308 نتیجه برای Rs
شهرام دخانی، رویا بهشتی،
جلد 7، شماره 4 - ( 10-1382 )
چکیده
تغییرات قندهای اصلی به اسیدهای آلی دو رقم سیب درختی زرد لبنانی و قرمز لبنانی پس از برداشت از باغهای سمیرم اصفهان با روش دقیق کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) در سه نوع بسته بندی چوبی، کارتونی و پلی اتیلن سوراخ دار و در حین نگهداری به مدت 8 ماه در دمای 0.5+ تا 0.5- درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 90 تا 95 درصد براورد شد. قندهای اصلی ساکارز، گلوکز، فروکتوز و اسیدهای آلی سیتریک و ال مالیک در هر دو رقم شناسایی و اندازه گیری شدند. اعداد به دست آمده با آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی و مقایسه میانگین آزمون چند دامنه ای دانکن تجزیه و تحلیل شدند. ارزیابی قندهای اصلی ساکارز، گلوکز و فروکتوز با دستگاه HPLC نشان داد که قند غالب در هر دو رقم فروکتوز بود و سیب زرد لبنانی ساکارز بیشتر و گلوکز کمتری نسبت به قرمز لبنانی داشت و میزان این سه قند در هر سه نوع بسته بندی و در هر دو نوع رقم با پیشرفت دوره انبارمانی کاهش یافت. ارزیابی اسیدهای آلی سیتریک و ال مالیک نشان داد که اسید آلی غالب در هر دو رقم ال مالیک است. میزان اسید سیتریک در سیب زرد لبنانی در ماه دوم و در سیب قرمز لبنانی در ماه اول در هر سه بسته بندی به حداکثر خود رسید و سپس تا ماه هشتم در هر سه بسته بندی و هر دو رقم حداقل بود. در مجموع بسته بندی پلاستیکی به دلیل تغییرات فیزیکوشیمیایی کمتر، نسبت به دو بسته بندی دیگر در ارجحیت بود و هر دو رقم تا ماه هشتم انبارمانی از لحاظ کیفیت شیمیایی و فیزیکی خوب باقی ماندند.
خلیل زینلینژاد، آقافخر میرلوحی، قربانعلی نعمتزاده، عبدالمجید،
جلد 7، شماره 4 - ( 10-1382 )
چکیده
به منظور بررسی تنوع ژنتیکی 100 ژنوتیپ برنج بر اساس صفات مورفولوژیک و گروهبندی آنها ، آزمایشی در قالب طرح لاتیس ساده در مزرعه مؤسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) در سال 1377 انجام شد . ژنوتیپ ها که اکثراً متعلق به منطقه شمال کشور و استان اصفهان بودند ، بر اساس صفات مورفولوژیک و اجزای عملکرد، در مزرعه ارزیابی شدند. ژنوتیپ ها از نظر کلیه صفات مورد بررسی تفاوت معنی داری (01/P< 0) داشتند. ضرایب تنوع فنوتیپی و ژنوتیپی برای اکثر صفات بالا بود که بیانگر وجود تنوع بالا در صفات مورد بررسی میباشد . تجزیه عاملها سه عامل را معرفی نمود که بیش از 90 درصد از تنوع کل را توجیه نمودند. عوامل اول و سوم در ارتباط با ظرفیت مخزن و عامل دوم در ارتباط با تیپ گیاه بود و با توجه به بار عاملها به ترتیب تعداد دانه، تیپ، ساختار گیاه و شکل دانه نامگذاری شدند. در تجزیه خوشهای ژنوتیپها بر اساس «معیار توان سوم خوشه ها» و «آزمون T2 کاذب هوتلینگ» در چهار گروه جای گرفتند. تجزیه واریانس صفات برای گروهها نشان داد که تفاوت بین گروههای مختلف از نظر اکثر صفات بسیار معنی دار بود.
محمدامین سمیع، کریم کمالی، علیاصغر طالبی، یعقوب فتحیپور،
جلد 7، شماره 4 - ( 10-1382 )
چکیده
پارامترهای جمعیت سفید بالک پنبه[ (Bemisia tabaci (Genn.) (Hom.: Aleyrodidae)] در سال 1380 مورد بررسی قرار گرفت. برای این هدف برگهای پنبه آلوده به پورهها وشفیرههای این آفت از کشتزارهای پنبه داراب، قم، ساوه، گنبد،گرگان، ورامین، گرمسار، ارزوییه (کرمان) و شوشتر(خوزستان) گردآوری شدند. پورهها و شفیرهها در اتاق رشد تحت شـرایط دمای2±24 درجه سانتیگراد، رطوبت نـسبی 3±55 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی روی پنبه رقم ورامین 76 پرورش داده شدند. حشرات کامل هر یک از جمعیتهای گردآوری شده پس از خارج شدن از پوسته شفیرگی روی گلدانهای حاوی بوته پنبه که از پیش کاشته شده و به مرحله گلدهی رسیده بودند، رها شدند. برای نگهداری و جلوگیری از درهم شدن حشرات هر منطقه از قفسهای توری به ابعاد70×50×40 سانتیمتر بهرهگیری شد. در این بررسی از هر جمعیت 40 سفیدبالک ماده جفتگیری کرده، مطالعه شد. هر سفیدبالک ماده به همراه دو نر جداگانه در داخل قفسهای برگی ساخته شده از ظروف پلاستیکی شفاف به ابعاد 3×10×13 رها شد و هر 24 ساعت یکبار این حشره به قفس جدید حاوی برگ پنبه متصل به بوته منتقل و برگ قبلی برای ادامه رشد تخمها و اندازهگیری پارامترهای تولید مثل نگهداری گردید. نتـایج نشان داد نرخ ذاتی افزایـش جمـعیت [( Intrinsic rate of increase (r] برای جمعـیتهای داراب، قم، سـاوه، گنبد، گرگان، ورامین، گرمسار، ارزوییه و شوشتر بهترتیب 0401/0، 0719/0، 0750/0 ، 0602/0، 0682/0، 0774/0، 0876/0، 0751/0 و 0988/0 نتاج ماده در هر ماده در روز، مدت زمان دو برابر شدن جمعیت[(Doubling time(DT) ] بهترتیب 26/17، 63/9، 24/9،51/11، 16/10، 94/8، 91/7، 22/9 و 083/7 روز و میانگین مدتزمان یک[( نسلMean generation time (T) ] بهترتیب72/28، 9/28، 74/28، 13/28، 68/28، 53/27، 12/29، 21/28، 84/26 روز بهدست آمد. سایر پارامترهای جمعیت از جمله نرخ متناهی افزایش جمعیت، نرخ ذاتی تولد، نرخ ذاتی مرگ و توزیع سنی نیز محاسبه شد. نتایج این پژوهش نشان داد که بین پارامترهای جمعیت بخصوص نرخ ذاتی افزایش جمعیت در جمعیتهای سفیدبالک پنبه اختلاف معنیدار وجود دارد ، بهطوری که جمعیت جمعآوری شده از داراب دارای کمترین r و جمعیت مربوط به شوشتر دارای بیشترین r بود. این اختلاف نشاندهنده ایناست که اختلاف درونی و ذاتی در جمعیتها وجود داشته و سرعت افزایش جمعیت در جمعیت جمعآوری شده از شوشتر بیشتر است..
حمیدرضا کریمزاده، احمد جلالیان، حسین خادمی،
جلد 8، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده
کانیهای رسی شایسته بررسی دقیقی هستند، زیرا در بسیاری از خاکها نقشی مهمی بازی میکنند. شناسایی کانیهای رسی پنج خاک گچــی از زمینریخـتهای مختـلف در شـرق اصـفـهان با استفاده از پراش اشـعه ایکـس (X-ray diffraction ) مـورد بررسی قرار گـرفت. علاوه بر این، خاکدانهها و رسوبهای فرسـایش یافته بادی بهوسیله میـکروسکوپ الکـترونی روبشی ( Scanning electron microscopy) مشاهده و با اسپکتروفتومتری اشعه ایکس ( Energy dispersive X-ray analyser) تجزیه گردید. نتایج نشان میدهند که در همه نیمرخهای خاک، کانیهای پالیگورسکیت، میکا، کائولینیت، کلریت و کوارتز و به مقدار ناچیز ورمیکولیت و کانیهای مخلوط نامنظم وجود دارند. اسمکتیت در خاکهای دشت دامنهای و تراس قدیمی رودخانه شناسایی شد ولی در خاکهای مخروطافکنه دیده نشد. احتمالاً کانیهای کلریت، کائولینیت، میکا و کوارتز از مواد مادری به ارث رسیدهاند. بهنظر میرسد که کانی پالیگورسکیت در خاکهای مخروطافکنه با عمق افزایش، در حالی که درخاکهای تراس قدیمی رودخانه، با عمق کاهش مییابد. بخش زیادی از پالیگورسکیت موجود در خاکهای مخروطافکنه در پایان دوره ترشیاری موقعیکه منطقه توسط برکههای کم عمق و خیلی شور پوشیده بود بهصورت خود تشکیل ایجاد گردیده است. منشأ پالیگورسکیت در خاکهای تراس قدیمی ماهیتاً آواری میباشد و منشأ بادی پالیگورسکیت نیز محتمل است، زیرا که در افقهای سطحی این خاک به مقدار زیاد شناسایی گردید. در خاکهای تراس قدیمی، افزایش اسمکتیت با عمق در مقایسه با کاهش پالیگورسکیت، به خود تشکیل اسمکتیت از پالیگورسکیت نسبت داده میشود.
فؤاد تاجیک،
جلد 8، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده
خاکدانه سازی فرایندی مهم و موقت در بحث ساختمان خاک است که علاوه بر خصوصیات ذاتی خاک متأثر از کاربری و مدیریت اراضی بوده و پایداری آن بر ویژگیهای مهم خاک مانند نفوذپذیری، تهویه، مقاومت، فرسایش، انتقال آب، املاح، گازها و گرما اثر قابل توجهی دارد. در این پژوهش، با هدف بررسی اثر ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک بر پایداری خاکدانهها، نمونههای دست نخورده خاک (از دو عمق 10-0 و 20-10 سانتی متر) از مناطق گلستان، مازندران، کرمانشاه و آذربایجان غربی در تابستان سال 1378 برداشت شده و پس از انتقال به آزمایشگاه، درصد پایداری در خاکدانههای 8/2-2 میلی متر و مقدار پراکنش رس در آنها به روش پوجاسوک و کی (1990) اندازهگیری شده است. تجزیه واریانس دادههای پژوهش برای پارامتر پایداری خاکدانههای تر نشانگر معنی دار بودن تفاوت خاکها در همه مناطق نمونه برداری بوده است. ترتیب بزرگی میانگین پایداری خاکدانهها با آزمون دانکن و در سطح آماری پنج درصد چنین بوده است: مازندران <گلستان < کرمانشاه < آذربایجان غربی. تحلیل رگرسیون برای مجموعه مناطق و برای دادههای هر منطقه نیز انجام شده و نشانگر آن بوده که در مجموعه مناطق، تغییرات پایداری خاکدانهها به طور عمده متأثر از مقدار مواد آلی (723/0 =R2 در سطح احتمال 0001/0) است، در حالیکه در منطقه گلستان مقدار رس و در منطقه آذربایجان غربی مقدار شن بیشترین تأثیر را داشتهاند. نتایج تحلیل رگرسیون به روش گام به گام نیز منجر به ارائه معادلههایی شده است که از آنها مقدار پایداری خاکدانههای تر در مناطق مربوطه را میتوان از روی متغیرهای دیگر خاک برآورد نمود.
جهانگیر عابدی کوپایی، عباس بختیاری فر،
جلد 8، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده
بحران آب یکی از مسایل اساسی مناطق خشک و نیمه خشک مانند ایران است. این وضعیت در سالهای اخیر به دلیل وقوع پدیده خشکسالی حادتر شده است. بنابراین استفاده از آبهای نامتعارف، در جایی که آب با کیفیت مناسب در دسترس نیست، رو به فزونی است. یکی از این منابع، پساب شهری است ولی استفاده از آن نیاز به مدیریت خاصی دارد که ضمن بهرهگیری مطلوب از آن مخاطرات زیستمحیطی و بهداشتی را به دنبال نداشته باشد. استفاده از پساب در آبیاری قطرهای علاوه بر حل مشکل کمبود آب به طور همزمان مسئله آلودگی محیطزیست و دفع فاضلاب را نیز مرتفع مینماید. ولی اصلیترین مشکل در آبیاری قطرهای گرفتگی قطرهچکانهاست که به هنگام استفاده از پساب تشدید میشود. برای ارزیابی و مقایـسه انواع قطرهچکانهای متداول مورد استفاده در سیـستمهای آبیاری قطرهای خصوصیات هیدرولیکی چهار نوع قطرهچـکان طولانی مسـیر داخل خـطی (اصفهان قطره)، میکروفلاپر، توربوپلاس و یوروکی که همگی دبی 4 لیتر در ساعت داشتند استفاده شد. هر سیستم دارای یک لوله نیمه اصلی و یک لوله فرعی از جنس پلیاتیلن به قطرهای 32 و16 میلیمتر بود. هر سیستم شامل سه زیر سیستم و هر زیر سیستم دارای چهار لوله فرعی بود که روی هر لوله فرعی تعداد 16 عدد از هر کدام از قطرهچکانهای مورد آزمایش نصب شد. زمان کار روزانه سیستمها 6 ساعت در نظر گرفته شد.
نتایج نشان دادکه هم کیفیت آب و هم نوع قطرهچکان در کاهش دبی مؤثر است. استفاده از پساب، باعث کاهش بیشتر دبی قطرهچکانها شده که اثر آن درکاهش دبی در مقایسه با استفاده از آب زیرزمینی در سطح 5 درصد معنیدار میباشد. کاهش دبی قطرهچکان طولانی مسیر داخل خطی در هر کیفیت آب نسبت به دیگر قطرهچکانها بیشتر بوده که اختلاف آنها در سطح 5 درصد معنیدار میباشد. برای پساب، هم در ابتدا و هم در انتهای آزمایشها قطرهچکانهای یوروکی و طولانی مسیر داخل خطی به ترتیب دارای بیشترین و کمترین یکنواختی پخش بودند. برای آب زیرزمینی در شروع آزمایشها قطرهچکان یوروکی بیشترین و قطرهچکان توربوپلاس کمترین یکنواختی پخش را داشت و در انتهای آزمایشها بیشترین و کمترین یکنواختی پخش را به ترتیب قطرهچکانهای یوروکی و طولانی مسیر داخل خطی داشتند. در مجموع، قطرهچکان یوروکی به هنگام استفاده از آب چاه بیشترین یکنواختی پخش و قطرهچکان داخل خط به هنگام استفاده از پساب کمترین یکنواختی پخش را داشت. حساسیت قطرهچکانهای میکروفلاپر و توربوپلاس به تغییر فشار بسیار کم است. این موضوع برتری این قطرهچکانها را برای کاربرد در اراضی شیبدار و با توپوگرافی نامناسب نسبت به دیگر قطرهچکانهای مورد بررسی نشان میدهد.
ضیاء الدین بنیهاشمی، افشین سرتیپی،
جلد 8، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده
شناسایی گونههای Phytophthora عامل پوسیدگی ریشه و طوقه درختان میوه هستهدار در استان فارس مورد بررسی قرار گرفت. گونه غالب (64% جـدایـهها) P. cactorum بود که غـالـباً از طوقـه درختـان بادام، زردآلـو و هلـو از مناطـق مخـتلف فارس جداسازی گردید. این نخستین گزارش از جداسازی این گـونه از درختـان هـلو در ایران میباشد. در ضـمن گـونه P. nicotianae نیز از طـوقه بـادام و زردآلو جداسازی شد. در شرایط گلخانه عکسالعمل طوقه و ریشه نهالهای 6 ماهه بادام ارقام مامائی، محب علی و تلخه بی نام نجف آباد، تلخه ساده و سنگی تلـخ ریز از نیریز و هلـوی بذر تلخ اصفـهان و زردآلوی هـلندر به P. cactorum بررسـی شد. مایه قارچ که مدت6-4 هفته روی ورمیکولیت حاوی عصاره دانه شاهدانه رشد داده شده بود در کنار طوقه نباتات قرار داده شد. ارتفاع گیاه، وزن تر گیاه، میزان گسترش بیماری روی طوقه ، مرگ گیاه و درصد کلونیزه کردن ساقه و ریشه مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس عکسالعمل ظاهری گیاهان و میزان کلونیزاسیون ریشه و طوقه بادام، رقم مامائی حساسترین و هلوی بذر تلخ، زرد آلو هلندر و بادام رقم تلـخه بـی نام نجـف آباد مقـاومترین بودند. مقـایسه حساسیت طوقه و ریشـه ارقام به P. cactorum نشـان داد که گرچـه در اغلب صفات مورد بررسی محل مایه زنی اثر معنیداری روی میزان بیماری ندارد. برهمکنش ارقام و محل مایهزنی روی برخی از صفات مانند ارتفاع گیاه، میزان گسترش بیماری روی طوقه، وزن کل بوته و مرگ و میر گیاهان معنیدار بود که نشان دهنده تفاوت در میزان حساسیت ریشه و طوقه در بین ارقام بود.
بدرالدین ابراهیم سید طباطبائی،
جلد 8، شماره 4 - ( 10-1383 )
چکیده
صفت دو ردیفه و شش ردیفه بودن بذر در جو توسط ژن vrs1 که روی بازوی بلند کروموزوم H2 قرار دارد کنترل میشود. این صفت در بررسی روند اهلی شدن و میزان محصول جو اهمیت دارد. دو والد کانتو نکیت گولد (دو ردیفه) و آزوماموگی (شش ردیفه) به منظور تهیه لاینهای تقریباً ایزوژن (NILs) تلاقی داده شدند. لاینهای تهیه شده به منظور یافتن نشانگرهای پیوسته با ژن مورد نظر با استفاده از نشانگر AFLP مورد استفاده قرار گرفتند. پس از بررسی 1792 ترکیب جفت آغازگر، تعداد 5 نشانگر جدید پیوسته به ژن مذکور شناسایی شد. با استفاده از لاینهای نوترکیب، فاصله تقریبی نشانگرهای انتخاب شده با مکان ژنی vrs1 تعیین گشت. این نشانگرها میتوانند به منظور همسانهسازی و توالی یابی ژن مورد نظر استفاده شوند.
شکرا... مشهدی اصغری، ناصر علی اصغرزاده،
جلد 8، شماره 4 - ( 10-1383 )
چکیده
معروفترین و رایجترین ماده حامل باکتریهای ریزوبیومی, پیت میباشد که متأسفانه معادن وسیع قابل بهرهبرداری در ایران ندارد. به همین دلیل این پژوهش با هدف جایگزینی پیت با مواد ارزان قیمت داخلی برای تولید مایه تلقیح یونجه صورت گرفت. در این بررسی, چندین ماده از نظـر خصوصـیات فیزیکـی و شیـمیایی مـطلوب برای یک مـاده حامـل مورد مقـایـسه قرار گرفتنـد و توان مـاندگـاری Sinorhizobium meliloti روی مـواد و مخلـوطهای انتـخاب شده که عبـارت بودند از : 1- پیت(شاهد) 2- ورمی کمپوست 3- ماده زائد بیولوژیکی (BFW) و 4- ورمیکولیت+ ورمی کمپوست (1:1) 5- ورمیکولیت + (BFW (1:1 در مدت شش ماه نگهداری در دمای ºC 4مورد بررسی قرار گرفت. همچنین به منظور بررسی اثر رطوبت حامل بر روی ماندگاری باکتری, دو سطح پتانسیل ماتریک شامل 10- و 30- کیلو پاسکال در حاملها اعمال گردید. بر اساس نتایج به دست آمده، حامل ورمیکولیت + (BFW (1:1 نسبت به سایر حاملها، بهترین پاسخ را نشان داد و توانست توان گرهزایی باکتری روی ریشه یونجه را نیز تا پایان ماه ششم در خود حفظ نماید. حامل BFW گرچه توانست در طی شش ماه, تعداد باکتری را در در سطح بالاتری نسبت به حامل مخلوط نگهداری کند ولی به علت اثر منفی بر روی رشد گیاه میزبان، نمیتواند بهعنوان یک حامل مناسب معرفی گردد. در این بررسی تعداد باکتری نگهداری شده روی اکثر حاملها در پتانسیل ماتریک30- بیشتر از 10- کیلوپاسکال بود.
الهام جوّّی، محمدحسن صفرعلیزاده، علی اصغر پورمیرزا،
جلد 8، شماره 4 - ( 10-1383 )
چکیده
در این بررسی اثر باکتری Bacillus thuringiensis var.kurstaki Strain EG2424 روی سنین مختلف لاروی سوسک کلرادوی سیب زمینی (Leptinotarsa decemlineata (say ، و امکان افزایش کارآیی آن توسط دو ماده گیاهی کافئین و عصاره آبی چریش در شرایط آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشها در دمای 4 ± 25 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 5±65 درصد و دوره روشنایی 16 ساعت در شبانه روز انجام شد. لاروهای مورد نیاز برای انجام آزمایشها از کلنی پرورشی ایجاد شده روی غذای طبیعی تأمین شد. سنین لاروی مورد نظر با استفاده از اندازهگیری عرض کپسول سرتفکیک گردید. در بررسی حساسیت لاروهای سنین اول، دوم، سوم و چهارم سوسک کلرادوی سیب زمینی مقادیر Lc50 برای سنین مزبور به ترتیب 86/03،377،183/1297 و 3096 پی پی ام محاسبه گردید. اثر تشدیدکنندگی کافئین و چریش به تفکیک در اختلاط با باکتری و در قالب طرح کرتهای کاملاً تصادفی با 6 تیمار و 4 تکرار روی لارو سن سوم سوسک کلرادو بررسی شد. نتایج به دست آمده نشان دادند که کافئین و چریش خاصیت تشدیدکنندگی بالایی در افزایش کارآیی باکتری دارند و مخلوط حداقل غلظت مؤثر باکتری (618 پی پی ام) و کافئین با غلظت 4000 پی پی ام بعد از 144 ساعت 80 درصد تلفات ایجاد نمود در حالی که کافئین و باکتری هر کدام به تنهایی به ترتیب 10 و 20 درصد تلفات را باعث شدند. علاوه بر این مرگ و میر در تیمارهای حاوی کافئین سریعتر ظاهر گردید. اختلاط غلظت 618 پی پی ام از باکتری با عصاره آبی حاصل از چریش با غلظت 35000 پی پی ام بعد از 144 ساعت موجب 5/77 درصد تلفات شد. در صورتی که باکتری و عصاره آبی چریش هر یک به تنهایی به ترتیب 5/22 و 25 درصد تلفات ایجاد کردند. مشخص گردید که میانگین وزن لاروهایی که از غذای حاوی کافئین خالص و چریش خالص تغذیه کرده بودند با اطمینان 95 درصد کمتر از وزن لاروهای تیمار شاهد بود.
سید احمد خاتونآبادی،
جلد 9، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
با وجود محدودیتهای مرتبط با نظام اداری، مالی و روش ارتباطی یک سویه در ترویج ایران و عدم بهرهمندی کافی کشاورزان از خدمات ترویحی دولتی، چگونگی خصوصیسازی فعالیتهای ترویجی از موضوعات بسیار با اهمیت در نظام کشاورزی ایران است. در این پژوهش اطلاعات اخذ شده از کارشناسان و مروجان کشاورزی استان اصفهان از طریق پرسشنامه، دستهبندی و اولویتبندی گردید و با بهرهگیری از روشهای آمار استنباطی (مدلهای لگاریتم خطی، گروهبندی نسبتها، آزمونهای طیف لیکرت و آزمون میانگین دو جامعه) دادهها تجزیه و تحلیل شد.
یافتههای این پژوهش نشان داد که خدمات ترویجی خصوصی در بین کشاورزان با درآمد بالا نسبت به کشاورزان با درآمد پایین از استقبال بیشتری برخوردار است. اولویت فعالیتهای خصوصی ترویجی در زمینههای دفع آفات، فنی و مکانیزاسیون، زراعت و بازاریابی محصولات کشاورزی شناسایی شد. نتایج هم چنین نشان داد که تولید کنندگان میوهجات و صیفیجات آمادگی بیشتری برای خرید خدمات ترویجی خصوصی از خود دارند و بین ترویج خصوصی از یک طرف و در آمد واحد تولیدی و سطح آگاهی کشاورز و احساس نیاز فوری کشاورز از طرف دیگر همبستگی مثبت بالایی وجود دارد. هم چنین از میان گزینههای مختلف برای ساختار ترویج خصوصی بیشترین امتیاز را تعاونی ترویج و آموزش و از میان گزینههای مختلف برای چگونگی دائر نمودن خدمات ترویج خصوصی بیشترین امتیاز را ایجاد تعاونیهای تولیدی کشاورزی به خود اختصاص داد. در یک نتیجهگیری کلی میتوان گفت شیوه ارائه خدمات پژوهشی در قالب تعاونیهای تولید، به عنوان یکی از زمینههای مناسب برای ارائه نمودن خدمات ترویج خصوصی به جامعه کشاورزان و تقویت انگیزه یادگیری در آنان قابل توصیه است.
محمد رضا بحرینی بهزادی، فریدون افتخاری شاهرودی، دیل ون ولک،
جلد 9، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
در این پژوهش تعداد 1182، 1099 و 1099 رکورد مربوط به صفات وزن تولد، افزایش وزن روزانه از تولد تا شیرگیری و وزن شیرگیری برههای گوسفند کرمانی استفاده شد. این اطلاعات در طی 5 سال ( 1372 تا 1376) در ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد گوسفند کرمانی شهر بابک جمع آوری شده بود. اثر سال تولد، سن مادر و جنس بره بر کلیه صفات معنی دار بود. نوع تولد تأثیر معنیداری بر وزن تولد برهها نداشت ولی اثر آن بر دو صفت دیگر معنیدار بود. برای برآورد مؤلفههای (کو)واریانس و پارامترهای ژنتیکی از مدل دام یک متغیره و دو متغیره و روش حداکثر درستنمایی محدود شده استفاده شد. براساس مناسبترین مدل دام برازش یافته، وراثتپذیری مستقیم وزن تولد، افزایش وزن روزانه از تولد تا شیرگیری و وزن شیرگیری به ترتیب 06/0 ± 10/0 ، 08/0± 21/0 و 09/0 ± 22/0 و وراثتپذیری مادری برای سه صفت فوق به ترتیب 04/0± 27/0، 05/0 ± 15/0 و 05/0 ± 19/0 برآورد شد. همبستگی ژنتیکی مستقیم و فنوتیپی بین وزن تولد- افزایش وزن روزانه از تولد تا شیرگیری، وزن تولد- وزن شیرگیری و افزایش وزن روزانه از تولد تا شیرگیری- وزن شیرگیری به ترتیب 85/0 و 41/0، 82/0 و 48/0 و 99/0 و 99/0 برآورد شد. عدم حضور اثر مادری در مدل دام سبب برآورد بیش از حد وراثتپذیری مستقیم شد. بنابراین اثر مادری یک منبع مهم تنوع برای صفات رشد اولیه در گوسفند کرمانی است و در صورتی که از آن صرف نظر شود، باعث ارزیابی ژنتیکی ناصحیح برهها میشود.
جهانگرد محمدی، سید محمود طاهری،
جلد 9، شماره 2 - ( 4-1384 )
چکیده
توابع انتقالی خاک عبارتاند از مدلهای تخمین یک خصوصیت مشخص خاک با استفاده از ویژگیهایی که اندازهگیری آنها آسان، سریع و یا ارزان میباشد. روش معمول در برازش توابع انتقالی خاک استفاده از رگرسیون آماری است. این روش بر پایه فرض دقیق بودن متغیرهای مورد مطالعه و مشاهدات مربوط به آنها استوار بوده و در نهایت روابط بین متغیرها نیز به طور دقیق مشخص میشود. در مدل سازی سیستمهای طبیعی مانند خاک، عموماً با مشاهدات نادقیق و یا روابط مبهم رو به رو هستیم، بنابراین استفاده از روشهای برازش توابع که قادر به تبیین ساختار مبهم سیستم و در اختیار نهادن الگوهای منبطق با واقعیت هستند، ضروری است. در بررسی حـاضر از روش رگـرسیون مبتنی بر نـظریه مجموعههای فازی به منظور برازش توابع انتقالی شیمیایی و فیزیکی خاک استفاده شد. مدلهای بهینه رگرسیون خطی با ضرایب فازی برای توابع فوق به دست آمد. تجزیه و تحلیل حساسیت بر پایه سطح اعتبار و با توجه به مقدار ابهام مدلها و مقدار شاخص اطمینان مدلها انجام شد.
نتایج نشان داد که روش رگرسیون فازی در شرایط روابط ابهامی بین متغیرها و به طور کلی در مواردی که با خطاهای ناشی از ابهام در ساختار معادلات رگرسیونی رو به رو هستیم، میتواند مکمل و یا جایگزین مناسبی برای روش رگرسیون آماری تلقی شود.
علی آقائی، جواد پوررضا، آرش پوررضا، عبدالحسین سمیع،
جلد 9، شماره 2 - ( 4-1384 )
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی آثار سطوح مختلف جایگزینی یولاف به جای ذرت (صفر ،10، 20، 30 و 40 درصد) و اثر مکمل آنزیم بتا- گلوکاناز (صفرو 1/0 درصد) بر عملکرد جوجههای گوشتی اجرا شد. در این آزمایش از480 قطعه جوجه گوشتی نژاد آرین به مدت 8 هفته (از سن 1تا56 روزگی) استفاده شد. آزمایش در یک طرح بلوکهای کامل تصادفی به روش فاکتوریل با 10 تیمار و 3 تکرار (16 قطعه در هر تکرار) انجام گرفت. نتایج نشان دادند جوجههایی که 10 درصد یولاف همراه با مکمل آنزیم دریافت کردند وزن بالاتری نسبت به تیمارهای دیگر داشتند. مصرف 40 درصد یولاف در جیره به طور معنیداری (P<0.05) وزن بدن را کاهش داد.ضریب تبدیل غذایی با افزایش مصرف یولاف افزایش غیر معنیداری یافت و آنزیم باعث کاهش ضریب تبدیل غذایی گردید. افزایش درصد یولاف در جیره باعث کاهش درصد لاشه و افزایش وزن پانکراس شد، ولی با مصرف آنزیم درصد لاشه بیشتر شد و وزن پانکراس کاهش یافت. درصد کلسیم و فسفر استخوان درشت نی با افزایش درصد یولاف جیره کاهش غیر معنیداری نشان دادند ولی کاهش درصد خاکستر معنیدار بود(01/P<0) و افزودن آنزیم باعث افزایش میزان کلسیم و فسفر و خاکستر استخوان درشت نی گردید. در مناطقی که تولید ذرت محدود است، حداکثر تا30 درصد جایگزینی یولاف به همراه مکمل آنزیم در جیره جوجههای گوشتی میتواند مفید واقع شود.
یعقوب فتحیپور، علی حسینی، علی اصغر طالبی، سعید محرمیپور، شهریار عسگری،
جلد 9، شماره 2 - ( 4-1384 )
چکیده
پارامترهای زیستی شته مومی کلم (.Brevicoryne brassicae(L در سه دمای 20، 25 و 30 درجه سانتیگراد، رطوبت نسبی 5±60 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی داخل اتاق رشد بررسی شد. از 40 عدد پوره سن اول مورد استفاده در سه دمای فوق به ترتیب حدود 40، 55 و 10 درصد آنها موفق به ورود به مرحله بلوغ شدند. اکثر فعالیت های زیستی شته در دمای 30 درجه دچار اختلال شد و تلفات سنگینی به مراحل مختلف زندگی شته وارد شد. طول برخی از دوره های رشدی، طول عمر و میزان پوره زایی شته مومی کلم در دمای 20 درجه به صورت معنی داری بیشتر از دو دمای دیگر بود. در بررسی جدول زندگی شته مومی کلم، مرگ آخرین فرد از گروه مورد مطالعه در دمای 20، 25 و 30 درجه سانتیگراد به ترتیب در روزهای سی و سوم، بیست و نهم و شانزدهم اتفاق افتاد. امید به زندگی در نخستین روز آزمایش برای سه دمای فوق به ترتیب 63/13، 50/10 و 19/7 روز تعیین شد. نرخ خالص تولید مثل در دو دمای 20 و 25 درجه (به ترتیب 74/16 و 92/15 ) تفاوت اندکی با هم داشتند ول مقدار آن در دمای 30 درجه به شدت کاهش یافت (75/1). نرخ ذاتی افرایش جمعیت در سه دمای 20، 25 و 30 درجه به ترتیب 187/0، 226/0 و 042/0 تعیین شد که نشان می دهد شته مومی کلم در دمای 25 درجه می تواند جمعیت خود را با سرعت بیشتری افزایش دهد و این دما به عنوان یک دمای مطلوب برای شته محسوب می شود.
ضیاء الدین بنی هاشمی،
جلد 9، شماره 2 - ( 4-1384 )
چکیده
به منظور بررسی حضور گونههای Phytophthora در آبهای جاری کشاورزی در طول سالهای 1372 تا 1373 در مسیر یک صد کیلومتری رودخانه کر از تنگ بستانک تا تقاطع رودخانه سیوند مرودشت و از رودخانه سیوند از تنگ بلاغی تا تقاطع رودخانه کر در چند نقطه مشخص به صورت ماهیانه از آب نمونه برداری شد و ضمن تعیین دما و هدایت الکتریکی بلافاصله به آزمایشگاه برده شد و پس از تعیین pH و گذرانیدن از پارچه ململ همان روز برای جداسازی قارچ با استفاده از قطعات برگ لیمو شیرین و محیط نیمه انتخابی PARPH انتقال و در دمای 25 درجه سانتیگراد تا ظهور پرگنه قرار داده شد. در اطراف هر پرگنه قارچ چند دانه جوشیده شاهدانه به مدت یک شب گذاشته شد و سپس به آب مقطر برای تولید اسپورانجیوم زیر نور فلورسانت در دمای اتاق قرار داده شد. جدایههای فیتوفتورا پس از تشخیص جنس و خالص سازی با استفاده از خصوصیات مرفولوژیکی و نیاز دمایی طبق کلیدهای معتبر تا حد گونه مورد شناسایی قرار گرفت. غالب گونهها از نوع بدون پاپیل و گرمادوست و اکثراً متعلق به P. drechsleri و P. cryptogea بودند. این دو گونه در اکثر آبهای جاری استان شامل منطقه مرودشت، کامفیروز، سیوند، سپیدان، یاسوج و خفر نیز وجود داشت. وفور آنها در ماههای بهار، تابستان و اوائل پائیز حداکثر بود ولی با سرد شدن هوا کاهش یافت. در برخی موارد گونههای دارای پاپیل مانند P. capsici و برخی دیگر از گونههای ناشناخته فیتوفتورا نیز جداسازی گردید. نوسان جمعیت گونههای فیتوفتورا و سایر میکروفلور آب بعد از کارخانه پتروشیمی بسیار شدید بود به طوری که در برخی مواقع سال (احتمالاً به علت آلودگی زیست محیطی آب) به صفر میرسید. قارچ فیتوفتورا غالباً از مسیرهای خاکی و به ندرت از کانالهای سیمانی جداسازی شد ولی از دریاچه سد درودزن جداسازی نگردیدند. بیش از 50% از جدایهها روی گیاهچههای طالبی شهد شیراز، بیماریزا بودند.
سید محمد جعفر ناظمالسادات، امین شیروانی،
جلد 9، شماره 3 - ( 7-1384 )
چکیده
با توجه به آن که نوسانات دمای سطح آب خلیج فارس (PGSST) (Persian Gulf Sea Surface Temperature) تأثیر قابل ملاحظهای بر بارش زمستانه، منابع آب و تولیدات کشاورزی نواحی جنوب غربی کشور دارد، امکان پیش بینی دمای زمستانه دمای سطح آب این گستره آبی با استفاده از مدل رگرسیون چندگانه مورد ارزیابی قرار گرفت. سریهای زمانی PGSST برای کلیه فصول در دوره 1992-1947 به عنوان پیشگوکننده و سری زمانی این متغیر برای دوره 1993-1948 به عنوان پیشگو شونده در نظر گرفته شدند. تحلیل مؤلفههای اصلی (PCA) (Principal Component Analysis) به منظور استخراج مؤلفههای اصلی و کاهش حجم دادهها به کار برده شد. چهار سری زمانی جدید (PC1، PC2 ، PC3 و PC4) که 5/73% از واریانس کل را شرح دادند به عنوان مؤلفههای اصلی انتخاب شده و بقیه به عنوان اختلال در نظر گرفته شد. دوران واریماکس به منظور یافتن وابستگی هر مؤلفه اصلی با سریهای زمانی اولیه PGSST استفاده شد. این دوران نشان داد که PC1، PC2 ، PC3 و PC4 به ترتیب معرف تغییرات دما در فصل زمستان، پاییز، بهار و تابستان میباشند. در مدل رگرسیونی، مؤلفههای اول، دوم و چهارم در سطح 5% معنیدار شدند و مؤلفه سوم معنیدار نگردید. نتایج نشان داد که متغیرهای معنیدار، 5/33% از واریانس PGSST زمستانه را شرح میدهند. روشن شد که جهت پیش بینی دمای زمستانه سطح آب خلیج فارس، دمای سطح آب این گستره آبی در زمستان سال قبل از اهمیت ویژهای برخوردار است. در مرحله بعدی دمای پاییزه و تابستانه برای پیشبینی دمای زمستانه نقش دارند.
ناصر دواتگر، مسعود کاووسی، محمدحسن علینیا، مریم پیکان،
جلد 9، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده
وضعیت پتاسیم و اثر خواص فیزیکی و شیمیایی خاک بر آن در شالیزارهای استان گیلان با استفاده از یک صد و نه نمونه خاک سطحی از چهار ناحیه در استان گیلان مورد بررسی قرار گرفت. پتاسیم قابل استخراج به وسیله استات آمونیوم یک مولار خنثی (K-NH4OAc)، پتاسیم قابل استخراج به وسیله اسیدنیتریک یک مولار جوشان (K-HNO3) و پتاسیم محلول در آب اندازهگیری شدند. نتایج بررسی نشان داد که توزیع فراوانی جمعیت رس و ظرفیت تبادل کاتیونی نرمال بود و توزیع فراوانی جمعیت متغیرهای سیلت، کربنآلی و pH غیر نرمال (با چولگی و یا کشیدگی معنیدار) و برای شن، K-NH4OAc و K-HNO3 لگاریتم نرمال بود. پتاسیم محلول تحت تأثیر اثر توام شن، pH، کربن آلی و K-NH4OAc قرار داشت ( ** 73/0 =2 Ra). پتاسیم قابل استخراج به وسیله استات آمونیوم تحت تأثیر پتاسیم محلول، پتاسیم غیرقابل تبادل و ظرفیت تبادل کاتیونی قرار گرفت ( ** 72/0= 2 Ra ). پتاسیم قابلاستخراج به وسیله اسید نیتریکجوشان تحت تأثیر پتاسیم تبادلی و جزء سیلت خاک قرار داشت ( ** 55/0= 2 Ra ). توزیع جغرافیایی دادههای K-NH4OAc نشان دادکه مقدار آن در گیلان مرکزی، به ویژه در حوزه آبخیز سپیدرود، بیشتر از بقیه نواحی است. در ناحیه فومنات مقدار رس، ظرفیت تبادل کاتیونی، K-NH4OAc و K-HNO3 کمتر از بقیه نواحی است. بر اساس بررسی وضعیت انجام شده 8/68 درصد شالیزارهای استان از نظر پتاسیم قابل جذب در وضعیت متوسط تا خیلی کم قرار دارند.
غلامرضا خواجوئی نژاد، حمدالله کاظمی، هوشنگ آلیاری، عزیز جوانشیر، محمد جواد آروین،
جلد 9، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده
این بررسی به منظور تعیین اثر رژیمهای مختلف آبیاری و تراکم کاشت بر میزان عملکرد و کیفیت دانه در سه رقم سویا، طرح اسپلیت فاکتوریل براساس بلوکهای کامل تصادفی، در سه تکرار و به مدت دو سال اجرا گردید. براساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، میزان عملکرد دانه و همچنین میزان روغن و پروتئین موجود در دانه، در هر دو سال آزمایش تحت تأثیر سطوح مختلف آبیاری، تراکم کاشت و رقم قرار گرفت. مقادیر حداکثر و حداقل عملکرد دانه در بوته و در واحد سطح به ترتیب در تیمارهای آبیاری I2 و I4 به دست آمد. علاوه بر آن، مقادیر حداکثر و حداقل عملکرد دانه در بوته به ترتیب در تراکمهای کاشت D1 و D4 و در واحد سطح به ترتیب در تراکمهای کاشت D3 و D1 حاصل شد. در بین ارقام نیز، حداکثر عملکرد دانه، هم در بوته و هم واحد سطح، به رقم V2 و حداقل آن به رقم V3 تعلق داشت. درصد روغن دانه در تیمارهای I1، D1 و V2 حداکثر و در تیمارهای I4، D4 و V3 حداقل بود، در صورتی که درصد پروتئین دانه در تیمارهای I4، D4 و V1 بیشترین و در تیمارهای I1، D1 و V3 کمترین میزان بود. بالاترین کارآیی مصرف آب در تیمار آبیاری I3 و کمترین آن در تیمار آبیاری I1 حاصل شد. بالاترین کارآیی مصرف آب براساس عملکرد بیولوژیک در رقم V2 و براساس عملکرد دانه در رقم V1 به دست آمد، در صورتی که کمترین کارآیی مصرف آب براساس بیولوژیک و دانه به ترتیب به ارقام V1 و V3 تعلق داشت. جهت افزایش تولید عملکرد در واحد سطح، اعمال تیمارهای I2V2D3 توصیه میشود.
سید رضا میرایی آشتیانی، پویا زمانی، علی نیکخواه، محمد مرادی شهر بابک، عباسعلی ناصریان، فریدون اکبری،
جلد 9، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده
در پرورش گاوهای شیری، بهبود بازده خوراک از نظر اقتصادی دارای اهمیت بالایی است. در این بررسی پارامترهای ژنتیکی بازده خالص انرژی برای تولید شیر و ارتباط آن با صفات تولید شیر، شیر تصحیح شده برای 2/3 درصد چربی، وزن بدن، درآمد ناخالص و درآمد منهای هزینه خوراک با استفاده از 2589 رکورد ماهانه از 723 گاو شیرده در سه گله مورد بررسی قرار گرفت. نیازهای مختلف انرژی حیوان با استفاده از مدلهای انجمن ملی تحقیقات (NRC) برآورد گردید. عوامل مؤثر بر صفات مختلف به وسیله یک مدل خطی تعمیم یافته تعیین شدند. پارامترهای ژنتیکی صفات مختلف با روش حداکثر درستنمایی محدود شده بینیاز از مشتقگیری (DFRNL)، بهصورت تجزیه چند صفتی برآورد شد. مدلهای حیوانی حاوی عوامل ثابت گله ـ سال ـ فصل، دوره زایش، مرحله شیردهی، ضرایب تابعیت هر صفت از سطوح پروتئین غیر قابل تجزیه در شکمبه و انرژی متابولیسمی جیره و عوامل تصادفی ژنتیک افزایشی، دایم محیطی و باقیمانده بودند. وراثتپذیری صفات تولید شیر، شیر تصحیح شده برای 2/3 درصد چربی، وزن بدن، بازده خالص انرژی، درآمد ناخالص و درآمد منهای هزینه خوراک، بهترتیب 31/0، 32/0، 30/0، 34/0، 24/0، و 29/0 برآورد شد. نتایج این بررسی نشان داد که در صورت وجود امکانات لازم، انتخاب مستقیم برای بازده خالص انرژی میتواند سبب بهبود ژنتیکی بازده خوراک شود. هم چنین، بهنظر میرسد که انتخاب بر اساس تولید شیر تصحیح شده برای چربی از مؤثرترین روشهای انتخاب غیرمستقیم برای بهبود بازده خوراک و عملکرد اقتصادی در گاوهای شیری باشد.