32 نتیجه برای سرب
مهدیه ابراهیمی، محمد جعفری، عینالله روحیمقدم،
جلد 19، شماره 72 - ( 5-1394 )
چکیده
مطالعه حاضر جهت افزایش کارایی گیاه استخراجی گونه Festuca ovina L. در خاکهای آلوده به سرب با استفاده از EDTA (غلظت صفر، 5/1، 3، 5/1+5/1، 3+3و 6 میلیمول در کیلوگرم)، تعیین بهترین زمان برداشت گیاه بهمنظور افزایش جذب سرب و شیوه کاربرد EDTA جهت کاهش خطر آبشویی سرب انجام شد. نتایج نشان داد که در تیمار 3 میلیمول حداکثر میزان برداشت سرب صورت گرفت. بنابراین در مرحله دوم، تیمار 3 میلیمول در کیلوگرم جهت ارزیابی بهترین زمان برداشت گیاه در دورههای زمانی 15 ، 30 و 45 روز استفاده شد. نتایج نشان داد که با گذشت زمان، غلظت سرب در بافتهای گیاهی افزایش داشت و بهترین زمان جهت حداکثر جذب سرب 60 روز پس از اولین برداشت است. در گام سوم جهت کاهش آبشویی سرب-کلات، غلظت 3 میلیمول در کیلوگرم EDTA در پنج روش یکبار، دوبار، سهبار، چهار بار و پنج بار متوالی به خاک اضافه شد. نتایج نشان داد در روش پنجبار، میزان سرب خاک حداقل و در اندامهای گیاهی حداکثر بود و بین غلظت فلز در اندامهای گیاهی بین روش سهبار، چهاربار و پنج بار تفاوت معنیداری وجود نداشت (5%P<). بهطورکلی، حد بهینه گیاه استخراجی F. ovina L. و کاهش آبشویی سرب در غلظت 3 میلیمول در کیلوگرم EDTA، در کاربرد به روش پنجبار و برداشت گیاه در انتهای رشد بهدست آمد.
صابر حیدری، شاهین اوستان، محمدرضا نیشابوری، عادل ریحانیتبار،
جلد 19، شماره 72 - ( 5-1394 )
چکیده
پیامدهای انباشت فلزات سنگین در خاک خطرناک و نگران کننده است. یکی از روشهای آلودگیزدایی این فلزات از خاک استفاده از کیلیت کنندهها و بهویژه EDTA است. در این تحقیق حذف Zn، Pb و Cd از سه خاک سطحی (با میزان کل این فلزات بهترتیب 5/10، 8/55 و 6/80 میلی مول بر کیلوگرم خاک) جمعآوری شده از اطراف کارخانه سرب و روی زنجان به روش استخراج ستونی (شامل پیوسته و پالسی)، با استفاده از استخراجکننده EDTA 2 H 2 Na (100 میلی مول بر کیلوگرم خاک خشک) و با شدت جریان KS 5/0 مورد بررسی قرار گرفت. در آزمایشهای مقدماتی، جریان محلول بهدلیل کاهش هدایت هیدرولیکی خاک متوقف گردید. لذا، آزمایشهای روش ستونی پیوسته در حضور محلول زمینه نیترات کلسیم و آزمایشهای روش ستونی پالسی در حضور این محلول زمینه و تنظیم pH در 8 انجام گرفت. نتایج نشان داد که متوسط درصد استخراج Cd و Pb در روشهای پیوسته و پالسی تقریباً یکسان بود. درحالیکه، میزان استخراج Zn در روش پیوسته بهطور متوسط حدود 13 درصد بیشتر از روش پالسی بود. وجود محدودیت غلظت EDTA برای کمپلکس کردن فلزات سنگین سبب تبعیت کارایی استخراج از ثابت پایداری کمپلکسهای EDTA با این فلزات بهصورت Pb>Zn>Cd گردید. همچنین بر خلاف Cd و Zn، درصد استخراج Pb رابطه خطی مستقیمی با مقدار کل این فلز در خاک داشت. درحالیکه غلظت Pb بهطور متوسط فقط حدود یک بیستم غلظت Znبود. منحنی های رخنه در هر دو روش ستونی پیوسته و ستونی پالسی ترتیب تحرک Cd>Zn>Pb را نشان دادند. بهطورکلی، بهنظر میرسد الگوی استخراج فلزات سنگین خاکها نه تنها به نوع خاک بلکه به روش استخراج بستگی دارد.
مهدیه آموزگار، علی عباسپور، شاهین شاهسونی، حمیدرضا اصغری، مهدیه پارسائیان،
جلد 19، شماره 74 - ( 10-1394 )
چکیده
آلودگی خاک به عنصر سرب منجر به کاهش کیفیت و کمیت محصولات کشت شده میشود زیرا این عنصر در اشکال یونی محلول بسیار سمی میباشد. قابلیت دسترسی این عنصر برای ریشه گیاهان میتواند با تشکیل ترکیبات با حلالپذیری پایین و رسوب آنها توسط اصلاح کنندههای فسفره کاهش یابد. همچنین همزیستی ریشه این گیاهان با قارچ میکوریز میتواند مقاومت گیاه را در مقابل عناصر سنگین افزایش دهد. بدینمنظور پژوهشی بهصورت گلدانی در قالب آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی دردانشگاه شاهرود انجا مپذیرفت. تیمارها شامل قارچ میکوریز با دو سطح تلقیح وعدم تلقیح وتیمار دوم کودهای فسفری شامل تیمارهای بدون کود، اسیدهیومیک، دی آمونیوم فسفات، پودر استخوان وکاربردتوام پودر استخوان و اسید هیومیک بود. نتایج نشان داد تلقیح میکوریز علاوه بر افزایش معنیدار درصد کلونیزاسیون میکوریزی، سبب افزایش EC خاک، وزن خشک و جذب فسفر اندام هوایی گیاه شده است. کاربرد کودهای فسفری نیز ضمن افزایش معنیدار فسفر قابل دسترس خاک، وزن خشک و جذب فسفر اندام هوایی افزایش معنیدار داد. اثرات متقابل میکوریز و کودهای فسفره بر سرب تبادلی خاک معنیدار و کاربرد توام دیآمونیوم فسفات و میکوریز با کاهش قابل توجه 25/48 درصدی، بیشترین تأثیر را برکاهش سرب تبادلی خاک دارا بود. گیاهان میکوریزی از غلظت سرب کمتری در اندام هوایی خود بهمیزان 78/14 درصد برخودار بودند و همچنین کاربرد کودهای فسفری سبب کاهش معنیدار سرب اندام هوایی گیاه شد.
حمید نظریپور، زهرا کریمی، مهدی صداقت،
جلد 20، شماره 75 - ( 2-1395 )
چکیده
خشکسالی یک ناهنجاری آب و هوایی است که با کمبود (نبود) بارش و مُهیایی منابع آب در پهنه جغرافیایی بزرگ پیوند داشته و در طول دوره قابل توجهی از زمان گسترش مییابد که میتواند بخشهای مختلف از زندگی و محیط زیست را متأثر سازد. یکی از روشهای خیلی رایج در ارزیابی و پایش خشکسالی، محاسبه شاخصهای خشکسالی میباشد. گسترش فضایی و زمانی و شدت(سختی) خشکسالی با استفاده از این شاخصها مشخص میگردد. در این بررسی، شاخص تلفیقی خشکسالی(هیدرو- متئورولوژی) برای ارزیابی خشکسالیهای آب شناختی و هواشناختی حوضه رودخانه سرباز در جنوب شرق ایران استفاده شده است. شاخص تلفیقی خشکسالی بهطور جامع همه اشکال فیزیکی خشکسالی(هواشناختی، هیدرولوژیکی و کشاورزی) را از طریق انتخاب متغیرهای مرتبط بههر نوع خشکسالی شامل میشود. در این مورد، ارزشهای ماهانه شاخص خشکسالی جریان رودخانهای و شاخص بارش استاندارد شده برای چهار دوره مرجع مشابه تحت یک تحلیل مؤلفه مبنا قرار گرفته و براساس مؤلفه نخست آن، شاخص تلفیقی هیدرو- متئورولوژیکی ایجاد شده است. دوره مورد بررسی از سال آبی 61-1360 تا 90- 1389 شمسی و سرآغاز سال آبی نیز از ماه مهر تعیین گردیده است. براساس نتایج شاخص تلفیقی خشکسالی، یک دوره بزرگ خشکسالی از سالآبی 79-1378 الی 85-1384 در جنوبشرق ایران حاکم بوده است که شدت آن در سال آبی 83-1382 فوقالعاده خشک بوده است. روششناسی شاخص تلفیقی خشکسالی، یک رویکرد عینی و واضح برای توصیف شدت خشکسالی فراهم میکند. شاخص تلفیقی خشکسالی بهخوبی قادر به نمایش رفتار خشکسالیهای هیدرو- متئورولوژیکی محدوده مورد مطالعه بوده و بهعنوان شاخص ترکیبی برای پایش و ارزیابی خشکسالی منطقهای توصیه میگردد. در نهایت، حالتهای خشکسالی هیدرو- متئورولوژیکی براساس آستانههای قراردادی منطقهای استخراج و از طریق زنجیره مارکوف مدلسازی شدهاند که اجازه میدهد تا برآورد فراوانی انتقال حالت خشکسالی انجام گیرد و پیشبینی حالت خشکسالی آینده در زمان واقعی امکانپذیر گردد. ماتریسهای فراوانی انتقال حالت، ابزارهای اصلی برای پیشبینی حالت خشکسالی در زمان واقعی میباشند. نتایج اعتبارسنجی و انطباق پیشبینیها با واقعیتها بیانگر آن است که پیشبینیهای انتقال حالتهای خشکسالی آبشناختی در حوضه مورد مطالعه بهروش زنجیره مارکوف دارای اعبتار میباشد.
اردشیر خسروی دهکردی، مجید افیونی، علیرضا سفیانیان،
جلد 20، شماره 77 - ( 8-1395 )
چکیده
آلایندهها از جمله عوامل مختل کننده محیط زیست بهشمار رفته و از میان آنها فلزات سنگین بهدلیل غیرقابل تجزیه بودن و اثرات فیزیولوژیکی بر موجودات زنده در غلظتهای کم، اهمیت بیشتری دارد. هدف این تحقیق بررسی اثر کاربری صنعتی بر غلظت کادمیم و سرب در خاکهای سطحی منطقه جنوب غرب اصفهان بود. پس از بررسی تصاویر ماهوارهای منطقه مورد مطالعه و نقشههای توپوگرافی ۵۰۰۰۰: ۱، نمونهبرداری خاک از عمق صفر- ۲۰ سانتیمتر بهصورت تصادفی انجام شد. تعداد ۳۸ خاک سطحی منطقه صنعتی با حداقل فاصله ۱۴۸۰ متر در سطح ۷۳۴۸۱ هکتار نمونهبرداری شد. غلظت کادمیم و سرب در نمونههای خاک پس از هضم تر (اسید نیتریک و اسید کلریدریک) به روش جذب اتمی اندازهگیری شد. ساختار مکانی متغیرها و اعتبار واریوگرام مربوط به سرب و کادمیم حاصل از تجزیه نمونههای خاک منطقه بررسی شد و درنهایت توزیع مکانی سرب و کادمیم در محیط ArcGIS تهیه شد. نتایج اولیه نشان داد در خاک سطحی منطقه صنعتی میانگین غلظت کادمیم و سرب بهترتیب ۸/۱ و ۵/۳۱ میلیگرم برکیلوگرم از میانگین غلظت جهانی بالاتر بود. ولی مقادیر میانگین هر دو فلز از مقدار غلظت استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست ایران کمتر بود.
سجاد شاهمرادی، مجید افیونی، محمد علی حاج عباسی، امیر حسین خوشگفتارمنش، مهران شیروانی،
جلد 21، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده
در طی یکصد سال گذشته رها سازی زهآبهای خروجی معدن طلا سبب تجمع فلزات سنگین مانند روی، سرب و کادمیم در خاکهای منطقه زرشوران و افزایش چشمگیر بیماریهای اپیدمیک در این منطقه شده است. هدف از این پژوهش بررسی کاهش تحرک و دسترسی زیستی روی، سرب و کادمیم در ریزوسفر خاکهای اطراف معدن زرشوران بهوسیله جاذبهای معدنی بود. این آزمایش بهصورت گلدانی (کشت آفتابگردان) با سه سطح زئولیت (1 و6 و12 درصد وزنی)، سه سطح بنتونیت (1 و6 و12 درصد وزنی) و تیمار شاهد (بدون جاذب) در سه تکرار و در قالب طرح کاملاً تصادفی اجرا گردید. پس از پایان کشت، از خاک و گیاه نمونهبرداری و غلظت سرب، کادمیم و روی در آنها اندازهگیری شد. بنتونیت و سطوح مختلف آن، غلظت قابل جذب سرب و روی و همچنین غلظت این عناصر در بافتهای گیاهی را کاهش داد ولی تأثیر معنیداری در کاهش غلظت قابل جذب کادمیم نداشت. فاکتور انتقال هر سه فلز سنگین در ریشه بیش از شاخساره بود و کاهش غلظت فلزات سنگین در گیاه تأثیری بر رشد آن نداشت. براساس این مطالعه، بنتونیت خام در سطح 12 درصد وزنی مناسبترین جاذب برای تثبیت سرب و روی و زئولیت خام در سطح 12 درصد وزنی بهترین جاذب برای تثبیت کادمیم بود.
زینب بیگدلی، احمد گلچین، طاهره منصوری،
جلد 21، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر آلودگی خاک به سرب بر معدنی شدن کربن و نیتروژن آلی بقایای گیاهی گندم یک آزمایش بهروش کیسه کلش و بهصورت گلدانی و با آرایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل سطوح آلودگی خاک به سرب (صفر، 25، 50، 100 و 200 میلیگرم سرب در کیلوگرم خاک) و مدت زمان خوابانیدن (30، 60، 90 و 120 روز) بودند که تأثیر آنها بر معدنی شدن کربن و نیتروژن آلی بقایای گیاهی گندم مورد بررسی قرار گرفت. در پایان هر یک از زمانهای خوابانیدن، کیسههای کلش از گلدانها خارج و وزن بقایای گیاهی باقیمانده در کیسهها و همچنین مقدار کربن آلی و نیتروژن آنها اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که میزان هدررفت کربن از بقایای گندم و ثابت سرعت تجزیه کربن بهترتیب با افزایش غلظت سرب به بیش از 25 و 50 میلیگرم در کیلوگرم خاک، بهطور معنیداری کاهش یافت. مقدار هدررفت نیتروژن آلی نسبت به کربن آلی بیشتر تحت تأثیر غلظت سرب خاک قرار گرفت و به مراتب افزایش غلظت سرب، مقدار هدررفت نیتروژن آلی کاهش یافت ولی ثابت سرعت تجزیه نیتروژن آلی با افزایش غلظت سرب به بیش از از 25 میلیگرم در کیلوگرم خاک کاهش یافت. مقدار هدررفت کربن و نیتروژن آلی در تیمار 200 میلیگرم سرب بر کیلوگرم خاک، بهترتیب 2/3 و 7/11 درصد کمتر از تیمار بدون سرب بود. نتایج این پژوهش نشان داد که آلودگی خاک به سرب مدت اقامت کربن و نیتروژن آلی را در خاک افزایش داده و باعث کند شدن چرخه این عناصر میشود.
الهام چاوشی، شهرزاد اعرابی،
جلد 22، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
این پژوهش با هدف تعیین غلظت سرب و کادمیوم در محصولات کشاورزی اطراف معدن ایرانکوه و ارزیابی پتانسیل خطر آنها بر سلامت انسان در استان اصفهان انجام شد. نمونهبرداری بهصورت تصادفی و مرکب از خاک (عمق صفر تا 20 سانتیمتری) و محصولات عمده زراعی (برنج و گندم) انجام شد. غلظت کل سرب و کادمیوم در خاک بهترتیب 18/71 و 57/1 میلیگرم بر کیلوگرم بهدست آمد. میانگین غلظت سرب در برنج و گندم بهترتیب 81/7 و 31/2 میلیگرم بر کیلوگرم و برای کادمیوم بهترتیب 15/0 و124/0 میلیگرم بر کیلوگرم بهدست آمد. میزان جذب روزانه سرب به بدن انسان از طریق خوردن برنج و گندم بیشتر از حد مجاز جذب (6/3 میکروگرم بر کیلوگرم وزن بدن در روز) بهدست آمد، اما جذب روزانه کادمیوم کمتر از حد مجاز جذب برآورد شد. میانگین شاخص تجمعی خطر سرب و کادمیوم نیز برای کودکان و افراد بالغ بهترتیب 60/4 و 64/4 محاسبه شد. این نتیجه نشان میدهد که در صورت مصرف محصولات مورد مطالعه، احتمال ابتلا به بیماریهای غیرسرطانی در مصرف کنندگان و همچنین احتمال ابتلا به بیماریهای سرطانی ناشی از فلز سرب وجود دارد.
میرحسن رسولی صدقیانی، حسن کریمی، ساناز اشرفی سعیدلو، حبیب خداوردیلو،
جلد 22، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
با توجه به اثرات نامطلوب سرب بر ویژگیهای خاک و سلامت انسان، بررسی روشهای اصلاح و پاکسازی این آلاینده ضروری بهنظر میرسد. بهمنظور ارزیابی تأثیر اسید هیومیک در اصلاح خاکهای آلوده به سرب، در حضور گیاه افسنتین، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. فاکتورهای آزمایش شامل غلظتهای مختلف سرب (منبع نمک نیترات سرب به شکل جامد) (0، 250، 500 و 1000 میلیگرم بر کیلوگرم خاک) و سطوح متفاوت اسید هیومیک (0، 100 و 200 میلیگرم بر کیلوگرم خاک) بودند. در پایان دوره رشد برخی از خصوصیات خاک و گیاه اندازهگیری شدند. بر اساس نتایج بهدست آمده، با افزایش غلظت سرب در خاک، مقدار تنفس پایه خاک، کربن زیستتوده میکروبی خاک، وزن خشک ریشه و شاخسار، محتوای نسبی آب برگ و غلظت آهن و روی در شاخسار کاهش یافت. بهطوریکه میانگین تنفس پایه خاک و کربن زیستتوده میکروبی خاک در تیمار 1000Pb بهترتیب 60 و 1/51 درصد نسبت به تیمار 0Pb کمتر بود. مقدار تجمع سرب در ریشه و شاخسار بهدنبال افزایش غلظت این عنصر در خاک بهطور معنیدار افزایش یافت. به گونهای که بیشترین غلظت سرب شاخسار (10/37 میلیگرم بر کیلوگرم) و ریشه (1/38 میلیگرم بر کیلوگرم) در تیمار 1000Pb مشاهده شد. همچنین نتایج حاکی از تأثیر مثبت اسید هیومیک بر غلظت آهن، روی و سرب شاخسار بود، بهنحویکه غلظت این عناصر در 200HA بهترتیب 25/1، 64/1و 66/1 برابر در مقایسه با 0HA افزایش نشان دادند. مقدار پرولین برگ بر اثر افزایش غلظت سرب در خاک بهطور معنیدار افزایش یافت، لیکن کاربرد 200 میلیگرم بر کیلوگرم اسید هیومیک، منجر به کاهش 5/54 درصدی مقدار پرولین نسبت به تیمار شاهد شد. بهطورکلی تأثیر اسید هیومیک بر افزایش جذب سرب توسط گیاه و بهبود خواص بیولوژیک خاک و افزایش فراهمی و حلالیت سرب، نشاندهنده توانایی بالای آن در ارتقای کارایی پالایش سبز است. همچنین با توجه به نتایج بهدست آمده در این مطالعه، افسنتین، گیاهی غیرانباشتگر بوده لذا نمیتوان از این گیاه برای اهداف گیاهپالایی استفاده کرد.
فروغ خائفی، علیرضا حسین پور، حمیدرضا متقیان،
جلد 26، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
یکی از فاکتورهای مؤثر بر ویژگیهای بیوچار، دمای گرماکافت است. هدف از این مطالعه، بررسی اثر دمای گرماکافت بر ویژگیهای شیمیایی و جزءبندی روی (Zn) و سرب (Pb) در بیوچارهای تولید شده از لجن فاضلاب بود. بیوچارها در دماهای 300 تا 700 درجه سانتیگراد آماده و خصوصیات فیزیکوشیمیایی، قابلیت استفاده و جزءبندی Zn و Pb بررسی شدند. نتایج نشان داد که pH، pHzpc، درصد کربنات کلسیم، ظرفیت تبادل کاتیونی، سطح ویژه و تخلخل در بیوچارها نسبت به ماده خام بیشتر بود و با افزایش دمای تولید بیوچار این ویژگیها نیز افزایش یافتند. در طیف¬سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه (FT-IR) مشخص شد که گروه عاملی OHبهشکل آزاد یا در ساختار C-OH و -COOH و گروهای –CH2 آلیفاتیک در لجن فاضلاب وجود داشت و در بیوچارها شدت این پیکها کاهش و در مقابل پیکهای نشاندهنده ساختارهای آرماتیکی پیچیده نمایان شدند. در مقایسه با لجن فاضلاب قابلیت استفاده Zn و Pb کاهش یافت. نتایج جزءبندی نشاندهنده زیستفراهمی و سمیت Pb و Znدر لجن فاضلاب بود. در تبدیل لجن به بیوچار در دماهای مختلف مقدار جزءهای اکسید و باقیمانده این دو فلز افزایش یافت. به نظر میرسد تولید بیوچار از لجن فاضلاب، سمیت و زیست فراهمی Zn و Pb کاهش و با افزایش دمای تولید، پتانسیل زیست فراهمی (پیوند با ماده آلی) و غیرسمی بودن (باقیمانده) این فلزات افزایش مییابد.
اسماعیل معصومی، رسول اجل لوییان، امیر عباس نوربخش، میثم بیات،
جلد 26، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
از آنجایی که از خاک رس به نحوی گسترده در اکثر پروژههای عمرانی، استفاده میشود، موضوع بهسازی خاکهای رسی دارای اهمیت قابل توجهی است. هدف در این پژوهش بهینهسازی متغیرهای مؤثر بر خواص ژئوپلیمرها و بهبود خواص مکانیکی آنها با استفاده از سرباره کوره بلند اصفهان بوده است. به این منظور از روش طراحی آماری تاگوچی برای مدل کردن 3 متغیر فرایند (سرباره کوره بلند، آب و عامل قلیایی سدیم هیدروکسید) که هر یک از آنها با 4 مقدار مختلف در طرح اختلاط استفاده شدهاند، برای بهینهسازی مقاومت فشاری تکمحوره ژئوپلیمرها استفاده شد. 16 ترکیب ژئوپلیمری تعیین شده توسط نرمافزار مینیتب، آماده و مقاومت فشاری تکمحوره آنها اندازهگیری شد. نتایج بهدست آمده توسط روش آنالیز واریانس مدلسازی شده و بعد از آن اثرات متقابل 3 متغیر ذکر شده بر مقاومت فشاری تکمحوره ژئوپلیمرها با استفاده از نمودارهای دو بعدی بررسی شد. سپس بهینهسازی متغیرها صورت گرفت و مقادیر پیشنهاد شده برای نمونه بهینه در دماهای 25، 50 و 70 درجه سانتیگراد و زمانهای 3، 7، 14و 28 روز عملآوری مورد بررسی قرار گرفت. مقایسه نتایج پیشبینی شده توسط مدلها و نتایج حاصل از آزمایشها، اعتبار مدلها را تأیید کرد. همچنین در عکسهای گرفته شده توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) شاهد کاهش تخلخل از زمان 7 تا 28 روزه خواهد بود که نشان میدهد استفاده از روش ژئوپلیمیریزاسیون نقش زیادی در تثبیت خاکهای ضعیف رسی با پلاستیسیته پایین را دارد. همچنین تأثیر الیاف همراه با ژئوپلیمر را برای مسلح کردن آن نیز مورد بررسی داده شد و در ادامه برای ارزیابی بهتر، مقایسه آن با تثبیت خاک با سیمان پرتلند صورت گرفت. نتایج حاکی از آن است که در بهینهترین ترکیب ژئوپلیمر مقاومت باربری خاک رس بیش از 3400 درصد افزایش داشته است. این در حالی است که الیاف نیز همراه ژئوپلیمر با درصد و طول بهینه (0/1 درصد وزنی ترکیب ژئوپلیمر و طول 12 میلیمتر) توانسته مقاومت فشاری تکمحوره خاک رس را نزدیک به 4000 درصد افزایش دهد که نشاندهنده تأثیر بسیار خوب استفاده از الیاف همراه با ژئوپلیمر در این پژوهش بوده است.
بهناز عطائیان، سمیه حسین زاده، ثمر مرتضوی،
جلد 28، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
بهرهبرداری از معادن، منجر به تخریب مراتع شده است. در این مطالعه پاکسازی زیستی خاکهای آلوده به عنصر سرب توسط گونه گیاهی Chrysypogon zizanioides در خاک اطراف معدن سرب منطقه لشکردر واقع در شهرستان ملایر بررسی شد. در سنجش اولیه، میزان آلودگی سرب خاک در این مراتع برابر 600 میلیگرم در کیلوگرم خاک خشک برآورد شد. با ارزیابی اثرات زیستمحیطی سرب منطقه، ضرایب زمین انباشت، آلودگی و خطرپذیری بالقوه بومشناختی در محدوده بینهایت تا بسیار زیاد دیده شد. پژوهش در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار سطح آلودگی سرب (0، 300،600 و 1600 میلیگرم در کیلوگرم) در 4 تکرار در گلخانه دانشگاه ملایر طی 130 روز انجام شد. در انتهای دوره پارامترهای غلظت سرب در خاک، ریشه و اندام هوایی، شاخص تجمع زیستی BCF، ضریب انتقالTF، تولید اندام هوایی و ریشه در گیاه وتیور اندازهگیری شدند. نتایج بیانگر اثر افزایشی غلظت سرب خاک بر میزان غلظت سرب در ریشه و اندام هوایی گیاه بود. بهطوریکه در سطح آلودگی 1600mg/kg، غلظت سرب در اندام هوایی به 94/ 242 و در ریشه به 242/02mg/kg رسید. در بیشتر سطوح آلودگی بجز سطح 1600mg/kg، شاخصهای BCF در ریشه و اندام هوایی و ضریب TF کمتر از یک محاسبه شدند. TF<1 بیانگر عدم تجمع فلز سرب در اندامهای قابلبرداشت و سلامت تولید هوایی است. به همین دلیل گیاه وتیور برای احیا مراتع منطقه توصیه میشود.