24 نتیجه برای جوجه گوشتی
علی پیشنمازی، جواد پوررضا،
جلد 3، شماره 2 - ( 4-1378 )
چکیده
مصرف جو به علت داشتن پلیساکاریدهای بتا–گلوکان در جیره جوجههای گوشتی محدودیت دارد. میتوان با مصرف آنزیمهای تجارتی از جو به مقدار بیشتری در جیره طیور استفاده کرد. این آزمایش به منظور بررسی تأثیر مکمل آنزیمی بتا–گلوکاناز بر عملکرد جوجههای گوشتی، درصد چربی محوطه بطنی، وزن رودهها و ارزیابی اقتصادی تولید یک کیلوگرم گوشت در جیرههای شامل سطوح مختلف ذرت و جو به اجرا درآمد. تعداد 540 قطعه جوجه گوشتی تجارتی در سن هفت روزگی به 45 گروه 12 قطعهای تقسیم شدند و به هر سه گروه از جوجهها یکی از 15 جیره آزمایشی که در آنها جو در سطوح صفر (گروه شاهد)، 25، 50، 75 و 100 درصد جایگزین ذرت شده بود، همراه با دو سطح از آنزیم (025/0 و 05/0 درصد)، تا سن 49 روزگی داده شد. جیرهها با استفاده از روغن به نحوی فرموله شدند که پروتئین و انرژی آنها یکسان گردیده بود. در سن 49 روزگی دو قطعه خروس و دو قطعه مرغ از هر تکرار انتخاب و پس از وزن کشی، جهت تعیین وزن لاشه، چربی محوطه بطنی و وزن رودهها ذبح شدند. نتایج نشان داد که افزایش وزن جوجههای گوشتی با افزایش هر سطح از جانشینی جو بدون آنزیم به جای ذرت به ترتیب 83/0، 08/6، 9/12 و 1/16 درصد کاهش یافت. افزایش وزن جوجههای تغذیه شده با جیرههای حاوی مقادیر بالای جو و سطح 05/0 درصد آنزیم هیچ گونه اختلاف معنیداری (01/0>p) با گروه شاهد نداشت. همچنین مکمل آنزیمی در هر دو سطح، به خصوص در سطح 05/0 درصد باعث بهبود معنیداری (01/0>p) در مصرف غذا و ضریب تبدیل غذایی جوجههای تغذیه شده با جو شد. آنزیم در هر دو سطح به کار رفته، مخصوصاً در سطح 05/0 درصد باعث کاهش معنیدار (01/0>p) در چربی محوطه بطنی جوجهها گردید. نتایج کلی این آزمایش نشان داد که جو با آنزیم جایگزینی مناسب برای ذرت بوده و سطح 05/0 درصد آنزیم، به دلیل عملکرد بهتر و تولید اقتصادیتر یک کیلوگرم گوشت، بر سطح 025/0 درصد آنزیم برتری دارد.
جواد پوررضا، هاشم نصراللهی، عبدالحسین سمیع، مهدی محمدعلی پور، اکبر اسدیان،
جلد 3، شماره 4 - ( 10-1378 )
چکیده
به منظور مطالعه اثر کل مواد جامد محلول (TDS) آب مناطق مختلف استان اصفهان بر عملکرد جوجههای گوشتی، پس از بررسی بر روی منابع آبی موجود استان و دستهبندی اطلاعات حاصل از تکرار آزمایشهای فیزیکی – شیمیایی و میکروبیولوژیک، 6 تیمار در سطوح متفاوت TDS (کمتر از 1000، 1000 تا 2000، 2000 تا 3000، 3000 تا 4000، 4000 تا 5000 و بیشتر از 5000 قسمت در میلیون) انتخاب گردید. آزمایشهای اصلی در یک طرح کاملاً تصادفی با استفاده از تعداد 288 جوجه در فاصله 7 تا 56 روزگی، با یکنواخت کردن عوامل محیطی و ژنتیکی و با استفاده از تیمارهای انتخابی در یک سالن دارای شرایط یکسان، در 3 تکرار انجام شد.
نتایج نشان داد که TDS آب بیشترین اثر را بر روی میزان درصد تلفات جوجهها در یک دوره دارد، به نحوی که بالاترین سطح TDS باعث 2/56 درصد تلفات گردید. این اثر در سنین 21-7 روزگی بیشتر نمودار بود. در کل دوره میزان مصرف آب همبستگی مثبت و معنیدار (74/0+ = r) با TDS آب نشان داد (05/0>P). همبستگی TDS آب با رطوبت بستر نیز معنیدار (05/0>P) و مثبت بود (65/0+ = r). اختلاف وزن نهایی فقط بین گروه شاهد و TDS بالاتر از 5000 قسمت در میلیون معنیدار بود (05/0>P). مصرف غذا متاثر از سطوح مختلف TDS بود و نتایج مشابهی را نسبت به وزن بدن نشان داد. اثر میزان TDS بالای آب بر روی کاهش چربی محوطه بطنی جوجههای ماده و وزن خاکستر استخوان ران جوجههای نر معنیدار بود (05/0>P). نتیجه این که در توسعه مرغداریهای صنعتی کیفیت آب مصرفی باید به عنوان یک عامل مهم مورد توجه قرار گیرد. بنابراین توصیه میشود آب دارای کیفیت خوب (حداقل TDS کمتر از 3000ppm) استفاده شود و در غیر اینصورت از دستگاههای مناسب برای بهسازی ترکیب فیزیکی و شیمیایی آب مصرفی استفاده گردد.
فرهاد زرمهر، جواد پوررضا، عبدالحسین سمیع،
جلد 4، شماره 4 - ( 10-1379 )
چکیده
این آزمایش به منظور تعیین میزان نیاز به مکمل ویتامینی و فسفر قابل استفاده، از سن 42 تا 56 روزگی طیورگوشتی انجام گرفت. تعداد 270 قطعه جوجه یک روزه گوشتی تجارتی در قالب یک طرح کاملاً تصادفی به روش فاکتوریل (3×3×3) به 27 گروه 10 قطعهای با 9 تیمار و سه تکرار تقسیم شدند. از 42 روزگی به هر تیمار یکی از 9 جیره آزمایشی داده شد. مکمل ویتامینی در سه سطح 5/0، 25/0 و صفر درصد، و فسفر قابل استفاده در سطوح 27/0، 22/0 و 16/0 درصد بود. جیرهها از نظر انرژی و پروتئین یکسان بودند. در سنین 42 و 56 روزگی، وزن گروهی و مصرف خوراک هر یک از تکرارها تعیین و اضافه وزن روزانه، مصرف خوراک روزانه و ضریب تبدیل غذایی محاسبه گردید. پس از کشتار درصد اجزای لاشه و خاکستر ساق پا اندازه گرفته شد.
نتایج نشان داد که حذف مکمل ویتامینی از سن 42 تا 56 روزگی، بر اضافه وزن روزانه، مصرف خوراک روزانه، ضریب تبدیل غذایی، وزن زنده، امعا و احشا، چربی حفره شکمی، لاشه آماده طبخ، بالها، گردن و استخوان پشت اثر معنیداری نداشت. همچنین، کاهش فسفر قابل استفاده بر روی اضافه وزن روزانه، ضریب تبدیل غذایی، وزن زنده، امعا و احشا، چربی حفره شکمی، لاشه آماده طبخ، گوشت سینه، رانها، بالها، گردن و خاکستر ساق پا اثر معنیداری نداشت. اثر متقابل ویتامین و فسفر برای اضافه وزن روزانه، مصرف خوراک روزانه، وزن زنده، بالها، گردن و خاکستر ساق پا اثر معنیداری بود (05/0>P) و برای گوشت سینه، رانها و استخوان پشت بسیار معنیدار بود (001/0>P)
همایون ظهیرالدینی، سید رضا میرایی آشتیانی، محمود شیوازاد، علی نیکخواه،
جلد 5، شماره 2 - ( 4-1380 )
چکیده
اثر سطوح مختلف انرژی جیره بر عملکرد جوجههای آمیخته گوشتی آرین و نیز بازدهی اقتصادی جیرهها در دو آزمایش مشابه بررسی گردید. آزمایشها به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی، با پنج جیره و دو جنس انجام گرفت. جیرههای غذایی به ترتیب محتـوی 2800، 2900، 3000، 3100 و 3200 کیلوکالری انـرژی قابل متابولیسم در کیلوگرم برای دوره آغازین (0-4 هفتگی) و 2900، 3000، 3100، 3200 و 3300 کیلوکالری انرژی قابل متابولیسم در کیلوگرم برای دوره رشد (4-7 هفتگی) بودند. نسبت انرژی قابل متابولیسم به مواد مغذی در تمام جیرهها ثابت نگهداشته شد. آزمایش اول در فصل تابستان و آزمایش دوم در فصل پاییز اجرا گردید.
در هر دو آزمایش، افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی با افزایش تراکم انرژی در جیره بهبود یافت (01/0>P)میزان مصرف خوراک فقط در تابستان تحت تأثیر نوع جیره واقع شد (01/0>P) ، به طوری که جوجههای تغذیه شده با جیرههای حاوی پایینترین سطح انرژی، خوراک کمتری نسبت به سایر گروههای آزمایشی مصرف نمودند. همچنین، نسبت چربی محوطه شکمی به وزن لاشه جوجهها، فقط در آزمایش اول تحت تأثیر نوع جیره واقع شد، و در جیره حاوی پایینترین سطح انرژی کمتر از سایر گروهها بوده است (01/0>P) .هزینه خوراک مصرف شده به ازای تولید هر کیلو مرغ زنده در هر دو نوبت آزمایش، بـه طور معکوس تحت تأثیر نـوع جیره غذایی قرار گرفت (01/0>P) ، به طوری که با کاهش تراکم انرژی جیره، بازده اقتصادی افزایش یافت. برتری جنس نر به لحاظ افزایش وزن، ضریب تبدیل غذایی، ذخیره کمتر چربی در محوطه شکمی و هزینه کمتر خوراک به ازای تولید یک کیلو وزن زنده در هر دو آزمایش معنیدار بوده است (01/.0>P).
محمد مولایی، حسن نصیری مقدم، حسن کرمانشاهی،
جلد 6، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده
به منظور بررسی رشد و شاخصهای لاشه در جوجه خروسهای تحت محدودیت غذایی، آزمایشی در اوایل دوره پرورش انجام گرفت. جوجههای با محدودیت غذایی از 7 تا 14 روزگی مقداری غذا دریافت کردند تا معادلBW0.67*1.5 کیلوکالری انرژی به ازای هر پرنده در روز تأمین گردد. از روز نخست تا 7 روزگی و از 14 تا 56 روزگی تمام پرندگان به صورت آزاد تغذیه شدند. جیرههای پرندگان تحت محدودیت در مرحله بازگشت به تغذیه آزاد، یعنی در دوره آغازین و رشد، دارای اسیدهای آمینه متیونین و سیستین به میزان 15% بیشتر از توصیه (1994 NRC) بود. اختلاف معنیداری در درصد کبد، سینه ، قلب، و درصد چربی کبد و لاشه میان پرندگان تحت محدودیت غذایی و گروه شاهد با تغذیه آزاد در 56 روزگی دیده نشد. وزن بدنی جوجههای با محدودیت غذایی به طور معنیداری کمتر از گروه شاهد در 56 روزگی بود (P<0.05). با وجود این ، جوجههای تحت محدودیت غذایی به طور معنیداری ضریب تبدیل غذایی کمتری در کل دوره پرورشی داشتند (P<0.05). پرندگان تحت محدودیت که جیرههایی با سطوح بالاتر اسیدهای آمینه گوگرددار را در دوره آغازین و رشد در مرحله بازگشت به تغذیه آزاد دریافت کردند، به طور معنیداری چربی محوطه شکمی کمتری در مقایسه با گروه شاهد داشتند (P<0.05).
کاظم یوسفی کلاریکلایی، عبدالرضا کامیاب، منصور رضایی،
جلد 6، شماره 4 - ( 10-1381 )
چکیده
در این پژوهش اثر رقیقسازی انرژی و پروتئین جیره بر عملکرد جوجههای گوشتی سویه تجارتی راس در سن 6-12 روزگی بررسی گردید. این آزمایش در چارچوب طرح کاملاً تصادفی با شش میزان محدودیت و در چهار تکرار انجام گرفت. برای رقیقسازی انرژی و پروتئین جیره آغازین از پوسته برنج به میزان 5/0 (شاهد)، 10، 15، 20، 25 و 30 درصد استفاده شد. جیرههای آزمایشی در دوره محدودیت (6-12 روزگی) دارای به ترتیب 3089، 2780، 2626، 2472، 2317 و 2163 کیلوکالری انرژی قابل متابولیسم در هر کیلوگرم جیره و 45/21، 29/19، 23/18، 16/17، 10/16 و 20/15 درصد پروتئین خام بودند.
نتایج نشان داد که رقیقسازی جیره سبب افزایش مصرف خوراک در دوره محدودیت گردیده، ولی مصرف انرژی و پروتئین را کاهش داده است. میزان افزایش وزن در دوره محدودیت کاهش یافت، ولی به دلیل رشد جبرانی در دوره پس از محدودیت، تفاوت معنیداری در وزن نهایی بدن گروههای مختلف در سن 42 روزگی دیده نشد. مصرف خوراک در دوره پس از محدودیت، در گروههای تحت محدودیت اندکی کمتر از گروه شاهد بود، و به همین دلیل بازده غذایی در این گروهها بهبود یافت، ولی اختلاف معنیداری با گروه شاهد نداشت. رقیقسازی جیره تأثیری بر درصد چربی محوطه شکمی نشان نداد. در این آزمایش اعمال 20 و 25 درصد محدودیت غذایی در هفته دوم به علت کاهش هزینه دان و افزایش جزئی در وزن نهایی سبب بهبود بازده تولید گردید.
عباسعلی قیصری، رامین بهادران، سید سعید تدینفر،
جلد 7، شماره 2 - ( 4-1382 )
چکیده
به منظور بررسی امکان استفاده از ضایعات بوجاری درجه یک و دو و ضایعات ماکارونی، 360 قطعه جوجه گوشتی نژاد لهمن در سن 21 روزگی به 36 گروه 10 قطعهای تقسیم شدند. هر یک از مواد غذایی مورد نظر در سطوح صفر (شاهد)، 15، 30 و 45 درصد در جیرههای آزمایشی تا سن 56 روزگی به جوجهها داده شد. انرژی قابل سوخت و ساز تصحیح شده برای نیتروژن هر یک از مواد غذایی فوق نیز با استفاده از روش پیشنهادی سیبالد تعیین شد. در کل دوره آزمایش بین مصرف خوراک گروه شاهد با گروههای تغذیه شده با ضایعات بوجاری درجه یک و ماکارونی اختلاف معنیدار وجود داشت (05/. > P). استفاده از هر یک از مواد خوراکی مورد آزمایش در مقایسه با گروه شاهد، بر وزن بدن، افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی جوجهها در کل دوره پرورش تأثیر معنیداری نداشت. با این وجود، بهترین ضریب تبدیل غذایی مربوط به گروههایی بود که با جیرههای دارای سطوح مختلف ضایعات ماکارونی و بوجاری درجه یک تغذیه شده بودند. انرژی قابل سوخت و ساز ضایعات ماکارونی و ضایعات بوجاری درجه یک و دو نیز به ترتیب 3700، 3270 و 2870 کیلوکالری در کیلوگرم تعیین شد. به طور کلی، نتایج این آزمایش نشان داد که در طی مراحل مختلف رشد و پایانی جوجههای گوشتی، میتوان از ضایعات بوجاری درجه یک و ماکارونی، به ترتیب تا سطوح 30 و 45 درصد جیره، بدون مشاهده هیچ اثر سوئی بر عملکرد آنها استفاده کرد.
عباسعلی قیصری، امید سرائیان، مجید طغیانی، اکبر اسدیان،
جلد 7، شماره 3 - ( 7-1382 )
چکیده
به منظور بررسی اثر استفاده از مقادیر افزایشی کنجاله پنبه دانه بر عملکرد جوجههای گوشتی در سنین مختلف، آزمایشی به صورت طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و پنج تکرار اجرا شد. تیمارهای مختلف شامل صفر، 5/3، 7 و 5/10 درصد کنجاله پنبه دانه در سن 7-21 روزگی بود. در طی دوره رشد (21-42 روزگی) مقادیر فوق به ترتیب صفر، 7، 14 و 21 درصد، و برای دوره پایانی (42-56 روزگی) نیز به ترتیب صفر، 14، 21 و 21 درصد بود. در این آزمایش از 260 قطعه جوجه گوشتی یک روزه آرین استفاده شد، که تا آغاز آزمایش (7 روزگی) به صورت گروهی روی بستر پرورش یافتند. در سن هفت روزگی جوجهها به 20 گروه 13 قطعهای تقسیم، و هر پنج گروه به طور تصادفی به یکی از جیرههای آزمایشی اختصاص داده شدند. جیرههای آزمایشی بر اساس توصیه (NRC 1994) و به صورت همانرژی و همپروتئین تنظیم گردید. وزن جوجهها به صورت هفتگی و شاخصهای افزایش وزن، مصرف خوراک و ضریب تبدیل غذا در مراحل مختلف پرورش و کل دوره اندازهگیری و محاسبه شد. تجزیه فیزیکی لاشه در پایان دوره آزمایش در سن 56 روزگی انجام شد. استفاده از مقادیر مختلف کنجاله پنبه دانه و افزایش آن در سنین مختلف بر شاخصهای وزن بدن، افزایش وزن، ضریب تبدیل خوراک و بازده لاشه اثر معنیداری نداشت. افزایش مقدار کنجاله پنبه دانه در جیره در طی دوره 7-21 روزگی باعث افزایش معنیدار مصرف خوراک شد (P<0.05)، ولی در سایر دورهها و کل دوره پرورش تأثیر معنیداری بر مصرف خوراک جوجهها نداشت (05/0>P). افزایش مقدار کنجاله پنبه دانه تأثیر معنیداری بر درصد چربی محوطه شکمی، جگر، لوزالمعده و دستگاه گوارش نداشت (P<0.05). به طور کلی، نتایج این پژوهش نشان داد که میتوان از کنجاله پنبه دانه به میزان 7، 14 و 21 درصد جیره، به ترتیب در دوره آغازین، رشد و پایانی، بدون داشتن تأثیر سوء بر عملکرد و بازده لاشه جوجههای گوشتی استفاده کرد.
شهریار مقصودلو، ابوالقاسم گلیان، فریدون افتخار شاهرودی، مهدی نصیری محلاتی، حسن کرمانشاهی،
جلد 7، شماره 3 - ( 7-1382 )
چکیده
در یک طرح کاملاً تصادفی به صورت فاکتوریل 3×3 و با 5 تکرار 10 قطعهای، 450 جوجه خروس یک روزه آرین با سه میزان انرژی جیره (2800، 3000 و 3200 کیلوکالری انرژی قابل متابولیسم در کیلوگرم جیره) تغذیه شدند. دوره پرورش جوجهها به دو مرحله آغازین و پایانی تقسیم و به جوجهها دو جیره پیشدان و پسدان داده شد. جیرههای آغازین و پایانی در سه سن 16، 21 و 26 روزگی تعویض گردید. پس از این تعویض، جیره پایانی تا سن 42 روزگی به طور آزاد در اختیار جوجهها قرار گرفت. افزایش میزان انرژی و زمان استفاده از جیره متراکمتر پیشدان باعث بیشتر شدن افزایش وزن جوجهها و بهبود ضریب تبدیل خوراک، در سن 26 روزگی شد (01/0>P). ضریب تبدیل انرژی در سن 26 روزگی با کاهش انرژی جیره و افزایش زمان تعویض جیره پیشدان و پسدان، کاهش معنیدار یافت (01/0>P). در سن 42 روزگی، زمان تعویض جیره پیشدان و پسدان اثر معنیداری بر ضریب تبدیل خوراک و ضریب تبدیل انرژی نداشت، ولی با افزایش زمان استفاده از جیره پیشدان، جوجهها افزایش وزن بیشتری پیدا کردند (P<0.05). اثر تداخل انرژی و زمان تعویض جیره پیشدان و پسدان بر ضریب تبدیل خوراک و ضریب تبدیل انرژی در فاصله سنی 1-42 روزگی معنیدار شد (P<0.05). نتایج این آزمایش نشان داد که برای تولید جوجههای گوشتی با وزن تقریبی کمتر از دو کیلوگرم، افزایش میزان انرژی و زمان استفاده از جیره پیشدان، عملکرد عمومی را بهبود خواهد بخشید.
محمدرضا اکبری، حسن کرمانشاهی، غلامعلی کلیدری،
جلد 8، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده
به منظور ارزیابی اثر افزودن اسید استیک در آب آشامیدنی بر عملکرد و میکروارگانیسمهای ایلئوم جوجههای گوشتی 300 قطعه جوجه نر گوشتی سویه تجارتی راس، در قالب یک طرح کاملاً تصادفی دارای 5 تیمار و 5 تکرار، به 25 گروه 12 قطعهای با میانگین وزنی مشابه تقسیم شدند. هر یک از 5 سطح اسید استیک افزوده شده به آب آشامیدنی (صفر، 1/0، 2/0، 3/0 و 4/0 درصد) به پنج تکرار و به مدت 21 روز داده شد. وزن کشی به صورت هفتگی انجام شد. در سنین 14 و 28 روزگی از هر پن یک جوجه به روش شکستن مهره گردن کشته شد و محتویات ایلئوم جمعآوری و برای بررسی میکروبی استفاده شدند. در پایان دوره (49 روزگی) از هر پن یک جوجه کشته و وزن دستگاه گوارش، کبد، پانکراس و چربی حفره بطنی به صورت جداگانه اندازهگیری شد. تعداد کل میکروبهای هوازی (Total Aerobic Counts, TAC) و کلی فـرمها در نمونههـای گرفتـه شده از ایلئوم با استفاده از محیط کشـتهای باکتریولوژیک مناسب و روشهای شمارش صفحهای استاندارد (Aerobic Plate Count, APC ) و شمارش صفحهای سطحی (Surface Plate Count, SPC) ارزیابی گردید. هیچ گونه تفاوت معنیداری از لحاظ افزایش وزن، مصرف غذا، ضریب تبدیل، وزن زنده و وزنهای دستگاه گوارش، کبد، پانکراس و چربی حفره بطنی بین تیمارها دیده نشد. همچنین تفاوتهای بین تیمارها از نظر تعداد کل میکروبهای هوازی و کلیفرمها معنیدار نبود. نتایج پژوهش حاضر بیان میدارد که افزودن اسید استیک به عنوان یک اسید آلی به آب آشامیدنی در سطوح فوق، عملکرد جوجههای گوشتی و نیز تعداد کل میکروبهای هوازی و کلیفرمها در محتویات ایلئوم را تحت تأثیر قرار نمیدهد.
فریبرز خواجعلی،
جلد 9، شماره 3 - ( 7-1384 )
چکیده
این آزمایش به منظور تعیین آثار طول دوره تغذیه با جیرههای پیش دان و پس دان بر پاسخ رشد و خصوصیات لاشه و بستر جوجههای گوشتی ماده انجام گرفت. طول مدت تغذیه با جیره پیش دان 14 یا 21 روز و طول مدت تغذیه با جیره پس دان از 35 تا 49 یا 42 تا 49 روزگی در نظر گرفته شد. طبق نتایج این آزمایش، کاهش طول دوره تغذیه با جیره پیش دان باعث کاهش اضافه وزن (0071/0 >P) و نامناسبتر شدن ضریب تبدیل خوراک (0002/P<0) تا سن 21 روزگی شد. کاستن از طول مدت تغذیه با جیره پیش دان، وزن بدن را در 21 روزگی کاهش داد (0071/0 >P) ولی بر وزن بدن در 42 و 49 روزگی تأثیری نداشت. افزایش طول مدت تغذیه با جیره پس دان موجب افت اضافه وزن (0076/0 >P) و ضریب تبدیل خوراک (0001/0 >P) تا سن 42 روزگی شد ولی تأثیر معنیداری بر این مشاهدات تا سن 49 روزگی نداشت. این امر نشان میدهد که رشد جبرانی در فاصله 42 تا 49 روزگی صورت گرفته است. تیمارهای به کار رفته در آزمایش، تأثیر معنیداری بر خصوصیات لاشه جوجههای گوشتی نداشتند. کاهش طول مدت تغذیه با جیره پیش دان و افزایش طول مدت تغذیه با جیره پس دان، میزان رطوبت، نیتروژن و pH بستر را به طور معنیداری کاهش داد.
رضا طاهرخانی، محمود شیوازاد، مجتبی زاغری، احمد زارع شحنه،
جلد 10، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
آزمایشی برای ارزیابی پاسخ جوجههای گوشتی نر و ماده به نسبتهای مختلف اسید آمینه ایدآل در دوره آغازین (7 تا 21 روزگی) انجام شد. نسبتهایی که برای محاسبه احتیاجات اسیدهای آمینه بهکار رفتند شامل (Illinoise Ideal Chick Protein) IICP، Feedstuff، RPAN (Rhone Poulenc Animal Nutrition) وNRC (National Research Council) بودند. نسبت اسیدهای آمینه ضروری به لیزین با توجه به احتیاج این اسیدهای آمینه به لیزین محاسبه شد. نیاز لیزین قابل هضم برای جوجههای نر و ماده به ترتیب 07/1 و 97/0 درصد در نظر گرفته شد. آزمایش در چهارچوب طرح بلوکهای کامل تصادفی و به صورت فاکتوریل 2×5 در چهار تکرار انجام شد. تمام جیرهها به صورت هم کالری و هم نیتروژن (6/2 درصد نیتروژن) تهیه شده و از نظر داشتن حداقل 3/0 درصد جیره پرولین و 6/0 درصد جیره گلیسین کنترل شدند. جیره تمام نسبتهای مورد آزمایش حاوی 3200 کیلو کالری انرژی قابل سوخت و ساز بود و یک جیره کنترل مثبت هم مطابق توصیههای (NRC(1994 به کار رفت. نتایج نشان داد که جوجههایی که جیره کنترل مثبت دریافت کردند افزایش وزن بهتری نسبت به سایر تیمارها داشتند (05/0>P). در بین جیرههای نیمه خالص، جوجههایی که با جیرههای تنظیم شده بر اساس نسبتهای اسیدآمینه ایدآل (NRC(1994 تغذیه شدند، افزایش وزن و بازده خوراک بهتری (05/0>P) در هر دو جنس نسبت به IICP وRPAN داشتند ولی تفاوت بین NRC و Feedstuff معنیدار نبود. نسبتهای RPAN باعث ایجاد پایینترین افزایش وزن و بازده خوراک در جوجههای ماده شدند (05/0>P). نتایج این تحقیق نشان داد که نسبت جدید ترئونین به لیزین در IICP احتمالاً کم برآورد شده است.
محمدجواد آگاه، جواد پوررضا، عبدالحسین سمیع، حمیدرضا رحمانی،
جلد 10، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
این آزمایش به منظور مطالعه آثار استفاده از سطوح مختلف نخود (رقم کابلی) با روشهای عملآوری متفاوت برعملکرد جوجههایگوشتی انجام شد. از 576 قطعه جوجه گوشتی نژاد راس در یک آزمایش فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با شانزده تیمار و برای هر تیمار 3 تکرار 12 قطعهای استفاده شد. فاکتور اول شامل سه سطح نخود (10، 20 و 30 درصد) و فاکتور دوم شامل پنج شیوه عمل آوری نخود (خام، پخته شده به مدت 10 و 20 دقیقه و خیسانده شده به مدت 24 و 48 ساعت) بود. تیمارها شامل یک جیره شاهد (بدون نخود) و پانزده جیره آزمایشی بود که همگی دارای انرژی و پروتئین یکسان بودند. مدت انجام آزمایش 8 هفته (از سن 1 تا 56 روزگی) بود. اضافه وزن بدن، خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی در سه دوره سنی7 تا 21، 7 تا 42 و 7 تا 56 روزگی اندازهگیری شد. درصد وزن لاشه، درصد وزن چربی حفره شکمی، درصد وزن روده و درصد وزن لوزالمعده به وزن زنده در پایان دوره آزمایشی محاسبه شد. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار اضافه وزن در دورههای سنی7 تا 42 و7 تا 56 روزگی و مربوط به جوجههای تغذیه شده با جیره حاوی 30 % نخود و با شیوه عمل آوری 48 ساعت خیساندن بودکه تفاوت آن با جیره شاهد معنیدار بود (05/0> P). اثر سطح نخود مصرفی و اثر شیوه عملآوری بر خوراک مصرفی جوجهها در دوره سنی 7 تا 56 روزگی معنی دارنبود. آثار متقابل سطح نخود در شیوه عملآوری بر ضریب تبدیل غذایی در سه دوره سنی معنیدار نبود. اثر سطح نخود مصرفی و اثر شیوه عملآوری بر درصد وزن لاشه، درصد وزن چربی محوطه شکمی و درصد وزن روده به وزن زنده معنیدار نبود، ولی بر درصد وزن لوزالمعده به وزن زنده معنیدار شد (05/0> P). بنابراین به نظر میرسد که نخود به عنوان یک منبع خوب انرژی و پروتئین در شرایط کمبود ذرت و سویا، میتواند به صورت خام تا سطح 20 % و به صورت خیسانده شده به مدت 48 ساعت تا سطح 30% نیز در جیره جوجههای گوشتی استفاده شود.
حسن کرمانشاهی، محمدرضا اکبری، نظر افضلی،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر حضور جهار هفتهای سطوح پایین آفلاتوکسین B1 در جیره بر عملکرد جوجههای گوشتی، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 4 تیمار و 4 بلوک انجام شد. تعداد 112 قطعه جوجه یکروزه نر گوشتی سویه تجاری Cobb 500 به 16 گروه 7 قطعهای با میانگین وزنی یکسان تقسیم شدند. تیمارها شامل سه سطح آفلاتوکسینB1 در جیره (4/0، 8/0 و 2/1 قسمت در میلیون) همراه با یک گروه شاهد (فاقد آفلاتوکسین) بود. وزن کشی بهصورت هفتگی انجام شد. در سنین 7، 14، 21 و 28 روزگی از هر واحد یک جوجه ضمن ایجاد برش در سیاهرگ گردنی جهت خونگیری، کشته شد و اندامهای مختلف بهصورت جداگانه توزین گردید. وجود آفلاتوکسین B1 در جیره بهطور معنیداری سبب کاهش مصرف خوراک و اضافه وزن در سن 28 روزگی گردید (p< 0/05). در پایان هفته چهارم، وزن کبد بهطور معنی داری افزایش یافت (p< 0/05). وزن مغز در پایان هفتههای اول و چهارم بهطور معنی داری (p< 0/05) تحت تأثیر تیمار قرار گرفت (در هفته اول کاهش و در هفته چهارم افزایش یافت). آفلاتوکسینB1 سبب افزایش فعالیت آنزیمهای آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) و آلانین آمینوترانسفراز (ALT) و کاهش فعالیت آنزیم لاکتات دهیدروژناز (LDH) در سرم گردید (p< 0/05). نتایج این پژوهش نشان داد که آفلاتوکسین B1 در کنار سایر اثرات منفی بر عملکرد، میتواند دارای آثار مضر بر مغز جوجههای گوشتی نیز باشد.
رضا هاشمی، بهروز دستار، سعید حسنی، یوسف جعفری آهنگری،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
تأثیر میزان پروتئین جیره و محدودیت غذایی بر عملکرد، دمای بدن و برخی از شاخصهای هماتولوژی جوجههای گوشتی سویه تجاری راس 308 در شرایط تنش گرمایی مورد ارزیابی قرار گرفت. برای این منظور جوجههای گوشتی در سن 21 تا 42 روزگی با یکی از سه تیمار آزمایشی زیر تغذیه شدند. تیمار اول و دوم شامل جیرههای حاوی سطح پروتئین توصیه شده (1994، NRC) و 85 درصد مقدار توصیه شده آن بودند که طی آزمایش به صورت آزاد در اختیار پرندگان قرار داشتند. تیمار سوم گروه با محدودیت غذایی بود که با جیره حاوی سطح پروتئین توصیه شده تغذیه شدند اما روزانه به مدت 6 ساعت در طی مدت تنش گرمایی گرسنه نگهداشته میشدند. هر تیمار آزمایش شامل 6 تکرار و هر تکرار متشکل از 18 قطعه جوجه گوشتی بود. آب طی آزمایش همواره در اختیار پرندگان قرار داشت. نتایج آزمایش نشان داد کاهش سطح پروتئین جیره و یا اعمال محدودیت غذایی تأثیری بر افزایش وزن پرندگان نداشت (P>0/05). اعمال محدودیت غذایی سبب کاهش مصرف و بهبود ضریب تبدیل خوراک، بهبود نسبت راندمان انرژی و کاهش دمای بدن پرندگان در هنگام تنش گرمایی در 24 و 32 روزگی شد (P<0.05). کاهش مقدار پروتئین جیره و اعمال محدودیت غذایی سبب کاهش چشمگیر پروتئین مصرفی، افزایش نسبت راندمان پروتئین و همچنین افزایش مقادیر هماتوکریت و اسید اوریک خون شد (P<0.05). جنس تأثیری بر دمای بدن و مقادیر هماتولوژی خون پرندگان نداشت (P>0/05). اعمال تنش گرمایی سبب افزایش دمای بدن، مقدار هماتوکریت، گلوکز و اسید اوریک خون پرندگان شد.
میر داریوش شکوری، حسن کرمانشاهی،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده
در این بررسی آزمایشی به منظور بررسی اثر جیرههای حاوی چهار غله ذرت، گندم قدس، گندم فلات و تریتیکاله با و بدون مکمل آنزیمی بر عملکرد تولیدی، اقتصادی و اندازه دستگاه گوارش، با استفاده از 288 قطعه جوجه خروس گوشتی در قالب یک طرح کاملاً تصادفی به روش فاکتوریل 2×4 برای یک دوره 57 روزه اجرا شد. افزودن مکمل آنزیمی به جیرههای حاوی گندم قدس و تریتیکاله باعث کاهش معنیدار ضریب تبدیل غذایی در جوجهها شد. همچنین وزن بدن جوجههای تغذیه شده با جیره حاوی گندم قدس افزایش یافت (P<0.05). بین شاخصهای عملکرد تولیدی و اقتصادی دو تیمار ذرت بدون مکمل آنزیمی و گندم قدس حاوی مکمل آنزیمی هیچگونه اختلاف معنیداری مشاهده نشد. افزودن مکمل آنزیمی باعث کاهش معنیدار وزن نسبی ایلئوم جوجهها گردید. سنگدان و پیش معده جوجههای تغذیه شده با گندم فلات و تریتیکاله بزرگتر از بقیه جوجهها بود. نتایج حاصل از این آزمایش نشان دهنده تأثیر مثبت مکمل آنزیمی بر عملکرد تولیدی جوجههای تغذیه شده با تریتیکاله و مخصوصاً گندم قدس میباشد.
فرید شریعتمداری، امیر عطا مقدمیان،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی تأثیر محدودیت غذایی در اوایل دوران پرورش و برنامه نوری بر عملکرد و سیستمهای تنفسی و گردش خون جوجههای گوشتی به اجرا درآمد. برای انجام این پژوهش از آزمایش فاکتوریل با دو عامل، رژیم غذایی با سه سطح و برنامه نوری در دوسطح استفاده شد. آزمایش در دو سالن مجزا اما کاملا یکسان صورت گرفت، در هر دو سالن 3 سطح رژیم غذایی شامل، تغذیه آزاد (شاهد)، 90% تغذیه آزاد و 80% تغذیه آزاد، هر کدام در 4 تکرار 20 قطعه جوجه نر آمیخته هوبارد از سن 3 تا 12 روزگی، اعمال شد. اعمال برنامه نوری متناوب در سالن مربوطه، بلافاصله بعد از اتمام دوره محدودیت (12 روزگی) شروع شده و تا آخر دوره پرورش(42 روزگی) ادامه یافت. در یکی از سالنها برنامه نوری مستمر (23 ساعت روشنایی و 1 ساعت تاریکی) و در دیگری برنامه نوری متناوب بهصورت 3 ساعت تاریکی و 1 ساعت روشنایی، از 8 شب تا 8 صبح (بقیه ساعات نور مداوم) اجرا شد. نتایج حاصله نشان داد که مقادیر خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی در دوره رشد (12 تا 42 روزگی) در پرندگانی که تحت برنامه نوری متناوب بودند، کمتر از پرندگانی بود که تحت برنامه نوری مستمر قرار گرفته بودند (01/0>P). همچنین اثر اعمال برنامه نوری بر وزن بدن در انتهای دوره و افزایش وزن از لحاظ آماری معنیدار نبود. سرعت نسبی رشد و شاخص تولید در گروههایی که دارای نوردهی متناوب بودند، در مقایسه با گروههای دارای نوردهی مستمر بالاتر بود (01/0> P). مقایسه عملکرد گروههای محدودیت با گروه شاهد (تغذیه آزاد) نشان داد که مقدار خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی در تمام دوره رشد در گروههای 90% و 80% تغذیه آزاد پایین تر از گروه شاهد بود (01/0> P). همچنین وزن بدن در انتهای دوره پرورش در گروه 80% تغذیه آزاد به طور معنیداری، پایین تر از گروه 90% تغذیه آزاد و شاهد بود (01/0>P). در تیمارهای 80% و 90% تغذیه آزاد، شاخص تولید و سرعت رشد بهطور معنیداری بالاتر از گروه شاهد بود (01/0>P). محدودیت غذایی و برنامه نوری متناوب شبانه، اثر معنیداری بر ترکیب شیمیایی لاشه (پروتئین، چربی، خاکستر و ماده خشک)، درصد قطعات لاشه ( به جز ران)، درصد چربی حفره بطنی، وزن ششها، وزن قلب (به جز هفته چهارم)، وزن بطن راست و چپ و درصد هماتوکریت خون نداشت. بین برنامه نوری و رژیم غذایی به جز سرعت نسبی رشد، تأثیر متقابلی مشاهده نشد. سرعت نسبی رشد در گروههای محدودیت با برنامه نوری متناوب، بالاتر از گروههای محدودیت با برنامه نوری مستمر بود. به طور کلی برنامه نوری متناوب همراه با محدودیت غذایی به طور نامحسوسی اثر همکوشی داشته و بر بهبود ضریب تبدیل غذایی و افزایش وزن بدن، تأثیر مثبت داشتند.
حمید رضا رحمانی، عباسعلی قیصری ، رضا طاهری، علی خدامی، مجید طغیانی،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده
تحقیق حاضر بهمنظور بررسی تأثیر 2 جیره آزمایشی حاوی 100 و 200 میلیگرم در کیلوگرم ویتامین E و 5 جیره آزمایشی حاوی سطوح صفر، 5/0، 1، 5/1و 2 درصد پودر برگ سبزچای بر عملکرد و پایداری اکسیداتیو گوشت جوجههای گوشتی در زمانهای مختلف نگهداری (صفر، 6 و9روز) انجام گرفت. تعداد 364 قطعه جوجه خروس یکروزه گوشتی به 28 گروه 13 قطعهایی تقسیم و هر چهار گروه به طور تصادفی به یکی از جیرههای آزمایشی اختصاص داده شدند. در طول دوره آزمایش (42-7 روزگی) میزان مصرف خوراک، اضافه وزن و ضریب تبدیل غذایی گروههای مختلف آزمایشی اندازهگیری شد. علاوه بر این، در سن 42 روزگی از هر تکرار 2 قطعه جوجه انتخاب و پس از ذبح گوشت ماهیچه ران و سینه هر جوجه بهطور جداگانه چرخ شد و به دمای 4oC انتقال یافت. پایداری اکسیداتیو گوشت هر بافت در روزهای صفر، 6 و 9 روز نگهداری میلیگرم مالون آلدهاید در هر کیلوگرم گوشت به روش آزمون تیو باربیتوریک اسید اندازهگیری شد. نتایج حاصله نشان داد که در مقایسه با گروه کنترل استفاده از ویتامین E و پودر برگ سبز چای بهطور معنیداری باعث کاهش میانگین وزن بدن، مصرف خوراک، اضافه وزن روزانه و چربی حفره شکمی و افزایش ضریب تبدیل غذایی جوجهها در کل دوره و همچنین افزایش اندازه لوزالمعده آنها در سن 42 روزگی شد. با افزایش مدت زمان نگهداری از صفر به 6 و 9روز میانگین غلظت مالون آلدهاید تولیدی در بافتها بهطور معنیداری (05/0>P) افزایش یافت. شدت وقوع اکسیداسیون لیپیدی گوشت ران بهطور معنیداری (05/0>P) بالاتر از سینه بود. همچنین سطوح مختلف برگ سبزچای در جیره نه تنها تأثیری بر جلوگیری از وقوع پراکسیداسیون لیپیدی در گوشت سینه و ران نداشت، بلکه سطوح بالای این ماده در جیره غذایی در مقایسه با گروه کنترل و یا گروه تغذیه شده با سطوح بالای ویتامین E بهطور معنیداری (05/0>P) افزایش میزان TBA گوشت را باعث شد. افزودن سطوح بالای مکمل ویتامین E به جیره بهطور معنیداری (05/0>P) باعث کاهش عدد TBA گوشت ران و سینه در زمانهای مختلف نگهداری شد.
بهروز دستار ، احمد خاک سفیدی، یوسف مصطفی لو،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر پروبیوتیک تپاکس در جیرههای با سطوح متفاوت پروتئین بر عملکرد تولیدی و تیتر آنتیبادی بر علیه ویروس نیوکاسل جوجههای گوشتی سویه تجاری کاب 500 یک آزمایش فاکتوریل 2×2 در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. عامل اول سطح پروتئین جیره متشکل از دو سطح مقدار پروتئین توصیه شده انجمن ملی تحقیقات (جیره با پـروتئین متعادل) و 90 درصد مقـدار آن (جـیره کم پروتئین) و عامل دوم سطح پـروبیوتیک متشکل از دو سطح با (1/0 درصد) و بدون (صفر) پروبیوتیک بود. به هر یک از 4 تیمار غذایی 6 تکرار 20 جوجهای اختصاص داده شد. جوجهها برای مدت 42 روز روی بستر پرورش داده شدند. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد جوجههایی که از جیرههای کم پروتئین بدون پروبیوتیک استفاده کردند عملکرد تولیدی کمتری نسبت به سایر تیمارها داشتند. افزودن پروبیوتیک به جیرههای کم پروتئین سبب بهبود افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی آنها مشابه با جیره با سطح پروتئین متعادل شد، در حالیکه افزودن پروبیوتیک به جیره با سطح پروتئین متعادل تأثیری بر عملکرد تولیدی جوجهها نداشت. کاهش سطح پروتئین سبب کاهش پروتئین مصرفی و افزایش نسبت راندمان پروتئین شد (05/0>P) در حالی که پروبیوتیک تأثیری بر مقدار این فراسنجهها نداشت. کاهش سطح پروتئین جیره سبب افزایش نسبی درصد چربی حفره بطنی شد، اما بر سایر ترکیبات لاشه تأثیر معنیدار نداشت. افزودن پروبیوتیک سبب کاهش چربی حفره بطنی شد (05/0>P)، اما تاثیری بر سایر ترکیبات لاشه نداشت. همچنین افزودن پروبیوتیک به جیره کم پروتیین سبب افزایش تیتر آنتی بادی بر علیه ویروس نیوکاسل شد در حالی که تاثیری بر مقدار آن در جیره با سطح پروتئین متعادل نداشت. نتایج این آزمایش نشان می دهد افزودن پروبیوتیک تپاکس به جیره های کم پروتئین سبب بهبود عملکرد تولیدی و توان ایمنی جوجه های گوشتی می شود.
فریبرز خواجعلی، رضا باقری،
جلد 13، شماره 48 - ( 4-1388 )
چکیده
آزمایشی به منظور بررسی آثار آویلامایسین و پروبیوتیک بر رشد جبرانی جوجه های گوشتی متعاقب تغذیه با یک جیره کم تراکم انجام گرفت. در این آزمایش، ۳۰۰ قطعه جوجه گوشتی (هیبرید راس ۳۰۸ ) در قالب طرح کاملاً تصادفی به ۴ تیمار حاوی ۵ تکرار اختصاص ٢٠ درصد پروتئین مطابق با / یافتند. در تیمار شاهد جوجه ها با جیره ای حاوی ٢٩٠٠ کیلوکالری در کیلوگرم انرژی قابل سوخت و ساز و ٨ تغذیه شدند . در تیمار کم تر اکم، جوجه ها از ۷ تا ۲۱ روزگی با جیر ه ای حاوی ٢٧٠٠ کیلوکالری در کیلوگرم انرژی قابل NRC توصیه ۱۰ آویلامایسین دریافت نمودند و ppm ، ١٩ درصد پروتئین تغذیه شدند . در تیمار سوم جوجه ها در دوره رشد جبرانی / سوخت و ساز و ٤ (P< ۰/ ۱۰۰ پروبیوتیک دریافت کردند . رقیق سازی جیره در دوره آغازین، باعث کاهش معنی دار ( ۰۵ ppm ، در تیمار چهارم طی این مدت میزان اضافه وزن گردید . در پایان دوره پرورش ( ۴۹ روزگی )، بیشترین وزن بدن به گروه تیمار شده با آویلامایسین اختصاص داشت، هر چند اختلاف این گروه با گروه شاهد از لحاظ آماری معنی دار نبود. البته این اختلاف با گروه تغذیه شده با پروبیوتیک و گروه دوم (گروه بود. در کل دوره پرورش ( ۷ تا ۴۹ روزگی ) بین گروه های مختلف (P< ۰/ بدون هر نوع محرک رشد )، از لحاظ آماری معنی دار ( ۰۵ آزمایشی، اختلاف معنی داری از نظر مصرف خوراک وجود ند اشت. گروه تیمار شده با آویلامایسین، ضریب تبدیل بهتری نسبت به سایر گروه های آزمایشی داشت که تفاوت آن با گروه دوم (بدون محرک رشد ) و گروه چهارم (دریافت کننده پروبیوتیک ) از لحاظ آماری ، از سایر گروه های آزمایشی بیشتر بود. به طور (P>۰/ بود. درصد چربی محوطه بطنی گروه شاهد ، به لحاظ عددی ( ۰۵ (P< ۰/ معنی دار( ۰۵ کلی، آویلامایسین موجب افزایش معنی دار اضافه وزن در دوره رشد جبرانی گردید. واژه های