57 نتیجه برای عناصر
معصومه شریفی، مجید افیونی، امیرحسین خوشگفتارمنش،
جلد 15، شماره 56 - ( 4-1390 )
چکیده
عناصر کم مصرف مانند آهن و روی در حد کفایت برای چرخه رشد گیاه لازم است و نقش مهمی در افزایش عملکرد کمی و کیفی محصولات کشاورزی دارند. استفاده مجدد از ضایعات آلی مانند لجن فاضلاب، کمپوست و کودگاوی به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک، روش مناسبی برای باز گرداندن مواد آلی و برخی عناصر غذایی کم مصرف به خاک است. هدف از این پژوهش، تعیین اثر کاربرد لجن فاضلاب پلی اکریل، کمپوست زباله و کود گاوی بر قابلیت جذب آهن و روی در خاک و جذب آنها توسط ذرت، یونجه و گل جعفری بود. این پژوهش در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار (لجن فاضلاب، کمپوست و کود گاوی به میزان 25 تن در هکتار) و در 3 تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که تیمارهای کود آلی اثر معنیداری بر افزایش آهن و روی قابل جذب خاک داشتند.کاربرد این کودها باعث افزایش معنیدار عملکرد گیاه ذرت، یونجه و گل جعفری شد. استفاده از کودهای آلی سبب افزایش جذب آهن و روی شاخساره گیاه شد. غلظت آهن و روی شاخساره در تیمارهای مواد آلی به طور معنیداری بیشتر از شاهد بود. بیشترین غلظت آهن شاخساره گیاهان مورد آزمایش مربوط به تیمار کود گاوی و بیشترین غلظت روی شاخساره گیاهان مربوط به تیمار کمپوست بود. براساس نتایج این پژوهش، میتوان از لجن فاضلاب، کمپوست و کود گاوی برای رفع کمبود عناصر آهن و روی در خاکها به ویژه خاک منطقه اصفهان که کمبود عناصر کم مصرف در آن از مهمترین مشکلات تغذیه گیاهان است، با در نظر گرفتن احتیاطهای زیست محیطی استفاده کرد.
مهدی انصاری عزآبادی، حسین شیرانی، حسین دشتی، احمد تاجآبادیپور،
جلد 15، شماره 57 - ( 7-1390 )
چکیده
خاکهای آهکی و گچی، عواملی محدودکننده برای جذب برخی عناصر غذایی توسط گیاه و تولید محصول هستند. اغلب خاک در ایران آهکی و گچی میباشند. بنابراین هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر کربنات کلسیم و گچ بر قابلیت جذب برخی عناصر غذایی و رشد گیاه ذرت بود. این مطالعه در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه ولی عصر (عج) رفسنجان انجام شد. تیمارها بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار اعمال شدند. تیمارها شامل کربنات کلسیم در سه سطح (صفر، 20 و 40 گرم در صد گرم خاک)، گچ در سه سطح (صفر، 15 و 30 گرم در صد گرم خاک) و بافت خاک در دو سطح (شن و لوم رسی سیلتی) بود. نتایج نشان داد که افزایش مقدار کربنات کلسیم به هر دو نوع بافت خاک در بالاترین سطح موجب کاهش معنیدار سطح برگ (80 و 15 درصد کاهش بهترتیب برای بافت شنی و لوم رسی سیلتی)، وزن خشک (70 و 14 درصد کاهش بهترتیب برای بافت شنی و لوم رسی سیلتی)، ارتفاع گیاه (شیب 7/0- برای خاک شنی و 15/0- برای خاک ریزبافت)، جذب آهن (شیب 67/9- برای خاک شنی و 3/11- برای خاک ریزبافت) و روی (شیب 24/0- برای خاک شنی و 1- برای خاک ریزبافت) اندام هوایی شد، ولی تأثیر معنیداری بر جذب مس اندام هوایی نداشت. افزایش مقدار گچ به خاک شنی، باعث کاهش معنیدار سطح برگ (80 درصد کاهش)، وزن خشک (62 درصد کاهش) و جذب مس اندام هوایی (شیب 93/1-) شد، ولی اثر معنیداری بر ارتفاع و جذب روی اندام هوایی نداشت. کاربرد گچ، جذب آهن اندام هوایی در خاک ریزبافت را بهطور معنیداری کاهش داد (شیب 86/24-)، در صورتی که بر جذب آن در خاک درشت بافت اثر معنیداری نداشت.
لقمان رحیمی، ناصر علی اصغرزاد، شاهین اوستان،
جلد 15، شماره 58 - ( 12-1390 )
چکیده
ازتوباکتر کروکوکوم با داشتن توان تثبیت نیتروژن و برخی خصوصیات محرک رشد گیاه میتواند تغذیه معدنی گیاهان را بهبود بخشد. چهارده سویه ازتوباکتر کروکوکوم از ریزوسفرگندم در مزارع مختلف اطراف تبریز جداسازی شدند.در یک آزمایش گلدانی با گیاه گندم بهاره رقم فلات در قالب طرح کاملاً تصادفی با 16 تیمار شامل تلقیح با 14 سویه باکتریائی، شاهد مثبت (دریافت نیتروژن کودی و بدون باکتری) و شاهد منفی (بدون کود نیتروژنه و بدون باکتری) با چهار تکرار مورد مطالعه قرارگرفتند. شاخصهای رشد گیاه و غلظت نیتروژن و فسفر ریشه و بخش هوایی گیاه در زمان برداشت اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که تلقیح با سویههای ازتوباکتر وزن خشک محصول (سنبله گندم)، وزن خشک کل بخش هوایی(محصول بهعلاوه بخش هوایی) و وزن خشک ریشهها را بهطور معنیدار افزایش داد. در مقایسه با شاهدهای مثبت و منفی، تلقیح باکتری اثر معنیداری بر افزایش غلظت و مقدار N و P بخش هوایی، غلظت و مقدار N ریشهها، مقدار P ریشهها و انتقال آنها از ریشه به بخش هوایی گندم گذاشت. درحالیکه اثر تلقیح بر غلظت فسفر ریشهها معنیدار نشد. همچنین سویههای 1 و 48 که در شرایط درون شیشهای از توان حلکنندگی فسفات و فعالیت فسفاتاز قلیایی بالایی نسبت به سایر سویهها برخوردار بودند بیشترین اثر بر افزایش غلظت و مقدار P بخش هوایی و انتقال آن از ریشه به بخش هوایی را داشتند
محمدجواد فریدونی، هوشنگ فرجی، حمیدرضا اولیایی، ابراهیم ادهمی،
جلد 16، شماره 60 - ( 4-1391 )
چکیده
تأثیر پساب تصفیه شده شهری و نیتروژن بر ویژگیهای شیمیایی خاک در کشت ذرت شیرین، در سال 1388 در منطقه یاسوج ارزیابی گردید. عامل اصلی آزمایش شامل آبیاری در 5 سطح ، آبیاری مزرعه با آب معمولی در کل فصل رشد (1I)؛ نیمه اول فصل رشد گیاه، آبیاری با پساب تصفیه شده و بقیه فصل رشد، آبیاری با آب معمولی (2I)؛ نیمه اول فصل رشد، آبیاری با آب معمولی و بقیه فصل رشد، آبیاری با پساب تصفیه شده (3I)؛ آبیاری یک در میان با آب معمولی و پساب تصفیه شده (4I)؛ آبیاری مزرعه با پساب تصفیه شده در کل فصل رشد (5I) و عامل فرعی شامل نیتروژن در سه سطح (0=0N، 80=80N و 160=160N کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) بود. نتایج نشان داد که غلظت عناصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم موجود در خاک، تحت تیمار آبیاری 5I، اختلاف معنیداری با سایر سطوح نشان داد. تأثیر آبیاری بر مقدار کربن آلی و EC خاک معنیدار شد. بیشترین و کمترین مقدار کربن آلی خاک بهترتیب در سطح آبیاری 5I معادل 45/0 درصد و 1I معادل 33/0 درصد بهدست آمد. بیشترین و کمترین مقدار EC خاک بهترتیب در سطح آبیاری 5I معادل 0/2 دسیزیمنس بر متر و در سطح آبیاری 1I معادل 4/1 دسیزیمنس بر متر دیده شد. تأثیر آبیاری بر pH خاک معنیدار نگردید. تأثیر آبیاری و برهمکنش آبیاری و نیتروژن بر غلظت عناصر آهن، روی، مس و منگنز در خاک معنیدار نشد. همچنین تأثیر کود نیتروژن بر غلظت نیتروژن خاک معنیدار گردید. بیشترین و کمترین غلظت نیتروژن در خاک بهترتیب در سطوح کودی 160N و 0N، معادل 034/0 و 030/0 درصد بهدست آمد.
صفر معروفی، نصرالدین پارسافر، قاسم رحیمی، فرشاد دشتی،
جلد 16، شماره 61 - ( 7-1391 )
چکیده
این تحقیق در شرایط گلخانهای و در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار و چهار که تیمار شامل فاضلاب خام، فاضلاب تصفیه شده، ترکیب فاضلاب تصفیه شده و آب چاه به نسبت 50 درصد و ترکیب فاضلاب خام و آب چاه به نسبت 50 درصد بودند، در درون لایسیمتر انجام گردید. لایسیمترها در مهر ماه 1388ساخته شدند و با یک خاک دو لایه پر گردیدند. لایه بالایی (0-30 سانتیمتر) و لایه پایینی
(30-70 سانتیمتر) بهترتیب لوم شنی و لوم رسی شنی بودند. آبیاری لایسیمترها پنج ماه بدون کشت گیاه صورت گرفت تا خاک به شرایط مطلوب برسد. در مجموع هشت آبیاری، با دوره یازده روزه صورت گرفت. پس از هر بار آبیاری نمونههای زه آب و فاضلاب ورودی جهت تعیین درصد انتقال عناصر سنگین (آهن، روی، مس، منگنز، سرب، نیکل و کادمیم) جمعآوری گردیدند. نتایج نشان داد که اثر تیمارهای آبیاری بر درصد انتقال عناصر سنگین معنیدار بوده و کمترین میانگین در فاضلاب خام مشاهده گردید. همچنین بیشترین درصد انتقال عناصر آهن، مس، روی، سرب و نیکل در تیمار ترکیب فاضلاب خام و آب مشاهده گردید. روند تغییرات درصد انتقال عناصر سنگین با گذشت زمان در بیشتر موارد افزایشی مشاهده گردید.
حسین خیرآبادی، امیرحسین خوشگفتارمنش، زهرا خانمحمدی،
جلد 16، شماره 62 - ( 12-1391 )
چکیده
با توجه به کمبود روی در خاک و گیاه و تأثیر آن در کاهش عملکرد و کیفیت محصولات کشاورزی، در سالهای اخیر، مصرف کودهای حاوی این عنصر گسترش یافته است. برای دستیابی به مدیریت درست کوددهی، آگاهی از عوامل مؤثر بر فراهمی روی در خاک و جذب آن توسط گیاه ضروری است. بنابراین، به منظور بررسی تأثیر برخی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک بر قابلیت استفاده روی و جذب آن توسط ذرت، این پژوهش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در زمستان 1388 در گلخانه پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. این آزمایش گلخانهای با 11 سری خاک در دو سطح روی (صفر و 15 میلیگرم بر کیلوگرم روی از منبع سولفات روی) انجام شد. نتایج نشان داد که کاربرد روی موجب افزایش معنیدار وزن ماده خشک و غلظت روی اندام هوایی و ریشه ذرت شد اگرچه مقدار افزایش بسته به سری خاک متفاوت بود. همبستگی بین روی استخراج شده با DTPA و روی جذب شده توسط ذرت معنیدار نبود. بین مقدارکربنات کلسیم معادل و فسفر قابل جذب خاک با روی عصارهگیری شده با DTPA همبستگی منفی و معنیداری (در سطح 5 درصد) وجود داشت. بین قدرت بافری روی خاک با مقدار رس خاک، رابطه خطی معنیداری (31/0 R2=) بهدست آمد اما با استفاده از رگرسیون مرحلهای رابطه معنیداری بین مقدار روی قابل عصارهگیری با DTPA و قدرت بافری روی با ویژگیهای خاک دیده نشد.
محمدرضا اصغریپور، احمد قنبری بنجار، حمید عزیزمقدم، علیرضا سیروسمهر، مصطفی حیدری،
جلد 16، شماره 62 - ( 12-1391 )
چکیده
در این مطالعه اثر آبیاری با فاضلاب شهری به شکل رقیق نشده و یا رقیق شده همراه با محلولپاشی عناصر منگنز و روی بر رشد، عملکرد و غلظت عناصر در اندامهای هوایی گیاه ارزن دمروباهی بررسی شد. طرح آزمایش پلاتهای خرد شده با سه منبع آب (فاضلاب رقیق نشده، فاضلاب 50% رقیق شده و آب رودخانه) به عنوان پلات اصلی و چهار ترکیب محلول پاشی منگنز و روی به عنوان پلات فرعی بود، که با چهار تکرار اجرا شد. این آزمایش در مزرعه دانشگاه زابل در سال 1388 انجام گرفت. فاضلاب شهری در مقایسه با آب رودخانه حاوی سطوح بالاتری از عناصر پر مصرف و کممصرف بود. نتایج آزمایش نشان داد که آبیاری گیاهان با فاضلاب رقیق نشده و رقیق شده پارامترهای رشدی و عملکرد ارزن دمروباهی را افزایش داد. افزون بر آن مقدار عناصر پرمصرف و کممصرف در اندامهای هوایی نیز در اثر آبیاری با فاضلاب افزایش یافت. این افزایشها به به وجود سطوح بالایی از مواد غذایی ضروری مانند نیتروژن، فسفر و مواد آلی موجود در فاضلاب نسبت داده شد. فراهمی منگنز و روی از طریق آب فاضلاب به تنهایی قادر نبود رشد وعملکرد ارزن را به سطوحی که به دنبال کاربرد کودهای تکمیلی حاصل میشود افزایش دهد، بنابراین محلولپاشی کودهای منگنز و روی در اراضی آبیاری شده با فاضلاب برای حصول عملکردهای بالاتر ارزن ضروری است. محلولپاشی عناصر کممصرف بر غلظت عناصر پرمصرف و کممصرف در گیاه ارزن تأثیری نداشت. بهطورکلی، نتایج نشان میدهد که فاضلاب شهری میتواند به شکل کارآمدی به عنوان منبع مهمی از آب و مواد غذایی برای تولید ارزن دمروباه مورد استفاده قرار گیرد، و آبیاری با فاضلاب هیچ اثر مضر قابل توجهی بر محصول ارزن ندارد
بهاره دانش بخش، امیر حسین خوشگفتارمنش، حسین شریعتمداری،
جلد 17، شماره 65 - ( 9-1392 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تغذیه روی بر مقدار ترشح فیتوسیدروفور ریشه در سه رقم گندم نان (روشن، کویر و بککراس-روشنبهاره) با روی- کارایی متفاوت بهصورت آبکشت انجام شد. بذرهای گندم در ماسه سترون کاشته شده و حدود دو هفته پس از کاشت گیاهان به محلول غذایی حاوی تیمارهای روی منتقل شدند. ده روز بعد از اعمال تیمار روی، فیتوسیدروفور ترشح شده از ریشه گیاه جمعآوری و به روش آزادسازی مس از رزین اندازهگیری گردید. حدود یک ماه پس از اعمال تیمارهای روی گیاهان برداشت شد و غلظت آهن و روی در ریشه و شاخسار اندازهگیری شده و مقدار کل (جذب) آهن و روی شاخسار محاسبه شد. در رقم روشن، کاربرد روی غلظت و مقدار کل روی شاخسار را افزایش داد در حالیکه اثر معنیداری بر غلظت و مقدار کل روی شاخسار در رقم-های کویر و بککراسروشن بهاره نداشت. افزودن روی به محلول غذایی، غلظت و مقدار کل آهن شاخسار را در تمامی ارقام گندم کاهش داد اگرچه این کاهش معنیدار نبود. تغذیه روی غلظت آهن ریشه را در رقمهای کویر و بککراس روشن بهاره کاهش داد ولی اثر معنیداری بر غلظت آهن ریشه رقم گندم روشن نداشت. از طرف دیگر تغذیه روی غلظت روی ریشه در رقمهای روشن و کویر را افزایش داد ولی باعث کاهش معنیدار غلظت روی ریشه در رقم بککراسروشنبهاره شد. اثر تغذیه روی بر مقدار ترشح فیتوسیدروفور ریشه در ارقام گندم، متفاوت بود. تغذیه روی باعث افزایش ترشح فیتوسیدروفور در رقم گندم روشن شد ولی در سایر رقمها اثر معنیداری نداشت.
کاظم هاشمی مجد، شهزاد جماعتی ثمرین،
جلد 17، شماره 65 - ( 9-1392 )
چکیده
خصوصیات نامطلوب لجن فاضلاب از قبیل بوی نامطلوب، غلظت بالای عناصر سنگین و وجود عوامل بیماریزا استفاده از لجن را در کشاورزی محدود کرده است. کمپوست کردن و استفاده از کرمهای خاکی در این فرآیند یکی از روشهای مناسب برای پایدار کردن لجن فاضلاب و حذف خصوصیات نامطلوب آن میباشد. به منظور بررسی تأثیر نوع و درصد اختلاط مواد حجمدهنده و مرحله تجزیه لجن بر خصوصیات کیفی ورمیکمپوست، آزمایشی در در قالب طرح اسپلیت فاکتوریل در سه تکرار انجام شد که در آن زمان تجزیه لجن (لجن خام، لجن هضم شده در هاضم، لجن آبگیری شده در لاگنها و لجن خشک نهایی)، فاکتور اصلی و نوع مواد حجمدهنده (تراشه چوب، برگ درختان و کاه گندم) و درصد اختلاط 0، 15، 30 و 45 درصد مواد حجمدهنده و لجن فاضلاب) فاکتورهای فرعی بودند. بعد از پنج ماه خواباندن گلدانها در شرایط کنترل شده رطوبتی و حرارتی در حضور کرمهای خاکی، محتویات گلدانها برداشت و غلظت عناصر غذایی و سنگین در ورمیکمپوستهای تولید شده اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که ورمیکمپوستهای تولید شده دارای pH اسیدی بوده از شوری نسبتاَ کمی برخوردار بوده و غلظت عناصر غذایی مانند نیتروژن، فسفر، آهن و روی در آنها بسیار بالا بود که نشاندهنده خصوصیات مناسب این نوع ورمیکمپوست از نظر اصلاح خصوصیات خاک و ارزش بالای کودی آن میباشد. غلظت عناصر سنگین نیز به استثنای روی در ورمیکمپوستها کمتر از استاندارد توصیه شده توسط EPA بود. با وجود عدم تفاوت معنیدار بین انواع مواد حجمدهنده، افزودن این مواد به لجن فاضلاب باعث کاهش pH، نیتروژن و سرب در نمونههای ورمیکمپوست گردید. نسبت مناسب اختلاط مواد حجمدهنده و لجن فاضلاب 30 درصد حجمی/حجمی توصیه میشود.
مریم نصریفرد، غلامعباس صیاد، علیرضا جعفرنژادی، مجید افیونی،
جلد 17، شماره 65 - ( 9-1392 )
چکیده
آلودگی محیط زیست به عناصر سنگین مانند سرب مشکلی جدی و روزافزون است. با توجه به نقش مهم گندم در تغذیه انسان، این پژوهش بهمنظور بررسی غلظت سرب در خاک و بذر گندم مزارع استان خوزستان انجام گرفت. بر این اساس، در سال زراعی 87-1386 از تعداد 100 مزرعه به روش وزنی، نمونههای خاک و بذر گندم جمعآوری شدند. برخی از ویژگیهای خاک شامل بافت خاک، درصد کربنات کلسیم معادل، ظرفیت تبادل کاتیونی، کربن آلی، پ-هاش و هدایت الکتریکی خاک و همچنین غلظت سرب کل خاک، سرب قابل جذب و سرب موجود در بذر گندم در نمونهها اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که در هیچ یک از مناطق مطالعاتی، غلظت سرب خاک و بذر گندم، بالاتر از حد مجاز آلودگی (بهترتیب 50 و 300-30 میلیگرم بر کیلوگرم) نبود. منطقه ایذه با میانگین 01/0 میکروگرم بر کیلوگرم، کمترین غلظت سرب و باغملک با میانگین 190 میکروگرم بر کیلوگرم، دارای بیشترین غلظت سرب در بذر گندم بودند. میانگین غلظت سرب قابل جذب در کل منطقه مطالعاتی، 6/0 میلیگرم بر کیلوگرم بود. غلظت سرب قابل جذب در خاک ارتباط منفی و معنیداری (*2/0- =r) با قابلیت هدایت الکتریکی خاک نشان داد. همچنین غلظت سرب در بذر گندم با درصد کربنات کلسیم معادل ارتباط مثبت و معنیداری (**3/0=r) نشان داد. غلظت بالاتر سرب در بذر گندم نان نشان داد که گندم نان پتانسیل بالاتری در انباشت سرب نسبت به گندم دوروم دارد
نصرالدین پارسافر، صفر معروفی،
جلد 17، شماره 66 - ( 11-1392 )
چکیده
این تحقیق در شرایط گلخانهای و در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار و پنچ تیمار شامل فاضلاب خام (T1)، فاضلاب تصفیه شده (T2)، ترکیب فاضلاب خام و آب معمولی به نسبت 50 درصد (T3)، ترکیب فاضلاب تصفیه شده و آب معمولی به نسبت 50 درصد (T4) و آب معمولی (T5) انجام شد. لایسیمترها در مهر ماه 1388ساخته و با یک خاک دو لایه پر شدند. لایه بالایی (30 سانتی-متر) و لایه پایینی (40 سانتیمتر) به ترتیب لوم شنی و لوم رسی شنی بودند. نتایج نشان داد که اثر تیمارهای آبیاری بر ضریب انتقال عناصر سنگین از خاک به اندام هوایی (به جزء کادمیوم ) و غدههای سیبزمینی (به جزء روی و مس) در سطح یک درصد معنیدار میباشد. بیشترین و کمترین ضریب انتقال عناصر سنگین به ترتیب در تیمارهایT1 وT5 دیده شد. ضریب انتقال کادمیوم به اندامهای هوایی کمتر از غدهها بود. ضریب انتقال عناصر به غدهها در مورد روی، مس و سرب کمتر از اندامهای هوایی مشاهده گردید. همچنین بیشترین ضریب انتقال از خاک به اندام هوایی به ترتیب مربوط به کادمیوم (۳۳۱/0 تا ۴۶۳/0)، روی (۲۳۰/0 تا ۳۸۳/0)، مس (۱۷۳/0 تا ۳۸۶/0) و سرب (۰۰۳/0 تا ۰۵۷/0) بوده و در خصوص غدههای سیبزمینی بیشترین مقدار (به جزء تیمار T5) به ترتیب مربوط به کادمیوم (۴۳۹/0 تا ۵۷۲/۰)، مس (۰۸۱/0 تا ۱۳۸/0)، روی (۱۷۰/0 تا ۲۱۷/0) و سرب (۰ تا ۰۱۷/0) دیده شد. کاربرد ترکیب فاضلاب با آب در آبیاری کوتاه مدت میتواند امکانپذیر باشد اما یک برنامه پایش فلزات سنگین ضروری است.
محمدباقر حیدریان پور، عبدالمجید ثامنی، جمال شیخی، نجفعلی کریمیان ، مهدی زارعی،
جلد 18، شماره 67 - ( 3-1393 )
چکیده
به منظور بررسی اثر کاربرد ورمی کمپوست و نیتروژن بر رشد، غلظت و جذب کل عناصر غذایی آفتابگردان، آزمایشی در شرایط گلخانه ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار طراحی و اجرا شد. تیمارها شامل سه سطح ورمی کمپوست (صفر، 5/2، و 5 درصد وزنی) و سه سطح نیتروژن (صفر، 90، و 180 میلیگرم در کیلوگرم) بود. کاربرد 5/2 درصد ورمی کمپوست، میانگین وزن تر و خشک، و جذب کل پتاسیم، آهن، روی، منگنز و مس اندام هوایی آفتابگران را به طور معنیداری نسبت به سطح بدون کاربرد ورمی کمپوست افزایش داد ولی میانگین غلظت روی و مس را کاهش داد. کاربرد 90 میلیگرم نیتروژن در مقایسه با سطح بدون کاربرد نیتروژن، میانگین وزن تر و خشک و غلظت نیتروژن، روی و منگنز، جذب کل نیتروژن، فسفر، پتاسیم، آهن، روی، منگنز و مس اندام هوایی آفتابگردان را افزایش داد ولی میانگین غلظت فسفر را کاهش داد. کاربرد 180 میلیگرم نیتروژن تنها میانگین جذب کل نیتروژن را نسبت به سطح 90 میلیگرم نیتروژن افزایش داد. تیمار 5/2 درصد ورمی کمپوست توأم با 90 میلیگرم نیتروژن، عملکرد وزن خشک اندام هوایی آفتابگردان را نسبت به تیمار دارای 5/2 درصد ورمی کمپوست بدون کاربرد نیتروژن به طور معنیداری افزایش داد.
میترا صالحی پورباورصاد، هادی قربانی، مجید افیونی، حسین خیرآبادی،
جلد 18، شماره 67 - ( 3-1393 )
چکیده
با توجه به اهمیت استفاده از سبزیجات سا لم، کنترل غلظت عناصر سنگین جهت حفظ سلامتی مصرف کننده حائز اهمیت است . لذا این
تحقیق با هدف ارزیابی پتانسیل خطر فلزات سنگین بر سلامت انسان نسبت به بیمار ی های سرطانی و غیر سرطانی از طریق مصرف
محصولات کشاورزی در استان اصفهان انجام شده است . نمونه ها شامل گندم ، برنج، هویج ، پیاز، سبزیجات برگی و سیب زمینی بودند که
برای ارزیابی (Hazard Index) و شاخص خطر (Target Hazard Quotient) به صورت تصادفی در استان جم عآوری شدند و پتانسیل خطر
برای THQ خطر سلامت بیماری های غیرسرطانی برای یک عنصر و ترکیبی از همه عناصر محاسبه شد . نتایج حاصل نشان داد که مقادیر
آرسنیک از مصرف گندم بیشتر از یک بوده و برای بقیه عناصر سنگین مورد مطالعه ناشی از مصرف یک محصول کمتر از یک می باشد. این
موضوع نشان دهنده آن است که احتمال اثرات سوء بیمار ی های غیرسرطانی برای آرسنیک از مصرف گندم وجود دارد ولی برای بقیه عناصر
۲ به دست آمد که نشان دهنده / ۲ و ۹ / در محصولات مختلف به تنهایی وجود ندارد . میزان شاخص خطرپذیری برای مردان و زنان به ترتیب ۶
اثرات سوء بیمار ی های غیرسرطانی ناشی از مصرف محصولات مورد مطالعه م ی باشد. در بین نمونه های مورد آزمایش خطرپذیری سرطانی
آرسنیک بواسطه مصرف گندم نسبت به پیاز بیشتر است و احتمال خطرپذ یری به بیماری های سرطا نی بر ای ای ن عنصر در سطح متوسط
می باشد. هم چنین این پارامتر برای عنصر سرب در هر دو گروه مورد مطالعه در سطح پایین است.
اکبر حسنی نکو، علیرضا کریمی، غلامحسین حقنیا، محمدحسین محمودی قرایی،
جلد 18، شماره 67 - ( 3-1393 )
چکیده
هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر مواد مادری و فرآیندهای خاکسازی بر توزیع عناصر سرب، روی، مس و نیکل در خاکهای درجای تشکیلشده در پهنه بینالود، واقع در غرب مشهد، بود. بدینمنظور، دو خاکرخ در موقعیت قله شیب هر یک از سنگهای گرانیتی، آذرین فوقبازی و دگرگونی حفر و از افقهای ژنتیکی آنها نمونهبرداری شد. مقدار شبهکل عناصر سنگین با استفاده از تیزاب سلطانی و اجزای مختلف عناصر سنگین بهروش عصارهگیری متوالی تعیین گردیدند. مقدار 7/419-1/178 میلیگرم بر کیلوگرم نیکل در خاکرخ فوقبازی در برابر 5/27-7/0 میلیگرم بر کیلوگرم در خاکرخ گرانیتی، باعث وضعیت ویژهای برای نیکل در خاکهای مورد مطالعه شده است. مس در خاکرخهای فوقبازی و دگرگونی بهترتیب با مقدار متوسط 60 و 3/56 میلیگرم بر کیلوگرم نسبت به خاکرخ گرانیتی با مقدار 1/12 میلیگرم بر کیلوگرم، تفاوت قابل توجهی دارد. مقدار روی در خاکرخ گرانیتی با مقدار متوسط 55 میلیگرم بر کیلوگرم، اندکی از خاکرخهای دیگر بیشتر است. سرب فقط در لایههای سطحی قابل تشخیص بود و مقدار آن حداکثر به 6 میلیگرم بر کیلوگرم میرسد. بخش باقیمانده، به جز عناصر نیکل و مس در خاکرخ گرانیتی، بخش اصلی عناصر سنگین را تشکیل میدهد که با توجه به هوادیدگی کم خاکها دور از انتظار نیست. غلظت عناصر سنگین مورد مطالعه در افقهای سطحی تحت تأثیر ورود گچ و آهک به صورت مواد بادرفتی نیز قرار میگیرد. بهطور کلی، مقدار عناصر سنگین مورد مطالعه بهشدت تحت تأثیر مواد مادری هستند و از نظر اهمیت، رسوبات بادرفتی در درجه دوم اهمیت قرار دارند.
مریم آسمان رفعت، سیدحسن طباطبائی، مسعود نوشادی، حبیباله بیگی هرچگانی،
جلد 18، شماره 68 - ( 6-1393 )
چکیده
یکی از راههای کاهش فلزات سنگین از محلولهای آبی، استفاده از زئولیت است. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر کاربرد زئولیت در حذف چند فلز از محلول با غلظتهای مختلف است. این پژوهش در قالب یک طرح آزمایشی کرتهای خردشده با 45 تیمار و 3 تکرار در محل دانشگاه شیراز در تابستان 1390 انجام شد. تیمارهای پژوهش شامل 5 غلظت آلاینده و 3 اندازه مختلف زئولیت (075/0 ، 2/0 و 425/0 میلیمتر) بودهاند. برای سرب غلظتهای40، 250، 500، 1000 و 1250 میلیگرم بر لیتر و برای نیکل و کادمیم غلظت-های 4، 6، 15، 20 و 40 میلیگرم بر لیتر در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که اثر غلظتهای مختلف، معنیدار بوده است و با افزایش غلظت آلاینده، فرآیند جذب عناصر سنگین توسط زئولیت بهصورت خطی افزایش یافته است. بیشترین مقدار جذب سرب در غلظت 1250 میلیگرم بر لیتر و برابر با 97/59 میلیگرم بهازای مصرف یک گرم زئولیت بوده است و کمترین میزان جذب سرب مربوط به غلظت 40 میلیگرم بر لیتر و برابر 82/1 میلیگرم بهازای مصرف یک گرم زئولیت بوده است. بیشترین مقدار جذب نیکل مربوط به غلظت 40 میلیگرم بر لیتر و برابر با 92/1 میلیگرم و کمترین میزان جذب نیکل مربوط به غلظت 4 میلیگرم بر لیتر و برابر 16/0 میلی-گرم بهازای مصرف یک گرم زئولیت بوده است. بیشترین مقدار جذب کادمیم نیز مربوط به غلظت 40 میلیگرم بر لیتر و برابر با 87/1 میلیگرم و کمترین میزان جذب کادمیوم در غلظت 4 میلیگرم بر لیتر و برابر 18/0 میلیگرم بهازای مصرف یک گرم زئولیت رخ داده است. همچنین، اثر اندازههای مختلف زئولیت نیز مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که برای هر سه فلز سنگین سرب، نیکل و کادمیم، اثر اندازه زئولیت معنیدار نبوده است.
مهناز کرمیان، وحید حسینی،
جلد 19، شماره 71 - ( 3-1394 )
چکیده
خاک از مهمترین اجزای تشکیل دهنده جنگل است و شناسایی خاک، تعیین قابلیت و استعداد آن اولین گام برای اعمال مدیریت بهتر بهشمار میرود. این مطالعه جهت یافتن ارتباط بین جهت دامنه و موقعیت آن بر سه عنصر کربنآلی، نیتروژن و فسفر خاک انجام گردید. نمونهبرداری از خاک در منطقه تنگ دالاب واقع در استان ایلام که جزئی از زاگرس جنوبی است، در دو دامنه شمالی و جنوبی و در توده بلوط ایرانی انجام شد. در هر دامنه، سه ترانسکت ارتفاعی پیاده شد. 60 نمونه در طول دامنه به فواصل 50 متر از یکدیگر برداشت گردید. بعد از آنالیز نرمال بودن دادهها، مقایسه میانگینها با استفاده از آزمون دانکن در سطح احتمال 5% انجام شد. اثر جهت دامنه بر میزان کربن آلی و نیتروژن کل معنیدار میباشد. موقعیت دامنه بر میزان هر سه عنصر تأثیرگذار بوده است. با حرکت از بالای دامنه به طرف پایین دامنه بر غلظت عناصر غذایی در خاک اضافه گردید. بیشترین مقدار کربن در پائین دامنه شمالی 84/5 درصد و کمترین آن در پائین دامنه جنوبی 31/3 درصد، بیشترین مقدار نیتروژن در وسط دامنه شمالی 58/0 درصد و کمترین آن در وسط دامنه جنوبی 24/0 درصد و بیشترین مقدار فسفر در پائین دامنه شمالی 19/108 میلیگرم در کیلوگرم و کمترین آن در بالا دامنه شمالی 83/37 میلیگرم در کیلوگرم اندازهگیری شد. نتیجه کلی حاصل از این مطالعه تأیید میکند که عناصر غذایی در دامنه شمالی بیشتر از دامنه جنوبی بوده همچنین با حرکت از بالای دامنه به پایین دامنه بر غلظت عناصر در خاک افزوده میشود.
وحیدالله جهاندیده مهجنآبادی، مژگان سپهری، امیرحسین خوشگفتارمنش، حمیدرضا عشقیزاده، داود رحمانی ایرانشاهی،
جلد 19، شماره 71 - ( 3-1394 )
چکیده
کمبود عنصر روی یکی از مهمترین تنشهای عناصر غذایی است که بهطور گستردهای بر تولید غلات و بهویژه گندم تأثیر میگذارد. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر دو گروه از ریزموجودات مفید و محرک رشد گیاه شامل: دو سطح قارچ اندوفایت indica Piriformospora (E: عدم تلقیح و E: تلقیحیافته) و دو سطح باکتری Pseudomonas putida (B: عدم تلقیح و B: تلقیحیافته) در بهبود رشد و وضعیت تغذیهای گیاه گندم رقم نیکنژاد در شرایط بدون مصرف روی (Zn) و مصرف دو میکرومولار روی (Zn) از منبع سولفات روی صورت گرفت. آزمایش بهصورت فاکتوریل در پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در شرایط گلخانه و با استفاده از بستر کشت مخلوط شن و پرلیت (v/v 2:1) در سال 1391 اجرا شد. نتایج نشان داد که تلقیح گیاهان با P. putida، موجب افزایش وزن خشک شاخساره در هر دو سطح روی و وزن خشک ریشه در شرایط عدم کاربرد این عنصر شد. تلقیح باکتری P. putida با گیاهان در هر دو سطح عنصر روی نسبت به تیمار عدم تلقیح، غلظت آهن را کاهش داد ولی تلقیح قارچ اندوفایت P. indica با گیاهان در شرایط کاربرد روی، غلظت آهن را افزایش داد و در شرایط عدم کاربرد روی فاقد تأثیر معنیداری بر آن بود. گیاهان دارای تلقیح انفرادی P. indica، در هر دو سطح عنصر روی از بیشترین میزان غلظت فسفر و روی و کلروفیل a و b برخوردار بودند. این در حالی بود که تلقیح انفرادی P. putida، موجب کاهش غلظت فسفر در هر دو سطح عنصر روی و کاهش غلظت روی و میزان کلروفیل a و b در شرایط کاربرد این عنصر شد. نتایج این تحقیق نشان داد که با وجود اثر منفی باکتری P. putida بر جذب عناصر، تلقیح باکتری P. putida و قارچ اندوفایت P. indica نقش مؤثری در تحریک رشد گیاه گندم در شرایط کمبود عنصر روی ایفا مینمایند.
محمدرضا اصغریپور، بنفشه رحمانیان کوشکی،
جلد 19، شماره 71 - ( 3-1394 )
چکیده
هدف از این مطالعه ارزیابی قابلیت جذب کادمیوم توسط عدس پس از افزودن کمپوست فضولات دامی بود. در این مطالعه گلخانهای دو رقم عدس (زیبا و محلی زابل) در خاکهایی با سطوح مختلف کادمیوم از منبع کمپوست کاشته شده و با گیاهانی که در خاکهای تیمار شده با مقادیر یکسان کلرید کادمیوم یا ترکیبی از آنها کاشته شده بودند مقایسه شدند. سمیت کادمیوم برای گیاهان از طریق بررسی رشد و تجمع کادمیوم در بافتها، همچنین جذب عناصر پرمصرف تعیین گردید. افزودن کادمیوم بهطور معنیداری رشد، وزن و مقدار آب گیاه را کاهش داد. سمیت کادمیوم از طریق کمپوست کمتر از همان مقدار کادمیوم بود که به شکل نمک فلزی محلول به خاک اضافه شده بود. نتایج نشان داد گیاهان مقادیر زیادی کادمیوم در بافتهایشان تجمع دادند. همچنین غالب کادمیوم جذب شده در ریشه حفظ شد و ریشهها غلظت کادمیوم بیشتری نسبت به شاخساره داشتند. سمیت کادمیوم برای گیاهان در رقم زیبا بهطور معنیداری نسبت به رقم محلی بیشتر بود. افزودن کادمیوم به خاک بهخصوص به شکل نمک فلزی غلظت عناصر در شاخساره را کاهش داد و سبب تجمع بیشتر عناصر در ریشه شد. بهطورکلی نتایج این آزمایش نشان داد که منبع و مقدار کادمیوم عوامل مهمی در ارزیابی قابلیت جذب کادمیوم توسط گیاهان است.
منصور برزین، حسین خیرآبادی، مجید افیونی،
جلد 19، شماره 72 - ( 5-1394 )
چکیده
آلودگی خاک و انباشتگی فلزات سنگین در خاک و محصولات کشاورزی یکی از مهمترین مسایل زیستمحیطی است که زندگی گیاهان، حیوانات و انسان را تهدید مینماید. این مطالعه با هدف بررسی آلودگی فلزات سنگین در خاکهای استان همدان صورت گرفت. تعداد 286 نمونه مرکب خاک سطحی از عمق صفر تا 20 سانتیمتری از کل استان جمع آوری شد. بعد از آمادهسازی نمونهها، مقدار کل روی، سرب، مس و نیکل در نمونههای خاک توسط اسید نیتریک عصارهگیری شد. غلظت کل عناصر سنگین توسط ICP اندازهگیری شد. مقادیر فاکتور آلودگی نشان داد که کلاس آلودگی متوسط دارای بیشترین مقدار فراوانی در نمونههای برداشت شده میباشد و عنصر سرب دارای کلاس آلودگی زیاد (7/0 درصد) است. نقشههای پراکندگی فاکتور آلودگی (CF) و شاخص بار آلودگی (PLI) با استفاده GIS آماده شدند. با روی هماندازی نقشههای فاکتور آلودگی و شاخص بار آلودگی با نقشههای زمینشناسی و کاربری اراضی مشخص گردید که غلظت نیکل، سرب، مس و روی تحت کنترل عوامل طبیعی مانند مواد مادری است، ولی فعالیتهای کشاورزی بهدلیل مصرف بیش از حد کودهای دامی و شیمیایی میتواند باعث افزایش هر چه بیشتر این عناصر در خاک شود.
الهه احمدپور دهکردی، محمودرضا تدین، علی تدین،
جلد 19، شماره 73 - ( 8-1394 )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر پساب شهری و منابع مختلف کودی بر غلظت عناصر پرمصرف و کممصرف و رشد شاخساره چغندر قند، آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1392 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد انجام گرفت. تیمارها شامل سه مرحله آبیاری با پساب شهری در مرحله 2 تا 4 برگی چغندر قند، آبیاری با پساب شهری در مرحله 8 تا 12 برگی چغندر قند، آبیاری با آب معمولی (شاهد) بهعنوان عامل اصلی و چهار تیمار کودی شامل کود گوسفندی، کمپوست بستر قارچ، کود شیمیایی و بدون کود (شاهد) بهعنوان عامل فرعی آزمایش بود. نتایج نشان داد استفاده از پساب در مرحله 8 تا 12 برگی بهطور معنیداری سبب افزایش تعداد برگ و وزن خشک شاخساره چغندر قند در مقایسه با آب معمولی شد. همچنین آبیاری با پساب در مرحله 8 تا 12 برگی اثر معنیداری بر غلظت عناصر N،P و K در شاخساره چغندر قند داشت. اما تأثیر پساب بر غلظت عناصر آهن و روی معنیدار نبود. در بین تیمارهای کودی نیز بالاترین وزن خشک شاخساره و تعداد برگ به تیمار کود گوسفندی و همچنین بیشترین غلظت عناصر آهن و روی بهتیمار کمپوست قارچ اختصاص داشت.