصد پروتئین شیر گاوهای شیری نژاد هلشتاین مناطق روستایی را بهبود بخشید.


محسن اعراب ، مسعود علیخانی، شهاب الدین مشرف،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده

  در این پژوهش از 600 رأس گوساله شیری نژاد هلشتاین یک تا سه ماهه، در قالب یک طرح آماری کاملاً تصادفی از نوع ترتیبی (آشیانه‌ای) با دو تیمار شامل شهرستان‌های اصفهان و برخوار- میمه و سه تکرار شامل سه طبقه یک : گاوداری 1 تا 5 رأس گاو شیری، دو : گاوداری 6 تا 10 رأس گاو شیری و سه : گاوداری 11 تا 20 رأس گاو شیری استفاده گردید. برای مقایسه میانگین‌های مواد مغذی مصرف شده و مورد نیاز از آزمون t جفت شده استفاده شد. نتایج پژوهش یکساله نشان داد که نوع شهرستان در طبقات مختلف بر مصرف ماده خشک مصرفی (شیر کامل و خوراک آغازین)، انرژی ویژه رشد، پروتئین خام، کلسیم، فسفر، منیزیم، کلر، پتاسیم، سدیم، گوگرد، کبالت، مس، ید، آهن، منگنز، سلنیم، روی، ویتامین‌های D،  A و E  اثر معنی‌داری نداشت. نوع تیمار (شهرستان) بر نیاز مواد مغذی برای گوساله‌های شیری اثر معنی‌داری نداشت. تفاوت بین مصرف و نیاز به ازای هر رأس گوساله شیری در روز از نظر کیلوگرم ماده خشک شیر مصرفی، ماده خشک خوراک آغازین، مگاکالری در کیلوگرم انرژی ویژه رشد، گرم پروتئین خام، درصد از ماده خشک کلسیم، فسفر، منیزیم، کلر، پتاسیم، سدیم، و گوگرد، میلی‌گرم در کیلوگرم کبالت، مس، ید، آهن، منگنز، روی و سلنیم، واحد بین المللی در کیلوگرم ویتامین‌های D،  A و E به ترتیب برابر با 15/0-، 092/0-، 165/0-، 7/17-، 09/0-، 1/0، 08/0، 53/0، 64/0، 0، 01/0، 1/0-، 2/7-، 32/0-، 9/36-، 1/14-، 12/0-، 5/0، 4499-، 515- و 8/40- بود. تفاوت بین مصرف و نیاز فسفر، سدیم، گوگرد و روی بدون تفاوت آماری و برای بقیه مواد مغذی دارای اختلاف معنی‌دار بود (05/0>P ). نتایج این پژوهش نشان داد گوساله‌های شیری در جیره خود با کمبود ماده خشک مصرفی (شیر و خوراک آغازین)، انرژی ویژه رشد، پروتئین خام، کلسیم، کبالت، مس، ید، آهن، منگنز، سلنیم، ویتامین A ، ویتامین D و ویتامین E روبه‌رو بوده که می‌توان با افزایش در میزان شیر مصرفی و خوراک آغازین مکمل شده با منابع پروتئینی با کیفیت و مکمل‌های معدنی و ویتامینی این کمبود را جبران نمود.


فرمیسک ولی محمدی، مهدی تاج بخش، علی سعید،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده

به منظور بررسی تأثیر تاریخ و تراکم‌های مختلف کاشت بر عملکرد، اجزای عملکرد و برخی صفات کیفی و مرفولوژیکی نخود، آزمایشی در سال زراعی 85 ـ 1384 در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان غربی، مزرعه تحقیقات کشاورزی دیم ارومیه به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی در چهار تکرار اجرا شد. آزمایش روی توده محلی قزوین در سه تاریخ کاشت (15 آبان ماه به صورت کاشت انتظاری، 15 اسفند ماه به صورت کاشت زود بهاره و 15 فروردین ماه به صورت کاشت معمول بهاره) به عنوان فاکتور اصلی و چهار تراکم کاشت (45، 34، 23 و 17 بوته در متر مربع) به ترتیب حاصل از چهار فاصله روی ردیف (5/7، 10، 15 و20 سانتی‌متر) و فاصله بین ردیف 30 سانتی‌متر به عنوان فاکتور فرعی به مرحله اجرا درآمد. عملکرد، تعداد غلاف در بوته، درصد پروتئین دانه، ارتفاع بوته، تعداد شاخه‌های ثانویه و وزن صد دانه اندازه‌گیری شد. تجزیه واریانس داده‌ها نشان داد که تاریخ های مختلف کاشت اثر معنی‌داری روی عملکرد، تعداد غلاف در بوته و درصد پروتئین دانه داشته ولی روی ارتفاع بوته، شاخه‌های ثانویه و وزن صد دانه معنی‌دار نگردید. بیشترین تعداد غلاف در بوته در تاریخ کاشت اول با میانگین 69/37 و بیشترین درصد پروتئین دانه در تاریخ کاشت دوم با میانگین 63/22 به دست آمد. هم‌چنین تراکم‌های مختلف کاشت اثر معنی‌داری روی عملکرد، ارتفاع بوته، شاخه‌های ثانویه و وزن صد دانه نداشتند اما اثر تراکم روی تعداد غلاف در بوته در سطح 1% و درصد پروتئین دانه در سطح 5% معنی‌دار گردید. به طوری که بیشترین تعداد غلاف در بوته در تراکم سوم با میانگین 5/31 و بیشترین درصد پروتئین دانه در تراکم اول با میانگین 31/22 به دست آمد. نتایج این بررسی مشخص کرد که از بین تاریخ‌های مختلف کاشت، کاشت زود بهاره در تراکم اول (45 بوته در متر مربع) بیشترین عملکرد (08/1042 کیلوگرم در هکتار) و بالاترین درصد پروتئین را نسبت به تاریخ‌های کاشت دیگر تولید نمود.
فاطمه پارسا، رضا آزادی گنبد، علی مقدم درودخانی،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده

در اجرای این تحقیق نمونه‌برداری در سه تکرار از چهار ماده آزمایشی خاکه(خاکه چای: به نوعی از چای خشک گفته می‌شود که در مراحل فرآوری چای خشک به روش ارتدکس حاصل شده و با استفاده از توری با سایز 40 ×30 حاصل می‌گردد)، پو، دمار و ساقه پس از عملیات چای‌سازی انجام گرفت و در هر نمونه مقدار کافئین، پروتئین، فیبر و فلوئور در سه زمان(چین بهاره، تابستانه و پاییزه) و از دو قطعه آزمایشی(با آرایش سطح برگ چینی به صورت تخت وکمانی) به طور جداگانه اندازه‌گیری گردید. مدل طرح آزمایشی این تحقیق به صورت طرح فاکتوریل خرد شده در زمان، در پایه طرح بلوک‌های کامل تصادفی و مقایسه میانگین‌ مواد آزمایشی با روش دانکن انجام گردید. میانگین ارقام به دست آمده از چهار نمونه آزمایشی ضایعات نشان داد که بیشترین و کمترین مقدار کافئین، فلوئور و پروتئین به ترتیب در خاکه و ساقه چای ولی در مورد فیبر عکس این موضوع صادق می‌باشد. نتایج حاصل از تجزیه داده‌ها‌ی این تحقیق نشان داد که بین انواع ضایعات، زمان‌های برداشت و قطعه (به جز اثر قطعه بر مقدار کافئین) روی مقدار کافئین، فلوئور، پروتئین و فیبر اختلاف‌معنی‌داری وجود ‌داشت. به طوری که بیشترین مقدار کافئین، فلوئور و پروتئین در تیمار خاکه و بیشترین مقدار فیبر مربوط به تیمار ساقه می‌باشد و در رابطه با تأثیر زمان برداشت بیشترین مقدار کافئین و فلوئور(5/2 گرم در صد گرم و 2/8 میلی‌گرم در صد گرم) در چین تابستانه و بیشترین مقدار فیبر و پروتئین در چین پاییزه(26 و 15 گرم در صد گرم) بوده است. هم‌چنین نتایج حاصله از تأثیر قطعه (تخت و کمانی)(به طور معمول در مناطق چایکاری ایران دو نوع آرایش سطح برگ چینی یه صورت تخت و کمانی وجود دارد.) نشان داد که بیشترین مقدار فیبر در قطعه تخت(25 گرم در صد گرم) و بیشترین مقدار پروتئین و فلوئور در قطعه کمانی(14 گرم در صد گرم و 8 میلی‌گرم در صد گرم) می‌باشد.
آشور محمد قره باش، تقی قورچی، سعید حسنی، نورمحمد تربتی نژاد، هرمز منصوری،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

آزمایش به منظور بررسی امکان پرورش بره‌های شیرخوار با جایگزین شیر تجارتی و اثرات تغذیه جیره‌های آغازین با نسبت‌های مختلف کنسانتره بر سنتز پروتئین میکروبی، فراسنجه‌های تخمیری شکمبه، متابولیت‌های خون و ادرار انجام شد. تعداد30 رأس بره نر نژاد دالاق به سن1 ± 3 روزگی پس از دریافت 48 ساعت آغوز، از مادران جدا، به طور تصادفی به 6 گروه 5 راسی تقسیم و در قفس های انفرادی قرار داده شده، با 6 تیمار آزمایشی تا سن 90 روزگی تغذیه شدند. روش آماری مورد استفاده طرح کاملاً تصادفی در قالب آزمایش فاکتوریل 3× 2 که در آن عامل اول اثر غذای مایع (شیر مادر و جایگزین شیر) وعامل دوم اثر جیره‌های آغازین (جیره اول 100 درصد کنسانتره آغازین، جیره دوم دارای 67 درصد کنسانتره آغازین و 33 درصد یونجه خشک، جیره سوم دارای 33 درصد کنسانتره آغازین و 67 درصد یونجه خشک) بود. میانگین pH، کل اسیدهای چرب فرار و نیتروژن آمونیاکی مایع شکمبه، نیتروژن اوره‌ای و بتاهیدروکسی بوتیرات سرم خون، ترکیبات پورینی ادرار، پورین‌های میکروبی و شاخص‌های سنتز پروتئین میکروبی در بین بره‌های تغذیه شده با شیر میش و شیر جایگزین اختلاف آماری معنی‌دار نداشت. میانگین pH و کل اسیدهای چرب فرار مایع شکمبه (01/0P<) و بتا هیدروکسی بوتیرات سرم خون، پورین‌های میکروبی دفعی ادرار و نیتروژن میکروبی در بین بره‌های تغذیه شده با جیره آغازین دارای 100 درصد کنسانتره با دو جیره دیگر، میانگین نسبت آلانتویین به کراتینین و مجموع پورین‌های دفعی ادرار (05/0P<) در بره‌های تغذیه شده با هر سه جیره آغازین به‌طور معنی‌داری متفاوت بود. این آزمایش نشان داد که تغذیه جایگزین شیر به بره‌های شیرخوار هیچ‌گونه اثری در فراسنجه‌های تخمیری مایع شکمبه، سرم خون و سنتز پروتئین میکروبی در مقایسه با شیر میش نداشت، در حالی که تغذیه بره‌های شیرخوار با جیره آغازین دارای نسبت کنسانتره بالاتر سبب سنتز پروتئین میکروبی بیشتر و بهبود برخی فراسنجه‌های تخمیری شکمبه و خون شد.
سیدمسعود ضیائی، محمد کافی، جواد شباهنگ، حمیدرضا خزاعی، محمدرضا سلیمانی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

به‌منظور بررسی اثر تراکم بوته و مرحله فنولوژیک برداشت بر عملکرد روغن و پروتئین کوشیا آزمایشی به‌صورت کرت‌های خرد شده با طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقات شوری دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در بهار سال 1386به اجرا درآمد. در کرت‌های اصلی تراکم بوته در چهار سطح (10، 20، 30 و 40 بوته در متر‌مربع) و در کرت فرعی برداشت در دو مرحله (رسیدگی کامل و 50 درصد گل‌دهی) قرار گرفتند. اثر تراکم بر عملکرد دانه، وزن هزار دانه، شاخص برداشت، درصد و عملکرد روغن و عملکرد پروتئین در مرحله رسیدگی معنی‌دار (05/0≥ P) گردید. در مرحله گل‌دهی نیز اثر تراکم بر عملکرد علوفه و عملکرد پروتئین معنی‌دار شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنی‌داری بین عملکرد ماده خشک، درصد و عملکرد پروتئین بین مرحله رسیدگی کامل و گل‌دهی وجود داشت. بیشترین عملکرد دانه (2590 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد روغن کوشیا (7/357 کیلوگرم در هکتار) مربوط به تراکم 20 بوته و کمترین آن مربوط به تراکم 10 بوته در متر‌مربع بود. بیشترین عملکرد پروتئین (3390 کیلوگرم در هکتار) نیز مربوط به تراکم 30 بوته در متر‌مربع با برداشت در زمان 50 درصد گل‌دهی بود. با توجه به نتایج به‌دست آمده جهت حصول حداکثر عملکرد کیفی بهتر است تراکم 30 بوته در متر‌مربع اعمال شود و علوفه کوشیا در زمان 50 درصد گل‌دهی برداشت شود. جهت تولید دانه و روغن در شرایط آب و هوایی مشهد بهترین تراکم 20 بوته در متر‌مربع بود.
سید محمد علی جلالی حاجی آبادی، علی اصغر صادقی، نصرالله محبو بی صوفیانی ، محمد چمنی، غلامحسین ریاضی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

به منظور بررسی اثر ال کارنیتین بر رشد و برخی فراسنجه های (پارامترهای ) خونی ماهی قز ل آلای رنگین کمان پرواری، آزمایشی با ۱۳۰ گرم به مدت ۸ هفته انجام گرفت . ماهی های آزمایشی در یک طرح کاملاً تصادفی به ۹ گروه ۱۶ ± ۱۴۴ قطعه ماهی با میانگین وزنی ۵ قطعه ای در ۳ تیمار و سه تکرار تقسیم شدند . تیمارهای آزمایشی شامل سه سطح صفر، ۱ و ۲ گرم مکمل ال کارنیتین در کیلوگرم جیره بود . نتایج نشان داد که میزان رشد ویژه، وزن کل بدن، افزایش وزن و نسبت بازده پروتئین در سطح یک گرم ال کارنیتین در کیلوگرم جیره به طور مشابه ضریب تبدیل غذایی نیز در اثر مصرف ال کارنیتین در سطح یک گرم، در مقایسه با جیره .(P<۰/ افزایش معنی دار یافت ( ۰۵ و چربی خام (P<۰/ شاهد بهبود نشان داد . در همین سطح از ال کارنیتین جیره، میزان پروتئین خام گوشت فیله ماهی افزایش معن یدار ( ۰۵ در م قایسه با جیره شاهد نشان داد . کلسترول، پروتئین تام، گلوبولین و آلبومین سرم خون نیز در پایان (P<۰/ آن کاهش معنی داری ( ۰۱ در حالی که میزان گلوکز خون تحت تأثیر ال کارنیتین قرار نگرفت . (P<۰/ آزمایش تحت تأثیر ال کارنیتین جیره افزایش معنی دار یافت ( ۰۵ مکمل ال کارنیتین سبب کاهش شاخص چربی محوط ه شکمی و افزایش شاخص کبدی شد . در مجموع نتایج این تحقیق نشان داد که افزودن یک گرم ال کارنیتین به هر کیلوگرم از جیره غذایی ماهی قزل آلای رنگین کمان سبب بهبود بازده و عملکرد ماهی در دوره رشد م یشود.
وجیهه درستکار، مجید افیونی، امیرحسین خوشگفتارمنش،
جلد 17، شماره 64 - ( 6-1392 )
چکیده

با وجود اهمیت مدیریت بقایای گیاهی در سیستم‌های زراعی اطلاعات کمی در مورد اثر این بقایا بر قابلیت جذب روی در خاک و غلظت این عنصر در دانه گندم وجود دارد. در یک پژوهش گلخانه‌ای در دانشگاه صنعتی اصفهان در سال 87-1386، بقایای پنج گیاه زراعی کشت شده در تناوب با گندم شامل بقایای سورگوم (Sorghum bicolor L.)، آفتابگردان (Helianhtus annuus L.)، گلرنگ (Carthamus tinctorius L.)، لوبیای چیتی (Phaseolus vulgaris L.)و شبدر (Trifolium pretense L.) با یک خاک آهکی دچار کمبود روی (5/0 میلی‌گرم در کیلوگرم) مخلوط شد. هم‌چنین یک تیمار بدون بقایای گیاهی نیز به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. بعد از مخلوط کردن بقایای گیاهی با خاک داخل گلدان‌ها، بذور دو رقم گندم بک‌کراس‌روشن (به عنوان رقم روی-کارا) و کویر (به عنوان رقم روی- ناکارا) کشت شدند. نتایج نشان داد که کاربرد بقایای گیاهی باعث افزایش معنی‌دار درصد ماده‌آلی و غلظت روی و فسفر قابل جذب خاک شد. هم‌چنین کاربرد بقایای گیاهی سبب افزایش معنی‌دار غلظت روی دانه هر دو رقم گندم مورد مطالعه شد. بیشترین افزایش غلظت روی دانه در هر دو رقم گندم مورد مطالعه، در تیمار کاربرد بقایای سورگوم دیده شد. کاربرد بقایای گیاهی باعث کاهش نسبت مولی اسید فیتیک به روی به عنوان شاخص قابلیت جذب روی برای مصرف کننده در همه تیمارهای مورد مطالعه شد، با این وجود این نسبت در همه تیمارها بیشتر از 15 (حد بحرانی برای کیفیت دانه) بوده است. براساس نتایج این پژوهش، کاربرد بقایای گیاهی اگرچه باعث افزایش غلظت کل روی دانه شد، اما تأثیری بر قابلیت جذب روی برای مصرف کننده نداشت.
رضا امیرنیا، جلال جلیلیان، اسماعیل قلی نژاد، سحر عباس زاده،
جلد 21، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده

به‌منظور بررسی تأثیر آبیاری تکمیلی و تیمار پیش جوانه‌زنی بذر بر عملکرد و برخی ویژگی‌های کمی و کیفی ماشک رقم دیم مراغه، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی ارومیه، در سال۱۳۹۰ اجرا شد. در این پژوهش اثرات دو عامل در قالب کرت‌های خرد شده با طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. فاکتورهای مورد مطالعه عبارت بودند از: آبیاری تکمیلی در ۴ سطح: بدون آبیاری تکمیلی (۱I)، یک بار آبیاری تکمیلی (۲I)، دو بار آبیاری تکمیلی (I۳) و سه بار آبیاری تکمیلی (۴I) به‌عنوان کرت‌های اصلی و تیمار پیش جوانه‌زنی بذر در ۴ سطح: بدون پیش تیمار (C)، پیش تیمار آب (W)، پیش تیمار فسفات بارور-۲ (P) و پیش تیمار نیتروکسین (N)، به‌عنوان کرت‌های فرعی درنظر گرفته شدند. آبیاری تکمیلی اثر معنی‌داری بر عملکرد علوفه تر و خشک در برداشت دوم، عملکرد علوفه تر و خشک در برداشت سوم، درصد فیبر در برداشت دوم و سوم و عملکرد پروتئین در برداشت دوم و سوم داشت. بیشترین مقدار عملکرد علوفه تر و خشک در برداشت دوم به‌ترتیب به میزان 5/14 و 56/3 تن در هکتار متعلق به تیمار دو بار آبیاری تکمیلی می‌باشد و تیمار بدون آبیاری (با 73/7 و 06/2 تن در هکتار) به‌ترتیب کمترین عملکرد علوفه تر و خشک را تولید کرد. بیشترین عملکرد علوفه تر در برداشت سوم (72/16 تن در هکتار) از تیمار دوبار آبیاری تکمیلی و کمترین میزان آن از تیمار شاهد با 47/7 تن در هکتار به‌دست آمد. به‌طور کلی انجام دوبار آبیاری تکمیلی و فسفات بارور-2 و نیتروکسین به‌عنوان تیمار پیش جوانه‌زنی بذر تأثیر مثبت بر عملکرد کمی و کیفی ماشک داشت و توانست صفات کمی و کیفی علوفه ماشک را بهبود دهد.
 


یحیی چوپان، عباس خاشعی سیوکی، علی شهیدی،
جلد 21، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده

محدودیت منابع آب در مناطق خشک و نیمه‌خشک، یکی از مهم‌ترین معضلات موجود در بخش کشاورزی است. از اینرو استفاده از منابع آبی غیر متعارف از اهمیت بیشتری برخوردار می‌شود. به این دلیل، تحقیقی جهت بررسی اثر آبیاری با پساب کارخانه قند به‌صورت فاکتوریل، در قالب طرح بلوک کامل تصادفی به‌صورت آزمایشات مزرعه‌ای برروی گیاه جو انجام شد. تیمارهای این تحقیق عبارتند از آب چاه I1، پساب کارخانه قند I2 ، ترکیب آب چاه و پساب I3 ( نسبت هفت به یک عرف منطقه) می‌باشد که در دو سطح آبیاری کامل S1 و اعمال 75‌% تنش کم آبی S2 انجام شد و تیمار I1S1، به‌عنوان شاهد درنظر گرفته شد. نتایج نشان دادند تغییرات تنش در سطح 1‌% بر ارتفاع گیاه، عملکرد دانه و طول ریشه تأثیر معنی‌داری آماری داشت. همچنین تغییرات نوع آب آبیاری در سطح 1‌% بر ارتفاع گیاه ، پروتئین دانه عملکرد دانه و طول ریشه تأثیر معنی‌داری آماری داشت. بیشترین عملکرد دانه در تیمار I1S1 با وزن 4034 کیلوگرم در هکتار و کمترین عملکرد دانه در تیمار I2S2 با مقدار 1564 کیلوگرم در هکتار بودند. کمترین و بیشترین مقدار درصد پروتئین دانه به‌ترتیب در تیمار I1S1 به میزان 37/12 درصد و تیمار I2S2 با مقدار 47/13 درصد مشاهده شد. ارتفاع گیاه در تیمار شاهد بیشترین مقدار با ارتفاع 87/82 سانتی‌متر مشاهده شد.
 


سکینه عبدی، علیرضا پیرزاد،
جلد 23، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

یکی از مهم‌ترین عوامل محدود کننده عملکرد گیاهان در مناطق خشک و نیمه‌خشک، کمبود آب است. به‌منظور بررسی تأثیر همزیستی گونه ­های قارچ میکوریزا بر رشد و عملکرد دانه گیاه اسپرس در شرایط کم‌آبی، آزمایشی گلدانی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی، با دو فاکتور و سه تکرار در سال 1393 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل پنج گونه قارچ میکوریزا (Faneliformis mosseae، Rhizophagus intraradices، Claroideoglomus claroideum، Funneliformis caledonius، Glomus versiforme و شاهد) و دو سطح آبیاری [آبیاری مطلوب (80 درصد ظرفیت زراعی) و کم‌آبیاری (50 درصد ظرفیت زراعی)] بودند. بیشترین عملکردهای دانه از گیاهان همزیست با گونه‌های Rh. intraradices (187/9 گرم در بوته) و F. mosseae (867/8 گرم در بوته) در حالت اعمال تنش کم آبی به‌دست آمد. با وجود کاهش معنی‌دار عملکرد دانه در حالت بدون استفاده از میکوریزا و در تنش کم‌آبی، روابط میکوریزایی عملکرد دانه را نسبت به آبیاری مطلوب افزایش دادند. همچنین بیشترین درصد پروتئین دانه در همزیستی با گونه G. versiforme و برای فسفر دانه در همزیستی با گونه F. mosseae در شرایط تنش حاصل شد. به‌طورکلی، رابطه میکوریزایی با کاستن از حجم ریشه و تحریک رشد طولی آن، عملکرد و کیفیت دانه را در شرایط کم‌آبی بهبود بخشید. در این راستا گونه G. versiforme بیشترین تأثیر مثبت را نشان داد.


صفحه 2 از 3     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb